این صفت به هیچ وجه نشانه تظاهر نیست. بلکه نشان دهنده احساس و تفکری قوی است. میان دو نفری که یکدیگر را دوست دارند، تواضع مانند جویبار آرامی است که چشمه محبت آنها را تازه و با طراوت نگه میدارد.
۲٫ راز عشق در احترام متقابل
است. احساسات متغیر اند، اما احترام دو طرف ثابت می ماند .اگر عقاید شریک زندگی ات با عقاید تو متفاوت است ،با احترام به نظریاتش گوش کن .احترام باعث می شود که او بتواند خودش باشد .
.۳٫ راز عشق در این است که به یکدیگر سخت نگیرید .عشقی که آزادانه هدیه نشود اسارت است .
.۴٫ راز عشق در این است که هر روز کاری کنی که شریک زندگی ات را خوشحال کند ، کاری مثل دادن هدیه ای کوچک ،تحسین ، لبخندی از روی محبت .نگذار که جویبار محبت از کمی باران ، بخشکد.
.ژ۵٫ راز عشق در این است که رابطه تان را مانند یک باغ ، با محبت تزئین کنید .بذر علاقه ها و عقیده های تازه را بکار که زیبایی بروید .ضمنا فراموش نکن که باغ را باید هرس کرد ، مبادا غنچه های گل پوشیده از علف های هرز عادت شود .برای اینکه عشق همواره با طراوت بماند فباید به آن مثل هنر خلاقانه نگاه کرد .
.۶٫ راز عشق در خوش مشربی است .شوخی با دیگران را فراموش نکن ، در ضمن مراقب شوخی هایت هم باش .شوخی نا پسند نکن . شوخی باید از روی حسن نیت باشد ،نه نیشدار .
.۷٫ راز عشق در این است که حقیقت اصلی عشق ، یعنی تفکر را از یاد نبری .آیا یک رابطه دراز مدت ، مهم تر از اختلافات کوچک و زود گذر نیست ؟
.۸٫ راز عشق در این است که مانع بروز هیجانات منفی در وجودت شوی ، و صبر کنی تا خون سردی را دوباره به دست آوری .با این که احساس جلوه الهام است ، اما شخص عصبانی نمی تواند چیز ها را با وضوح درک کند .قلبت را آرام کن .تنها به این وسیله است که می توانی چیز ها را آنگونه که هستند ، در یابی .
.۹٫ راز عشق در این است که طرف مقابلت را تحسین کنی .هر گز با فرض این که خودش این چیز ها را می داند ،از تحسین غافل نشو . مشکلی پیش نخواهد آمد اگر بار ها با خلوص نیت
بگویی : دوستت دارم . گر چه احساسات بشری به قدمت نسل بشر است ، اما کلمات همواره تازه و جوان خواهند ماند .
.۱۰٫ راز عشق در این است که در سکوت دست یکدیگر را بگیرید .کم کم یاد می گیرید که بدون کلام رابطه برقرار کنید .
.۱۱٫ راز عشق در توجه کردن به
لحن صدا است برای تقویت گیرایی صدا ، باید آنرا از قلب برآورید ، سپس رهایش کنید تا بلند بشود وبه سمت پیشانی برود تار های صوتی را آرام و رها نگه دار .
اگر احساسات قلبی ات را به وسیله صدا بیان کنی ،آن صدا باعث ایجاد شادی در دیگری خواهد شد .
۱۲٫ راز عشق در این است که
بیشتر با نگاه حرف بزنی ، زیرا چشم ها پنجره های روح هستند .
اگر هنگام صحبت کردن از نگاه استفاده کنی ، مثل آن است که پنجره ها را با پرده های زیبایی بیارایی و به خانه گرما و جذابیت ببخشی.
.۱۳٫ راز عشق دراین است که از یکدیگر انتظارات بیجا نداشته باشید ،
زیرانقص همواره جزء لا ینفک انسان است ذهنت را بر ارزشهایی متمرکز کن که شما را به یکدیگر نزدیک تر میکند نه بر مسائلی که بین شما فاصله می اندازد .
.۱۴٫ راز عشق در این است که حس تملک را از خود دور کنی . در حقیقت هیچ کس نمی تواند مال کسی شود .شریک زندگی ات را با طناب نیاز مبند .
گیاه هنگامی رشد میکند که آزادانه از هوا و نور آفتاب استفاده کند
برگ ریواس
ساقه ترش مزه و مفید ریواس خواصی جدا از برگ آن دارد و از آن در تهیه غذاهای گوناگون استفاده میشود. اگر چه میتوان این ساقه را خام خواری کرد اما برگهای آن مسموم کننده هستند. دو ترکیب به نام اکسالیت و آنتراکوینون گلیکوزید در برگهای ریواس یافت شده که به بدن آسیب میرسانند.
برگ گوجه فرنگی
حتما شنیدهاید که پوست گوجه فرنگی هضم نمیشود اما خوردن آن ایرادی ندارد و میتوانید گوجه فرنگی را با پوست میل کنید. باید بدانید که دانشمندان دریافتهاند مادهای شیمیایی به نام گلیکوالکالید در برگهای گوجه فرنگی وجود دارد که مصرف آن میتواند باعث معده درد و بروز اختلالات عصبی شود.
دانههای سیب
بعضیها بعد از خوردن سیب دانههای آن را هم میجوند. آمیگدالین مادهای است سمی که در دانههای سیب یافت شده و رسیدن مقادیر زیاد آن به بدن مشکل ساز است.
مغز هلو
۸۸ میلی گرم سیانید! وجود این مقدار سیانید در مغز این میوه کمی عجیب است. هسته ترک نخورده هلو، معده درد ایجاد میکند و خوردن هستههای ترک خورده آن هم سلامت عمومی شما را تهدید میکند.
هسته گیلاس
اسید پروسیک موجود در مغز هسته گیلاس نیز به بدن آسیب میرساند.
سیب زمینی سبز شده
وجود مقدار زیادی از مادهای به نام سولانین دلیل سبزشدن سیب زمینی است. این ماده که سمی است میتواند روی سیستم مرکزی اعصاب تاثیر بگذارد. بنابراین سیب زمینی سبز شده را به هیچ شکلی مصرف نکنید
با استفاده از این عدد میتوانیم متوجه شویم که عنصر ما چه عنصری است و چه رنگ هایی متعلق به سال تولد ما هستند…
نحوه محاسبه این عدد برای خانم ها و آقایان قدری متفاوت است.برای محاسبه عدد خود قدم به قدم با ما همراه باشید:
۱- ابتدا باید سال میلادی تولد خود را مشخص کنید.دو رقم آخرسال میلادی و شمسی معمولا ۲۱ سال با هم تفاوت دارند. البته اگر کسی در زمستان و بعد از۴ فوریه(۱۵ بهمن) به دنیا آمده باشد باید به دو رقم سال شمسی خود ۲۲ سال اضافه کند. ۴ فوریه ابتدای سال چینی جدید است. پس بنابراین:
متولدین اول فروردین تا ۱۵ بهمن دو رقم سمت راست سال شمسی خود را به علاوه ۲۱ کنند.
متولدین ۱۶ بهمن تا آخر اسفند دو رقم سمت راست سال شمسی خود را به علاوه ۲۲ کنند.
عدد به دست آمده عدد سال میلادی شماست.البته بر حسب تاریخ چینی.
مثال: شخص متولد ۱۰ آبان ۱۳۵۶:
۷۸=۲۱+۵۶
۲-عدد میلادی به دست آمده در مرحله پیش را که یک عدد دو رقمی است را به عدد ۹ تقسیم میکنیم و باقیمانده را به دست میآوریم:
باقیمانده ۷۸ بر ۹ =۶
۳-از اینجا به بعد فرمول آقایون با خانم ها فرق میکند:
عدد کوا خانم ها=عدد مرحله قبل + ۵
عددکوا آقایون=۱۰-عدد مر حله قبل
عددکوا خانم مثال : ۶+۵=۱۱
عدد کوا آقا مثال : ۱۰-۶=۴
در این مثال عدد خانم دو رقمی شد پی باز هم لازم است این عدد دورقمی را بر ۹ تقسیم کنیم تا به یک باقیمانده برسیم که یک رقمی باشد: باقیمانده ۱۱ بر ۹ =۲
عدد کوا خانم متولد ۱۰ آبان ۱۳۵۶ : ۲
عدد کوا آقا متولد ۱۰ آبان ۱۳۵۶ : ۴
هر عدد کوا که بین ۱ تا ۹ خواهد بود در علوم چینی متعلق به یک عنصر به شرح زیر میباشد:
آب : ۱
چوب : ۳ و ۴
آتش : ۹
خاک : ۲ و ۵ و ۸
فلز : ۶ و ۷
با استفاده از این عدد میتوانیم متوجه شویم که عنصر ما چه عنصری است و چه رنگ هایی متعلق به سال تولد ما هستند.یک بار دیگر جهت یاد آوری جدول عناصر و رنگها را در اینجا تکرار میکنیم.
فلز سفید-نقره ای-طلایی
خاک قهوه ای-کرم-زرد-بژ
آتش قرمز-نارنجی-بنفش-صورتی تیره
چوب سبز
آب آبی-سرمه ای-مشکی
شما از نظر ظاهری به عنوان
یک فرد بالغ شناخته میشوید، اما تا زمانی که از نظر عاطفی و ذهنی به بلوغ نرسیده،
نمیتوانید نام یک شخص کامل را بر روی خود بگذارید.
روشهای زیر به شما کمک میکند که راه رسیدن به کمال را آسانتر طی کنید:
۱)مسئولیتپذیری: اساس شخصیت و درستی، مسئولیتپذیری است. بدون هیچ عذر و بهانهای
یاد بگیرید که مسئولیت کارهایی را که انجام میدهید به عهده بگیرید. همانطور که
تحسین و تمجید را قبول میکنید باید گله و شکایت را نیز بپذیرید. برای پیآمد
تصمیمهای خود آماده باشید و سعی کنید تصمیمات درستی اتخاذ کنید، چرا که قبول
مسئولیت کار دشواری است.
۲) احساسات خود را کنترل کنید: عدم توانایی در کنترل احساس میتواند هم در زندگی
فردی و هم در زندگی اجتماعی لطمات جبرانناپذیری را به شما وارد آورد. نباید بهطور
کلی احساستان را بکشید بلکه باید آنها را از طریق گفتار و رفتار موجه بروز دهید.
۳) بخشنده باشید: موفقیت شما به کمکهایی بستگی دارد که در میان راه از دیگران
دریافت میکنید. بدون هیچ چشمداشتی به دیگران کمک کنید. اگر توان مالی شما اجازه
میدهد میتوانید هزینهای را نیز به خیریهها و سایر مؤسسات اینچنینی اختصاص
دهید. اگر دست شما از نظر مالی باز نیست، میتوانید از وقت خود استفاده کرده و به
آموزش بچههای بیسرپرست بپردازید.
۴) وقت فراغت خود را با خانواده و دوستان بگذرانید: صلهرحم را از یاد نبرید. اگر
نمیتوانید همیشه به دیدنشان بروید، حداقل ارتباط تلفنی را قطع نکنید. این امر
برای دوستانتان نیز صدق میکند. اگر سرتان خیلی شلوغ است، سعی کنید حداقل آخر هفته
را با آنها بگذرانید. میتوانید یک نوشیدنی با هم میل کنید.
۵ ) خود را بشناسید: ضعفهای شخصیتی خود را از بین ببرید. هرکدام از ما عیب و ایراداتی
در شخصیت خود داریم. در شناخت عادات، ویژگیهای اخلاقی و بهطور کلی شخصیتتان تلاش
کنید. به نظرات دوستان و اقوام در مورد صفات اخلاقی خودتان گوش کنید. ضعفهای خود
را بهتدریج از بین ببرید و نقاط قوت خود را تقویت کنید.
۶) متوجه رفتار خود باشید: رفتار و گفتار شما در قبال دیگران تعیینکننده برخورد
آنها در قبال شما است. شما یک تابلوی تبلیغاتی متحرک هستید که توجه همه را به خود
جلب میکنید، پس بهتر است اخلاق خوب خود را به نمایش بگذارید. اگر این کار را
نکنید مردم از شما خوششان نمیآید، شما را استخدام نمیکنند و با شما قرار ملاقات
نمیگذارند.
۷ ) کار خودتان را انجام دهید: کاری که تصور میکنید برایتان مناسب است انجام دهید
نه کاری که دیگران فکر میکنند، انجام آن برایتان لازم است. به عبارت دیگر در پی
رسیدن به خوشی و سعادت باشید. هیچگاه خودتان را با کسی مقایسه نکنید؛ بهویژه در
مورد مسائل مالی، برای اینکه ممکن است احساس نارضایتی کنید.
۸) درستکار باشید: یک فرد درستکار همیشه برای اصول اخلاقی ارزش بیشتری نسبت به
لذات و سودهای شخصی قائل است. کارمندان، همکاران و دیگران برای افراد درستکار ارزش
بسیار زیادی قائل هستند. روی حرف خود بایستید و کاری را که فکر میکنید درست است،
انجام دهید.
۹) با هدفتان روبهرو شوید: افراد موفق از رؤسای شرکتها گرفته تا ورزشکاران همه و
همه دارای یک عادت ویژه هستند؛ هدفمندی و تلاش برای رسیدن به مقصود. بدون داشتن
هدف و نقشه مناسب برای رسیدن به آن زندگی شما عادی شده و شادی و موفقیت ناچیزی را
میتوانید بهدست آورید. برای خود اهداف روزانه، هفتگی و ماهیانه تعیین کنید، سپس
راه مناسب برای هریک را طرحریزی کنید و تمام تلاش خود را برای رسیدن به آن بهکار
بندید.
۱۰) عادات بد خود را ترک کنید: هریک از ما بهطور متفاوت دارای عادات بدی هستیم.
دیر یا زود پیآمدهای منفی آن متوجه ما خواهد شد. با خودتان عهد ببندید که رفتار
بد خود را کاهش داده و یا بهطور کلی از میان ببرید. مثلاً یکی از عادات بد تأخیر
داشتن است. به دوستان و خانواده خود بگوئید که میخواهید چنین عادتی را برای همیشه
از زندگی خود بیرون کنید.
۱۱) با روحیهای جوان و شاداب فعالیتهایتان را پی بگیرید: به خاطر داشته باشید که
سن شما به آن اندازهای است که خودتان میخواهید. یک شیوه شاداب و جوانپسند را در
زندگی پیش بگیرید تا بدن و ذهن شما همواره به تحرک واداشته شوند.
۱۲) از موقعیتهای خود استفاده کنید: فرصتهای بیشماری در زندگی هر فردی وجود
دارد، اما سود بردن از آنها کار سادهای نبوده و دارای ریسک بالایی است. اما باید
توجه داشته باشید که هیچ کار بزرگی بیخطر نیست؛ چه این موقعیت را داشته باشید که
برای خودتان شغلی راه بیندازید، چه با کسی که به هیچ وجه در سطح شما نیست قرار
ملاقات بگذارید، به خودتان مطمئن باشید و تا تنور داغ است نان را بچسبانید.
۱۳) تمرین بردباری کنید: صبر و پافشاری شما را به سمت کامیابی و موفقیت رهنمون میسازند،
بیشتر انسانهای بزرگ بیشتر از اینکه موفق شده باشند، در زندگی خود با شکست مواجه
میشدند. زمانی که بیحوصله میشوید باید یاد بگیرید که خونسردی خود را حفظ کرده و
آرام باشید.
۱۴) علائق خود را متنوع سازید: یک سرگرمی جدید برای خودتان پیدا کنید تا افقهای
جدید را بر روی خود باز کنید. با یادگیری ورزشها و مهارتهای جدید خود را به چالش
وادار کنید. یکی از کارهایی که میتوانید در این خصوص انجام دهید، یادگیری یک زبان
جدید است. زمانی که این کار با موفقیت انجام شد، به عنوان پاداش، سفر تفریحی به
کشوری که زبان آن را یاد گرفتهاید را به خودتان هدیه دهید تا پیشرفت خود را محک
بزنید
ده اشتباهی که معمولا
والدین در قبال تربیت فرزند انجام می دهند:
۱) لوس کردن فرزند: همه والدین فرزندان خود را دوست دارند و تمام آنچه دارند و ندارند
را برای فرزند خود طالب هستند، که به هر حال هزینه بر است. پدر و مادر های زیادی
هستند که با این محبت افراطی باعث لوس شدن فرزند شده و تازه بچه ها با داشتن این
همه چیز خوشحال به نظر نمی رسند. این باعث می شود که بچه ها هرگز راضی به نظر
نرسند و مرتبا تقاضای بیشتری کنند .
۲) تربیت نامناسب: زمانی که شما اینقدر تنبلی به خرج می دهید که فرزندان خود را به
طور صحیح تربیت کنید ، در نتیجه این وظیفه خطیر را به عهده اطرافیان فرزندتان قرار
می دهید. هرگز به فرزند خود اجازه ندهید که در خانه طوری رفتار کند که انگار به
سیاره شیطنت و بازیگوشی پا گذاشته است.زیرا همین رفتار را در خانه دیگر هم خواهد
داشت و این اصلا خوشایند نیست .در حالیکه باید در خانه دیگران مو دب تر و بهتر از
منزل باشند.اگر شما نتوانید آنها را به طور صحیح تربیت کنید دیگران اقدام می کنند.
۳) عدم مشارکت در مدرسه فرزندان: بعد از خانه ، مدرسه محلی است که بچه ها در آن
بیشترین ساعت را حضور دارند و بنابر این معلمان و همسن و سالان نقش مهمی در زندگی
آنها دارند. بنابراین تعجب انگیز است که شما رغبت به این محل ندارید و سعی می کنید
از مدرسه فرزندتان فاصله بگیرید و خود را درگیر مسائل مربوط به آنها نکنید.مهم
نیست که کدامیک از – پدر یا مادر- در مدرسه حضور داشته باشند، مهم حضور یکی از شما
است. شما حتی باید از طریق ایمیل با معلم فرزندتان د رتماس باشید. این نشان دهنده
حساسیت شما بر روی تربیت و رشد فرزندتان است و معلم را ملزم به دقت و هوشیاری
بیشتری نسبت به تربیت فرزندتان می کند.
۴) عدم اعتدال در تشویق فرزندان: زمانیکه فرزند خود را تشویق می کنیم ، باعث
افزایش عزت نفس آنها می شویم ، اما باید مراقب بود که در این مورد حد اعتدال را
رعایت کنیم. اجازه بدهید که تشویق در وقت مناسب و تنها زمانی که کار فرزندتان
واقعا لایق تشویق است این کار انجام شود. اگر به طور غلوناکی آنها را به خاطر کار
معمولی که انجام داده اند تشویق و قدردانی کنید باعث می شود که آنها نسبت به ارزش
واقعی دست آورد خود دچار انحراف فکری شوند .
۵) عدم اعطای مسئولیت به فرزندان : فرزند شما نباید به خاطر انجام کارهای عادی و
روتین چیزی دریافت کنند. چون آنها عضوی از خانه هستند ، نه مهمان حاضر در هتل.
هرکس که در خانه زندگی می کند موظف به انجام امور مربوط به خانه است، از شستن
ظرفها گرفته تا گردگیری و ......
دادن پول اضافی روش فوق العاده ای برای تشویق است اما در عوض انجام کارهای فوق
العاده نه کارهایی که وظیفه روتین هر عضو خانواده است.بچه باید بخشی از مسئولیت
زندگی مشترک با خانواده را به دوش بگیرند. آنها برده شما نیستند اما مطمئنا در
تعطیلات و مرخصی دائم هم به سر نمی برند.
۶) عدم رفتار صحیح با همسر: هر طور که با همسر خود رفتار کنید، به عنوان الگو برای
آینده آنها خواهید بود. یعنی آنها نیز دقیقا همین طور به همسر خود رفتار خواهند
کرد. اگر به صورت غیر صحیح با همسر خود رفتار کنید و مرتبا در حال مشاجره باشید
آنها نیز به همین سبک رفتار می کنند. بچه ها بیشتر از آنچه شما به عنوان نصحیت به
آنها گوشزد می کنید ، از رفتار شما پیروی می کنند. اگر با همسر خود به احترام و
توام با عشق رفتار کنید، ارزش خانواده را به فرزند خود نشان میدهید و بعلاوه آنها
از داشتن یک پناهگاه امن در این دنیای وحشی بیشتر احساس امنیت خواهند کرد.
۷) داشتن توقعات غیر واقعی از فرزند: اگر با بچه ها سرو کله می زنید از آنهان
انتظارات معقول و منطقی داشته باشید، به خصوص بچه های کوچک. اگر برای شام جایی
دعوت هستید و از کودک دو ساله خود انتظار دارید که درست مانند یک شاهزاده کوچک
رفتار کند سخت در اشتباهید. اگر د رخیال و رویای خود انتظار دارید که فرزندتان یک
ستاره ورزشی و یا علمی شود ، در حالیکه او تنها مایل به نوازندگی پیانو است ، لازم
است راجع به توقع خود تجدید نظر کنید. انتظار شما از آنها باید شادی آنها باشد.
۸) عدم آموزش فرزندان برای دفاع از خود و خواسته هایشان: خیلی از والدین تمام نیاز
فرزندان را برآورده می کنند و به این ترتیب ارزش کار سخت وعدم وابستگی را در فرزند
از بین می برند. به این ترتیب نسلی از آدم های بی بو و خاصیت و به اصطلاح پهلوان
پنبه ظهور خواهد کرد. بچه های امروزه انتظار دارند که همه کارها برایشان انجام
شود. اینکه آن ها را محکم و پر طاقت تربیت کنید و از آنها بخواهید که اموراتشان را
خود انجام دهند دلیل عدم دوست داشتن آنها نیست . بلکه نشانه عشق واقعی است.
۹) تحمیل کردن گرایش وتفکر خود به فرزندان: اجازه دهید که بچه ها بچگی کنند.
والدین نباید تمایلات و گرایش و نقطه نظر های خود را به فرزندشان تحمیل کنند .
اینکه فرزند خود را از اشتیاقات خود آگاه کنید خوب است اما آنها را تحمیل نکنید.
اجازه دهید همان طور که هستند رشد کنند . بدون تحمیل عقاید وخواسته های شما.
۱۰) عدم وفای به قول و عهد: اگر فرزندتان را به خاطر نقاشی روی دیوار تهدید به
تنبیه کردن می کنید ، حتما این کار را انجام دهید. متاسفانه پیروی از قول هایی که
به فرزند تان می دهید زندگی را کمی سخت می کند اما افزایش اعتماد به گفته شما چیزی
مهم تر است. اگر شما به گفته های خود عمل نکنید ، بچه ها به این نتیجه می رسند که
بین قول و عمل شما تناسبی نیست و در نتیجه به شما اعتماد نخواهند کرد
�ر نظر بگیرید. لیستی از نقاط قوت او در ذهن داشته باشید
و در فرصتهای مناسب آنها را بیان کنید.
۱۰. والدینی که با بچهها سازگار و یاری دهنده آنان باشند؛ باید بپذیریم که
ما همیشه با فرزند خود سازگار نبودهایم، اما دائماً سعی می کنیم همراه و هم رأی
آنان باشیم. گرچه عدم توافق و سازگاریهای موقتی ما شخصیت فرزندمان را
ویران نمی کند، اما فرزندان نیاز دارند که بدانند آیا عشق شما و نیز محدودیتهایی
که برایشان ایجاد کردهاید دائمی هستند؟ زیرا ایمنی و سلامت در کنار محدودیتها
و مرزها به وجود می آید. آیا فرزندان نیاز به یاری و سازگاری بیشتر شما
دارند یا خیر؟
چگونه خود را ارزیابی می کنید؟ به هر حال امیدواریم نکات ذکرشده را در
تربیت فرزندان دلبندتان رعایت کنید و با بررسی رفتار خود در جایگاه والدین،
بهترین شیوه را در برخورد با آنان در پیش بگیرید
توبیخ (نه توهین) نمایید و به خود و همسرتان احترام بگذارید. شما پیش از پیدایش متخصصان فن، از عهده تربیت کودکتان برمیآمدید، بدون تردید در آینده نیز موفق خواهید بود
از لحظات با هم بودن
استفاده کنید
عزت نفس کودکان شدیدا تحت تاثیر کیفیت اوقاتی است که با آن ها می گذرانید نه مقدار
زمانی که می گذرانید. زندگی پرمشغله سبب شده بسیاری از پدر و مادرها به جای توجه
به فرزندان شان تنها به این فکر کنند که کار بعدی که باید بکنند چیست. اگر کودکان
اوقات باکیفیتی را در طول روز با والدین خود نگذرانند ممکن است سوء رفتار از خود
نشان دهند چون احساس می کنند توجه منفی والدین به آن ها بهتر از بی توجهی است.
● کو گوش شنوا کو؟!
عمل بلندتر از حرف سخن می گوید. آمارها نشان می دهد که کودکان در روز بیش از دو
هزار درخواست دریافت می کنند که باید اجابت کنند. نتیجتا بسیاری از آن ها دیگر گوش
شنوایی برای حرف های والدین خود ندارند.
روش هایی برای احساس اقتدار و توانایی به کودکان ارائه دهید اگر والدین چنین کاری
نکنند کودکان خود راه های نامناسبی برای احساس اقتدار خواهند یافت. بعضی روش ها
برای این که فرزندان احساس اقتدار و توانایی کنند عبارت اند از: نظرخواهی ازآن ها،
دادن حق انتخاب، کمک کردن در امور خانه ( حتی در صورتی که خودتان با دردسر کم تری
می توانید کارها را انجام دهید) از پیامدهای طبیعی استفاده کنید.
بسیاری از اوقات وقتی والدین در موضوعی راسا مداخله می کنند فرصت های یادگیری را
از فرزندان خود می دزدند. به جای عیبجویی و یادآوری های پی درپی اجازه دهید
پیامدهای طبیعی رفتار بچه ها با آن ها سخن بگوید.
● از پیامدهای منطقی استفاده کنید
اغلب ممکن است پیامدهای طبیعی رفتارها خیلی سخت و شدید باشد یا از نظر زمانی این
قدر دیر اتفاق بیفتد که از نظر تربیتی قابل استفاده نباشد. وقتی موضوع به این شکل
است استفاده از پیامدهای منطقی موثر است. این نکته حائز اهمیت است که حتما
پیامدهای منطقی منطقا با رفتاری که بچه انجام داده مرتبط باشد تنها در این صورت
پیامد منطقی می تواند از نظر تربیتی کارساز باشد. برای مثال اگر فرزندتان فراموش
کرده فیلمی که از ویدیو کلوپ امانت گرفته برگرداند و یک هفته تمام نوار ویدیو روی
زمان افتاده برنگردان نوار تنها خشم و رنجش در فرزند ایجاد می کند به جای آن نوار
را به کلوپ برگردانید و هزینه کرایه فیلم را از پول تو جیبی او کم کنید. در این
برخورد بچه می تواند منطق نظم را بفهمد.
● از درگیری بپرهیزید
اگر فرزندتان در پی قشقرق راه انداختن است تا میزان صبر و شکیبایی شما را آزمایش
کند یا بی ادبانه صحبت می کند والدین باید اتاق را ترک کنند و بگویند هر وقت
خواستی دوباره مودب باشی برگرد تا صحبت کنیم. صحنه را با عصبانیت یا در حالی که
شکست خورده به نظرمی رسید ترک نکنید.
● کار انجام شده را از شخص انجام دهنده متمایز کنید
هرگز به کودکان نگویید تو بد هستی. به جای این به کودکان کمک کنید تا متوجه شوند
چه کاری از کارهای شان نادرست یا غیرقابل قبول بوده است. رفتارهای بچه ها ممکن است
نادرست باشند مهم نیست چه کاری می کنند اما کودکان همچنان نیاز دارند که دوست
داشته شوند.
● ثبات رأی داشته باشید، تا آخر سر حرف خود باشید
بچه ها نیاز به پیام های قاطع و صریح دارند. البته این هم مهم است که به همین
اندازه بر ماندن سر حرف خودتان مصر باشید. مثلا اگر کودکی می داند که بعد از ساعت
هشت دیگر آب نبات به او داده نمی شود مهم نیست چه قدر اخم و گریه و جنجال یا خواهش
می کند به هیچ وجه نباید بعد از ساعت هشت آب نبات داده شود.
اغلب والدین به دنبال راه حل های مصلحت آمیز هستند. این کار باعث تربیت بچه هایی
می شود که احساس مغلوب بودن دارند. فراموش نکنید که می خواهید کودکان تان در
بزرگسالی چگونه اشخاصی باشند و در تربیت کودک متفکرانه تر برخورد کنید.
● هم زمان مهربان و قاطع باشید
والدین اغلب وقتی فرزندان شان درست رفتار نمی کنند یا به حرف شان گوش نمی کنند
آزرده می شوند و شکیبایی خود را از کف می دهند. این حالت به آسانی به عصبانیت می
انجامد. به عنوان والدین بسیار مهم است که حتما تا حد ممکن آرام بمانید. قاطع بودن
نیاز به فریاد کشیدن ندارد
جهان هستی و خلقت بر زوجیت
استوار شده است، زوجیت قانون حیات و بقاست. در میان انسان ها حساس ترین انتخاب در
طول زندگی انتخاب همسر است که براساس آن نهاد خانواده شکل می گیرد.
والاترین هدف و کارکرد خانواده تکمیل هویت و تامین آرامش همسران است.
در سایه آرامش، انسان ها به رشد و بالندگی مناسب دست می یابند و خلاقیت های خود را
بروز می دهند.
مهر و محبت، صمیمیت و وفاداری از مهم ترین عوامل پایندگی و تقویت نهاد خانواده
است، همچنان که کانون خانواده یکی از اصلی ترین تکالیف هر یک از همسران محسوب می
شود. شایسته است همسران با شناخت کامل تفاوت های یکدیگر و یادگیری روش های ابراز
محبت و دستیابی به تفاهم، سعادت خود و خانواده را بیمه نمایند و از کوتاه ترین
لحظه های با هم بودن بیشترین بهره ها را ببرند.
«گفتن کلمه دوستت دارم را هیچ گاه برای همسرتان فراموش نکنید.»
همسرداری مهارتی است که زن و شوهر (زوجین) با شناخت توانمندی ها، تفاوت ها و
حساسیت های یکدیگر بتوانند به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی و جنسی طرف مقابل پاسخ
دهند، به طوری که هر دو احساس رضایت خاطر نموده و به آرامش نسبی دست یابند.
● تفاوت های روان شناختی زنان و مردان در زندگی مشترک:
- میزان اعتماد به نفس زنان با احساس اطمینان آنان از «دوست داشته شدن» رابطه
مستقیمی دارد در حالی که مردان زمانی از اعتماد به نفس کافی برخوردارند که بتوانند
درخواست های همسران خود را برآورده کنند.
- زنان دوست دارند برای حل شدن یک موضوع درباره آن صحبت کنند (حتی اگر وقت زیادی
صرف کنند); در حالی که مردان این عمل زنان را پرحرفی تلقی می کنند.
- زنان دوست دارند که شوهرانشان محبت خود را ابراز کنند و به آنها بگویند که چقدر
دوستشان دارند، اما مردان فکر می کنند که همسرانشان باید بدانند که «من فقط او را
دوست دارم، نیازی به گفتن نیست.»
- وقتی مردان از زنان خود حمایت می کنند، آنان را در حل مشکلاتشان توانمند تر می
سازند و به زندگی امیدوارتر و علاقمند تر می کنند.
- زنان فرمان بردن را دوست دارند ولی معتقدند که فرمان بردن باید عاشقانه باشد در
این صورت حاضر به هرگونه ایثار و فداکاری خواهند بود.
- هنگامی که مردان دیر می کنند، زنان با سوال های «چرا دیر کردی؟ کجا بودی؟ و...»
در حقیقت دلواپسی خود را توام با عشق و علاقه به همسر خود ابراز می کنند، اما
شوهران فکر می کنند که همسرانشان می خواهند آنها را زیر سوال ببرند و افراد بی
مسوولیت و غیرمطمئنی جلوه دهند.
- وقتی شوهران فکر می کنند که برای زندگی و همسرشان مفید هستند، احساس ارزشمندی و
توانمندی می نمایند ولی زنان زمانی این احساس را دارند که فکر کنند برای همسرانشان
عزیز هستند.
- مردان پس از گوش کردن به صحبت های همسر خود بلا فاصله می خواهند مشکل را حل کنند
بنابراین به راهنمایی آنان می پردازند، در صورتی که شاید زنان فقط می خواستند
احساساتشان را بیان کنند.
- زنان میزان ارزشمندی وعلا قه شوهرانشان را به خود با میزان برآورده شدن خواسته
هایشان محک می زنند. مردان یا باید سعی کنند خواسته های منطقی آنان را برآورده
کنند یا آنان را با دلا یل صحیح متقاعد سازند.
«با همسرانتان با تفاهم برخورد کنید و تفاهم در قلب، تفاهم در کلا م و تفاهم در
عمل داشته باشید.»
● حضرت مسیح (ع)
کلیدهای برقراری ارتباط صحیح با خویشان همسر:
۱) به خانواده همسرمان نیز به اندازه خانواده خود احترام بگذاریم.
۲) با خانواده همسر خود همان گونه رفتار کنیم که با خانواده خود رفتار می نماییم.
۳) به هیچ یک از خانواده ها اجازه دخالت در زندگی خود را ندهیم. در صورتی که
خانواده ها قصد راهنمایی داشته باشند فقط از تجربه های آنان استفاده کنیم و تصمیم
نهایی را با مشورت همسر خود اتخاذ نماییم.
۴) در صورت بروز اختلا ف، از در میان گذاشتن موضوع با نزدیک ترین خویشاوندان نیز
پرهیز کنیم زیرا این کار موجب گسترش دامنه اختلا ف می شود.
۵) در حضور خویشان به همسر خود بیشتر توجه کنیم و او را در گفت وگوها شرکت دهیم.
۶) از چشم و هم چشمی و حسادت بپرهیزیم.
۷) به آداب و رسوم خانواده همسرمان احترام بگذاریم، چنانچه برخی از آنها را صحیح
نمی دانیم هرگز آنان را به خاطر پایبندی به آداب و رسوم خود استهزا نکنیم.
۸) لا زم است همسران گاهی به تنهایی به دیدار خانواده خود بروند. (این کار موجب
ارضای محبت مادر و فرزندی می شود.)
● آشنایی با برخی از مهارت های همسرداری:
۱) شاد باشیم; همیشه شادبودن ارزشمند است، پس سعی کنیم خود را خوشحال و سرحال نشان
دهیم تا خستگی را از تن شریک زندگی خود دور کنیم.
۲) صبور باشیم; اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمی دانیم بهتر است با حوصله و تامل
و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم.
۳) منطقی رفتار کنیم; مسائل را درست و منطقی بررسی کنیم و به جای منافع شخصی مصالح
زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بی طرفانه قضاوت کنیم.
۴) کم توقع باشیم; از همسرمان آن قدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات
پاسخ بدهد.
۵) مثبت نگر باشیم; با به یاد آوردن لحظات شیرین زندگی بدبینی را از خود دور کنیم.
۶) خوش بین باشیم; داشتن نگاه خوش بینانه به زندگی و اطرافیان باعث ایجاد آرامش و
بذل محبت و عاطفه می شود.
۷) یک دل باشیم; درک متقابل موجب ایجاد تفاهم می شود و یک دلی به وجود می آورد.
۸) شنونده خوبی باشیم; هنگامی که همسرمان با ما صحبت می کند حتی الا مکان به چشمان
او نگاه کنیم و یا با اشاره و سر تکان دادن نشان دهیم که به حرف های او توجه
داریم.
۹) مشوق همسر خود باشیم; بر رفتارها و صحبت های همسرمان ارزش قائل شویم و با
یادآوری موقعیت های موفق گذشته او را تشویق کنیم تا آینده بهتری داشته باشد.
۱۰) به پیشرفت یکدیگر اهمیت دهیم; آن قدر صمیمی باشیم که پیشرفت و ترقی همسرمان
یکی از آرزوهای ما باشد در حقیقت اولین کسی که از پیشرفت سود می برد ما هستیم.
۱۱) به شخصیت همسرمان احترام بگذاریم، حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان ...
حفظ کنیم.
۱۲ ارتباط کلا می و عاطفی خود را حفظ کنیم، صحبت کردن بهترین راه آگاهی از افکار و
احساسات همسر می باشد.
۱۳) با یکدیگر مهربان باشیم و همسرمان را جزئی از وجود خودمان بدانیم. با مهربانی
می توانیم مالک قلبهای یکدیگر باشیم.
۱۴) محبت پذیر و قهرگریز باشیم; با منش توام با مهربانی و دوری از قهر و کینه صفت
همسران فداکار است.
۱۵) راستگو باشیم، صداقت و راستی از بهترین سرمایه های زندگی مشترک است.
۱۶) محیط خانواده را با صفا کنیم تا همسرمان در آن احساس رضایت خاطر کند و از
امنیت روانی برخوردار باشد.
۱۷) به ارزش های دینی، اخلا قی و خانوادگی پایبند باشیم.
۱۸) به نیازهای همسر توجه کنیم و بهداشت روانی همسر را تامین کنیم.
۱۹) با یکدیگر مشورت کنیم، با مشورت کردن راه رسیدن به زندگی سالم کوتاه تر می
شود.
۲۰) قدرشناس باشیم، برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمه های خاصی نیازمند نیستیم.
۲۱) احساس مسوولیت داشته باشیم.
۲۲) برنامه ریزی کنیم، در حقیقت برنامه ریزی به زندگی خانوادگی نظم و سامان می
دهد.
۲۳) خود را به جای همسرمان بگذاریم.
۲۴) میانه رو و متعادل باشیم، حضرت علی(ع): «خیرالا مور اوسطها» پس اگر در تمام
امور زندگی اعتدال را رعایت کنیم کمتر دچار مشکل می شویم.
۲۵) با جملا ت زیبا از همسر خود دلجویی کنیم.
۲۶) روابط زناشویی را بسیار مهم بدانیم.
۲۷) به همسر خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو تمام سختی های زندگی مان را می
پذیرم و ...
۲۸) با متانت و صداقت قبول کنیم که در بعضی از کارها همسرمان شایسته تر است.
۲۹) برای پیشنهاد همسرمان احترام قائل شویم و خودمان را عقل کل ندانیم.
۳۰) فرمان ندهیم، نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم و متوجه باشیم که خانه کانون
عشق و محبت است نه محل یکه تازی و خشونت.
۳۱ ) تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنیم و به جای آن انرژی خود را صرف
توجه به همسر و خانواده نماییم.
۳۲) از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم.
۳۳) روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم.
۳۴ ) مقابله به مثل نکنیم، از رفتارهای تلا فی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای
مقابله به مثل رفتار مناسب را به او یادآوری کنیم.
«اگر از همسرت نفرت داری اول خودت را اصلاح کن