چند روز پیـش یـکی از دوستـانم با من تماس گرفت و گفت که با یکی از همکاران خانمش دچـار درگیـری و مشاجره ی لـفظی شـده و در حال حاضر با هم صحبت نـمی کـنند. این دو نفر برای مدت ها بود که با هم کار میکردند، اما از زمانی که با هم جر و بـحث کـرده بـودند، خانم دائماً رای مخافف او مـی داد و هـر مـوقع حـرفی می زد در مـقابل او جبهه گیری کرده و نظری درست در نقطه ی مقابل نظر او را بیان میکرد.
دوستم می گفت کار به جایی رسید که تحمل شرایط واقعاً برایش دشوار شده بود، می
خواست به نحوی فضا را پاک سازی کند و سوء تفاهم های موجود را از میان بردارد، اما
نمیدانست این کار را باید از کجا شروع کند و آنرا به چه نحوی انجام دهد. من به او
چند راه حل برای از میان برداشتن تعارض ها پیشنهاد کردم که برای خود من در گذشته
موثر واقع شده بودند. اکنون قصد دارم که آنها را در اختیار شما هم قرار بدهم؛
● دیدگاه طرف مقابل را درک کنید
من به این نتیجه رسیده ام که اولین گام در راه از بین بردن تنش و یا هر گونه
کشمکشی این است که ببینید دیدگاه طرف مقابل در مورد "مبحث" مشکل آفرین
چیست. سعی کنید جلسه ای را تعیین کنید، کنار هم بنشینید (به عنوان مثال برای صرف
نهار و یا حتی قهوه، در جایی که چیزی در میان حرف های شما وقفه ایجاد نکند) و در
مورد مشکلی که بوجود آمده با هم صحبت کنید. به این مسئله بپردازید که چرا نمی
توانید با هم به طور مقتضی ارتباط برقرار کرده و گفتگو کنید و ببینید که چگونه می
توانید راه حل پیرامون مشلات پیدا کنید.
در ابتدای جلسه از او بخواهید که برایتان توضیح دهد با چه دیدی به مشکل موجود نگاه
می کند و درک او از قضایا به چه صورت است. در این حالت باید توجه داشته باشید که
باید به طور کامل بر روی اعصاب خود مسلط باشید، با او مشاجره نکرده و حرف او را
قطع نکنید. اگر این کار را انجام دهید این امکان وجود دارد که او صحبت هایش را قطع
کند، به گفتگو با شما ادامه ندهد، و عصبانی شود. توجه داشته باشید که وقتی به حرف
های او گوش می دهید، نباید به فکر جواب دادن به او باشید. سعی کنید از دیدگاه او
به قضیه نگاه کنید. زمانیکه تصور کردید او از نظر احساسی خود را تخلیه کرده است،
در مورد مشکل صحبت کنید و گزینه های حل مسائل را ارائه کنید.
من شرکای تجاری را می شناسم که به دلایلی آنقدر از دست هم عصبانی شده بودند که
برای چند روز اصلاً با هم صحبت نمی کردند. کلیه ی معملات تجاریشان تنها به خاطر
کله شقی و یکدندگی از هم پاشیده شده بود. من تصمیم گرفتم که این دو نفر را پای میز
مذاکره بکشانم. آنها ابتدا بر سر هم فریاد می کشیدند و با هم مشاجره می کردند؛ اما
در پایان میزگرد هر دو به طور کامل از نظر احساسی تخلیه شده بودند و برای اولین
بار بود که در یک فضای کاملاً منصفانه به حرف های هم گوش می دادند.
● از خودتان بپرسید: "من تا چه اندازه مقصرم؟"
در رزومه معمولاً باید تعریف کامل و مشخصی از خودتــــان بدهید و این یکی از مهمترین مسائل در شناسنامه کـاری شماست.
رزومه یک خلاصه ی دو یا سه صفحه ای از شما و مهارتها،دستاوردها، تجارب کاری و تحصیلاتتان است که هـــدف آن جلب نظر صاحب کار آینده تان است. رزومـه هـم مثل خود زندگی است. دچار تغییرات و تحولات زیاد می شـود. باید مداوماً به روز شود و اطلاعات جدید به آن اضافه شود. اگر می خواهید برای چند شغل در صنعت های مختلف تـقـاضـای کـار دهـیـد، بـهتر است رزومه های مختلف درست کنید که در هر کدام به مـهارت هــای خاص شما در رابطه به آن صنعت اشاره شده باشد.بسیار پیـش آمـده کـه در سـایـتــها و و مجلات گوناگون به مطالبی باعنوان "روشـهای موفقیت"، "رموز کامیابی" و غیره برخـورد نـمـوده بـاشیـد. همـه این نوشتارها عموما دارای نـواقـص و نقاط ضعفی می باشد که انسـان را آنچنان که باید و شـایـد به سـر منـزل مقصود نمی رسانند.
در کتاب آسمانی قرآن ۱۲ آیه بسیـار معجزه آسا وجود دارد که شاید کمتـر کسی تا به
حـال بـه آن تـوجه نـموده باشد. سخنانی به نهایت جالب و هدایت گر که هر فردی را
بـطور یقین در زندگی موفق نموده و به بالاترین درجات سوق می دهد. به نظر من اسـرار
کامیابی در تمامی مراحل و جنبه های زندگی در این ۱۲ آیه ارزشمند نهفته است.
هنگام نگارش این مقاله تصمیم گرفتم کلمات مهم این آیات را بصورت مورب (ایتالیک) از
دیگر کلمات متمایز کنم ولی دیدم که تـک بـه تـک کـلمـات آنـقدر زیـبا و لطیف هستند
که نمی توان برخی از آنها را از برخی دیگر تمیز داد.
بـرای رسـیـدن بـه مـوفـقـیت کـافی است این آیات را با قلبی روشن به ذهن سپرده و
با تفکر آنها را سرلوحه همه اعمال و رفتار خود نمایید.
به خداوند فرصت دهید، خواهید دید که زندگی شما دچار تحول شگرفی خواهد شد.
و اکنون آیات...
آیات ۱۹ تا ۳۰ سوره مبارکه الرعد:
بنام خداوند بخشنده مهربان
آیا مسلمانی که به یقین میداند کـه این قرآن به حق از جانب خدا بـر تو نازل شده
است [ و از آن کـسب عـلـم و حـکـمت و سعادت می کـند ] مقامش نزد حق با کافر نا
بینای جاهل یکسان است؟
و تنها عاقلان متذکر این حقیقتند تنـها عاقلانند که هم به عهد خدا وفا میکنند و هم
پیمان حق را نمی شکنند
و هم آنچه را خدا به پیوند آن امر کرده [مانند صله رحم و دوستی پدر و مـادر و
مـحـبـت اهـل ایـمـان و حـفـظ عـهـد و پـیـمـان بـا خـدا و خـلق و راسـتـگویـی و
غـیـبت نکردن و مسخره نکردن و چـشم نداشتن به مال و ناموس دیگران] اطلاعت میکنند
و از خدا می تـرسـند و از سختی هنگام حساب می اندیشند و هم در طلب رضای خدا راه
صبر پیش میگیرند و نماز بپا میدارند
و از آنچه نصیبشان کردیم به فـقـرا پـنهان و آشکارا انفاق می کنند و در عوض بدیهای
مردم نیکی میکنند
اینان هستندکه عاقبت منزلگاه نیکو یافتند که آن منزل بهشتهای عدن است که در آن
بهشت خود و همه پـدران و زنـان و فـرزنـدان شـایـسـته خویش داخل میشوند
درحالی که فرشتگان بر [تهیت] آنها از هـر در وارد میگردند و [مـیگویند] سلام بر
شما که [در طاعت و عبادت خدا و رنج و آلام عالم] صبر پیشه کردید تا عاقبت منزلگاه
نیکو یافتید
و آنانکه پس از پیمان بستن [ با خدا و رسول] عـهد خـدا شـکسـتـنـد و هم آنچه خدا
به پیوند آن امر کرده [مانند صله رحم و دوستی علی (ع) و مؤمنان و اولیاء خدا ] پاک
بریدند
و در روی زمین فساد و فـتـنه بـرانـگیـختـنـد ایـنان را لعن خدا و منزلگاه عذاب
دوزخ نصیب است
خدا هر که را خواهد فراخ روزی و هر که را خـواهـد تنگ روزی گردانـد و[ این مردم
کافر] به زندگی و متاع دنیا دلشادند در صورتیکه دنیا در قبال آخرت متاع ناقابلی
بیش نیست
کافران میگویند چرا آیات و حجت قاطعی از خدا بر [ اثبات نـبوت] او نازل نشد [ ای
رسول ما ] تو به آنها بگو که [ حـجت قـاطـعـی مـانـند قرآن و معجزات دیگر آمد
اکنون ]
خـدا هر که را خواهد گـمـراه و هـر کـه را بـه درگـاه او تـضرع و انابه کند هدایت
میکند. [ چه اشخاصی بدرگاه خدا تضرع و انابه میـکـنـند؟ ] آنها کـه بـه خدا ایمان
آورده دلهاشان بیاد خدا آرام می گـیـرد [مـردم] آگـاه باشید که تنها یاد خدا آرام
بخش دلها است
آنها که به خدا ایمان آورده به کارهای نیکو پرداختند خوشا بر احوال آنها و مقام
نیکوی آنها
[ ای محمد (ص) ] ما تو را به رسالت میان خلقی فرستادیم که پیش از این هم پیغمبران
و امتهای دیگر بجایشان بوده و درگذشتند[امر تازه ای نیست که ترا به رسالت فرستادیم
] تا بر امـت آنـچه [ از معارف الهـی] از ما به وحی بر تو رسد تلاوت کنی و به
مـردمـی کـه بـه خدای مهربان کافر میشوند بگو او خدای من است و جز آن خدایی نیست و
من بر او توکل کرده ام و روی امیدم بسوی اوست.
راست گفت خداوند بلند مرتبه بزرگوار
این آیات را ۱۰ باره و ۱۰۰ باره بخوانید، به آنها عمل کنید، به تک تک کـلمـات
بیندیشید و در زندگی موفق شوید! معجزه این آیات این است که با هر با خواندن آنها
چیز جدیدی از رموز موفقیت در ذهن شما منقوش خواهد شد
همه ما با افرادی روبهرو شدهایم که کنترل احساساتشان را سرکار از دست میدهند، درها را میکوبند، سر همکاران یا مشتریها فریاد میزنند و چیزهایی میگویند که خیلی زود پشیمان میشوند. اشخاصی را دیدهایم که در جلسات کاری، نمیتوانند جلوی عصبانیت خود را بگیرند؛ چون با عقاید و نظراتشان مخالفت شده است یا این که فرد دیگری را به جای آنها نشاندهاند.
از وقتی بچه بودیم به ما میگفتند: مثل یک مرد رفتار کن و جلوی فوران احساساتت را
بگیر. حالا میبینیم بسیاری از همکارانمان سرکار به خاطر نداشتن توانایی در
فرونشاندن خشم و عصبانیت و احساساتشان اعتبارشان را از بین میبرند.
در اینجا میخواهیم به نکاتی اشاره کنیم که با کمک آنها میتوانید جلوی احساسات
منفی و عصبانیت خود را در محل کار بگیرید و موفق سرکار خود باقی بمانید.
▪ کمی قدم بزنید تا عصبانیتتان فروکش کند:
در طی یک جلسه کاری وقتی کسی از سبک مدیریت یا بخش تحت اداره شما ایراد میگیرد،
عصبانی نشوید. وقتی میبینید خشمگین شدهاید، خود را از آن محل دور کنید. بهانهای
بیاورید و از جلسه بیرون بروید تا عصبانیتتان فروکش کند. اگر برای خاموش کردن
خشمتان به خود فرصت دهید، میتوانید کنترل احساساتتان را دوباره به دست آورید.
▪ پیش از نشان دادن هر گونه واکنش، توضیح بخواهید:
با پرسشهای مختلف وقت را بگذرانید. میتوانید از صحبتهای دیگران استفاده کنید و
سوالاتی از آنها بپرسید. با این کار به فرد زمان میدهید اشتباه خود را تصحیح کند.
▪ از قانون ده ثانیهای استفاده کنید:
یکی از راههائی که امروزه برای گزینش افراد جهت احراز مشاغل مختلف از آن استفاده میشود، مصاحبه است. در واقع میتوان گفت مصاحبه چالشی است که برخی جوانان در مسیر انتخاب شغل مورد علاقه با آن مواجه هستند. مصاحبه به خودی خود، محاسن و معایبی دارد. از نکات مثبت آن میتوان به کمهزینه بودن انجام آن و صرفهجوئی در زمان و از معایب آن میتوان به پرخطا بودن نتیجه آن اشاره کرد. برای توضیح بیشتر این مطلب به این مثال توجه کنید:
فرض کنید شرکتی نیاز به استخدام یک مهندس الکترونیک دارد و دو متقاضی برای انجام
این کار وجود دارد. اولی از نظر تسلط به علوم مهندسی الکترونیک در سطح پائین، ولی
از نظر روابط عمومی در حد قابل قبولی است و نفر دوم کاملاً برعکس؛ یعنی یک مهندس
خبره ولی از نظر روابط اجتماعی ضعیف. طبیعی است نفر اول در مصاحبه بهتر میتواند
نظر مصاحبهگر را به خود جلب کند ولی حقیقت آن است که نفر دوم بیشتر به کار شرکت
خواهد آمد.
در واقع بزرگترین نقص مصاحبه همان است که تحت تأثیر پارامترهای اجتماعی است.
توصیه میشود همواره مصاحبه، جزئی از یک آزمون برای انتخاب شغل باشد و نه تنها راه
گزینش.
حال تصور کنید در موقعیتی هستید که ناگزیر باید مصاحبهای انجام دهید. میدانید که
برای غلبه بر هر عنصر مادی یا غیرمادی باید ابتدا نقاط ضعف آن را خوب بدانید. در
غیر اینصورت ممکن است رسیدن به هدف، مشکل یا غیرممکن شود. جمله اخیر یک اصل کلی
است و مصاحبه نیز از این قاعده مستثنی نیست. پس آشنائی با کاستیهای مصاحبه و نقاط
ضعف پروسه آن، جهت پیروزی و توفیق در آن بسیار ضروری بهنظر میشود. جهت ملموستر
شدن مفاهیم مورد بحث، فرض میکنیم شما در موقعیت یک مصاحبه شغلی هستید.
اولین نقص مصاحبه در این است که همواره در نظر مصاحبهگر، تصوری ظاهری از یک
مصاحبهشونده ایدهآل وجود دارد. در بدو شروع جلسه همین تحلیل ساده مصاحبهگر میتواند
بر روند مطرح کردن سئوالات، تأثیر مثبت و منفی بگذارد. تأکید میشود که در جلسات
مصاحبه در عین آراستگی، بسیار ساده ظاهر شوید و هرگز نباید نوع لباس پوشیدن و
حرکات غیرکلامی با عرف اجتماع مغایر باشد. در غیر اینصورت مصاحبهگر ممکن است
مصاحبهشونده را به یک قشر خاص از اجتماع مرتبط کند و اگر ا ین طبقه خاص اجتماعی
مورد احترام وی نباشد، ممکن است روند تعامل دستخوش تغییر بدی شود.
درثانی، مصاحبهکنندگان از مصاحبهشوندگانی که نظرات مشابهی با آنها دارند ارزیابی
بهتری به عمل میآورند. یک مصاحبهشونده خوب زمانی مسلط به جو گفتوگو خواهد شد که
مثل یک روانشناس، سریع بتواند چند پارامتر از ویژگیهای شخصی مصاحبهگر را حدس
بزند. جالب اینجاست که حتی توصیه میشود در نشستن هم وضعیتی مانند مصاحبهگر
انتخاب کنید.
همه ی سال سخت کار کرده اید، و این سختی را برای رسیدن به موفقیت به جان خریده اید، و وقتی نوبت به بررسی عملکرد شما در کارتان می رسد، انتظار دارید رتبه بالایی نصیبتان شود. اما، باوجود دستاوردها و پیشرفت های عالی شما و اطمینانی که از موفقیتتان دارید، احساسی به شما می گوید که ممکن است به خاطر کمبود یک ویژگی مورد انتقاد قرار گیرید و آن ویژگی چیزی نیست جز ابتکار عمل و پیشقدم شدن برای کارهای جدید.
خیلی ها ابتکار عمل را رمز و راز می دانند چون نمی دانند که این ویژگی چطور سنجیده می شود یا مستلزم چه چیزهایی است. و متاسفانه این همان معیاری است که رئیستان وقتی می خواهد در ارزیابی پایان سال به کارمندانش رتبه بدهد، مد نظر قرار می دهد.اکنون که شما در حال خواندن این مطالب هستید در هر شغلی که باشید، رقبای جدیدی در حال شکل گرفتن هستند. آنها منتظر شما نمیمانند تا شما آنان را بشناسید، بعد از تصرف بخشی از بازارتان شما وجودشان را به خوبی درک میکنید و تازه اگر نجنبید حذف میشوید حتی اگر اولین و سردمدار باشید، مجبور به تغییر هستید.
مشتریان شما با ارزیابی چهار عامل به سراغ شما میآیند و یا از شما دور میشوند،
قیمت، کیفیت، زمان و نوآوری بهتر در محصولات و خدمات.
هرچه توان شما در ارائه مطلوب هر یک از آنها بیشتر باشد، به همان میزان بازار
بیشتری در دست شماست و تولید شما برای مشتریانتان زیباتر و جذاب تر خواهد بود،
برای رسیدن به یک استاندارد قابل قبول برای هر عامل، یک تلاش وسیع و تصمیمگیری
اساسی در همه فرآیندهای روزانه لازم دارد.
نقطه شروع این بنا درک صحیح نیاز بازار و مشتریان است و نقطه پایان آن تامین
خواستهها و برآوردن این نیازها و روند رو به رشد آن است .سختی رقابت و غلبه بر
پیچیدگیهای بازار با جلب همدلی و رضایت مشتریانتان بسیار ساده خواهد شد و این
یعنی موقعیتی که همه ارائه دهندگان کالا و خدمات به دنبال آن هستند و این یعنی سهم
بازار بیشتر و حاصل اقتصادی بالاتر!
مشتریان و مصرف کنندگان، همواره در جستوجوی عرضه کنندگانی هستند که کالا یا
خدماتی به مراتب بهتر ارائه میکنند. در فرایند امروزی برخلاف گذشته، در گزینش
کالا یا خدمات بسیاری از مشتریان به دنبال پرداخت بهای بیشتر برای دریافت کالا یا
خدمات بهتر هستند.
با وجود عرضه کنندگان متعددی که محصولاتی با کیفیت نسبتا یکسان عرضه میکنند، اغلب
مشتریان هنگام خرید کالا و خدمات مورد نیاز، از امکان انتخاب گزینههای متعددی
برخوردار هستند. به همین دلیل آنان ورای مشخصات ظاهری و ویژگیهای فیزیکی یک
محصول، سایر شاخصهای کیفی را مدنظر قرار میدهند.
مشتریان در جستوجوی سرنخهایی هستند که آنان را برای شناسایی بهترین تامینکننده
یاری نماید. اندازهگیری رضایت مشتری از جمله اقداماتی محسوب میشود که نشاندهنده
جهتگیری ما به سمت کیفیت میباشد.
همه ما هر روز صبح برای کسب سود بیشتر شروع به کار میکنیم، پس قرار نیست که ما یک
بنگاه یا سازمان اقتصادی بزرگ باشیم تا به سراغ بحث رضایت مشتری برویم چرا که هر
فروشگاه، رستوران و حتی یک پزشک میتواند به جایگاهی بهتر از آنچه امروز در آن قرار
دارد، دست یابد.
همیشه همه تغییرات از ما شروع میشود و هیچ سودی بدون زحمت به دست نمیآید. اما چه
بهتر که این تغییر با کمترین هزینه و زمان صورت بگیرد!
اگر شما هم علاقهمند به ورود به این بازی جدید هستید از همین امروز شروع کنید:
۱) برای پرداختن به این موضوع زمان خاصی را در محل کار مشخص کنید. ( برای مثال ۱۰
دقیقه در هر روز)
۲) مشخص کنید که مشتری از چه بخشی از رفتا مالی با شما میتواند رضایت داشته باشد.
(کیفیت، نوع برخورد، میزان معطلی پیش از ارائه درخواست، تعداد صندلیهای موجود در
بخش انتظار و ...)
۳) بین خود و همکارانتان مشخص کنید که چرا میزان رضایتمندی مشتریان از شما برایتان
مهم است؟
۴) برای هر روز یا هفته تصمیمهای کوچک ولی عملیاتی بگیرید.
۵) در پایان هر دوره تصمیمات گذشته را بررسی و آنها را تصحیح کنید.
۶) پس از چند دوره کوتاه شما آنقدر تجربه دارید که میتوانید برای افزایش رضایت
مشتریان خود تصمیمات اساسی تری بگیرید.
۷) گرچه بیشتر ما با مطالعه میانه خوبی نداریم اما اگر این مطلب را تا انتها
مطالعه کردهاید، به شما پیشنهاد میکنم که از مطالعه کتابها و جزوههای کوچکی که
در این مورد منتظر شده غافل نشوید.
۸) مشاوره گرفتن از افراد با تجربه و متخصصین اصلا اشکالی ندارد!! در این رشته هم
مثل بقیه رشتهها آدمهایی وجود دارند که از من و شما بیشتر میدانند
در کسب و کار، «روابط» نقش مهمی بازی میکنند، همه ما این موضوع را میدانیم اما اغلب آن قدر درگیر مسائل روزانه میشویم که به بهترین راههای ممکن برای ایجاد ارتباط فکر نمیکنیم.
وقتی با آدمهای موفق صحبت میکنیم، آنها دلیل موفقیتشان را در نوع رابطه و
اعتمادی میدانند که بین شرکا و دوستان برقرار کردهاند.
● به نیازهای دیگران توجه کنید
همه میدانند که هدف از تلاش برای ایجاد ارتباط، در نهایت این است که بتوانیم با
هم و در کنار هم کار کنیم، اما برای رسیدن به چنین هدفی میبایست توجه به دیگران
را سرلوحه تلاش خود قرار دهیم. جری ایکاف یکی از نویسندگان کتاب «مرز ارتباطات
تجاری» در اینباره میگوید: «باید دقت کنید که دیگران برای چه چیز ارزش قائلند.»
به اعتقاد وی کلید دست یافتن به چنین چیزی در «صبور بودن» و «کنجکاو بودن» است.
● با دیگران تبادل نظر کنید
پی بردن به اینکه چه عاملی در افراد انگیزه ایجاد میکند نکتهای مهم است اما
بلافاصله پس از آن باید بتوانید اعتماد ایجاد کنید. به اعتقاد «ایکاف» بهترین روش
این است که با حالتی خستگیناپذیر، ثابت قدم و قابل
پیش بینی گام بردارید یعنی نشان دهید آن قدر ارزشمند هستید که دیگران بخواهند با
شما ارتباط برقرار کنند. اما برای آنکه از نظر دیگران شخصیتی خودشیفته (از خود
راضی) به نظر نرسید بهتر آن است که قبل از انجام هر کاری دیگران را در ایدههای
خوب خود سهیم کنید.
جان پالومبو رئیس شرکت بازاریابی DVC که برخی از
مشتریانش کارکنان فیلم فوجی و تیغ ژیلت هستند در این باره میگوید: «هرگاه کسی را
ملاقات میکنم، اگر نکته آموزشی مفیدی را به او نگویم، کارم را به درستی انجام
ندادهام حالا چه او برای حرف من اهمیت قائل باشد چه نباشد، فرقی نمیکند.»
● از هر موقعیتی برای برقراری ارتباط استفاده کنید
شما میبایست پیوسته در این فکر باشید که چگونه و کجا میتوانید روابطی را ایجاد و
آنها را تقویت کنید. یعنی از هر فرصتی مثل نوشیدن چای، صرف ناهار و شام و یا هر
نوع ارتباط و تماسی که در مسافرتها دست میدهد استفاده کنید وگرنه مجبور خواهید
بود راه دور و درازی را برای رسیدن به این هدف طی کنید.
● ویژگیهای خود را بشناسید
حقیقتاً ایجاد روابطی خوب که منجر به تجارت موفقی شود، کار مشکلی نیست. این کار به
یک تنظیم ذهنی نیاز دارد یعنی میبایست مترصد امکانات باشید و در عین حال به اعمالتان
آگاه باشید. میتوانید موانعی را که در مسیر گسترش روابط مورد نیازتان پیش میآید،
از میان بردارید. «جیمز تام» نویسنده کتاب مشارکت بنیادی در این باره میگوید: به
رفتارتان نگاه کنید و بازتاب آن را بسنجید. او میگوید: رفتارهای دفاعی که ممکن
است مانع پیشرفت شما باشند را شناسایی کنید مثلاً احتمال دارد وقتی که وحشت زده و
ترسان میشویم دیگری را غرق در اطلاعات کنیم یا در سکوت فرو رویم که این میتواند
یک اخطار اولیه باشد. وقتی چنین رفتاری را در خود تشخیص دادید، خواهید توانست
اقداماتی را به عمل آورید، آنگاه یا لازم است که آهستهتر پیش روید یا میبایست
برای خنثی کردن آن رفتار هر کاری از دستتان برمیآید بکنید. با افراد مستقیماً
ارتباط برقرار کنید یا مسوولیت برقراری ارتباط را برعهده دیگران نگذارید یا از
واسطه کردن دیگران پرهیز کنید. برای ارتباط برقرار کردن با دیگران تلاش کنید،
گهگاهی یک تلفن یا ایمیل میتواند آنها را برای مدتی طولانی با شما مرتبط سازد.
هر چند چنین ارتباطی خیلی قوی و پررنگ نیست اما مفید است، خب به هر حال هرکسی
مشغلهای دارد و نیازی به رفتار دراماتیک نیست.
● ارتباط مستقیم برقرار کنید
هیچگاه فکر نکنید که برقراری ارتباط از طریق شبکه میتواند مانند ارتباط رودررو
موثر باشد. به گفته ویتمن متاسفانه ارتباطات شبکهای برای خیلیها هدف شده است.
او میگوید: «ارتباطگران شبکهای بیکارانی هستند که قبلاً بیکار نبودهاند، همه
شبکه را به هم توصیه میکنند ولی آنها در شبکه چه میکنند؟ آنها مرتباً افرادی که
هیچ وقت با آنها صحبت نکردهاند را فرا میخوانند و همه حرفشان یا «من» است یا
«به کمکت احتیاج دارم»، ولی چنین کاری ایجاد ارتباط نیست بلکه نوعی چاپلوسی و تنآسایی
است.
● هیچگاه مایوس نشوید
حفظ رابطه در تجارت مثل حفظ رابطه در مدرسه نیست. یعنی در تجارت ممکن است با وجود
آنکه طی سالها دلیلی برای صحبت با کسی نداشتهاید، بتوانید ارتباطی را دوباره
آغاز کنید. حتی یک تلفن و یا ایمیل میتواند روابط تیره و تار شده را دگرگون سازد
اگر مشغول تهیه یک گزارش کاری برای رئیس خود هستید و یا در حال نوشتن اولین کتابتان، در هر دو حالت بدون شک، ده نکته زیر به شما کمک خواهد کرد تا یک کار برجسته خلق کنید.
گزارش نویسی یکی از کارهای رایج در دنیای تجارت امروزی است. علی رغم اینکه اکثر
افراد تمایل چندانی به نوشتن گزارشات ندارند، اما نحوه نگارش یک گزارش می تواند
اعتبار شما را چه در زمینه نویسندگی و چه در زمینه کاری افزایش داده و یا برعکس به
مخاطره بیندازد.
مهم نیست که تا چه اندازه در کارتان موفق هستید، اگر به آسانی قادر به نوشتن در
مورد آن نباشید در حقیقت در زمینه مکاتبات شغلی و ارزش گذاری حرفه خود ضعف دارید.
امروزه بسیاری از مدیران از ناتوانی کارمندان خود – حتی کارمندان تازه فارغ
التحصیل – در نوشتن شکایت دارند. هر چند نرم افزارهای پردازش متن، به طور اتوماتیک
غلط های املایی و اشکالات دستور زبان را چک می کنند، اما هنوز این دو مورد از رایج
ترین مشکلات نگارشی کارمندان به شمار می روند.
با رعایت ده پیشنهاد زیر بدون شک نه تنها رئیس، بلکه مدیر اجرایی ارشد را نیز تحت
تاثیر خود قرار خواهید داد:
۱) مخاطبان اصلی را در نظر بگیرید.
مخاطبین شما چه کسانی هستند؟ نایب رئیس شرکت؟ مدیر بخش؟ مدیر ارشد؟ یا ترکیبی از
همه این موارد؟ شما باید نوشته خود را به گونه ای پیش ببرید که احساس راحتی در
مخاطبان ایجاد نموده و توجه
آنها را به نکات مورد نطرتان معطوف نماید.. اگر مخاطبان شما از چندین دپارتمان
مختلف هستند، می توانید بخش های جداگانه ای برای هر یک در نظر بگیرید و یا در حد
پایین ترین سطح معلوماتی مخاطبان، موضوع مورد بحث را تفسیر نمایید؛ درحقیقت بدین
روش سهولت درک موضوع، تضمین می گردد. در چنین حالتی اگر یکی از مخاطبان نیاز به
اطلاعات بیشتری داشته باشد می توانید به آسانی در اختیارش قرار دهید و یا به عنوان
ضمیمه در انتهای مطلب مربوطه آن را ارائه نمایید.
۲) چکیده ای از کل مطلب را در صفحه آغازین بگنجانید.
نکات مهم و برجسته مطلب خود را تحت چندین پاراگراف و یا به صورت یک لیست، مشخص
نمایید. از آنجایی که ممکن است صفحه اول، تنها صفحه ای باشد که خوانده می شود-
خصوصا در مورد افرادی که محدودیت زمانی دارند و امروزه تعدادشان اندک نیست -
مهمترین و تاثیرگذارترین بخش از کار شما را تشکیل می دهد. این صفحه را چندین بار
بازنویسی کنید تا به بهترین نتیجه ممکن برسید.
۳) پاراگراف های کوتاه در متن به کار ببرید و تیترهای اصلی و فرعی را به منظور
تاکید بیشتر مجزا کنید.
تیترهای اصلی و فرعی باید مستقیما با خلاصه مطلب در ارتباط باشند تا اگر خواننده
در مورد یک بخش خاص تمایل به مطالعه بیشتری داشت، به آسانی مطلب مورد نظرش را پیدا
نماید.
نوشتن یک رزومه خوب و موثر،
منجر به دعوت برای انجام مصاحبه استخدامی می شود. استخدام شدن هم معمولا نتیجه یک
مصاحبه موفقیت آمیز است. براد فردریک از اعضای سایت Resome Doctor.com ، در این باره چنین می گوید: " بسیاری از
جویندگان کار، زمانی که باید به پرسش های مصاحبه، پاسخهای کامل و پرمعنا بدهند،
این کار را نمی کنند. باید توجه داشته باشید که به پرسش های آزاد، جواب مناسب و به
جا بدهید.
" درباره خودتان صحبت کنید." ، بدین معنی نیست که همه سرگذشت زندگی خود
را تعریف نمایید.
اخیرا سایت Resome Doctor.com، به منظور
دستیابی به پرسش های متداولی که معمولا در مصاحبه ها، از آنها استفاده می شود، بر
روی بیش از ۲۰۰۰ نفر از مدیران و کارگزینان سراسر جهان، تحقیقاتی انجام داده است.
شرکت کنندگان در این تحقیق از صنایع مختلفی برگزیده شده بودند، از جمله: فناوری
اطلاعات، بازاریابی و فروش، امور مالی و بهداشت.
پانزده پرسش اصلی و متداولی که در مصاحبه ها مطرح می شوند، به ترتیب اهمیت عبارتند
از:
۱) درباره شغل و یا رییس مطلوب خود، توضیح دهید.
۲) چرا به دنبال کار هستید؟ چرا قصد دارید شغل فعلی خود را ترک کنید؟
۳) چه تجارب یا ویژگی های خاصی دارید که شما را از داوطلبان دیگر، متمایز می سازد؟
۴) درباره خودتان صحبت کنید.
۵) نقاط ضعف و قوت شما چیست؟
۶) درباره مهم ترین دستاوردهای شغلی که تاکنون داشته اید، توضیح دهید.
۷) اهداف بلند مدت و کوتاه مدت شما کدامند؟
۸) درباره زمانی که با یک موقعیت چالشی موجه می شوید و اینکه چگونه با آن برخورد
می کنید، توضیح دهید.
۹) چه میزان حقوق درخواستی، در نظر دارید؟
۱۰) چرا به این شغل یا به شرکت ما علاقمندید؟
۱۱) نظر رییس/ همکاران سابق شما، درباره شما چیست؟
۱۲) بهترین و بدترین وجوه شغل پیشین شما چه بود؟
۱۳) درباره شرکت ما، چه می دانید؟
۱۴) چه چیزی باعث ترغیب شما می شود؟ شما چگونه دیگران را ترغیب می کنید؟
۱۵) آیا قصد تغییر شغل دارید؟
اکثر مدیران و کارگزینان اظهار می دارند که این پرسش ها، اغلب به منظور شناخت
خصوصیات فردی جویندگان کار، از اخلاق کاری گرفته تا شیوه های مدیریتی آنها، مطرح
می شوند تا موضوعاتی همچون شناخت سابقه کاری.
تیفانی کلچلین، مدیر امور مالی شرکت نرم افزاری Blue Dolphine (دلفین آبی) در فلوریدا، این چنین می گوید:
« شناخت ویژگیها و خصوصیات فردی داوطلبان، کار بسیار دشواری است، اما این ویژگی
ها، در بسیاری از موقعیت های شغلی، بسیار حائز اهمیت هستند. این نوع پرسش ها باعث
می شود که داوطلب کمی بیشتر درباره خودش و ویژگیهایی به جز ویژگیهای مربوط به
سوابق کاری خود، صحبت کند.» وی در ادامه می افزاید: « روند مصاحبه ممکن است به کمی
احتیاط نیاز داشته باشد. در پرسش های مربوط به خصوصیات فردی و اخلاقی داوطلب جانب
احتیاط را رعایت کنید. پرسش های آزاد و فرضی، پرسش های بسیار مناسبی برای آشکار
ساختن خصوصیات فردی داوطلب هستند."
تیم میلر، کارشناس ارشد استخدامی گسترش HR در هند،
پرسش های مبهمی همچون " چه چیزی با توجه به شغل/ موقعیت شما، باعث ترغیب شما
می شود؟" ، را برای آشکار شدن ویژگیهای واقعی یک داوطلب، مناسب می داند. برخی
از داوطلبان پاسخ می دهند پول و یا پاسخهای دیگری که نشان دهنده این است که او به
خود شغل علاقه ای ندارد