آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

بعضی از آدم‌ها

بعضی از آدم‌ها خط خوردگی دارند
.و بعضی از آدم‌ها غلطِ چاپی دارند
!بعضی از آدم‌ها زیادی غلط دارند و بعضی غلط های زیادی
از روی بعضی از آدم‌ها باید مشق نوشت
و از روی بعضی آدم‌ها باید جریمه نوشت
.و با بعضی از آدم‌ها هیچ وقت تکلیف ما روشن نیست
.بعضی از آدم‌ها را باید چند بار بخوانیم تا معنی ِ آن‌ها را بفهمیم
...و بعضی از آدم‌ها را باید نخوانده دور انداخت

قیصر امین پور

چه انتظاری از من داری ؟

روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید : ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی ؟
ملا در جوابش گفت : بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم
دوستش دوباره پرسید : خب ، چی شد ؟
ملا جواب داد : بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ، چون از مغز خالی بود
به شیراز رفتم : دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا ، ولی من او را هم نخواستم ، چون زیبا نبود
ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همینکه ، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود . ولی با او هم ازدواج نکردم
دوستش کنجاوانه پرسید : چرا ؟
ملا گفت : برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی میگشت ، که من میگشتم

هیچ کس کامل نیست!!!

بانو

واژه "بانو" در اصل برگرفته از واژه پهلوی "ریتا با گیانو" به معنی پرتوی یزدانیست
بانو یک واژه پارسی کهن است. (بان + و = بانو)

بان در نام شهر بانه هنوز به کار می رود. بان یعنی بالا و بانو به معنی کسی است که در بالا جا دارد و این به نشانه گرامی داشتن بانوان است. اما کلمه خانم مغولی است و ریشه پارسی ندارد. خان و خانم و بیگ و بیگم نام های مغولی است. خان و بیگ مذکرند و خانم و بیگم مؤنث هستند.
زن از ریشه "کن" به معنی خانه و صاحب خانه می آید. بانو در اوستایی به معنی فروغ و روشنایی است. پس بانو به معنی چراغ خانه است. کدبانو هم یعنی چراغ خانه (کد = خانه) خود واژه همسر (هم-سر) کاملا گویاست که زن در آیین باستانی ما همپایه مرد است.

وصیت مرد خسیس

روزی مرد خسیسی که تمام عمرش را صرف مال‌اندوزی کرده بود و پول و دارایی زیادی جمع کرده بود، قبل از مرگ به زنش گفت: «من می‌خواهم تمامی اموالم را به آن دنیا ببرم.»
او از زنش قول گرفت که تمامی پول‌هایش را به همراهش در تابوت دفن کند. زن نیز قول داد که چنین کند. چند روز بعد مرد خسیس دار فانی را وداع کرد. وقتی ماموران کفن و دفن مراسم مخصوص را بجا آوردند و می‌خواستند در تابوت را ببندند و آن را در قبر بگذارند، ناگهان همسرش گفت: «صبر کنید. من باید به وصیت شوهر مرحومم عمل کنم. بگذارید من این صندوق را هم در تابوتش بگذارم.»
دوستان آن مرحوم که از کار همسرش متعجب شده بودند به او گفتند: «آیا واقعاً حماقت کردی و به وصیت آن مرحوم عمل کردی؟»
زن گفت: «من نمی‌توانستم بر خلاف قولم عمل کنم. همسرم از من خواسته بود که تمامی دارایی‌اش را در تابوتش بگذارم و من نیز چنین کردم. البته من تمامی دارایی‌هایش را جمع کردم و وجه آن را در حساب بانکی خودم ذخیره کردم. در مقابل چکی به همان مبلغ در وجه شوهرم نوشتم و آن را در تابوتش گذاشتم تا اگر توانست آن را وصول کرده و تمامی مبلغ آن را خرج کند!»

اسارت

ماندن به پای کسی که دوستش داری..
قشـــــنگ ترین اسارت زندگی است!!!

شما و میزان ایمانتان

30هزار دینار طلا، رقمی بود که یزید به هر نفر از خواص کوفه داد و دینشان را خرید!


هر دینار 4.5 گرم طلا (هر گرم طلا 88 هزار تومان) دارد، پس به حساب امروز پولی نزدیک به 12 میلیارد تومان!


سؤال: اگر امروز به ما چنین پیشنهادی می شد چه می کردیم؟


و حالا این شما و میزان ایمانتان...



حقیقت درون انسانها

ﺍﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ : به ﻨﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؟ ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ. ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ. ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ : ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ …!
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ . ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻟﻮﮐﺲ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ، ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﯾﺨﺖ . ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺁﺑﯽ ﮔﻮﺍﺭﺍ، ﺷﻤﺎ ﮐﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟
ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﺭﺍ ! ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ: ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ؟ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖِ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ، ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ.
افسوس که حقیقت درون انسانها دیر آشکار می شود.

نام قدیم خیابان های تهران

نام قدیم خیابان ها، بزرگراه ها، میدان ها و پارک های تهران:
نام قدیم، نام جدید میان پرانتز:
خیابان ها
آپادانا (خرمشهر)
آتاتورک (آیت اله کاشانی)
آناتول فرانس (قدس)
آجودانیه (سباری)
آریامهر (فاطمی)
آریانا (مالک اشتر)
آیزنهاور (آزادی)
احتشامیه (راستوان)
اختیاریه (دیباجی)
اسدی (واعظی)
اشرف پهلوی (دستغیب)
اقدسیه (موحد دانش)
امیرآباد (کارگر شمالی)
اوستا (استاد قریب)
ایرانمهر (محمدمنتظری)
بزرگراه ۱۰۰ (یادگار امام)
بزرگراه ایوبی (شیخ فضل الله نوری)
بزرگراه پارک وی (دکتر چمران)
بزرگراه داریوش (رسالت)
بزرگراه شاهنشاهی (مدرس)
بزرگراه شهیاد (آیت اله سعیدی)
بزرگراه فرحزاد (جلال آل احمد)
بلوار الیزابت (بلوار کشاورز)
بلوار پهلوی (میرداماد)
بهرامی (سبلان جنوبی)
بوذرجمهری (۱۵ خرداد)
پارک (وزرا) (خالد اسلامبولی)
پیراسته (مقدس اردبیلی)
پهلوی (مصدق) (ولی عصر)
تاج (ستارخان)
تخت جمشید (آیت الله طالقانی)
تخت طاووس (استاد شهید مطهری)
تکش (هویزه)
تهران نو (دماوند)
ثریا (سمیه)
جردن (آفریقا)
جهان کودک (حجت الاسلام حقانی)
چراغ برق (امیرکبیر)
چرچیل (نوفل لوشاتو)
حشمت الدوله (آذربایجان)
حکمت (برادران سلیمانی )
خراسان (خاوران)
خواجه نظام الملک (شهید اجاره دار)
دکتراقبال (اقبال لاهوری)
دولت (کلاهدوز)
رضاشاه کبیر(شورا)
روزولت (دکتر مفتح)
رزم آرا (فداییان اسلام)
زعفرانیه (سرلشکر فلاحی)
زاهدی (سپهبد قرنی)(فیشرآباد)
ژاله (مجاهدین اسلام)
سازمان آب -ایران نوین (دکتر فاطمی)
سپه (امام خمینی)
سلطنت آباد (پاسداران)
سلیم (شهید کشواد)
سیروس (مصطفی خمینی)
سی متری (کارگر)
شاپور (وحدت اسلامی)
شاه (جمهوری)
شاهرخ (کمیل)
شاهرضا (انقلاب)
شاه عباس (قائم مقام)
شهباز (۱۷ شهریور)
شهرآرا (شهید آرش مهر)
شهناز (۱۷ شهریور)
شیر و خورشید (هلال احمر)
صالح (موسیوند)
عباس آباد (شهید بهشتی)
عین الدوله (ایران)
غیاثی (آیت الله سعیدی)
فرانسه (نوفل لوشاتو)
فرح (سهروردی)
فرح آباد (پیروزی)
فرح آبادتهران نو(بلال حبشی)
فرمانیه (لواسانی)
قعله مرغی (برادران حسنی)
قوام السلطنه (سی تیر)
قیطریه (شهید رحمانی)
کاخ (فلسطین)
کوروش کبیر (جاده قدیم شمیران) (دکتر علی شریعتی)
کوشک (تقوی)
گرگان (نامجو)
گیشا (کوی نصر)
لس آنجلس (حجاب)
مجیدیه (استاد حسن بنا)
مهناز (صابونچی)
نادری / شاه آباد (جمهوری اسلامی)
نادر شاه (میرزای شیرازی)
نارمک / وثوق (دکتر آیت)
نظام آباد (آیت الله مدنی)
نواب (نواب صفوی)
نیاوران (شهید باهنر)
وحیدیه(داودی)
ولیعهد (پاتریس لومومبا)
وزرا (خالد اسلامبولی)
ویلا (استاد نجات اللهی)
یوسف آباد(جمال الدین اسدآبادی)
میدان ها
۲۴ اسفند (انقلاب)
۲۵ شهریور (هفت تیر)
۲۸ مرداد (استقلال)
آریاشهر (صادقیه)
ارگ (۱۵ خرداد)
ایران نوین (دکتر فاطمی - جهاد)
باغشاه (حر)
توپخانه (امام خمینی)
ثریا (شهیدنامجو)
ژاله (شهداء)
سپه / توپخانه (امام خمینی)
شهناز / فوزیه (امام حسین)
شهیاد (آزادی)
فرح (رسالت )
فرحناز (شمشیری)
کاخ (فلسطین)
کندی (توحید)
محمدرضا شاه (جمهوری)
ولیعهد (ولیعصر)
فرحبخش (سلماس)
هفت حوض (نبوت)
پارک ها
پارک خرم (پارک ارم)
پارک پهلوی (پارک دانشجو)
پارک جهان کودک (پارک طالقانی)
پارک شاهنشاهی (پارک ملت)
پارک شهباز (پارک هفده شهریور)
پارک فرح (پارک لاله)
پارک کوروش (پارک شریعتی)
پارک ولیعهد (پارک ولیعصر)

لطفاً خودت رو به مردن نزن!!

شب ها زود بخواب. صبح ها زودتر بیدار شو.

نرمش کن. بدو. کم غذا بخور.

زیر بارون راه برو. گلوله برفی درست کن.

هرچندوقت یک بار نقاشی بکش.

در حمام آواز بخوان و کمی آب بازی کن.

سفید بپوش. آب نبات چوبی لیس بزن.

بستنی قیفی بخور . به کوچکتر ها سلام کن.

شعر بخوان . نامه ی کوتاه بنویس.

زیر جمله های خوبی که تو کتاب ها هست خط بکش.

به دوست های قدیمیت تلفن بزن.

شمال برو . شنا کن.

هفت تا سنگ تو آب بنداز و هفت تا آرزو بکن.

خواب ببین . شعر بخوان . بدو . چای بخور و برای دیگران چای دم کن.

جوراب های رنگی بپوش.

مادرت رو بغل کن . مادرت رو ببوس . مادرت رو بو کن.

به پدرت احترام بذار و حرفاش رو گوش کن.

دنبال بازی کن. اگرنشد وسطی بازی کن .

به برگ درخت ها دقت کن به بال پروانه ها دقت کن.

قاصدک ها رو بگیر و فوت کن. خواب ببین.

از خواب های بد بپر و آب بخور.

بسم الله الرحمن الرحیم بگو .

به باغ وحش برو . چرخ و فلک سوار شو . پشمک بخور.

کوه برو . هرجا خسته شدی یک کم دیگه هم ادامه بده.

خواب هات رو تعریف نکن . خواب هات رو بنویس.

یک تسبیح گلی سی و سه دانه ای داشته باش.

بخند. چشم هات رو روی هم بگذار . شعر بخون . سپید بپوش.

شیرینی بخر . با بچه ها توپ بازی کن . برای خودت برنامه بریز.

قبل از خواب موهات رو شانه کن. به سر خودت دستی بکش.
خودت رو دوست داشته باش برای خودت دعا کن!

برای خودت دعا کن که آرام باشی.

وقتی توفان می آید تو همچنان آرام باشی

تا توفان از آرامش تو آرام بگیرد.

برای خودت دعا کن تا صبور باشی؛
آنقدر صبور باشی تا بالاخره ابرهای سیاه آسمون

کنار بروند و خورشید دوباره بتابد.

برای خودت دعا کن تا خورشید را بهتر بشناسی.

بتوانی هم صحبتش باشی و صبح ها برایش نان تازه بگیری.

برای خودت دعا کن که سر سفره ی خورشید بنشینی و چای آسمانی بنوشی.



برای خودت دعا کن تا همه ی شب هایت ماه داشته باشد؛

چون در تاریکی محض راه رفتن خیلی خطرناک است.

ماه چراغ کوچکی است که روشن شده تا جلوی پایت را ببینی.



برای خودت دعا کن تا همیشه جلوی پایت را ببینی؛ آخر راهی را که

باید بروی خیلی طولانی است. خیلی چاله چوله دارد؛ دام های زیادی

در آن پهن شده است و باریکه های خطرناکی دارد؛ پر از گردنه های حیران

و سنگلاخ های برف گیر است.

برای خودت دعا کن تا پاهایت خسته نشوند و بتوانی راه بیایی

چون هر جای راه بایستی مرده ای و مرگی که شکل نفس نکشیدن

به سراغ آدم بیاید، خیلی دردناک است.
هیچ وقت خودت را به مردن نزن.

برای خودت دعا کن که زنده بمانی . زنده ماندن چند راه حل ساده دارد!
برای اینکه زنده بمانی نباید بگذاری که هیچ وقت

بیشتر از چیزی که نیاز داری بخوابی.باید همیشه با خدا در تماس باشی تا به تو بیداری بدهد.
بیداری هایی آمیخته با روشنایی ، صدا ، نور ، حرکت.
تو باید از خداوند شادمانی طلب کنی.همیشه سهمت را بخواه.
و بیشتر از آن چه که به تو شادمانی ارزانی می شود در دنیا شادمانی بیافرین تا دیگران هم سهمشان را بگیرند.

برای اینکه زنده بمانی باید درست نفس بکشی و


نگذاری هیچ چیز ی سینه ات را آلوده کند.
برای اینکه زنده بمانی باید حواست به قلبت باشد.
هرچند وقت یکبار قلبت را به فرشته ها نشان بده و از آنها

بخواه قلبت را معاینه کنند . دریچه هایش را، ورودی ها و خروجی هایش را

و ببینند به اندازه ی کافی ذخیره شادمانی در قلبت داری یا نه!!
اگر ذخیره ی شادمانی هایت دارد تمام می شود باید بروی پشت

پنجره وبه آسمان نگاه کنی . آنقدر منتظر بمان و به آسمان نگاه کن


تا بالاخره خداوند از آنجا رد بشود؛

آن وقت صدایش کن؛

به نام صدایش کن؛


او حتماً برمی گردد و به تو نگاه می کند و از تو میپرسد که چه می خواهی؟؟!

تو صریح و ساده و رک بگو.

هر چیزی که می خواهی از خدا بخواه.
خدا هیچ چیز خوبی را از تو دریغ نمی کند.

شادمان باش او به تو زندگی بخشیده است و کمکت می کند

که زنده بمانی . از او کمک بگیر. از او بخواه به تو نفس

پشمک ، چرخ و فلک ، قدم زدن ، کوه ، سنگ ،

دریا ، شعر ، درخت ، تاب ، بستنی ، سجاده ،

اشک، حوض، شنا ،راه ، توپ ، دوچرخه ،


دست ، آلبالو ، لبخند ، دویدن


و عشق

بدهد.

آن وقت قدر همه ی اینها را بدان و آن قدر زندگیت را ادامه بده

که زندگی از این که

تو زنده هستی به خودش ببالد!!

دیگران را فراموش نکن