آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

قانون و منطق

دانشجویی پس از اینکه در درس منطق نمره نیاورد
به استادش گفت: قربان، شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دانید؟
استاد جواب داد: بله حتما. در غیر اینصورت نمی توانستم یک استاد باشم.
دانشجو ادامه داد: بسیار خوب، من مایلم از شما یک سوال بپرسم، اگر جواب صحیح دادید من نمره ام را قبول می کنم
در غیر اینصورت از شما می خواهم به من نمره کامل این درس را بدهید.
استاد قبول کرد و دانشجو پرسید: آن چیست که قانونی است ولی منطقی نیست،
منطقی است ولی قانونی نیست و نه قانونی است و نه منطقی؟

استاد پس از تاملی طولانی نتوانست جواب بدهد و مجبور شد نمره کامل درس را به آن دانشجو بدهد.
بعد از مدتی استاد با بهترین شاگردش تماس گرفت و همان سوال را پرسید
و شاگردش بلافاصله جواب داد: قربان شما 63 سال دارید و با یک خانم 35 ساله ازدواج کردید
که البته قانونی است ولی منطقی نیست.
همسر شما یک معشوقه 22 ساله دارد که منطقی است ولی قانونی نیست
و این حقیقت که شما به معشوقه همسرتان نمره کامل دادید در صورتیکه باید آن درس را رد می شد
نه قانونی است و نه منطقی !!!!

نسخـه جدیـد وصیت لقـمان به پسـرش

پسـرم!
گروهـی هستنـد که اگـر احترامشـان کنـی تـو را نـادان می داننـد
و اگـر بی محلیشـان کنـی از گـزندشان بی امانـی ... پس در احتـرام ، انـدازه نگهـدار.


پسـرم!
سخت تریـن کـار عالـم محکـوم کـردن یک احمـق است.
خـون خـودت را کثیـف نکـن.


پسـرم!
با کسـی که شکمش را بیشتـر از کتـاب هایش دوست دارد، دوستـی مکـن.


هـان ای پسـرم!
در پیـاده رو که راه می روی، از کنـار بـرو. ملت می خواهنـد از کنـارت رد شوند.


پسـرم!
در خیـابان که راه می روی، کیـفت را سمت جـوی آب بگیـر، زیـرا کیـف قـاپ زیـاد شده است.


پسـرم!
وقتـی در تاکسی کنـار یک خانـم می نشینـی، جمـع و جـور بنشیـن تا آن بیچـاره احسـاس ناراحتـی نکنـد.


پسـرم!
موقـع رانندگـی خـودت را جـای کسـی بگـذار که دارد از خـط عابـر پیـاده رد می شـود،پس حـق تقـدم را رعایت کن.


پسـرم!
اگـر کسانـی از سـر نادانـی به تـو خنـدیدند، تو بـرای شفایشـان گریـه کـن.


پسـرم!
در تاکسـی با تلفـن همـراه بلنـدبلنـد صحبـت نکـن.


پسـرم!
هیـچ گـاه دنبـال به کرسـی نشـاندن حـرفت مبـاش و همـه جـا سـر هـر صحبتـی را بازمکـن.
بگـذار تـو را نـادان بداننـد.


پسـرم!
اخبار را از منابع مختلف بگیر. جمع بندی اش با خودت.
مخاطب دائمی یک رسانه بودن، آدم را به حماقت می کشاند.


پسـرم!
اگر هواپیمای خطوط ایران را سوار شدی، آیت الکرسی بخوان
سه بار موقع بلند شدن و سه بار موقع نشستن.


پسـرم!
اساتیـد را محترم بشمار! اگر توانستی دستشان را ببوس، اگر نه، خود دانی ...


پسـرم!
در ضمن، به هر کسی بی خودی لقب “استاد” عنایت مکن.
مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید.


فـرزندم!
اینقدر SMS بازی نکن، با اینکار فقط درآمد مخابرات را زیاد می کنی.


پسـرم!
راه تو را می خواند ... اما تو باور مکن.


پسـرم!
دانشگاه کسی را آدم نمی کند ... علم را از دانشگاه بیاموز، ادب را از مادرت.


هـان ای پسـرم!
اگر دکتر یا مهندس شدی، موقع معرفی خود، از این پیشوندها قبل از اسم خود 
استفاده نکن، زیرا آن نشانه کمبود شخصیت توست.


پسـرم!
می دانم الان داری حسرت دیدار مرا می خوری.
یالله بلند شو دست مادرت را ببوس بعد بیا بقیه وصیت را بخوان.


هـان ای پسـرم!
خواستی در مملکت خودمان درس بخوانی بخوان ... خواستی فرنگ بروی برو ...
اما اگر ماندی از فرنگ بد نگو، اگر رفتی از مملکتت ...


پسـرم!
در فیس بوک عضو شو و این وصیت نامه را برای دوستانی که برمی گزینی یا تو را برمی گزینند “شر” کن

درد و دل های خدا

سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد
که من نه تو را رها کرد ه ام و نه با تو دشمنی کرد ه ام. (ضحی 1-2) 
افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم
و راهی پیش پایت بگذارم او را که مرا به سخره گرفتی. (یس 30)


و هیچ پیامی از پیام هایم به تو مرسید مگر از آن روی گردانیدی.(انعام 4)
و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام(انبیا 87)

و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان توهم زده شدی
که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری. (یونس 24)
و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی
و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری (حج 73)


پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند،
و قلبت آمد توی گلویت و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است
و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی .( احزاب 10)
تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی
و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم
تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربان ترینم در بازگشتن. (توبه 118)

وقتی در تاریکی ها مرا بزاری خواندی که اگر تو را برهانم با من می مانی،
تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی . (انعام 63-64)

این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی
و رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده ای. (اسرا 83)


آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟ (سوره شرح 2-3)
غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟ (اعراف 59)

پس کجا می روی؟ (تکویر 26)
پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟ (مرسلات 50)

چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟(انفطار 6)
مرا به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند
و ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آن ها بیرون آید
و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود
که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود (روم 48)


من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد
و در شب روحت را در خواب به تمامی بازمی ستانم تا به آن آرامش دهم
و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که
به سویم بازگردی به این کار ادامه می دهم. (انعام 60) 
من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می دهم (قریش 3)

برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگه با هم باشیم (فجر 28-29)
تا یک بار دیگه دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم. (مائده 54)

به شستشو نیاز داری؟ (فوق العاده زیبا)


A little girl had been shopping with her Mom in Wal-Mart.
She must have been 6 years old, this beautiful red haired, freckle faced image of innocence.
دختر کوچکی با مادرش در وال مارت مشغول خرید بودند.
دخترک حدوداً شش ساله بود.
موی قرمز زیبائی داشت و کک و مک های صورتش حالت بیگناهی به او می داد 


It was pouring outside. The kind of rain that gushes over the top of rain gutters,
so much in a hurry to hit the earth it has no time to flow down the spout.
We all stood there, under the awning, just inside the door of the WalMart.
در بیرون باران بسختی می بارید. از آن بارانهایی که جوی ها را لبریز می کرد و آنقدر شدید بود
که حتی وقت برای جاری شدن نمی داد. ما همگی در آنجا ایستاده بودیم.
همه پشت درهای وال مارت جمع شده بودیم و حیرت زده به باران نگاه می کردیم

We waited, some patiently, others irritated because nature messed up their hurried day.
ما منتظر شدیم، بعضی ها با حوصله، و سایرین دلخور، زیرا طبیعت برنامه کاری آنها را به هم زده بود

I am always mesmerized by rainfall.
I got lost in the sound and sight of the heavens washing away the dirt and dust of the world.
Memories of running, splashing so carefree as a child came pouring in as a welcome
reprieve from the worries of my da
باران همیشه مرا سحر می کند. من در صدای باران گم شدم.
باران بهشتی گرد و غبار را از دنیا می زدود و پاک می کرد.
خاطرات بارش، و چلپ چلپ کردن بیخیال در باران در دوران کودکی به اندرون
من سرریز شد و به تکرار آن حاطرات خوشامد گفتم

Her little voice was so sweet as it broke the hypnotic trance
we were all caught in, 'Mom let's run through the rain
صدای کم سن و سال و شیرین دخترک آن حالت افسون زدگی که ما را در بر گرفته بود
در هم شکست. گفت: مامان، بیا زیر بارون بدویم

she said.
'What?' Mom asked.
مادر گفت: چه؟
'Let's run through the rain!' She repeated.
دخترک تکرار کرد: بیا زیر بارون بدویم
'No, honey. We'll wait until it slows down a bit,' Mom replied.
مادر جواب داد
نه عزیزم. ما صبر می کنیم تا بارون آهسته بشه

This young child waited a minute and repeated: 'Mom, let's run through the rain..'
دختربچه لحظه ای صبر کرد و تکرار کنان گفت: مامان، بیا از زیر بارون رد بشیم
'We'll get soaked if we do,' Mom said.
مادر گفت: اگر برویم خیس خواهیم شد
'No, we won't, Mom. That's not what you said this morning,
' the young girl said as she tugged at her Mom's sleevs
دخترک درحالیکه آستین مادرش را می کشید گفت
این اون چیزی نیست که امروز صبح می گفتی

'This morning? When did I say we could run through the rain and not get wet?'
امروز صبح؟ من کی گفتم که اگر زیر بارون بدویم خیس نمیشیم؟
'Don't you remember? When you were talking to Daddy about his cancer,
you said, ' If God can get us through this, He can get us through anything! ' '
یادت نمیاد؟ وقتی داشتی با پدر در مورد سرطانش حرف می زدی.
تو گفتی، اگر خدا می تونه ما رو از این مخمصه نجات بده، پس در هر حالت دیگه ای هم ما رو نجات خواهد داد

The entire crowd stopped dead silent.
I swear you couldn't hear anything but the rain.
We all stood silently. No one left. Mom paused and thought for a moment about what she would say.
تمامی حاضرین سکوتی مرگبار اختیار کردند.
قسم می خورم که غیر از صدای باران چیزی شنیده نمیشد.
همه در سکوت ایستاده بودند. هیچکس آنجا را ترک نکرد.
مادر لحظاتی درنگ کرد و به تفکر پرداخت. باید چه بگوید؟ 

Now some would laugh it off and scold her for being silly.
Some might even ignore what was said. But this was a moment of affirmation in a young child's life.
A time when innocent trust can be nurtured so that it will bloom into faith.
ممکن بود یک نفر او را بخاطر احمق بودن مسخره کند و بعضی ها ممکن بود به آنچه او گفته بود بی تفاوت بمانند.
اما این لحظه ای تثبیت کننده در زندگی این دختر بچه بود.
لحظه ای که باوری سالم می توانست به ایمانی محکم تبدیل شود

'Honey, you are absolutely right. Let's run through the rain.
If GOD let's us get wet, well maybe we just need washing,' Mom said.
مادر گفت: عزیزم، تو کاملاً درست می گوئی. بیا زیر باران بدویم.
اگر خداوند اجازه بده که ما خیس بشویم، خب، فقط به یک شستشو احتیاج خواهیم داشت

Then off they ran. We all stood watching,
smiling and laughing as they darted past the cars and yes,
through the puddles. They got soaked.
و سپس آن دو دویدند.
ما همه ایستادیم و درحالیکه آنها از کنار اتومبیلها می گذشتند تا به ماشین خود برسند
و از روی جوی های آب می پریدند نظاره می کردیم. آنها خیس شدند 

They were followed by a few who screamed and laughed like children all the way to their cars.
And yes, I did. I ran. I got wet. I needed washing
آن دو مانند بچه ها جیغ می زدند و می خندیدند و بطرف اتومبیل خود می رفتند.
و بله، منم همین کار رو کردم. خیس شدم. باید لباسهام رو می شستم 

Circumstances or people can take away your material possessions,
they can take away your money, and they can take away your health.
But no one can ever take away your precious memories...So,
don't forget to make time and take the opportunities to make memories everyday.
شرایط یا مردم می توانند آنچه به شما تعلق دارد را از شما بگیرند،
می توانند پول شما، و سلامتی شما را از شما بدزدند.
اما هیچکس قادر نیست خاطرات طلائی شما را بدزدد.
پس، فراموش نکنید که وقت بگذارید و از این فرصت های هر روزه خاطراتی شیرین بسازید.

To everything there is a season and a time to every purpose under heaven.
برای هر چیزی زمانی هست و برای هر منظوری هم زمانی معین شده است
I HOPE YOU STILL TAKE THE TIME TO RUN THROUGH THE RAIN.
امیدوارم شما هنوز هم وقت برای دویدن زیر باران داشته باشید
They say it takes a minute to find a special person,
an hour to appreciate them, a day to love them, but then an entire life to forget them
می گویند برای یافتن یک شخص بخصوص فقط یک دقیقه، و برای یافتن ارزش او یک ساعت،
و برای دوست داشتن آنها یک روز، و برای فراموش کردن آنها تمامی عمر لازم است 

Send this to the people you'll never forget and remember to also send it to the person
who sent it to you. It's a short message to let them know that you'll never forget them.
این ایمیل را برای کسانی که هرگز فراموششان نمی کنی،
و همچنین برای کسی که این ایمیل را برای تو فرستاده بفرست.
این یک پیام کوتاه است تا به آنها بگویی که هرگز فراموش شان نخواهی کرد

If you don't send it to anyone, it means you're in a hurry.
اگر این ایمیل را برای کسی نفرستی، معلوم می شود که سخت گرفتاری
Take the time to live!!!
از زمانی که زنده هستی بهره ببر
Keep in touch with your friends, you never know when you'll need each other
با دوستانت در تماس باش. شما هرگز نمی دونین کی به هم محتاج میشین
and don't forget to run in the rain
و فراموش نکن که زیر باران بدوی

شهرت ظرفیت میخواهد

یکى از بهترین دروازه بانان فوتبال جهان دروازه بان تیم ملى اسپانیا
که در رئال مادرید صاحب رکوردهاى عجیب و غریبى شده،
هفته قبل کارى کرد که قلب همه انسان هاى عاطفى را لرزاند. 
ظاهراً «ایکر» همراه خانواده اش براى خوردن غذا به یک رستوران رفته بود که در آنجا
با یک نوجوان ۱۳ ساله که دچار نقص عضو بوده روبه رو مى شود،
پسرک بیمار به محض دیدن دروازه بان افسانه اى اسپانیا به سراغ او مى رود و مى گوید:
«آقاى کاسیاس ... در روز بازى با پرتغال، تو به این خاطر موفق شدى پنالتى ها را دریافت کنى
که من و بقیه دوستانم در مدرسه بچه هاى استثنایى، برایت دعا کردیم!» 

ایکر کاسیاس که به سختى جلوى اشکش را مى گیرد از پسرک تشکر مى کند
و نام و آدرس مدرسه را از او مى گیرد و ... فردا ظهر حوالى ظهر،
ناگهان «کاسیاس بزرگ» وارد مدرسه مذکور مى شود و در میان بهت وحیرت مسئولان مدرسه
- و شادى زاید الوصف شاگردان آن مدرسه - به بچه ها مى گوید:
« من آمدم اینجا تا براى دعاهایى که در حقم کردین که پنالتى را بگیرم، شخصاً از شما تشکر کنم!»

بچه هاى مدرسه که از خوشحالى سر از پا نمى شناختند، اطراف «ایکر» حلقه مى زنند
و با او عکس مى اندازند و امضا مى گیرند و ... که ناگهان یکى از بچه ها به او مى گوید:
« آقاى کاسیاس تومیتونى پنالتى مرا هم بگیرى؟»
ایکر نیز بلافاصله از داخل ماشینش لباس هاى تمرین را درآورده و برتن مى کند
و همراه بچه ها به زمین چمن مدرسه مى روند و با هماهنگى مسئولان مدرسه به بچه ها این
فرصت را مى دهد که هرکدام به او یک پنالتى بزنند و ...
ایکر کاسیاس ۲ ساعت و نیم در آن مدرسه مى ماند تا تک تک بچه هاى بیمار آن مدرسه به او پنالتى بزنند.

کاش به جای حجاب

کاش به جای حجاب

حیا اجباری بود شرف اجباری بود

راستی و درستی اجباری بود

کاش داشتن معرفت و وجدان اجباری بود

انسان  هم میتواند دایره باشد و هم خط راست. انتخاب با خودتان هست : تا ابد دور خودتان بچرخید یا تا بینهایت ادامه بدهید...


زندگی چه می گوید؟

امروز که از خواب بیدار شدم
از خودم پرسیدم: زندگی چه می گوید؟
جواب را در اتاقم پیدا کردم...
پنکه گفت: خونسرد باش!
سقف گفت: اهداف بلند داشته باش!
پنجره گفت: دنیا را بنگر!
ساعت گفت: هر ثانیه باارزش است!
آیینه گفت: قبل از هر کاری، به بازتاب آن بیندیش!
تقویم گفت: به روز باش!
در گفت: در راه هدف هایت، سختی ها را هُل بده و کنار بزن!
زمین گفت: با فروتنی نیایش کن!

چه بخـوریم که خوش به حـالمان شود

اگر حسابی اعصاب‌تان به هم ریخته، موز بخوریدزمانی که دیدید دکمه‌های لباس‌تان درست بسته نمی‌شوند، بروید سراغ موز. تحقیقات نشان داده یک موز متوسط 105 کالری و فقط 14 گرم قند دارد. همین مقدار شما را سیر کرده و قند خون را به شکل ملایمی بالا می‌برد. در ضمن همین موز 30 درصد ویتامین B6 مورد نیاز روزانه را تامین می‌کند. این ویتامین باعث می‌شود مقدار سروتونین تولید شده مغز اندکی افزایش یافته و توان مقابله با شرایط دشوار و اضطراب‌ها را در شما افزایش می‌دهد.
اگر می‌خواهید کلیه تان سنگ نسازد، زرد‌آلود بخوریدهشت عدد زرد‌آلوی خشک حاوی 2 گرم فیبر و فقط 3 میلی‌گرم سدیم و 325 میلی‌گرم پتاسیم است که همه این‌ها کمک می‌کنند مواد معدنی در ادرار تجمع پیدا نکرده و از تشکیل سنگ‌های اگزالات کلسیم جلوگیری شود. این سنگ‌ها شایع‌ترین نوع سنگ‌های کلیوی هستند. برای در امان ماندن از سنگ کلیه به‌خصوص اگر سابقه‌اش را دارید بقیه میان وعده‌ها را حذف کنید و برگه زردآلو بخورید.
اگر فشار خون‌تان بالاست، کشمش بخورید60 عدد کشمش تقریبا می‌شود یک مشت پر که حاوی یک گرم فیبر و 212 میلی‌گرم پتاسیم است که هر دو برای کنترل فشار خون بالا در قالب یک رژیم غذایی توصیه می‌شوند. مطالعات متعددی نشان داده که پلی‌فنل‌های موجود در مواد‌غذایی مشتق از خانواده انگور مثل همین کشمش و آب انگور در حفظ سلامت قلبی عروقی تاثیر بسزایی دارند که کاهش فشار خون از آن جمله است.
اگر از سروصدای معده رنج می‌برید، ماست بخوریدیک فنجان و نیم ماست طبیعی (کم‌چرب/پروبیوتیک) غذا را به شکل موثری از دستگاه گوارش عبور می‌دهد. از سوی دیگر ماست‌های پروبیونیک قابلیت هضم غذا به‌ویژه لبنیات و حبوبات را در روده‌ها بهبود می‌بخشند. همان‌طور که می‌دانید این غذاها عامل ایجاد گاز در دستگاه گوارشی هستند و در نتیجه با خوردن ماست از این مزاحمت دور می‌مانید.
اگر بیش از حد سرفه می‌کنید، عسل بخوریددر مطالعه‌ای که توسط دانشمندان آمریکایی انجام گرفته، مشخص شده 2 قاشق چای‌خوری عسل قهوه‌ای و غلیظ بسیار موثرتر از داروهای بدون نسخه ضد‌سرفه، شدت و دفعات سرفه‌های شدید را در کودکان کاهش می‌دهد. آنتی‌اکسیدان‌های موجود در عسل و عوامل ضد‌میکروبی موجود در آن التهاب بافت‌های گلو را کاهش داده و بیمار را آرام می‌کند. البته به شرطی که عسل واقعا طبیعی باشد!
اگر همیشه احساس خستگی می‌کنید، فلفل دلمه‌ای قرمز بخوریدفلفل دلمه‌ای قرمز غنی از ویتامین C است. مطالعات نشان داده، ویتامین C بهترین ماده برای مقابله با استرس‌هایی است که به واسطه رادیکال‌های آزاد ایجاد می‌شوند. از سوی دیگر ویتامین C در عین برطرف کردن خستگی، نقشی اساسی در سوخت و ساز آهن برعهده دارد که به بدن کمک می‌کند اکسیژن بیشتری وارد جریان خون شود. کمبود اکسیژن یکی از اصلی‌ترین دلایل خستگی و ضعف بدنی است.
اگر می‌ترسید سرطان معده بگیرید، کلم بخوریدمطالعه‌ای که در سال 2002 در دانشگاه جانز‌هاپکینز صورت گرفته نشان داده، یک ترکیب بسیار قدرتمند موجود در کلم به نام سولفورافان، هلیکو‌باکتر پیلوری(باکتری عامل زخم معده و روده) را پیش از ورود به دستگاه گوارش تحت‌تاثیر خود قرار می‌دهد و از کار می‌اندازد و حتی شاید در پیشگیری از ایجاد سرطان‌های دستگاه گوارش هم موثر باشد. یک فنجان پر از کلم 34 کالری دارد و 3 گرم فیبر و 75 درصد از نیاز روزانه به ویتامین C را تامین می‌کند.
اگر مشکل سخت دارید، انجیر بخورید4 عدد انجیر خشک 3 گرم فیبر دارد که باعث تنظیم حرکات روده بزرگ و دفع بهتر می‌شود. خوردن این میوه باعث پیشگیری از عود مجدد هموروئید می‌شود. همچنین این مقدار انجیر 5 درصد پتاسیم و 10 درصد منگنز مورد نیاز روزانه را تامین می‌کند.
اگر دارای مشکلات شکمی هستید، ریحان بخوریدمطالعات نشان داده، ماده شیمیایی اوژنول موجود در ریحان باعث از بین رفتن و پیشگیری دل درد، حالت تهوع، کرامپ‌های شکمی یا اسهال می‌شود. علت این موضوع از بین رفتن برخی از باکتری‌ها از جمله سالمونلا و لیستریا توسط اوژنول است. اوژنول یک ماده ضد‌اسپاسم است که می‌تواند باعث بهبود کرامپ‌های شکمی شود. هر طور که دوست دارید ریحان را بخورید.
اگر دچار کم‌خوابی هستید، گوشت بوقلمون بخوریدحدود 85 گرم گوشت بوقلمون تقریبا حاوی کل تریپتوفان مورد نیاز روزانه بدن است. اسید آمینه تریپتوفان ماده‌ای ضروری است که باعث تولید سروتونین و ملاتونین می‌شود که هر دوی این‌ها باعث تنظیم خواب می‌شوند. مطالعات نشان داده افرادی که از بی‌خوابی یا کم‌خوابی رنج می‌برند دچار کمبود تریپتوفان هستند.
اگر می‌خواهید از کسالت دور شوید، ماهی تن بخورید85 گرم از ماهی تن کنسرو شده حاوی حدود 800 میلی‌گرم امگا3 است. محققان معتقدند، امگا3 باعث رفع کسالت روحی و پیشگیری از اضطراب و بالارفتن روحیه می‌شود. اسیدهای چرب موجود در ماهی، توسط متخصصان تغذیه با عنوان درمانی موثر برای افسردگی توصیف شده است. خوردن ماهی تن با مقدار کمی نان تاثیر بهتری دارد چون کربوهیدرات موجود در نان، سروتونین خون را افزایش داده و باعث بهبود روحیه و دور شدن احساس کسالت می‌شود.
اگر همیشه از حالت تهوع رنج می برید، چای زنجبیلی بخوریدمطالعات متعددی نشان داده، یک‌چهارم قاشق چای‌خوری پودر زنجبیل، نصف قاشق چای‌خوری ریشه خرد شده زنجبیل یا یک فنجان چای زنجبیل باعث کاهش حالت تهوع ناشی از بیماری حرکت و حالت تهوع سفر و بارداری می‌شود. محققان هنوز به‌درستی نمی‌دانند چه ماده‌ای در زنجبیل باعث سرکوب حالت تهوع می‌شود اما به‌هرحال این ماده بی‌خطر بوده و فاقد عوارض جانبی معمول داروهای ضد‌تهوع است.
اگر دچار سوزش معده هستید، چای بابونه بخوریدچای بابونه باعث بهبود التهاب، اسپاسم و گاز دستگاه گوارش می‌شود. 2 قاشق چای‌خوری بابونه را به‌مدت 20 دقیقه در آب جوش دم کنید و کمی که خنک شد میل کنید. برای برطرف شدن این مشکل لازم است چند بار در روز چای بابونه بخورید.

کشمش


انگور خشک شده که همه به نام کشمش می شناسید، قرن ها پیش به وجود آمده است.
کشمش در ایران و مصر در 2000 سال قبل از میلاد، تولید شده بود. 
1- کشمش، در تمام سال یافت می شود.
یک غذای پر انرژی، کم چرب و کم سدیم می باشد.
بنابراین برای افرادی که رژیم های کم سدیم را باید رعایت کنند، خوردن کشمش بسیار مفید می باشد. 


2- کشمش دارای خاصیت آنتی اکسیدانی می باشد
و از تخریب سلولی جلوگیری می کند. 
3- کشمش برای سلامت استخوان ها و جلوگیری از پوکی استخوان نقش مهمی را بر عهده دارد
به همین دلیل مصرف آن برای زنان قبل از یائسگی بسیار مفید است.


4- منبع خوب ویتامین D و هورمون استروژن می باشد. 
5- کشمش باوجودی که شیرین و چسبناک می باشد،
بر دندان اثر مخربی ندارد و باعث خرابی دندان نمی شود،
حتی می توان گفت این میوه خشک از فساد دندان جلوگیری می کند.
کشمش برای سلامت دندان و لثه بسیار مفید می باشد.


6- کشمش منبع خوب ویتامین ها و عناصر مغذی بدن می باشد.
عناصر و ویتامین هایی همچون آهن، پتاسیم، کلسیم و ویتامین B در کشمش موجود است. 
7- کشمش محتوی مقدار زیادی آهن می باشد.
600 گرم کشمش، 90 درصد آهن مورد نیاز روزانه بدن را تأمین می کند.
100 گرم کشمش در حدود 88/1میلی گرم آهن دارد،
در حالیکه 100 گرم گوشت گاو بین 4-2 میلی گرم آهن دارد. 


8- کشمش، منبع خوب فیبر، آنتی اکسیدان و همچنین منبع خوب انرژی می باشد. 
9- فیبر باعث جلوگیری از سرطان کولون، کمک در جلوگیری از رشد غیر معمول سلول ها،
بیماری ها و همچنین کنترل قند خون را می شود. 


10- کشمش را به گوشت اضافه کنید تا مقدار چربی غذا را کم کند
و مقدار فیبر و آهن را افزایش و مقدار سدیم را کاهش دهد. 
11- آنتی اکسیدان از پیری و بیماری های حاصله از آن می کاهد. 

12- کشمش از سرطان جلوگیری می کند. 
13- کشمش میزان LDL یا کلسترول بد را در خون کم می کند
و باعث کاهش بیماری قلبی می گردد. 


14- اگر به مدت 4 هفته هر روز کشمش مصرف کنید،
آنتی اکسیدان در خون افزایش و کلسترول بد( LDL ) کاهش می یابد. 
15- کشمش موجب کاهش استرس می گردد.

16- این میوه خشک باعث عملکرد صحیح رگ های بدن می شود.
17- کشمش برای درمان بی نظمی معده و یبوست مصرف می شود.
برای جلوگیری از این ناخوشی ها می توانید، 6-5 عدد کشمش را خیس کنید و بعد از چند ساعت، آب آن را بنوشید.


18- تحقیقات نشان داده است که ورزشکارانی که قبل و در حین ورزش،
حدود یک فنجان کشمش مصرف می کنند، بهتر از بقیه سلول های بدن را از آسیب حفظ می کنند.
19- کشمش به علت داشتن قند فروکتوز، دارای خاصیت مصرف سریع انرژی و کاهش وزن نیز می باشد. 

20- کشمش مانند هویج، برای سلامتی چشم نیز خوب است.
21- کشمش، سستی و رخوت را از بدن دور می کند.

22- کشمش، دهان را خوشبو می کند.
23- کشمش، اسپاسم یا گرفتگی عضلانی را کم می کند.

پس از همین حالا، کشمش را به ماست یا سالاد خود اضافه کنید و از خوردن آن لذت برید.

زندگی خود را بر چه بنا کردی؟

از امام صادق ـ علیه السلام ـ پرسیدند زندگی خود را بر چه بنا کردی؟

فرمودند : بر چهار اصل:

1. دانستم رزق مرا دیگری نمی‌خورد، پس آرام شدم؛

2. و دانستم که خدا مرا می‌بیند، پس حیا کردم؛

3. و دانستم که کار مرا دیگری انجام نمی‌دهد، پس تلاش کردم؛

4. و دانستم که پایان کارم مرگ است، پس مهیا شدم.


بحار الانوار، ج 75، ص 228؛

مستدرک الوسائل، ج 12، ص 172.