آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آب و سکسکه

هفت قلپ آب بنوش!

سکسکه چیزی است که بی گمان همه در طول زندگی خود با آن مواجه شده اند، هق هق های بی امانی که در صورت تداوم، فرد را مستأصل می کند و در مواردی حالت بیماری به خود می گیرد. در زبان لاتین به سکسکه Singultus اطلاق می شود که از لغت Singult به معنی تلاش برای نفس کشیدن در حین هق هق گریه مشتق شده است.سکسکه همچنان به عنوان یکی از اسرار پزشکی باقی مانده است و تا به حال، نقش و عملکرد مفیدی برای آن شناخته نشده است.

در واقع سکسکه عبارت است از انقباضات ناخودآگاه و مکرر عضله دیافراگم و عضلات تنفسی بین دنده ای.

سکسکه یک علامت است و نه یک بیماری، در ایجاد سکسکه دیافراگم (عضله بزرگ و نازکی که قفسه سینه را از شکم جدا می کند) و عصب فرنیک (عصبی که دیافراگم را به مغز وصل می کند) نقش دارند. معمولاً در حین سکسکه، صدایی تند و سریع که در اثر حرکت غیرارادی عضلات دیافراگم و متعاقب آن بسته شدن سریع تارهای صوتی، پدید می آید،شنیده می شود.

تقریباً همه ممکن است دچار سکسکه شوند، حتی جنینی که در رحم مادر است، اما به طور کلی مردان به مراتب بیشتر از زنان دچار سکسکه می شوند. اما عملاً هر فردی از نوزادان گرفته تا افراد بزرگسال، آن را تجربه می کنند.

سکسکه معمولاً یک مشکل گذرا و خوش خیم است. با این حال، همین عارضه ساده، در صورتی که بیش از حد ادامه پیدا کند، می تواند آزار دهنده و ناتوان کننده باشد.

در ضایعات مغزی، ضربه و تومورهای مغزی و یا به دنبال بی هوشی ها نیز، امکان بروز سکسکه وجود دارد. عموماً سکسکه با این علت، خود به خود بهبود یافته و غالباً در افراد مضطرب و دارای استرس بالا و یا متعاقب خبر خوشایند و غم انگیز تظاهر می کند و در برخی مواقع مصرف دارو و سموم نیز علت آن است.

●علل سکسکه

تحریک اعصابی است که عضلات تنفسی، خصوصاً دیافراگم را تحریک می کنند، علت سکسکه کوتاه مدت معمولاً ناشناخته است اما در صورتی که سکسکه طولانی مدت باشد یا به شکل مکرر رخ دهد، امکان دارد به علل زیر ایجاد شده باشد:

خوردن یا آشامیدن غذا یا نوشیدنی داغ یا مواد تحریک کننده، بیماری پرده جنب (پرده ای که روی ریه را می پوشاند)، ذات الریه، اورمی (جمع شدن مواد زاید سمی در اثر نارسایی کلیه)، الکلی بودن، مصرف برخی از داروها، اختلالات معده، مری، روده یا لوزالمعده، حاملگی، تحریک مثانه، هپاتیت، سابقه عمل جراحی (خصوصاً جراحی روی شکم)، علل عاطفی، پربودن معده، خنده شدید یا احساسات قوی، تغییر در دمای محیط. چنانچه گفته شد، معده خیلی پر و انباشته نیز می تواند باعث حمله های سکسکه شود که به شکل غیرارادی بروز می کند و در شرایط زیر پیش می آید: خوردن بیش از حد غذا و با سرعت، به درون کشیدن هوای بیش از اندازه، تغییر ناگهانی در دمای معده؛ مثل نوشیدن مایعات سرد بلافاصله بعد از نوشیدن یک نوشیدنی داغ.

در گزارش جالبی که سالها پیش در ژورنال نیوانگلند به چاپ رسید، بیماری را معرفی کرده بود که برای چند روز دچار سکسکه های مقاوم به درمان شده بود، بررسی های مختلف در او هیچ مشکلی را نشان نمی دادند و تنها یافته غیر طبیعی، وجود مورچه در گوش او بود! و تنها پس از خارج کردن این مورچه، مشکلش برطرف شده بود!

از موارد بالا می توان نتیجه گرفت که در بسیاری از موارد، علت مشخصی برای این حالت شناسایی نمی شود.

اغلب اوقات سکسکه، بیش از ۴۸ ساعت طول نمی کشد ولی در فرم مداوم، فرد بیش از ۲ روز و کمتر از ۱ ماه مبتلاست و در موارد بیشتر یا در صورتی که با بیماری ها ی دیگری مثل مشکلات قلبی- ریوی همراه باشد، فرد نیاز به مراجعه به بیمارستان دارد.

اگر شما دچار سکسکه هایی می شوید که تا چند روز یا بیشتر ادامه پیدا می کنند، پزشک شما می تواند دستور انجام آزمایشاتی را تجویزکند که برای بررسی احتمال وجود یک مشکل جدی تر به کار می روند.

روش های درمان سکسکه متنوع هستند و درمان های غیردارویی معمولاً بر روش های تحریک ناحیه حلق و بینی مبتنی هستند.

در زیر به مواردی اشاره می شود که شما می توانید در حین بروز مشکل، یک یا تعداد بیشتری از آنها را به کار بندید:

۱) نفس خود را نگاه دارید و تا ۱۰ بشمارید.

۲) داخل یک کیسه کاغذی تنفس کنید (کیسه پلاستیکی به دلیل احتمال چسبندگی آن به بینی و خصوصاً در اطفال به هیچ عنوان، توصیه نمی شود.)

۳) انگشت شست خود را بین دندان ها و لب بالا قرار دهید، سپس لب بالا را با انگشت سبابه خود، درست در زیر سوراخ بینی سمت راست، فشار دهید.

۴) یک لیوان آب را به سرعت بنوشید، باوری قدیمی وجود دارد مبنی بر اینکه نوشیدن هفت جرعه آب سکسکه را متوقف می کند.

۵) نان خشک یا یخ خرد شده، قورت دهید.

۶) زبان خود را به ملایمت بکشید.

۷) یک قاشق چای خوری شکر خشک بخورید.

۸) بازی پول من را تو برداشتی؟ را به منظور پرت کردن حواس فرد انجام دهید.

۹) ترساندن ناگهانی فرد مبتلا می تواند مؤثر باشد (به این شرط که فرد دچار مشکلات بعدی نشود!)

۱۰) در برخی متون به گذاشتن یخ و لیمو روی زبان برای متوقف کردن سکسکه، اشاره شده است.

۱۱) گذاشتن ژله انگور در زیر زبان

۱۲) بو کردن موادی که بوی نافذی دارند.

در بیماری که آیروفاژی علت سکسکه است، باید از صحبت حین صرف غذا، پرهیز کند، غذا را به خوبی جویده و با استرس و اضطراب صرف نکند. درمان سکسکه با علت رفلاکس، مصرف حجم کم غذا و پرهیز از خوابیدن پس از غذا خوردن است. غذای پر چرب، نوشابه های گازدار، پیاز خام، مرکبات و حتی سیگار کشیدن، سبب تشدید رفلاکس معده می شود.

داروهایی هم برای درمان سکسکه معرفی شده اند که سردسته داروهای مؤثر در درمان سکسکه کلروپرومازین است که هم به شکل قرص و هم به صورت آمپول وجود دارد؛ البته این دارو از انواع داروهای اعصاب است و ظاهراً به این دلیل تجویز می شود که سکسکه یک رفلکس عصبی است، اما باید به خاطر داشته باشید که درمان های دارویی را هرگز بدون تجویز پزشک، استفاده نکنید، چرا که عارضه جانبی دارد.

به طور کلی سکسکه معمولاً حالت خوش خیم داشته و با درمان های خانگی برطرف می شود، در مواردی هم که به طول بینجامد یا به درمان های معمول جواب ندهد معمولاً با دخالت پزشک برطرف خواهد شد

درباره خودتان چگونه می اندیشید

من هرگز نمی توانم در کنکور قبول شوم؛ من اصلا هیچ استعدادی ندارم؛ من از لحاظ هوش و حافظه جزو افراد متوسط پایین جامعه هستم؛ من دیگر این کار را شروع نمی کنم، زیرا اگر موفق نشوم همه به دیده حقارت به من نگاه خواهند کرد».
این جملات را شاید بارها و بارها از اطرافیان خود شنیده ایم و اگر خوب حافظه خود را به کار گیریم شاید در برهه هایی از زمان به ذهن خودمان این افکار رسوخ کرده باشند.
شکست، آن کابوس شب های امتحان، آن قاتل رویاهای برنده شدن و روی سکوهای قهرمانی رفتن در نظر خیلی از افراد، سراسر همه زشتی و کراهت است. ولی انسان های بزرگ به جای له شدن و خمیدن در زیر پاهای شکست، آن را زیر پا گذاشته و از آن نردبان ترقی ساخته اند.
در این باره انیشتین می گوید؛ «کسی که هرگز مرتکب اشتباه نشده باشد هرگز برای رسیدن به چیزی تلاش نکرده است». شکست واقعی از دیدگاه ماری پیکفورد تنزل به مرتبه های پایین نیست، بلکه پایین ماندن و عدم تلاش برای رسیدن به بالا ست.
شکست ها و مشکلات همان چیزهایی هستند که هنری کیزر به آنها به عنوان فرصت هایی برای یادگیری می نگرد و رابرت اف. کندی در این باره می گوید؛ آنهایی که جرات شکست های بزرگ را دارند به پیشرفت های بسیار بزرگی هم نائل می شوند.
پس مشکلات جزو لاینفک زندگی هستند و انسان به موفقیت نمی رسد جز در سایه تلاش و خداوند بزرگ خلاصه و عصاره زندگی را در دو جمله به انسان تفهیم فرموده است؛ «لقد خلقنا الانسان فی کبر؛ ما نوع انسان را به حقیقت در رنج و مشقت آفریدیم. سوره بلد آیه
۴» و «لیس للانسان الا ما سعی؛ انسان هیچ چیزی به دست نمی آورد جز با تلاش».
می گویند که ادیسون برای ساختن باتری،
۲۵ هزار روش مختلف را به کار گرفت. از او در مورد احساسش درباره این تجارب همراه با شکست سوال شد، او در جواب گفت؛ «اکنون بعد از این ۲۵ هزار روش، من می دانم که چرا با هر کدام از آنها باتری ساخته نشد ولی آیا شما نیز می دانید؟»
روان شناسان همیشه در پی پاسخ به این پرسش بوده اند که چرا این همه تفاوت در واکنش افراد به شکست ها وجود دارد؟ چرا یکی در پی شکست خود را می بازد و احساس حقارت می کند و دیگری تا رسیدن به نتیجه دلخواه استقامت می کند. یک پاسخ آنها به این سوال، تفاوت عزت نفس افراد بوده است. عزت نفس به معنی تایید شخص توسط خودش است و یکی از مولفه های مهم خودمختاری به شمار می رود؛ یعنی شخص تا چه اندازه از آزادی عاطفی برخوردار است و تا چه حد قادر است به معیارهای درونی اش پاسخ دهد.
افکار و احساسات افراد درباره خودشان به عنوان یک جنبه مهم عزت نفس مطرح است و نشان دهنده یک جنبه مهم زندگی روان شناختی است. عزت نفس در نوع واکنش افراد به مشکلات تاثیر انکارناپذیری دارد. افرادی که از عزت نفس بالا برخوردارند قضاوت های مثبت در مورد خود دارند و صفات مثبت را به خود نسبت می دهند و به هنگام شکست کمتر از پریشانی هیجانی رنج می برند. آنها در مورد خودشان به این نحو می اندیشند که توانایی بالایی دارند و از عهده مسائل برمی آیند و نیز انتظار موفقیت در آنها بالاست.
پاسخ های هیجانی افراد به شکست اعم از شادی، اندوه، یاس و... از عقاید شان درباره عملکردشان تاثیر می پذیرد. برای پیش بینی واکنش هیجانی افراد در مقابل شکست در یک موقعیت باید سطح عزت نفس آنها و عملکردشان در آن موقعیت را در نظر بگیریم.
یعنی اگر عزت نفس فرد بالا باشد و عملکرد خوبی هم داشته باشد واکنش هیجانی بهتر و معقولانه تری خواهد داشت و عکس. افرادی که از عزت نفس بالا برخوردارند از تاثیرات منفی شکست راحت تر جدا می شوند، زیرا آنها عقیده دارند که صفات و توانایی های بسیار دیگری دارند و این مسئله توضیح می دهد که چرا آنها به هنگام شکست کمتر احساس پریشانی و استیصال می کنند.
در مقابل افرادی که از عزت نفس پایین برخوردارند جنبه های منفی شکست را بزرگ کرده و بیش تعمیم دهی می کنند با شکست در یک حوزه و در یک جنبه آنها به این نتیجه می رسند که در هیچ چیزی استعداد ندارند. در مقابل افراد برخوردار از عزت نفس بالا، شکست خود را در یک جنبه با استفاده از هنرها و استعدادشان در جنبه های دیگر جبران می کنند. بر اساس تحقیقات تفاوت رفتار والدین منجر به تفاوت عزت نفس در افراد می شود.
● والدین؛ سازندگان عزت نفس فرزندان
والدین نقش بسیار مهمی در شکل گیری بسیاری از خصوصیات فرزندان شان دارند. بسیاری از والدین یک عشق پایدار نسبت به فرزندان شان دارند و این محبت بستگی به خوب بودن و خوب انجام دادن کارها به وسیله فرزندان ندارد یعنی آنها مهر و محبت نامشروط را نثار فرزندان شان می کنند. همان چیزی که راجرز از آن تعبیر به توجه مثبت نامشروط می کند. والدین افراد برخوردار از عزت نفس بالا به موفقیت های فرزندان شان افتخار می کنند و شکست های آنها را با شکیبایی می پذیرند. فرزندان این والدین به عنوان افرادی شناخته می شوند که در کودکی به عشق و محبت مادر خود مطمئن بوده اند.
در مقابل افرادی که از عزت نفس کم برخوردارند خصوصیات یک والد تقبیح کننده و تنبیه کننده را درونی کرده اند که به طور بسیار سخت گیرانه نسبت به اشتباهات و شکست هایشان حساس است و به هنگام موفقیت فرزندانش خوشحالی کمی را نشان می دهد.
این افراد بسیار زیاد مستعد حساسیت درباره شکست ها و رد شدن ها، داشتن تحمل کم در مقابل ناکامی ها، نیاز به داشتن یک زمان طولانی برای بهبود ناامیدی ها و داشتن یک نگاه بدبینانه به زندگی هستند.پس می توان گفت که آمادگی برای خصوصیاتی مثل ناامیدی یا در مقابل آن امیدواری به تجارب خاص و بخصوص رفتار والدین وابسته است.
● قدم برداشتن در راه موفقیت؛
برای رسیدن به موفقیت و نحوه واکنش در مقابل شکست ها، روان شناسان توصیه هایی چند دارند؛
یافتن استراتژی و راهبرد؛ موفقیت شامل
۲۰ درصد مهارت و ۸۰ درصد استراتژی و راهبرد است. برای مثال می دانیم که چگونه مطالعه کنیم ولی مطلب مهمتر طرح و برنامه برای مطالعه است.
یافتن ریشه مشکلات؛ افراد نمی دانند چگونه با مشکلات کنار بیایند زیرا آنها آرامش خود را از دست داده و روی مشکل تمرکز نمی کنند؛ اول باید دلایل ریشه ای مشکل را پیدا کرد و بعد روی راه حل ها متمرکز شد.
● پرسیدن سوالاتی از خود هنگام مواجهه با شکست؛
- چگونه می توانم از مشکل در جهت پیشرفت استفاده کنم؟
- چگونه می توانم به آن از دریچه دیگری نگاه کنم؟
- در هر چیزی جنبه های مثبت می توان یافت جنبه مثبت این مشکل چیست؟
- آیا من واقعا برای راه حل آن تلاش کرده ام؟
- و در نهایت برای بالا بردن عزت نفس و در نتیجه بهبود واکنش های افراد به شکست باید افراد را تشویق کرد که روی صفات مثبت شان متمرکز شوند و به این مسئله اعتقاد داشته باشند که می توانند بسیاری از کارها را به خوبی انجام دهند

21گام عملی جهت پرورش اعتمادبه‌نفس

۱)احساس گناه را از خود دور کنید.
مهمترین عاملی که به اعتمادبه‌نفس شما آسیب وارد می‌نماید، احساس گناه است. وقتی که با توبهٔ حقیقی، خداوند شما را می‌بخشد، شما چرا خودتان را نمی‌بخشید! سال‌ها پیش اشتباهی را مرتکب شده‌اید، ولی بار سنگین آن را هنوز به دوش می‌کشید، از این لحظه، این بار سنگین را به زمین بیندازید و خودتان را سبک کنید. بنابراین اگر احساس گناه را از خود دور کنید، اعتمادبه‌نفس شما زیاد می‌شود و زمانی که اعتمادبه‌نفس شما زیاد شد به‌راحتی می‌توانید از گناه فاصله بگیرید.
۲) ”اقتدار“ و ”قاطعیت“ داشته باشید
از امروز تمام کارهای خود را با قاطعیت انجام دهید. بعد از اینکه به درستی تصمیم خود مطمئن شدید، قاطعانه پیش بروید. حرف زدن و راه رفتن شما باید همراه با اقتدار باشد. اگر کلام شما با تردید همراه باشد، تردید خود را به مخاطب القاء کرده و در نهایت، مؤثر نخواهید بود.
۳) از یادآوری شکست‌های قبلی خود پرهیز نمائید
هرگز به شکست‌های قبلی خود فکر نکنید. فقط از آن پیام و درس بگیرید و بعد آن را فراموش کنید. اگر خاطرهٔ شکست در یک سخنرانی را برای خود یادآوری کنید، شکست‌های گذشته، اعتمادبه‌فنس شما را تضعیف می‌کند.
۴) عبارت‌های تأکیدی مثبت را برای خود تکرار کنید
قبل از خواب می‌توانید عبارت‌های زیر را در ذهن خود تکرار کنید و با همین جمله‌ها به خواب بروید به زودی تأثیر معجزه‌آسای تکرار این جمله‌ها را خواهید دید:
”اعتمادبه‌نفس من روز به روز بیشتر و بیشتر می‌شود“ یا ”من اشرف مخلوقات هستم و اعتمادبه‌نفس من عالی است“.
۵) عاشق خود، کار خود و خدای خود باشید
خودتان را در هر شرایطی که هستید، بپذیرید. به فرض، اگر قد شما کوتاه است، خودتان را بپذیرید. هرگونه که باشید، روح خداوند در شما جاری است و توجه به همین نکته اعتمادبه‌نفس شما را زیاد می‌کند. اگر عاشق خدای خود باشید و خود را وابسته به یک نیروی برتر بدانید، به‌طور حتم همیشه اعتمادبه‌نفس دارید. به‌کار خود علاقه‌مند باشید و اگر به هر علتی از شغل خود احساس نارضایتی می‌کنید، سعی نمائید دیدگاه خود را نسبت به آن عوض کنید.
۶) تبسم را فراموش نکنید
سعی کنید در هر شرایطی، تبسم بر لب داشته باشی. تبسم، نشانهٔ بارز اعتمادبه‌نفس و سلامت روان است. به‌طور حتم، کسی که هنر و علم ”مدیریت“ و ”نفوذ“ را بداند، هیچ لزومی ندارد که امور خود را با ”علم“ اداره کند. گفته شده پیامبر اسلام (ص) در تمام مدت زندگی خود متبسم بوده‌اند.
اگر شما تمرین کنید، می‌توانید در هر شرایطی تبسمی بر لب داشته باشید. تبسم، نماد خوشروئی است و خوشروئی از نشانه‌های مؤمن است.
۷) مبهم حرف نزنید
اگر به‌اصطلاح ”مِنُ‌مِن“ کنید، به دیگران اعلام کرده‌اید که من اعتمادبه‌نفس لازم را ندارم. بلند، روان و رسا صحبت کنید. علاوه بر این، صراحت بیان داشته باشید و به ”روشنی“ و ”وضوح“ اعلام کنید که چه می‌خواهید با منظورتان چیست. حاشیه نروید و به اصل مطلب بپردازید. این اقدام‌ها اعتمادبه‌نفس را تقویت می‌کنند.
۸) مطالعهٔ خود را زیاد کنید.
کسی‌که زیاد مطالعه می‌کند و اطلاعات زیادی به‌دست می‌آورد، خودش را یک سر و گردن از دیگران بالاتر می‌بیند و این یعنی همان اعتمادبه‌نفس.
۹) آراستگی ظاهر خود را حفظ کنید
اگر شما ظاهر آراسته و مرتبی داشته باشید، اعتمادبه‌نفس بیشتری خواهید داشت. سعی کنید به وضع ظاهری خود چه در لباس خانه و چه در لباس رسمی توجه داشته باشید. اگر ظاهر مطلوبی نداشته باشید، به حضور در جمع علاقهٔ زیادی نخواهید داشت. گاه یک لک بر پیراهن شما ممکن است شما را از شرکت در یک جلسهٔ مهم بازدارد!
۱۰) آرامش خود را حفظ کنید
مضطرب و عجول بودن، از اعتمادبه‌نفس شما خواهد کاست. سعی کنید آرامش خود را در همه حال حظ کنید. به سرعت کارهای خود را انجام دهید، ولی آرامش خود را از دست ندهید. حتی در میدان جنگ هم اگر آرامش داشته باشید، راه‌حل‌یابی برای شما آسان‌تر خواهد بود. اگر آرامش خودتان را از دست بدهید، ممکن است شمال و جنوب را هم گم کنید. پس یادتان باشد: ”آرامش، اعتمادبه‌نفس می‌آورد“.
۱۱) در مقابل آئینه بایستید و از خود تعریف کنید
این کار در کسب اعتمادبه‌نفس، بسیار مؤثر است. هر روز صبح چند دقیقه این کار را انجام دهید. سعی کنید هنگام نگاه کردن در آینه به موارد مثبت چهرهٔ خود نگاه کرده و از آن تعریف کنید.
۱۲) در حال زندگی کنید
اگر د رحال زندگی کنید و تمام انرژی خود را متوجه زندگی در لحظه نمائید، فردای شما هم تضمین خواهد شد. چرا که فردای شما محصول عملکرد صحیح ”امروز“ شما است. اگر عمر خود را در حسرت دیروز یا نگرانی فردا سپری کنید، لحظه‌ها را از دست خواهید داد و این به معنی از دست دادن فردا نیز می‌باشد.
۱۳) دست دادن خود را محکم‌تر کنید.
به‌اصطلاح ”شل“ و ”وارفته“ دست ندهید. به‌خصوص اگر نظامی هستید، محکم و قدرتمند دست بدهید و همچنین گرم و صمیمانه
۱۴) به موفقیت‌های خود نگاهی بیندازید
از موفقیت‌هائی که تاکنون داشته‌اید، برای خود لیست تهیه کرده و همراه خود داشته باشید و هرگاه احساس عدم اعتمادبه‌نفس کردید، نگاهی به آن بیندازید.
۱۵) به خودتان تبریک بگوئید
حتی از گفتن جمله‌هائی مانند ”شب‌بخیر“ و ”دوستت دارم“ نیز به خود امتناع نوزید. حتی برای خودتان جشن تولد بگیرد به خودتان اهمیت بدهید.
۱۶) همیشه مبلغی پول با خود داشته باشید
وجود مقداری پول در جیب و کیف شخصی شما اعتمادبه‌نفستان را زیاد می‌کند. تاکنون شاید این موضوع را تجربه کرده باشید.
۱۷) نیروی نگاه خود را تقویت نمائید
افراد نظامی به‌خصوص آنهائی که در مشاغل فرماندهی بوده‌اند، ناخودآگاه نیروی نگاه قدرتمندی دارند، اگر می‌خواهید به این مرحله برسید، تمرین مؤثر زیر را انجام دهید:
چیزی شبیه یک ساچمهٔ سیاه را در وسط یک سینی قرار دهید و سعی کنید با نگاه خود از فاصله
۲ متری آن را حرکت دهید.۱۸) ”نه“ گفتن را یاد بگیرید.
بسیاری از افراد، قدرت ”نه“ گفتن را ندارند و این موارد برای آنان مشکل‌هائی ایجاد نموده است. امید که از این دسته انسان‌ها نباشید. اگر پیشنهاد یا درخواستی به شما می‌شود که میل ندارید آن را بپذیرید، با قاطعیت اما با احترام بگوئید ”نه“
۱۹) فکر کنید که اعتمادبه‌نفس بی‌نظیری دارید
هرگز این فکر را به خود راه ندهید که اعتمادبه‌نفس ندارید. همیشه سعی کنید نسبت به خود فکرهای مثبت و والائی داشته باشید. اگر خودتان فکر کنید که اعتمادبه‌نفس ندارید، چه‌طور انتظار دارید که دیگران فکر کنند شما اعتمادبه‌نفس دارید! فراموش نکنید که به هر چه فکر کنید، به سرتان می‌آید. اگر فکر کنید که کاری را نمی‌توانید اجام دهید، به‌طور حتم نمی‌توانید و اگر فکر کنید می‌توانید کاری را انجام دهید به‌طور حتم می‌توانید. آنچه مهم است، فقط افکار شما است.
۲۰) سرعت راه رفتن خود را بیشتر کنید.
کسی‌که اعتمادبه‌نفس دارد گام‌های مستحکم برمی‌دارد و هدفمند راه می‌رود. قوی، قدرتمند و پرانرژی باشید.
۲۱) سر خود را بالا نگاه دارید
این کار باعث می‌شود:
▪ جریان خون از قلب به مغز (خون شریانی) و از مغز به قلب (خون وریدی) به آسانی انجام پذیرد.
▪ حجم ریه‌ها افزایش یابد و در واحد زمان، اکسیژن بیشتری با خون مبادله شود.
▪ راه‌های هوائی از قبیل نای، نایژه‌ها، حلق و بینی تا حدودی در یک امتداد قرار گیرند و تنفس، راحت‌تر شود.
▪ میدان دید بیشتر شود.
▪ به برازندگی ظاهر شخص کمک می‌کند.
▪ از همه مهمتر، اعتمادبه‌نفس شخص را زیاد می‌کند

ورزشهای مخصوص مغز و فواید آنها

تحقیقات جدید نشان می دهد که ورزش مغز به طور منظم به میزان قابل توجهی احتمال ابتلا به بیماری های مربوط به زوال عقل، مثل آلزایمر را کاهش می دهد.
خبرنگار پزشکی، دکتر امیلی سنای، می گوید، وقتی صحبت از فواید ورزش منظم مغز پیش می آید، هیچ پاسخ قاطعی وجود ندارد. اما، او اعتقاد دارد، شواهد زیادی نشان می دهد که فعالیت های تقریحی تحریک کننده ذهن خطر بیماری های مربوط به زوال عقل را کاهش داده و با بالا رفتن سن، به حفظ توانایی شناختی کمک می کند.
در ژورنال پزشکی نیو انگلند، محققان به بررسی فعایت های تفریحی افراد سالخورده طی بیست سال، پرداختند تا ببینند این افراد به زوال عقل مبتلا می شوند یا خیر. این تحقیق همچنین نتیجه درگیر کردن و چالش ایجاد کردن برای مغز را با انجام فعالیت هایی مثل حل کردن جدول، بازی شطرنج یا ورق، مطالعه، نوشتن تفریحی، و نواختن آلات موسیقی، نیز بررسی کرد. علاوه بر این، محققان تاثیر فعالیت های فیزیکی روی مغز، مثل تنیس یا گلف، شنا، رقص و کار خانه را نیز مرور کردند.
با این تحقیقات، محققان متوجه شدند که افرادیکه بیشتر به فعالیت هایی مثل مطالعه، بازی شطرنج، نواختن آلات موسیقی و رقص مبادرت می کردند، کمتر به بیماری های زوال عقل مبتلا می شدند.
این تحقیق نشان داد که یک فعایت در هفته، تا %
۷ احتمال بروز زوال عقل را کاهش می دهد. این کاهش خطر ابتلا به بیماری های زوال عقل، برای آنها که در فعایت های بیشتری در هفته شرکت می کردند، تا %۶۳ افزایش یافت.
جامعه پزشکی اطمینان کافی ندارد که چرا فعالیت ذهنی، برای مغز فایده دارد اما یک اشاره بر این که چالش های ذهنی، سلول های مغزی را سالم نگه داشته و آنها کمتر در معرض بیماری و تخریب قرار می گیرند.
دکتر سنای می گوید، یک تئوری دیگر این است که فعالیت های تحریک کننده ذهن به ارتقاء اندوخته شناخت کمک می کند، بنابراین برای جایگزین کردن سلول های از بین رفته، سلول های مغزی بیشتری وجود دارد.
این تحقیق عنوان نمی کند که چه فعالیت هایی برای مغز بهتر از فعالیت های دیگر است. دکتر سنای می گوید، یک تحقیق فرانسوی نشان داده است که بافندگی، باغبانی، مسافرت، و انجام کارهای معمولی نیز احتمال ابتلا به بیماری های مربوط به زوال عقل را پایین می آورد. و بااینکه فعالیت های فیزیکی تاثیر چندانی در این تحقیق نشان ندادند، اما شواهدی وجود دارد که فواید آن را روی مغز به طرق مختلف ثابت می کند.
افراد سالمند با بالا رفتن سن بیشتر در معرض این گونه بیماری ها قرار می گیرند اما برخی عقیده دارند که این چالش ها باید در سنین پایینتر برای مغز فراهم شود. دکتر سنای می گوید، چالش های مغزی به هیچکس صدمه نمی زند، اما یادتان باشد، قبل از اینکه روی سن رقص بروید، حتماً با پزشکتان مشورت کنید.
● چطور مغزتان را فعالیت دهید: جدول حل کنید
جدول از زمان های قدیم راه بسیار خوبی برای گذر وقت بوده است. این سرگرمی برای اولین بار در سال
۱۹۱۳ در انگستان به وجود آمد؛ روزنامه نگار، سر آرتور واینه از لیورپول، بود که اولین جدول را در روزنامه به چاپ رساند. طی سالها، این جدول ها شکل و شمایل های مختلفی به خود گرفته اند، اما ایده اصلی هنوز مانند سابق است. هم اکنون، تحقیقات ثابت می کند که حل کردن جدول، مغز را سالم نگه می دارد و از بروز بیماری هایی مثل آزایمر و از این قبیل، جلوگیری می کند.
▪ وسائل لازم:
ـ مداد یا خودکار
ـ یک عدد جدول
ـ زمان
ـ صبر
▪ قدم اول: یک تجربه شخصی
من سالهای سال یکی از طرفداران پر و پا قرص جدول و سایر بازی های لغتی بودم. تعداد کتاب ها و مجلات جدولی که حل کرده ام غیر قابل شمارش است. زندگی من طوری شده است که همه دوستانم برای تولدم و مناسبت های دیگر به من کتاب جدول هدیه می دهند. من واقعاً از بازی با کلمات لذت می برم. و جدول یکی از بهترین بازی با کلمات هایی است که نسبت به سایر باز یها هم ساده است و هم فکر را خیلی خوب درگیر می کند.
▪ قدم دوم: چالش
جدول ها در سطح های مختلف وجود دارند: از خیلی مبتدی تا پیشرفته. من معمولاً جدولهایی که خیی سخت و پیچیده باشند را دوست ندارم چون فقط سردرد نصیبم می کنند. ترجیح می دهم در صورت امکان مغزم را در استراحت کامل نگه دارم و از سرگرمی خود لذت ببرم. معمولاً جدول هایی را انتخاب می کنم که قدرت حل کردن آنها را داشته باشم.
▪ قدم سوم: فواید
یکی از بهترین فوایدی که حل کردن جدول برایتان فراهم می کند، تجربه یادگیری و ورزش فکری است که از آن بهره می برید.
ـ جدول کلمات، لغات و مفاهیم جدید از کلمات را در اختیارتان میگذارد و درک جدیدی از لغات به شما می بخشد.
ـ جدول کلمات روابط ظریف بین کلمات، مثل وجه اشتراک کلمات، را به شما نشان میدهد.
ـ جدول کلمات درمورد استفاده کلمات به شما آموزش می دهد؛ اینکه کدام حروف بیشتر از بقیه استفاده می شوند و کدام حروف کمتر مورد استفاده قرار می گیرند.
ـ جدول کلمات مهارت سازماندهی کردن را یادتان می دهد.
ـ جدول کلمات شما را صبور می کند. گاهی اوقات لازم می شود که نفس عمیقی بکشید، چشمانتان را ببندید، و تمرکزتان را دوباره راه اندازی کنید.
ـ جدول کلمات به شما نشان می دهد که گاهی اوقات لازم است از دنیای واقعی اطراف فاصله بگیرید.
ـ جدول کلمات مغز را به فعالیت وا می دارد و سلامت آنرا تضمین می کند.
▪ قدم چهارم: نتیجه گیری
باید بگویم که بازی با کلمات به طور کل یکی از سرگرمی های مورد علاقه من است و تا آنجا که به خاطر دارم همیشه جدول برای من بهترین آنها بوده است.
▪ قدم پنجم: پس کلمه
شاید بهتر بود همه آن کتاب های جدول و سرگرمی که همه را واو به واو حل کرده بودم را نگه می داشتم. کسی چه می داند؟ شاید یک کلکسیونر آنها را از من می خرید.
● نکات و هشدارها
▪ مغزتان را زیاد در مشکل نیندازید. جدول هایی را انتخاب کنید که از پس آن برآیید.
▪ سعی کنید به جای مداد از خودکار استفاده کنید تا دیگر نتوانیداشتباهاتتان را پاک کنید. همیشه وقتی دفعه اول کاری را درست انجام بدهید لذت بیشتری می برید.
▪ حل جدول می تواند در شما ایجاد عادت کند.
▪ حل جدول می تواند دایره لغات شما را بالا ببرد.
▪ حل جدو اطاعات عمومی شما را تقویت می کند.
▪ حل جدول مهارت های ارتباطی شما را ارتقاء می دهد

آیا حافظه شما طبیعی است

از آنکه خود را مبتلا به آلزایمر بدانید ، این مطلب را بخوانید : متخصصان می گویند برخی خطاهای حافظه طبیعی هستند .
محققان بر این باورند که حافظه دومین چیزی است که با افزایش سن رو به زوال می گذارد . پس اولی چیست ؟
یادم نیست ! وقتی شما هم به پایان این نوشته برسید فقط بخشی از آن را بخاطر خواهید آورد . اما نگران نباشید تنها شما اینطور نیستید .
مطالعات نشان داده اند که زوال خفیف حافظه کاملاً طبیعی است بویژه با افزایش سن این پدیده مشاهده می شود . اگر گاهی مسائل خیلی ساده را فراموش می کنید نشانه ابتلا به بیماری آلزایمر نیست . تعداد زیادی از افراد هستند که مانند شما گاهی نمی دانند کلیدشان را کجا گذاشته اند و نمی توانند نام یکی از اشخاصی را که بتازگی ملاقات کرده اند بخاطر آورند .
حافظه عبارت از توانایی بخاطر آوردن وقایع و رویدادهای زندگی است و این فرآیند سه مرحله دارد :
۱) مرحله اول : کدگذاری . زمانی انجام می شود که فرد اطلاعاتی را دریافت می کند . ۲ )مرحله دوم : یکی کردن - این عمل زمانی صورت می گیرد که مغز اطلاعاتی را که کدگذاری می کند دریافت کرده و آن را به گونه ای پردازش می کند که در نواحی مشخصی در مغز ذخیره شود . ۳) مرحله سوم : بازآوری - زمانی است که فرد اطلاعات ذخیره شده در مغز را یادآوری می کند .
اما تمایز بین زوال طبیعی حافظه و بیماری آلزایمر برای یک فرد غیرمتخصص آسان نیست چرا که نوع حافظه ای که در موقعیت های روزمره تحت تأثیر قرار می گیرد همان نوعی است که در مراحل اولیه آلزایمر آسیب می بیند .
● زمان : بدترین دشمن حافظه
نترسید ، زوال حافظه و پیری مغز بخش طبیعی از روند افزایش سن است . اغلب افراد در آغاز دهه پنجم زندگی گمان می کنند حافظه شان رو به زوال است و به دلیل آنکه از راهکارها و ابزار بیشتری برای یادآوری مسائل استفاده می کنند نسبت به این مسئله زیادی هشیار می شوند .
اما زوال حافظه حتی پیش از
۵۰ سالگی هم ممکن است روی دهد . بسیاری افراد حتی در دهه ۲۰ و ۳۰ زندگی یک نام ، زمان قرار ملاقات یا مطلبی را که سرزبانشان است فراموش می کنند . پروفسور زولا حافظه را فریب کار و زمان را بدترین دشمن آن معرفی می کند . در واقع کمی پس از دریافت اطلاعات حافظه رفته رفته رو به زوال می گذارد . بعضی چیزها بلافاصله از ذهن محو می شوند ، بعضی مطالب دیرتر فراموش می شوند و بسیاری عوامل شامل ماهیت موضوع ، اهمیت آن ، سطح استرس و غیره بر حافظه تأثیر می گذارند .
گاهی اوقات شما درباره چگونگی وقوع اتفاقی که به گذشته مربوط می شود با فرد دیگری بحث می کنید . علت این است که شما فکر می کنید آن را بوضوح بخاطر می آورید ، اما مطالعات نشان می دهند پس از مدتی ، افراد وقایع را آنطور که روی داده بخاطر نمی آورند . انحراف حافظه که یکی از عوارض جانبی گذشت زمان است . این پدیده ای است که طی آن با گذشت زمان توانایی ما برای بخاطر اوردن وقایع تقلیل می یابد و هر چه این فاصله زمانی وقوع حادثه و بیاد آوردن آن بیشتر شود احتمال فراموشی نیز بیشتر خواهد شد .
● سایر علل زوال حافظه
اما حتی اگر شما گمان می کنید این خطاهای حافظه طبیعی نیستند ، علل دیگری هم در این بیماری آلزایمر مختصر دخالت دارند .
▪ استرس و اضطراب
ADHD ( بیش فعالی و کمبود توجه )
▪ افسردگی
▪ بیماریهای متابولیک مانند بیماریهای غده تیروئید ، دیابت ، بیماریهای ریوی ، کبدی و نارسایی کلیه .
▪ کمبود ویتامین
B
۱۲
▪ عفونت ها ، بویژه مننژیت و انسفالیت که اعصاب احاطه کننده مغز را تحت تأثیر قرار میدهند .
▪ داروها شامل هر دو نوع بدون نسخه و تجویز شده با نسخه
▪ الکلیسم
خبر خوب اینکه علل زوال حافظه حاصل از بسیاری از این عوامل بطور طبیعی قابل بازگشت است . پروفسور زولا می گوید افسردگی و استرس شایعترین علل مشکلات حافظه موقت است .
اگر کد گذاری خوبی ندارید ، اطلاعات را بطور مناسب دریافت نمی کنید و بنابراین در بیادآوردن آن مشکل خواهید داشت . بنابراین این نوع مشکل حافظه مرتبط با افسردگی یا اختلال نقص توجه است که شما در عطف توجه و تمرکز مشکل دارید .
استرس ، روش پردازش حافظه توسط مغز را تحت تأثیر قرار میدهد . پس خیلی تعجب آور نیست که اغلب تحت شرایط استرس زا مشکل حافظه دارید زیرا بخشی از مغز آنگونه که باید در عملکرد مناسب حافظه عمل نمی کند .
● استفاده کردن یا از دست دادن
مهم نیست خطاهای حافظه تا چه حد طبیعی است ، بیائید با آن مقابله کنیم . متخصصان بر این باورند که بهترین راه برای حفظ قوه حافظه استفاده مرتب از آن است .
گری اسمال نویسنده کتاب انجیل حافظه : روشی نو برای جوان نگه داشتن مغز می گوید:
مردم باید بدانند بیش از آنچه تصور می کنند . می توانند بر قدرت حافظه کنترل داشته باشند ، همچنین یک سوم زوال حافظه ژنتیکی است ، بدین معنی که ما توانایی آن را داریم که بر پیری مغز تا حد زیادی تأثیر بگذاریم .
گری اسمال بر چهار نکته مؤثر در کاهش پیری مغز در کتابش تأکید میکند : فعالیت ذهنی ، تناسب بدنی ، کاهش استرس و رژیم غذایی سالم .
وی اشاره می کند :« افرادی که زیاد غذا می خورند خیلی بیشتر در معرض فشارخون بالا ، کلسترول بالا ، دیابت و دیگر بیماریهایی که احتمال سکته مغزی را افزایش می دهد ، قرار دارند . بعلاوه همه باید رژیم غذایی سرشار از انتی اکسیدان ها داشته باشند . این عناصر به حفظ سلولهای مغز کمک می کنند و ورزش نیز در حفظ سلامت مؤثر است .
پروفسور زولا می گوید فعالیت ذهنی و اجتماعی مهمترین چیزی است که به حفظ قابلیت های شناختی در مدت عمر کمک می کنند . مطالعه ، آموزش مطالب جدید ، سرگرمی فکری مغز را فعال نگه می دارند .
● سایر اقدامات برای بهبود قدرت حافظه عبارت است از :
▪ تمرکز :
فراموشی ممکن است نشانگر این باشد که شما حجم زیادی از اطلاعات را بر ذهن خود تحمیل می کنید . از سرعت خود بکاهید و بر اموری که در دست انجام دارید تمرکز کنید . گری اسمال می گوید پرداختن به چند کار و عدم توجه کافی مهمترین عوامل فراموشی بویژه در جوانترها هستند .
▪ کاهش استرس :
استرس می تواند به نواحی از مغز که در فرآیند حافظه نقش دارند صدمه بزند .
▪ خواب نیمروز :
پروفسور زولا می گوید خواب حائز اهمیت است زیرا خستگی می تواند بر حافظه تأثیر سوء بگذارد .
▪ سازماندهی محیط :
از تقویم ، ساعت ، فهرست ها و یادداشت استفاده کنید و فعالیت های روزانه را بر روی یک پلان بنویسید یا از یک سازمان دهنده الکتریکی استفاده کنید . آیتم هائی را که براحتی فراموش می شوند پس از استفاده در همان محل قبلی قرار دهید . ماشین خود را در همان جایی که هر روز پارک کنید .
▪ از کلک های حافظه استفاده کنید :
برای بخاطر آوردن نام یک شخص ، پس از معرفی آن را چند بار تکرار کنید . در صورت امکان برای همه حساب خود یک رقم تشخیص هویت را انتخاب کنید .
● مراجعه به پزشک
بیماری آلزایمر ، حالت پیشرونده ای که نواحی از مغز را که در حافظه ، هوش ، قضاوت ، زبان و رفتار دخالت دارند آسیب می رساند .
راههائی برای تشخیص زوال طبیعی حافظه از زوال مربوط به بیماری که نگران کننده است ، وجود دارد . فراموشی طبیعی شامل :
▪ فراموشی بخش هایی از یک تجربه در گذشته
▪ فراموشی محل پارک ماشین
▪ فراموشی رویدادهای مربوط به گذشته دور
▪ فراموشی نام یک شخص یا بیادآوردن دیرهنگام آن
در حالیکه تحقیقات نشان میدهد بیش از نیمی از افراد بالای پنجاه سال دچار فراموشی خفیف مربوط به نقص حافظه مربوط به سن می شوند ، نشانه هایی وجود دارد که بیانگر مشکلات جدی تر حافظه مانند آلزایمر هستند :
▪ فراموشی یک تجربه
▪ فراموشی خواندن ساعت یا رانندگی
▪ فراموشی رویدادهای اخیر
▪ فراموشی آشنایی با یک فرد
▪ کاهش عملکرد ، گیجی یا کاهش هشیاری
▪ نشانه هایی که شدیدتر یا بیشتر می شوند .
پروفسور زولا چنین نتیجه گیری میکند که اگر شما نگران حافظه تان هستید ، احتمالاً آن خیلی جدی نیست ، اما اگر دوستانتان و آشنایان نگران هستند ، احتمالاً آن جدی تر است . شاید شما آن را یادداشت کنید 

 

۵ نکته برای تقویت حافظه

تا به حال اتفاق افتاده است که نام کسی را که سابقاً ملاقات کرده بودید فراموش کنید؟ یا فلان وسیله را کجا گذاشته اید یا آیا در ماشین را قفل کردید یا نه؟ مطمئناً چنین اتفاقاتی برای شما هم افتاده است. اما اگر این از دست دادن حافظه مکرراً اتفاق بیفتد و شما توانایی تمرکزتان را از دست بدهید چه می شود؟
متاسفانه، از دست رفتن حافظه و بالا رفتن سن رابطه ای مستقیم دارند. در اوایل
۲۰ سالگی، مغز شروع به از دست دادن بعضی سلول های عصبی می کند و بدن کمتر مواد شیمیایی مورد نیاز مغز برای درست کار کردن را تولید می کند.
خوشبختانه، شما کارهای زیادی می توانید انجام دهید تا این جریان را کندتر کنید. در اینجا به چند نکته اشاره می کنیم که با رعایت آن می توانید حافظه تان را تقویت کنید.
۱) غذاهای سالم بخورید
استفاده از یک رژیم غذایی سالم و مناسب نه تنها برای جسمتان مفید است، بلکه برای مغز و حافظه تان نیز لازم است. بر طبق نظرات آکادمی عصب شناسی در امریکا، خوردن میوه ها و سبزیجاتی که حاوی میزان زیادی آنتی اکسیدان هستند مثل توتها، مرکبات، اسفناج، هویج، کلم بروکلی، گوجه فرنگی و سیب زمینی شیرین می تواند تا
۱۱ درصد احتمال سکته را پایین تر بیاورد.
تحقیق دیگری نشان می دهد که آنتی اکسیدان ها و پلی فنول های موجود در ذغال اخته، کران بری و انگور می تواند توانایی ارتباط سلول های مغزی را با یکدیگر بالا برده و خطر آسیب رسیدن به آنها را پایین می آورد.
به جز میوه و سبزیجات، مواد دیگری مثل کارکامین و همچنین ویتامین های
B مثل نیاکتین و اسید فولیک نیز در این زمینه کمک کننده هستند و خطر ابتلا به آلزایمر را پایین می آورند. ۲) از نوشیدن مشروبات الکلی خودداری کنید
همه می دانند که نوشیدن مشروبات الکلی باعث از دست دادن حافظه به طور موقت می شود. اما محققین دریافته اند که می تواند عوارض طولانی مدت نیز داشته باشد و روی سلول های مغزی تاثیر می گذارد. تاثیر موقتی آن رابطه ای نزدیک با میزان مصرف نوشیدنی دارد. هرچه میزان بیشتری بنوشید، حافظه تان کندتر خواهد شد.
۳) جسمتان را ورزش دهید
همه ی ما میدانیم که برای روی فرم نگاه داشتن هیکل و بدنمان باید ورزش کنیم. اما آیا می دانستید که ورزش کردن باعث تقویت حافظه تان نیز می شود؟
ورزش های قلبی-عروقی مانع از دست رفتن حافظه می شود. پزشکان بر این عقیده اند که این به این دلیل است که ورزش گردش خون را در مغز بالا می برد و نمی گذارد که بافت های عصبی مغز با بالا رفتن سن به سرعت از بین بروند.
حتماً لازم نیست که دونده ی دوی ماراتن باشید تا حافظه تان تقویت شود. ورزش های جسمی-فکری نیز می تواند با از دست رفتن حافظه مقابله کند.
۴) فکرتان را ورزش دهید
ورزش دادن به فکرتان به رشد مغزتان کمک می کند. با فعال نگاه داشتن مغزتان، سلول های عصبی مغزتان را ترغیب می کنید تا ارتباطات جدید ایجاد کنند که به آنها اجازه می دهد با هم در ارتباط باشند. این مسئله به جز بالا بردن قدرت یادآوری ظرفیت حافظه را هم بالا می برد و مانع از دست رفتن حافظه می شود.
کارهای بسیاری می توانید برای ورزش دادن و فعال کردن مغزتان انجام دهیید. کارهای ساده ای مثل حل جدول، بازی شطرنج و مطالعه کردن از آن دسته هستند. گرفتن آموزش های جدید مثل یادگیری زبانی خارجی یا یک آلت موسیقی نیز می تواند مفید باشد.
۵) از مکمل های تقویت حافظه استفاده کنید
علم خیلی وقت است که فایده ی بعضی مکمل های غذایی مثل روی و اسید فولیک را برای تقویت حافظه دریافته است. مکمل های دیگری نیز شناخته شده اند که می توانند به تقویت حافظه کمک کرده و مانع از دست رفتن حافظه با بالا رفتن سن شوند.
ترکیبات این مکمل ها از این قرار است:
آنتی اکسیدان ها که رادیکال های آزاد مخرب را از بین می برند و گیاهانی که سلول های عصبی را از آسیب محافظت می کنند.
مواد مغذی که اکسیژن و گلوکز مغز را بالا می برند.
گیاهانی که به تولید انتقال دهنده های عصبی کمک می کنند.
مکمل های که باعث تقویت حافظه می شوند از این قبیل اند:
▪ گینکو بیلوبا
نام گیاهی بسیار مشهور است که از سالیان دور به عنوان دارویی سنتی برای تقویت حافظه استفاده می شده است. خاصیت آنتی اکسیدانی قوی دارد و می تواند از آسیب رسیدن به رگ های خونی در مغز جلوگیری کند. همچنینی می تواند جریان خون در مغز را نیز بالا ببرد و با حفظ قابلیت ارتجاعی رگ ها، اکسیژن و مواد مغذی را به سلول ها برساند.
▪ ویتامین های
B
از ویتامین های
B در بسیاری از عملیات متابولیک بدن استفاده می شود و برای سلامتی عمومی بدن بسیار لازم هستند. در رابطه با مغز دو تا از این ویتامین ها اهمیت بیشتری پیدا می کنند: ویتامین B
۱۲ و اسید فولیک. ویتامین B۱۲ برای حفظ غلاف میلین، ماده ی سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب را می پوشاند و باعث میشود که به درستی کار کنند.
اسید فولیک هم ماده ی بسیار موثری برای مغز است که باعث بهتر کار کردن انتقال دهنده های عصبی می شود. اگر میزان اسید فولیک مغز کم شود، احتمال از دست رفتن حافظه بیشتر می شود.
▪ اسیدهای آمینه
اولین کار آمینو اسیدها این است که به عنوان سدی برای پروتئین ها عمل کند. اما انواع بخصوصی از آنها برای تقویت مغز هم کاربرد دارند. به طور مثال تاورین
L یک محافظ عصبی قوی است که از سلول های عصبی در مواجه به استرس و فشارها محافظت می کند. پیروگلوتامین L نیز برای متابولیسم سلول های عصبی کاربرد دارند و DMAE نیز مشاهده شده است که باعث تقویت حافظه ی کوتاه مدت می شود.
▪ همیشه هوشیار باشید...
تقویت حافظه باید یکی از کارهای روزانه تان باشد. به یاد داشته باشید که ورزش در این زمینه کمک بسیار زیادی به شما می کند. حواستان باشد که مکمل هایتان را هم حتماً استفاده کنید 

 

ارتقای عزت نفس

مشاهده می شود که تعداد بسیار زیادی از افراد فاقد قابلیت های لازم به منظور رشد و ارتقای عزت نفس خود هستند، از اینرو بر آن شدیم تا لیستی تهیه نماییم که به واسطه آن راحتتر بتوانید عزت نفس و به مثابه آن علاقه به خود را افزایش دهید. برای داشتن یک زندگی پربار و مملو از روابط موفق، ابتدا باید از خودتان شروع کنید؛ اگر خودتان را دوست نداشته باشید چگونه می توانید دیگران را دوست بدارید؟

انسان ها با گذشت زمان سعی در هموار کردن مسیر تکامل خود دارند. در برهه های مختلف زندگی با افراد بیشماری رابطه برقرار کرده و شکست می خورند. اما علت چیست؟

 

تصور بر این است که اساس همه ی این جستجوها فقط و فقط بر پایه پر کردن خلاهای احساسی است. این افراد صرفاً به دنبال پر کردن فضاهای خالی وجود خودشان هستند. زمانی که قادر نیستید با شخصیت درونی خود ارتباط برقرار کنید، نباید انتظار داشته باشید که بتوانید با اطرافیانتان ارتباط موفقی پایه ریزی نمایید. دلیل عمده شکست های عاطفی عشق ناکافی افراد نسبت به خودشان است.

اگر شما هم جزء افرادی هستید که دارای اعتماد به نفس پایینی می باشید، باید بدانید که به همان اندازه از عزت نفس پایینی هم برخوردار هستید و این مسئله ثابت می کند که دچار فقدان علاقه فردی به خودتان هستید. درون قلبتان حتی یک ذره مهر و محبت هم برای خودتان باقی نمانده

زمانیکه شما خودتان را دوست ندارید به کائنات می گویید که من بی ارزش هستم و لیاقت عشق و محبت را ندارم و هیچ نتیجه مثبتی از آن من نخواهد بود. با زبان بی زبانی به عالم هستی می گویید که عشق و محبت را به سوی من روانه نساز! زمانیکه به طور ارادی تصمیم می گیرید خودتان را دوست داشته باشید، آنوقت تبدیل به یک فرد شاد و خوشحال می شوید و به سمت داشتن یک زندگی مفرح و کامل هدایت خواهید شد. "اگر می خواهید همه شرایط زندگیتان درست شود از عشق ورزیدن به خویشتن شروع کنید" در واقع هنگامیکه تصمیم می گیرید خودتان را دوست داشته باشید، با این تفکر به خود می گویید: "می خواهم زنده باشم و زندگی کنم".با بکارگیری این طرز تفکر خود را مسئول اتفاقاتی می کنید که در زندگی برایتان رخ می دهد و دوست دارید از زندگی خود نهایت استفاده را بکنید، از لحظه هایتان لذت برده و بدرخشید. حال اگر تصمیم گرفته اید که خودتان را دوست داشته باشید، اما نمی دانید که باید از کجا شروع کنید، ما  چند شیوه متفاوت که به شما کمک می کند تا بتوانید بیش از پیش خودتان را دوست داشته باشید و عزت نفس از دست رفته خود را دو باره باز جویید، معرفی می کنیم.

1- عاشق خودتان بشوید.
 شما باید روح خود را تغذیه کنید. خودتان را به خاطر استعدادها و کارهایی که به درستی انجام می دهید تشویق کنید، اشتباهات و کاستی های خود را بپذیرید، و قبول کنید که انسان جایز الخطاست. "عاشق خود شدن شروع یک زندگی رمانتیک مادام العمر است."

2- انتقاد فردی را کنار بگذارید. 
آیا اغلب خودتان را به خاطر کوچک ترین مسائل سرزنش می کنید و قادر نیستید حتی از بی ارزش ترین اشتباهات خود بگذرید؟  باید جلوی این کار را بگیرید.

3- مهربان و مثبت باشید. 
زمانیکه سعی می کنید با مهربانی و دید مثبتی به خود نگاه بیندازید، عشق ذاتی شما نسبت به خودتان رشد پیدا می کند. هر روز از خودتان تشکر کنید تا این کار تبدیل به یک عادت شود. روبروی آینه بایستید و با دید مثبت به خود بنگرید، با گذشت زمان به صورت طبیعی افکار نیرو بخشی در وجود شما آشکار می شوند که به شما قدرت می بخشند.

4- برای زحماتی که می کشید ارزش قائل شوید.
قرار نیست در هر کاری که انجام می دهید به موفقیت دست پیدا کنید. خیلی مواقع تلاشی که می کنید اهمیت دارد. متوجه باشید که هر تلاشی که از دستتان بر می آمده را انجام داده اید، حتی اگر ببازید مهم نیست.

5- نگرانی را رها کنید. 
به جای اینکه دائما وقت خود را با نگرانی تلف کنید به کاری فکر کنید که با انجام آن منبع ایجاد نگرانی را از بین ببرید. اگر هم که شرایط خارج از حیطه کنترل شما بود، از خالق یکتا بخواهید تا شما را به سوی اهداف شخصی تان رهنمون سازند و دیگر همه چیز را به حال خود رها کنید.

6- به خودتان ایمان داشته باشید.
 به توانایی های خود اعتماد داشته باشید. بدانید که توانایی آن را دارید که بزرگترین تغییرات را در زندگی خود ایجاد کنید و اگر قلباً تصمیم بگیرید که کاری را انجام دهید می توانید.موفقیت ها را از تلاش خود و لطف خدا بدانید و آن را معلول شانس و اقبال تصور نکنید.  و شکست را نشان از آن که باید بیشتر سرمایه گذاری کنید و نیاز به تجربه بیشتری دارید . و اینکه با هر شکست تکه ای از پل رو به سوی خوشبختی ساخته خواهد شد

پندهایی حکیمانه

میان آدمیان چیزی نیست، جز دیوارهایی که خود ساخته اند.((لئو نیکولایویچ تولستوی))

وقتی خودخواهی یک فرد به صورت قانون در آمد، فانوس بردارید و در روز روشن به دنبال عدالت و انسانیت بگردید.((؟))

خلاق، چیز ساخته شده و حاضر آماده ای نیست، بلکه ذره ذره و روز به روز، خلق و ایجاد می گردد.((ارنالیل))

چه بسا چیزهایی که دیروز برای آنها کف می زدیم، ولی امروز نسبت به آنها اظهار نفرت می کنیم.((؟))

کسی که حفظ جان را مقدم بر آزادی بداند، لیاقت آزادی را ندارد.((بنجامین فرانکلین))

وقتی نهال آزادی ریشه گرفت، به سرعت رشد و نمو می کند.((جورج واشنگتن))

هرچه قفس تنگتر باشد، آزادی شیرین تر به نظر می رسد!((مثل آلمانی))

در جهان، روشنایی هایی وجود دارد که در عمیق ترین ظلمات نهانند.((گاندی))

بهترین نشانه ترقی یک ملت، آزادی گفتار است.((عبدالرحمن فرامرزی))

آبادی یک کشور از روی میزان آزادیش سنجیده می شود، نه از روی حاصلخیزیش.((شارل دو مونتسکیو))

بزرگترین ثروت یک ملت، آزادی است.((اُرد بزرگ))

انسان در همان لحظه که تصمیم می گیرد آزاد باشد، آزاد است.((فرانسوا ولتر))

یا به من آزادی بدهید، یا مرگ.((پاتریک هنری))

کسانی که حاضر نیستند برای آزادی بهایی بپردازند، لیاقت آزادی را ندارند.((جورج واشنگتن))

آزادی بدون دانایی به دست نمی آید.((اُرد بزرگ))

آنکه خوشی خود را در رنج دیگران ببیند، هرگز روی خوشی را نمی بیند.((بودا))

آزادی این نیست که هر کس هر چه دلش خواست بکند، بلکه آزادی حقیقی قدرتی است که شخص را مجبور به انجام وظایف خود می کند.((مکدونالد))

آزادی چیزی است شبیه سلامتی؛ تا زمانی که این دو را از دست ندهیم، قدرشان را نمی دانیم.((والتر))

اگر ملتی چیزی را بر آزادی ترجیح دهند، همه چیز را از دست خواهند داد.((ویلیام سامرست موام))

آزادی هیچ وقت انتظار ما را نمی کشد، ما باید در بدست آوردنش، از دل و جان دریغ نکنیم. چون در هیچ جایی از زوایای تاریخ سراغ نداریم که آزادی و دموکراسی، سهل و آسان به دست آمده باشد.((رالف والدو امرسون))

 

منبع:iran20

ارزش هایی که خیلی ها نمیدانند

ارزش یک خواهر را، از کسی بپرس که آن را ندارد.

ارزش ده سال را، از زوج هائی بپرس که تازه از هم جدا شده اند.

ارزش چهار سال را، از یک فارغ التحصیل دانشگاه بپرس.

ارزش یک سال را، از دانش آموزی بپرس که در امتحان نهائی مردود شده است.

ارزش یک ماه را، از مادری بپرس که کودک نارس به دنیا آورده است.

رزش یک هفته را، از ویراستار یک مجله هفتگی بپرس.

ارزش یک دقیقه را، از کسی بپرس که به قطار، اتوبوس یا هواپیما نرسیده است.

ارزش یک ثانیه را، از کسی بپرس که از حادثه ای جان سالم به در برده است.

زمان برای هیچکس صبر نمی کند. قدر هر لحظه خود را بدانید. قدر آن را بیشتر خواهید دانست، اگر بتوانید آن را با دیگران نیز تقسیم کنید.

برای پی بردن به ارزش یک دوست، آن را از دست بده.

درس های زندگی

آموخته ام که
با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید
ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ، می توان قلب خرید، ولی عشق را نه.

آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی
آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است
آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت
آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم
آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم
آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی
آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است
آموخته ام ... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند
آموخته ام ... که پول شخصیت نمی خرد
آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند
آموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم
آموخته ام ... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد
آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان
آموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد
آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم
آموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم
آموخته ام ... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد
آموخته ام ... که آرزویم این است که قبل از مرگ مادرم یکبار به او بیشتر بگویم دوستش دارم
آموخته ام ... که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد 

 

منبع:iranvij