ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آنچه احتمالاً دربارهی پیرها نمیدانیم
عمرتان به بلندی شعاع آفتاب باشد، اما دیدهاید خط اول خیلی از این آگهیهای تسلیت
ــ بعد از «انا لله» یا «کل من علیها فان» یا «هو الباقی» ــ مینویسند: بزرگِ
خاندان، خلدآشیان فلانی درگذشت؟ این «بزرگِ خاندان» یعنی چه؟ ظاهراً بزرگِ
خاندانی، صفتِ مهمی است که خانوادهی داغدار توی همان خط اول، مرحوم مغفورش را با
آن وصف کرده.
بهتر است ــ حالا که این پنجره را باز کردهاید ــ قدری به این موضوع فکر کنید.
خواندن مطالب این پنجره، البته شما را کمک خواهد کرد تا صفاتِ «بزرگِ خاندان»ها را
بشناسید. حتماً نباید ــ خدای نکرده ــ بزرگِ خاندانی از کفمان برود تا دوریالیمان
بیفتد که ای دلِ غافل، چه ارزشمند بود شادروان مرحوم مغفور...
۱) پیرها اسباب سنگینی و وقارند. ندیدی وقار و ابهت و وزن هر مجلس به بزرگترهایی
است که توش دعوت شدهاند و ــ به قول معروف ــ بالای مجلس نشستهاند؟ حضورشان، حیا
میآورد و بقیه مراقبند جلوشان هر کاری را نکنند یا هر چیزی را نگویند.
۲) پیرها معدن تجربهاند. خیلی چیزها وجود دارد که دانستنشان از نان شب واجبتر
است و ندانستنشان کمیتِ کارهای مهمی را لنگ میگذارد. اما این خیلی چیزها را نه
تنها معلمها به آدم یاد نمیدهند، که توی کتابها هم خبری ازشان نیست. سراغ آنها
را باید از بزرگترها و پیرترها گرفت. آنها سالها بیشتر از ما روی زمین بودهاند و
سرد و گرمهایی که چشیدهاند و پیرهنهایی که پاره کردهاند، بیشتر از ماست.
۳) پیرها میتوانند ریشسفیدی کنند. این کاری است که فقط از آنها ساخته است. دلیلش
واضح است که چرا. مواد لازم برای ریشسفیدی، یکی این است که احترام ریشسفید را
دیگران داشته باشند؛ یکی هم اینکه روزگاردیده و صاحبتجربه باشد. خب، این هر دو را
پیران دارند.
۴) پیرها اسباب برکتاند. سالها از عمرشان گذشته، سالها عبادت کردهاند و تا
توانستهاند، نافرمانی خدا را نکردهاند. مثل مرواریدی که سالها طول کشیده تا درست
شده. فامیلها دورشان جمع میشوند و هم را میبینند و کدورتها را فراموش میکنند
و میدانند اگر در مشکلی ماندند، باید بیایند در خانهی کی را بزنند و صلاح مشورت
کنند. وقتی هستند، چیزی با آنهاست که هروقت ــ خدای نکرده ــ نباشند، تازه میفهمیم
چی بوده. خیلی خانوادهها از وقتی پدربزرگـمادربزرگشان را از دست دادهاند، دیگر
جمعشان مثل سابق جمع نشده و خیلی دیردیر همدیگر را دور سفرهای میبینند