موفقیت از آن کسی است که یاد گرفته وقتی زمین بخورد چگونه دوباره بلند شود.
موفقیت ازآن کسی است که بر روی پاهای پرتوان خود بایستد و دست رد بر سینه هر چه نیرو و عوامل خارجی است بزند.
موفقیت از آن کسی است که میداند خونسرد بودن از مهمترین لوازم موفقیت به حساب میآید.
موفقیت از آن کسی است که شکست برایش پلههای نردبانی باشد و بداند که با هر شکست بیشتر صعود خواهد کرد.
موفقیت از آن کسی است که در عین خودباوری عطش سیراب ناشدنی جهت شنیدن انتقاد داشته باشد.
موفقیت از آن کسی است که از هر آنچه میهراسد به استقبالش برود.
موفقیت از آن کسی است که بزرگ بودن خود را در کوچک شمردن دیگران نبیند.
موفقیت از آن کسی است که از روزنههای امید، برای خود خورشید تابناک بسازد
نگرش، بیش از شایستگی
▪ شاد بودن، با کسی که با او هستی
▪ پروردن جسم، ذهن و روح
▪ کشف این که بهشت در درون ما است
▪ پذیرفتن ناشناختهها با آغوش باز
▪ روبهرو شدن با ترس
▪ دهش، بدون در یاد ماندن
▪ حال و اینجا، در لحظه بودن
▪ در درون شما، نه در مردم، جادهها یا چیزها
▪ سفر کردن از مغز به دل
▪ دانستن این که عقاید شما تجارتتان را میسازد
▪ رها کردن، و با جریان یکی شدن
▪ ایجاد فرصت برای خانواده، دوستان و گذشت
▪ هرگز و به هیچوجه از دست ندادن امیدها و آرزوها
▪ گشودن قلبتان به روی امکانات عالی
▪ ذوق و شوق، سرزندگی و آرامش ذهن
▪ زمان سکوت، کلیدی به زندگی الهامانگیز
▪ دریافت، بدون از یاد بردن
▪ جستوجوی پاسخها
▪ اعتماد کردن به زیبائی احساسها و نیازهایتان
▪ درک اینکه آنچه بهتر از آن نمیتوانید، همیشه کافی است
▪ همساز کردن رقصتان با سرنوشت
▪ میل به یاد کرفتن، از هر چه آنچه اتفاق میافتد
▪ ابزار خود، قهرمان داستان خود بودن
▪ زندگی با اشتیاق، عشق و خنده
نکاتی در مورد مشکلات و موفقیت
۱. وقتی مشکلی دارید، به جای مناسبی بروید و کمی قدم بزنید، وقتی به خانه برمیگردید، متوجه میشوید که دیدتان به کلی عوض شده است.
۲. وقتی زندگی سخت میشود و راههای ارتباطی بسته میشوند، وضعیت را با شوخی و خنده روشن کنید.
۳. روبهرو شدن با مشکل، پیروزی بزرگی است، سعی کنید با هر مشکلی که روبهروی میشوید، راه حلی برای آن پیدا کنید.
۴. بازندگان در هر جواب مشکلی را میبیند، ولی برنده در هر مشکلی، جوابی را میبیند، مثل برندهها فکر کنید.
۵. همیشه راه برای همه هموار نیست، زندگی برخورد با موانع، غلبه بر آن و حرکت است.
۶. فرار از مشکلات یکی از خصوصیات طبیعی انسانها است. برای تغییر این خصوصیت، برای انجام کارهای پیچیدهتر ارجحیت قایل شوید و آنها را تا زمان اتمامشان نیمهکاره رها نکنید.
۷. بازگو کردن مشکلات، بیشتر وقتها نیمی از حل آن است.
۸. تمرکز در کار، باعث موفقیت و به سرانجام رسیدن هر کاری بدون دوباره کاری میشود.
۹. همیشه به یاد داشته باشید که شما لایق موفقیت هستید.
۱۰. امام علی (ع) میفرمایند: از سقوط و شکست دیگران شادی مکن، زیرا نمیدانی روزگار بر سر تو چه میآورد
1. ـ در خانه محیط عاطفی مناسب ایجاد کنید
برای ایجاد آرامش در خانه به هر بحرانی و پیشامدی عکس العمل نشان ندهید و از منابع استرس و اختلاف بپرهیزید .
۲ـ فقط یک همسر خوشحال ، یاری بخش است .
همسر شما شریک زندگی شما است . مطلوب تر است که همیشه از همسرتان قدرشناسی کنید ابتدا فقط با بیان یک کلمه متشکرم آغاز کنید، متشکرم ! بعد صادقانه آن را ادامه دهید بعد از مدتی متوجه می شوید که شما نیز مانند همه زوج های موفق احساس خرسندی و خوشحالی می کنید و در همه کارها یاری دهندهٔ هم هستید .
۳ـ به دلیل عصبانی شدن ، خود را سرزنش نکنید .
اهمیتی ندارد که شما چه کسی هستید و چقدر محکم و استوار می باشید ولی گاهی پیش می آید که براحتی استحکام و استواری خود را از دست بدهید . شما ممکن است عصبانی شده و یا صدای خود را بلند کنید . و یا به چیزی مشت زده و یا شی را پرتاب کنید !!
اما جز در مواردیکه نتیجه خشم شما آسیب رساندن به خود و یا شخص دیگر است از خشم و غضب خود درگذرید و بپذیرید که صرفاً یک انسان هستید و به روال عادی به زندگی خود ادامه داده و با خود عهد کنید که کمتر عصبانی شوید . همچنین وقتی افراد خانواده نیز عصبانی شدند سریع آنها را ببخشید .
۴ـ به عهد خود وفا کنید
مطمئناً هیچ فردی کامل نیست . گاهی به دلایل مختلف در انجام وعده های کوتاهی نموده اید یا وعده خود را فراموش کرده اید یا کاری فوری پیش آمده که مانع از انجام آن شده است و ما با آوردن دلایل ظاهراً منطقی مانند اینکه : سعی کردم ولی خیلی مشغول بودم و جملاتی شبیه به آن و سعی در منطقی جلوه دادن کارمان می کنیم . ولی برای شخص مقابل این جملات تسلی بخش نیست و به نظر اکثر مردم یک قول یا یک وعده تحقق نیافته دلیل بر بی اساس بودن سایر تعهدات می باشد . بیاد داشته باشیم اگر می خواهیم کاری را انجام دهید به کسی قول ندهید مگر آنکه کاملا مطمئن باشید که می توانید آن را حتماً عملی سازید . ما با تحقق و عده های خود باعث می شویم که مردم برای شما و صحبت های شما ارزش قائل شوند در نتیجه زندگی شما در محیط خانوادگی بسیار زیباتر می شود .
۵ـ سختی ها را آسان بگیرید .
یکی از روش های مؤثر در مقابله با مشکلات و سختی ها ، عقب نشینی از موقعیت موجود و نگریستن به موضوع به طریقی فکاهی و طنز آمیز می باشد . البته منظور این نیست که برای حل مشکلات هیچ تلاشی و کوششی نکنید بلکه باید در ضمن تلاش بیاد داشته باشیم که کنترل همه امور به دست ما نیست و از توان ما خارج است . پس مزاح مشکلات شما را حل نمی کند بلکه صرفاً دید و احساس بهتری به شما می دهد و به شما یادآوری می کند که بدون کاستن از اهمیت کارها و مسئولیت های خود ، آنها را خیلی جدی نگیرید !!
۶ـ هیچ فرصتی را برای بیان دوستت دارم از دست ندهید
نمی توان تصور کرد که بیان چیزی به اندازه گفتن دوستت دارم آسان باشد . ولی اکثر والدین یا همسران بندرت پیش آمده که به یکدیگر بگویند دوستت دارم .
بیان عبارت دوستت دارم به اطرافیان حس خوبی می دهد و در واقع ما به آنها یادآوری می کنیم که تنها نبود و به آنها اهمیت می دهید و اعتماد به نفس را در آنان افزایش می دهید و به خود شما نیز حس خوبی می دهد . بیان خالصانه دوستت دارم به فرزند و همسر باعث می شود بسیاری از اشتباهات را در نظر افراد مورد علاقه شما بزداید .
اوقات مناسب بسیاری برای چنین بیان عشقی وجود دارد :
ـ هنگام ورود به منزل .
ـ درست قبل از ترک منزل
ـ پیش از خواب
ـ بعنوان اولین کلمه هنگام صبح
پس این عادت را در خانواده خود پرورش دهید !! و نتیجه آن را ببینند . اگر شک دارید امتحان کنید .
۷ـ هم صحبت خوبی انتخاب کنید .
اکثر ما تحت تاثیرات مثبت یا منفی کسانی هستیم که وقت بیشتری را با آنان می گذاریم . کودکان تحت تاثیر والدین خود هستند و همسران و خواهران و برادران تحت تاثیر یکدیگر هستند و ما تحت تاثیر همکاران ، دوستان و همسایگان خود قرار داریم . بنابراین بی اندازه اهمیت داردکه با تعقل و تفکر درست ، کسانی را که می خواهید وقت خود را با آنها بگذرانید انتخاب نمایید .
۸ـ خود را دست کم نگیرید .
درصد بالایی از ما این عادت منفی داریم که خود را دست کم گرفته و وضع خود را بیش از اندازه و وخیم می دانیم . به عنوان مثال تصور می کنیم که یا خیلی چاق هستیم یا خیلی بلند قد هستیم و یا کوتاه قد هستیم و یا هیچ کاری را به خوبی نمی توان انجام دهم و ...
اشکال کار این است که ما اهمیتی به جنبه های خارق العاده و صافت مثبت خود نمی دهیم . دست کم گرفتن سهم بسزایی در کاهش اعتماد به نفس و افزایش احساسات منفی ایفا می کند . دست کم گرفتن خود بجای آنکه کاستی شما را رفع کند بر عکس باعث تقویت آنها می شود . کسانی که معمولاً خود را دست کم می گیرند افرادی شاکی به نظر می رسند که ارزشی برای زندگی خود قائل نیستند و به علاوه الگوی بدی برای فرزندان ، خانواده و دوستان خود به حساب می آیند . مسلما هر کسی جنبه هایی دارد که می تواند آن را اصلاح کند . آگاه باشید که برای اصلاح هر موردی ، بدترین کار انتقاد و سرزنش خود است .
بهترین کار آن است که بدانیم قابلیت بالائی برای پیشرفت در من است و تصمیم بگیریم و با خود عهد بندیم که صبر و شکیبایی خود را افزایش دهیم و همچنین خود را در مقابل دیگران و حتی در خلوت خود دست کم نگیریم . ما باید بدانیم که هیچ کس کامل نیست اما دست کم گرفتن درمان این واقعیت نیست پس خود را دست کم نگیریم !!
۹ـ خانه خود را انباشته از شواهد عشق و محبت کنید .
در زندگی اتفاقات پریشان کننده فراوانی روی می دهد و در کنار آن مسائلی وجود دارد که انسان را بیاد مشکلاتی می اندازند که با آن دست به گریبان است . شواهد عشق ممکن است شامل هر چیزی زیبا و هنری باشد که شما را به یاد عشق ، مهربانی ، آرامش و شفقت بیندازد . کار هنری کودکان ، شاخه های گل ، شعری زیبا و فلسفی قرار گرفته بر دیوار ، کتاب های روح بخش و پر محبت روی میز یا عکس هایی از افراد دوست داشتنی هر کدام می تواند احساس خوبی به فرد بدهد .
شخصی می گفت که من موارد تایید کننده و مثبت حاوی عشق را خوشنویسی می کنم و به دیوار اطاقم می چسبانم پس شما نیز می توانید از امروز خانه خود را از شواهد عشق و محبت لبریزتر نمایید و هر وقت وارد اتاق می شوید خوشحال شوید .
۱۰ـ اجازه ندهید کمبودهای مالی شما را شکست دهند .
با کمبودهای مالی که یک واقعیت زندگی است چه باید کرد ؟
در جواب باید گفت طریق نگرش به این مطلب تا حد زیادی کیفیت زندگی ما را در منزل تحت تأثیر قرار می دهد . گاهی فرد بجای آنکه بیرون برود و با مبلغی ناچیز زمان خوشی را سپری کند وقت خود را صرف گله و شکایت از کمبودهای مالی می نماید ما ، در رویاهای خود به آرزوهای بزرگتر که حتی ممکن است احتمال دسترسی به آن خیلی کم باشد می اندیشیم ولی کارهای کوچکتری که به همان اندازه لذت بخش است و در توان ما می باشد فکر نمی کنیم .
افرادی هستند که از امکانات محدود توانسته اند حداکثر استفاده را ببرند و حتی از سفرهای یکروزه لذت بسیاری ببرند بدون اینکه از تنگدستی گله کنند . پس ما اگر بجای آنکه راجع به آنچه داریم و قادریم انجام دهیم ، به آنچه نداریم یا قادر نیستیم انجام دهیم فکر کنیم در واقع بین آنچه داریم و آنچه می خواهیم شکافی ایجاد می کنیم و این شکاف علت اساسی استرس است که می توانیم آنرا بطریقی محو کنیم . البته منظور این نیست که برای آن بیشتر تلاش نکنیم بلکه باید از آنچه اکنون داریم تا آنجا که می توانیم لذت ببریم و اگر این کار را انجام دهیم در زندگی به خوشی دست پیدا می کنیم که ما را متعجب می کند .
۱۱ـ با اوقات تلخی نخوابید .
با اعمال این سیاست کلی که هیچ کسی عصبانی و دلخور به رختخواب نرود ، در می یابیم که عشق و بخشش هیچ گاه از ما دور نیست و به یاد خواهیم داشت که افراد یک خانواده هستیم و علیرغم تمام مشکلات و عدم توافق ها باز هم به یکدیگر عشق می ورزیم و به یکدیگر احتیاج داریم و برای هم ارزشی بسیار قائل هستیم . این طرز تفکر که با عصبانیت و دلخوری به رختخواب رفتن هیچ خوب نیست یک روش تنظیم مجدد درونی است که خانواده را از دسترس دشمنی و تنفر به یکدیگر حفظ می کند . پس بیایید امتحان کنیم و هر شب بدون عصبانیت بخوابید و هر روز با عشقی در قلب خود و با این نگرش که امروز روز جدیدی است از خواب بیدار شوید . مطمئناً انجام آن کار آسانی نیست ولی نتیجه بسیار عالی دارد .
۱۲ـ غیبت نکنید .
انجام این عادت زشت یعنی غیبت کردن مانند زدن فردی است که به زمین افتاده است زیرا شخصی که غیبت او را می کنید نمی تواند از خود دفاع کند .
البته محو کردن این عادت آسان است کافی است که به زشتی این عادت پی ببرند ممکن است خیلی دیر متوجه زشتی این عمل شوید ولی به هر حال سخت نگیرید !!
شکر خدا را کنید که به هر حال متوجه این عادت زشت شده اید و حالا می خواهید آن را محو کنید . کافی است که خود را درست در زمان غیبت کردن غافلگیر نمایید و به خود بگویید :
دوباره دارم پشت سر دیگری غیبت می کنم ! بعد به آرامی حرف خود را عوض کنید .
همچنین وقتی اطرافیان شما درباره دیگران صحبت می کنند شما می توانید از درگیر شدن در آن پرهیز کنید و سعی کنید موضوع صحبت را با سکوت ، بیان مطلبی بهتر ، دفاع از شخص مورد انتقاد ، تغییر موضوع بحث را تغییر دهید . فواید کاستن از میزان غیبت مهیج است ! واحساس خوبی به شما دست می دهد ! پس بهتر است شما نیز امتحان کنید .
۱۳- ابتدا باید تصمیم بگیرید که چه می خواهید .
ما می توانیم در زندگی مان هر چیز را که آرزو می کنیم داشته باشیم به شرط اینکه خیال شما شفاف و آشکار باشد . زیرا مشکل اینجاست که ما یک تصور روشن و اهداف به تعداد کافی نداریم و زمانی را برای مشخص کردن تصمیم ها و آرزوها نمی گذاریم .
۱۴ـ یک جدول زمانی برای دستیابی به اهدافتان تنظیم نمائید .
شما مجبورید برای به انجام رسانیدن اهدافتان در یک چارچوب زمانی مطمئن ، دست به یک تلاش فکری بزنید . بدون داشتن یک چارچوب زمانی ، شما هدفی ندارید بلکه فقط آرزو خواهید داشت و آرزوها فقط سبب نا امیدی می شوند پس شما می توانید با یک جدول زمان بندی به آرزو و اهدافشان خواهید رسید .
۱۵ـ اجازه ندهید انجام فعالیت ها به تعویق بیفتد .
شما همیشه می توانید برای تاخیر ما بهانه ای بیاورید . اجازه ندهید این اتفاق بیفتد . کلید شروع کار ، در حرکت امروز است . تعللی نکنید . خودتان را به حرکت بیندازید .
۱۶ـ هر روز در حرکت باشید .
از انجام روزانه بعضی از اموری که شما را به اهدافشان نزدیک می کند غفلت نورزید . دائماً از خودتان بپرسید : این فعالیتی را که دارم انجام می دهم مرا به اهدافم نزدیکتر می کند یا مرا از آنها دور می سازد . وقتی شما به جلو حرکت می کنید ، اهدافشان نیز ، در حرکت خواهند بود . پس درنگ جایز نیست شروع کنید و سختی هایی را که در این راه به شی وارد می شود تحمل کنید .
۱۷ـ قدرشناسی خود را بروز دهید !!!
یکی از دلایل رنجش ازدواج ها و بیشتر روابط خانوادگی احساس فقدان قدرشناسی است ! متاسفانه بسیاری از ما به این دلیل که هر روز با اعضای خانواده خود در ارتباط مستقیم هستیم فراموش کرده ایم قدر شناسی خود را به یکدیگر نشان دهیم .
نوجوانانی که احساس می کنند ارزشمند هستند و بیشتر مورد قدردانی قرار گرفته و در نتیجه بیشتر در دسترس بوده اند و آنها می آموزند که قدر خود را بدانند . همسرانی که از آنها تشکر شده است ، شوهران خود را دوست دارند و آنها را تحسین می کند و بر عکس . همین امر در مورد خواهر و برادر هم زمانی که در یک خانه هستند و هم زمانی که بزرگ شده و مستقل می شوند صادق است .
۱۸ـپر محبت صحبت کنید
عاداتی مانند غیبت کردن ، با لحن تند و کنایه دار صحبت کردن ، دشنام و سخنان زشت به زبان آوردن ، سخنان منفی در مورد زندگی ، حرف زشت و غیر محترمانه زیر لب زمزمه کردن و سایر انواع سخن های منفی از عاداتی به شمار می روند که در ظاهر بی ضرر بوده ولی در واقع پیامدی دراز مدتی را به دنبال دارند .
آیا تا بحال احساس خود را هنگام صحبت تند و منفی ارزیابی کرده اید ؟ حتماً موافق هستید که احساس خوبی را در برندارد . بیان کلمات تند معمولاً احساس استرس و خشونت رادر پی دارد و باعث می شود یک نوع بیماری ناخوشایند در قلب شما خانه کند . همچنین تند صحبت کردن باعث می شود که آسایش روزمان را بر هم بزند و در نتیجه ناخواسته احساسات منفی و درکنار آن احساس بدگمانی را تجربه می کنیم . اما بر عکس آن هم صادق است وقتی بیشتر کلمات ما از مهربانی و عشق سرچشمه بگیرند احساس آرامش و کمال را تجربه کرده و باعث خلق دنیایی پر از مهر و محبت می شویم .
۱۹ـ اشتباهات را تکرار نکنید .
با قدری تفکر ، متوجه می شویم اشتباهات ما واقعاً آنچنان بزرگ نیستند . در حقیقت اشتباهات برای یادگیری و رشد ما لازم است ولی مشکل وقتی پیش می آید که ما نخواهیم اشتباهات خود را پذیرا باشیم و دوباره اشتباهات تکرار شوند . اقرار به اشتباهات و تصمیم برای تغییر آنها احساس رهایی خواهید کرد و به این ترتیب هیچ وقت مجدداً آنرا تکرار نخواهید کرد .
۲۰ـ جلسات خانوادگی داشته باشید .
هدف از جلسات خانوادگی فراهم آوردن محیطی دوستانه و غیر تدافعی برای دو نفر یا تعداد بیشتری از افراد خانواده است که یکدیگر را دوست دارند که بتوانند آزادانه مسائل خود را مطرح کنند . جلسات خانوادگی در یادآوری وجود عشقی مشترک بین شما مؤثری می باشد . جلسات خانوادگی زندگی شما را کامل می کند و شما را بعنوان یک خانواده به هم نزدیک می سازد شما نیز این جلسات را تشکیل دهید و
نتایج آن را ببیند
باید با آن روبه رو شوید. ما همه انسانیم. ممکن است گاهی در بعضی موقعیت های اجتماعی احساس ناراحتی، دست و پا چلفت بودن، کمرویی و خجالت کنیم و نتوانیم آنچه را که در مورد آن فکر می کنیم
صراحتاً بر زبان آوریم و کلمات مناسب برای ابراز آن را پیدا نمی کنیم. ممکن است در یک مراسم ترحیم یا روزی باشد که یکی از هکارانتان از کار اخراج می شود. ممکن است هر جایی این احساس را تجربه کنید.
● با این احساس مقابله کنید
چیزی که مهم است این است که یاد بگیرید چطور این احساس را در خود کنترل کرده و در این موقعیت های خطرناک چه بکنید. با اینکه می دانید فرد مقابل حرف اشتباهی زده است، به جای ترک گفتگو باید
● سعی کنید که فرد مقابل را متقاعد کنید.
برای مثال وقتی در یک مراسم ترحیم به دوستتان تسلیت می گویید و او می گوید: نگران نباش، من خیلی هم به او نزدیک نبودم. شما چطور جواب می دهید؟ در مهمانی های فامیلی هم ممکن است از
این اتفاقات بیفتد و یکی از بستگان سؤالات زیادی در مورد هدیه ای که آورده اید بپرسد. با این رفتار چطور برخورد می کنید؟
خوشبختانه، من راه حلی برای این موقعیت ها دارم. این نکات را بخوانید تا یاد بگیرید که در این موقعیت های ناراحت کننده چطور رفتار کنید.
● کسی از شما تعریف و تمجید می کند
سه ماه است که در ساعات بین کاریتان به باشگاه رفته و ورزش می کنید و کم کم ماهیچه هایتان دارند روی فرم می آیند. می دانید که ظاهر خوبی پیدا کرده اید. دوستی قدیمی را می بینید. او سریعاً
متوجه تغییرات فیزیکی شما می شود و صادقانه مشغول تحسین کردن و تعریف کردن از شما می شود. اما شما فرد خجالتی و متواضعی هستید و نمی دانید که چطور پاسخ این دوست را بدهید.
▪ چه بگویید:
گاهی یک جواب ساده بهترین جواب است. در این موقعیت هم وضع به همین منوال است. جواب ساده ای مثل یک متشکرم کوتاه می تواند کارتان را آسان کند. هنگام گفتن این جمله در چشمان دوستتان
● نگاه کنید تا تاثیر بیشتری بگذارد.
می توانید این تشکر را کمی بیشتر آب و تاب داده و کمی شکسته نفسی بکنید. آهسته پشت دوستتان را نوازش کرده یا از سایر حرکات دوستانه استفاده کنید تا بفهمد که تعریفش را جدی گرفته اید.
در آخر برای اینکه این تمجید را به موضوع بحث بکشانید می توانید کمی در مورد این تغییرتان یا اینکه چطور وزن کم کرده اید با او صحبت کنید. این باعث می شود که دوستتان تصور کند موضوع کاملاً مهمی را متوجه شده است.
● به دوستی تسلیت می گویید
یکی از بدترین موقعیت ها وقتی اتفاق می افتد که دوستی یکی از بستگان نزدیکش مثل مادر یا پدرش را از دست می دهد. شما می خواهید دوستتان را مطمئن کنید که آنجایید و حاضرید هر کاری انجام
دهید تا ناراحتی او کمتر شود. اما نمی دانید که او چطور با این مشکل کنار می آید و نمی خواهید مرزها را از بین ببرید. احساس همدردی با دوستان در چنین موقعیت هایی کار ساده ای نیست. چطور برای ابراز آنچه در فکرتان است کلمه ها را پیدا می کنید؟
▪ چه بگویید:
بهترین راه این است که صادق باشید. تماس های دوستانه (مثل بغل کردن، دست روی شانه ی فرد گذاشتن و...) می تواند بسیار کمک کننده باشد. لازم نیست از روی چاپلوسی و ریاکاری با او درد و دل
کنید. چیزی بگویید که واقعاً به آن فکر می کنید. اگر واقعاً به آن اعتقاد دارید بگویید : هر وقت خواستی من پیشت هستم اما اگر واقعاً نمی توانید این کار را انجام دهید گفتن ساده ی متاسفم، همدردی
من را بپذیر کفایت می کند. همین که در مجلس ترحیم شرکت کرده اید نشاندهنده ی این است که به او اهمیت می دهید.
در این موقع از سوال کردن ابا نداشته باشید. در مورد ترتیب دادن مجلس ختم و این مسائل از او سوال کنید تا کمی از ناراحتی او کم شود. سعی کنید هر چه می توانید انجام دهید تا کمی از ناراحتی های
او کم کنید. از گفتن جمله های کلیشه ای مثل زندگی خوبی داشت خودداری کنید. این جمله ها در آن شرایط کمی بی معنا هستند.
● یکی از آشنایانتان از کار اخراج می شود
با یکی از همکارانتان در اداره روابط نزدیکی داشته اید، اما او مجبور به ترک کار شده است. مطمئناً از این مسئله بسیار ناراحت است و شما کسی هستید که باید کمی به او اعتماد به نفس دوباره بدهید. چه کار می کنید؟
▪ چه بگویید:
درست است که من همیشه طرفدار صداقت هستم اما در این موقعیت گفتن دروغ مصلحتی بد نیست و خیلی به بهبود حال دوستتان کمک می کند. فکر می کنید شانسی برای پیدا کردن شغلی با همان
موقعیت ندارد؟ اشکالی ندارد، دروغ بگویید. به او اطمینان دهید که شرکت های بسیاری هستند که راغب به استفاده از فردی با شرایط او می باشند. با این کار باعث خواهید شد که تصور کند هنوز هم فرد
فعالی در اجتماع می باشد و اعتماد به نفس از دست رفته خود را دوباره به دست آورد. به او بگویید که می تواند روی کمک شما حساب کند. اما قول پیدا کردن کار جدید را به او ندهید. حرفی بزنید که بتوانید به آن عمل کنید.
● تصادفاً کسی را می رنجانید
همسر یکی از دوستانتان که حامله است به شما می گوید که می خواهد اسم دخترش را بولا بگذارد. شما این مسئله را در جمع دوستانتان تعریف می کنید و با خنده و مسخره می گویید که بولا خیلی
اسم زشتی است. یکی از دوستانتان در جمع ناراحت شده و می گوید که اسم مادر او هم بولا است. چه جوابی می خواهید بدهید؟
▪ چه بگویید:
یکی از بهترین راه های در رفتن از چنین موقعیت هایی این است که مسئله را به شوخی و خنده گرفته و جوری صحبت را عوض کنید. مثلاً بگویید که چقدر همیشه حتی از اسم خودتان هم متنفر بوده اید. راه
دیگر این است که خیلی ساده از دوستتان عذرخواهی کرده و بگویید که قصد بدی نداشته اید.
● یک حالت چطوره ساده برایتان داستان می سازد
امروزه اصطلاحاتی مثل چطوری یا حالت چطوره مثل سلام کردن برای احوالپرسی استفاده می شود. فکر می کنید مردم واقعاً دوست دارند بدانند که شما چطور هستید نخیر، آنها فقط میخواهند
که سلامی کرده باشند و توقع دارند که شما هم در جواب بگویید خیلی ممنون، شما چطورید؟ گاهی ممکن است برایتان پیش آید که فردی این موضوع را درک نکرده و با چنین سوالی از جانب شما شروع
به گفتن داستان زندگیش کند. در چنین مواقعی چه برخوردی دارید؟
▪ چه بگویید:
در اینگونه مواقع سعی کنید روی موضوع مورد بحث تمرکز کنید. اگر در جواب حالت چطوره ی شما گفته مریض است و تب دارد، از او در این مورد بیشتر سوال کنید و نظرات و توصیه های خود را هم به او
بگویید. سعی کنید با او به خوبی برخورد کرده و به نرمی صحبت کنید. دوستی که با یک حالت چطوره مشکلات زندگیش را برایتان بیان می کند حتماً نیاز به دردودل کردن دارد.
● کسی ناخواسته به شما توهین می کند
ممکن است جدیداً رابطه تان با نامزدتان را به هم زده باشید و اوقات سختی را می گذرانید و در این مورد با دوستانتان درد و دل می کنید. یکی از دوستانتان برای همدردی می گویداو از آن اول هم به درد
تو نمی خورد یا زشت بود. شما متعجب می شوید و با خود فکر می کنید که آیا وقتی این همه مدت با آن فرد بوده اید هم او چنین فکری می کرده است؟ شما هنوز نسبت به او احساس علاقه می کنید
و این دوست با گفتن این حرف ها به کسی که برایتان عزیز است توهین کرده است. شاید دوستتان منظوری هم نداشته باشد اما به هر حال حرفی زده است. در این مواقع چه می کنید؟
▪ چه بگویید:
اولین واکنش شما باید نادیده گرفتن آن حرف باشد. طوری که انگار حرف آن فرد اصلاً ارزش توجه هم نداشته است. به قولی جواب ابلهان خاموشی است. پس فراموشش کنید. راه دیگر این است که با
دوست خود صحبت کرده و ماجرا را کاملاً برایش شرح دهید تا بفهمد که چه اتفاقی افتاده است.
در موقعیت ها به جا عمل کنید
ممکن است که یافتن کلمات به جا و مناسب در همه ی موقعیت ها ممکن نباشد اما با رعایت این نکات می توانید راحت تر با این شرایط کنار بیایید. به جای اینکه احساس ناراحتی و دست و پا چلفتی بودن
کنید، منظور خود را کوتاه و کامل با رعایت صداقت بیان کنید
امروزه موفقیت بهصورت یک علم اکتسابی درآمده است. علمی با شاخصهای خاص که حتی میشود بهصورت یک سرفصل یا حتی یک رشته آن را آموخت.
وسعت و گستردگی عوامل موفقیتساز، بسیار است و انسانهای موفق کسانی هستند که عوامل موفقیت را در زندگی روزمره خود به صورت عملی و کاربردی استفاده میکنند. یکی از این تکنیکها «قدرت هوش اجتماعی» است. اگر همه ما کمی صداقت به خرج دهیم، متوجه خواهیم شد که تواناییهای اجتماعیمان به یک گردگیری احتیاج دارد. برای شروع باید بتوانیم با مردم رابطهای مناسب داشته باشیم؛ این مردم ممکن است گروهی کوچک یا یک سالن پر از جمعیت باشد. افرادی که از هوش اجتماعی بهرهمندند، باید بتوانند از تمام قدرت مغزی و جسمانی خود استفاده کنند تا بتوانند با بقیه ارتباط قوی و موثری برقرار کنند. آنها باید شخصیتی داشته باشند که دیگران را تحت تاثیر قرار دهند و بدانند چطور دوست پیدا کنند و چطور آنها را نگه دارند. این هوش مهم باید بتواند هنر کنار آمدن در اوج درگیریها و مذاکرات را دریابد.
● تو کیستی؟
اگر میخواهید خودتان را بشناسید، به رفتار بقیه نگاه کنید و اگر میخواهید بقیه را درک کنید، به قلب خودتان نگاه کنید. کلید هوش اجتماعی در این است که بتوانید با بقیه ارتباط مثبت برقرار کنید و آنها بتوانند در کنار شما احساس آرامش و خوشحالی کنند.
اگر شما با خودتان در آرامش هستید، اعتماد به نفس هم دارید، پس ارزشها و معیارهای خودتان را میشناسید. قدم اول در هوش اجتماعی این است که باور کنیم انسان موجودی اجتماعی است. حال که به این واقعیت ایمان پیدا کردیم، باید تواناییهایمان را بشناسیم و به اصطلاح این نیروهای بالقوه را بالفعل کنیم.
● معاشران هوشمند
اصل معاشرت میگوید اگر میخواهید از نظر روانی، جسمانی و اجتماعی تعادل داشته باشید، باید معاشرت کنید. اگر میخواهید خوب یاد بگیرید، باید با محیط اطرافتان رابطه درستی برقرار کنید. اگر میخواهید همهچیز را به یاد آورید باید بتوانید بین چیزهایی که بهیاد میآورید و چیزهای جدیدی که قرار است حفظ کنید، رابطه شفافی به وجود آورید. اگر میخواهید از نظر اجتماعی موفق باشید، باید معاشرت و ارتباط خود با دیگران را بیشتر کنید.
● همه دنیا در یک لبخند
راز هوش اجتماعی، لبخند زدن به مردم است. لبخند انسان منعکسکننده گرما، اعتماد، رفتار مثبت و خوشحالی است و ضمناً باعث میشود دیگران هم جذب شما شوند. یک ضربالمثل چینی میگوید کسیکه چهره خندان ندارد نباید کسب و کار راه بیندازد.
یک لبخند ساده بهترین راه پیدا کردن دوست و تحتتاثیر قرار دادن مردم است. وقتی ما لبخند را میبینیم، مغز ما هم واکنش نشان میدهد و به عضلات مخصوص لبخند فرمان میدهد و لبخند آنها را جواب میدهیم. در واقع لبخند ما امضا ماست. همیشه با لبخند به مردم خوشامد بگویید بهخصوص اگر اولین باری باشد که آنها را میبینید، زیرا اولین برخورد در خاطر همه میماند. به این پدیده اصطلاحاً اثر اولین برخورد یا اصل اولین برخورد میگویند.
در شروع آشناییها، لبخند اثر مثبت و حس خوشی به جا میگذارد و شما به تدریج دیگران را تحتتاثیر قرار میدهید. اگر بتوانید به خودتان بخندید، دنیا بلندتر به شما خواهد خندید. توانایی خندیدن به خود نشان میدهد که شما میتوانید از خودتان بیرون بیایید و همه چیز را با دید دیگری نگاه کنید.
● آغوش مهربان، روح بزرگ
وقتی در حال توضیح نکتهای هستید، سعی کنید بدنتان با حرفهایتان هماهنگی داشته باشد. سعی کنید صدایتان هماهنگ با آن نکتهای باشد که مشغول توضیح دادنش هستید و با حرکات دست مانند یک مجسمهساز، نکات یا صحنهها را تعریف کنید.
از حرکات محبتآمیز استفاده کنید. در بعضی از فرهنگها، همدیگر را زیاد بغل میکنند، مثلاً در روسیه مردم وقتی به هم میرسند، یکدیگر را بغل میکنند. دکتر «هارولد فالک» در مورد بعضی از نکات مثبت در آغوش گرفتن، اعتقاد دارد: سیستم ایمنی بدن را هماهنگ میکند و باعث میشود خستگی فرد کاهش یابد و احساس شادابی کند. همچنین بغل کردن باعث افزایش هموگلوبین خون میشود. همانطور که میدانید هموگلوبین حامل اکسیژن به نقاط مهم بدن از قبیل قلب، مغز و بقیه اندامهاست. بهطور کلی در آغوش گرفتن عملی است برای افزایش اعتماد به نفس و هوش اجتماعی.
● آینه؛ راستگوترین دوست
قبل از هر ملاقات خودتان را در یک آینه تمام قد نگاه کنید. به جای یک نگاه سطحی، فکرکنید شما مدیر تدارک لباس یا تهیهکننده فیلم هستید و باید لباس همه افراد را بررسی و آنها را با صحنههای مناسب فیلم هماهنگ کنید. حالا این کار را به جای اینکه در مورد هنرپیشهها انجام دهید، روی خودتان پیاده کنید، زیرا شکل و نوع لباس باعث ایجاد آرامش و اعتماد به نفس میشود.
● هنر گوش دادن
«پابلیلیوس سایروس»، شاعر رومی، عقیده دارد: ما هم برای کسانی که برای ما جالباند، جالب هستیم. او که راجع به هوش اجتماعی اطلاعات زیادی داشته، میگوید: اگر کسی علاقهمند به آشنایی با ما باشد و بخواهد ما را بهتر بشناسد، ما هم به همین نسبت به طرف او جذب میشویم. گوش کردن به حرفهای طرف مقابل، یکی از بهترین و موثرترین راههایی است که نشان میدهد او برای ما جالب است. منظورم این است که واقعاً گوش کنیم، یعنی چنان روی حرفهایش متمرکز شویم که انگار خودمان میخواهیم موضوعی را تعریف کنیم. چنین گوشکردنی، نشان میدهد آن شخص برای ما قابلتوجه است و ما بهعنوان یک فرد برای او ارزش قایلیم.
تحقیقات نشان داده است انسان چیزی حدود ۵۰ تا ۸۰ درصد زمان بیداریاش را صرف ارتباطگیری میکند و بهطور متوسط نیمی از این ارتباطات از طریق گوش است.
● شروع هیجانانگیز
راههای زیادی برای سلام و احوالپرسی با مردم وجود دارد. دوست، رئیس، همکار، کسانی که در طول روز میبینیم و بالاخره کسانی را که برای اولین بار ملاقات میکنیم. فرمول زیر در همه موقعیتها جواب میدهد:
- با روحیه مثبت و نیکاندیشی به مردم نزدیک شوید.
- لبخند بر لب داشته باشید.
- با آنها دست بدهید یا با گرمی آنها را بغل کنید.
- برای باز کردن سر حرف، از مطالبی که مد نظر آنهاست، شروع کنید.
شما موفق شدید!
● پایان به یاد ماندنی
موقعیتهای خداحافظی یا آخرین دیدار افراد با یکدیگر بهتر است که با ساعات یا دقایق بسیار شاد و سبک برگزار شود. وقتی با لبخند و شادی و حرفهای مثبت صحنه ملاقات را ترک میکنید، اثر بسیار خوبی از خودتان بهجا میگذارید که همیشه بهیاد میماند. به موازات آن، انرژی مادی و نیروی سلامتی برای خود و دوستانتان باقی میماند. ملاقاتهای مثبت در اولین و آخرین بار، مقاومت بدن را در مقابل بیماری افزایش میدهد و قدرت ایمنی بدن را تقویت میکند. به یاد داشته باشید که خلاف آن هم صدق میکند، یعنی اگر با روابط و احساسات تلخ دوستان و همکاران را ترک کنید، مانند این است که سم وارد بدن خود و دیگران کرده باشید، بنابراین انتخاب با خود شماست.
● ارتباطات گسترده
ایجاد شبکه ارتباطی با دیگران، در واقع بخشی از معرفی خود است و افراد دارای هوش اجتماعی این کار را به خودی خود انجام میدهند. منظور از ایجاد شبکه ارتباطی این است که ارتباطتان را با کسانی که پیشتر با آنها آشنا شدهاید، به نوعی حفظ کنید و نشان دهید که برای دوستی آنها ارزش قائلید. این ارتباط به اندازه آشنایی با یک فرد تازه ارزشمند است.
در هر فرصت ممکن با مردم گفتوگو کنید. روزانه حتی چند کلمه صحبت با مغازهدار یا راننده تاکسی به ایجاد اعتماد به نفس در شما کمک میکند و اگر هنوز مایل به صحبت کردن با افراد غریبه نیستید، خودتان را جای آنها بگذارید و ببینید که آنها چقدر با محبت با شما رفتار خواهند کرد.
● ۱۰عادت بد در شنونده بودن
۱۰ عادت بد وجود دارد که میتواند به توان شنونده بودن و هوش اجتماعی شما لطمه بزند. اینها عبارتند از:
۱ ) تظاهر به گوش کردن درحالی که گوش نمیدهید.
۲ ) در حین گوش دادن کارهای جانبی انجام دهید.
۳ ) نشان دهید که موضوع صحبت جالب نیست.
۴ ) نشان دهید که گوینده طرز بیان جالبی ندارد.
۵ ) با گوینده بیش از حد بحث کنید، طوری که موضوع اصلی صحبت گم شود.
۶ ) بیش از حد هیجان نشان دهید.
۷ ) بیشتر روی موضوعات جانبی تکیه کنید تا اصل موضوع.
۸ ) با موضوع یک بعدی برخورد کنید.
۹ ) فقط به اصل موضوع بپردازید.
۱۰ ) مسائل مشکل و پیچیده را نادیده بگیرید.
● خنده؛ سفیر شادی
ـ خنده مسری است مانند سرماخوردگی؛
ـ وقتی کسی به من لبخند بزند، من هم لبخند میزنم.
ـ امروز که از خیابان میگذشتم به کسی لبخند زدم و متوجه شدم که لبخند به او هم سرایت کرد.
ـ وقتی راجع به لبخند فکر کردم، ارزشش را فهمیدم؛ یک لبخند ساده مثل لبخند من میتواند به دور دنیا سفر کند.
ـ وقتی حال لبخند زدن داری، لبخند بزن، بگذار لبخندت به همه سرایت کند و آن را به دور دنیا بفرست
منبع:vista mag
از آنجایی که رنگها در دنیای مد و لباس اهمیت خاصی داشته و معانی گوناگونی را انتقال میدهند، طراحان همواره در بهکار بردن آنها توجه ویژهای نشان داده و به دنبال آن اثرات متفاوتی بر خلق و خوی افراد باقی میگذارند. به گفته "نورما کامالی" یکی از طراحان مد: "بهطور کلی سیاه، رنگی برگزیده و ممتاز است، اما امروزه کاربرد کمتری داشته و بیشتر در مراسم عزاداری به کار برده میشود."" در صنعت مد، رنگ سیاه رنگی است که در بروز یا تشدید حالت افسردگی و غم دخالت دارد." این در حالی است که "جودیت واترز" استاد روانشناسی دانشگاه فرلی دیکنسون معتقد است: "رنگهای روشن باعث افزایش روحیه و ایجاد حالت شادابی، به ویژه پس از روزهای غمگین زمستان میشود."از طرفی مردم بیش از آنکه به حرفهای شما توجه داشته باشند به لباسی که پوشیدهاید توجه دارند. بنابراین رنگها میتوانند همچون مهمانی ناخوانده بر روابط شما با دیگران تأثیر بگذارند. به همین ترتیب شاید پوشیدن لباسهای با رنگهای اسپرت و نمایشی به کمی اعتماد به نفس نیاز داشته باشد.به طوری که به عقیده "جون روچ" از مشاورین طراحی و مد "در صورتی که نمیخواهید توجه و واکنش ناخودآگاه مردم را به سوی خویش جلب نمایید بهتر است این رنگها را در لباسهای خود بهکار نبرید چرا که نمیتوانید خود را در آنها پنهان کنید." از طرف دیگر توصیه "واترز" این است: "اگر میخواهید جدی گرفته شوید بهتر است به جای رنگهای تند و فسفری بیشتر از رنگهای مات استفاده کنید.""کامالی" نیز همانند روچ که معتقد است رنگها به انسان انرژی میدهند، میگوید: "تنوع رنگی الهامبخش است. پوشیدن لباسهای رنگی در افراد تجربهای بسیار متفاوت از پوشیدن لباسهای سیاه را ایجاد میکنند. رنگها مانند خورشید مملو از نور و روشناییاند و حالتی خوشبینانه و زندگیبخش را به وجود میآورند." به نظر "روچ"؛ سبز نمادی از رشد و شکوفایی بوده واز آنجایی که پرانرژیترین رنگ مـحـسـوب مـیشـود، بـا پـوشـیـدن آن احـسـاسی از تندرستی و خوشبختی را در فرد ایجاد میکند. نارنجی نیز از انرژی زیادی برخوردار است و گرما، آتش و حاصلخیزی را القا میکند. این در حالی است که زرد، یکی دیگر از رنگهای پرانرژی و سرزندگی است که حرکت وجوانی را به ارمغان میآورد.اما سرخ، مفهومی از حمایت، شجاعت و علاقه و اشتیاق شدید را با خود دارد.
در این میان طیفهای مختلف آبی هر یک معانی متفاوتی را انتقال میدهند: آبی روشن نمادی از آب، آسمان و بهشت، آبی متوسط دوستی و صمیمیت خالصانه و آبی کهربایی زورمندی، چالاکی و جنبش به همراه دارند. ارغوانی نیز که همیشه از رنگ های سلطنتی به شمار میرفته از جمله رنگهایی است که قدرت، بزرگی و فراوانی را به نمایش میگذارد. اما بنفش از آنجایی که باعث برانگیختن هیجانات و عواطف میگردد، به نظر "روچ" بهتر است در اطراف افراد بیمار بهکار برده نشود زیرا با تخلیه هیجانی او، وی را ضعیفتر میکند. اکنون "ورا وانگ" یکی دیگر از طراحان لباس به سراغ طراحی لباسهای رنگی به جای لباسهای همیشه سفید عروس رفته و میگوید: "به همان اندازه که عاشق سنت لباس سفید برای عروس هستم، فکر میکنم کمی تخطی از این سنت هم میتواند زیبا و جالب باشد. بهکار بردن رنگهای آبی، صورتی، زرد و سبز روشن به جای سفید در لباس عروس غیرمنتظره و بسیار هیجانانگیز است." به عقیده "کامالی" رنگ در مدهای لباس چیزی بیش از تمایلات آنی و بیهدف بوده و تغییرات ناگهانی در آن بیشتر از ایجاد و تغییرات فاحش در مدل لباس تأثیر میگذارد. رنگ همچون خونی در رگهای دنیای مد در جریان است.
● چه لباسهایی را کجا بپوشیم؟
چشمها به او که میرسند، خیره میمانند: کت و شلوار پوشیده، دستمالگردن سرمهای به گردنش بسته، دکمههای سرآستین را بسته و کفشهای نوک تیزش را تا جایی که توانسته واکس زده و برق انداخته! صدای پچپچی به گوش میرسد و قهرمان داستان ما هر لحظه معذبتر میشود. اعضای گروه به راه میافتند و قهرمان، پشیمان از انتخاب این لباس پلوخوری، از کوه بالا میرود! شما هم این وضعیت را پیدا میکنید اگر تشخیص ندهید چه لباسی را کجا باید بپوشید. بنابراین این روزها که زیاد به مهمانی و سفر میروید، حواستان باشد: به خودتان بگویید جایی میروید که آدمهای زیادی هستند و همه هم بالاخره چیزی خواهند پوشید. شما هر قدر هم که تلاش کنید، مورد پسند همه سلیقهها قرار نمیگیرید. پس اضطرابِ "چه بپوشم" را قبل از مهمانی کم کنید و با آرامش، لباسی را انتخاب کنید که با آن راحت هستید.
بعضی از لباسهای راحت را که برای روز مبادا نگه داشتهاید، از کمد بیرون بیاورید و در خانه بپوشید؛ تا هم روحیه خودتان بالا برود و هم اعضای خانوادهتان خوشحال شوند. در مسافرت، کفش راحت و لباس سبک بپوشید. گوشواره سنگین، شلوار تنگ و دستمال گردن، سفرتان را خراب میکند. اگر هم دوست دارید عکسهای زیبایی از سفر داشته باشید، لباسهای شاد و درخشان انتخاب کنید تا یادگاری جذابتری داشته باشید. دید و بازدیدهای عصرانه ما جای مناسبی برای لباسهای سبک و شاد و گلدار خانمها و پیراهنهای راحت روشن برای آقایان است. در مهمانیهای شام خانوادگی هم میتوان همین گونه لباس پوشید. افراد خانواده محکوم نیستند که همیشه شما را با کهنهترین و لکهدارترین لباستان ببینند. خسیسبازی درنیاورید! محیط کار را با محفل مهمانی اشتباه نگیرید و لباس تنگ و جلب توجهکننده نپوشید که علاوه بر عذاب خودتان، مخاطبتان را هم در برقراری رابطه دچار مشکل میکنید؛ در صورتی که میتوانید تمیز و باوقار و آراسته باشید. ظاهر افراد است که اولین تاثیر را روی ما می گذارد و نشان دهنده رفتار و شخصیت افراد است
هیچ چیز بیهوده تر از با جدیت و تلاش انجام دادن کاری نیست که اصلاً نباید انجام شود!
- همیشه به خاطر داشته باشید که تصمیم خودتان برای موفق شدن از هر چیز دیگر مهمتر است.
- سعی نکنید فقط انسانی موفق باشید، سعی کنید انسانی با ارزش باشید.
- موفقیت کلید خوشبختی نیست. خوشبختی کلید موفقیت است. اگر از کاری که انجام می دهید خرسند و راضی باشید، حتماً موفق خواهید شد.
- اگر بیشتر به طبیعت و خوبیهای بی حد و حصر جهان نظاره کنید، اگر تلاش کنید تا به افق های وسیعتری از اندیشه و عمل دست یابید، اگر از درون احساس آرامش کنید، روزی توام با موفقیت را سپری کرده اید.
- رمز موفقیت در دنبال کردن هدف بدون مکث و درنگ است. ولی موفقیت چیست؟ من موفقیت را در تشویق تماشاچیان نمی بینم، موفقیت در رضایت خود از کاری است که انجام داده ام.
- رمز موفقیت در استواری در قصد و نیت است.
- نابرده رنج، گنج میسر نمی شود.
- دیروز جرات مبارزه داشتیم، و امروز شهامت موفقیت.
- کسی به موفقیت دست می یابد که خوب زندگی کند، زیاد بخندد و زیاد دوست بدارد. کسی که احترام افراد عاقل و فرزانه را جلب کرده باشد و کودکان خردسال را دوست بدارد. کسی که دنیا را بهتر از آنچه یافت، ترک کند، چه با بزرگ کردن یک فرزند صالح، چه سرودن شعری زیبا، و چه با نجات دادن یک انسان. کسی که مورد تحسین منتقدان باشد و خیانت دوستان را تحمل کند. کسی که همیشه زیبایی های دنیا را ستایش کند. کسی که بهترین خصوصیات افراد را ببیند و بهترین ها را تقدیم آنها کند. کسی که زندگیش یک الهام باشد و خاطره اش یک نیایش.
- فاصله بین دیوانگی و نبوغ فقط با موفقیت اندازه گیری می شود.
- هر لحظه را دوست داشته باشید. گل ها در تاریکی رشد می کنند. به همین دلیل هر لحظه از ارزش زیادی برخوردار است چون روی کل تاثیر می گذارد. رمز موفقیت در زندگی، در موفق بودن در تک تک آن لحظه هاست.
- انسان موفق کسی است که قادر است با آجرهایی که دیگران به سویش پرتاب میکنند، پایه و بنیادی محکم و استوار برای خود بسازد.
- فرصت های کوچک همیشه مقدمه ای برای موفقیت های بزرگ است.
- این خواست و اراده ی ماست که آینده مان را شکل می دهد. موفقیت و شکست ما نتیجه عمل خودمان است نه کس دیگری. این خودمان هستیم که می توانیم هر مانعی را از پیش پایمان برداریم یا اینکه در این راه پر پیچ و خم گم شویم. انتخاب ما، مسئولیت های ما، موفقیت ها و شکست های ما هر چه که باشند، کلید سرنوشتمان در دست خودمان است.
- من قیمت موفقیت را می دانم: فداکاری، تلاش، و از خود گذشتگی مداوم برای رسیدن به آنچه که می خواهید اتفاق بیفتد.
- همیشه چیزهایی اتفاق می افتد، که واقعاً آنها را باور داشته باشید. ایمان و باور است که باعث می شود چیزی اتفاق بیفتد.
- عقل سلیم در این است که یک روش را انتخاب کرده و آن را آزمایش کنید. اگر شکست خورد، آن را خیلی را خیلی راحت بپذیرید، و راهی دیگر را امتحان کنید. مهم این است که تلاش کنید.
- من موفقیتم را مدیون شنیدن بهترین نصیحت ها و انجام دقیقاً عکس آن می دانم.
- آنچه از زندگی نصیبتان می شود بستگی به این دارد که: با کودکان مهربان، با سالخوردگان دلسوز، با گرسنگان و با ضعیفان و قدرتمندان بامدارا باشید. چون ممکن است خودتان هم روزی یکی از اینها باشید.
- شکست ما باید پایه و بنیادی مستحکم برای پیروزی های آینده باشد.
- دوست دارم کارهای بزرگ و منحصر به فرد انجام دهم، اما وظیفه ام انجام کارهای کوچک و پیش پا افتاده است طوری که گویی کارهایی بزرگ و منحصر به فردند. دنیا نه فقط با اقدامات بزرگ و قدرتمندانه قهرمانان، بلکه با کارهای کوچک اما صادقانه کارگران پیشرفت می کند.
- بزرگترین تحسینی که تابه حال شنیده ام وقتی بود که کسی از من پرسید به چه فکر می کنم، و با علاقه به پاسخ من گوش داد.
- یاد گرفته ام که اگر کسی با اطمینان در راه امیال و آرزوهایش پیش رود، و تلاش کند تا آنطور که دوست دارد زندگی کند، با موفقیتی چشمگیر و غیرمنتظره روبه رو خواهد شد.
- اگر فکر می کنید می توانید، حتماً می توانید. و اگر فکر میکنید که نمی توانید، حق با شماست.
- نمی توانم فرمولی برای موفقیت به شما بدهم، اما می توان فرمول شکست را در اختیارتان قرار دهم و آن این است: برای خوشنود کردن دیگران تلاش کنید.
- به من یک کارمند ساده اما باهدف بدهید، تا به شما انسانی تحویل بدهم که تاریخ را دگرگون می سازد. یک قهرمان بی هدف به من بدهید، یک کارمند ساده تحویلتان میدهم.
- نمی توانید در رویا خودتان را جای شخصیت های مختلف بگذارید. باید چکش بزنید و یک انسان تقلبی جعل کنید.
- وارد مبارزاتی شوید که آنقدر بزرگ باشند که به حساب آیند و آنقدر کوچک باشند که بتوانید در آنها پیروز شوید.
- هیچ کس فقط با خوشحال و راضی بودن به کجایی نمی رسد.
- من موفقیت را با میزان کمک هایی که فرد به هم نوعان خود می کند، می سنجم.
- برای پرواز کردن باید مقاومت و پایداری داشته باشیم.
- برای موفق شدن باید اول باور کنیم که می توانیم.
- بزرگی در این نیست که کجا ایستاده باشیم، به این است که به کدام جهت در حرکت باشیم. گاهی باید در جهت باد و گاهی مخالف با آن حرکت کنیم. آنچه مهم است این است که باید حرکت کنیم، نه اینکه بی اراده در گوشه ای بنشینیم.
- کسی که سعی می کند تنها زندگی کند، هیچوقت به عنوان یک انسان موفق نخواهد شد. قلب او اگر به قلب کسی دیگر پاسخ ندهد، پژمرده می شود. ذهن او، اگر فقط انعکاس افکار خود را بشنود، پلاسیده می شود.
- رمز خوشنودی از کار در یک کلمه خلاصه می شود: مهارت. وقتی بدانید که چطور کارتان را به خوبی انجام دهید، از آن لذت خواهید برد.
- جوان ها چون نمی دانند چطور محتاط باشند، به ناممکن اقدام می کنند—و نسل به نسل به آن دست می یابند.
- انسانهای سطحی به شانس اعتقاد دارند. انسان های قدرتمند به علت و معلول معتقدند.
- کارهایی را باید انجام دهیم که خودمان به آن معتقدیم، نه آنچه مردم فکر می کنند. این قانون که هم در زندگی فکری و هم عملی دشوار می نماید، تفاوت بین پستی و بزرگی را ایجاد می کند. این کار از ای جهت دشوار است که همیشه آدم هایی وجود دارند که فکر می کنند بهتر از شما می دانند وظیفه تان چیست. برای زندگی کردن در جمع، راحت تر این است که دنبال حرف دیگران برویم و برای زندگی کردن در عزلت و تنهایی راحت تر این است که بر حسب اعتقادات خودمان زندگی کنیم. اما انسان عالی مرتبه کسی است که در میان جمعیت، استقلال شخصی خود را حفظ کند.
- اولین رمز موفقیت، خودباوری است.
- دیر یا زود، آنها که برنده می شوند، به توانایی خود ایمان می آورند.
- فقط آنها که جرات شکست خوردن دارند، موفق می شوند.
- اشتباه است اگر باور داشته باشیم که مردم از موفقیت، موفق می شوند. در اکثر موارد، از طریق شکست هایمان است که موفق می شویم. از هیچ قاعده اخلاقی و پند و اندرزی نمی توانیم به این اندازه درس بگیریم.
- این منتقد نیست که اهمیت دارد، یا کسی که از قهرمانان اشکالتراشی می کند. مهم همان کسی است که در میدان وجود دارد و صورتش از عرق، گرد و و خاک و خون پوشیده شده، کسی که دلاورانه می جنگد، اشتباه می کند و هر از گاهی خسته میشود. کسی که معنای اشتیاق و فداکاری را می داند و خود را در راهی با ارزش فنا می کند. کسی که اگر هم شکست بخورد، در اوج تلاش و مبارزه شکست خورده است و هیچگاه با کسانی که نه معنای پیروزی را می دانند و نه شکست را همنشین نیست.
- اکثر شکست ها نصیب کسانی شده است که نمی دانستند فاصله شان تا موفقیت چقدر نزدیک است و دست از کار کشیده اند.
- وقتی به پول، تحسین دیگران، و شهرت بی علاقه شدید، در نوک قله موفقیت قرار گرفته اید.
- کار را به این خاطر انجام دهید که کار خوبی است، نه اینکه چون فرصتی برای موفقیت به شما می دهد.
- برنده شدن هم یک عادت است، و متاسفانه از دست دادنی.
- بهای موفقیت، کار و تلاش زیاد است. من فکر می کنم اگر شما بتوانید بهای آن را بپردازید، در هر کاری موفق خواهید شد.
- این آزمایش نهایی یک انسان باشخصیت است: احترام او برای افرادی که هیچ ارزشی برای او ندارند.
▪ خصوصیت مهم برای موفقیت: خلوص، صادق بودن با خود، فروتنی، ادب و مهربانی، خِرَد، نیکوکاری.
- افراد خوب از این جهت خوب هستند که حکمت و دانش خود را از طریق شکست به دست آورده اند. خیلی کم پیش می آید که کسی معرفت خود را از موفقیت به دست آورد.
- موفقیت یعنی از شکستی به شکستی دیگر رفتن بدون اینکه شور و اشتیاق خود را از دست بدهیم
به نظرتان آیا می توانید مهارت های گفتاری و محاوره ای خودتان را ارتقاء دهید؟ البته که می توانید.
ممکن است تغییر عادت های گفتاری که در طول زندگی در شما به وجود آمده دشوار باشد و زمان ببرد، اما مطمئن باشید که امکان پذیر است.
اجازه بدهید راست و پوست کنده به سراغ نمونه هایی از اشتباهات رایج که خیلی از ما در مکالمات خود مرتکب می شوید برویم. درضمن راه حل هایی هم برای آنها پیشنهاد کرده ایم.
۱) گوش ندادن
ارنست همینگوی می گوید: "من دوست دارم گوش کنم. چیزهای خیلی زیادی را از با دقت گوش کردن یاد گرفته ام. بیشتر مردم هیچوقت گوش نمی کنند."
شما مثل همه مردم نباشید. مشتاقانه منتظر نوبت حرف زدن خودتان نایستید. نفس خودتان را کمی عقب نگه دارید. یاد بگیرید که چطور واقعاً به حرف هایی که مردم میزنند گوش دهید.
وقتی شروع به گوش دادن کنید، بخش های مختلفی از مکالمه را باید در دست خود بگیرید. اما مسئله مهم این است که باید از جواب های کوتاه "آره" و "نه" به شدت خودداری کنید، چون در اینصورت طرف مقابلتان اطلاعات زیادی بروز نخواهد داد. مثلاً اگر دوستی برای شما تعریف می کرد که هفته گذشته با چند نفر از دوستانش به ماهیگیری رفته است، مثلاً می توانید از او بپرسید:
▪ برای ماهیگیری کجا رفتید؟
▪ چه چیز ماهیگیری را از همه بیشتر دوست داری؟
▪ به جز ماهیگیری چه کارهای دیگری کردید؟
به این روش فرد عمیق تر جریان را تعریف می کند و اطلاعات بیشتری در اختیارتان میگذارد و شما می توانید از میان این اطلاعات مسیرهای بعدیتان را هم برای صحبت کردن انتخاب کنید.
اگر طرف مقابلتان مثلاً ابتدا گفت: "اوم، نمی دونم"، تسلیم نشوید. کمی بیشتر ترغیبش کنید. دوباره سوال کنید. آنها می دانند، فقط باید کمی بیشتر درمورد آن فکر کنند. و وقتی سر درد دلشان را باز می کنند، مکالمه جالب تر خواهد شد.
۲) زیاد سوال کردن
اگر بیش از حد سوال کنید، مکالمه شکل بازجویی به خود می گیرد. یا ممکن است اینطور به نظر برسد که شما چیز زیادی برای درمیانگذاشتن با طرف صحبتتان ندارید. بهتر است سوالاتتان را با چند جمله توضیحی مخلوط کنید. با ادامه یافتن مکالمه و پیش رفتن آن می توانید سوالات را نادیده گرفته و بگویید:
▪ آره، خیلی خوبه که آدم آخر هفته با دوستاش یه جا بره و خوب استراحت کنه. ما هم شاید این آخر هفته با بچه ها رفتین پارک و گلف بازی کردیم.
▪ چه خوب، ما هم ماه پیش با قایق یکی از دوستام رفتیم ماهیگیری. از این طعمه های ساکامورا برده بودیم. واقعاً طعمه های خوبی بودند.
و از همین جا مکالمه تان گسترش پیدا می کند و موضوعات دیگری مثل گلف، مزیت یا عیب انواع مختلف طعمه یا نوشیدنی مورد علاقه تان وارد بحث می شود.
۳) سکوت ناخوشایند
در مکالمه با کسی که تازه با او ملاقات کرده اید یا وقتی موضوعات همیشگی تمام شده باشد، سکوت بدی حکمفرما می شود. یا ممکن است از اینکه نمی دانید این سکوت چه دلیلی می تواند داشته باشد، عصبی شوید.
▪ هیچوقت بدون خواندن روزنامه از خانه خارج نشوید. وقتی در مکالمه ای موضوع کم آوردید، می توانید در مورد اخبار روز صحبت کنید.
▪ می توانید در مورد اتفاقاتی که در مهمانی که در آن هستید، نظر بدهید. مطمئناً همیشه در اطرافتان موضوعی برای صحبت کردن درمورد آن هست.
▪ وقتی فرد جدیدی را ملاقات می کنید، یکی از بهترین روش هایی که می توانید با کمک آن از سرد شدن مکالمه جلوگیری کنید این است که احساس خودتان را وقتی با یکی از بهترین دوستانتان ملاقات می کنید، به خاطر آورید و تصور کنید که این فرد جدید هم یکی از بهترین دوستان شماست. البته حواستان باشد که زیاده روی نکنید چون ممکن است این فرد جدید علاقه نداشته باشد که در همان برخورد اول در آغوشش بگیرید و ماچ و بوسه اش کنید. درعوض با لبخند و رفتاری دوستانه و گرم با او برخورد کنید.
۴) طریقه بیان نامناسب
یکی از مهمترین مسائل در مکالمه این نیست که چه می گویید، این است که چطور آن حرف را بر زبان می آورید. تغییر در این رفتارها تفاوت عمده ای ایجاد می کند چون صدا و زبان بدن شما بخش مهمی از مکالمه را تشکیل می دهد.
▪ کمی آرامتر. وقتی از چیزی هیجان زده می شوید، معمولاً حرف زدنتان تندتر و تندتر می شود. سعی کنید کمی آرامتر شوید. به این طریق، گوش دادن برای مخاطبتان آسانتر شده و راحت تر صحبت هایتان را متوجه می شوند.
▪ صدایتان را بالا ببرید. نترسید و آنقدر بلند حرف بزنید که طرف مقابلتان بتواند به راحتی حرف های شما را بشنود.
▪ روشن و واضح حرف بزنید. زیر لب من من نکنید.
▪ با احساس صحبت کنید. اگر با لحنی یکنواخت حرف بزنید کسی علاقه ای به دنبال کردن حرف شما را نخواهد داشت. طوری صحبت بکنید که احساستان در صدایتان منعکس شود.
▪ بین صحبت هایتان مکث کنید. اینکار باعث می شود مخاطب دقیقتر به صحبت هایتان گوش دهد.
▪ موقع حرف زدن کمی به سمت طرف مقابلتان خم شوید. اینکار تاثیر حرفهایتان را بیشتر می کند اما دقت کنید که در اینکار نیز اغراق نکنید.
۵) پریدن وسط حرف دیگران
همه کسانی که در یک مکالمه شرکت می کنند باید به یک میزان فرصت حرف زدن داشته باشند. به هیچ عنوان وسط صحبت کسی، حرف او را قطع نکنید تا توجه مخاطبین را به خود جلب کنید. باید بتوانید بین حرف زدن و گوش کردن خود توازن ایجاد کنید.
۶) همیشه حق با شما باشد
به هیچ وجه سعی نکنید همیشه و در مورد هر موضوعی حق را به جانب خودتان بدانید. معمولاً مکالمات واقعاً یک بحث نیست و بهتر است اجازه بدهید حال و هوای خوب و دوستانه ای در آن جریان داشته باشد. اگر قرار باشد که در همه بحث ها شما برنده باشید، کسی چندان خوشحال نخواهد شد. پس به جای اینکار کمی عقب بنشینید، و تلاش کنید تا حال و هوای خوبی در گفتگویتان جریان یابد.
۷) صحبت کردن درمورد یک موضوع عجیب یا منفی
اگر در یک مهمانی یا جایی هستید که با کسی تازه روبه رو شده اید، بهتر است از پیش کشیدن بعضی موضوعات خودداری کنید. صحبت کردن درمورد وضعیت بد سلامتیتان یا رابطه بدتان با کسی، شغل بد و رئیس بداخلاقتان، قتل های زنجیره ای، زبان خاصی که فقط شما و یک نفر دیگر از آن سر در می آورد، یا هر چیز دیگری که انرژی مثبت جو را از بین می برد، موضوعاتی هستند که باید از آنها اجتناب کنید. همچنین بهتر است حرف زدن درمورد سیاست و مذهب را هم برای گفتگوهای دوستانه تان بگذارید.
۸) خسته کننده بودن
بدون توجه به اطرافتان، ۱۰ دقیقه بی وقفه حرف زدن در مورد ماشین جدیدتان اصلاً خوشایند به نظر نمی رسد. وقتی می بینید که مخاطبینتان کم کم حوصله شان سر می رود، باید آماده باشید که سریع موضوع را عوض کنید.
یک راه خوب برای اینکه همیشه موضوعاتی جالب برای صحبت کردن درمورد آن با دیگران داشته باشید، این است که زندگی جالب داشته باشید و روی مسائل مثبت زندگی متمرکز شوید. شروع نکنید درمورد شغلتان یا رئیستان غرغر کنید، هیچکس دوست ندارد این چیزها را بشنود. درعوض، درمورد آخرین مسافرتتان، یک خاطره جالب که یک روز موقع خرید برایتان اتفاق افتاده است، برنامه هایتان برای عیدی که در پیش است یا هر چیز جالب و بامزه صحبت کنید.
کاری که باید بکنید این است که طوری رفتار کنید که دیگران مجذوبتان شوند. با این روش خیلی راحت می توانید دوست پیدا کنید.
پس به جای اینکه در مکالمه تان با دیگران فقط به یک موضوع بچسبید و مدام تکرارش کنید، افق موضوعاتتان را کمی وسیعتر کنید و در مورد مسائل مختلف و جالب با مخاطبتان گفتگو کنید.
۹) متقابل رفتار نکردن
هر چه فکر می کنید را به زبان بیاورید و احساساتتان را مطرح کنید. وقتی کسی تجربه ای را با کسی درمیان می گذارد، شما هم باید در عوض یکی از تحربیات خودتان را با او شریک شوید. فقط روبه روی مخاطبتان نایستید و سرتان را تکان دهید یا جواب های کوتاه بدهید. وقتی کسی در مکالمه ای از خود مایه می گذارد، حتماً دوست دارد شما هم متقابلاً همین کار را بکنید.
اینجا هم مثل سایر موقعیت های زندگی نمی توانید بایستید تا دیگران قدم اول را بردارند. اگر لازم بود، شما نفر اول باشید و حرف هایتان را با طرف مقابلتان در میان بگذارید.
۱۰) حرفی برای گفتن نداشتن
ممکن است احساس کنید که حرف زیادی برای گفتن ندارید. اما باید سعی کنید. خوب به حرف های طرف مقابل گوش کنید و به حرف هایی که می زند علاقه مند باشید. سوال کنید و جواب های مربوط و مناسب بدهید.
چشمهایتان را هم باز کنید. از مهارت های بیناییتان استفاده کرده و موضوعات جالبی را در اطرافتان برای حرف زدن پیدا کنید. هر روز روزنامه بخوانید و موضوعات جالب و مفید برای حرف زدن پیدا کنید.
روی زبان بدنتان و نحوه حرف زدنتان کار کنید و مهارت های محاوره ای خود را ارتقاء دهید.
آسان بگیرید. لازم نیست همه این کارها را یکجا یاد بگیرید و انجام دهید. اگر بخواهید همه این روش ها را یکدفعه استفاده کنید، مطمئناً گیج می شوید. دو سه مورد از این مهارت ها را انتخاب کرده و هر بار در مکالماتتان استفاده کنید. خیلی زود خواهید دید که به طور اتوماتیک و ناخودآگاه همه این رفتارها و مهارت ها را در مکالماتتان استفاده می کنید
کرایگ هایپر؛ نویسنده، محقق، مقالهنویس، مجری رادیو و تلویزیون و یک سخنران حرفهای است. در ۲۵ سال گذشته، او با کارهایش بهعنوان یک کارشناس حرفهای موفقیت در حوزههای شخصی و اجتماعی معرفی شده. هاپیر یک سایت هم درباره سخنرانی موثر دارد که در آن نوشته: آ«من خواستهام بخشهای مهم کتابهای کمکی که تا به حال خواندهام و تجربههایی که در زندگیام داشتهام را به صورت ۴۰ نکته کلیدی فشرده کنم و در اختیار دیگران بگذارم تا در هر زمان بتوانند آن را بخوانند. مطمئنا کتابهایی که در سطح جهانی فروخته میشوند و درباره خودیاری هستند ممکن است برای بعضیها قابل استفاده باشند ولی من مایلم چیزی بنویسم که برای همه مفید واقع شود.آ» حالا این شما و این هم ۴۰ توصیه کرایگ هایپر. بخوانید و قضاوت کنید
۱) فرصتهایی را میبینند و پیدا میکنند که دیگران آنها را نمیبینند.
۲) از مشکلات درس میگیرند، در حالی که دیگران فقط مشکلات را میبینند.
۳) روی راهحلها تمرکز میکنند.
۴) هوشیارانه و روشمندانه موفقیتشان را میسازند، در زمانی که دیگران آرزو میکنند موفقیت به سراغشان آید.
۵) مثل بقیه ترسهایی دارند ولی اجازه نمیدهند ترس آنها را کنترل و محدود کند.
۶) سوالات درستی از خود میپرسند. سوالهایی که آنها را در مسیر مثبت ذهنی و روحی قرار میدهد.
۷) به ندرت از چیزی شکایت میکنند و انرژیشان را به خاطر آن از دست نمیدهند. همه چیزی که شکایت کردن باعث آن است فقط قرار دادن فرد در مسیر منفیبافی و بیثمر بودن است.
۸) سرزنش نمیکنند (واقعا فایدهاش چیست؟) آنها مسوولیت کارهایشان و نتایج کارهایشان را تماما به عهده میگیرند.
۹) وقتی ناچارند از ظرفیتی بیش از حد ظرفیتشان استفاده کنند همیشه راهی را برای بالا بردن ظرفیتشان پیدا میکنند و بیشتر از ظرفیتشان از خود توقع دارند. آنها از آنچه دارند به نحو کارآمدتری استفاده میکنند.
۱۰) همیشه مشغول، فعال و سازنده هستند. هنگامی که اغلب افراد در حال استراحت هستند آنها برنامهریزی میکنند و فکر میکنند تا وقتی که کارشان را انجام میدهند استرس کمتری داشته باشند.
۱۱) خودشان را با افرادی که با آنها همفکر هستند متحد میکنند. آنها اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را میدانند.
۱۲) بلندپرواز هستند و دوست دارند حیرتانگیز باشند. آنها هوشیارانه انتخاب میکنند تا بهترین نوع زندگی را داشته باشند و نمیگذارند زندگیشان اتوماتیکوار سپری شود.
۱۳) به وضوح و دقیقا میدانند که چه چیزی در زندگی میخواهند و چه نمیخواهند. آنها بهترین واقعیت را دقیقا برای خودشان مجسم و طراحی میکنند به جای اینکه صرفا تماشاگر زندگی باشند.
۱۴) بیشتر از آنکه تقلید کنند، نوآوری میکنند.
۱۵) در انجام کارهایشان امروز و فردا نمیکنند و زندگیشان را در انتظار رسیدن بهترین زمان برای انجام کاری از دست نمیدهند.
۱۶) آنها دانشآموزان مدرسه زندگی هستند و همواره برای یادگیری روی خودشان کار میکنند. آنها از راههای مختلفی مثل تحصیلات آموزشگاهی، دیدن و شنیدن، پرسیدن، خواندن و تجربه کردن یاد میگیرند.
۱۷) همیشه نیمه پر لیوان را میبینند و توانایی پیدا کردن راه درست را دارند.
۱۸) دقیقا میدانند که چه کاری باید انجام دهند و زندگیشان را با از شاخهای به شاخهای دیگر پریدن از دست نمیدهند.
۱۹) ریسکهای حسابشدهای انجام میدهند؛ ریسکهای مالی، احساسی و شغلی.
۲۰) با مشکلات و چالشهایی که برایشان پیش میآید سریع و تاثیرگذار روبهرو میشوند و هیچوقت در مقابل مشکلات سرشان را زیر برف نمیکنند. با چالشها روبهرو میشوند و از آنها برای پیشرفت خودشان بهره میبرند.
۲۱) منتظر قسمت و سرنوشت و شانس نمیمانند تا آیندهشان را رقم بزند. آنها بر این باورند که با تعهد و تلاش و فعالیت، بهترین زندگی را برای خودشان میسازند.
۲۲) وقتی بیشتر مردم کاری نمیکنند؛ آنها مشغول فعالیت هستند. آنها قبل از اینکه مجبور به کاری بشوند، عمل میکنند.
۲۳) بیشتر از افراد معمولی روی احساساتشان کنترل دارند. آنها همان احساساتی را دارند که ما داریم ولی هیچگاه برده احساساتشان نمیشوند.
۲۴) ارتباطگرهای خوبی هستند و روی رابطهها کار میکنند.
۲۵) برای زندگیشان برنامه دارند و سعی میکنند برنامهشان را عملی کنند. زندگی آنها از کارهای برنامهریزی نشده و نتایج اتفاقی عاری است.
۲۶) در زمانی که بیشتر مردم به هر قیمتی میخواهند از رنج کشیدن و بودن در شرایط سخت اجتناب کنند، افراد موفق قدر و ارزش کار کردن و بودن در شرایط سخت را میفهمند.
۲۷) ارزشهای زندگیشان معلوم است و زندگیشان را روی همان ارزشها بنا میکنند.
۲۸) تعادل دارند. وقتی از لحاظ مالی موفق هستند، میدانند که پول و موفقیت مترادف نیستند. آنها میدانند افرادی که فقط از نظر مالی در سطح مطلوبی قرار دارند، موفق نیستند. این در حالی است که خیلیها خیال میکنند پول همان موفقیت است. ولی آنها دریافتهاند که پول هم مثل بقیه چیزها یک وسیله است برای دستیابی به موفقیت.
۲۹) اهمیت کنترل داشتن روی خود را درک کردهاند. آنها قوی هستند و از اینکه راهی را میروند که کمتر کسی میتواند برود، شاد میشوند.
۳۰) از خودشان مطمئن هستند و به احساسات ناشی از اینکه کجا زندگی میکنند و چه دارند و چه طور به نظر میرسند، توجهی ندارند.
۳۱) دست و دل باز و مهربان هستند و از اینکه به دیگران کمک میکنند تا به خواستههایشان برسند خوشحال میشوند.
۳۲) متواضع هستند و اشتباهاتشان را با خوشحالی میپذیرند و به راحتی عذرخواهی میکنند. آنها از تواناییهایشان خاطر جمع هستند ولی به آن مغرور نمیشوند. آنها خوشحال میشوند که از دیگران بیاموزند و از اینکه به دیگران کمک میکنند تا خوب به نظر برسند بیشتر از کسب افتخارات شخصیشان لذت میبرند.
۳۳) انعطافپذیر هستند و تغییر را غنیمت میشمارند. وقتی وضعیتی پیش میآید که عادتها و آسایش روزمرهشان را بر هم میزند از آن استقبال میکنند و با آغوش باز وضعیت جدید و ناشناس را میپذیرند.
۳۴) همیشه سلامت جسمانی خودشان را در وضعیت مطلوبی نگه میدارند و میدانند که بدنشان خانهای است که در آن زندگی میکنند و به همین خاطر، سلامت جسمانی برای آنها خیلی مهم است.
۳۵) موتور بزرگ و پرقدرتی دارند. سخت کار میکنند و تنبلی نمیکنند.
۳۶) همیشه منتظر بازتاب کارهایشان هستند.
۳۷) با افراد بدذات و غیرموجه نشست و برخاست نمیکنند.
۳۸) وقتشان و انرژیشان را روی وضعیتهایی که از کنترلشان خارج است صرف نمیکنند.
۳۹) کلید خاموش روشن دارند. میدانند چگونه استراحت کنند و ریلکس شوند. از زندگیشان لذت میبرند و سرگرم میشوند.
۴۰) آموختههایشان را تمرین میکنند. درباره تئوریهای عجیب و غریب خیالبافی نمیکنند بلکه واقعبینانه زندگی میکنند
منبع: iranvij
گفتم:
خستهام
گفت: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا ناامید نشید(زمر/53) ::.
گفتم: انگار، مرا فراموش کردهای!
گفت: فاذکرونی اذکرکم
.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.
گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفت: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.:: تو چه میدانی! شاید موعدش نزدیک باشد (احزاب/63) ::.
گفتم: تو بزرگی و نزدیکیت برای منِِِ کوچک، خیلی دوره! تا آن موقع چه کار کنم؟
گفت: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله
.:: کاراهایی که به تو گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کند (یونس/109) ::.
گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بندهات هستم و ظرف صبرم کوچک است... یک اشاره کنی تمامه!
گفت: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.
گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟
گفت: ان الله بالناس لرئوف رحیم
.:: خدا نسبت به همهی مردم - نسبت به همه – مهربان است (بقره/143) ::.
گفتم: دلم گرفته
گفت: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشند (یونس/58) ::.
گفتم: اصلا بیخیال! توکلت علی الله
گفت: ان الله یحب المتوکلین
.:: خدا آنهایی را که توکل میکنند دوست دارد (آل عمران/159) ::.
گفتم: خیلی چاکریم!
ولی این بار، انگار گفتی: حواست را خوب جمع کن! یادت باشد که:
گفت: و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
.:: بعضی از مردم خدا را فقط به زبان عبادت میکنند. اگه خیری به آنها برسد، امن و آرامش پیدا میکنند و اگر بلایی سرشان بیاید تا امتحان بشوند، رو گردان میشوند. خودشان تو دنیا و آخرت ضرر میکنند (حج/11) ::
گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم ؛
گفت: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/186) ::.
گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش میشد به تو نزدیک بشوم
گفت: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/205) ::.
گفتم: این هم توفیق میخواهد!
گفت: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟! (نور/22) ::.
گفتم: معلومه که دوست دارم مرا ببخشی
گفت: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و بعد توبه کنید (هود/90) ::.
گفتم: با این همه گناه... آخر چه کاری میتوانم بکنم؟
گفت: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگر نمیدانید خداست که توبه را از بندههایش قبول میکند؟! (توبه/104) ::.
گفتم: دیگر روی توبه ندارم
گفت: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: ولی خدا عزیزو دانا است، او آمرزندهی گناه هست و پذیرندهی توبه (غافر/2-3 ::. (
گفتم: با این همه گناه، برای کدام گناهم توبه کنم؟
گفت: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همهی گناهها را میبخشد (زمر/53) ::.
گفتم: یعنی اگر بازهم بیابم؟ بازهم مرا میبخشی؟
گفت: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/135) ::.
گفتم: نمیدانم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتشم میزند؛ ذوبم میکند؛ عاشق میشوم! ... توبه میکنم
گفت: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
خدا هم توبهکنندهها و هم آنهایی که پاک هستند را دوست دارد (بقره/222(
ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفت: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بندهاش کافی نیست؟ (زمر/36 ::. (
گفتم: در برابر این همه مهربانیت چه کار میتوانم بکنم؟
گفت:یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشتههایش بر شما درود و رحمت میفرستند تا شما را از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون بیاورند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان است. )احزاب/41-43 ::. ( گفتم: هیچ کسی نمیداند تو دلم چه میگذرد
گفت: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24)
گفتم: غیر از تو کسی را ندارم
گفت : نحن اقرب الیه من حبل الورید
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم (ق/16)
گفتم : ...
گفت : ...