آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

چگونه حافظه خود را ۵ تا ۱۰ برابر کنیم

یادش به خیر، سوم دبیرستان بودم که بطور اتفاقی یک آگهی از یک موسسه تقویت حافظه را دیدم، در اون گفته شده بود که حافظه خودتون را ۵ تا ۱۰ برابر کنید! در عرض یک الی دو ماه! یک شور و هیجان خاصی من را فراگرفت، انگار یک کشف تازه ای کرده باشم، هیچ وقت یادم نمیره که تا صبح همینطور سوال برام پیش می اومد و هی به قول معروف قند تو دلم آب می شد و می خندیدم و می گفتم ۱۰ برابر! چه خوب!

رفتم و در اون دوره ثبت نام کردم و اونقدر شیفته اش شدم که قابل توصیف نیست، حتی روزهای سه شنبه که تا ساعت ۳ ورزش داشتم و خسته و کوفته به خونه برمی گشتم باز هم با ذوق و شوق فراوان سر کلاس تقویت حافظه حاضر می شدم، تمرینهاش را چندین بار در روز انجام میدادم، حتی روشهای جدیدی را که کشف می کردم و به استاد می گفتم و او هم خیلی تعجب می کرد که چرا در این چند سال به ذهنش نرسیده! خلاصه که این کلاس برای من بسیار لذت بخش بود.
کتابی هست که کاملاً کار اون کلاس را برای کسانی که از اون بی بهره بودند انجام میده و اگر شما تمرینات بیشتری در کنارش داشته باشین بسیار عالی خواهد شد.
این کتابی است کاربردی، مشتمل بر تکنیکهای مختلف به حافظه سپاری هر موضوع اعم از:
▪ ادعیه و آیات قرآن کریم همراه با شماره آیات، اسم سوره ها.
▪ به خاطر سپاری زبانهای خارجی در کوتاه ترین زمان.
▪ فرمولهای ریاضی، فیزیک، شیمی، جداول(مانند جدول مندلیف و …)
▪ اصطلاحات مشکل، جملات، پاراگرافها، اشعار، اعداد، شماره تلفنها، تاریخ وقایع و… .
▪ دیکته و معنی کلمات مشکل، اسم و فامیل، چهره و نشانی افراد، قرار ملاقاتها و فهرست کارهای روزانه، به خاطرسپاری بیماریها، علائم و داروهای آنها، فنون به خاطر سپاری سخنرانی، سمینار، فراگیری سیستم مطالعه علمی و یادداشت برداری صحیح جهت درک بهتر و مرور سریعتر و افزایش وسعت یادآوری، به حافظه سپاری متن نمایشنامه ها، حکایتها

چگونگی ارتباط با دیگران‌

فردی که ارتباط سالم و درستی با دیگران برقرار می‌کند، فشار روحی و روانی کمتری دارد.البته در هر رابطه‌ی صحیح و انسانی، رعایت این چند اصل مهم ضروری است: 

● برای دوستی خود وقت بگذارید.
● شنونده‌ی خوبی باشید. وقتی طرف مقابل، مشغول صحبت است به صحبت‌های او خوب گوش کنید و فقط به پاسخ خودتان نیندیشید. ‌
● علاقه‌مندی خود را به شنیدن مطلب نشان‌ دهید.
اگر متوجه نکته‌ای از گفته‌های طرف مقابل نشدید از او بخواهید آن را تکرار کند.
● چنانچه مسئولیتی را پذیرفتید، آن را به طور کامل به پایان برسانید.
در هر رابطه‌ی سالمی، مسئولیت پذیری از شرط‌های اساسی به شمار می‌رود.
● برای گفتگو، وقت مناسبی را تعیین کنید. توجه داشته باشید گفتگوهای دشوار را زمانی که افراد خسته یا عصبانی هستند، آغاز نکنید. ‌* در ارتباط با دیگران، رعایت احترام را اصل قرار دهید.
● به احساسات منفی خود اجازه بروز ندهید و به دیگران فرصت دهید، درباره‌ی خودشان صحبت کنند.
● از موضوع اصلی بحث خارج نشوید و گفتگوی شما فقط درباره‌ی موضوع مورد بحث باشد.
● در هر رابطه سالمی، همه جوانب را می‌سنجند. وقتی شما با کسی صمیمی می‌شوید، هرگز برپایه فرضیه و حدس‌های خود، نتیجه گیری نکنید. زیرا شما احساسات و افکار طرف مقابل را خوب نمی‌شناسید.
● اگر احساس کردید به کمک فرد دیگری احتیاج دارید از وی کمک بگیرید. در صورتی که نتوانستید مسائل خود را با طرف مقابل به شیوه‌ای صحیح حل کنید، حتماً از فردی مثل مشاور، والدین، افراد با تجربه و افراد مورد اعتماد کمک بخواهید.
● به هنگام ارتباط با دیگران، نقش بازی نکنید.
چنانچه خود را زیر نقاب پنهان کنید، سرانجام دیر یا زود، خود واقعی‌تان آشکار خواهد شد و به روابط حسنه‌ی شما لطمه خواهد زد

جذاب شدن

تنها راه داشتن یک دوست، یگانه بودن است“. رالف والدو امرسان (Ralph Waldo Emerson

در دوستی با دیگران، طوری رفتار کنید که دل شما می‌خواهد دیگران با شما اینگونه رفتار کنند. اگر می‌خواهید مردم‌پسند باشید و افراد جدیدی را به زندگی خود جذب کنید، لازم است مهارت‌های زیرا به‌کار ببرید:
- علایق خود را گسترش دهید، شبکهٔ ارتباطی شما رشد می‌یابد.
- به حرف دیگران خوب گوش کنید. مردم برای توجه خاص شما ارزش قائل هستند.
- تأکید کنید و نشان دهید که حرف آنها را می‌فهمید.
- مهارت‌های حرف زدن را در خود افزایش دهید؛ به علایق شخصی دیگران پی ببرید. بدانید که آدم‌های آرام با آدم‌های راحت، هم‌صحبت می‌شوند.
به‌عنوان شخصی که خطری ندارد و حامی دیگران است، شناخته شوید، به این ترتیب روابط جدیدی پیدا خواهید کرد

جذاب باشید

همهٔ ما علاقه‌مندیم یادمان در دلهای اطرافیان باقی باشد و این تنها با سلاح خُلق خوش حاصل می‌شود. هنگامی که به خاطرات پررنگمان با آشنایان مراجعه می‌کنیم افراد مهربان و خوش اخلاق از ماندگارترین شخصیت‌ها در ذهنمان می‌باشند. ‏

چنین ماندگاری در قلب‌ها آرزوی همه ماست و این مهم به دست نمی‌آید مگر آن که از رموز آن آگاه باشیم‌. یکی از مهمترین رازهای رسیدن به آن جذابیت است و قبل از هر چیز باید بدانیم که جذابیت چیزی غیر از زیبایی است‌. شخص می‌تواند صورت زیبایی نداشته باشد اما بسیار جذاب باشد و هم چنین می‌تواند بسیار زیبا باشد اما اصلاً جذابیت نداشته باشد. ‏
جذابیت و گیرایی یک ویژگی کاملاً اکتسابی است و به راحتی می‌توانیم صاحب آن باشیم‌: ظاهری آراسته داشته باشید. تمیز و مرتب باشید، هماهنگی و پاکیزگی شما، ناخودآگاه شما را جذاب می‌کند. بعضی از افراد براساس تصوری اشتباه برای جذاب شدن به زحمت زیادی می‌افتند و خود را به شکل‌های عجیب و غریبی درست می‌کنند. مهمترین مسئله این است که مرتب و هماهنگ و در عین حال ساده باشید. ‏
نامرتب بودن حتی حرفهای قشنگ‌، مثبت و تأثیرگذار شما را ضایع می‌کند. فرزندی که همیشه پدر و مادر خود را آراسته و با ظاهری مرتب می‌بیند، ظاهر آراسته فردِ ناآشنا او را نمی‌فریبد. چون ممکن است جذب ظاهر آراسته کسی شوند که تأثیر منفی او از اثرات مثبتش به مراتب بیشتر باشد. بیشتر سکوت کنید: غالباً افراد به اشتباه برای این که جذاب‌تر شوند، بیشتر شلوغ می‌کنند و به خطا می‌روند. ‏
سکوت‌، یک تأثیر ذهنی و روانی بسیار قوی می‌گذارد. در سکوت‌، فرد پیرامون خود خلاء ایجاد می‌کند و هر خلایی‌، جذب را سبب می‌شود. آنها که بیشتر صحبت می‌کنند و کمتر می‌شنوند از جذابیت خود می‌کاهند، حال آن که سکوت و گوش دادن بیشتر به واقع شما را عاقل‌تر و قابل اطمینان‌تر معرفی می‌کند و این زمینه‌ای مساعد برای صمیمیت بیشتر است‌. ‏
سکوتی سرشار از اعتماد به نفس سرچشمه صمیمیت است‌. نرم و ملایم سخن بگویید: هنگامی که نرم و ملایم صحبت می‌کنید افراد را جذب خود می‌کنید و به راحتی می‌توانید بر روی آنها تأثیر بگذارید. آدم‌های خشن و داد و بیدادی افراد مناسبی برای اطمینان کردن‌، نیستند. ‏
فرد محترمی باشید: بی‌احترامی به خود، به دیگران و بی‌احترامی و بی ادبی در کلام و رفتار همگی از جذابیت شما می‌کاهد. شما باید هم در ظاهر آراسته باشید و هم در باطن وارسته‌. افراد مؤدب و متین و محترم بی تردید جذابند و این جذابیت از درون موج می‌زند. محترم و مؤدب و باشخصیت باشید، خواهید دید خود به خود جذاب می‌شوید. ‏
زیاد شوخی نکنید اما بسیار تبسم کنید: شوخی فراوان از انرژی ذهنی و جذابیت شما می‌کاهد چرا که شوخی فراوان به تدریج مرزهای لازم بین افراد را از بین می‌برد. متبسم باشید که تبسم به چهره شما جذابیتی عمیق و ژرف می‌بخشد. در تبسم‌، سنگینی و متانت و جذابیت است‌. ‏
قاطعیت یعنی جذابیت‌: کسانی که شخصیت قاطعی دارند و هدفها و ارزش‌های معینی دارند، بی‌استثنأ می‌توانند افراد جذابی باشند. ‏
زیرا شخصیت‌هایی جذاب و تأثیرگذارند که بسیار مصمم هستند و اعتماد به نفس دارند. به دنبال اهداف مشخصی بودن و به آنها رسیدن اعتماد به نفس زیادی به ارمغان می‌آورد و جذابیت از وجود چنین شخصی موج می‌زند. ‏
آسان بود، این طور نیست‌؟ فکر می‌کنم شما هم می‌توانید یکی از جذاب‌ترین و ماندگارترین‌ها باشید. معطل نشوید دست به کار شوید

تقویت روحیه

چنانچه به این توصیه عمل کنید , بهتر قادر به کنترل زندگی و مشکلات پیش روی خود خواهید بود.

● به خودتان ارزش بدهید و به خود اعتماد داشته باشید.
ممکن است سخت به نظر برسد اما سعی کیند رفتارتان گویای این باشد که از خودتان مواظبت می کنید.
حتی اگر همیشه احساس عدم اطمینان می کنید , برخورد و رفتار مثبت را به دنیای اطراف هدیه دهید. برخورد مردم با شما متاثر از رفتار و پوشش شماست.
بنابراین خود ارزشی و خود اعتمادی را به نمایش بگذارید تا احترام را برای شما به ارمغان آورد.
● بیش از حد توانتان کار نکنید
همه ما با سخت کوشی , خواهان تامین امنیت و رفاه خانواده مان هستیم. اما مهم این است که تعدل را در زندگی حفظ کنیم.
معمولا آن چه از نظر مالی دنبال می کنیم با آن چه که تحقق می یابد یکسان نیست. اگر برای شما تامین معاش مهمتر از صرف وقت با عزیزان یا لذت بردن از زندگی است, بهتر است در تعیین اولویت ها بازنگری است, بهتر است در تعیین اولویت ها بازنگری کنید. سعی کنید برقراری تعادل را از کسی که بین زندگی شغلی و خانوادگی اش این توازن را ایجاد کرده بیاموزید یا اینکه با خانواده یا دوستانتان راج به تاثیرات شغلی تان بر روی آن ها صحبت کنید.
● از افراد منفی دوری کنید
از ارتباط مسموم که در شما احساس ناراحتی , عصبانیت یا نا امنی می کند اجتناب کنید. ممکن است سخت به نظر آید اما ارتباط خویش را باکسانی مه برای شما افسردگی به ارکغان می آورند به حداقل برسانید, کسانی که اکثرا محبتهای دریافتیرا بدون پاسخ می گذارند و یا کسانی که دائما از شما انتقاد می کنند.
صداقت سخنان چنین افرادی را مورد ارزیابی قرار دهید تا ببینید که میزان حقایق موجود در سخنانشان تا چه حد بر اساس ارتباطی مثبت و خوش بینانه است. اگر کسانی شما را تحت فشار روانی قرار می دهند صریحا از آنها بخواهید شما را رها نمایند.
● مثبت فکر کنید
سعی کنید از حداکثر توانایی هایتان استفاده کنید و به قدرت خویش اتکا کنید. علایق شخصی تان را با مطالعه و گذراندن کلاسها توسعه دهید.
علایق جدید را امتحان کنید و شکست هایتان را به کار گیرید. همه ما بخشی از اوقاتمان را از دست داده ایم اما افراد موفق از شکست هایشان درس آموخته اند و مغلوب شکست شان نشده اند.
اگر شما توانایی هایتان را به خوبی توسعه دهید و نقش مثبتی داشته باشید واقعا قادر به تغییر موقعیت های منفی به موقعیت های مثبت خواهید بود.
● ورزش ورزش ورزش
یک رژیم غذایی مناسب و قدری فعالیت بدنی روزانه , اعم از اینکه پیاده روی آرام باشد یا کار بیرون, فشار و اضطراب را تخفیف می دهد و روحیه را شاداب نگه می دارد.
ورزش و تمرینات بدنی, افراد را از احساس برتری طلبی رهایی و توانایی های سرکوب شده ذهن را ترقی می دهد. همین امر منجر به جلوگیری از افسردگی می شود. برای اشخاص متفاوت ورزشهای مناسب آنها وجود دارد.
تمرینات کششی و یوگا برای تخفیف فشار بسیار مناسبند. بعضی تمرینات نی تواند به رفع عصبانیت کمک کنند. البته ورزش بیرون از منزل فواید مضاعفی دارد, نور آفتاب در بهبود روحیه و تخفیف افسردگی کمک موثری محسوب می شود.
● بخشی از اوقاتتان را تنها بگذارید.
لذت از جمع دوستان و تنهایی دو بخش از زندگی اند که برای تقویت روحیه بسیار مهم اند. برای معنا بخشیدن و ایجاد شور در زندگی به دیگران کاملا مشروط به وجود دیگران باشد. علاوه بر گذراندن ۲۰ دقیقه در حمام , گوش دادن به موسیقی یا خروج از منزل به قصد لذت بردن از طبیعت , زمانی برای لذت بردن از تنهایی خویش صرف کنید.
چنانچه این امر را سخت یافتید ممکن است با توسل به اجتماع از مشارکت در موضوعات مهم دوری کنید.
● به دیگران کمک کنید و اجازه دهید دیگران به شما کمک کنند.
وقتی مشکلاتتان طاقت فرسا به نظر می رسد نشان دهید که کمک دیگران می تواند اضطراب و دلواپسی شما را بر طرف کند, بنابر این مشکلاتتان را کاملا در منظر دیگران قرار دهید. کمک بلا عوض در مسائل اجتماعی یا کمک به دوستان نیز می تواند به سود شما تمام شود.
اگر در مقابل کمکی کخ دریافت کرده اید به همان میزان به دیگران مساعدت نمایید دامنه مناسبی از دوستان و اقوامی را بسط داده اید که شریک اوقات خوش شمایند و مدد کاران زمان تنگی و سختی تان.
● ارتباط و مراودات
با روشی روشن و در عین حال همراه با آرامش و متانت , احساساتتان را به خانواده , دوستان و مدرسه تان بیان کنید و با دقت کامل به جواب آن ها گوش فرا دهید. هرگز خود را تحت فشاری که ناشی از عدم بیان احساساتتان است قرار ندهید. چرا که این فشار , انفجار ناگهانی در پی خواهد داشت و دیگران بدون کوشش و تلاشی شمارا خواهند شناخت.
عصبانیتی را که باعث پریشانی و دانستن نقاط ضعف شما می شود کنترل کنید. هرگز اجازه ندهید دیگران ذهن شما را بخوانند.
● موقع احتیاج , کمک بطلبید
افرادی را پیدا کنید که هنگام مشکلات بتوانند با آنها مشورت کنید .چنانچه پس از مشورت با دوستانتان و خانواده , مشکلاتتتان همچنان طاقت فرسا جلوه می نماید و احساس عدم آرامش می کنید , با مشاورینی صحبت کنید

استخاره‌: مشورت‌ با خدا

دانشگاه‌ بروم‌ یا نه‌؟ دانشگاه‌ برود یا نه‌؟ شغلم‌ را تغییر بدهم‌ یا نه‌؟ ازدواج‌ بکند یا نه‌؟ بیشتر سؤالهایی ‌که‌ مردم‌ را به‌ فکر استخاره‌ کردن‌، می‌اندازد معمولا حول‌ و حوش‌ مسایل‌ گریبانگیر انسان‌ در جوانی‌است‌. اموری‌ که‌ به‌ گفته‌ مهرداد عربستانی‌، انسان‌ شناس‌ دینی‌، بشر در زندگی‌ روزمره‌ کمتر به‌ پاسخ‌ مناسبی‌ برای‌ آنها دست‌ می‌یابد. سؤالات‌ بی‌پایانی‌ که‌ زندگی‌ شهری‌ پیش‌ روی‌ خانواده‌ها قرار داده‌، گاه ‌از قدرت‌ تصمیم‌گیری‌ آنها فراتر است‌. برای‌ همین‌ است‌ که‌ ممکن‌ است‌ فردی‌ محض‌ احتیاط دو نفر را برای‌ استخاره‌ گرفتن‌ انتخاب‌ کند تا در موقع‌ لزوم‌ به‌ آنها مراجعه‌ کند. مثلا آقای‌ روحانی‌ در کاشان‌ است‌ ودیگری‌ یک‌ روحانی‌ در تهران‌ است‌. مراجعه‌ مردم‌ به‌ مراجع‌ برای‌ استخاره‌ حتی‌ در کارهای‌ خیری‌ چون ‌ازدواج‌ و تحصیل‌ روندی‌ اداری‌ به‌ این‌ امر داده‌ است‌. هم‌ اکنون‌ در دفتر برخی‌ از مراجع‌ تقلید کسانی‌ به‌تلفن‌های‌ مردم‌ پاسخ‌ می‌دهند. نیت‌ آنها را می‌پرسند و شماره‌ای‌ به‌ آنها می‌دهند تا بعد ازظهر با تماس‌تلفنی‌ از نتیجه‌ استخاره‌ مطلع‌ شوند. حجت‌ الاسلام‌ والمسلمین‌ سعید بندعلی‌ از محققان‌ مرکز تحقیقاتی‌«اسراء» وابسته‌ به‌ بیت‌ آیت‌ ا... جوادی‌ آملی‌ ضمن‌ بیان‌ این‌ نکته‌ بر عقلانی‌ بودن‌ نیت‌ استخاره‌ تأکید می‌کند و می‌گوید: «در مواردی‌ که‌ مخالف‌ شرع‌ و عقل‌ است‌، استخاره‌ جایز نیست‌.»

استخاره‌ در فرهنگ‌ اسلامی‌ به‌ دو قسم‌ است‌: اول‌ در زمانی‌ که‌ فردی‌ در انجام‌ کاری‌ «متحیر» است‌ ودوم‌ زمانی‌ که‌ فردی‌ در آغاز انجام‌ کاری‌ از خداوند طلب‌ خیر می‌کند. نوع‌ اول‌ همان‌ است‌ که‌ هم‌ اکنون‌بین‌ مردم‌ مرسوم‌ است‌. فردی‌ نمی‌تواند برای‌ انجام‌ کاری‌ تصمیم‌ بگیرد، برای‌ همین‌ با مراجعه‌ به‌ کلام‌خدا از خداوند یاری‌ می‌طلبد.
آقای‌ بندعلی‌ درباره‌ قسم‌ دوم‌ استخاره‌ توضیح‌ می‌دهد: «این‌ قسم‌ درست‌، مثل‌ همان‌ شروع‌ کارها بابسم‌ ا... است‌. در این‌ قسم‌ فرد از خدا می‌خواهد که‌ هم‌ ورود و هم‌ خروج‌ از کاری‌ را برایش‌ خیر قراردهد. و مثال‌ می‌زند: در این‌ روزها مدرسه‌ سازی‌ بر دیگر کارها ترجیح‌ دارد. فردی‌ که‌ می‌خواهد مدرسه‌بسازد باید نیت‌ بکند که‌ برای‌ رضای‌ خداوند این‌ کار را انجام‌ می‌دهد. سپس‌ با استخاره‌ از خداوندمی‌خواهد که‌ آن‌ نیت‌ را به‌ چیز دیگری‌ آلوده‌ نکند. تا پس‌ از آن‌ بر سر کسی‌ منت‌ مدرسه‌ را نگذارد. برخی‌از مردم‌ بدون‌ واسطه‌ قرار دادن‌ معممان‌، خود استخاره‌ می‌گیرند. بندعلی‌ می‌گوید که‌ تنها کسانی‌می‌تواند استخاره‌ کنند که‌ دارای‌ «بار علمی‌ و بار معنوی‌» هستند. بنابراین‌ کسانی‌ که‌ «تنها به‌ ترجمه‌ قرآن‌نگاه‌ می‌کنند، نمی‌توانند استخاره‌ کنند.» «استخاره‌ در واقع‌ پاداش‌ نیکوکاران‌ است‌. کسانی‌ که‌ موهبت‌دریافت‌ جواب‌ از قرآن‌ را دارند، حتما در معامله‌ای‌ با خدا کار خوبی‌ کرده‌اند و به‌ این‌ امکان‌ رسیده‌اند.»
دانستن‌ این‌ امور علاوه‌ بر این‌ که‌ با چه‌ نیاتی‌ و در چه‌ برهه‌ای‌ از یک‌ تصمیم‌گیری‌ باید به‌ سراغ‌ کلام‌خدا رفت‌ از اهم‌ چیزهایی‌ است‌ که‌ پیش‌ از استخاره‌ باید به‌ آن‌ پرداخته‌ شود. به‌ همین‌ دلیل‌ مسؤولان‌بخش‌ استخاره‌ در حرم‌ مطهر امام‌ رضا(ع‌) به‌ استخاره‌ کنندگان‌ توضیحات‌ کاملی‌ می‌دهند.
آقای‌ خوراکیان‌، مسؤول‌ بخش‌ فرهنگی‌ آستان‌ قدس‌ رضوی‌، در این‌ باره‌ می‌گوید: ما قصد داریم‌ بیش‌از انجام‌ استخاره‌ به‌ مراجعه‌ کنندگان‌ درباره‌ نقش‌ عقل‌ در تصمیم‌گیری‌ها توضیح‌ کاملی‌ بدهیم‌ تا با علم‌کامل‌ از قضیه‌ وارد موضوع‌ شوند. اهل‌ سنت‌ نیز به‌ روش‌ خود به‌ پاسخ‌ گرفتن‌ از کلام‌ خداوند می‌پردازند.کلیمیان‌ نیز مانند مسلمانان‌ به‌ استخاره‌ که‌ آنها «قبالا» می‌نامندش‌ می‌پردازند. قبالا هم‌ تکنیک‌ خاصی‌دارد و آن‌ هم‌ غیر از بحث‌ علمی‌ نیاز به‌ تزکیه‌ نفس‌ دارد

آیا مایلید که شخصیتی افسانه‌ای داشته باشید؟

یک شخصیت سالم و افسانه‌ای که زندگی سرشار از موفقیت و خوشبختی داشته باشد، چگونه آدمی است‌؟ ممکن است برای شما تنها یک رویا باشد، اما دست برداشتن از عادت‌های نادرست و اندیشه‌های اشتباه یک افسانه و رویا نیست‌. برای آن که انسان موفق و خوشبختی باشید و از تمام استعدادهای خود استفاده کنید، تنها کافی است که اراده کنید و تصمیم بگیرید. یک شخصیت سالم‌، در تمام جنبه‌های زندگی‌اش توانایی خلاقیت و انجام کارهای جدید را دارد و نمی‌توان آن را به شغل‌های خاص‌، موقعیت‌های اجتماعی ویژه و یا تحصیلات بالایی محدود کرد. باید هنگامی که به نمونه‌ایی این چنین برخوردید رفتارش را زیر نظر بگیرید در حالات و عاداتش دقیق شوید ببینید چه خصوصیات بارزی دارند، آیا در نهایت به نتایج که من رسیده‌ام‌، دست می‌یابید؟ در بررسی چند نمونهٔ افسانه‌ای به این نکات مهم رسیدم که آنچه در درجهٔ اول اهمیت بود، این است که شاهد کسی بودم که همه چیز زندگی را دوست دارد. و تقریباً آمادهٔ انجام دادن هرکاری هست‌. او مشتاق زندگی بود و هر آنچه را که می‌خواست از زندگی طلب می‌کرد. پیک نیک‌، فیلم‌، کتاب‌، ورزش‌، شهر، مزرعه‌، حیوان‌، کوه و تقریباً می‌توان همه چیز را دوست دارد. وقتی در کنارش بودم از آه و ناله‌، گله و شکایت و نق زدن و افسوس خوردن خبری نبود، اگر باران می‌بارید، او دوست داشت‌. اگر هوا گرم بود و یا در ترافیک گیر می‌کردیم به جای غرغر کردن‌، بحث خوبی را مطرح می‌کرد و با هم گپ می‌زدیم‌. از ظاهر و قیافهٔ خود راضی و خشنود بود. تلاش کاذبی برای این که با آراستن معایب ظاهری خودش را بپوشاند، انجام نمی‌داد. سالها زندگیش را پیگیری کردم همیشه خشنود و خرسند بود و هرگز در آرزومندی به سر نمی‌برد. 

او همانند کودکی دنیا را بدون ظواهرش پذیرفته بود و از گردش روزگار لذت می‌برد. به سادگی با شرایط روزگار سازگار است و توانایی عجیبی در پذیرفتن و لذت بردن از همه چیز را دارد. اگر از او می‌پرسیدم‌: چه چیزی را دوست نداری‌؟ جوابی برای من نداشت‌. اگر زیر باران باشد طبعش به او اجازه نمی‌داد که از آن بگریزد زیر آن را بسیار زیبا و اعجاب‌انگیز می‌دانست و بهانه‌ای بود برای شکر خدا و آن را جزیی از زندگی می‌دانست‌. اگر شرایط بدی پیش می‌آمد مثل بیماری‌، سیل‌، زلزله و... آنها را با آغوش باز نمی‌پذیرفت اما از طرفی هم حاضر نبود یک لحظه وقت خود را صرف شکوه و شکایت کند. اگر وضعیت بدی باید برچیده شود، با تمام قوا برای ریشه‌کن کردنش تلاش می‌کرد.احساس گناه نمی‌کرد و پذیرفته بود که همهٔ ما جایز الخطا هستیم و سعی زیادی داشت تا از رفتارهایی که او را از سازنده بودن‌، باز می‌دارد، بپرهیزد. هرگز خود را برای گذشته‌ها ملامت نمی‌کند و گریه و زاری سر نمی‌دهد. به این نتیجه رسیده است که پشیمان شدن از گذشته نه تنها چیزی را عوض نمی‌کند بلکه باعث می‌شود که تصویری که هر شخص از خودش در ذهن دارد، ضعیف و ناتوان شود. تنها درس عبرت گرفتن از سختی‌های گذشته است که در وضعیت ما در آینده تأثیر مثبت و سازنده می‌گذارد.
او در شرایطی که افراد عادی از کوره در می‌روند، تنها به لبخندی اکتفا می‌کند و با عوض کردن موضوع به آرامی و خونسردی از آن می‌گذرد. او یک صافی بسیار قوی در ذهن داشت که از ورود احساسات نامطلوب به ذهنش جلوگیری می‌کرد و به همین دلیل است هرگز قربانی احساسات و هیجانات منفی نمی‌شود. آن طور نبود که همیشه خونسرد و بی‌تفاوت باشد اما هرگز مایل نبود که یک لحظه از زمان حال را به خاطر اتفاقاتی که در آینده می‌افتد و هیچ کنترلی بر آنها نداریم‌، از دست بدهد. او هرگز دنبال تأیید و تحسین دیگران نیست به اثر تشویق آگاه است اما این گونه نبود که از هر فرصتی از مردم برای خود احترام و تکریم بخرد. بسیار ساده و صادق و بی‌تکلف بود و هرگز در گفتارش کلماتی را به کار نمی‌برد که سبب خشم مخاطبین باشد. او به آرامی با آداب و رسوم کلیشه شده که برای بسیاری از مردم حائز اهمیت است‌، مخالفت می‌ورزد. او مخالف سرسخت غیبت و صحبت کردن درباره مردم بود. وقت خود را صرف ارزیابی زندگی مردم نمی‌کرد و به جای آن که دربارهٔ مردم صحبت کند، با مردم صحبت می‌کرد و چنان درگیر زندگی خودش بود که اصولاً وقتی برای کارهای بی‌ارزش نداشت‌. او سرشار از انرژی و شور زندگی بود. عشق و اشتیاق این انرژی بی‌پایان را در او به وجود آورده بود. ساعت کمی را به خواب و تنبلی اختصاص می‌داد. او قادر بود احساسات مخرب را دفع کند و برعکس به هیجانات سازنده سرعت می‌بخشد. هرگز از این نمی‌ترسید که کارهای خود را برای دیگران توجیه کند و برعکس اصلاً آزرده خاطر نمی‌شد که چرا فلانی مطابق میل من عمل نکرده است‌. مردم را هر طوری که بودند می‌پذیرفت بسیار ساده و بی‌ریا بود و هرگز تلاش نمی‌کرد که دیگران را تحت تأثیر خودش قرار دهد و یا برای خوشایند آنها لباس خاصی بپوشد. سعی نمی‌کرد دیگران را متقاعد کند که حق با اوست در جواب مخالفت دیگران می‌گفت‌: «مسئله‌ای نیست‌، ما صرفاً با هم متفاوتیم‌.» او به راستی زندگی می‌کند و شادمانی پاداش اوست‌. باور کن که خیلی سخت نیست‌. تصمیم بگیر از همین حالا از لحظه‌های زندگیت استفاده کنی و او را سرمشق خود قرار بده‌

آنهایی که از خودشون راضی نیستند ، بخونند

ـ آیا شما هم فرد کمال گرایی هستید؟؟؟

ـ آیا شما هم هموار فکر می کنید آن کسی که می خواهیم باشید نیستید؟
ـ آیا احساس می کنیم کارهایی که به اتمام رسانده ایم به اندازه کافی خوب نیستند؟
ـ آیا نوشتن مقالات و طرحها را با اهداف انجام دقیق آنها به تعویق می اندازیم ؟
ـ آیا احساس می کنیم کارها را باید صد در صد درست انجام دهیم و در غیر این صورت فردی متوسط و یا حتی بازنده هستیم؟
اگر چنین باشد در آن صورت ما به جای حرکت در مسیر موفقیت سعی در کامل بودن داریم.
● کمال گرایی:
به افکار و رفتار های خود تخریب گرانه ای اشاره می کند که هدف آنها رسیدن به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است. در جامعه امروزی ‍ به اشتباه کمال گرایی چیزی مطلوب و حتی لازم برای موفقیت در نظر گرفته می شود.
به هرحال مطالعات اخیر نشان می دهند نگرش کمال گرایانه موجب اخلال در موفقیت می شود. آرزوی کامل بودن
، هم احساس رضایت از خودمان را از ما می گیرد و هم ما را به اندازه سایر مردم ( کسانی که اهداف واقع گرایانه دارند ) ، در معرض ناکامی قرار می دهد.
● علل کمال گرایی
اگر ما فردی کمال گرا باشیم ،‌احتمالا در کودکی یاد گرفته ایم دیگران با توجه به میزان کارآییمان در انجام کارها به ما بها می دهند در نتیجه آموخته ایم در صورتی ارزشمندیم که مورد قبول دیگران واقع شویم ( فقط بر پایه میزان پذیرش دیگران به خود بها می دهیم ) ،‌ بنا بر این عزت نفس ما ، بر اساس معیارهای خارجی پایه ریزی شده است . این امر می تواند ما را نسبت به نقطه نظرها و انتقادات دیگران ، آسیب پذیر و به شدت حساس سازد. در نتیجه تلاش برای حمایت از خودمان و رهایی از اینگونه انتقادات ، سبب می گردد کامل بودن را تنها راه دفاع از خود بدانیم . بعضی از احساسات ‍، افکار و باورهای منفی ذیل ،‌احتمالا با کمال گرایی مرتبط هستند:
● ترس از بازنده بودن:
افراد کمال گرا ،‌غالبا شکست در رسیدن به هدف هایشان را با از دست دادن ارزش و بهای شخصی مساوی می دانند.
● ترس از اشتباه کردن :
افراد کمال گرا ،‌غالبا اشتباه را مساوی با شکست می دانند . موضع آنها در زندگی ،‌حول و حوش اجتناب از اشتباه است . کمال گراها فرصت های یادگیری و ارتقاء را از دست می دهند.
● ترس از نارضایتی :
افراد کمال گرا ،‌ در صورتی که دیگران شاهد نقایص یا معایب کارشان باشند ، غالبا به دلیل ترس از عدم پذیرش از سوی آنان ، دچار وحشت می گردند. تلاش برای کامل بودن در واقع روشی جهت حمایت گرفتن از دیگران به جای انتقاد ، طرد شدن یا نارضایتی می باشد.
● همه یا هیچ پنداری :
افراد کمال گرا، بندرت بر این باورند که در صورت به پایان رسانیدن یک کار بطور متوسط ، هنوز با ارزش هستند. افراد کمال گرا در دیدن دورنمای موقعیت ها دچار مشکل هستند. برای مثال ،‌ دانش آموزی که همیشه نمره (
A) داشته ، در صورت گرفتن نمره (‌ B ) بر این باور است که - که من یک بازنده کامل هستم-
● تاکید بسیار بر روی بایدها :
زندگی کمال گرا غالبا بر اساس لیست پایان ناپذیری از بایدها بنا شده است که با قوانین خشکی برای هدایت زندگی آنها به خدمت گرفته می شود . افراد کمال گرا با داشتن چنین تاکیدهایی بر روی باید ها بندرت بر روی خواسته ها و آرزوهای خود حساب می کنند.
اعتقاد داشتن به این امر که دیگران به آسانی به موفقیت می رسند:
افراد کمال گرا مشاهدات خود را به گونه ای جمع آوری می کنند که بگویند افراد دیگر با کمترین تلاش ، خطاهای کم ، استرس های عاطفی کمتر و بالاترین اعتماد به نفس به موفقیت دست می یابند . در عین حال افراد کمال گرا کوششهای خود را پایان نا پذیر و ناکافی تلقی می کنند.
● شما چطور

آنچه دختران تمایل دارند پسران بدانند

این می تواند احساس خیلی از شماها باشد: 

▪ خسته شده اید. احساس می کنید که هر کاری که لازم است را برای به دست آوردن زنی بااصالت با ویژگی های ممتاز انجام می دهید اما خانم ها به شما جواب نمی دهند. تصور شما این است که خانم ها معمولاً دنبال مردی کامل هستند که در واقعیت وجود خارجی ندارد.
اما اگر از دوستان دخترتان سؤال کنید، مطمئناً پاسخ دیگری دریافت خواهید کرد. درست است که آنها زیبایی ظاهری، جذابیت و رمانتیک بودن را در مرد ایدآلشان دوست دارند، اما آنقدرها هم که شما فکر میکنید درگیر این مسائل نیستند. اگر میخواهید بدانید واقعاً به چه فکر میکنند، به مطالب زیر توجه کنید.
▪ کمی احترام بگذارید. وقتی نوبت به احترام گذاشتن به خانم ها می رسد، مردهای ایرانی فرقی با بقیه مردهای جهان ندارند. خانم ها وقتی بشنوند که طرفشان در مورد زنان دیگر غیرمحترمانه صحبت می کند، خیلی سریع عقب می کشند. من با مردان زیادی روبرو بوده ام که به خاطر اینکه علاقه ای به من نداشتند، به خودشان اجازه میدادند که وقتی زن زیبایی می بینند آنها را جذاب قلمداد کنند یا زنانی که جذابیت کمتری دارند را به عناوین ناخوشایند بخوانند. حتی اگر این نحوه صحبت کردن به صورت شوخی هم بیان شود، باز اگر خانم ها ببینند که طرفشان زنان را نوعی شیء قلمداد میکند، آزرده خاطر خواهند شد.
▪ مردها به صورت های دیگر هم می توانند احترامشان را به خانم ها نشان دهند. وقتی در را برای خانم ها باز می کنند، به آنها صندلی تعارف می کنند، یا او را تا اتومبیلش همراهی می کنند، در نظر خانم ها بسیار مؤدبانه می آید. اکثر مردها وقتی با یک خانم قرار ملاقات میگذارند، چنین رفتارهایی از خود نشان می دهند، اما با دوستان دختر معمولیشان چنین برخوردی ندارند.
▪ با همه مهربان باشید. ممکن است تعجب کنید اگر بفهمید که خانم ها شما را حتی در عادی ترین برخوردهایتان با دیگران هم ارزیابی می کنند. آنها نه تنها به رفتار شما با خودشان، بلکه به نحوه برخورد شما با دیگران هم توجه می کنند. مهربانی، بخشندگی، و خدمت رسانی، از دیدگاه آنها خصوصیاتی قابل تحسین است.
▪ به دنبال مشاوره و راهنمایی های معنوی باشید. خیلی از مردها از اینکه میبینند خانم ها به دنبال مردان باایمان و معنوی هستند تعجب می کنند. آنها تصور می کنند که ایدآلی که خانم ها دنبال آنند، وجود ندارد اما من از زبان خانم های زیادی شنیده ام که این ویژگی برایشان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. خانم ها معتقدند که افراد باایمان و متقی، در ازدواج هم کمتر مرتکب گناه می شوند و بیشتر می توان به آنها اعتماد کرد.
▪ خانواده تان را دوست داشته باشید. خانم ها همچنین به نحوه برخورد آقایون با مادر، خواهر و حتی مادربزرگشان هم دقت میکنند. آنها از اینکه می بینند مردی با زنان خانواده خود نیز رفتار خوبی داشته و به آنها علاقه دارد، احساس امنیت بیشتری میکنند و تاحدودی مطمئن می شوند که با آنها نیز رفتاری پایین تر از آن نخواهند داشت

۸ ویژگی یک مرد واقعی

ویژگی اول) یک مرد واقعی محکم و قوی است 

یک مرد واقعی گریه نمی کند، زاری نمی کند، شکایت از چیزی نمی کند، بیمار نمیشود، و لازم نیست هر بار که عطسه کرد به پزشک مراجعه کند. یک مرد واقعی تصمیم می گیرد و با عواقب و نتایج این تصمیمات روزگار می گذراند. یک مرد واقعی مسئولیت اعمال و حرف های خود را بر عهده می گیرد. یک مرد واقعی، محکم و استوار است. و با سختی های زندگی مقابله می کند. یک مرد واقعی خشن و سرسخت است و از خود احساسات نشان نمی دهد. یک مرد واقعی ستون فقرات خانواده است و نمی تواند از خود ضعف نشان دهد. اگر از عنکبوت می ترسید، مسلماً یک مرد واقعی نیستید.
ویژگی دوم) یک مرد واقعی متمرکز است
یک مرد واقعی تفاوت بین مهم بودن چیزی و مهم نبودن آن را می فهمد. یک مرد واقعی وقت خود را صرف کارهای بیهوده ای که هیچ عایدی برای او ندارند، نمی کند. مطمئناً کارهای زیادی برای تفریح و سرگرمی وجود دارد، اما او باید برای انجام این کارها هم دلیل داشته باشد. یک مرد واقعی خود را روی قدرت، پول و خانواده اش متمرکز میکند. هیچگاه خود را روی سکس متمرکز نمی کند. سکس در نتیجه ی داشتن قدرت، پول و خانواده، خود به خود به سراغش می آید.
ویژگی سوم) یک مرد واقعی، اهمیت خانواده را درک می کند
یک مرد واقعی خانواده اش را قدرتمند نگاه می دارد و به تاریخچه ی خانوادگی خود اهمیت زیادی می دهد. یک مرد واقعی می داند که فرزندانش هدیه ای از جانب خداوند هستند و باید با آنها به خوبی رفتار کند، هرچند هر از گاهی باید برای آنها قوانین و مقرراتی تعیین کند.
ویژگی چهارم) یک مرد واقعی غیبت نمی کند
یک مرد واقعی دهانش را می بندد و اطلاعاتش را درمورد دیگران پیش خود نگاه میدارد. یک مرد واقعی در بحث های هیچ و پوچ شرکت نمی کند و درمورد چیزهایی که از آن اطلاع ندارد و مطمئن نیست حرف نمی زند.
ویژگی پنجم) یک مرد واقعی همیشه سر حرفش هست
هر وقت قولی بدهد، آن را عمل می کند. و اگر بداند که از عهده ی انجام قولی بر نمی آید، هیچوقت حرفش را نمی زند. یک مرد واقعی مردن را به شکستن عهدش ترجیح می دهد. او می داند که حرفش نیز باید به قدرت عملش باشد.
ویژگی ششم) یک مرد واقعی تلاش می کند تا الگو باشد
یک مرد واقعی همیشه به خود و دیگران احترام می گذارد، مگر اینکه مورد بی احترامی قرار گیرد. او الگو و نمونه ای برای پیروان خود و به خصوص فرزندانش است. من هیچوقت کارهایم را به خانه نمی آورم، به همین دلیل فرزندانم من را فقط به عنوان یک پدر میشناسند. شما نیز باید همین کار را بکنید. یک مرد واقعی هیچگاه اجازه نمی دهد که فرزندانش پی به ضعف های او ببرند.
ویژگی هفتم) یک مرد واقعی پول مورد نیازش را خود به دست می آورد
یک مرد واقعی در انتظار صدقات و نیکوکاری های دیگران نمی نشیند. و پول پدرش نیز برای او کفایت نمی کند. او خود در جستجوی روزی خود بر می آید و اگر از پدرانش به او ارثیه ای برسد، به جای هدر دادن آن، ده برابرش می کند.
ویژگی هشتم) یک مرد واقعی زن نما نیست
یک مرد واقعی در گوشهایش گوشواره نمی اندازد و موهایش را بلند نمی کند. روی سینه و شکمش را نمی تراشد. او می داند که به استثنای آرایشگرش، سایر ملزومات و نیازهای بهداشتی او باید توسط یک زن انجام گیرد. یک مرد واقعی باید حداقل سه دست کت و شلوار در کمد داشته باشد و حداقل سه بار در هفته باید کت و شلوار بپوشد. یک مرد واقعی می داند که چطور باید شیک باش
ید