آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

مغلوب ناامیدی نشوید

منتظر ماندن برای خدا به معنی منفعل بودن نیست. به این معنی نیست که بیکار بایستید، به آسمان خیره شوید و منتظر یک میلیون دلاری باشید که خداوند از آن بالا برایتان می‌فرستد.

 
زندگی کامل نیست. همیشه طوفان‌ها می‌آیند و می‌روند.
احساس ناامیدی می‌کنید؟ به بالا نگاه کنید! خدا بزرگ است.

خداوند از روزهای سختی که برایمان بوجود می آید برای بیرون کشیدن ما از افسردگی و ناامیدی و قوی کردن ما استفاده می‌کند.
نباید دلسرد شوید. همیشه امید وجود دارد.
سختی‌ها معمولاً باعث می‌شوند احساس تنهایی کنیم.

آدمها هر روز با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شوند. در این زمانی که مشکلات اقتصادی زیادی وجود دارد، به ایمانتان تکیه کنید و بدانید که خداوند بزرگتر از آن سختی‌هایی است که برایتان پیش آمده است.
امید اعتمادی است که همه ما دوست داریم داشته باشیم.

اولین کاری که بعد از احساس ناامیدی انجام می‌دهید چیست؟
به زانو می‌افتید و دعا می‌کنید و حکمت خدا را طلب می‌کنید.
یا به رختخواب می‌افتید و آرزوی مرگ می‌کنید؟
وقتی ناامیدیم، داشتن امید کار سختی است
باید به نقطه‌ای در زندگیتان برسید که دیگر نتوانید ادامه دهید. گناهتان، گذشته‌تان، سختی‌ها و مشکلاتی که هر روز با آنها دست و پنجه نرم می‌کنید، ظاهرتان یا وضعیت زندگیتان. وقتی هیچوقت به آن نقطه نرسید که تغییرات مثبت در زندگیتان به یک انتخاب تبدیل شود، زندگیتان پوچ و بیهوده خواهد بود.
به یک بطری کوکاکولا نگاه کنید. نیمی از آن را بنوشید و بعد بگذارید زمین. نگاه کنید مایع درون آن چه می‌کند. تلاشی بیهوده دارد و به ناکجا می‌رود، مگر اینکه محتوی بطری را بیرون بریزید. اما سر و صدا کرده و داخل محدوده ظرف می‌جوشد. هیچ هدفی جز مصرف شدن ندارد.
اگر به قدم زدن در جاده پهناور ناامیدی ادامه دهید، درست مثل محتوی آن بطری خواهید شد. مثل امید یک دیوانه برای فرار از تیمارستان و نداشتن قدرت لازم برای آن. باید اولین قدم به سمت آزادی را برداریم. باید از محیط ناامیدکننده اطرافتان پا را بیرون گذاشته و بقیه را به خدا بسپارید.
آدمها همیشه دور انتخاب‌ها، افسوس‌های گذشته و سختی‌هایی که برایشان پیش آمده می‌چرخند. روز به روز، محیط به دیوی برای آنها تبدیل می‌شود که ذهنشان را به اسارت می‌کشد. توانایی فرار ندارند. ناامیدند. احساس گم‌گشتگی کرده و تصور می‌کنند هیچکس دوستشان ندارد.
بعد در اوج سختی‌ها و مشکلات به سمت خدا فریاد می‌کشند که آنها را از این ناامیدی نجات دهد. امید اعتمادی در اعماق وجود ماست که قدرت لازم برای وارد عمل شدن و رسیدن به هدفمان را به ما می‌دهد.
ایمان یعنی اعتقاد به چیزی که قادر به دیدن آن نیستید. امید یعنی دوست داشته باشیم چیزی که ایمانمان می‌خواهد به ما نشان دهد را ببینیم. این دو در کنار هم هستند و نمی‌توان آنها را از هم جدا کرد.
من در شرایط سختی در زندگی خود قرار داشتم و دیگر قادر نبودم قدمی به جلو بردارم. قادر به تامین خود و خانواده‌ام نبودم. نه ماشینی داشتم، نه شغلی و نه پولی. از خجالت نمی‌توانستم سرم را بلند کنم. تابحال چنین شرایطی داشته‌اید؟ این یعنی فقر. این یعنی حتی برای کوچکترین نیازهای روزانه‌تان هم سختی بکشید.
و مسئله ناراحت‌کننده این است که خیلی‌ها حتی شرایطی بدتر از من داشتند. در زندگی به نقطه‌ای می‌رسیم که می‌توانیم تصمیم بگیریم جاده‌ای که پیش روی داریم را ادامه دهیم یا ایستاده و صبر کنیم. و مطمئناً وقتی ناامیدانه نیاز به کمک داریم، صبر کردن برای خدا بسیار سخت است.
خداوند راهی دارد که به ما نشان می‌دهد تا چه اندازه مهم هستیم. همه ما برای دلیلی به دنیا آمده‌ایم و سختی‌ها و ناامیدی‌هایی که برایمان پیش می‌آید اهمیتی ندارند.
شما بیهوده و بی‌دلیل برای گذراندن این زندگی کوتاه به دنیا نیامده‌اید.
منتظر ماندن برای خدا به معنی منفعل بودن نیست. به این معنی نیست که بیکار بایستید، به آسمان خیره شوید و منتظر یک میلیون دلاری باشید که خداوند از آن بالا برایتان می‌فرستد.
امید یک عمل است. اگر فقط یک جرقه از آن در روحتان وجود داشته باشد، خیلی زود ایمان صدایتان می‌کند که پایتان را بیرون گذاشته و کاری برای ناامیدی‌تان بکنید. خداوند در هر کدام از ما قوه درک و بصیرت قرار داده است. قدرتی درون ما قرار داده که باعث می‌شود بتوانیم در برابر سختی‌ها بایستیم.
امیدتان را از دست ندهید. احساس ناامیدی کردن درد بزرگتری است تا قدم بیرون گذاشتن و با کمک ایمان به خدا کاری برای تغییر شرایط انجام دادن. خدا بزرگ است و شما را برای هدفی مهم خلق کرده است. اینطور به آن نگاه کنید، احساس ناامیدی کردن فقط شما را عقب می‌اندازد و در هم می‌شکند. پس بایستید، به بالا نگاه کنید و در دریای ناامیدی غرق نشوید. خدا بزرگ است و بیشتر اوقات او تنها کسی است که می‌توانید در زمان سختی‌ها برای کمک به سراغش بروید

درمان افسردگی با داروهای گیاهی

مشکلات و مسائل دنیای ماشینی باعث شده که روز به روز افسردگی در میان افراد بیش تر شود . متاسفانه این پدیده به صورت خفیف ، متوسط و یا شدید نه تنها در افراد مسن و میان سال بلکه در بسیاری از جوانان نیز دیده می شود .

افسردگی می تواند بسیاری از عوامل زندگی از جمله فعالیت های روزانه ،خوراک ، لذت های زندگی ، تفکرات خوب ، تحرک ، سلامت جسم و روان ، تحصیلات و ... را تحت تاثیر قرار داده که در نتیجه فرد افسرده نمی تواند به خوبی از زندگی خود بهره مند شود .
به طور کلی افسردگی و مشکلات روحی - روانی می تواند از طریق اختلالات هورمونی باعث یائسگی زودرس ، مشکلات قاعدگی ، چاقی ، لاغری ، مشکلات پوست ، ریزش مو و .... شود. بیشتر این افراد ، انزوا طلبی ، افکار نادرست ، خستگی و بی حالی ، ترس و دلهره ، نا امیدی در زندگی و ... را در خود احساس می کنند . خوشبختانه افسردگی قابل درمان بوده و شخص می تواند با درمان های دارویی و غیر دارویی درمان شده و به صورت فردی طبیعی ، فعال و خوش بخت درآید .
برای درمان انواع افسردگی ، سالیان درازی است که از انواع داروهای ضد افسردگی شیمیایی استفاده می شود ولی چون درمان افسردگی گاهی چندین ماه و یا چندین سال طول می کشد ، بنابراین مصرف کنندگان این داروها همیشه از عوارض جانبی آن ناراضی و نگران هستند ، به همین دلیل در دو سه دهه گذشته تحقیقات وسیعی بر روی گیاهان دارویی ضد افسردگی ، آرام بخش و ضد درد صورت گرفته و تعدادی داروی گیاهی موثر و دارای حداقل اثرات جانبی به بازارهای جهانی عرضه شده است که می تواند در بسیاری از موارد ، جایگزین داروهای شیمیایی ضد افسردگی شود .
در حال حاضر یکی از بهترین داروهای گیاهی ضد افسردگی که دارای خاصیت دارویی و خواص ارزنده دیگری نیز می باشد ، دارویی است که از عصاره گیاهی با نام علمی
HYPERiCUM PERFURMATUM ، که در جهان با نام علمی St.JOH NS WORT مشهور است ، تهیه می شود . این گیاه در ایران با نام های علف چای ، گل راعی ، علف هزار چشم و هوفاریقون شناخته می شود .
قدمت مصرف این گیاه ، بیش از دو هزار سال است و نزد بیشتر اقوام و ملل جهان به عنوان بهترین داروی بیماری های عصبی مورد استفاده بوده تا اینکه در حدود یک قرن پیش ، برای اولین بار در آلمان از آن فراورده صنعتی تهیه شده و سپس در حدود سه دهه قبل در بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکا محصولات زیادی از آن به بازار آمد . در حال حاضر بیش از ۵۰ کارخانه داروسازی جهان از گیاه علف چای ، داروهای مختلف ضد افسردگی تهیه می کنند ؛ در ایران نیز برای اولین بار در سال ۱۳۷۸ از عصاره این گیاه دارویی به شکل قطره و با نام «هایپیران »
HYPIRAN، منطبق با استاندارد جهانی و با کیفیتی برابر با انواع خارجی تهیه و به عنوان داروی رسمی ایران شناخته شد. با توجه به اینکه به طور اساسی و به علت شرایط آب و هوایی ، گیاهان دارویی ایران دارای مرغوبیت خاصی می باشند ، لذا علف چای ایران دارای بهترین کیفیت بوده و داروی ساخته شده از آن ( هایپیران ) نیز از کیفیت و استاندارد بالایی برخوردار است . این دارو در افسردگی ، انواع مشکلات عصبی ، میگرن ، پر خوابی ، مشکلات و دردهای دوران قاعدگی ، ترس و دلهره ، افسردگی دوران کهولت ، شب ادراری کودکان و وزوز گوش استفاده می شود . هایپیران دارای عوارض جانبی نبوده و فقط در موارد محدودی که ممکن است تداخلاتی با داروهای دیگر ایجاد کند در راهنمای دارو ذکر شده است . این دارو قابل مصرف در سنین مختلف می باشد ( از کودکان ، جهت شب ادراری تا افسردگی سنین کهولت )
نکاتی که در مورد اثرات ایده آل این دارو و اکثر داروهای گیاهی باید در نظر داشت این است که حداقل ۲ تا ۳ هفته پس از مصرف نباید انتظار اثر داشت چون داروهای گیاهی دیر اثر بوده و اثر آنها به طور اصولی پس از یک ماه ظاهر می شود و به تدریج به حداکثر می رسد ، به علاوه مقادیر مصرف نوشته شده در راهنمای داروی گیاهی ، باید به دقت رعایت شود و همچنین داروهای گیاهی را باید به طور منظم و مرتب مصرف کرد، چرا که مسئله مقدار ، مدت مصرف و نظم در مصرف دارو شرط اصلی اثر بخشی داروهای گیاهی است . در حقیقت افرادی که دارای حوصله ، نظم و دقت باشند به طور اصولی از داروهای گیاهی نتایج بهتری کسب می کنند .
آمارهای تحقیقات کلنیکی نشان داده که رعایت مصرف صحیح هایپیران ، بیش از ۹۰ درصد اثرات ایده آل و مثبت را بر جای گذاشته است با توجه به بی ضرری هایپیران و داروهای مشابه آن در جهان ، این دارو در لیست داروهای
OTC ( بدون احتیاج به نسخه ) قرار گرفته و در همه جای دنیا می توان آن را از داروخانه ها خریداری کرد . همچنین مصرف طولانی هایپیران بدون مشکل بوده و در صورت احتیاج می توان ماه ها و حتی سال ها از آن استفاده نمود .
نکته بسیار با اهمیتی که افراد دارای افسردگی باید بدانند این است که درمان افسردگی احتیاج به زمان داشته و باید امیدوار باشند که در صورت درمان صحیح ، افسردگی آنها برطرف شده و می توانند زندگی شاد و خوبی را دنبال کنند

چه کنیم تا افسرده نشویم

گسترش ماشینی شدن شهرها، هجوم بی رویه مردم برای فرار از زندگی در روستاها به دلیل محرومیت های اقتصادی، افزایش میزان اختراعات، اکتشافات و دستاوردهای علمی وابسته به تکنولوژی های سنگین، محدود شدن دامنه ارتباطات عاطفی و کم رنگ شدن مفهوم خانواده در سطح جوامع بزرگ و صنعتی به همراه گریز و جدایی از مفاهیم و آموزه های آرامش بخش دینی، همگی از عوامل گسترش بیماری های روحی و روانی در قرن بیست و یکم هستند. 

مطمئناً بسیاری از بیماری های صعب العلاج جسمی و وابسته به ارگان های داخلی بدن نیز ریشه روحی و عصبی دارند و کنترل یا جلوگیری از عود آنها وابسته به توانایی های روحی و روانی افراد است. از همین رو به نظر می رسد لزوم توجه به راه های جلوگیری از افسردگی، استرس و کنترل بیماری های روحی و روانی که روز به روز بر مبتلایان آنها افزوده می شود، بسیار ضروری باشد.
در این مجال، به چند راه مهم و کارآمد برای پیشگیری و کنترل افسردگی می پردازیم که با توجه به تمامی معضلات روانی جامعه از جمله پایین بودن آستانه تحمل، گسترش اعتیاد و بزهکاری ها، عدم درک متقابل از حقوق شهروندی و... مدام در حال افزایش است.
● توقف استفاده از دخانیات و الکل
امروزه بر اساس آمارها، پایین ترین سنین استفاده از الکل، دخانیات و مواد مخدر نوین روز به روز در حال کاهش است و در بسیاری از موارد به فجایعی از استفاده کودکان از مواد مخدر نیز برخورد می کنیم.
با این تفاسیر، افرادی که از مواد مخدر، دخانیات و الکل استفاده می کنند، بسیار بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی و بیماری های روحی هستند. وقتی این مواد از سنین جوانی استفاده می شوند، تاثیر عمیقی بر سلول های مغز می گذارند.
این گونه مواد معمولاً دوپامین را در مرکز لذت مغز آزاد می کنند و فرد به طور موقت احساس لذتی که از هر عمل لذتبخش دیگری مانند خوردن یک غذای خوشمزه کسب می کند، به دست می آورد اما کمتر کسی به این امر توجه می کند که مواد مخدر، ترشح دوپامین را آنقدر افزایش می دهند که کنترل آن از دست مصرف کننده خارج می شود. بعد از یک یا حتی دو بار مصرف مواد مخدر، الکل یا دخانیات، این احساس لذت کاملاً عادی شده و به یک عادت بدل می شود اما با توجه به وابستگی روانی شخص مصرف کننده، او همچنان به مصرف ادامه می دهد تا اینکه حجم زیاد دوپامین آزاد شده، به تدریج باعث از بین رفتن سلول های مغز شود تا جایی که پس از هر بار مصرف، میلیون ها سلول خاکستری مغز، آسیب دیده یا حتی می میرند.
مطمئناً افرادی که از تاثیرات مرگبار استفاده از الکل، دخانیات و مواد مخدر بر مغز و سایر دستگاه های بدن خود باخبر باشند، حاضر نمی شوند این گونه سم و مواد مهلک را به آسانی وارد بدنی سازند که یک سرمایه سالم است و حفظ آن وظیفه شخصی او به شمار می رود.
● خواب، خوراک و تفریحات سالم
مطالعات نشان می دهد که حدود ۴۰ درصد از افراد بالغ، میزان خواب درست و مناسبی را تجربه نمی کنند و در میان دانش آموزان و جوانان نیز حدود ۷۱ درصد از آنها از اختلالات خواب و نبود آرامش گلایه دارند.
خواب یک بخش عمده و جزء لاینفک زندگی روزانه فرد است. در طول خواب، بدن خود را ترمیم می کند و افکار را به رسوب و ته نشینی می رساند. نبود خواب مناسب به معنای نبود ارتباط دقیق و سالم بین امواج ادراکی مغز است. این امر نیز اغلب به افسردگی منجر می شود و حتی در ریتم طبیعی حرکت بدن نیز تاثیر می گذارد.
خوراک نیز دقیقاً چنین اثری دارد. زمانی که شخص از غذای سالمی استفاده نکند، دقیقاً خود را از ورود موادی که نیاز طبیعی بدن اوست مانند ویتامین ها و پروتئین ها محروم ساخته و به ناقص شدن عملکرد دستگاه های بدن از جمله مغز کمک کرده است.
تفریحات سالم نیز چنین حالتی دارند. تفریح لزوماً به معنای گردش، ورزش، رفتن به سینما و... نیست. مطالعه، قدم زدن در هوای آزاد، رفتن به دل طبیعت و استفاده از مناظر طبیعی بکر و بی بدیل، گوش دادن به موسیقی های ملایم و آرامبخش همگی از عواملی هستند که تاثیرات شگرفی بر عملکرد مغز می گذارند و هر کدام به سهم خود در جلوگیری از افسردگی نقش دارند.
زمانی که شخص به هر یک از این کارها می پردازد، در واقع خود را وارد دنیای جدیدی کرده که او را از اضطراب ها، هیجان ها، دغدغه ها و نگرانی های روزمره و استرس زا دور می کند. اما زمانی که خود را مدام در معرض نویزهای روانی و رسانه یی از جمله گوش دادن به موسیقی های مخرب اعصاب و گوش خراش که گفته می شود حتی برای مغز تاثیر تخدیرکننده دارند، قرار می دهد، در نتیجه مدام عوامل تحریک کننده افسردگی و اضطراب را خود تقویت می کند. هرچند که افسردگی بسیاری از عوامل غیرقابل کنترل مانند ریشه ژنتیکی دارد، اما فراموش نکنیم که راه اصلی جلوگیری از بروز آن، سالم و شاد زیستن است

چرا شاد نیستیم؟

این روزها شادی و نشاط نوعی خرق اجماع شده است. هر چه قدر بیشتر به دنبال یافتن آن حرکت کنی، بیشتر دست نیافتنی به نظر می رسد. اما به راستی چرا این گونه است؟ 

آیا این درست است که به دنبال شادی اما در جاهای غلط هستیم؟ آیا شادی به این معناست که چه چیزی ، در چه زمانی و چه مقدار به دست آوریم؟ بعضی افراد معتقدند شادی چیزی شبیه عاشق شدن است، که البته شما نمی توانید امکان آن را میسر کنید. اگر این گونه است، پس چگونه شاد شویم؟ در سال ۲۰۰۸ کنفرانسی در سان فرانسیسکو با حضور دانشمندان، روانشناسان ، پزشکان، هنرمندان، فلاسفه و... تشکیل شد که به بررسی این موضوع پرداختند. از نظر آنها مهم ترین عواملی که با غلبه بر آن می توان به این کیمیای خوشبختی دست یافت عبارتنداز:
▪ سد اول: پیچیدگی
ـ راه حل: سادگی
افرادی که از همان اوان کودکی در دیرها و صومعه ها تحت آموزش قرار می گیرند، در مورد مزایای سادگی قطعا چیزهایی می دانند. فکر می کنید که چرا این افراد موی سر خود را از ته اصلاح می کنند؟ پاسخ ساده است. این کار زندگی آنها را ساده تر می کند. اگر انسانها بتوانند سادگی در زندگی را درست مثل دوران قبل از تهاجم تکنولوژی حفظ کنند، مطمئنان نشاط و طراوت آن زمان را نیز خود به خود احیا خواهند نمود. چرا زمانی که یک خانواده می تواند با یک ماشین به امور زندگی خود رسیدگی کند به دنبال ماشین دوم است. زندگی مدرن امروزی انتخاب متنوع تری را برای افراد به ارمغان آورده است اما این انتخاب متحمل هزینه های هنگفتی است. ما اغلب کیفیت زندگی را با استانداردهای زندگی تلفیق می کنیم و بعد از مدتی این ارتباط ناپدید خواهد شد. زندگی ساده فضای بیشتری را برای شما ایجاد می کند ، ارامش خاطر بیشتری خواهید داشت و مسلما از زندگی بیشتر لذت خواهید برد.
▪ سد دوم: گام های کمر شکن

ادامه مطلب ...

چرا خود را دلتنگ و افسرده احساس می کنید؟

آیا تاکنون از خود سئوال کرده اید که چرا دلتنگ یا افسرده و غمگین هستید؟ چرا برخی از مواقع حال و حوصله انجام هیچ کاری را ندارید و خود را کاملا گرفتار و مستأصل احساس می کنید؟ یقیناً جوابهای متعددی در پاسخ به این سئوال در ذهن شما متبادر می شوند که معمولا ریشه در تلاش های مستمری دارد که برای حل مشکلات و معضلات روزمره انجام می دهید، به گونه ای که زندگی را به منزله پیکاری دایمی می پندارید که برای آن پایان و فرجامی نمی توان تصور نمود. هر روز فشار تازه ای بر ما وارد می شود و مشکل جدیدی سرراهمان قرار می گیرد، برخی مواقع احساس می کنیم که مورد بی عدالتی و ستم دیگران یا اجتماع قرار گرفته ایم و آنگونه که انتظار داریم به خواست های ما اهمیت نمی دهند، به هنگام روبرو شدن با مشکلات پی درپی معمولا به غصه خوردن متوسل می شویم و برای بیرون آمدن از گرداب معضلات راهی نمی یابیم و خود را تسلیم حوادث می نمائیم و بربخت بد خود نفرین و لعنت می فرستیم که چرا بدشانس به دنیا آمده ایم! اما در این شرایط نامطلوب هرگز به این واقعیت نیاندیشیده ایم که راه حل های فراوانی برای بیرون آمدن از این بن بست های فکری وجوددارد که ما از آنها خبر نداریم، راه حل هایی ساده و عملی که مردم برخی از کشورها سال هاست آنها را آزموده اند و علم بر این راهکارها صحه گذاشته است. بنابراین اگر شما مصمم هستید با دلتنگی، افسردگی و غمگینی به مبارزه برخیزید، در گام نخست سعی نمایید که وضعیت اجتماعی و اقتصادی خود را همانطور که هست بپذیرید. به بیان دیگر با موقعیت زندگی خود کنار بیائید و قبول نمائید که شرایط نگران کننده کنونی دائمی نمی باشد و گذراست. باورتان شود که این وضعیت یک شبه به وجود نیامده است که در یک روز بتوان آن را دگرگون نمود، از این رو لازم است در مرحله اول برای مدتی شرایط موجود را پذیرا شوید و کم کم در راه دگرگون نمودن آن تلاش کنید. به تجربه ثابت شده است در مدتی که برای تغییر وضع موجود گام بر می دارید متوجه خواهید شد که در همه اوقات دلتنگ و افسرده نیستید بلکه برخی مواقع دچار این احساس می شوید و گاهی اوقات چنین احساسی ندارید، در نتیجه قبول خواهید کرد که دلتنگی و افسردگی یک پدیده گذرا و ناپایدار است. از همین رو، مشاورین بهداشت روان توصیه می نمایند هروقت احساس دلتنگی و افسردگی می کنید، بر گذرا بودن مشکلات تاکید جدی داشته باشید. زیرا پذیرش گذرابودن دشواریها سطح روحیه شما را بالا می برد و قدرت پذیراشدن دلتنگی و افسردگی را در ذهنتان ایجاد می کند به گونه ای که می توانید با اراده ای تزلزل ناپذیر از گذرگاه ناخوشایند دلتنگی عبور می کنید. راهکار دیگر برای رهایی از یأس و دلمردگی، سرگرم نمودن خود به هنگام احساس دلتنگی است. زیرا بدترین شیوه رویاروئی با دلتنگی و افسردگی به گوشه ای نشستن و زانوی غم را در بغل گرفتن است! از این رو، به هنگام افسردگی و دلتنگی فکر و جسم خود را تا آنجا که امکانپذیر است سرگرم و مشغول کنید برنامه زندگی خود را به گونه ای تنظیم نمایید که همه لحظات زندگی به کارهایی مثبت و سازنده مشغول باشید. به عنوان نمونه به ورزش یا کتاب خواندن بپردازید و از نتایجی که به دست می آورید خوشحال باشید. افزون بر این به اشخاصی بیندیشید که در زندگی شما می توانند نقش سازندگی ایفا کنند و مورد احترام شما می باشند. به سراغ دوستان و آشنایان باعاطفه خود بروید. بارها دیده شده است که شما به سراغ یک دوست رفته اید و جملات امیدوارکننده ای که برای دلداری او بیان نموده اید خود شما را بیشتر امیدوار کرده است. به هر حال دیدار افراد و گفتگو با آنان در تسکین و کاهش دلتنگی و افسردگی شما بسیار مؤثر است. افزون بر این استراحت کردن به مفهوم واقعی نیز در کاستن غمگینی و افسردگی تأثیر انکارناپذیری دارد. از این رو لحظاتی توأم با سکوت را برای خود فراهم کنید، حتی اگر این زمان کوتاه و فقط ۱۰ دقیقه باشد می توان آن را یک استراحت واقعی تلقی نمود که روان و جسم شما را آرامش و آسایش بخشد. 

ادامه مطلب ...

افسردگی ناشی از کم توجهی

افسردگی نوعی حالت روحی است که در نتیجه نداشتن شغلی در خور توجه در انسان به وجود می آید . هیچ انسانی از افسردگی و اضطراب مصون نیست. هر فردی در طول عمر خود بالاخره طعم ناگوار محرومیت ، یأس ، سرخوردگی و ماتم را می چشد ولی این حالت هیچوقت نمی تواند یک بیماری تلقی شود؛ بلکه در واقع یک نوع واکنش در برابر حوادث ناگوار زندگی است احساس بیهودگی و ملالت تدریجی نیز از عوامل تشدید کننده این حالت محسوب شود به طوری که نوعی کسالت مزمن را به وجود می آورد که با شدت خود ادامه زندگی را برای شخص غیر ممکن می سازد و در بعضی موارد حتی منجر به خودکشی می شود. در این صورت نمی توان افسردگی را یک حالت دانست بلکه یک نوع بیماری روانی است که درمان قطعی نیز ندارد و تنها درمان آن به دست خود شخص بیمار است. 

زنان خانه دار به دلیل آنکه بیشتر اوقات زندگی خود را در خانه به سر می برند و باانجام کارهای تکراری و روزمره به نوعی خستگی روحی می رسند در زمره این افراد قرار می گیرند این قبیل زنان همواره از دردهای جسمانی می نالند در حالی که غالب خستگی های روزمره آنها ناشی از حالات فکری نظیر عصبانیت – ملالت – قدرناشناسی افراد و بیهودگی نسبت به زندگی است و در حقیقت خستگی که صرفاً جنبه جسمانی داشته باشد وجود ندارد. بیشتر حالات فوق را در زنانی می توان مشاهده کرد که به تازگی زندگی مشترک خود را شروع کرده اند و دارای فرزند نیستند و در واقع انتظارات بیشتری با نسبت به زنان دیگر از همسران جوان خود دارند. در حالی که در جامعه امروز ایران مردان به دلیل وضعیت ناهنجار اقتصادی اوقات بیشتری را در خارج از خانه صرف می کنند و برای دستیابی به یک زندگی ایده آل مجبورند که در روز دو یا سه شیفت کاری داشته باشند و این عدم حضور طولانی آنها در خانه بیشترین صدمه را متوجه همسران و در بعضی موارد متوجه فرزندان آنها می کند و همین احساس که توجهی نسبت به آنها نمی شود کم کم در آنها حالات روحی افسردگی ایجاد می کند. اما می توان با این حالت مبارزه کرد. درمان افسردگی تنها در طی زمان و با تحمل صبر و بردباری میسر خواهد بودو تنها به دست خود شخص صورت می گیرد. در واقع شخص باید از درون باخود بجنگد و زمان فراغت خود را با مسائل دیگری همچون هنرهای دستی و مطالعه کتب راهنما که نقش ارزنده ای دارند سرگرم کند. به راحتی می توان با یک برنامه ریزی دقیق و منظم مسیر زندگی را از حالت رکود و یکنواختی نجات داد. به عنوان مثال می توانید برای مقابله با ایجاد احساس کم توجهی و قدر ناشناسی همسر خود محسنات او را در نظر داشته و یا حتی بر روی کاغذی یادداشت و در جایی از خانه نصب کنید و به مرور آن بپردازید از طرف دیگر می توانید هر روز با خود صحبت کنید و افکاری چون خوشی، نیرومندی و آرامش را به مغز خود راه داده و اجازه ندهید یکنواختی و کسالت غبار غم را بر زندگی شما بیفشاند

افسردگی زمستانی

دور و بر ما آدم های متفاوتی دیده می شوند. برخی چنان حساسند که حتی با کوچک ترین مسئله جزیی که شاید برای دیگران جالب و شادی آور باشد، دچار افسردگی می شوند، همان موریانه ای که هر لحظه امکان دارد آدم را تا ته بجود.

آمدن زمستان یکی از همین مسائل پیش پاافتاده است که می تواند به بروز واقعه ای بس ناگوار منجر شود. با آمدن فصل زمستان و کوتاه شدن روشنایی خورشید بسیاری افراد به افسردگی مبتلا می شوند.این نوع افسردگی که «افسردگی فصلی» نامیده می شود اغلب در پاییز و زمستان اتفاق می افتد و بیش از همه افراد جوانان و زنان را گرفتار می کند. افسردگی فصلی تحت تاثیر ملاتونین بروز می کند. ملاتونین هورمونی است که توسط غده پینه آل در مغز ساخته و ترشح می شود و نقش مهمی در تنظیم ساعت بیولوژیک بدن ایفا می کند.
ساعت بیولوژیک بدن انجام فعالیت هایی نظیر تولید پروتئین، رشد مو، میزان اشتها، تنظیم درجه حرارت بدن و خواب و بیداری را بر عهده دارد که همه تحت تاثیر هورمون ملاتونین دچار تغییرات می شوند.ملاتونین در فصل سرما و به دلیل تاریکی زیاد، بیش از فصول دیگر سال ترشح می شود و از آنجا که هر چه ترشح ملاتونین بیشتر باشد بروز اختلالات خلق و خو نیز بیشتر است، افراد زیادی در زمستان دچار افسردگی می شوند.جوان هایی که ناخودآگاه به افسردگی مبتلا می شوند، ابتدا آن را مشکلی جدی تلقی نمی کنند در حالی که این بیماری اگر به طور صحیح درمان نشود، عوارض شدیدتری را به همراه می آورد. احساس پوچی، یاس و ناامیدی، اضطراب، تباهی، نفرت، اختلال در خواب، از دست دادن اشتها، عدم تمایل به انجام کارهای روزانه و از دست دادن احساس شادمانی و نشاط علائمی است که فرد مبتلا را درگیر می سازد. گرچه این حالت ها به دلیل تغییرات بیولوژیک بدن طبیعی است ولی اگر روز به روز شدیدتر شود و فرد به تنهایی و انزوا کشیده شود، باید هر چه سریع تر دست به کار شده و فرد را از بحران موجود نجات داد.در صورتی که علائم ظاهری این افسردگی در شما دیده می شود، تلاش کنید تا دیر نشده و به ماه های آخر زمستان نرسیدیم افسردگی را از خود دور کنید. دارودرمانی و روان درمانی دو راه متفاوت برای رفع افسردگی به شمار می روند. اولی چندان توصیه نمی شود زیرا مصرف بیش از حد داروهای ضدافسردگی علاوه بر اینکه سیکل معکوس ایجاد می کند باعث بروز عوارض جانبی بسیاری خواهد شد.روان درمانی بیش از دیگر راه ها مورد توجه متخصصان علوم روانپزشکی است.
توصیه انجمن روانپزشکی دانشگاه میلان برای جلوگیری از پیشرفت افسردگی فصلی در روزهای اولیه زمستان به شرح زیر است:
۱) صبح ها زودتر از خواب بلند شوید و به پیاده روی بروید. انجام فعالیت های ورزشی به ویژه پیاده روی در هوای آزاد و روشنایی روز سهم بسزایی در کاهش افسردگی دارد.
۲) خود را در اتاق تاریک و بسته حبس نکنید. هر چه بیشتر در معرض تابش نور خورشید قرار بگیرید، زودتر از علائم افسردگی فصلی خلاص می شوید.
۳) از گرفتن رژیم های کاهش وزن که بدون قواعد علمی است خودداری کنید. برای رهایی از اختلالات خلق و خوی تا می توانید از سبزی و میوه استفاده کنید و به میزان ویتامین گروه
B که در گوشت قرمز، جگر، تخم مرغ، غلات، دانه های خوراکی و ماهی یافت می شود، در رژیم غذایی تان بیفزایید.
۴) مصرف قهوه و شکر را در روز کاهش دهید. شکر از تاثیر ویتامین گروه
B در بدن می کاهد و علائم افسردگی را شدت می بخشد.
۵) کمبود آهن، امگا ،۳ اسیدفولیک نیز تاثیر مستقیمی با بروز علائم افسردگی دارد، پس هر چه بیشتر از گذشته به رژیم غذایی تان اهمیت دهید.
۶) از پیله تنهایی که در درون تان کشیده اید، خارج شوید و با دوستان خود صحبت کنید. برای تغییر حالت عمومی تان، بیشتر از روزهای گذشته در اجتماع بچرخید و با دوستان و همفکران خود تبادل نظر کنید.اگر هم با تمام توصیه های فوق تغییری در درون تان مشاهده نشد تا دیرتر شده به روانپزشک مراجعه کنید

افسردگی را خودتان درمان کنید

۷ تا ۱۲ درصد مردان در سراسر دنیا از افسردگی های قابل تشخیص رنج می برند و این در حالیست که رقم یاد شده برای خانم ها به ۲۰ تا ۲۵ درصد می رسد. هر شخصی ممکن است در طول دوران زندگی خود در برخی مواقع احساس ناراحتی و یا افسردگی کند که این حالت مانند یک سرماخوردگی ساده می تواند به آسانی و با مرور زمان درمان شود. در عین حال ممکن است این حالت در بعضی افراد شدت یابد و مشکلات قابل توجهی را برای آنها به وجود آورد و به آنها اجازه ندهد تا به زندگی عادی خود ادامه دهد. نشانه های این اختلال چیست؟ همانند بسیاری از اختلالات روحی و روانی، افسردگی نیز دارای نشانه های فراوانی است که با شناسایی آنها می تواند شرایط لازم برای درمان افسردگی را تسهیل کرد. این نشانه ها که در اصل بسیار ناخوشایند هستند شامل موارد زیر می شوند: 

▪ خلق و خوهای مختلف که در طول روز بروز می کند. این شرایط معمولا در هنگام صبح به بدترین حالت خود می رسد و با گذر زمان در طول روز بهتر می شود
▪ اختلالات خواب، که در زمان بیدار شدن های زودهنگام از خواب ایجاد می شود و فرد نمی تواند دوباره به خواب برود. این امر معمولا به دنبال افکار منفی که در ذهن افراد نقش بسته بروز می کند.
▪ کندی در تفکر، صحبت کردن و حرکت
▪ احساس اضطراب و تشویش
▪ گریه کردن ها بی مورد
▪ نداشتن انرژی کافی برای انجام فعالیت های روزانه و احساس خستگی شدید
▪ ناتوانی در لذت بردن از اتفاقات مختلف
▪ ناتوانی در تمرکز
▪ بروز مشکل در تصمیم گیری
▪ بروز احساس فراموشی در فرد و به خاطر نیاوردن موارد مختلف
▪ بروز افکار منفی در مورد آینده
▪ احساس تقصیر کردن
▪ ندید گرفتن هویت شخصی
و ...
این نشانه های می توانند تصویر روشنی از بروز افسردگی در بین افراد را برای ما نمایان کنند. به هر حال، این امر خیلی مهم است که همواره به خاطر داشته باشیم این نشانه ها به طور کامل در هر فردی ظاهر نمی شوند و ممکن است در حالتی متفاوت بروز کنند. توجه داشته باشید که بین افسردگی های معمولی با افسردگی های حاد که در آن فرد مجبور است به پزشک معالج مراجعه کند تفاوت های زیادی وجود دارد و پس از گذشت مدت زمان طولانی فرد به این افسردگی ها مبتلا می شوند. همچنین باید توجه داشت که افسردگی هر اندازه که حاد باشد قابل درمان است و اگر شما توصیه های موجود را رعایت کنید هرگز به عواقب آن مبتلا نخواهید شد. طبق آمار های رسمی اعلام شده، ۷ تا ۱۲ درصد مردان در سراسر دنیا از افسردگی های قابل تشخیص رنج می برند و این در حالیست که رقم یاد شده برای خانم ها به ۲۰ تا ۲۵ درصد می رسد. تا کنون فرضیه های فراوانی برای کشف علل افزایش بروز افسردگی در بین زنان عرضه شده است.
این طور که گفته می شود، افسردگی های پس از زایمان مهم ترین نوع این اختلال است که در زنان بروز می کند. عوامل دیگر شامل تحقیر شخصیت زنان در جامعه و یا دشواری شرایط برای رسیدن آنها به اهداف مورد نظرشان می شود که می تواند افسردگی های شدید را در آنها به دنبال داشته باشد. به هر حال گفته می شود، چون زنان معمولا احساساتی تر هستند و نسبت به مردان صادقانه تر با مشکلات مختلف مواجه می شوند آسان تر می شود بیماری افسردگی را در آنها درمان کرد. توجه به خلق و خو و تفکرات برای آنکه یک فرد از بروز افسردگی در خود جلوگیری کند این نکته بسیار قابل ملاحظه ای است که باید به آن توجه داشته باشد. این امر می تواند به شما کمک کند تا بخش های گوناگون تاثیرگذار در افسردگی های خود را قبل از آنکه خیلی دیر شود و نتوان برای درمان آن کاری کرد شناسایی کنید. با استفاده از تکنیک ها و روش های گوناگونی که برای توجه به افکار، رفتار و خلق و خو در افراد وجود دارد شما به آسانی می توانید افکار منفی که منجر به افسردگی در شما می شود را شناسایی کنید و آنها را به دست فراموشی بسپارید. سوال کردن از اطرافیان در مورد رفتار های شخصی هرگز پیش از بروز یک رفتار شما نمی توانید نشانه های افسردگی را در آن شناسایی کنید، اما در عین حال آنهایی که رابطه نزدیک و صمیمی با شما دارند در بیشتر مواقع می توانند نشانه های اولیه افسردگی را در شما دریافت کنند. گفتگو با آنها در مورد این مشکل یکی از ارزشمندترین کارهایی محسوب می شود که شما می توانید انجام دهید. صحبت های ساده ای که بین شما و اقوام یا اطرافیانتان رد و بدل می شود می تواند به شما نشان دهد که به چه میزان نشانه هایی از افسردگی در یکی از رفتارهای به خصوص شما وجود داشته است. باید توجه داشته باشید که انجام فعالیت های از پیش تعیین شده برای شناسایی افسردگی از اهمیت بالایی برخوردار است.
در برخی مواقع ممکن است شما هیچ گونه نقص یا مشکلی را در خود شاهد نباشید، اما اطرافیان نشانه هایی در شما می بینند که خود از عوامل اصلی در بروز افسردگی به شمار می رود. به گفته بسیاری از پزشکان متخصص، برای فردی که به افسردگی مبتلا شده است هیچ چیز بهتر از صحبت کردن با فردی که پیش از این ابتلا به این اختلال را تجربه کرده مفید نخواهد بود. داشتن گوشی شنوا بزرگ ترین کمکی است که شما می توانید از مزایای آن بهره مند شوید. این افراد که روزگاری افسرده بوده اند و هم اکنون درمان شده اند ممکن است در نزدیکی شما و در اقوامتان وجود داشته باشند. اگر به دنبال ابتلا به افسردگی شما خلق و خوی بدی پیدا کرده اید و اصلا تمایل نداشته باشید با واقعیت های زندگی، خانواده، کار و ...
برای مدت زمان طولانی مواجه شوید. در این میان ممکن است شما در حین اینکه از برخی روش های درمانی استفاده می کنید به فکر خودکوشی نیز افتاده باشید. اما برای آنکه خطر این بیماری از میزان کنونی فراتر نرود همواره به خاطر داشته باشید که مراجعه به یک پزشک متخصص، تحت درمان قرار گرفتن و مراجعه مستمر به کلینیک های تخصصی می توانید به آسانی کمک کند تا این افکار مخرب از ذهنتان دور شود. در حال حاضر بسیاری از روش های علمی مختلف وجود دارد که می تواند بدون هرگونه عوارضی افسردگی های مختلف را در شما از بین ببرد

افسردگی در کمین آدم‌های بی‌احساس

«آدم بی‌احساسی است. هیچ موضوعی تکانش نمی‌دهد. باور کن حتی اگر بیفتم و بمیرم هم یک قطره اشک نمی‌ریزد؛ ککش هم نمی‌گزد!» شما که این حرف‌ها را می‌شنوید لابد با خودتان فکر می‌کنید چه آدم وحشتناکی! خب، بله. در نگاه اول این آدم وحشتناک است و در نگاه دوم، زندگی با این آدم، وحشتناک‌تر. اما در نگاه سوم (البته اگر یاد گرفته باشیم به هر چیزی از جهات مختلف نگاه کنیم) خود این فرد نیازمند دلسوزی است...

می‌دانید چرا چنین فردی نیازمند دلسوزی است؟ چون تمام اطرافیانش چنین تصوری از او دارند که یک هیولای بی‌احساس است؛ در صورتی که بعضی از این افراد نه تنها بی‌احساس نیستند؛ که اتفاقا بسیار هم احساساتی‌اند اما نمی‌توانند احساساتشان را بروز دهند. فکر می‌کنید با این افراد چگونه باید برخورد کرد؟ اصلا شاید شما خودتان چنین فردی باشید و نتوانید احساساتتان را بروز بدهید. خب، چه باید بکنید؟!
«این مساله از مشکلات شایع در جامعه ما است.» دکتر بهروز بیرشک، روان‌پزشک، با ذکر این مطلب می‌گوید: «بسیاری یا خودشان این مشکل را دارند که نمی‌توانند احساساتشان را بروز دهند یا با افرادی زندگی می‌کنند که احساس‌ خود را بیان نمی‌کنند. یکی از ریشه‌های این رفتار می‌تواند مسایل فرهنگی و تربیتی باشد که در یک خانواده وجود دارد. وقتی در خانواده‌ای زندگی می‌کنیم که افراد احساساتشان را نسبت به هم بیان نمی‌کنند یا احساسی از طرف مقابل دریافت نمی‌کنند تبدیل به افرادی می‌شوند که اصولا با ابراز احساسات بیگانه‌اند و یا توانایی بروز احساسات را ندارند اما این افراد می‌توانند مهارت‌های ارتباطی را یاد بگیرند و رفتار خود را اصلاح کنند.»
● کمی احساس هم بد نیست گاهی!
اما چگونه می‌توان بعد از گذشت سال‌های سال خو را تغییر داد و از احساسات گفت؟ احساساتی که تا به حال با هیچ‌کس در میان نگذاشته‌ایم؛ از دوست داشتن دیگران گرفته تا دلخوری‌های کوچکی که در ته دلمان مانده‌اند و بزرگ شده‌اند. دکتر بیرشک می‌گوید: «اگر جزو این گروه هستید، یعنی یاد نگرفته‌اید احساساتتان را بروز دهید اما مشتاق به این کار هستید، پیش از هر چیز باید با خودتان آشتی کنید، یعنی خودتان و احساساتی را که وجود دارند، بپذیرید و آنها را بروز دهید.» بروز دادن احساسات گاهی به اندازه داشتن احساسات مهم و ضروری است چون به گفته دکتر بیرشک، گاهی با برداشتی نادرست، از شما به‌عنوان فردی یاد می‌شود که اصلا احساس ندارید، در صورتی که این گونه نیست. اما بعضی‌هایی که احساساتشان را بروز نمی‌دهند از اول این‌گونه نبوده‌اند و طی زمان این شیوه را انتخاب کرده‌اند. چرا؟چون از بیان احساسات خود بازخوردی نگرفته‌اند. آنها احساساتشان را با دیگران در میان گذاشته‌اند اما عدم نشان دادن عکس‌العمل‌، خنثی بودن و بی‌تفاوت نشان دادن موضوع و حتی انتقادهای تند و تیز باعث شده به قول معروف زبان در کام کشند و از احساساتشان صحبت به میان نیاورند.
● دیالوگ‌های آشنا
- خانم: مگر برای تو فرقی هم می‌کند؟
- آقا: منظورت چیه؟ یعنی برای من مهم نیست تو چه ظاهری داشته باشی؟
- خانم: اگر مهم بود حداقل توی این ده‌دوازده سال یک بار به دهنت می‌آمد که چه لباس خوشگلی!
- آقا: یعنی من نسبت به تو ‌احساسی ندارم؟!
- خانم: خودت از این رفتار چی به ذهنت می‌رسه؟
- آقا: چه جوری بهت بفهمونم تو اشتباه می‌کنی...
شاید شما هم چنین گفتگویی‌هایی را تجربه کرده باشید اما اگر نتیجه‌گیری شما هم مثل نتیجه‌گیری‌های مذکور است، سخت در اشتباهید چون موضوع، بی‌احساسی و بی‌توجهی نیست بلکه موضوع این است که طرف مقابل همیشه خوب و مرتب و در بهترین شکل و حالت بوده اما عدم یک تمجید ساده و اظهار نظر باعث چنین سوءتفاهمی شده؛ آن هم بعد از گذشت ده‌دوازده سال! دکتر بیرشک می‌گوید: «گاهی هم اشکال از ماست که برای هر چیزی دنبال یک بازتاب کلامی هستیم، در صورتی که رفتار یک شخص بیشتر از یک جمله ساده می‌تواند تاییدی به رفتار ما باشد یا حتی آن را رد کند. باید انصاف بدهیم و بیشتر از اینکه ظاهر و گفتار را در نظر بگیریم به رفتار طرف مقابل فکر کنیم!» و اما شمایی که فکر می‌کنید گفتن یک به‌به ساده یا یک تشکر خشک و خالی چه فایده‌ای دارد، باید بدانید که نشان ندادن
● بله، من با خودم قهرم!

بعضی از افرادی که ابراز احساسات نمی‌کنند، نه جزو گروه اول هستند که یاد نگرفته‌اند احساسشان را بروز بدهند، نه جزو گروه بعدی که ذاتا چنین شخصیتی دارند؛ بلکه این افراد احساس خوشایندی نسبت به خودشان ندارند و همین باعث می‌شود درباره دیگران نتوانند اظهارنظر کنند. این افراد در زندگی شخصی و اجتماعی مشکلات بسیاری پیدا می‌کنند. اگر جزو این گروهید، بهتر است پیش از هر چیز با خودتان آشتی کنید و همان چیزی که امروز هستید را بپذیرید تا برای تغییر کردن و تبدیل شدن به آدمی دیگر آماده شوید

آشنایی با داروهای ضد افسردگی و عوارض آنها

امروزه متأسفانه بیماری افسردگی یکی از بیماریهای رایج درمیان گروه‌های مختلف مردم است. در بیماری افسردگی واکنش‌ها غیر طبیعی هستند یعنی انسان در برابر ناملایمات و شکست‌ها بیش از حد افسرده می‌شود و زمان افسردگی نیز طولانی‌ترازدیگران در همین شرایط است. علل ابتلا به این بیماری، ارث، تغییرات شیمیایی مغز، از دست دادن والدین در کودکی و حوادث ناخوشایند زندگی، بیماریهای جسمی مختلف و استفاده از بعضی داروها است. جهت درمان، بهترین راه دارو و روان درمانی است. با توجه به این که گاه لازم است از شش ماه تا سه سال این داروها مصرف شود.
● داروهای ضد افسردگی چه نوع داروهایی هستند؟
داروهای ضد افسردگی، گروهی از داروها هستند که برای درمان بیماران افسرده مورد استفاده قرارمی‌گیرند به طوری که وضعیت روحی بیشتر بیماران افسرده با استفاده از این داروها بهتر شده است.
● عملکرد داروهای ضد افسردگی:
این گروه از داروها برخی از مواد شیمیایی را در مغز کاهش می‌دهند. این مواد شیمیایی تحت عنوان نوروترانسمیتر
Neurotransmitters خوانده می‌شود. برای عملکرد طبیعی، مغز به این نوروترانسمیترها نیاز دارد. داروهای ضد افسردگی با قرار دادن نوروترانسمیترها (مواد شیمیایی طبیعی) در دسترس مغز، به بیماران افسرده کمک زیادی می‌کنند.
● عوارضی جانبی داروهای ضد افسردگی:
همانند سایر داروها، داروهای ضد افسردگی ممکن است عوارض جانبی را در فرد مصرف کننده ایجاد کنند. البته کلیه‌ی افراد مصرف کننده به این عوارض جانبی مبتلا نمی‌شوند. هر نوع عارضه‌ی جانبی که فرد، به آن مبتلا می‌شود بستگی به داروی انتخابی پزشک برای فرد افسرده دارد.
● چند نوع داروی ضد افسردگی وجود دارد؟
امروزه انواع مختلفی از داروی ضد افسردگی ساخته شده است، معمولی‌ترین گروه‌های دارویی عبارتند از:
▪ داروهای ضد افسردگی سه حلقه‌یی
▪ داروهایی که به طور انتخابی مهار کننده‌های سروتونینی را تحریک می‌کنند.
▪ مهار کننده‌های مونوآمینواکسیداز
MAOIS
▪ سایر گروه‌های دارویی
داروهای سه حلقه‌یی جهت درمان دراز مدت افسردگی مورد استفاده قرارمی‌گیرد. از داروهای این گروه می‌توان به داروی آمی‌تریپتیلین
Amitriptyline با نام تجاری الاویل Elavil دسیپرامین، Imipramine با نام تجاری جانیمین Janimnine، توفرانیل Tofranil و نورتریپتیلین Nortriptyline با نام تجاری پاملور Pamelor اشاره کرد.
معمول ترین عوارض جانبی این گروه دارویی عبارت‌اند از: خشکی دهان،تاری دید، یبوست، مشکلات ادرار کردن،آب سیاه چشم، اغتشاش فکری و خستگی.
این گروه از داروها علاوه بر عوارض قلبی ممکن است روی فشار خون و تعداد ضربان‌های قلب اثر بگذارند.
گروه جدیدی از داروهای ضد افسردگی،داروهایی همانند فلوکستین
Fluoxetin با نام تجاری Prozac، پاروکستینParoxetine با نام تجاری Paxil و سرترالین Sertraline با نام تجاری Zoloft هستند.
کلیه این داروها (منظور گروه جدید داروها) تحت عنوان گروه
SSRI نامیده می‌شوند. عوارض جانبی داروهای این گروه از داروهای سه حلقه‌یی کمتر است. تعدادی ازعوارض جانبی که به وسیله‌ی‌ داروهای گروه SSRI ایجاد می‌شوند عبارتند از:
کاهش اشتها، تهوع، عصبانیت، بی‌خوابی، سردرد و مشکلات در رفتار جنسی، افرادی که داروی فلوکستین (
Fluoxetin) مصرف می‌کنند، ممکن است علاوه بر عوارض فوق، احساس ناتوانی و خستگی شدید ذکر کنند، به طوری که قدرت برخاستن از جا را نداشته باشند.
بیمارانی که داروهای پاروکستین
Paroxetine برایشان تجویز شده ممکن است از عوارضی مثل خشکی دهان واحساس خستگی شکایت داشته باشند و بیماران مصرف کننده سرترالین Sertraline نیز علاوه برعوارض جانبی عمومی وابسته به داروهای گروه SSRI ممکن است از اسهال شاکی باشند.
از گروه دارویی شماره ۴ و یا گروه سایر داروهای ضد افسردگی می‌توان به داروهای زیر اشاره کرد:
داروی ونلافاکسین
Venlafaxine با نام تجاری Effexor که عوارض جانبی زیر را در بیماران مصرف کننده‌ی این دارو ایجاد می‌کند: تهوع، کاهش اشتها، هیجان و اضطراب، سردرد، بی‌خوابی و خستگی. سایر عوارض جانبی که به نسبت عوارض فوق کمتر معمول هستند عبارتند از:
خشکی دهان، یبوست، کاهش وزن، مشکلاتی در رفتار جنسی، افزایش فشارخون، افزایش ضربان قلب و افزایش میزان کلسترول خون.
داروی نفازودون
Nefazodon با نام تجاری Serzon و عوارض جانبی: سردرد، تاری دید، گیجی، تهوع، یبوست، خشکی دهان و خستگی.
● آیا داروهای ضد افسردگی با سایر داروها،تداخل دارویی ایجاد می‌کنند؟
مصرف داروهای ضد افسردگی، توام با سایر داروها ممکن است تداخل دارویی ایجاد کند. بنابراین هنگام مراجعه به روانپزشک حتماً باید او را از داوهای مصرفی خود مطلع سازید. از بین گروه داروهای ضد افسردگی، داروهای ضد افسردگی سه حلقه‌یی با اکثر داروهای مصرفی تداخل دارویی ایجاد می‌کند.
داروهای ضد افسردگی گروه
SSRI ممکن است اثر برخی از داروهای مصرفی را شدت بیشتری بخشد. اگر این گروه از داروها همراه با داروهای ضد افسردگی سه حلقه یی، ضد هیجان و درمان مشکلات بی‌خوابی مثل دیازپام مصرف شود، اثر داروهای فوق را شدت می‌بخشد.
سایر داروهایی که با داروهای گروه
SSRI تداخل دارویی دارند: داروهای تنظیم کنند‌ه‌ی ضربان قلب و داروی هالوپریدول است.
داروی ونلافاکسین با داروهای فلوکستین، پاروکستین و سرترالین تداخل دارویی دارد. این دارو و همچنین با داروی کوئینیدین(
Quinidine) دارویی که جهت درمان آریتمی‌های قلب تجویز می‌شود، تداخل دارویی ایجاد می‌کند.
ونلافاکسین نیز با داروی تیوریدازین (
Thioridazine) تداخل دارویی ایجاد می‌کند. این دارو میزان جذب ونلافاکسین Venlafaxine را در بدن افزایش می‌دهد. مصرف داروی نفازودون (Nefazodon) توام با داروهای تریازولامTriazolam و آلپرازولام Alprazolam میزان جذب هر دو داروی فوق را در بدن افزایش می‌دهد. داروی نفازودون با داروی ترفنادینTerfenadine که هر دو داروها جهت درمان مشکلات حساسیتی تجویز می‌شوند، تداخل دارویی ایجاد می‌کند؛ مصرف توام این داروها باعث بی‌نظمی‌ ضربانهای قلب می‌شود