سال 1350 اصغر آقا یه یخچال میخره 1000 تومن و کلی اهل و عیال خوشحال میشن با خریدش. یخچال مذکور نزدیک 40 سال کار میکنه تا اینکه موتورش میسوزه. اصغر آقا یه یخچال نو میخره ویخچال بی موتور یا بهتر بگیم کمد شبیه به یخچال رو میفروشه 20000 هزار تومن و سمسار محترم هم با گذاشتن موتور یخچال رو میفروشه 70000 تومن. در پی این سلسله اتفاقات روح انیشتین بابت قانون بقای جرم میره رو ویبره!
اونجا:
اصغر آقای اونا (یا مثلاً ادوارد!) یه یخچال میخره 700 دلار. یخچال همچین خوش و خوشحال داره کار میکنه که 7 سال بعد ادوارد یخچالو که هنوز سالمه به 100 دلار میفروشه به همسایه تا جیمی پسر 10 ساله همسایه بتونه با موتور اون یخچال، "خنک کننده نوشیدنی در پیک نیک" اختراعی خودش رو امتحان کنه! روح انیشتین لبخند میزنه!
۲ - او را با کودکان دیگر مقایسه نکنند. ۳ -بیش از حد توان او از او انتظار نداشته باشند. ۴ -طبیعت کودک خود را (درونگرا و برونگرا) ، نفی نکنند. ۵ -از حمایت بیش ازحد کودک خود بپرهیزند. ۶ -به جای او تصمیم نگیرند و به جای او مشکلاتش را حل نکنند. ۷ -از احساس دلسوزی، ترحم و مداخلهی حمایتگرانه پرهیز کنند. ۸ -از محکوم کردن او در نزد دیگران به ویژه همسالان اجتناب کنند. ۹ - همهی خواستهها و توقعات فرزند خود را برآورده نکنند. ۱۰ - تا حد امکان او را تنبیه بدنی نکنند. ۱۱ - از کلمات توهینآمیز و سبک پرهیز کنند. ۱۲ - حس انتقام و کینهتوزی را به او القا نکنند. ۱۳- قوانین و مقررات مدرسه را در نزد کودک به تمسخر نگیرند. ۱۴- مشکلات عاطفی کودک را در نزد او بیان نکنند. ۱۵ - از پاداشهایی که جنبهی رشوه و باجخواهی دارد، پرهیز کنند ۱۶- از آموزشهای زودرس و یا دیررس، به ویژه در مسائل جنسی، به کودکان پرهیز کنند ۱۷- از سرکوب نیازهای کودکان خودداری کنند. ۱۸ -با همهی فرزندان خود با روش یکسان برخورد نکنند و انتظار یکسان نیز نداشته باشند. ۱۹- در برابر کودک از نزاع و درگیری بین خود و همسرشان خودداری کنند. ۲۰ -از یاری کردن دائمی کودک در انجام تکالیف درسی او خودداری کنند. ۲۱- از جهت دادن و برجسته کردن استعدادهای خاص او زودتر از موعد خودداری کنند. ۲۲ - سوالات و کنجکاویهای مربوط به مسائل جنسی او را سرکوب نکنند. منبع: برگرفته از کتاب" هشدارها و نکته های تربیتی " - دکتر عبد العظیم کریمی
۱ -به کودک خود برچسب نزنند.
در قرآن کریم آیات فراوان کاربردی وجود دارد که با پیاده کردن آنها ,زندگی ما را متحول کرده و زندگی کاملا متفاوتی را برای ما بوجود بیاورند .
در این مقاله به یکی از اسرار خوشبختی و موفقیت و یکی از مهمترین اسراری که میتواند به ما نشان بدهد که در زندگی چند مرده حلاجیم میپردازیم و در حقیقت این نوشته یک نوع تست شخصیت است که با توجه به آیات الهی به ابعاد شخصیت خود بیشتر پی ببریم و اگر احتمالا در شخصیت ما کمبود و نقائصی وجود دارد در صدد جبران نقائص و کمبودها بر بیاییم .
قرآن کریم یکی از اسرار موفقیت در زندگی شخصی و اجتماعی را اینگونه بیان می کند, که برای موفقیت بیشتر و برای اینکه مسائل را بهتر و عمیق تر درک کنی خودت را جای دیگران بذار و این یک قانون طلایی از قوانین قرآن برای موفقیت است .
قرآن کریم این قانون را برای شکوفا شدن شخصیت انسانی و همچنین رشد بیشتر انسان ها بیان می کند و در ضمن یک مثال این قانون طلایی را اینگونه به تصویر می کشد :
(ایود احدکم ان تکون له جنة من نخیل و اعناب تجری من تحتها الانهار له فیها من کل الثمرات و اصابه الکبر و له ذریة ضعفاء فاصابها اعصار فیه نار فاحترقت کذلک یبین الله لکم الآیات لعلکم تتفکرون:
این مثال منظره کسی را مجسم می کند که باغی سرسبز و خرم دارد,در حالی که او پیرشده و فرزندان ضعیفی اطرافش را گرفته اند و تنها راه تامین زندگی او نیز همین باغ است و اگر این باغ از بین برود نه او , نه فرزندانش قدرت بازسازی دوباره آن را ندارند، ناگهان به خاطر حادثه ای تمام سرمایه وجودی او از بین میرود و غم و اندوه سراسر وجود او را فرامی گیرد.حال قرآن کریم میفرماید :آیا دوست دارید به جای این شخص باشید و در حالیکه یک عمر سرمایه های زندگی خود را با سختی و تلاش بدست آوردید, یک شبه همه آنها را از دست بدهید ؟
مسلما ,جواب همه ما به این سوال منفی است, سپس قرآن کریم می فرماید: پس اگر دوست ندارید که به جای این شخص باشید انفاق ها و کارهای خیری را که در طول زندگی انجام دادید را با منت و ریا و اذیت و آزار نابود و بی اثر نکنید .
پس اگر ما خود را یک لحظه به جای این پیرمردی که تمام سرمایه زندگیش را یک شبه از دست داده بگذاریم میتواند کمک بسیار زیادی به ما بکند .
این یک مثال بود که قرآن کریم برای ما بیان کرده بود که چگونه ما در مواقع مختلف خود را جای دیگران بگذاریم , همین طور در زندگی روزمره خود نیز میتوانیم مثال های زیادی را بیان کنیم .
قانون خودت را جای دیگران بگذار را میتوانید ,در موقعیت های مختلف از خود بپرسید که اگر من جای دیگران بودم چه می کردم ؟
چون بعضی از ما عادت داریم که مدام از بعضی رفتارها و مشکلات انتقاد می کنیم , البته انتقاد خوب است, اما یک بار هم شده از خود سوال کنید, اگر من در این موقعیت به جای آن شخص بودم چه می کردم ؟
می توانید این سوالات را از خود بپرسید؟
خودت را به جای یک نوجوانی که در یک خانواده (غیر مسلمان ) به دنیا آمده بگذار آیا باز هم این اعتقادات را داشتی؟
خودت را در صحرای کربلا ببین آیا اگر آنجا بودی این قدر به کمال رسیده بودی که جز یاران ویژه امام شوی یا اینکه جز ء یاران و سپاهیان عمر سعد میشدی ؟
خودت را به جای یک فرد عصبانی بگذار که از عصبانیت زیاد دست به قتل زده است اگر تو جای او بودی چه می کردی؟
و هزاران مثال و سوال دیگر که میتوانید از خود بپرسید .
یکی از هنر های ویژه انسان های متفکر و روشنفکر ,از دیدگاه قرآن کریم,با توجه به این قسمت از آیه ( کذلک یبین الله لکم الآیات لعلکم تتفکرون)که میفرماید: (شاید در این آیه تفکر کنید) این است که, توانسته اند ,این قانون را در زندگی خود پیاده کنند و خود را جای دیگران بگذارند تا به خوبی درک کنند که چند مرده حلاجند و چقدر توان و قدرت دارند و در سایه این درک و فهم بتوانند بیشتر خود را بسازند و قله های بیشتری از موفقیت را درک کنند .
بخش قرآن تبیان
منبع :
وبلاگ حافظان نور
پیش از آنکه پرده فرو افتد
پیش از پژمردن آخرین گل
بر آنم که زندگی کنم
بر آنم که عشق بورزم
برآنم که باشم
در این جهان ظلمانی
در این روزگار سرشار از فجایع
در این دنیای پر از کینه
نزد کسانی که نیازمند منند
کسانی که نیازمند ایشانم
کسانی که ستایش انگیزند
تا در یابم
شگفتی کنم
باز شناسم
که ام
که میتوانم باشم
که میخواهم باشم؟
تا روزها بی ثمرنماند
ساعت ها جان یابد
لحظه ها گران بار شود
هنگامی که میخندم
هنگامی که میگریم
هنگامی که لب فرو میبندم
در سفرم به سوی تو
به سوی خود
به سوی خدا
که راهیست ناشناخته
پر خار
ناهموار
راهی که باری در آن گام میگذارم
که قدم نهاده ام
و سر بازگشت ندارم
بی آنکه دیده باشم شکوفایی گلها را
بی آنکه شنیده باشم خروش رودها را
بی آنکه به شگفت درآیم از زیبایی حیات
اکنون مرگ میتواند فراز آید
اکنون میتوانم به راه افتم
اکنون میتوانم بگویم که زندگی کرده ام
امام علی علیه السلام : در شگفتم از کسى که در پى یافتن گمشده خویش مى گردد، در حالى که «خود» را گم کرده و در پى یافتن «خویش» نیست! |
[1] مستى جـوانى و
[2] مستى ثــروت و
[3] مستى خـواب و
[4] مستى ریاست.