گوته می گوید:
«اگر ثروتمند نیستی مهم نیست، بسیاری از مردم ثروتمند نیستند»
«اگر سالم نیستی، هستند افرادی که با معلولیت و بیماری زندگی می کنند»
«اگر زیبا نیستی برخورد درست با زشتی هم وجود دارد»
«اگر جوان نیستی، همه با چهره پیری مواجه می شوند»
«اگر تحصیلات عالی نداری با کمی سواد هم می توان زندگی کرد»
«اگر قدرت سیاسی و مقام نداری، مشاغل مهم متعلق به معدودی انسانهاست»اما، اگر «عزت نفس نداری» ، هیچ نداری
1)احساس گناه را از خود دور کنید.
مهمترین عاملی که به اعتمادبهنفس شما آسیب وارد مینماید، احساس گناه است. وقتی
که با توبهٔ حقیقی، خداوند شما را میبخشد، شما چرا خودتان را نمیبخشید! سالها
پیش اشتباهی را مرتکب شدهاید، ولی بار سنگین آن را هنوز به دوش میکشید، از این
لحظه، این بار سنگین را به زمین بیندازید و خودتان را سبک کنید. بنابراین اگر
احساس گناه را از خود دور کنید، اعتمادبهنفس شما زیاد میشود و زمانی که اعتمادبهنفس
شما زیاد شد بهراحتی میتوانید از گناه فاصله بگیرید.
۲) ”اقتدار“ و ”قاطعیت“ داشته
باشید
از امروز تمام کارهای خود را با قاطعیت انجام دهید. بعد از اینکه به درستی تصمیم
خود مطمئن شدید، قاطعانه پیش بروید. حرف زدن و راه رفتن شما باید همراه با اقتدار
باشد. اگر کلام شما با تردید همراه باشد، تردید خود را به مخاطب القاء کرده و در
نهایت، مؤثر نخواهید بود.
۳) از یادآوری شکستهای قبلی
خود پرهیز نمائید
هرگز به شکستهای قبلی خود فکر نکنید. فقط از آن پیام و درس بگیرید و بعد آن را
فراموش کنید. اگر خاطرهٔ شکست در یک سخنرانی را برای خود یادآوری کنید، شکستهای گذشته،
اعتمادبهفنس شما را تضعیف میکند.
۴) عبارتهای تأکیدی مثبت را
برای خود تکرار کنید
قبل از خواب میتوانید عبارتهای زیر را در ذهن خود تکرار کنید و با همین جملهها
به خواب بروید به زودی تأثیر معجزهآسای تکرار این جملهها را خواهید دید:
”اعتمادبهنفس من روز به روز بیشتر و بیشتر میشود“ یا ”من اشرف مخلوقات هستم و
اعتمادبهنفس من عالی است“.
۵) عاشق خود، کار خود و خدای
خود باشید
خودتان را در هر شرایطی که هستید، بپذیرید. به فرض، اگر قد شما کوتاه است، خودتان
را بپذیرید. هرگونه که باشید، روح خداوند در شما جاری است و توجه به همین نکته
اعتمادبهنفس شما را زیاد میکند. اگر عاشق خدای خود باشید و خود را وابسته به یک
نیروی برتر بدانید، بهطور حتم همیشه اعتمادبهنفس دارید. بهکار خود علاقهمند
باشید و اگر به هر علتی از شغل خود احساس نارضایتی میکنید، سعی نمائید دیدگاه خود
را نسبت به آن عوض کنید.
۶) تبسم را فراموش نکنید
سعی کنید در هر شرایطی، تبسم بر لب داشته باشی. تبسم، نشانهٔ بارز اعتمادبهنفس و
سلامت روان است. بهطور حتم، کسی که هنر و علم ”مدیریت“ و ”نفوذ“ را بداند، هیچ
لزومی ندارد که امور خود را با ”علم“ اداره کند. گفته شده پیامبر اسلام (ص) در
تمام مدت زندگی خود متبسم بودهاند.
اگر شما تمرین کنید، میتوانید در هر شرایطی تبسمی بر لب داشته باشید. تبسم، نماد
خوشروئی است و خوشروئی از نشانههای مؤمن است.
۷) مبهم حرف نزنید
اگر بهاصطلاح ”مِنُمِن“ کنید، به دیگران اعلام کردهاید که من اعتمادبهنفس لازم
را ندارم. بلند، روان و رسا صحبت کنید. علاوه بر این، صراحت بیان داشته باشید و به
”روشنی“ و ”وضوح“ اعلام کنید که چه میخواهید با منظورتان چیست. حاشیه نروید و به
اصل مطلب بپردازید. این اقدامها اعتمادبهنفس را تقویت میکنند.
۸) مطالعهٔ خود را زیاد کنید.
کسیکه زیاد مطالعه میکند و اطلاعات زیادی بهدست میآورد، خودش را یک سر و گردن
از دیگران بالاتر میبیند و این یعنی همان اعتمادبهنفس.
۹) آراستگی ظاهر خود را حفظ
کنید
اگر شما ظاهر آراسته و مرتبی داشته باشید، اعتمادبهنفس بیشتری خواهید داشت. سعی
کنید به وضع ظاهری خود چه در لباس خانه و چه در لباس رسمی توجه داشته باشید. اگر
ظاهر مطلوبی نداشته باشید، به حضور در جمع علاقهٔ زیادی نخواهید داشت. گاه یک لک
بر پیراهن شما ممکن است شما را از شرکت در یک جلسهٔ مهم بازدارد!
۱۰) آرامش خود را حفظ کنید
مضطرب و عجول بودن، از اعتمادبهنفس شما خواهد کاست. سعی کنید آرامش خود را در همه
حال حظ کنید. به سرعت کارهای خود را انجام دهید، ولی آرامش خود را از دست ندهید.
حتی در میدان جنگ هم اگر آرامش داشته باشید، راهحلیابی برای شما آسانتر خواهد
بود. اگر آرامش خودتان را از دست بدهید، ممکن است شمال و جنوب را هم گم کنید. پس
یادتان باشد: ”آرامش، اعتمادبهنفس میآورد“.
۱۱) در مقابل آئینه بایستید و
از خود تعریف کنید
این کار در کسب اعتمادبهنفس، بسیار مؤثر است. هر روز صبح چند دقیقه این کار را
انجام دهید. سعی کنید هنگام نگاه کردن در آینه به موارد مثبت چهرهٔ خود نگاه کرده
و از آن تعریف کنید.
۱۲) در حال زندگی کنید
اگر د رحال زندگی کنید و تمام انرژی خود را متوجه زندگی در لحظه نمائید، فردای شما
هم تضمین خواهد شد. چرا که فردای شما محصول عملکرد صحیح ”امروز“ شما است. اگر عمر
خود را در حسرت دیروز یا نگرانی فردا سپری کنید، لحظهها را از دست خواهید داد و
این به معنی از دست دادن فردا نیز میباشد.
۱۳) دست دادن خود را محکمتر
کنید.
بهاصطلاح ”شل“ و ”وارفته“ دست ندهید. بهخصوص اگر نظامی هستید، محکم و قدرتمند
دست بدهید و همچنین گرم و صمیمانه
۱۴) به موفقیتهای خود نگاهی
بیندازید
از موفقیتهائی که تاکنون داشتهاید، برای خود لیست تهیه کرده و همراه خود داشته
باشید و هرگاه احساس عدم اعتمادبهنفس کردید، نگاهی به آن بیندازید.
۱۵) به خودتان تبریک بگوئید
حتی از گفتن جملههائی مانند ”شببخیر“ و ”دوستت دارم“ نیز به خود امتناع نوزید.
حتی برای خودتان جشن تولد بگیرد به خودتان اهمیت بدهید.
۱۶) همیشه مبلغی پول با خود
داشته باشید
وجود مقداری پول در جیب و کیف شخصی شما اعتمادبهنفستان را زیاد میکند. تاکنون
شاید این موضوع را تجربه کرده باشید.
۱۷) نیروی نگاه خود را تقویت
نمائید
افراد نظامی بهخصوص آنهائی که در مشاغل فرماندهی بودهاند، ناخودآگاه نیروی نگاه
قدرتمندی دارند، اگر میخواهید به این مرحله برسید، تمرین مؤثر زیر را انجام دهید:
چیزی شبیه یک ساچمهٔ سیاه را در وسط یک سینی قرار دهید و سعی کنید با نگاه خود از
فاصله ۲ متری آن را حرکت دهید.
۱۸) ”نه“ گفتن
را یاد بگیرید.
بسیاری از افراد، قدرت ”نه“ گفتن را ندارند و این موارد برای آنان مشکلهائی ایجاد
نموده است. امید که از این دسته انسانها نباشید. اگر پیشنهاد یا درخواستی به شما
میشود که میل ندارید آن را بپذیرید، با قاطعیت اما با احترام بگوئید ”نه“
۱۹) فکر کنید که اعتمادبهنفس
بینظیری دارید
هرگز این فکر را به خود راه ندهید که اعتمادبهنفس ندارید. همیشه سعی کنید نسبت به
خود فکرهای مثبت و والائی داشته باشید. اگر خودتان فکر کنید که اعتمادبهنفس
ندارید، چهطور انتظار دارید که دیگران فکر کنند شما اعتمادبهنفس دارید! فراموش
نکنید که به هر چه فکر کنید، به سرتان میآید. اگر فکر کنید که کاری را نمیتوانید
اجام دهید، بهطور حتم نمیتوانید و اگر فکر کنید میتوانید کاری را انجام دهید بهطور
حتم میتوانید. آنچه مهم است، فقط افکار شما است.
۲۰) سرعت راه رفتن خود را
بیشتر کنید.
کسیکه اعتمادبهنفس دارد گامهای مستحکم برمیدارد و هدفمند راه میرود. قوی،
قدرتمند و پرانرژی باشید.
۲۱) سر خود را بالا نگاه دارید
این کار باعث میشود:
▪ جریان خون از قلب به مغز (خون شریانی) و از مغز به قلب (خون وریدی) به آسانی
انجام پذیرد.
▪ حجم ریهها افزایش یابد و در واحد زمان، اکسیژن بیشتری با خون مبادله شود.
▪ راههای هوائی از قبیل نای، نایژهها، حلق و بینی تا حدودی در یک امتداد قرار
گیرند و تنفس، راحتتر شود.
▪ میدان دید بیشتر شود.
▪ به برازندگی ظاهر شخص کمک میکند.
▪ از همه مهمتر، اعتمادبهنفس شخص را زیاد می
اعتماد به نفس ، عبارت است از احساس اطمینان نسبت به
خود. به عبارت دیگر ، اعتماد به نفس یک فرد به نحوه ی احساس اودرباره ی (( من ))
خویش بستگی دارد. شما در مورد خودتان چگونه فکر می کنید ؟ آیا نظر مساعدی نسبت به
خودتان دارید و به خودتان احترام می گذاریم ؟ اگرپاسخ شما به سوالات اخیر مثبت
باشد ، در این صورت می توان گفت که شما از یک من قوی و ایده آل ، برخوردار هستید ،
اما اگرشما نظر مساعدی نسبت به خودتان نداشته باشید و برای خودتان احترام قایل
نشوید ، می تون گفت که شما دارای من ضعیفی هستید. مع الو صف ، باید گفت که نظر فرد
نسبت به خودش در موقعیتهای مختلف زندگی یکسان نیست و ممکن است که او دریک موقعیت
خودش را خوب و قوی بپندارد ، ولی در موقعیت دیگری خود پنداری ضعیفی داشته باشد .
به این ترتیب ، اگر در این مقایسه شما خودتان را کمتر از دیگران بدانید،
مسلما" خود پنداریتان رو به نقصان خواهد نهاد. به طور کلی ، هنگامی که شما
خودتان را با فرد دیگری مقایسه می کنید ، این فرد ، چه یک هنرمند باشد ، و چه یک
ورزشکار ، یک وکیل ، یک پزشک ، یک تاجر ، و یک دانشجو ، اگر آن فرد را در برخی
خصوصیتها بهتر از خودتان بدانید ، خود پنداری شما تضعیف خواهد گشت . اما ، جهت
مقابله با این وضعیت و جهت این که خود پنداری صحیح و مناسبی از خود داشته باشید ،
بهترین شیوه نگریستن به سایر افراد، داشتن یک نگرش کلی است – نگرشی که در آن ، همه’
انسان ها با هم برابر در نظر گرفته می شوند . به عبارت بهتر ، به هنگام مقایسه خود
با دیگران باید به این نکته توجه داشته باشید که هر انسانی دارای منابع مختلفی است
. هیچ کس یک مرد یا یک زن نیست . بلکه پیش از هر چیز دیگری همه یک انسان هستید .
شما با یک اسب برابر نیستید ، زیرا یک اسب بسیار قوی تر از شماست .، اما شما در
مورد قدرت خودتان نسبت به آن اسب ، هیچ نقصی در خودتان احساس نمی کنید . سرعت یک
سگ بسیار سریعتر و هیکل یک فیل ، بسیار تنومندتر از شماست اما شما در این گونه
موارد نیز هیچگونه کمبودی در خودتان احساس نخواهید کرد ، زیرا این حیوانات خارج از
دایره ی تعمیم شما به عنوان یک انسان ، قرار دارد . برخی از ما ، افراد دیگر را
دارای خصلتهایی می بینیم که خود فاقد آن ها هستیم و لذا در خودمان احساس کمبود می
کنیم . این احساس کمبود و عدم کفایت – حتی اگر در مورد یک جنبه’ جزئی و کوچک باشد
– سریعا" در سرتاسر وجود و در کلیت خود
پنداری ما ، گسترش می یابد . ولی اگر ما همه ی مردم را به چشم یک انسان بنگیرم ،
در آن صورت ، دیگر همه کس با هم برابر خواهند بود . بلند و کوتاه ، ثروتمند و فقیر
، دانا و نادان ، چاق و لاغر و . . . همگی بی معنا هستند .
ما به عنوان یک انسان همگی یکی هستیم و تفاوت و رقابتی بین ما وجود ندارد .
بنابراین ، از آن جا که رقابت بین انسانها بی معناست ، ما نه می توانیم موقعیت
خودمان را به عنوان یک انسان بالاتر ببریم و نه می توانیم آن را پایینتر آوریم .
ما همیشه یک انسان بوده ایم ، هستیم و خواهیم بود و این یک واقعیت انکار ناپذیر
است . اگر ما دیگران را به عنوان یک انسان بنگریم ، متوجه خواهیم شد که هر انسانی
در روی زمین ، توانایی انجام کارهایی را دارد که ما نداریم . از طرف دیگر ، ما هم
می توانیم کارهایی انجام دهیم که دیگران نمی توانند ، اما این امتیازات ، ما را از
دیگران کوچکتر یا بزرگتر نمی سازد ، بلکه فقط باعث تفاوتهایی بین ما و دیگران در
برخی از زمینه های خاص زندگی می گردد . بنابراین ، اگر کسی خصلتی داشته باشد که ما
نداشته باشیم ، و این مسئله ممکن است از نظر آن کس نوعی برتری به حساب آید ، ولی
از نظر ما ، آن خصلت ، تنها تفاوت ساده ای بین ما و او خواهد بود .
بر دو درخت نظری اندازید . یکی از این درختان ، ماموت تنومندی با عمری بیش از هزار
سال است ، آن دیگری ، درخت کاج کوچکی است که در بیشه زارها روئیده است . آیا از
نظر شما ، درخت ماموت تنومند از درخت کوچک کاج برتر است ؟ مسلما" این طور
نیست . از نظر شما ، آنها هردو فقط یک درخت هستند ، یکی کوچک و یکی بزرگ . به این
ترتیب ، زمانی هم که بر دو نفر انسان می نگرید ، چه یکی از آنها استعداد بیشتری
نسبت به دیگران داشته باشد ، چه نه ، آنچه که شما خواید دید فقط دو نفر آدم خواهد
بود ، نه بیشتر و نه کمتر . اگر شما موفق شوید که عملا" مردم دیگر را در شکل
واقعی خودشان ، بدون اصرار در برتر دانستن یکی بر دیگری و رقابت بین آنها ، ببینید
، در آن صورت می توان گفت که شما به درجه’ بالایی از اعتماد به نفس دست یافته اید
و خودتان را آنچه که هستید – یعنی به یک انسان- می بینید .
هرکس دارای امتیازی نسبت به دیگران است ، شما دارای چه توانائی هستید که دیگران
ندارند ؟ مسلما" شما می توانید کارهایی انجا دهید که افراد دور و برتان قادر
انجام آن کارها نیستند . آیا داشتن این توانائیها ، شما را برتر از دیگران می سازد
؟ یا این که فقط به این معناست که شما می توانید کاری را بهتر از برخی از افراد
دیگر ، انجام دهید ؟ اگر در زندگی شما ، شخصی وجود داشته باشد که که شما با نگاهی
از پایین به بالا ، او را برتر از خودتان می پرداند در این صورت
بیشتر اوقات عادت کرده ایم که خودمان را از دریچه نگاه دیگران بشناسیم و اگر در این راه افراد نگاه خوبی به ما نداشته باشند اعتماد به نفس مان تا اندازه زیادی پایین می آید و اگر شانس با ما باشد و کسی از ما خوشش بیاید، تقریبا در آسمان ها سیر می کنیم اما یادتان باشد که درک ما از خودمان تاثیر زیادی روی نوع نگرش دیگران دارد زیرا آدم ها همان طوری راجع به ما فکر می کنند که ما در مورد خودمان فکر می کنیم. در این بین عوامل زیادی وجود دارند که تحت کنترل ما هستند و می توانیم با رعایت آن اعتماد به نفس مان را بالا ببریم. این ۷روشی که برای تان شرح داده ایم، می تواند در زندگی شما تفاوت بزرگی را به وجود بیاورد. امتحانش ضرری ندارد! 1 - لباس مناسب به تن کنید وقتی که شما خوب به نظر برسید دیگران دید متفاوتی نسبت به شما پیدا می کنند. با حمام و مرتب کردن سر و صورت و پوشیدن لباس تمیز می توانید اعتماد به نفس لازم را کسب کنید اما آراستگی به این معنا نیست که پول زیادی خرج کنید.می توانید به جای تهیه انبوهی لباس ارزان قیمت، چند تکه لباس با کیفیت مناسب خریداری کنید و با این کار ظاهر خود را آراسته تر کنید. 2 - به نحوه ایستادن خود توجه کنید اگر با سستی و بی حالی و شانه های افتاده صحبت می کنید، وقتی نسبت به آنچه انجام می دهید علاقه نشان نمی دهید و به خودتان عشق نمی ورزید این به این معناست که شما اعتماد به نفس کافی ندارید. در هنگام صحبت کردن صاف بایستید، سرتان را بالا بگیرید و تماس چشمی داشته باشید. با تمرین این موارد نه تنها احساس مثبتی در دیگران نسبت به خود ایجاد می کنید بلکه احساس قدرت بیشتری نیز می کنید. 3 - در ردیف و صف جلو قرار گیرید اکثر مردم در مدرسه، اداره و جلسات ترجیح می دهند در ردیف عقب قرار گیرند چون از مورد توجه قرار گرفتن وحشت دارند و در واقع اعتماد به نفس ندارند. تصمیم بگیرید برای رفع آن در ردیف جلو بنشینید و بر ترس خود غلبه کنید. نکته دیگر آنکه افراد با اعتماد به نفس بالا سریع راه می روند، آن ها همیشه جایی برای رفتن و دیدن دارند. حتی اگر عجله ندارید با انرژی حرکت کنیداین باعث می شود مهم به نظر برسید. 4 - با صدای بلند صحبت کنید اگر جزو گروهی هستید که از صحبت کردن با صدای بلند در جمع وحشت دارید از همین
۱) بپذیرید که هر جا و هر که هستید به این دلیل است که خودتان خواسته اید. اگر موقعیت تان را دوست ندارید ، خودتان را تغییر دهید.
۲) آنقدر تجسم کنید تا تحقق پیدا کند. طوری عمل کنید که گویی همان اعتماد به نفسی
را که خواستارید دارا هستید و تا به واقعیت پیوستن آن ، این تصویر ذهنی را حفظ
کنید
۳) یک خوش بین تمام عیار باشید. در هر شرایطی به دنبال یافتن نقاط مثبت باشید.
۴) بزرگ ترین ویژگی انسان این است که می تواند توقف ناپذیر شود. شما هنگامی توقف
ناپذیر می شوید که تحت هیچ شرایطی از ادامه کار خسته نشوید.
۵) در از بین بردن نیروهای بالقوه درونی، تردید داشتن نسبت به خود ، به تنهایی از
تمام محدودیت های بیرونی قوی تراست.
۶) از امروز تصمیم بگیرید به جای آن که قربانی تغییر باشید استاد تغییر شوید
۷) بهترین راه پیش بینی آینده ، ساختن آن است.
۸) اعتماد به نفس هم مانند تایپ کردن یا دوچرخه سواری یک مهارت است که می توان با
تمرین آن را پرورش داد.
۹) برای به دست آوردن اعتماد به نفس باید طوری عمل کنید که گویی آن را دارا هستید.
۱۰) ابتدا مشخص کنید که دقیقاً چه می خواهید و آنگاه با تمام توان برای دستیابی به
آن تلاش کنید.
۱۱) پرورش اعتماد به نفس مانند پرورش اندام است. باید ابتدا ترکیب اصلی را بسازید
و سپس روی آن کار کنید.
۱۲) شما بسیار بیش از آن چه تصور می کنید باهوش و خلاق هستید . اراده کنید که هر
روز هوش و خلاقیت خود را بیشتراز قوه به فعل درآورید.
۱۳) همه می ترسند، اما انسان برتر کسی است که علیرغم ترسش کاری را که باید ، انجام
دهد.
۱۴) اگر کاری را به خاطر آن که از آن می ترسید انجام ندهید ، ترس کنترل زندگی شما
را به دست می گیرد.
۱۵) شما به همان چیزی بدل می شوید که اکثر اوقات به آن فکر می کنید . پس به آنچه
که می خواهید باشید فکر کنید نه آنچه نمی خواهید.
● معجزه اعتماد به نفس
۱) هنگامی که برای اولین بار با کسی ملاقات می کنید در چشم هایش نگاه کنید ،
نامتان را به وضوح بگویید و محکم با او دست بدهید.
۲) طریقه بر زبان آوردن نامتان هنگام معرفی خود به دیگران معیاری است برای سنجش
این که چقدر خودتان را دوست دارید و به خود احترام می گذارید.
۳) هر کجا که می روید پیش فرضتان این باشد که موفق می شوید و انتظار داشته باشید
که مورد محبت و توجه دیگران قرار گیرید.
۴) شما بزرگ ترین معجزه طبیعت هستید و هرگز نه در گذشته و نه در آینده نظیر شما
نبوده و نخواهد بود.
۵) لازم نیست که کسی غیر از خودتان باشید. فقط کافی است از کسی که قبلاً بوده اید
بهتر باشید.
۶) زندگی را با واژه های خودتان تعریف کنید و همیشه مثل بهترین کسی که می توانید
باشید زندگی کنید.
۷) هیچ مشکلی وجود ندارد که شما قادر به حل آن نباشید، هیچ مانعی وجود ندارد که
شما قادر به از میان برداشتن آن نباشید و هیچ هدفی وجود ندارد که شما قادر به
رسیدن به آن نباشید.
۸) هر کاری را که دیگری انجام داده باشد شما هم به احتمال زیاد می توانید انجام
دهید به شرط آن که شدیداً طالب آن باشید.
۹) هیچ کس بهتر از شما نیست. فقط بعضی از افراد در زمینه های بخصوصی بهتر از شما
پرورش یافته اند و دانش بیشتری کسب کرده اند.
۱۰) اگر کاری ارزش انجام دادن داشته باشد، باید آن را شروع کنید ، حتی اگر در
اوایل کار نتوانید آن را به خوبی انجام دهید.
۱۱) اگر کاری ارزش انجام دادن داشته باشد باید آن را با تمام وجود دنبال کرد.
۱۲) برای رسیدن به هدفی که برای خود تعیین کرده اید می توانید هر چه را که لازم
است یاد بگیرید.
۱۳) ذهن شما مثل ماهیچه عمل می کند. هر چه بیشتر آن را به کار گیرید قوی تر می
شود.
۱۴) یکی از راه های پرورش اعتماد به نفس این است که حتی وقتی می توان محتاطانه عمل
کرد ، شجاعانه و با اعتماد به نفس عمل کنید.
۱۵) انسان هایی که اعتماد به نفس دارند ابتدا فکر می کنند، تصمیم می گیرند و سپس
عمل می کنند.
● کلید موفقیت
۱) اعتماد به نفس اساس موفقیت ها و پیروزی های بزرگ است.
۲) شما می توانید از عهده هر کاری برآیید به شرط آن که شدیداً خواستار آن باشید.
۳) مردم عادی امید و آرزو دارند ؛ افراد متکی به نفس ، هدف و برنامه.
۴) عدم توانایی یا نداشتن شرایط مناسب نیست که مانع پیشرفت شماست ؛ مانع واقعی
نداشتن اعتماد به نفس است.
۵) شما هیچ محدودیتی در توانایی انجام کار ندارید جز محدودیت هایی که خودتان در
ذهنتان ایجاد می کنید.
۶) اعتماد به نفس یک عادت است . برای پرورش آن باید طوری عمل کنید که گویی اعتماد
به نفسی را که خواستار آن هستید دارید.
۷) رؤیاهای بزرگ داشته باشید. فقط رؤیاهای بزرگ می توانند روحیه و ذهن شما را فعال
نگه دارند.
۸) کلید اعتماد به نفس این است که ابتدا تصمیم بگیرید چه می خواهید و سپس برای
رسیدن به خواسته خود طوری عمل کنید که گویی امکان شکست وجود ندارد.
۹) در درونِ جسارت ، نبوغ و قدرت سحرآمیزی نهفته است.
۱۰) واقع نگر باشید و آینده ایده آل خود را با تمام جزئیات آن مجسم کنید.
۱۱) آینده متعلق به کسانی است که خواستار آن هستند . از همین امروز تصمیم بگیرید
هر چه را در زندگی آرزو دارید طلب کنید.
۱۲) شما همیشه در این که چه کاری را بیشتر، چه کاری را کمتر و چه کاری را اصلاً
انجام ندهید آزاد هستید.
۱۳) انسان هایی که اعتماد به نفس دارند خودشان را با دیگران مقایسه نمی کنند. فقط
خودشان را با بهترین کسی که می توانند باشند مقایسه می کنند.
۱۴) در هر بخشی از زندگی به عالی بودن فکر کنید و هرگز برای دستیابی به آن از هیچ
تلاشی کوتاهی نکنید.
۱۵) هر کاری را که دوست دارید ، انجام دهید و با تمام وجود برای بهتر بودن در آن
کار تلاش کنید
همه ما میخواهیم که اعتمادبهنفس بیشتر و احساس بهتری نسبت به خود داشته باشیم در این صورت میتوانیم به بهترین نحو زندگی کنیم. در اینجا راههایی برای کسب اعتماد به نفس و افزایش عزت نفس معرفی شده است:
۱) کاری انجام دهید که مستلزم تصمیمگیری و به سامان رساندن آن باشد.
آیا تاکنون نوشتن نامه به یکی از بستگان نزدیک خود (مثلا خاله یا عمه) را به
تعویق انداختهاید؟ آیا دوستی هست که میخواستید با او تماس بگیرید؟ ماشین را
بشویید، باغ را مرتب یا خانه را تمیز کنید. شما با انتخاب هدفهای خود (هر چند
کوچک) و دنبال کردن آنها اعتماد به نفس به دست میآورید.
۲) از خوب انجام دادن کارهایتان لذت ببرید.
آیا هیچ سرگرمییا ورزشی هست که از انجام آن لذت ببرید؟ چیزهایی مانند شنا، نقاشی
یا نوشتن میتوانند توجه شما را جلب کرده و ذهن شما را مشغول کنند. زمانی که ذهن
شما مشغول است چیزهایی دیگر را فراموش میکنید.سپس احساس میکنید که ماهر و توانا
شدهاید. این روش شیوه بسیار خوبی برای بالا بردن عزت نفس است. اگر از هیچ سرگرمییا
تفریح خاصی لذت نمیبرید، تلاش کنید تا چیزی را امتحان کنید که همواره دوست داشتهاید.خودتان
را در حال انجام آن کار مجسم کنید و سپس امتحان کنید؟ نیازی نیست که حتما کار
بزرگی باشد و میتواند به سادگی پیوستن به گروهی برای پیادهروی باشد.
متوجه خواهید شد که اگر حداقل هفتهای یک بار کاری انجام دهید که ذهن شما را مشغول
کند، حواس جمعتر و شادتر هستید.
۳) مرکز توجه خود را تغییر دهید.
اثبات شده است که در افرادی که توجه زیادی به خود میکنند عزت نفس پایین است. شما
میتوانید از طریق انجام کاری که به شخص یا حتی چیز دیگری توجه میکند، اعتماد به
نفس کسب کنید.
متوجه خواهید شد که در هنگام ملاقات افراد جدید، با توجه کردن به شخص مقابل فورا
اضطراب شما کاهش مییابد.
در پایان روز شما با دیگران ارتباط برقرار کردهاید و سبکتر شدهاید.
۴) قبلا استراحت کنید!
یادگیری روشهای آرام بخش باعث بهتر شدن کیفیت زندگی میشود. افراد آرامتر مشکلات
کمتری با حافظه خود دارند و احتمالا ناهمواریهای زندگی را راحت میپذیرند.
۵) از هر کاری که به اتمام رسانیدهاید فهرستی تهیه کنید.
هدفهای کوتاهمدت برای خود انتخاب کنید. چیزهایی که میتوانید در فهرست خود قرار
دهید عبارتند از: قبول شدن در امتحان رانندگی و گرفتن گواهینامه، گل زدن در هنگام
بازی مثلا هاکی روی یخ، پسانداز کردن پول کافی برای سفر و غیره.
اینها فقط چندین طرح است که شما میتوانید برای کسب اعتمادبهنفس و افزایش عزت
نفس از آنها استفاده کنید. این طرحها را به عنوان نکات اساسی در نظر بگیرید و این
کارها را دائما در زندگی خود اضافه کنید.
به یاد داشته باشید که مردم با عزت نفس بالا به دنیا نیامدهاند و اغلب آن را
تقویت کردهاند. عزتنفس ناشی از طرز تفکر شما و انجام کارهای روزمرهای است که به
شما احساس خوبی میدهند
ما با این اسلحه به دنیا نمی آییم بلکه باید خود درصدد دستیابی به آن باشیم. هر کسی همیشه این سلاح را در دست ندارد و تنها با صحبت کردن نمی توان آن را به دست آورد. بله از «اعتماد به نفس» صحبت می کنم ما خانم ها برای افزایش اعتماد به نفس در وجودمان با دشواری خاصی روبرو هستیم. اولین دلیل این دشواری این است که ما خانم ها به صورتی غریزی بیشتر از آنکه به خود توجه کنیم، بر مسایل اطرافیان متمرکز می شویم و طبیعی است که زمان کمتری برای پیشرفت و ارتقاء اعتماد به نفس در وجود خود می یابیم. دلیل دیگر این که دختران حتی از ابتدای تاریخ، بیش از آنکه به داشتن جسارت و اعتماد به نفس تشویق شوند. به بی ارادگی و انفعال ترغیب می شده اند.
اما همه روزه هنگامی که تلویزیون را روشن می کنیم و یا شروع به خواندن روزنامه می
کنیم. با حجم وسیعی از اطلاعات و اخبار در مورد خانم های موفق و با اعتماد به نفس
بالا برخورد می کنیم . چگونه این خانم ها به خودباوری رسیده اند؟ چطور آنها با
وجود همه سختی ها و مشکلات موجود، به سعی و تلاش خود ادامه داده اند؟
اگر از آنها در مورد اعتماد به نفس شان بپرسید، حتماً چنین فرمولی به شما ارایه می
دهند:
مسئولیتی را بر عهده بگیرید.
این نکته اولین و مهمترین جزء فرمول اعتماد به نفس است شما و تنها خود شما می
توانید در زندگی خود تحولی به وجود آورید.
اگر منتظرید که موقعیت خوبی به شما پیشنهاد شود. لازم است زمان زیادی را صبر کنید.
این نکته را بدانید مسیری که شما را به قله اعتماد به نفس می رساند همان جاده ای
است که خود قدم در آن نهاده اید و مطمئناً شخص دیگری نمی تواند شما را به قله
برساند.
تجربه های جدیدی را در زندگی امتحان کنید. هر چیز جدید و نوینی را امتحان کنید در
کلاسی که در زمینه آن آشنایی چندانی ندارید، شرکت کنید.
امتحان و آزمایش توانایی ها و قابلیت ها در حیطه ای جدید، راهی شگفت انگیز برای
آموختن اعتماد و اتکا بر خویش است.
ابتدا طرح یک عمل را بریزید و سپس آن را به انجام رسانید. یک زمینه خاص برای
پیشرفت شخصی و حرفه ای خود انتخاب کنید و از قبل اقداماتی را که برای دستیابی به
آن لازم است، مرحله بندی کنید و برای هر مرحله زمان خاصی را در نظر بگیرید. اکنون
وقت آن رسیده است که هر مرحله ای را براساس طرحی که از قبل پیش بینی شده ، بدون
هیچ عذر و بهانه ای به پایان برسانید.
هر قدم کوچکی در انجام این مراحل، گام بزرگی است به سوی اعتماد به نفس شما!
در انجام کارهایتان پافشاری کنید.
زمانی که در میدان چالشی جدید قرار می گیرید مقاومت به خرج دهید. اعتماد به نفس
واقعی از این اعتماد ناشی می شود که شما می توانید با اتکا بر توان خویش و بدون در
نظر گرفتن نتیجه کار با سعی و تلاش عملی را انجام دهید و با جسارت تمام آن را به
پایان رسانید.
اگر زمانی که اعتماد به نفس انجام کاری را دارید، مسئولیت انجام آن عمل را به
تعویق بیندازید، هرگز آن را انجام نخواهید داد ؛ اما در حیطه علم روان شناسی، به
این نتیجه رسیده ایم که تغییر رفتار سبب ایجاد تغییراتی در احساسات انسان می شود.
بنابراین اگر عهده دار انجام کاری می شوید و آن را با اعتماد به نفس صوری و ظاهری
انجام می دهید، مطمئن باشید احساس اعتماد به نفس واقعی در درونتان ریشه می دواند.
از انسان های موفق کمک بخواهید.
آیا شخص قابل اعتمادی را می شناسید که بتواند یکی پس از دیگری مسئولیت کارهای جدید
و همراه با ریسک را عهده دار شود؟ ببینید که او چطور این کار را انجام می دهد! به
خود جرئت دهید و با این گونه افراد ملاقات کنید و دریابید که چطور آنها مسئولیت
های خطیر را برعهده می گیرند.
انسان های مطمئن به خود از کمک کردن به افراد خوشحال می شوند و از این طریق تلاش
ها و تشویق هایی را که سبب شده امروز به چنین موقعیتی برسند تداعی می کنند.
اگر فکر می کنید به ورزشکاری موفق غبطه می خورید و یا اگر در مورد زنی که در شصت
سالگی به دانشگاه پزشکی راه یافته است در روزنامه مطلبی خوانده اید و آهی
آرزومندانه کشیده اید ، بدانید که همین جا و همین حالا فرمول اعتماد به نفس را در
دست دارید
در پاسخ به مادر بزرگواری که از زنجان برای «سلامت» نامه نوشتهاندکه: «در فقر زندگی میکنم و علاوه بر خودم، فرزندم هم کار میکند. میخواهم بدانم چهطور با وجود مشکلات فراوان میتوانم آنطور که شما در مقالههایتان مینویسید، به بالا بردن عزت نفس پسر ۱۱ سالهام کمک کنم تا در دنیای بزرگترها غرق نشود؟» باید بگویم که بررسیهای روانشناختی نشان داده است اگر نیاز به عزت نفس برآورده نشود، نیازهای مهمتری نظیر شکوفایی، خلاقیت و پیشرفت آسیب میبیند. یکی از عوامل آسیب به عزت نفس در جامعه، شکستهای تحصیلی است. پس نباید اجازه دهید او از محیط تحصیلی فاصله بگیرد. این شکستها میتواند به دلایلی چون اختلالات یادگیری، عوامل مرتبط با هوش عمومی، بیماریهای روانی و عوامل اقتصادی و خانوادگی باشد. فاصله زمانی بین خروج زودهنگام دانشآموزان از فضاهای آموزشی و ورود به چرخه زندگی بزرگسالی از نظر آسیبپذیری او بسیار حساس است. اغلب دانشآموزانی که اینگونه از سیستم آموزشی ریزش پیدا میکنند، بدون برنامه مدون و متناسب با سطح توانمندی خود به حال خود رها میشوند...
حدود ۱۶ درصد افراد جامعه دارای ضریب هوشی در حد بههنجار پایین هستند و ۷/۶ درصد نیز ضریب هوشی دارند که عنوان عقب مانده ذهنی به آنها اطلاق نمیشود. این گروه دانشآموزان که تعداد آنها اندک هم نیست، نه مانند سایر دانشآموزان به هنجار توانایی بهرهمندی از امکانات آموزشی عادی را دارند و نه در گروه دانشآموزان استثنایی قرار میگیرند. نظام آموزش و پرورش در اقدامی خیرخواهانه به منظور جلوگیری از خروج این افراد از گردونه آموزشی مبادرت به حذف مردودی از مقطع ابتدایی کرده است اما باید توجه داشت صرف نگه داشتن دانشآموز در نظام آموزشی، بدون ارایه خدمات آموزش و پرورشی مناسب گاهی میتواند منشا مشکلات جدیدی باشد. از آنجایی که این دانشآموزان در جمع همسالان از مشکلات یادگیری جدی رنج میبرند، عزت نفس آنان آسیب دیده و برای جبران این احساس حقارت نسبت به همسالان ممکن است دست به هر کار جبرانی بزنند؛ از جمله جذب شدن در گروههای بزهکاری.زمانیکه از کودکان پرسیده میشود برای حل یک مشکل چه اقدامی انجام میدهند، با پاسخهایشان نشان میدهند که میتوانند راه حلهای جالبی برای کنترل استرس شان پیدا کنند.
بعضی از آنان تاکید دارند که باید بتوانند در مورد آن موضوع با یک بزرگتر صحبت
کنند. برخی دیگر از اجتناب و دوری صحبت میکنند یعنی با سرگرم شدن به کاری و یا
فکر کردن به موضوعی دیگر حواسشان را پرت میکنند. بعضی دیگر جز گریه و زاری و یا
غصه خوردن کار دیگری از دستشان بر نمیآید. بعضیها هم فکر میکنند باید ببینند چه
باید کرد و یا آنکه ناراحتی شان را بر سر دیگران و رویاشیاء خالی میکنند.
تمام راهکارهای کودکان بد نیستند. با این وجود، بعضی از این راهکارها هیچ مشکلی را
حل نمیکند و خود بچهها حاضر نیستند آن را بپذیرند. بنابر این، آموزش راهکارهای
غلبه بر ترس به کودکان مفید خواهد بود. مهم است که به ایننوآموزان به طور صحیحی
کمک شود.
تحقیقات در این زمینه نشان میدهند که راهکارهای مفید برای کنترل استرس کودکان در
دوران بزرگسالی نیز کارایی دارد. روشی که مؤثر واقع شود، اثراتش تا بزرگسالی باقی
میماند. بنابراین در اولین قدم باید راهکارهای بد را شناسایی کرده و آنها را به
روشهای مناسب و قابلقبول جامعه تبدیل کنیم، برای این کار موارد زیر پیشنهاد میشود.
خودتان را کنترل کنید. برای کمک به کودکی که دچار استرس شده، ابتدا باید اضطراب
خود را کنترل کنید. بچهها گیرندههای بسیار قوی دارند و اضطراب به سهولت به آنها
انتقال داده میشود.
به حرفهایش گوش دهید. برای کنترل استرس فرزندتان، حمایت خانواده، منبع اصلی کمک
به شمار میآید. ابتدا باید به او کمک کرد تا علائمی را که در اثر استرس در او
ظاهر شده و حاکی از آن است که استرسش دیگر قابل کنترل نیست (بی خوابی، تغییر
ناگهانی خلق و خو، گرسنگی مفرط، تیکهای عصبی و سردرد )را بشناسد. صحبت کردن، فشار
ناشی از استرس را کاهش میدهد. با صحبت کردن میتوان به او نشان داد که او تنها
نیست و اینکه شما نیز مثل او در زندگی گاه تحت فشار استرسهایی مشابه قرار میگیرید.
به او کمک کنید تا نگرانیهایش را ابراز کند و آنها را در دلش نگه ندارد. با او در
مورد مدرسه، یادگیری و دوستانش صحبت کنید. زمانیکه به حرفهای او با علاقه و جدیت
گوش دهید، این عمل رابطه بین پدر و مادر و فرزندان را استحکام میبخشد. از مدرسهاش
دیدار کنید و با معلمان و والدین دیگر بچهها ملاقات کنید. این عمل این امکان را
به شما میدهد تا از نزدیک با چشمان او مشکل را ببینید و از این طریق، فرزندتان
احساس خواهد کرد که شما حقیقتا به امور او رسیدگی میکنید.
مشکل او را کوچک نشمارید. بزرگترها مایلند مشکلات فرزندشان را کوچک جلوه دهند.
نکته مهم، علائمی نیست که او از خودش بروز میدهد بلکه رنج و عذاب واقعی اوست. حتی
اگر مشکلاتش از نظر شما بیاهمیت جلوه کند اما از نظر او بسیار واقعی و حائز اهمیت
هستند. هرگز نباید به او بخندید، او را مسخره کنید و یا نسبت به ترسهایش بیتفاوت
باشید. البته این بدان معنا نیست که خود را تمام و کمال در محاصره مشکلات او قرار
دهید بلکه همیشه آماده کمک و در دسترس باشید. نه آنرا نادیده بگیرید و نه بیش از
حد حمایت کنید.
عادات روزانه او را تغییر دهید. گاهی اوقات برای آنکه فرزندتان بتواند احساس آرامش
کرده و در فعالیتهای فرح بخشی شرکت داشته باشد، بهتر است تغییراتی در عادات او
ایجاد کنید.
او را به خوبی آماده کنید. زمانیکه فرزندتان را برای سال تحصیلی جدید ویا شرایط
جدید دیگر به خوبی آماده میکنید، این عمل اضطراب او را کاهش میدهد. شرایط و محیط
آشنا اضطراب کمتری به همراه دارد.
زمانی را برای رفع خستگی و آرامش او در نظر بگیرید. لحظاتی را برای بازی و
استراحت او اختصاص دهید(عادات صحیح خواب). او را هفتهای دو یا سه بار در فعالیتهای
بدنی چون شنا، دوچرخه سواری، بسکتبال و غیره که موجب کاهش فشار و استرس میشوند،
همراهی و تشویق کنید. با اینحال، بهتر است که برخی از بچهها در فعالیتهای ورزشی
و هنری خارج از مدرسه شرکت نکنند زیرا این فعالیتها اغلب از روی فعالیتهای مدرسه
الگو برداری شدهاند.
اعتماد به نفس او را افزایش دهید. به فرزندتان اجازه دهید تا در حل مشکل شرکت
داشته باشد. به او پیشنهاد دهید، او را راهنمایی کنید اما به او اجازه تصمیم گیری
دهید. به خاطر داشته باشید که مشکل، تنها خود استرس نیست بلکه این است که چگونه
فرزندتان با آن روبهرو شود. اگر در او اعتماد به نفس ایجاد کنید مهمتر از آن است
که علتهای استرس را از میان بردارید.
همراه با او کتابهای مفید در مورد استرس را بخوانید، کتابهایی که بنا به سن و
سال او نوشته شدهاند. اینگونه کتابها سبب میشوند تا او شرایطش را بهتر درک کرده
و روشهایی که برای او کارایی دارند را بشناسد.
آرامش و آسودن را فرا گیرید. برخی از تکنیکهای که موجب آرامش میشوند را یاد
گرفته، تمرین کنید و به او آموزش دهید. با تغییر خود، نمونه این عمل را به او نشان
دهید.
درخواست کمک کنید. چنانچه قادر نیستید مشکل را شناسایی کرده و یا چارهای برای آن
بیندیشید، اگر نمیتوانید فرزندتان را حمایت کرده و یا او را تسکین دهید، بیدرنگ
از یک متخصص و یا فرد کاردان کمک بگیرید.
کنترل استرس و تکنیکهایی که برای حل مشکل به کار برده میشوند، مهارتهایی
یادگرفتنی هستند. چیزی که امروزه بچهها در رابطه با استرس و ناکامیها فرا میگیرند،
به آنها نشان میدهد تا در زندگی آینده شان در برخورد با مسائل چه روشی را به کار
گیرند
1- با یک مسئله ساده شروع کنید, مثل نوشتن دفترچه خاطرات که می تواند احساسات واقعی خود را در آن
بیان کنید. مقتی احساسات خود را بر روی کاغذ می آورید, خودتان هم آنها را بهتر درک می کنید.
2- روزی چند دقیقه به خود فکر کنید. این کار می تواند به شما در شناختن خودتان کمک کند.
شبها موقع خواب به خودتان در یک مکان آرام فکر کنید.
3- با مردم مهربان باشید و به آنها محبت کنید, با محبت به دیگران احساس خوبی به شما دست خواهد داد.
4- درباره خودتان مطالعه کنید و توانایی های خود را با دیگران مقایسه و به ارزشها و اعتقادات خود فکر کنید.
5- اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.
6- مدتی به لباس خود اهمیت ندهید, البته هر انسانی باید لباس تمیز و آراسته باشد اما سعی کنید به ظاهر
خود خیلی اهمیت ندهید و خود را فراموش کنید.
7- از کارهایی که انجام می دهید , لذت ببرید, البته منظور از کارهای خوب و خوپسندانه است.
8- درباره خانواده , اقوام و ریشه خانوادگی خود تحقیق کنید.
9- ورزش کنید , نرمش را در هوای آزاد روحیه انسان را تقویت می کند.
10- از ایراد و مشکلی در وضعیت ظاهری خود دارید سعی کنید نادیده بگیرید و با اعتماد به نفس وارد اجتماع
شوید و با غرور نسبت به وخود خود رفتار کنید.
البته غرور بیش از حد نا پسند است