آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

نکاتی در مورد مشکلات و موفقیت

۱. وقتی مشکلی دارید، به جای مناسبی بروید و کمی قدم بزنید، وقتی به خانه بر‌می‌گردید، متوجه می‌شوید که دیدتان به کلی عوض شده است.

۲. وقتی زندگی سخت می‌شود و راه‌های ارتباطی بسته می‌شوند، وضعیت را با شوخی و خنده روشن کنید.
۳. روبه‌رو شدن با مشکل، پیروزی بزرگی است، سعی کنید با هر مشکلی که روبه‌روی می‌شوید، راه حلی برای آن پیدا کنید.
۴. بازندگان در هر جواب مشکلی را می‌بیند، ولی برنده در هر مشکلی، جوابی را می‌بیند، مثل برنده‌ها فکر کنید.
۵. همیشه راه برای همه هموار نیست، زندگی برخورد با موانع، غلبه بر آن و حرکت است.
۶. فرار از مشکلات یکی از خصوصیات طبیعی انسان‌ها است. برای تغییر این خصوصیت، برای انجام کارهای پیچیده‌تر ارجحیت قایل شوید و آن‌ها را تا زمان اتمامشان نیمه‌کاره رها نکنید.
۷. بازگو کردن مشکلات، بیش‌تر وقت‌ها نیمی از حل آن است.
۸. تمرکز در کار، باعث موفقیت و به سرانجام رسیدن هر کاری بدون دوباره کاری می‌شود.
۹. همیشه به یاد داشته باشید که شما لایق موفقیت هستید.
۱۰. امام علی (ع) می‌فرمایند: از سقوط و شکست دیگران شادی مکن، زیرا نمی‌دانی روزگار بر سر تو چه می‌آورد

موفقیت یعنی

▪ نگرش، بیش از شایستگی

▪ شاد بودن، با کسی که با او هستی
▪ پروردن جسم، ذهن و روح
▪ کشف این که بهشت در درون ما است
▪ پذیرفتن ناشناخته‌ها با آغوش باز
▪ روبه‌رو شدن با ترس
▪ دهش، بدون در یاد ماندن
▪ حال و این‌جا، در لحظه بودن
▪ در درون شما، نه در مردم، جاده‌ها یا چیزها
▪ سفر کردن از مغز به دل
▪ دانستن این که عقاید شما تجارتتان را می‌سازد
▪ رها کردن، و با جریان یکی شدن
▪ ایجاد فرصت برای خانواده، دوستان و گذشت
▪ هرگز و به هیچ‌وجه از دست ندادن امیدها و آرزوها
▪ گشودن قلب‌تان به روی امکانات عالی
▪ ذوق و شوق، سرزندگی و آرامش ذهن
▪ زمان سکوت، کلیدی به زندگی الهام‌انگیز
▪ دریافت، بدون از یاد بردن
▪ جست‌وجوی پاسخ‌ها
▪ اعتماد کردن به زیبائی احساس‌ها و نیازهای‌تان
▪ درک این‌که آن‌چه بهتر از آن نمی‌توانید، همیشه کافی است
▪ همساز کردن رقصتان با سرنوشت
▪ میل به یاد کرفتن، از هر چه آن‌چه اتفاق می‌افتد
▪ ابزار خود، قهرمان داستان خود بودن
▪ زندگی با اشتیاق، عشق و خنده

موفقیت در یک مصاحبه شغلی

شاید باور نکنید تک تک فعالیت هایی که ما در زندگی انجام می دهیم به تعبیری یک نوع معامله تجاری می باشد. شما کاری انجام میدهید تا چیزی بدست آورید، درس می خوانید تا با سواد شوید، غذا می خورید تا سیر شوید و ... اما بسیاری از اوقات این موضوع را فراموش کرده و بصورت کاملا" نا آگاه وارد یک معامله با ارزش می شویم. یکی از این موارد انجام مصاحبه های استخدامی است. شما وارد دفتر مدیر شرکتی می شوید و باید با پاسخ هایی که به سئوالات او می دهید، نظر او را برای انتخاب خود جلب کنید. 

قبل از هرچیز بدانید که وقت یک مدیر یا مسئول شرکت برایش بسیار ارزش دارد و وقتی این وقت را به شما اختصاص داده به این معنا است که او هم مشتاق دیدار با شما و رسیدن به نتیجه مورد نظرش است. او هم میخواهد در نظر شما خوب جلوه کند. به یاد داشته باشید که این یک جلسه معارفه است نه دادگاه، و هردو طرف از حقوق مشابهی برخوردار هستید. پس بدون نگرانی به نکات زیر توجه کنید و موفق باشید.
ـ آنچه می پوشید بسیار مهم است. اگر برای مصاحبه به یک شرکت یا اداره دولتی می روید، لباس رسمی و ساده برتن کنید. اما اگر محل مورد نظرتان یک آتلیه هنری یا آژانس تبلیغاتی است، میتوانید کمی خلاقانه تر لباس بپوشید. اگر اطلاع دارید که در مکان مورد نظرتان رنگ یا نوع پوشش خاصی غالب است، سعی کنید تا حد امکان شبیه آنها به نظر بیایید و به عبارتی از خودشان باشید.
ـ مسئولانه رفتار کنید. اگر حس میکنید که مصاحبه گر شما چندان آمادگی نداردو راحت به نظر نمیرسد، بدانید که شما هم به اندازه او مسئول هستید که این ملاقات به خوبی پیش برود. این مصاحبه برای هردو شما اهمیت دارد، او به دنبال کالایی است که شما عرضه میکنید. پس به جای اینکه لم بدهید و منتظر سوال او بشوید، خودتان گفتگویی را آغاز کنید. این کار نه تنها مصاحبه را به خوبی پیش می برد بلکه طرف مقابل شما هم متوجه قابلیتهای مدیریتی شما میشود.
ـ نگذارید شما را مضطرب ببینند. اگر میخواهید فردی علاقمند و جاه طلب و در عین حال آرام و خونسرد جلوه کنید، باید بر اعصاب خود فشار زیادی بیاورید و این فشار در رفتار شما جلوه ای نامطلوب خواهد داشت. در عوض باید خود را در محیط مصاحبه راحت نشان دهید. این کار به مصاحبه گرتان هم آرامش می بخشد و او شما را فردی موفق در ایجاد ارتباط مثبت بین بخشهای مختلف و مدیریت یا بین بخش اداری با مراجعان خواهد دید. مراقب باشید، هیچ کس نمیخواهد شاهد عملکرد ضعیف شما باشد. اگر خودتان را قبول داشته باشید آنها هم شما را قبول خواهند داشت. صاف بایستید، محکم دست بدهید، لبخند بزنید و به راحتی در حین گفتگو به چشمان مصاحبه گر خود نگاه کنید. هر چه با اعتماد به نفس بیشتری عمل کنید، اعتماد بیشتری جلب می کنید.
ـ ببینید و عمل کنید. مصاحبه گر خود را با دقت تماشا کنید. سعی کنید به طور نامحسوس اعمال او را تقلید کنید.( از قبیل نوع پا روی پا قرار دادن، گرفتن فنجان، خوردن یتا نخوردن قند و...) اگر موفق شوید او به طور ناخودآگاه با شما احساس شباهت و نزدیکی خواهد کرد. هرچه در این کار موفق تر باشید، احساسات مثبت او را بیشتر جلب خواهید کرد. به خاطر داشته باشید که همه از کسانی که شباهتهایی با خودشان دارند خوششان میآید.
ـ علاقمند و مشتاق باشید. اگر مصاحبه گر شما ترجیح میدهد بیشتر بگوید تا بشنود، هیچ اشکالی ندارد. فقط مطمئن باشید که علاقه و دقت خود را به گفته هایش از دست نمی دهید و آنتن هایتان در حال کسب اطلاعات هستند. هرقدر با علاقه بیشتری گوش کنید نه تنها شانس اینکه شما را بپسندند بیشتر است بلکه میتوانید متوجه کم وکاستی هایی شوید و برای آنها راه حل پیشنهاد کنید.
ـ با دست پر در مصاحبه شرکت کنید. در باره شرکت یا موسسه اطلاعات لازم و کافی داشته باشید . نوع فعالیت، محصولات، سابقه کار، جوایز و نقات قوت کار آنها را در ذهن داشته باشید تا بتوانید با برشمردن آنها هم گفتگو را به مراحل حرفه ای تر بکشانید و هم آنها را از میزان علاقه خود به این کار بخصوص آگاه کنید.
ـ روراست باشید. از گفتن مطلبی که چندان به آن اعتقاد ندارید یا پاسخ به سوالی که درست متوجه نشده اید خودداری کنید. اگر نمیتوانید پاسخ مناسبی بدهید بهتر است صادقانه بگویید باید کمی فکر کنید یا اینکه بخواهید توضیح بیشتری به شما داده شود.
ـ ارزش خود را بدانید. از دستمزد مناسب کاری که به دنبالش هستید آگاه باشید تا در صورت لزوم پاسخ دهید. همیشه گفتگو در باره حقوق را با این مقدمه که موقعیت شغلی، سرو کار داشتن با فرازونشیبهای آن و میزان دستمزد هر کدام از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند، شروع کنید . هرگز یک موقعیت شغلی را درجا قبول یا رد نکنید و برای دادن پاسخ وقت بخواهید.
ـ تعصبات شخصی خود را به جلسه مصاحبه نبرید. از ابراز عقیده یا مخالفت با موضوعی که به مصاحبه و شغل موردنظر شما ربطی ندارد خودداری کنید.به احتمال پنجاه درصد ممکن است یک کلمه نسنجیده موجب رد شدن شما در مصاحبه شود.
ـ سوالها و جوابها را از قبل بدانید. باید آماده باشید تا با پرسشهای غافلگیر کننده یا مخالفتهای احتمالی مقابله کنید. این نکته مرکز همه اعمالی است که باید انجام دهید.به آنچه در پیش رو دارید فکر کنید و پاسخ سوالهایی را که احتمال میدهید از شما بپرسند آماده کنید.مصابه کاری مانند یک برنامه پخش زنده است. شما فقط یک بار فرصت دارید و نمیتوانید یک جواب نادرست، سوالی ساده لوحانه یا یک سکوت ناراحت کننده را در اتاق تدوین تصحیح کنید.
پرسشها میتوانند از این قبیل باشند:
ـ چرا می خواهید شغل فعلی خود را ترک کنید؟
ـ در یک کار جدید به دنبال چه هستید و بخصوص از کار در این شرکت چه انتظاری دارید؟
ـ اهداف شغلی شما چه هستند؟
ـ در کار فعلی/به طور کلی دستاوردهای شغلی شما چه بوده اند؟
ـ هنگامی که تحت فشار هستید یا به زمان تحویل پروژه نزدیک میشوید چگونه کار میکنید؟
ـ چه نوع افرادی را برای همکاری می پسندید/نمیپسندید؟
ـ روش سامان دهی شما در اداره یک پروژه چیست؟
ـ مهمترین نقاط ضعف/قوت شما چه هستند؟
ـ چه بخشهایی از شغل فعلی خود را می پسندید/نمی پسندید؟
ـ در موقعیت جدید چه ویژگیهایی برایتان کمتر/بیشتر جذاب هستند؟
ـ بر روی کار گروهی تاکید کنید. مدیران علاقمند به استخدام اشخاصی هستند که توانایی کار گروهی داشته باشند و به خوبی با دیگران کنار می آیند. با مثالهایی آنها را متوجه سازید که چگونه از ایده ها،قابلیتها و تواناییهای افراد در پیشبرد اهداف شرکت یا موسسه استفاده خواهید کرد.
ـ چند مورد کوتاه و پر اهمیت.
ـ از آرایش غلیظ،عطر تند و لوازم تزئینی براق و بزرگ اجتناب کنید.
ـ سعی کنید لوازم زیادی در دست نداشته باشید.سلام و احوال پرسی با یک کت روی دست،کیف و چتر بسیار سخت خواهد بود.
ـ سر وقت در محل مصاحبه باشید. نه زودتر و نه دیرتر.
ـ مدارک و نمونه کارهای خود را مرتب و کامل همراه داشته باشید.
ـ در طی مصاحبه به ساعت خود نگاه نکنید.
ـ برای ابراز نقطه نظر خود صحبت مصاحبه گر را قطع نکنید و منتظر فرصت مناسب شوید

۲۰ راز برای موفقیت در زندگی

1. ـ در خانه محیط عاطفی مناسب ایجاد کنید 

برای ایجاد آرامش در خانه به هر بحرانی و پیشامدی عکس العمل نشان ندهید و از منابع استرس و اختلاف بپرهیزید .
۲ـ فقط یک همسر خوشحال ، یاری بخش است .
همسر شما شریک زندگی شما است . مطلوب تر است که همیشه از همسرتان قدرشناسی کنید ابتدا فقط با بیان یک کلمه متشکرم آغاز کنید، متشکرم ! بعد صادقانه آن را ادامه دهید بعد از مدتی متوجه می شوید که شما نیز مانند همه زوج های موفق احساس خرسندی و خوشحالی می کنید و در همه کارها یاری دهندهٔ هم هستید .
۳ـ به دلیل عصبانی شدن ، خود را سرزنش نکنید .
اهمیتی ندارد که شما چه کسی هستید و چقدر محکم و استوار می باشید ولی گاهی پیش می آید که براحتی استحکام و استواری خود را از دست بدهید . شما ممکن است عصبانی شده و یا صدای خود را بلند کنید . و یا به چیزی مشت زده و یا شی را پرتاب کنید !!

اما جز در مواردیکه نتیجه خشم شما آسیب رساندن به خود و یا شخص دیگر است از خشم و غضب خود درگذرید و بپذیرید که صرفاً یک انسان هستید و به روال عادی به زندگی خود ادامه داده و با خود عهد کنید که کمتر عصبانی شوید . همچنین وقتی افراد خانواده نیز عصبانی شدند سریع آنها را ببخشید .
۴ـ به عهد خود وفا کنید
مطمئناً هیچ فردی کامل نیست . گاهی به دلایل مختلف در انجام وعده های کوتاهی نموده اید یا وعده خود را فراموش کرده اید یا کاری فوری پیش آمده که مانع از انجام آن شده است و ما با آوردن دلایل ظاهراً منطقی مانند اینکه : سعی کردم ولی خیلی مشغول بودم و جملاتی شبیه به آن و سعی در منطقی جلوه دادن کارمان می کنیم . ولی برای شخص مقابل این جملات تسلی بخش نیست و به نظر اکثر مردم یک قول یا یک وعده تحقق نیافته دلیل بر بی اساس بودن سایر تعهدات می باشد . بیاد داشته باشیم اگر می خواهیم کاری را انجام دهید به کسی قول ندهید مگر آنکه کاملا مطمئن باشید که می توانید آن را حتماً عملی سازید . ما با تحقق و عده های خود باعث می شویم که مردم برای شما و صحبت های شما ارزش قائل شوند در نتیجه زندگی شما در محیط خانوادگی بسیار زیباتر می شود .
۵ـ سختی ها را آسان بگیرید .
یکی از روش های مؤثر در مقابله با مشکلات و سختی ها ، عقب نشینی از موقعیت موجود و نگریستن به موضوع به طریقی فکاهی و طنز آمیز می باشد . البته منظور این نیست که برای حل مشکلات هیچ تلاشی و کوششی نکنید بلکه باید در ضمن تلاش بیاد داشته باشیم که کنترل همه امور به دست ما نیست و از توان ما خارج است . پس مزاح مشکلات شما را حل نمی کند بلکه صرفاً دید و احساس بهتری به شما می دهد و به شما یادآوری می کند که بدون کاستن از اهمیت کارها و مسئولیت های خود ، آنها را خیلی جدی نگیرید !!
۶ـ هیچ فرصتی را برای بیان دوستت دارم از دست ندهید
نمی توان تصور کرد که بیان چیزی به اندازه گفتن دوستت دارم آسان باشد . ولی اکثر والدین یا همسران بندرت پیش آمده که به یکدیگر بگویند دوستت دارم .
بیان عبارت دوستت دارم به اطرافیان حس خوبی می دهد و در واقع ما به آنها یادآوری می کنیم که تنها نبود و به آنها اهمیت می دهید و اعتماد به نفس را در آنان افزایش می دهید و به خود شما نیز حس خوبی می دهد . بیان خالصانه دوستت دارم به فرزند و همسر باعث می شود بسیاری از اشتباهات را در نظر افراد مورد علاقه شما بزداید .

ادامه مطلب ...

موفقیت در امتحان

یکی از مسائل اساسی در زمینه‌ی موفقیت در امتحان‌ها، به موضوع روش امتحان دادن مربوط می‌شود. بعضی از دانش‌آموزان در این زمینه مهارت بیشتری دارند. بیشتر دانش‌آموزان و دانشجویان بر این باورند که در امتحان‌های تستی، اولین انتخاب، بهترین انتحاب است. در صورتی‌که تحقیق‌ها نشان می‌دهد که این عقیده و باور صحیح نمی‌باشد. 

در زیر به برخی از مسائل که با استفاده از تحقیق‌های روان‌شناسی به‌دست آمده‌اند و در چگونگی گذراندن امتحان‌ها مؤثر هستند، پرداخته می‌شود:
۱. زمان امتحان دادن را طوری تقسیم‌بندی کنید که طی دو سوم از مدتی که در اختیار دارید، به پاسخ دادن به سئوال‌ها اختصاص یابد و یک سوم آن به مرور کردن پاسخ سئوال‌ها و تصحیح احتمالی بعضی از اشتباه‌ها
۲. دقت خود را با فکر کردن در مورد سئوال‌های مشکل که جواب آنها را نمی‌دانید، به هدر ندهید. در صورتی‌که پاسخ سئوالی را نمی‌دانید، آن سئوال را علامت بزنید و به سئوال بعدی بپردازید. در پایان می‌توانید به این‌گونه سئوال‌ها بیشتر فکر کنید و به‌طور احتمالی جواب آنها را به‌طور صحیح بدهید.
۳.در شروع امتحان، خودتان را با این جمله که امتحان سخت است، نترسانید. بسیاری از دانش‌آموزان در همان لحظه‌ای که در حال خواندن سئوال هستند، در ذهن خود تکرار می‌کنند که این سئوال یا این امتحان سخت است. چندین دانش‌آموزان یا دانشجویانی، هرگز نمی‌توانند نمره‌ی خوبی از امتحان بگیرند. بهتر آن است که در زمانی که در حال خواندن سئوال هستید، تمام تمرکز شما فقط بر روی سئوال باشد.
۴. در صورتی‌که سئوال را نمی‌فهمید، بهتر است از مراقب‌های جلسه، توضیح‌هائی پیرامون آن بخواهید. حتی توضیح‌های بسیار مختصر هم می‌توانند مفید واقع شوند.
۵. در صورتی‌که در پایان جلسه‌ی امتحان، وقت اضافه داشتید، بهتر است که جواب سئوال‌ها را مرور کنید و اگر اشکالی در آنها مشاهده کردید، آنها را اصلاح کنید. هرگز برای خارج شدن از جلسه‌ی امتحان عجله نداشته باشید.

نکته‌های مهم و ضروری پیرامون امتحان‌های تستی
۱. پس از خواندن سئوال، ابتدا جواب سئوال را حدس بزنید و سپس به جواب‌های ارائه شده، توجه کنید. اگر جوابی را که برای سئوال حدس زدید، در بین جواب‌های ارائه شده بود، با اطمینان همان را انتخاب کنید و در پاسخنامه علامت بزنید.
۲. اگر در بین جواب‌های ارائه شده، اولین آنها درست بود، به مابقی پاسخ‌ها هم توجه کنید. زیرا ممکن است در بین جواب‌ها دو گزینه‌ی صحیح وجود داشته باشد که یکی از آنها کامل‌تر از دیگری است.
۳. در مورد سئوال‌های مشکل و آنهائی که شک دارید، ابتدا جواب‌هائی را که مطمئن هستید اشتباه است را حذف کنید و سپس به مقایسه‌‌ی مابقی پاسخ‌ها بپردازید.
۴. همیشه به این موضوع توجه داشته باشید که ممکن است پاسخ یک سئوال در سئوال دیگری پنهان باشد. بنابراین سعی کنید به‌نحوی به کلیه سئوال‌ها توجه داشته باشید.
۵. همیشه باید متوجه لغت‌های کلیدی باشید. وجود لغت‌هائی همچون: همیشه، بیشتر وقت‌ها، برخی وقت‌ها، هرگز، تنها، فقط، باید، به‌طور لازم، به‌طور کامل، به‌طور کل و... در جمله ممکن است جواب صحیح را عوض کنند. بنابراین به این لغت‌های حساس و کلیدی توجه بیشتری داشته باشید

ارتباط با دیگران راز بزرگ موفقیت

در جامعه امروزی یکی از مؤثرترین راه ها برای موفق شدن، داشتن ارتباط خوب با دیگران است. گفت وگوی اولیه شروع هر رابطه است که اگر با روشی صحیح صورت گیرد اولین قدم را که مهم ترین هم هست پیش گذاشته ایم. همه ما می دانیم که برای شروع رابطه کاری، دوستانه و... یک صحبت اولیه لازم است که اگر راه را درست طی کنیم مقدار زیادی از مسیر را گذرانده ایم.

در دپارتمان اقتصاد دانشگاه استنفورد (Stanford) مطالعات تحقیقاتی روی فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد صورت گرفت که زمان آن ۱۰ سال پس از پایان تحصیل آنها بود. نتیجه این تحقیقات نشانگر این مسأله بود که معدل آنها هیچ تأثیری در موفقیت شغلی فارغ التحصیلان نداشته است.
توانایی آنها در گفت وگو با دیگران مهم ترین تأثیر را در پیشرفتشان داشته است.
برقرار کردن ارتباط صحیح و داشتن رفتار دوستانه بزرگترین نقش را در موفقیت شغلی ما دارند.
خانم دبرافاین نویسنده کتاب «هنر خوب صحبت کردن» که تحصیلاتش در رشته مهندسی است، در این رابطه خاطرات جالبی دارد. این خانم در گذشته به قدری خجالتی بوده که هنگام جلسات کاری در اتاقی پنهان می شد و یا از ارتباط با آدم ها فرار می کرد. حالا این خانم خجالتی تبدیل به یک سخنران حرفه ای شده است. او نه تنها رفتار خود را تغییر داده، بلکه به دیگران هم می آموزد.
فاین می گوید: توانایی ارتباط با دیگران همراه با روی خوش مهارتی است که آدم ها باید یاد بگیرند.
خانم دبرافاین به همراه دیگر اساتید فن بیان، ۱۲ نکته را برای شروع و به پایان رساندن گفت وگو، ارائه می دهند.
۱- هنگامی که شما در حال آماده شدن برای حضور در یک کنفرانس یا جمعی هستید، سعی کنید که حداقل سه موضوع را برای صحبت کردن در ذهن خود آماده داشته باشید. علاوه بر آن داشتن چهار سؤال معمولی که طرف مقابل را مجبور به حرف زدن می کند. اگر شما میزبان این جمع را قبلاً دیده اید، از دانسته های قبلی خود استفاده نکنید، به عنوان مثال علاقه او به ورزش، سابقه کارهای قبلی یا فعالیتی که هر دو در آن شرکت داشته اید...
۲- در سلام کردن پیشقدم باشید، اگر مطمئن نیستید که آن شخص شما را به یاد خواهد آورد، اسم خود را بگویید و یا دیدار قبلی را به خاطر او آورید. همراه با لبخند دستتان را به طرفش دراز کنید تا استرس شما کمتر شود.
۳- برای صحبت کردن عجله نکنید. سعی کنید اسم ها را به یاد داشته باشید و از آنها استفاده کنید.
۴- طوری برخورد کنید تا شخص مقابل شما حرف بزند یا درباره آن جلسه یک حرف عادی بزنید. مثال «جمعیت چقدر زیاد است» یا «موضوع بحث جالبه» و پس از گفتن این جمله ها از طرف مقابل یک سؤال کنید تا بحث شما ادامه پیدا کند. مثال: «جمعیت امسال از پارسال بیشتر نیست؟»، «چند سال است که به این کنفرانس می آیید؟» یا اینکه درباره سفرش به آن جلسه یا دلیل آمدنش سؤال کنید.
۵- حرف های شخص مقابل خود را به دقت گوش کنید و پس از آن عکس العمل نشان دهید. وقتی کسی با شما صحبت می کند به دقت به چشم هایش نگاه کنید و سر خود را به این طرف و آنطرف نچرخانید.
۶- بیشتر گوش کنید تا حرف بزنید.
۷- همیشه حرف های جالب در ذهنتان داشته باشید، آگاه بودن از خبرها و موضوعات روز ساختار یک گفت وگو را تشکیل می دهد. می توانید با این جملات شروع کنید: «شما درباره این موضوع چه فکر می کنید؟» «آیا شنیده اید که... نظر شما درباره...»
در گفت وگوی عادی از حرف های منفی و یا بحث برانگیز دوری کنید، سعی کنید از گفتن داستان های طولانی و خسته کننده استفاده نکنید، همچنین دادن اطلاعات زیادی درباره موضوعات مختلف ضرورتی ندارد.
۸- یکی از بهترین روش ها برای آشنایی این است که توسط شخص سومی که طرف مقابل شما برا ی آن احترام زیادی قائل است به او معرفی شوید. می توانید از یک دوست مشترک استفاده کنید تا شما را به شخص مورد علاقه تان معرفی کند.
۹- اگر در ملاقاتی کسی به شما کارت ویزیت (
Businesscart) می دهد، برای آن ارزش قائل شوید. کارت را با دو دست بگیرید، بخوانید و آن را در جیب لباس خود یا کیفتان قرار دهید.
۱۰- مواظب حرکات بدن خود باشید، چهره شما نباید نشان بدهد که خسته شده اید، چرا که روی دیگران اثر منفی خواهد گذاشت. با اطمینان و خیلی راحت برخورد کنید، حتی اگر چنین حالتی را ندارید.
۱۱- قبل از اینکه وارد صحبت دو نفر شوید به حرف های آنها با دقت گوش کنید. شما که قصد ندارید نظم گفت وگوی دو نفر را با یک حرف بی ربط یا بی موقع از بین ببرید؟
۱۲- چند جمله مناسب برای به پایان رساندن گفت وگو در ذهنتان آماده داشته باشید تا پایان صحبت شما سرد نباشد. برای مثال می توانید بگویید، «لازم است یکی از مشتری هایم را ببینم؟»، «باید به کسی تلفن بزنم؟»، «من هنوز ناهار نخورده ام شما چطور؟»
بهترین موقع برای تمام کردن یک گفت وگو چه زمانی است؟
به گفته سوزان رانه (
Susan Roane) نویسنده و سخنران که به او لقب استاد ارتباط دوستانه داده اند، بهترین نوع ارتباط این است که دیگران ذهنیتی خوب و مثبت از شما داشته باشند و تمایل اینکه مجدداً شما را ببینند.
راهنمایی او برای رسیدن به این مرحله این است که باهوش باشید، از جملات کوتاه استفاده کنید و سریع حرف را به پایان برسانید.
***
دبرافاین همان زن خجالتی، حالا به یک سخنران حرفه ای تبدیل شده است. او مؤسس شرکتی است که اساس کارش آموزش برقراری ارتباط، برای رده های بالای جامعه و مدیران ارشد است

سه چیز در زندگی

سه چیز در زندگی هیچگاه باز نمی‌گردند: زمان، کلمات و موقعیت‌ها. سه چیز در زندگی هیچگاه نباید از دست بروند: آرامش، امید و صداقت. سه چیز در زندگی هیچگاه قطعی نیستند: رؤیا‌ها ، موفقیت و شانس . سه چیز در زندگی از با ارزش ترین‌ها هستند: عشق، اعتماد به نفس و دوستان

هوش هیجانی در کار

گاه از خود می پرسم ، چگونه می توان در کارکنان ایجاد انگیزه کرد؟ یا تحت چه شرایطی می توان دراعضا یک مجموعه کاری یا سازمان، شور و اشتیاق برای بهتر کار کردن را افزایش داد؟ چگونه می توان اعتماد کرد و اعتماد را جلب کرد؟ امید به آینده را چگونه بالا ببریم؟ اضطراب را با چه روشی کاهش دهیم؟ و سوالاتی از این قبیل.

با نگاهی به عبارات انگیزه ، شور و اشتیاق ، اعتماد ، امید،‌اضطراب و لغات مشابه آن متوجه می شوم ، در باره مقولاتی از جنس هیجانات یا عواطف فکر می کنم نه مولفه های شناختی و عقلانی. یا بهتر بگویم ، به جای صحبت از IQ از ظرفیت دیگری به نام EQ یا چیزی که امروزه هوش هیجانی (Emotional Intelligence = EI) نامیده می شود بحث می کنیم.
● هوش هیجانی چیست؟
از سالها پیش روان شناسان متوجه شده اند که برای کسب موفقیت تنها دارا بودن ظرفیتهای هوش عقلانی قوی (
IQ) کفایت نمی کند. مطالعات نشان می دهد ، تعداد زیادی از افراد دارای هوش عقلانی و شناختی بالا نتوانسته اند در زمینه شغلی ، زندگی زناشویی ، ایجاد روابط با دیگران و حتی زمینه های تحصیلی موفق باشند. پس از آن نظر دانشمندان از جمله پیتر سالوی و جان مایر به توانمندیهای دیگری جلب شد که بیشتر از جنس هیجانات بودند تا شناختها. این توانمندی که از این پس هوش هیجانی نامیده می شود به توانایی های آموخته شده ای اشاره دارد که به ما کمک می کند تا احساسات و هیجانات خود را درک کرده و کنترل نماییم تا به نفع ما کار کنند نه بر علیه ما.
هوش هیجانی از پنج مهارت تشکیل شده :
۱) مهارت خود آگاهی:
شناخت احساسات و هیجانات خود به طور آنی و عمیق و استفاده از آن برای راهنمایی در تصمیم گیری های مناسب.
۲) مهارت خود نظم دهی:
توانایی مهار و مدیریت هیجانات و حفظ آرامش برای کمک به تصمیم گیری و بهره گیری از توانمندیهای شناختی به نحو مناسب. هماهنگی با هیجاناتمان به نحوی که به جای اختلال در کارها ، در تسهیل آن به ما یاری رساند.
۳) مهارت خود انگیختگی:
استفاده از عمیقترین علایق خود برای حرکت دادن و هدایت به سمت اهداف تا کمک کند پیش قدم شده و در جهت تکامل و پیشرفت تلاش کنیم ، نه اینکه منتظر مانده تا یک واقعه یا شخص باعث ایجاد انگیزه و حرکت در ما گردد.
۴) مهارت همدلی:
درک آنچه افراد احساس می کنند ، توانایی در نظر گرفتن دیدگاه های دیگران و توسعه حسن تفاهم و هماهنگی با انسان های گوناگون به منظور ارتقای کار گروهی (بویژه در محیط کاری و سازمانی).
۵) مهارت های اجتماعی:

ادامه مطلب ...

هنر تاثیر گذاری در محل کار

بهترین ایده ها هم اگر کسی به آنها توجه نکند، ارزشی نخواهند داشت. در این مقاله می خواهیم به شما آموزش دهیم که چطور نظر رئیستان را به پیشنهادات و ایده های خود جلب کنید. 

کارمندان باهوش و کاردان بیشتر از آنکه از کارهای رئیسشان اطلاع داشته باشند، از کارهای خودشان اطلاع دارند. من فرض را بر این می گیرم که شما هم، مثل اکثر خوانندگان مقاله های من، کارمندی کاردان و باهوش هستید. اکثر کارمندان کاردان، به ویژه آنها که پیش زمینه های فنی نیز داشته باشند، سالها وقت خود را صرف یادگیری و تجربه کرده اند که باعث می شود بتوانند ایده ها و نظرات جالبی در حیطه کاری خود ارائه دهند.
اما متاسفانه اکثر آنها نمی دانند که چطور نظر رئیسشان را به نظراتشان جلب کنند و ایده هایشان را به مرحله عمل برسانند. حتی ایده های بزرگ هم اگر به مرحله ی عمل نرسند، هیچ سودی برای شرکت نخواهند داشت.
راهنمایی هایی که در زیر به آنها اشاره می کنم، برای کمک به شما برای جلب نظر رئیس آورده شده است. البته موفقیت شما را تضمین نمی کند، اما می تواند تا حدودی کمکتان کند.
▪ مسئولیت پذیر باشید. مثل یک فروشنده فکر کنید، نه یک متخصص.
تحت تاثیر قرار دادن رئیس هم از جهات زیادی شبیه به فروش محصولات یا ارائه خدمات به مشتریان خارج از شرکت است. آنها مجبور نیستند بخرند، این شمائید که مجبورید بفروشید!
هر فروشنده خوبی برای رسیدن به نتیجه، مسئولیت قبول می کند. هیچکس از فروشنده ای که مشتری را به خاطر خرید نکردن سرزنش می کند خوشش نمی آید. پس وقتی پیشنهادتان را ارائه می دهید، با رئیس خود طوری برخورد کنید که فروشنده های کاردان با مشتریان خود رفتار می کنند.
با اینکه اهمیت قبول مسئولیت در فروش های خارجی کاملاً مشخص است، اما تعداد بسیار زیادی از کارمندان شرکت ها ساعات زیادی را صرف سرزنش کردن رئیسشان برای قبول نکردن ایده هایشان می کنند، به جای اینکه خودشان را برای ناتوانی در فروش آن ایده ها سرزنش کنند. اگر وقت خود را به جای متهم کردن رئیس، برای ارتقاء توانای خود در عرضه ایده ها و پیشنهاداتمان صرف کنیم، مطمئناً موفق خواهیم شد.
▪ به هدف اصلی فکر کنید – نه فقط آنچه به سود شماست!
یک فروشنده کاردان هیچ وقت به مشتری خود نمی گوید، "شما باید این محصول را بخرید، چون اگر نخرید من به هدفم نمی رسم!"
فروشنده های کاردان به نیازهای مشتریانشان توجه می کنند، نه اینکه توقع داشته باشند مشتریان به فکر نیاهای آنها باشند. شما هم به عنوان کارمند شرکت باید به فکر اهداف شرکت باشید، نه نیازهی گروه و بخش خودتان.
وقتی پیشنهاداتتان را مطرح می کنید، فقط به تاثیر کلی آن تصمیم بر روی شرکت فکر کنید. در اکثر موارد، نیازهای بخش و نیازهای شرکت مستقیماً باهم در ارتباط هستند. اما در بعضی موارد، این ارتباط چندان مشخص نیست. به هیچ وجه تصور نکنید که مدیر شرکت بین سود و منفعت بخش شما و تاثیر مثبت بر روی شرکت به طور کلی، ارتباط برقرار خواهد کرد.
خود را برای پیروزی در جنگ های بزرگ آماده کنید. انرژی و روحیه خود را با صرف مسائل پیش پا افتاده نکنید.
وقت مدیر یا رئیس شرکت خیلی محدود است. پس قبل از اینکه با او وارد صحبت شوید، خودتان ایده هایتان را به طور کامل تجزیه و تحلیل کنید. وقتتان را بر سر مسائلی که تاثیر چندانی بر نتیجه کار ندارد تلف نکنید. روی کارهایی زمان بگذارید که تاثیر عمیق داشته باشند. تا می توانید از کنار مسائل پیش پا افتاده بگذرید.
مخصوصاً توجه زیادی به بحث و جدل بر سر مسائلی مثل برد و باخت تیم های ورزشی، رستوران و ماشین نکنید. مردم معمولاً بیشتر از اینکه بر سر مسائل مهم کاری از دست ما ناراحت شوند، بر سر همین مسائل پیش پا افتاده از ما می رنجند. یادتان باشد که شما حقوق می گیرید که برای پیروز شدن بر سر مسائل مهم کاری تلاش کنید، نه بر سر قدرت یک تیم فوتبال.
▪ تحلیلی واقعگرایانه از هزینه های اجرایی ایده هایتان داشته باشید.
هر شرکت، منابع، زمان و انرژی محدودی دارد. پذیرش ایده ی شما می تواند به معنای رد شدن یک ایده دیگری باشد که خالق آن فکر میکرد عالی است. خود را برای یک بحث واقعبینانه درمورد هزینه های ایده تان آماده کنید. یادتان باشد که ممکن است ایده یک نفر دیگر قربانی به اجرا درآوردن ایده شما شود.
وقتی خود را برای چنین بحث تحلیلی آماده کردید، برای پذیرش اعتراضات وارده به ایده تان هم آماده شده اید. باید ببینید که آیا هزینه های به اجرا درآوردن ایده تان ارزش منفعت های آن را دارد یا نه

http://hriniran.blogfa.com/ برگرفته از سایت مردمان : http://www.mardoman.com/success/influe.aspx نویسنده : آرمند نوشته شده توسط محمد طاهری

مواردی که نباید با همکارانتان در میان بگذارید

چیزهای مشخصی وجود دارد که نیازی نیست همکاران در مورد یکدیگر بدانند .این اتفاق ممکن است قبلا برای هر کسی رخ داده باشد. رشته ای از کلمات در مورد موضوعی که خودتان آنرا انتخاب کرده اید را بر زبان جاری می‌کنید، مدت زیادی حرف می‌زنید و تا زمانی که مخاطبانتان به آن توجه کنند این زیاده گویی را ادامه می‌دهید. نوعی از سخنان بیهوده و نا مفهوم که متوقف نخواهد شد، مگر اینکه فرد دیگری صحبت شما را قطع کند. صحبتهای تند و ناشمرده که ناچارا ، تنها اگر شما بخواهید به پایان می‌رسند.

بله، مریضی وراجی هرگزچیز خوبی نیست، حتی می‌تواند در بعضی جاها مثل محل کار خیلی بدتر هم باشد.
چیزهای مشخصی وجود دارد که نیازی نیست همکاران در مورد یکدیگر بدانند - به طور مثال برنامه ی بچه دار شدن شما و یا بحث هایی در مورد معده ی شما – اما به نظر می‌آید که بعضی از مردم نمی‌توانند سکوت کنند.
لیندا لپک (
Linda Lopeke) یک متخصص پیشرفت در مشاغل و تولید کننده برنامه های مشاوره ای شروع هوشمندانه واقعی(SmartStart Virtual Mentoring Programs) میگوید:
بعضی از مردم صحبت می‌کنند تا صدای حرف زدن خودشان را بشنوند، بعضی دیگر حرف هایشان را در میان میگذارند زیرا زندگی واقعی ندارند، آنها با نشان دادن جزئیات برای شمایی که ترجیح می‌دهید چیزی ندانید، یک فرد خیالی می‌سازند و پس از آن شخص دیگری هست که شایعات بی اساس او را باور می‌کند، حتی در مورد او، و سریعا احساس خودمانی شدن می‌کند.”
● از حد و مرز خارج نشوید
سوزان سالوویک(
Susan Solovic) یکی از بنیانگذاران ومدیر ارشد اجرائی SBTV.com و نویسنده ی سه کتاب ،از جمله کتاب “حرفه ی خود را بازشناسی کنید: کسب موفقیتی که آرزو وشایستگیش را دارید” می‌گوید به علت اینکه مردم بیشتر وقت خود را در اداره با همکارانشان می‌گذرانند تا جاهای دیگر(یا با شخص دیگر) مشکلاتی درمشخص کردن مرز بین کار و دوستی دارند.
به نظر دکتر لپک یک محیط اجتماعی همانند یک محیط کار است. اما در حین اینکه می‌توانید دوستانه بوده و یک رابطه ی خوب ایجاد کنید، به خاطر داشته باشید که کار، کار است و رفاقت، رفاقت است.
وی معتقد است بیشتر کارمندان نمی‌توانند درک کنند که آنچه آنها می‌گویند تاثیر بیشتری روی شکل ظاهری حرفه ی آنها دارد تا آنچه آنها می‌پوشند. کسانی که درباره ی خودشان یا دیگران زیاد حرف می‌زنند، می‌تواند به عنوان یک فرد بی کفایت، ناشایست و بی بهره از توسعه حرفه ای به نظر بیایند.
برای دوری از صحبتهای بیهوده در موقعیت های آینده، درا ینجا ۱۳ مورد مطرح می‌شود که هرگز نباید با همکارانتان سهیم شوید یا بحث وگفتگو کنید.

ادامه مطلب ...