آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

افسردگی

انواع افسردگی:

افسردگی اقسام گوناگون دارد، شایع‌ترین آن افسردگی ماژور است که فرد مبتلا به آن گاهی شاد و خوشدل و موقتاً فعال می‌شود. نوعی از افسردگی ماژور به افسردگی مالیخولیایی موسوم است که بیمار هیچ‌گاه از چیزی دلخوش نمی‌شود. در حدود ۱۵% مبتلایان به افسردگی ماژور معمولاً خلق و خوی اندوهگین دیده می‌شود. مثلاً بیمارخود را گناهکار و غیر قابل بخشش تصور می‌کند. حدود ۱۵% مبتلایان به افسردگی ماژور نیز دچار روان پریشی می‌شوند.
نوع دیگری از افسردگی وجود دارد به نام (افسردگی غیر معمول) که برخلاف اسمش شایع است. علامات مرضی آن عکس‌علامات مرضی افسردگی معمولی است که مبتلایان کم می‌خوابند و کم می‌خورند. مبتلایان به افسردگی غیرمعمول زیاد می‌خوابند و زیاد می‌خورند و به سرعت اضافه وزن پیدا می‌کنند.
به قول یکی از متخصصان برجسته‌ی بیماری افسردگی (دونالد کلاین) افسردگی غیر معمول (مزمن) است نه (دوره‌یی)؛ از بلوغ آغاز می‌شود و بیماران نسبت به همه‌ی امور کم توجه‌اند.
نوع دیگر افسردگی روان رنجوری است که عموماً حدود دو سال طول می‌کشد و علامات مرضی آن خفیف‌تر از افسردگی ماژور است ولی بیمار همواره احساس ناراحتی می‌کند.
شیوع افسردگی در قرن بیستم به خصوص بعد از دو جنگ جهانی بیشتر شده است، علت آن را مصرف دارو و الکل، افزایش استرس و کاهش اشتغال گفته‌اند؛ علت دیگر افزایش افسردگی تغییرات اساسی اجتماعی است.
گروهی از روانشناسان بر این باورند که جامعه‌ی کنونی کانونی ناسالم در درون افراد به وجود آورده وآنها را بیش از اندازه به رضایت خاطر و شکست‌های شخصی وابسته کرده است.
آنچه گفته شد جنبه‌ی‌ نظری دارد ولی بعضی از پژوهشگران درباره‌ی جنبه‌ی‌ علمی علت‌ها اظهار نظر کرده‌اند.
براساس پژوهش‌های آنها تلویزیون منشاء عمده‌ی افسردگی
Paul Kottl روان پزشک مرکز پزشکی پنسیلوانیا کشف کرده‌ است که؛ ارتباط تنگاتنگی بین ‌دسترسی مداوم کودکان به تلویزیون و افسردگی ماژور در ۲۴ سالگی وجود دارد Kottl می‌نویسد:
«اثرات اجتماعی برنامه‌های چند ساعته‌ی تلویزیونی، باید از دلایل شروع زودرس افسردگی ماژور در نوجوانان به حساب آید، هزاران ساعت تماشای تلویزیون،کودکان را در معرض خشونت‌های ابلهانه‌ی مکرر قرار می‌دهد و آنها را هر چه بیشتر از تماس‌های اجتماعی با همسالان و خانواده دور می‌کند».
افسردگی ماژور بیشتر در دهه‌های سوم و چهارم زندگی ظاهر می‌گردد و در غالب افراد بین شش ماه تا یکسال، حتی بدون درمان رفع می‌شود؛ ولی اگر درمان شود بعد از چند هفته از بین می‌رود. بازگشت افسردگی در بیش از نیمی از افراد ظرف دو سال بعد از رویداد نخستین رخ می‌دهد .
خطر افسردگی با تعداد بازگشت‌ها افزایش می‌یابد. به این معنی که بعد از دو بازگشت، هفتاد درصد و بعد از سه بازگشت به نود درصد می‌رسد.
● عوامل زیر خطر بازگشت افسردگی را افزایش می‌دهد:
▪ اگر نخستین افسردگی پیش از بیست ‌سالگی رخ داده باشد و سابقه‌ی‌ خانوادگی موجود باشد.
▪ اگر نخستین افسردگی شدید باشد و دیر به درمان اقدام شده باشد.
▪ اگر بیماری روانی دیگری نیز وجود داشته باشد.
▪ اگر فرد نسبت به استرس‌ها یا دیگر عوامل اجتماعی آسیب پذیر‌تر باشد.
▪ اگر فرد از افسردگی قبلی کاملاً بهبود نیافته باشد.
▪ اگر افسردگی در اواخرعمر رخ داده باشد.
● افسردگی مشکلی در بین جوانان:
اغلب افراد جامعه، جوانان را انسانهایی مضطرب و نگران تصور می‌کنند؛ یعنی افرادی با نوسانات عاطفی و هیجانات شدید و ناگهانی. جوانان با بسیاری از برخوردهای جدید و فشارهای روانی خصوصاً در اوج دوران بلوغ رو به ‌رو هستند وبه این دلیل بعضی از آنان دچار مشکلات زیادی می‌گردند.
بیشتر مردم بنا به برداشت‌های شخصی، نوسانات عاطفی جوانان را جزئی از تغییرات عادی و بخشی از دوره‌ی بلوغ می‌دانند.
باوجود این مشخص گردیده که تمامی این نوسانات عاطفی نباید ناشی از رشد و پیشرفت در دوره‌ی بلوغ و نوجوانی باشد.
در حقیقت برای بسیاری از جوانان نشانه‌هایی مانند ناخوشایند بودن زندگی، نارضایتی، سر در گمی، تنهایی و انزوا، احساس بی‌ارزش بودن و رفتارهای ضد اجتماعی و ... ممکن است و یا می‌تواند نشانه‌هایی از افسردگی باشد.
سالها تصور می‌شد که کودکان و نوجوانان به افسردگی مبتلا نمی‌شوند. اما در حال حاضر مشخص و تأکید شده است که جوانان هم مانند دیگر افراد ممکن است به بیماری افسردگی مبتلا ‌گردند. افسردگی حالتی است که به طور آشکار و مشخص با عواملی مانند: نوع زندگی روزانه، انواع مشاغل اجتماعی، عادی بودن زندگی روزمره و خوش و بشاش بودن بستگی دارد. متأسفانه در سی‌ سال گذشته سرعت خودکشی در جوانان سه برابر شده است.
از سویی دیگر می‌توان چنین برداشت نمودکه افسردگی جوانان به درمان و برنامه‌های درمانی به شکل رضایت‌بخش جواب می‌دهد.
به همین دلیل و برای آگاهی از انجام کمک‌های ضروری باید پدرها و مادرها، آموزگاران و افراد جامعه را به شناختن بیماری افسردگی در مراحل مختلف زندگی تشویق نمود.
اگر شما نوجوانی را می‌شناسید و حدس می‌زنید که از افسردگی رنج می‌برد، در بهترین موقعیت کمک کردن به او قرار دارید، اما متأسفانه و در بیشتر مواقع تشخیص این که نوجوانی افسرده است یا خیر مشکل است.
گاهی نوجوانان وجوانان نسبت به روابط خود با دیگران بی‌احساس هستند و چهره‌یی غمگین دارند و یا از دیگران مایوسند و خود را بی‌یاور می‌بینند.
این را بدانیم که در این حالت، در ابتدا این گونه جوانان نیاز به فردی دارند که به سخنان آنان گوش دهد نه این که به نصحیت بپردازد. این یک نوع مهارت است که باید مورد توجه فرد کمک کننده قرارگیرد. در همین راستا باید جوان افسرده را به زندگی کردن تشویق و امیدوار نمود.
زیرا بلافاصله بعد از شروع کردن برنامه‌های درمانی امکان دارد جوان افسرده زندگی روشن و امیدوار کننده‌یی را در پیش روی خود داشته باشد

افسردگی

در زندگی مدرن امروزی، متأسفانه خیلی‌ها با افسردگی، کم و بیش آشنائی نزدیکی دارند؛ به‌طوری که در بعضی جاها داروی افسردگی به اندازهٔ ”آسپرین“ مشهور و شناخته شده است. افسردگی علت‌های مختلفی دارد. بعضی از انواع آن، خفیف بوده و می‌توان آن را با استفاده از مواد غذائی مداوا نمود. 

کیک و شیرینی‌جات چون سرشار از کربوهیدرات می‌باشند، در کیمیای مغز و اعصاب، نقش مهمی دارند. به این دلیل، چون در موقع رژیم غذائی از مواد به اندازهٔ کافی استفاده نمی‌شود، تعادل روحی بیشتر به‌هم می‌خورد.
بعضی مواد مانند بادام، تخم کدو، لوبیا و بادام زمینی، در شخص احساس آرامش و راحتی ایجاد می‌کند.
● برای مبارزه با افسردگی، مصرف چه مواد غذائی توصیه می‌شود؟
برای مداوای افسردگی و تقویت اعصاب، مصرف ویتامین ”ب“ توصیه می‌شود. این ویتامین یا به‌صورت قرص استفاده می‌شود و یا به‌جای آن می‌توان از مواد غذائی زیر استفاده کرد:
▪ ویتامین ب ۱: در برنج، گندم و لوبیا
▪ ویتامین ب ۳: در تخم‌مرغ، حبوبات و گوشت سفید (مرغ، ماهی، بوقلمون)
▪ ویتامین ب ۶: در حبوبات و محصولات دریائی
▪ ویتامین ب ۱۳: در ماهی و لبنیات

ارتباط افسردگی با بیماریهای دیگر

افسردگی اغلب به‌طور همزمان با بسیاری از بیماریها مثل بیماری قلبی، سکته مغزی، سرطان و دیابت می‌تواند بروز پیدا کند.

افسردگی موجود همراه این بیماریها اغلب فراموش شده و درمان نمی‌شود. مطالعات اخیر تأکید بر این نکته دارد که برای حصول نتیجه خوب از بیماریهای ناتوان‌کننده بالا باید افسردگی و زمینه آن را به‌درستی تشخیص و درمان کرد.
● افسردگی و بیماریهای قلبی
شواهد قوی وجود دارد که وجود افسردگی ریسک بیماری قلبی را در افراد افزایش می‌دهد. آنالیزهای آماری ثابت کردند که وجود افسردگی شدید (عمده) در افراد ۴ برابر آنها را در مقابل انفارکتوس قلبی در یک دوره ١٣-١٢ ساله آسیب‌پذیرتر می‌کند.
حتی در افرادی که افسردگی خفیف دارند، احتمال ابتلا به بیماری قلبی دو برابر بیشتر است. اکنون سؤال اینجاست که آیا درمان افسردگی احتمال ابتلا به بیماری قلبی را کاهش می دهد یا خیر؟ سؤالی که تحقیقات آینده جواب آنراخواهد یافت.
● افسردگی و دیابت
افسردگی در طول زندگی هر شخص را می‌تواند هدف قرار دهد. ولی وقتی شخص دچار دیابت است مشکل بسیار حادتر است.
این اتفاق در میان ١٦ میلیون آمریکایی روی داده است. درمان بیماری افسردگی در بیماران دیابتیک به‌طور قابل توجهی به بهبود کیفیت زندگی و همچنین کنترل دیابت کمک می‌کند. از طرفی مطالعات زیادی در کالیفرنیا و واشنگتن نشان داده است که وجود دیابت احتمال افسردگی در شخص را دو برابر می‌کند.
علت زمینه‌ای که بین دیابت و افسردگی وجود دارد هنوز ناشناخته است. افرادی که دچار دیابت هستند و همزمان اختلالات افسردگی را از خود بروز می‌دهند، به‌طور قابل توجهی عوارض دیابت در آنها بیشتر است.
● افسردگی و اضطراب
تحقیقات دانشمندان نشان می‌دهد که افسردگی اغلب با اختلالات اضطرابی مثل (ترس، وسواس، ترس از اجتماع یا ...) همراه است.
اما هنوز مشخص نیست که آیا افرادی که علائم این دو اختلال را دارند به دو بیماری مجزا مبتلا هستند و یا اینکه یک بیماری واحد است که علائم هر دو اختلال را با هم دارا می‌باشد. مطالعات نشان داده است که ٢٠ تا ٩٠ درصد مبتلایان به هراس، دوره‌های اختلال افسردگی عمده دارند.
از علائم این اختلال توأم می‌توان موارد زیر را نام برد:
لرزش، طپش قلب، خشکی دهان، ناراحتی معده ـ روده و موارد دیگر. برای درمان آنها از
داروهای ضداضطراب و افسردگی استفاده می‌شود و روان‌درمانی بسیار مؤثر می‌باشد.
● افسردگی و چاقی
به‌طور کلی تحقیقات نشان داده است که در بعضی از افراد افسرده افزایش وزن مشاهده می‌شود.
در این افراد کاهش وزن به‌طور قابل ملاحظه‌ای به اعتماد به نفس آنان و همچنین کیفیت بهتر زندگی و بهبودی آنان از افسردگی کمک می‌کند.
● افسردگی و تیرویید
افسردگی در طیف وسیعی از بیماریها می‌تواند اولین نشان بیماری باشد مثل کم‌کاری غده تیرویید. بنابراین پزشک باید در ابتدای درمان علاوه بر معاینه کامل جسمی و عصبی و آزمایشات معمول عملیات تشخیص مربوط به کارکرد تیرویید و همچنین غده فوق کلیوی را انجام دهد

۷ روش برای کاهش افسردگی و تجدید شادابی

با وجود مشکلات کوچک یا بزرگ، یافتن راهی برای رهایی کامل از استرس نه تنها سلامت روانی را حفظ می کند ‌بلکه می تواند نجات دهنده زندگی باشد. استرس همیشگی می تواند به قلب آسیب رساند و حتی گرفتگی شریان‌های ‌قلبی را تشدید کند. تحقیقات جدید نشان می دهد این شرایط باعث ایجاد برخی از هورمون‌های استرس در جریان ‌خون می شود که ضعف سیستم دفاعی بدن را موجب می گردد و ما را در مقابل بیماری‌های عفونی مانند ‌سرماخوردگی و آنفلوانزا آسیب پذیرتر مــی کـنــد، هـمـیــن‌طــور ارتـبــاط تـنـگــاتـنـگــی بـیــن بیماری‌هایی از قبیل سوزش معده و ‌تبخال تا آسم و سرطان با سطوح بالای استرس در بدن وجود دارد. افزایش استرس حتی می تواند افت حافظه را با ‌بالا رفتن سن تشدید کند. ‌ولی نگران نباشید. راههای اثبات شده ای وجود دارند که استرس را از بین می برند. 

۱) کاری انجام ندهید: حداقل یک بار در روز، ۵ یا ۱۰ دقیقه آرام بنشینید و کاری انجام ندهید. به صداهای اطراف، ‌احساستان و هر گونه کششی در گردن، شانه ها، بازوها، سینه و غیره تمرکز کنید. ‌نشستن، به تنهایی ضربان قلب را کاهش می دهد و فشارخون را پائین می آورد، یعنی با دو مورد از آشـکـارتـریـن ‌تـاثـیـرات اسـتـرس مـقابله می کند. همچنین دیدگاه شما را عوض می کند و احساس کنترل بر موقعیت‌ها را افزایش می‌دهد. جیمز کارمودی فیزیولوژیست و مدیر تحقیقات مرکز تکامل ذهن در دانشگاه ماساچوست می گوید: مطالعات ‌نشان می دهد که موقعیت‌های بسیار استرس زا مواردی هستند که نمی توانیم آنها را کنترل کنیم. او ادامه می دهد: "هنگامی که مردم در برنامه ارائه شده توسط ما این روش را امتحان می کنند، ‌احساس کنترل خود را دوباره به دست می آورند و استرس را کاهش می دهند."
‌۲) با صدای بلند بخندید: همیشه موضوعی برای خنده در دست داشته باشید، این موضوع می تواند ، مجموعه ای از تکه‌های طنز مورد ‌علاقه تان، یا صداهای بامزه ای که فرزندتان یا یک دوست از خودش درمی آورد باشد. حتی می توانید چند لحظه ‌در مورد تماشای سریال کمدی مورد علاقه تان فکر کنید. اغلب در طول روز یکی از این موارد را انجام دهید.‌لی بارک یک پژوهشگر می گوید: " یکی از موثرترین روش های کاهش استرس شب هنگام اتفاق می افتد، یعنی ‌هنگامی که مشغول تماشای سریال مورد علاقه تان پس از یک روز طولانی هستید.حتی در انتظار خنده ماندن نیز، به انسان آرامش می دهد. در نتایجی که سال گذشته گزارش شده، برک و ‌همکارانش دریافتند که گفتن این موضوع به داوطلبان که در یک آزمـایـش، فـیـلـم ویـدئویی خنده داری را تماشا ‌خواهندکرد،خوش خلقی بیشتری در آنها ایجاد نموده و فوراً سطوح اســــــــــــتــــــــــــــــــــــــرس آنــــــــــــهــــــــــــــــــــــــا را کـــــــــــــــــــــــاهـــــــــــــــــــــــش داد.
‌۳) موسیقی گوش دهید: هنگامی که با یک کار دلهره آور مواجه می شوید، به موسیقی گوش فرا دهید - این موسیقی می تواند ‌از نوع کلاسیک، ملی یا جاز باشد - در محل کار هم می توانید از سی دی درایو کامپیوتر خود استفاده کنید تا ‌موسیقی قابل دسترستان بـــاشـــد.‌در تــحــقــیـقــی کـه در دانشگـاه مـونـاش در ویــــــــکــــــــتـــــــــــــــوریـــــــــــــای اســــــتـــــــــــــرالــــــیـــــــــــــا انــــــجــــــــــــام شــــــــــــد، بــــــــــــه دو گروه از دانشجویان گفته شد تا یک نطق ‌شفاهی تهیه کنند. بعضی در سکوت کار کردند، عده ای دیگر به مــــوســـیـــقــی گــوش دادنــد. اسـتــرس بــاعـث ‌افـزایـش فشارخون و بالا رفتن ضربان قلب کسانی که در سکوت کار می کردند شد، ولیکن در داوطلبانی که در ‌گروه موسیقی بودند، مقادیر فوق، ثابت باقی ماند. از طرفی آنها اعلام نمودند که استرس کمتری در ضمن کار ‌احساس نمودند.
‌۴) مثبت بیندیشید: بدین ترتیب به شخص یا چیزی که عمیقاً مورد علاقه تان است (در هر مکان) از۵ثانیه تا ۵ دقیقه فکر کنید. یا ‌منظره ای از یک تعطیلات آرام را تصور کنید یا عبارتی که باعث ایجاد احساس مثبتی نسبت به خود و جهان ‌اطرافتان می شود را در ذهنتان مرور کنید. ‌به نظر می رسد که فکر کردن همانند پندی از یک کارت تبریک است! شاد فکر کردن و افکار آرامش بخش می تواند ‌با تغییرات فیزیولوژیک که هنگام به‌وجود آمدن اســــتــــــرس اتـــفــــــاق مــــــی افـــتـــنــــــد مـــقــــــابـــلــــــه کـــنــــــد.
‌۵) قدم بزنید: از پشت میز، صندلی - در هر موقعیتی که هستید - بلند شوید و ۱۰ دقیقه راه بروید. بسیاری از مردم ‌این حس درونی را دارند که پیاده روی به آرامششان کمک می کند. امروزه دانشمندان در حال اثبات این موضوع ‌هستند.
۶) نفس عمیق بکشید: بدین ترتیب برای پنج دقیقه، تنفس خود را آهسته تر کنید و در حدود۶ بار در دقیقه نفس بکشید.به عبارت دیگر، ‌مدت ۵ ثانیه عمل دم، ۵ ثانیه عمل بازدم انجام دهید. چند نفس ‌عمیق شما را مجبور می کند که شانه های خود را بکشید و ماهیچه های سفت را شل کنید. براساس یک تحقیق بین المللی در سال ۲۰۰۱، تنفس آرام مزایای غیر قابل پیش بینی دیگری نیز دارد. محققان دریافته اند هنگامی که مردم ‌یوگا می کنند و یا در حال عبادتند، تنفس آنها به یک ریتم۵ ثانیه دم و ۵ ثانیه بازدم کاهش می یابد که با۱۰ ثانیه ‌نوسان دوره ای که به طور طبیعی در فشارخون اتفاق می افتد برابری ‌می کند. همزمانی تنفس با این ریتم‌های ‌واقعی عروق قلبی، باعث می شود که نه تنها فرد احساس آرامش بیشتری کند، بلکه پیشرفت در سلامت سیستم‌های ‌قلبی - عروقی را نیز موجب می گردد.
۷) با آرامش برخیزید: درست قبل از ترک تختخواب و بلافاصله بعد از اینکه زنگ ساعت به صدا درآمد،۵ دقیقه ‌بـــــــــــرای آرام کــــــــــردن بــــــــــدنـــــتــــــــــان وقــــــــــت صــــــــــرف کـــــنـــــیــــــــــد. با منقبض کردن انگشت‌های پا شروع کنید، سپس با اختیار خود آنها را شل کنید. بعد در مورد ماهیچه های کف پا و سپس عضله های ساق پا، ران پا و باسن همین کار را انجام دهید. به ‌طرف بالا این روش را ادامه دهید تا بالاخره با جمع کردن وسـپـس شـل کـردن عـضـلـه هـای صـورت بـه آن خاتمه ‌دهید

۱۰ راهنمایی برای کنار آمدن با افسردگی در روابط شخصی

اگر با کسی رابطه دارید که او دچار افسردگی است، راهنمایی‌های زیر می‌تواند به دوست شما کمک کند: 

۱) اطلاعات خود را کامل کنید
اطلاعات خود در مورد افسردگی و علل، نشانه‌ها و روش‌های درمان آن را کامل کنید.
۲) واقعیت‌ها را از افسانه‌ها جدا کنید
خود را جای او قرار دهید. یاد بگیرید که افسردگی چه حسّی در آدم به وجود می‌آورد. به درک نادرستی که مردم از بیماری روانی دارند و او باید با آن کنار بیاید فکر کنید. واقعیت‌هایی درباره این که افسردگی واقعاً چیست را به دست آورید.
۳) مواظب خودتان باشید
احساس افسردگی واگیردار است. به طور متناوب، خود را یک گام عقب بکشید و باتری‌هایتان را دوباره شارژ کنید!
۴) پشتیبان جلب کنید
احساس ناراحتی، عصبانیت یا ناکامی طبیعی است. این احساسات، واکنش طبیعی به یک وضعیت خسته کننده و فرساینده است. به گروه‌های پشتیبان بپیوندید، با یک دوست نزدیک صحبت کنید یا با یک روان درمانگر مشورت نمائید. نکته مهم این است که ناکامی خود را تخلیه کنید و نگذارید درون شما شکل بگیرد و رشد کند.
۵) در کنارشان باشید
هنگامی که دریچه دلشان را به روی شما می‌گشایند با حوصله به حرف‌هایشان گوش دهید و اجازه دهید سر بر روی شانه شما بگذارند و گریه کنند. با آن‌ها صبور باشید. بگذارید بفهمند که شما به آن‌ها اهمیت می‌دهید. مطالبی که در تحقیقات خود راجع به افسردگی یاد گرفته‌اید را با آن‌ها در میان بگذارید. بگذارید بفهمند که تقصیری ندارند و افسردگی نشان ضعیف یا بی‌ارزش بودن آن‌ها نیست.
۶) به خودتان نگیرید
به یاد داشته باشید که رفتار افراد افسرده لزوماً خطاب به یک فرد «واقعی» نیست. افراد افسرده دچار اختلال در مهارت‌های اجتماعی هستند. آن‌ها ممکن است کناره‌جو و خجالتی یا اخمو و عصبانی باشند. هنگامی که فرد افسرده گرفتار خشم و عصبانیت است، علتش این است که از دست خودش و احساسی که دارد عصبانی است. هنگامی که همسر شما میل برقراری رابطه جنسی ندارد، این را به خود نگیرید. کمبود انگیزه‌های جنسی یکی از نشانه‌های کلاسیک افسردگی است و به هیچوجه به معنی این که او عاشق شما نیست نمی‌باشد.
۷) در کارهای خانه کمک کنید
افراد افسرده تنبل نیستند، بیمار هستند. فعالیت‌های روزانه مثل نظافت خانه، پرداخت صورت‌حساب‌ها یا باغبانی ممکن است برایشان توان‌کاه باشد. شما بهتر است مدتی جور آن‌ها را بکشید. درست مثل این که سرما خورده‌اند و احتیاج به استراحت دارند.
۸) درمان را جدّی بگیرید
دارو درمانی و روان درمانی برای بهبودی آنان بسیار ضروری است. به آن‌ها کمک کنید که درمان را جدّی بگیرند. کمک کنید که ترسشان از درمان بریزد. اگر فکر می‌کنید که به فکر خودکشی افتاده‌اند باید فوراً به دنبال کمک برآئید.
۹) به آن‌ها امید بدهید
هر نوع کمکی که به آن‌ها عرضه کنید، خواهند پذیرفت. این کمک‌ها می‌تواند به شکل ایمان به خدا، عشق به فرزند یا هر چیز دیگری باشد که به آن‌ها شوق زندگی بخشد. ببینید چه کارهایی مناسب آن‌هاست و بهشان یادآوری کنید.
۱۰) بی‌قید و شرط دوستشان بدارید
عشق خود را بدون قید و شرط نثارشان کنید و بگذارید بفهمند که این بیماری آن‌هاست که شما را نارحت کرده است نه خود آن‌ها

تنها علاج‌ عشق‌، ازدواج‌ است‌. بوخوالد