ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
نمیدانم هر کدام از ما اگر به جای ابراهیم خلیلالله بودیم، آیا عاقبت پا در صحنه قربانی کردن عزیزترین عزیزمان میگذاشتیم یا نه؟ نمیدانم هر یک از ما چند بار در شرایط مشابهی قرار گرفتیم و برای گام ننهادن و فرار از آن وسوسه شدیم؟ چقدر به احتراز از برداشتن قدمی خالص برای خدا فکر کردیم و به چنین وسوسهها بها دادهایم؟
این نفس انسان است که مایه امتحان میشود. چراکه جز خود و خودخواهی و خودبینی هیچ
نمیشناسد، مگر به نیروی عشق و یقین. همان عشقی که ابراهیم را به حرکت آورد و گامهایش
را استوار را ساخت و ... اسماعیل را چه تسلیم در برابر این امتحان یافت.
امتحان ابراهیم و اسماعیل از نوع امتحانهایی است که همه ما در طول زندگی پیش روی
خود میبینیم، اگر چه در اغلب موارد ابعاد بسیار کوچک تری دارد. عموما هم داد و
فغان و صدای ما را برای لعن و نفرین به روزگار بلند میکند.
ابراهیم و اسماعیل البته از این آزمون سربلند برآمدند و ... در پی این سربلندی
دیگر نیازی به بریدن و تیغ نبود؛ امتحان انجام و مقصود حاصل شده بود... قربانی
عظیم چندی بعد در دیار غریب کرب و بلا انتظار میکشد و ... آنجا دیگر تیغها میبرد