آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

به خداوند چقدر اعتماد داریم

 در سالی که قحطی بیداد کرده بود و مردم همه زانوی غم به بغل گرفته بودند
مرد عارفی از کوچه ای می گذشت غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است.
به او گفت:
چه طور در چنین وضعی می خندی و شادی می کنی؟
جواب داد که:
من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا میدهد
پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟

آن مرد که از عرفای بزرگ ایران بود، می گوید:
از خودم شرم کردم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد
و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم…!

مراتب ایمان

روزی چهار مرد و یک زن کاتولیک در باری ، مشغول نوشیدن قهوه بودند.
یکی از مردها گفت : من پسری دارم که کشیش است. هرجا که میرود مردم او را "پدر" خطاب میکنند.

مرد دوم گفت : من هم پسری دارم که اسقف است و وقتی جایی میرود مردم به او میگویند " سرورم"!

مرد سوم گفت " پسر من کاردینال است و وقتی وارد جایی میشود مردم او را "عالیجناب" صدا میکنند.

مرد چهارم گفت : پسر من پاپ است و وقتی جایی میرود او را "قدیس بزرگ" خطاب میکنند!

زن حاضر در جمع نگاهی به مردان کرد و گفت : من یک دختر دارم. 178 سانت قدش است
بسیار خوش هیکل ، دور کمرش 61، دور باسنش 92 سانت ، با موهای بلوند و چشمهای روشن.
وقتی وارد جایی میشود همه میگویند : " خدای من ! "

انواع حسادت؛ از حسادت به دانش تا حسادت به پرخوری دیگران

حسادت بردن انواعی دارد که در حوزه های مختلف بروز می کند؛ بعضی از این نوع حسادت از لحاظ تاثیراتی که دارند می توانند خطرناک باشند و برخی فقط خود حسود را می سوزانند.

حسد به دانش
کسانی که در محیط تحصیلی و رشته علم و دانش قدم می زنند بر برتری علمی دیگران حسد می برند ومی کوشند که چهره علمی آنها را از بین ببرند. یا اگر محصلی را دیدند که با جدیت مشغول تحصیل است آینده درخشانی دارد برای او ایجاد موانع می کند وسیل تفریح وعیش را برای او فراهم می کنند و او را از تحصیل باز می دارند.

بیمارستانی جراح فاضل و دانشمندی داشت که پی در پی عمل جراحی می کرد ودانشمندتر می گردید وی را ترقی دادند و مقامی بالاتر بردند تا در بیمارستان نماند.زیرا اگر در آنجا می ماند تخصصش در جراحی افزوده می گشت ومقام شامخی را بدست می آورد.

حسد به مسائل جزیینالایق ترین مردم حسودانی هستند که بر چیزهای جزیی و بی ارزش حسد می ورزند. اگر کسی بسیار بخوابد بر او حسادت می کنند.اگر کسی بیشتر از آنان غذا بخورد به او حسادت می کنند. اگر کسی فربه باشد بر او حسادت می کنند.اگر قدش بلند باشد براو حسادت می کنند و حسد خود را به صورت انتقاد یا متلک یا فحش و بدگویی جلوه می دهند و گاه به صورت نصیحت و خیرخواهی رشک خود را آشکار می کند.

گاهی کار به جایی می رسد دسته ای از مردم هنگامی که می خواهند به کسی اظهار علاقه کنند به او می گویند: چرا لاغر شده ای؟ چرا کم غذا می خوری؟ شما کم خواب هستید؟ گویا وظیفه اینان جاسوسی خواب و خوراک و چاقی و پوشاک دیگران است.اغلب این افراد ناسالم وضعیف المزاج می باشند.بنابراین راز حسد این افراد آشکار خواهد شد.

حسد به نزدیکانرشک دختران بردختران عمو ودایی وعمه و خاله بسیار است و همچنین رشک پسرعمو ها وپسر دایی ها وپسرخاله ها وعمه ها فراوان می باشد. بلکه رشک خواهر بر خواهر وبرادر بر برادر کم نیست. حتی بعید نیست دور نیست که مادری بر دخترش حسد ورزد.بارها شده است که خاندانی بزرگ در اثر حسد افراد آنها بر هم نابود شده و از بین رفته است.زیرا هر یک از افراد آن تیشه ای از حسد بر دست گرفته به ریشه دیگری می زنند و در نتیجه ریشه خود را قطع می کنند لذا همگی نابود می شوند.

حسد به بیگانگانحسودانی هستند که تنها بر بیگانه حسد می برند و با خودی خود کاری ندارند. اینان شاید در تعریفی بهترین حسودانند و راه سعادت برای آنها بازتر است.چون این صفت پلید در آنها ریشه ندوانیده واز بن کندن آن آسان است.دوستان و خویشان از این دسته حسودان بدی نمی بینند.اینها با خودی کاری ندارند.هم کیشان آنها از دست آنها در آسایشند وهم شهریانشان را نمی آزارند.با هم میهنان خود دشمنی نمی کنند.بلکه تمام بدی و دشمنی آنها با بیگانگان است.

شاید بعضی این صفت را فضیلت پندارند. این دسته بیشتر از افرادی تشکیل می شوند که تربیت عالی ندارند و دارای تعصب خانوادگی یا منطقه ای ومانند آن می باشند.اینان هر چند خودشان از حسدشان زیان می برند ولی بر کسانشان سودمند هستند.حتی برعکس این حسد هم وجود دارد که بر خویشان خود رشک می ورزند که این دسته از افراد پست ترین و پلیدترین افراد بشر هستند.
حسد به محبوبیتحسودی که بر فضیلت و کمال رشک می برد وبا او از در دشمنی در می آید نه از جهت فضیلت و کمال اوست بلکه از جهت محبوبیتی است که در اثر فضیلت پیدا کرده است.حسود از این محبوبیت ناراحت است.مثل برادران حضرت یوسف که او را به بیابان بردند و در چاهی افکندند.نمونه بارزی از حسد به محبوبیت دیگری است.

هفت نصیحت مولانا

گشاده دست باش،جاری باش،کمک کن(مثل رود)
با شفقت و مهربان باش(مثل خورشید)
اگر کسی اشتباه کرد آن را بپوشان(مثل شب)
وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ)
متواضع باش و کبر نداشته باش(مثل خاک)
بخشش و عفو داشته باش(مثل دریا)
اگر می خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه)

یه روز یه ترکـــه

یه روز یه ترکـــه میره جبهه ، بعد از یه مدت فرمانده میشه
یه روز بهش می گن داداشت شهید شده افتاده سمت عراقی ها اجازه بده بریم بیاریمش
جواب میده کدوم داداشم؟! اینجا همه داداش من هستن
اون ترکـــه تا زنده بود جنگید و به داداش های شهیدش ملحق شد
اون ترکـــه کسی نبود جز مهدی باکری

- - - - - - - - - - - - - - -

یه روز یه ترکـــه اولین عمل جراحی قلب و کلیه رو تو ایران می کنه
بعد مجله وارلیق رو منتشر می کنه, جایزه بهترین پزشکم دریافت می کنه
اون شخص کسی نیست جز پروفسور جواد هییت

- - - - - - - - - - - - - - -

یه روز یه ترکه که لهجه خیلی غلیط ترکی هم داشته سپر حرارتی ماه نشین آپولو ۱۱ رو طراحی میکنه تا نخستین انسانهایی که پا بر ماه گذاشتند در بازگشت به جو زمین خاکستر نشن . البته ماه نشینهای بعدی هم از این سپر استفاده کردند 
اون ترکه همون دکتراعتمادی دانشمند برجسته ایرانی در ناسا بوده
 

یه روز یه ترکـــه میره جبهه

یه روز یه ترکـــه میره جبهه ، بعد از یه مدت فرمانده میشه
یه روز بهش می گن داداشت شهید شده افتاده سمت عراقی ها اجازه بده بریم بیاریمش
جواب میده کدوم داداشم؟! اینجا همه داداش من هستن
اون ترکـــه تا زنده بود جنگید و به داداش های شهیدش ملحق شد
اون ترکـــه کسی نبود جز مهدی باکر

تا حالا دیدی رو پیکان 48 چادر بکشن؟!

یه روز یه دختر با حجاب می ره دانشگاه

یکی از دوستای بی حجابش می خواد مسخرش کنه
می گه تازه گی ها دیوانه ها خودشون رو جلد می کنند ...

همه می خندند دخترباحجاب در جوابش می گه

تا حالا دیدی رو پیکان 48 چادر بکشن؟!

اسمتو بنویس ببین چه جمله ای میشه ؟

A: نعمت خدا
B: عشقِ همه
C: معصوم
D: با استعداد
E: خوب اما شکننده
F: احساسی برای دیگران
G: منطقی
H: آرام
I: مودب
J: لذت بردنی از زندگی
K: قابل عاشق شدن
L: با مزه
M: عالی
N: مغرور
O: ورزشکار
P: خنده رو
Q: باحال
R: غیرقابل پیش بینی
s; با احساس
T: خالص و حقیقی
U: سودمند و باهوش
V: عصبانی
W: بیخیال
X: نابغه
Y: لذت بردنی
Z: خوش مشرب