آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

راههایی برای موفقیت

v بر خی از مردم چنان در گذشته های خویش غرق می شوند که از زندگی جز سختی و تنگدستی بهره نمی برند.   

v عقل و هوش فرمانده جسم انسان است ولی فراموش نکنید که این فرمانده نه اختیاری  از خود دارد و نه ابتکاری و

 آنچه آن را به تحرک وا می دارد به نفسانیات و اراده شخصی مربوط میشود.

v اگر به آرزویی نرسید اید علت را در خود بجویید که یقیننا افکار فراس آلود و بیمار گونه ای به سر راه داده ایدو راهزنان

 و اشغالگران منفی نفس را وارد سراجه دل ساخته اید

v هر انسانی باید هدفی والا برای خود منظور کند و به امور جزی و سطحی نپردازد.       

v کسی که از اعتماد به نفس کامل برخوردار است به طور قظع به هدفی که در سر دارید می رسد و همچون

 طلوع خورشید , قلب او هم از این عشق و امید روشن می شود.

v هر نیت خیری که برای دیگران داشته باشید , بازتاب آن را در زندگی خود خواهید یافت

تست اضطراب

در تست زیر تعیین کنید در همین لحظه چه احساسی دارید؟!

الف)1 امتیاز       ب) 2 امتیاز        ج) 3 امتیاز       د) 4 امتیاز     ه) 5 امتیاز

سوال:

1) به خود مطمئن هستم؟

الف) بسیار زیادب) زیادج) تا حد متوسطد) کمیه) هرگز

 

2) می توانم بر افکار خود تمرکز کنم؟

الف) بسیار زیادب) زیادج) تا حد متوسطد) کمیه) هرگز

 

3) آرام هستم؟

الف) بسیار آرامب)  تا حدود زیادی آرامج) تا حد متوسطد) کمی آرامه) هرگز

 

4) عصبی هستم

الف) هرگزب) بسیار کمج) تا حد متوسطد) خیلیه) همیشه

 

5) ناراحت هستم

الف) هرگزب) بسیار کمج) تا حد متوسطد) خیلیه) همیشه

 

6) بدنم همواره مرطوب است

الف) هرگزب) بسیار کمج) تا حد متوسطد) خیلیه) همیشه

 

7) نفسم منظم است

الف) هرگزب) بسیار کمج) تا حد متوسطد) خیلیه) همیشه

 

8) احساس تنش در معده دارم

الف) هرگزب) بسیار کمج) تا حد متوسطد) خیلیه) همیشه

حالا امتیاز ها را با هم جمع کرده 

امتیاز بین 32 تا 50

شما به اضطراب شدید مبتلا هستید, به طور حتم باید به روان شناس مراجعه کنید

امتیاز بین 24 تا 32

اضطراب شما کمی بیش از حد طبیعی است که با توجه به شدت کم اختلال, می توانید با استفاده از کتابهای اضطراب آن را هم برطرف کنید

امتیاز کمتر از 24

افراد طبیعی را می رساند که اختلال اضطرابی و مشکل عمده ای ندارند

آداب‌ ازدواج‌ و همسرداری‌

حالتها

بعد از بیان‌ زمانهای‌ راحج‌ و مستحب‌ مباشرت‌، به‌ حالتهای‌ جنسی‌ و رفتار و گفتار زوجین‌ می‌پردازیم‌.قبل‌ از آن‌ که‌ به‌ مقدمه‌ مباشرت‌ بپردازیم‌ ضروری‌ است‌ حالتهای‌ جنسی‌ زن‌ و مرد را بدانیم‌ و میزان‌ خواهشها و کششهای‌ درونی‌ هر یک‌ را بشناسیم‌.
از امام‌ صادق‌ (ع‌)نقل‌ شده‌ است‌ که‌:زن‌ نود و نه‌ بار بیش‌ از مرد لذت‌ و شهوت‌ را احساس‌ می‌کند ولی‌ خداوند تبارک‌ و تعالی‌ او را به‌ رشته‌ حیا مقید کرده‌ است‌.
بنابراین‌ خواهشها و تمنیات‌ درونی‌ زن‌ هرگز اندک‌ نیست‌ بلکه‌ این‌ حجب‌ و حیای‌ زن‌ است‌ که‌ به‌ طور فطری‌ او را ماخوذ به‌ حیا می‌کند و مانع‌ از آن‌ می‌شود که‌ زن‌ در مقابل‌ نامحرم‌ به‌ کارهایی‌ که‌ دور از شرم‌ و حیاست‌ مرتکب‌ شود و زمانی‌ این‌ رشته‌ حیای‌ بین‌ زن‌ و شوهر به‌ درستی‌ از بین‌ می‌رود و تمنیات‌ و خواهشهای‌ درونی‌ زن‌ نسبت‌ به‌ شوهر و مرد حلالش‌ بروز می‌کند و مرد را به‌ رفتار جنسی‌ مناسبی‌ وادار می‌سازد که‌ فروگذاری‌ از آن‌ موجب‌ مشکلات‌ روحی‌ ـ روانی‌ و حتی‌ جسمی‌ برای‌ زوجه‌ می‌شود.
از سوی‌ دیگر خواهش‌ جنسی‌ مرد بر کسی‌ پوشیده‌ نیست‌ و این‌ نیروی‌ درونی‌ از ابتدای‌ سن‌ بلوغ‌ تا کهنسالی‌ باقی‌ است‌ و استعداد مباشرت‌ برای‌ تولید نسل‌ همواره‌ در مردان‌ موجود است‌ گر چه‌ حسب‌ شرایط جسمی‌ و کاری‌ ممکن‌ است‌ شدت‌ ضعف‌هایی‌ پیدا کند ولی‌ قدرت‌ بارور ساختن‌ مردان‌ از بین‌ نمی‌رود، این‌ در حالی‌ است‌ که‌ استعداد باردار شدن‌ خانمها تا سن‌ یائسگی‌ است‌ و بعد از آن‌ معمولا خانمها باردار نمی‌شوند و تمایلات‌ جنسی‌ آنان‌ نیز فروکش‌ می‌کند.
● رفتارها
شاید هیچ‌ رفتاری‌ از انسان‌ پرهیجان‌تر و تاثیرگذارتر از رفتار جنسی‌ و مقدمات‌ آن‌ نباشد.رفتاری‌ که‌ با ترشح‌ هورمونها و فعالیت‌ غدد به‌ اوج‌ هیجان‌ و التهاب‌ می‌رسد و رابطه‌ انکارناپذیری‌ بین‌ روان‌ (روح‌)و جسم‌ در این‌ مورد هویدا می‌شود;با روانی‌ که‌ اگر از نظر جنسی‌ ارضا نشود به‌ جسم‌ لطمه‌ای‌ سخت‌ می‌زند و افسردگی‌ روحی‌ موجب‌ کوفتگی‌ جسمی‌ می‌شود و جسم‌ انسان‌ در اثر پژمردگی‌ روان‌ کسل‌ و غمناک‌ می‌شود.
رفتار جنسی‌ تنها نزدیکی‌ نیست‌ و اسلام‌ نیز بدین‌ مهم‌ اهتمام‌ داشته‌ است‌ و زوجین‌ را به‌ تمهید مقدماتی‌ ترغیب‌ کرده‌ است‌ تا قبل‌ از مباشرت‌ بدان‌ مبادرت‌ ورزند و این‌ نشان‌ از شناخت‌ دقیق‌ اسلام‌ از انسان‌ است‌.
اولین‌ توصیه‌ عمومی‌ و خاص‌ این‌ مورد تمیزی‌ و نظافت‌ زوجین‌ است‌;بنابر روایت‌ مشهور از پیامبر اسلام‌ (ص‌)که‌ فرمود:«پاکیزگی‌ نشانه‌ ایمان‌ است‌»همه‌ مومنین‌ در زندگی‌ شخصی‌ و اجتماعی‌ خود باید این‌ صفت‌ را دارا باشند.
جای‌ تاسف‌ است‌ که‌ زیبایی‌ و تمیزی‌ و خوشبویی‌ از ویژگی‌ برجسته‌ پیامبر(ص‌)است‌ ولی‌ آن‌ را خواه‌ در محیط کار یا منزل‌ رعایت‌ نمی‌کنیم‌.به‌ هر شکل‌ تمیزی‌ و پاک‌ بودن‌ در اسلام‌ همواره‌ مورد توصیه‌ و تاکید بوده‌ است‌.به‌ ویژه‌ آن‌ که‌ این‌ وصف‌ مقدمه‌ باید اقدام‌ مهم‌ مباشرت‌ قرار گیرد.به‌ قدری‌ اسلام‌ مسئله‌ طهارت‌ و پاک‌ بودن‌ را اهمیت‌ داده‌ است‌ که‌ مباشرت‌ دوم‌ را بدون‌ طهارت‌ و غسل‌ بعد از مباشرت‌ اول‌ خوب‌ و پسندیده‌ نمی‌داند.
آنگاه‌ بعد از تمیزی‌ و آراستگی‌ در مورد مقدمات‌ رفتار و مباشرت‌، اسلام‌ مرد را توصیه‌ به‌ تانی‌ و عدم‌ عجله‌ می‌کند و از او می‌خواهد که‌ از نظر رفتار جنسی‌ زوجه‌ را آماده‌ مباشرت‌ سازد، بنابراین‌ فرآیند ملاعبه‌ یا مداعبه‌ (بازی‌ کردن‌)را مستحب‌ می‌داند.
از امام‌ صادق‌ (ع‌)نقل‌ شده‌ است‌:ملاعبه‌ زوجین‌ مباشرت‌ را بهتر می‌سازد.(جامع‌ احادیث‌ شیعه‌، ج‌ ۲۵، ص‌ ۲۵۶ به‌ بعد)مرحوم‌ کلینی‌ در کافی‌ از امام‌ صادق‌ (ع‌)و او از پیامبر اسلام‌ (ص‌)نقل‌ فرمودند که‌:هنگام‌ مباشرت‌ همانند پرنده‌ عمل‌ نکنید;باید مکث‌ و تامل‌ داشته‌ باشید.(کافی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۴۹۷)
در مستدرک‌ (ج‌ ۱۴، ص‌ ۲۲۱)از رساله‌ ذهبیه‌ منسوب‌ به‌ امام‌ رضا (ع‌)نقل‌ شده‌ است‌ که‌ حضرت‌ فرمود:مباشرت‌ نکنید با همسرتان‌ مگر این‌ که‌ ملاعبه‌ داشته‌ باشید و بر این‌ کار کثرت‌ و زیاده‌ داشته‌ باشید تا این‌ که‌ شهوت‌ مغلوب‌ شود.
همچنین‌ در کتاب‌ خصال‌، ص‌ ۶۳۷ از حضرت‌ علی‌ (ع‌)نقل‌ شده‌ است‌:هنگامی‌ که‌ مردی‌ اراده‌ مباشرت‌ با زنش‌ را داشته‌ باشد عجله‌ نکند زیرا برای‌ زن‌ نیازهایی‌ است‌ که‌ در مقدمات‌ باید برآورده‌ شود.
بعد از ملاعبه‌ و انجام‌ مقدمات‌ مستحب‌ و ضروری‌ آن‌ گاه‌ که‌ مباشرت‌ و مواقعه‌ انجام‌ می‌شود زوجین‌ باید مراقب‌ این‌ نکته‌ باشند که‌ یکدیگر را ارضا کنند و تنها به‌ فکر لذت‌جویی‌ یک‌ جانبه‌ خود نباشند.به‌ ویژه‌ در مورد مردان‌ که‌ زودتر به‌ اوج‌ هیجان‌ جنسی‌ می‌رسند این‌ مسئله‌ ضرورت‌ دارد که‌ باید ملاحظه‌ ارضای‌ همسر خود را داشته‌ باشند.
از امام‌ صادق‌(ع‌)روایت‌ شده‌ است‌:اگر مردی‌ با همسرش‌ مباشرت‌ کند و او را ارضا نکند و همسرش‌ از بستر برخیزد به‌ سیاه‌ زنگی‌ دست‌ یابد و بدو متوسل‌ و متشبث‌ می‌شود پس‌ به‌ هنگام‌ مباشرت‌ ملاعبه‌ و بازی‌ کنید که‌ لذت‌ بخش‌تر و بهتر است‌.
سزاور آن‌ است‌ که‌ مباشرت‌ زوجین‌ در عریانی‌ کامل‌ نباشد بلکه‌ با پوششی‌ هر چند اندک‌ همراه‌ باشد و مباشرت‌ در حمام‌ و استخر و...مطابق‌ روایات‌ جایز و درست‌ است‌.
آنچه‌ از محرمات‌ و مکروهات‌ مباشرت‌ زوجین‌ خارج‌ می‌شود آنان‌ می‌توانند به‌ هر شکل‌ از یکدیگر لذت‌ ببرند و باید توجه‌ داشته‌ باشند که‌ رفتارهای‌ مناسب‌ و موجب‌ لذت‌ را فرا بگیرند که‌ این‌ اعمال‌ نیز در زمره‌ اعمال‌ خوب‌ و پسندیده‌ حضرت‌ دوست‌ قرار گیرد.
● عبادت‌ و ایام
▪ نماز با حضور قلب‌
چه‌ بسیار افرادی‌ که‌ تنها اعمال‌ نماز را به‌ جا می‌آورند و هرگز قلبشان‌ خاضع‌ و متوجه‌ خداوند نیست‌.خشوع‌ نمازگزار علامت‌ ایمان‌ اوست‌.از امام‌ باقر(ع‌)نقل‌ شده‌ است‌ که‌ از بعضی‌ از بندگان‌ نصف‌ نماز را بالا می‌برند و از بعضی‌ دیگر ثلث‌ و از بعضی‌ دیگر ربع‌ و از بعضی‌ دیگر خمس‌ نماز را بالا می‌برند و آن‌ قسمت‌ از نماز بالا می‌رود که‌ با حضور قلب‌ باشد.
حضرت‌ رسول‌ (ص‌)می‌فرماید:چون‌ بنده‌ مومن‌ به‌ سوی‌ نماز برمی‌خیزد خداوند عالم‌ نظر رحمت‌ به‌ سوی‌ او می‌افکند و روی‌ لطف‌ و احسان‌ به‌ سوی‌ او می‌دارد و رحمت‌ او بالای‌ سرش‌ تا آسمان‌ بر او سایه‌ می‌اندازد و ملائکه‌ بر گرد او احاطه‌ می‌نمایند و فرشته‌ای‌ بر بالای‌ سر او ایستاده‌، می‌گوید که‌:اگر بدانی‌ که‌ منظور نظر کیستی‌ و با که‌ مناجات‌ می‌کنی‌، هرگز به‌ غیر او توجهی‌ نکرده‌ و از جای‌ نماز حرکت‌ نمی‌کردی‌.
▪ اجتهاد و تقلید چه‌ کاربردی‌ در رفتار و گفتار ما دارد؟
هر مسلمان‌ به‌ اصول‌ پنجگانه‌ دین‌ باید از روی‌ عقل‌ و استدلال‌ معتقد باشد و در فروع‌ دین‌ مانند نماز، روزه‌ و...جهت‌ قانونمندی‌ شخصی‌ و اجتماعی‌ یا باید صاحب‌ نظر و مجتهد باشد و یا این‌ که‌ از مرجع‌ فقیه‌ تقلید کند.بدیهی‌ است‌ انسان‌ در کاری‌ که‌ تخصصی‌ ندارد از متخصصین‌ آن‌ رشته‌ تقلید و پیروی‌ می‌کند و با یک‌ جمله‌ «من‌ خودم‌ بلدم‌»نمی‌توان‌ تخصص‌ یک‌ رشته‌ را کسب‌ کرد.
گرایش‌ فقه‌ برای‌ قانونمندی‌ شخصی‌ و اجتماعی‌ انسان‌ از همین‌ موارد است‌ که‌ انسان‌ اگر می‌خواهد مطابق‌ فرهنگ‌ و فقه‌ اهل‌ بیت‌ (ع‌)زندگی‌ شخصی‌ و اجتماعی‌ خود را سامان‌ دهد یا باید خودش‌ مجتهد باشد و یا اینکه‌ از یک‌ مجتهد تقلید و پیروی‌ کند، همان‌ طور که‌ در مورد سایر تخصصها نیز اینچنین‌ است‌.
▪ نذر چیست‌ و چگونه‌ بر انسان‌ واجب‌ می‌شود؟
نذر عبارت‌ است‌ از التزام‌ انسان‌ به‌ انجام‌ کار خیری‌ برای‌ خداوند خالق‌ یا ترک‌ کاری‌ برای‌ خداوند که‌ انجام‌ ندادن‌ آن‌ بهتر است‌.برای‌ وجوب‌ نذر علاوه‌ بر نیت‌ باید صیغه‌ خوانده‌ شود، البته‌ لازم‌ نیست‌ که‌ به‌ عربی‌ باشد مثلا بگوید «اگر بیماری‌ من‌ خوب‌ شود در راه‌ خداوند گرسنه‌ای‌ را سیر می‌کنم‌»نذر او صحیح‌ است‌.
نذر زن‌ بدون‌ اجازه‌ شوهر باطل‌ است‌ اما اگر زن‌ با اجازه‌ شوهر نذر کند پس‌ از مدتی‌ شوهر نمی‌تواند نذر او را به‌ هم‌ بزند یا مانع‌ از عمل‌ کردن‌ زن‌ به‌ نذر شود.
▪ تخلف‌ از نذر و کفاره‌ آن‌ چیست‌؟
چنانچه‌ کسی‌ نذرش‌ برآورده‌ شود و اختیارٹ با عمل‌ به‌ نذر مخالفت‌ کند باید کفاره‌ روزه‌ خواری‌ ماه‌ رمضان‌ را بدهد یعنی‌ شصت‌ فقیر را طعام‌ دهد یا این‌ که‌ دو ماه‌ پی‌درپی‌ روزه‌ بگیرد.
چنانچه‌ کسی‌ قبل‌ از آنکه‌ نذرش‌ انجام‌ شود متعلق‌ نذر را انجام‌ دهد و بعد از آن‌ تلاش‌ انجام‌ شود انجام‌ متعلق‌ اول‌ کفایت‌ نمی‌کند بلکه‌ باید بعد از انجام‌ نذرش‌ آنچه‌ را که‌ التزام‌ داده‌ است‌ انجام‌ دهد

آداب ازدواج و همسرداری

حقوق مرد

از نگاه اخلاق زندگی مشترک، مرد نیز حقوقی بر زن دارد که علاوه بر مباحث حقوقی و فقهی درتعامل و رفتار پسندیده زوجین قابل طرح است و در ضمن مباحث بعدی بدان خواهیم پرداخت.
●اطاعت از شوهر
یکی از مهمترین مسائل مشترک زناشویی پیروی و اطاعت زن از شوهر است. بدیهی است پیرامون مسائل مختلف، به ویژه موضوعات خانوادگی، امکان اختلاف نظر بین زن و شوهر وجود دارد که منجر به وحدت نظر بین زوجین نمی شود و این دوگانگی نظر ممکن است تا آنجا پیش رود که موجب از هم پاشیدن زندگی شود. بنابراین ضرورت پیروی و پذیرش یک نظر درمقابل نظر دیگر برای انسجام زندگی انکارناپذیراست و نظم زندگی تنها در سایه وحدت نظرزوجین تضمین خواهد شد و این نظم اقتضا می کند که نظر یکی از دو زوج همواره محور واساس برنامه ریزی زندگی خانوادگی باشد. گرچه لزوما چنین مفهومی به معنای درستی آن نظرنیست، اما نظم خانوادگی مستلزم تفوق و برتری یک نظر بر نظر دیگر است. در متون اسلامی پیروی و اطاعت از نظر مرد به عنوان حق مرد بر زن تلقی شده است. از امام باقر«ع» نقل شده است: «زنی به محضرپیامبر«ص » آمد و عرض کرد: حق شوهر بر زن چیست؟ حضرت فرمود: این که زن از شوهر فرمان برد و مخالفت و عصیان او نکند و چیزی ازخانه شوهر بدون اجازه او صدقه ندهد و روزه مستحب جز با اجازه او نگیرد».گاهی مسئله اطاعت زن از شوهر به حدی سفارش شده است که بهتر است زن حتی بدون اجازه شوهر به ملاقات پدر بیمار خود نرود. ازانس روایت شده است: «مردی به جهاد رفت و به زنش سفارش کرد تا وقتی که بازگردد از طبقه بالابه طبقه پایین نیاید، در حالی که پدر زن در طبقه پایین بود. پدر بیمار شد. زن کسی را به محضرپیامبر«ص » فرستاد که از او اجازه بگیرد تا نزد پدررود. پیامبر«ص » جواب فرستاد: از خدا بترس و ازشوهر اطاعت کن ».
واقعه دیگری در زمان پیامبر اسلام «ص » اتفاق افتاد که اهمیت اطاعت و پیروی زن از شوهر را ثابت می کند. در زمان پیامبر اسلام «ص » مردی برای کاری از خانه بیرون رفت و از همسرش پیمان گرفت که تا او باز گردد از خانه بیرون نرود.
پدرزن مریض شد و قاصدی خدمت پیامبر«ص »فرستاد که قصه را بازگوید و از او اجازه بخواهد که به عیادت پدر رود. پیامبر«ص » اجازه نداد و پیغام داد که در خانه ات بنشین و فرمان شوهرت را اطاعت کن. پدرزن فوت کرد. زن از پیغمبر«ص »اجازه خواست تا بر جنازه پدر حاضر شود.حضرت فرمود: در خانه بنشین و شوهر را اطاعت کن. پدر را دفن کردند. پیامبر«ص » برای زن قاصدی فرستاد که خداوند متعال تو و پدرت را به واسطه این اطاعت که از شوهر نمودی آمرزید.از امام صادق «ع» نقل شده است: جمعی خدمت پیامبر اسلام «ص » رسیدند و گفتند: ما مردمی را می بینیم که به یکدیگر سجده می کنند.حضرت فرمود: اگر کسی را دستور می دادم که به کسی سجده کند، به زن می گفتم که شوهر را سجده کند.همچنین از امام صادق «ع» نقل شده است: زنی که بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود تا برگردد، حق نفقه ندارد تا این که مراجعت کند.زن در اطاعت و پیروی از شوهر صفا وصمیمیت به زندگی می بخشد. شوهر که می بیند زن به او احترام می گذارد و برای استفاده از مال و وقت، از شوهر اجازه می خواهد، شوهر نیز به پاس این احترام حرمت زنش را نگاه می دارد و به طور معمول و رویه منطقی به دور از لجاجت وعناد با زن برخورد می کند. در واقع اطاعت زن ازشوهر نوعی احترام به شوهر است که بازگشت آن به حفظ زن و صفای زندگی است

۹ راهکار برای ازدواج موفق

پژوهش در باره آنچه موجب موفقیت ازدواج می شود، نشان می دهد که در ازدواج های موفق افراد این نه کار را به خوبی انجام می دهند:

۱) تمایز عاطفی از خانواده ای که در آن رشد کرده اند، نه در حد قهر(یا جدایی)، بلکه تا حدی که هویت فرد از هویت والدین و خواهران و برادرانش متمایز باشد.
۲) همدلی مبتنی بر صمیمیت و همانندی و در عین حال تعیین حد و مرزهایی در حمایت از استقلال هر یک از زوجین.
۳) ایجاد رابطه جنسی غنی و لذت بخش و حفاظت از آن در مقابل مزاحمت ها و مداخلات محل کار و الزامات خانوادگی.
۴) برای زوج های دارای فرزند، پذیرفتن نقشهای خطیر پدر و مادری و مستحیل کردن تأثیر ورود نوزاد بر پیوند زناشویی و آموختن تداوم کار حفاظت از حریم خصوصی خود و همسر به مثابه یک زوج.
۵) رویارویی و مهار بحرانهای اجتناب ناپذیر زندگی.
۶) حفظ قدرت پیوند زناشویی حتی در بدبختی. ازدواج بایستی پناهگاه امنی باشد که والدین در آن قادرند تفاوت ها، خشم و تضاد خود را ابراز کنند.
۷) استفاده از مزاح و خنده در انجام کارها و پرهیز از خستگی روحی و عزلت گزینی.
۸) پرورش(تغذیه) یکدیگر و موجبات آسایش هم را برآوردن، ارضای نیازهای طرف مقابل و ابراز تشویقها و حمایتهای مداوم.
۹) احساسات عاشقانه اولیه را زنده نگه داشتن و به تصورات عاشقانه صورت شاعرانه دادن، در عین رو در رویی با واقعیت های جدی تغییرات حاصل در طول زمان.
صدیقه ضیایی
با تشکر از دکتر جودیت و الرشتاین، نویسنده مشترک کتاب " ازدواج موفق: چگونه و چرا عشق پایدار می ماند

شگفتی یک جمله عجیب در جذب آقایان

زندگى زناشویى، تشکلى است که بر پایه محبت، بنا نهاده شده و این امر، نقشى حیاتى را در آن بازى مى کند؛ عنصرى که خداوند متعال از آن به عنوان نشانه اى از خود نام برده است. اگر چه اندکى از این سرمایه را خداوند در ابتداى زندگى زناشویى به زن و مرد عطا فرموده، ولى باید آن را چون نهالى دانست که لازم است حفظ و بارور شود


محبت

محبت، انسان را به سوى همشکلى و همسانى با معشوق مى کشاند و این علاقه که در اعماق جان انسان است، باعث مى گردد تا محب به صورت محبوب در آید. همسر هر فرد، مى تواند مهم ترین محبوب و همراه او باشد. اگر در انتخاب همسر، محور، ایمان و حب پروردگار باشد، مى توان امیدوار بود که این ازدواج، منجر به زندگى اى شود که هدف و شالوده آن، رسیدن به قرب الهى است و این که زن و مرد، هر دو تصمیم بگیرند که این عشق و علاقه زمینى را نردبانى سازند براى دست یافتن به رضاى پروردگار».

اکنون به چند روش براى ابراز محبت و افزایش مهر و عطوفت بین همسران، اشاره خواهیم کرد:

 

زن مطیع، فرمانرواى قلب شوهر است

یکى از مهم ترین و حیاتى ترین حس هایى که مردان به آن علاقه دارند، حس مالکیت و مدیریت است. از سوى دیگر، براى حفظ کیان خانواده، لازم است زنى که به زندگى و شوهر خود علاقه مند است، از شوهر خود اطاعت کند و بداند که اگر در تمام شئون زندگى، مطیع او باشد، مهرش چنان در دل مرد نفوذ مى کند که حاضر است براى زن و زندگى اش، هر فداکارى و ایثارى انجام دهد و بهترین حس ها را به همسر خود بدهد و بدین ترتیب است که هم مرد راضى است و هم زن.

 

زنان به کارهاى کوچکى هم که مردان برایشان انجام مى دهند، امتیاز مى دهند

اغلب مردان چنین تصور مى کنند که باید کارى بزرگ و حیرت آور براى همسر خود انجام دهند تا مورد تحسین و قدردانى او واقع شوند و این تصور، باعث مى گردد تا مرد دست به کارى نزند که خشنودى زن را برانگیزد؛ مگر زمانى که بتواند کار بزرگى انجام دهد؛ در حالى که زنان براى کارهاى به ظاهر کوچک مردان نیز امتیاز قائل هستند. براى مثال، یک مرد مى تواند براى سالگرد ازدواج یا تولد همسرش، یک متن محبت آمیز بنویسد و یا هدایاى کوچکى مانند عطر، شکلات یا شیرینى مورد علاقه همسر و یا گل تهیه کرده، به همسرش بدهد و آن گاه معجزه این کار خود را در ایجاد و افزایش علاقه بین خود و همسرش، به تماشا بنشیند.

محبت، مانند سیم برقى است که از وجود محبوب به محب وصل مى گردد و صفات محبوب را به وى منتقل مى سازد و این جاست که انتخاب محبوب، اهمیت مى یابد. به نظر مى رسد که همسر هر فرد، مى تواند مهم ترین محبوب و همراه او باشد

 

اسم همسرتان را نیکو و به بهترین حالت صدا بزنید

به خاطر داشته باشید که اسم یک شخص براى او، شیرین ترین و مهم ترین کلمات در تمام زبان هاست. اشخاص به قدرى به اسم خود علاقه دارند که مى کوشند به هر قیمت که شده، در خاطرها بماند. یکى از موجبات جلب محبت، نام بردن اشخاص با عناوین احترام آمیز و اسم هایى است که طرف مقابل آنها را دوست دارد. بعضى همسران به اشتباه فکر مى کنند از آن جا که با همسر خود صمیمى هستند، لازم نیست اسم او را به احترام صدا بزنند؛ در حالى که باید به خصوص در بین افراد دیگر، اسم همسرتان را به نیکى ببرید. این کار، یکى از راه هاى جلب محبت همسران مى باشد. پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله نیز در حدیثى یکى از راه هاى جلب محبت افراد را صدا کردن و خواندن آنها به محبوب ترین نام هایى که دوست دارند، دانسته است.

 

آقایان، پیام هاى دیدارى را دریافت مى کنند و خانم ها پیام هاى شنیدارى را دوست دارند

مردان، زنانى را دوست دارند که به سلامت و زیبایى خود اهمیت مى دهند. زنان باید سعى کنند با برخى فعالیت هاى جسمانى، نظیر قدم زدن و نرمش، بر سلامت و زیبایى طبیعى و خدادادى خود بیفزایند تا بیشتر مورد توجه همسران خود قرار بگیرند. باید توجه داشت که اگر زنى، خود حس خوبى نسبت به خود نداشته باشد، همسرش به طبع نمى تواند حس خوبى نسبت به او داشته باشد؛ پس زن، باید زیبایى را از درون خود بجوید؛ صرف نظر از این که چقدر تلاش مى کند تا زیباتر به نظر آید. همواره این را باید به خاطر داشت که زیبایى، از درون تراوش مى کند. هنگامى که از درون، احساس خوبى داشته باشید، خوب از خودتان مواظبت کرده، عزت نفس زنانه تان را بیشتر مى کنید و یقیناً این در بیرون نیز نمایان مى گردد.

در مقابل، زنان، پیام هاى سمعى را بیشتر دوست دارند؛ مثل این که همسرشان به آنها بگوید تا چه حد آنها را دوست دارند و از آنها حمایت مى کند. پس مردان باید سعى کنند محبت نهفته در دل خود را با گفتن جمله «دوستت دارم» به همسرشان، آشکار و عیان سازند.

 

مردان باید روحیه همیشه متغیر و متموج زنان را درک کنند

مردان باید توجه داشته باشند که زنان، حالت متغیر دارند و روحیه شان مدام در حال تغییر است؛ گاهى شاد و گاهى بسیار غمگین، گاهى امیدوار و گاهى مأیوس و ناامید مى باشند. دانستن این نکته براى مردان، امرى مهم و ضرورى است. اگر مرد از این حالت زن آگاه باشد، هرگز از تغییر روحیه اى که یکى از علل آن، تغییرات هورمونى زن است، نگران نمى شود؛ بلکه سعى مى کند همسر خود را درک کند و به او کمک کند تا روحیه خود را باز یابد.

 

زنان شاد، خرسند و سرزنده، روشن کننده دل هستند

با خودتان تعهد کنید که باور داشته باشید در جایگاه خود، فرد قابل احترام و مهمى هستید. اگر عزت نفس نداشته باشید، به احتمال فراوان، هیچ کس دیگر هم به شما احترام نمى گذارد. عزت نفس، از صادق بودن با خود سرچشمه مى گیرد. ممکن است در ابتداى زندگى، ویژگى هاى جسمانى از اهمیت بیشترى برخوردار باشند؛ اما پس از مدتى، این اهمیت رنگ مى بازد و آن چه مهم و ضرورى است، ویژگى هاى شخصیتى زن است. زنانى که همیشه شاد هستند و در مورد خود احساس خوبى دارند، بیشتر مورد توجه همسرشان هستند و از جذابیت بیشترى برخوردارند. ناخرسندى و همواره از همه چیز شکایت کردن، مرد را خسته کرده، شور و نشاط زندگى را از او مى گیرد. یکى از راه هاى مهرورزى به مرد، این است که زن، دست از شکایت دائمى از زمین و زمان بردارد.

همان گونه که مردان مى توانند با جمله دوستت دارم، قلب همسر خود را تسخیر سازند و او را صاحب حسى خوشایند کنند، زنان نیز مى توانند با گفتن جملاتی مثل «من در کنار تو آرامش مى یابم» یا «خیلى خوشحالم که مى توانم به تو تکیه کنم»، مرد را سرشار از عشق و محبت کنند و او را بیش از پیش، به خود علاقه مند سازند

 

براى زن خود، حق ناراحت شدن قائل باشید

اگر شما یک مرد هستید، باید به این نکته توجه داشته باشید که زن ها وقتى حاضرند به حرف هاى شما گوش بدهند که برایشان حق ناراحت شدن قائل باشید. یکى از شیوه هاى رایج شروع کردن دعوا بین همسران، بى اعتبار دانستن احساسات و افکار زن است. وقتى مرد مى گوید: «آخه واسه چى ناراحتى» یا «این که ناراحتى نداره» و یا «این موضوع این قدر مهم نیست»، براى زن خیلى گران تمام مى شود و زن، این چنین تلقى مى کند که نمى تواند حتى از احساسات خود صحبت کند

نورخورشید بعد از چند دقیقه مضر می شود؟

یک متخصص پوست در آمریکا تاکید دارد که ویتامین D مورد نیاز بدن بهتر است از طریق غذا تامین شود نه نور آفتاب.
نور خورشید پس از 15 دقیقه پوست را تخریب می‌کند 
به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا منطقه کرمانشاه، دکتر سوزان وای چون از دانشگاه تگزاس معتقد است هیچ گستره زمانی ایمنی برای قرار گرفتن در معرض نور آفتاب وجود ندارد و بر این اساس بهتر است برای جذب ویتامین D مورد نیاز بدن از این روش استفاده نشود زیرا خطر سرطان پوست را در پی دارد.
چون می‌گوید: در روزهای گرم تابستان پوست غیرمحافظت شده ممکن است ظرف 15 دقیقه تخریب شود. لذا برای تامین ویتامین D مورد نیاز بدن بهتر است از غذا و یا مکملها استفاده شود. او نوشیدن یک لیوان شیر و خوردن ماهی را دو شیوه مهم جهت جذب ویتامین D مورد نیاز بدن می‌داند.
گردآوری:گروه سلامت سیمرغ

فقط یک ماه او را در آغوش گرفتم...

اون شب وقتی به خونه رسیدم دیدم همسرم مشغول آماده کردن شام است, دستشو
گرفتم و گفتم: باید راجع به یک موضوعی باهات صحبت کنم. اون هم آروم نشست
و منتظر شنیدن حرف های من شد. دوباره سایه رنجش و غم رو توی چشماش دیدم.
اصلا نمی دونستم چه طوری باید بهش بگم, انگار دهنم باز نمی شد.


هرطور بود باید بهش می گفتم و راجع به چیزی که ذهنم رو مشغول کرده بود,
باهاش صحبت می کردم. موضوع اصلی این بود که من می خواستم از اون جدا بشم.
بالاخره هرطور که بود موضوع رو پیش کشیدم, از من پرسید چرا؟!


اما وقتی از جواب دادن طفره رفتم خشمگین شد و در حالی که از اتاق غذاخوری
خارج می شد فریاد می زد: تو مرد نیستی


اون شب دیگه هیچ صحبتی نکردیم و اون دایم گریه می کرد و مثل باران اشک می
ریخت, می دونستم که می خواست بدونه که چه بلایی بر سر عشق مون اومده و
چرا؟
اما به سختی می تونستم جواب قانع کننده ای براش پیدا کنم, چرا که من
دلباخته یک دختر جوان به اسم"دوی" شده بودم و دیگه نسبت به همسرم احساسی
نداشتم.

من و اون مدت ها بود که با هم غریبه شده بودیم من فقط نسبت به اون احساس
ترحم داشتم. بالاخره با احساس گناه فراوان موافقت نامه طلاق رو گرفتم,
خونه, سی درصد شرکت و ماشین رو به اون دادم. اما اون یک نگاه به برگه ها
کرد و بعد همه رو پاره کرد.

زنی که بیش از ده سال باهاش زندگی کرده بودم تبدیل به یک غریبه شده بود
و من واقعا متاسف بودم و می دونستم که اون ده سال از عمرش رو برای من
تلف کرده و تمام انرژی و جوانی اش رو صرف من و زندگی با من کرده, اما
دیگه خیلی دیر شده بود و من عاشق شده بودم.

بالاخره اون با صدای بلند شروع به گریه کرد, چیزی که انتظارش رو داشتم.
به نظر من این گریه یک تخلیه هیجانی بود.بلاخره مسئله طلاق کم کم داشت
براش جا می افتاد. فردای اون روز خیلی دیر به خونه اومدم و دیدم که یک
نامه روی میز گذاشته! به اون توجهی نکردم و رفتم توی رختخواب و به خواب
عمیقی فرو رفتم. وقتی بیدار شدم دیدم اون نامه هنوز هم همون جاست, وقتی
اون رو خوندم دیدم شرایط طلاق رو نوشته. اون هیچ چیز از من نمی خواست به
جز این که در این مدت یک ماه که از طلاق ما باقی مونده بهش توجه کنم.

اون درخواست کرده بودکه در این مدت یک ماه تا جایی که ممکنه هر دومون به
صورت عادی کنار هم زندگی کنیم, دلیلش هم ساده و قابل قبول بود: پسرمون در
ماه آینده امتحان مهمی داشت و همسرم نمی خواست که جدایی ما پسرمون رو
دچار مشکل بکنه!

این مسئله برای من قابل قبول بود, اما اون یک درخواست دیگه هم داشت: از
من خواسته بود که بیاد بیارم که روز عروسی مون من اون رو روی دست هام
گرفته بودم و به خانه اوردم. و درخواست کرده بود که در یک ماه باقی مونده
از زندگی مشترکمون هر روز صبح اون رو از اتاق خواب تا دم در به همون صورت
روی دست هام بگیرمو راه ببرم.

خیلی درخواست عجیبی بود, با خودم فکر کردم حتما داره دیونه می شه.


اما برای این که اخرین درخواستش رو رد نکرده باشم موافقت کردم.

وقتی این درخواست عجیب و غریب رو برای "دوی"تعریف کردم اون با صدای بلند خندید گفت:
به هر باید با مسئله طلاق روبرو می شد, مهم نیست داره چه حقه ای به کار می بره..



مدت ها بود که من و همسرم هیچ تماسی با هم نداشتیم تا روزی که طبق شرایط
طلاق که همسرم تعین کرده بود من اون رو بلند کردم و در میان دست هام
گرفتم.
هر دومون مثل آدم های دست و پاچلفتی رفتار می کردیم و معذب بودیم..
پسرمون پشت ما راه می رفت و دست می زد و می گفت: بابا مامان رو تو بغل
گرفته راه می بره.

جملات پسرم دردی رو در وجودم زنده می کرد, از اتاق خواب تا اتاق نشیمن و
از اون جا تا در ورودی حدود ده متر مسافت رو طی کردیم.. اون چشم هاشو بست
و به آرومی گفت: راجع به طلاق تا روز آخر به پسرمون هیچی نگو!

نمی دونم یک دفعه چرا این قدر دلم گرفت و احساس غم کردم.. بالاخره دم در
اون رو زمین گذاشتم, رفت و سوار اتوبوس شد و به طرف محل کارش رفت, من هم
تنها سوار ماشین شدم و به سمت شرکت حرکت کردم.

روز دوم هر دومون کمی راحت تر شده بودیم, می تونستم بوی عطرشو اسشمام
کنم. عطری که مدتها بود از یادم رفته بود. با خودم فکر کردم من مدتهاست
که به همسرم به حد کافی توجه نکرده بودم. انگار سالهاست که ندیدمش, من از
اون مراقبت نکرده بودم.

متوجه شدم که آثار گذر زمان بر چهره اش نشسته, چندتا چروک کوچک گوشه چماش
نشسته بود,لابه لای موهاش چند تا تار خاکستری ظاهر شده بود!
برای لحظه ای با خودم فکر کردم: خدایا من با او چه کار کردم؟!

روز چهارم وقتی اون رو روی دست هام گرفتم حس نزدیکی و صمیمیت رو دوباره
احساس کردم.

این زن, زنی بود که ده سال از عمر و زندگی اش رو با من سهیم شده بود.

روز پنجم و ششم احساس کردم, صیمیت داره بیشتر وبیشتر می شه, انگار دوباره
این حس زنده شده و دوباره داره شاخ و برگ می گیره.

من راجع به این موضوع به "دوی" هیچی نگفتم. هر روز که می گذشت برام آسون
تر و راحت تر می شد که همسرم رو روی دست هام حمل کنم و راه ببرم, با خودم
گفتم حتما عظله هام قوی تر شده. همسرم هر روز با دقت لباسش رو انتخاب می
کرد. یک روز در حالی که چند دست لباس رو در دست گرفته بود احساس کرد که
هیچ کدوم مناسب و اندازه نیستند.با صدای آروم گفت: لباسهام همگی گشاد
شدند.
و من ناگهان متوجه شدم که اون توی این مدت چه قدر لاغر و نحیف شده و به
همین خاطر بود که من اون رو راحت حمل می کردم, انگار وجودش داشت ذره ذره
آب می شد. گویی ضربه ای به من وارد شد, ضربه ای که تا عمق وجودم رو
لرزوند. توی این مدت کوتاه اون چقدر درد و رنج رو تحمل کرده بود, انگار
جسم و قلبش ذره ذره آب می شد. ناخوداگاه بلند شدم و سرش رو نوازش کردم..
پسرم این منظره که پدرش , مادرش رو در اغوش بگیره و راه ببره تبدیل به یک
جزئ شیرین زندگی اش شده بود.
همسرم به پسرم اشاره کرد که بیاد جلو و به نرمی و با تمام احساس اون رو
در آغوش فشرد.

من روم رو برگردوندم, ترسیدم نکنه که در روزهای آخر تصمیم رو عوض کنم.
بعد اون رو در آغوش گرفتم و حرکت کردم. همون مسیر هر روز, از اتاق خواب
تا اتاق نشیمن و در ورودی.دستهای اون دور گردن من حلقه شده بود و من به
نرمی اون رو حمل می کردم,
درست مثل اولین روز ازدواج مون. روز آخر وقتی اون رو در اغوش گرفتم به
سختی می تونستم قدم های آخر رو بردارم.

انگار ته دلم یک چیزی می گفت: ای کاش این مسیر هیچ وقت تموم نمی شد.
پسرمون رفته بود مدرسه, من در حالی که همسرم در اغوشم بود با خودم گفتم:
من در تمام این سالها هیچ وقت به فقدان صمیمیت و نزدیکی در زندگی مون
توجه نکرده بودم.

اون روز به سرعت به طرف محل کارم رانندگی کردم, وقتی رسیدم بدون این که
در ماشین رو قفل کنم ماشین رو رها کردم, نمی خواستم حتی یک لحظه در
تصمیمی که گرفتم, تردید کنم.

"دوی" در رو باز کرد, و من بهش گفتم که متاسفم, من نمی خوام از همسرم جدا بشم!

اون حیرت زده به من نگاه می کرد, به پیشانیم دست زد و گفت: ببینم فکر نمی
کنی تب داشته باشی؟
من دستشو کنار زدم و گفتم: نه! متاسفم, من جدایی رو نمی خوام, این منم که
نمی خوام از همسرم جدا بشم.

به هیچ وجه نمی خوام اون رو از دست بدم.

زندگی مشترک من خسته کننده شده بود, چون نه من و نه اون تا یک ماه گذشته
هیچ کدوم ارزش جزییات و نکات ظریف رو در زندگی مشترکمون نمی دونستیم.
زندگی مشترکمون خسته کننده شده بود
نه به خاطر این که عاشق هم نبودیم بلکه به این خاطر که اون رو از یاد برده بودیم.

من حالا متوجه شدم که از همون روز اول ازدواج مون که همسرم رو در آغوش
گرفتم و پا به خانه گذاشتم موظفم که تا لحظه مرگ همون طور اون رو در آغوش
حمایت خودم داشته باشم. "دوی" انگار تازه از خواب بیدار شده باشه در حالی
که فریاد می زد در رو محکم کوبید و رفت.

من از پله ها پایین اومدم سوار ماشین شدم و به گل فروشی رفتم.
یک سبد گل زیبا و معطر برای همسرم سفارش دادم.
دختر گل فروش پرسید: چه متنی روی سبد گل تون می نویسید؟
و من در حالی که لبخند می زدم نوشتم :

از امروز صبح, تو رو در آغوش مهرم می گیرم و حمل می کنم, تو روبا پاهای
عشق راه می برم, تا زمانی که مرگ, ما دو نفر رو از هم جدا کنه.


***

جزئیات ظریفی توی زندگی ما هست که از اهمیت فوق العلاده ای برخورداره,
مسائل و نکاتی که برای تداوم و یک رابطه, مهم و ارزشمندند.

این مسایل خانه مجلل, پول, ماشین و مسایلی از این قبیل نیست.

این ها هیچ کدوم به تنهایی و به خودی خود شادی افرین نیستند.

پس در زندگی سعی کنید:
زمانی رو صرف پیدا کردن شیرینی ها و لذت های ساده زندگی تون کنید.
چیزهایی رو که از یاد بردید, یادآوری و تکرار کنید و هر کاری رو که باعث
ایجاد حس صمیمیت و نزدیکی بیشتر و بیشتر بین شما و همسرتون می شه, انجام
بدید..
زندگی خود به خود دوام پیدا نمی کنه.
این شما هستید که باید باعث تداوم زندگی تون بشید.
اگر این داستان رو برای فرد دیگه ای نقل نکنید هیچ اتفاقی نمی افته,
اما یادتون باشه که اگه این کار رو بکنید شاید یک زندگی رو نجات بدید

خداحافظی با جوش صورت

ین ماسک برای افرادی که پوست چرب دارند و به طور مرتب جوش می زنند ، مناسب است . برای آماده کردن این ماسک یک ساقه کرفس ، یک چهارم از میوه های سیب ، خیار ، و همین مقدار از یک سیب زمینی متوسط را کاملا له یا آسیاب کرده و دو قاشق غذاخوری ماست به آن بیفزایید . این معجون را به کمک مخلوط کن به یک مایع غلیظ  تبدیل کنید . اگر غلظت ماسک مناسب ، نیست میتوانید از کمی برنج کته شده ، بدون نمک و روغن برای غلیظ کردن آن استفاده کنید . صورت خود را بشوئید و این ماسک را برای مدت 15 الی 20 دقیقه روی صورت بگذارید و بعد با آب ملایم شستشو دهید . توجه داشته باشید که عوامل گوناگونی مانند مشکلات هورمونی ، غدد یا تخمدان ها در بروز جوش صورت دخیل هستند . همچنین بعضی از جوش ها در فصل گرما بیشتر می شوند . در هر حال استفاده از ماسک ها در کنار تغذیه سالم و پرهیز از خوردن زیاد چربی ها و ادویه ها مانع بروز آن ها می شود 

مفهوم علائم بین المللی روی پوشاک

قبل از اینکه اقدام به شستن لباس کنید ابتدا با دقت به لباستان نگاه کنید تا اگر یکی از این علائم بین المللی روی پوشاک را مشاهده کردید بدانید چگونه باید عمل کنید . 
در اینجا شکل ظرفی که دارای آب است را مشاهده می کنید این علامت به معنای قابل شستشو بودن پارچه می باشد که می توانیم با دست یا ماشین لباسشویی آن را بشویید . 
رقم شماره یک نشانه شماره کلید ماشین لباسشویی و عدد دو رقمی زیر آن نشان دهنده درجه حرارت آب برحسب سانتی گراد است . 
$$ معمولا این علامت روی لباس های زر بافت ، ابریشم ، خز ، چرمی ، نمدی و اطلسی نسب می شود و مفهومش این است که نباید لباس را در آب بشویید . این لباس ها را می توانید به خشکشویی بدهید یا با مواد مخصوصی که به صورت پودر یا کف روی پارچه مالیده می شود لباس را برس کنید . 

@ این علامت مخصوص لباس هایی است که نباید به خشکشویی بدهید . این لبباس ها را باید با دست یا ماشین و با آب کاملا گرم شست و از اتو زدن آن خودداری کرد

مفهوم علائم بین المللی روی پوشاک

@@ مفهوم این است که می توانید از مواد سفید کننده مانند وایتکس استفاده کنید . 
&‌ یعنی از به کار بردن هرگونه ماده سفید کننده در حین شستشو خودداری کنید . 
** این علامت نشانگر آن است که باید لباس را با دست بشویید . 
&& این مفهوم نشان می دهد که می توان لباس را خشکشویی کرد . 
؟؟ گاهی علامت دایره با حروف لاتین A و F همراه است که نشان می دهد در خشکشویی کدام یک از حلال ها را باید به کار برد . 
^^ لباس را روی بند یا طناب خشک کنید . 
%% لباس را بی آنکه بچلانید خشک کنید 
% لباس را روی سطحی مسطح پهن کنید تا خشک شود .  
 لباس را می توان با خشک کن ماشین لباسشویی خشک کرد . 
تهیه و گردآوری :: گروه تحریریه پرداد