آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد

زاهدی گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد.

اول: مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد.
او گفت: ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!

دوم: مستی دیدم که افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی.
گفت: تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟

سوم: کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا اورده ای؟ کودک چراغ را فوت کرد و ان را خاموش ساخت
و گفت: تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟

چهارم: زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت میکرد. گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن.
گفت: من که غرق خواهش دنیا هستم چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست؛ تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟

نادان مغرور

چقدر نادانند آنانکه


به خود مغرورند


چرا که نمی دانند بعد از بازی شطـــــــرنج


شاه و سرباز


همه در یک جعبه قرار میگیرند.


ده نکته برای والدین قاطع اما مهربان

از لحظات با هم بودن استفاده کنید
عزت نفس کودکان شدیدا تحت تاثیر کیفیت اوقاتی است که با آن ها می گذرانید نه مقدار زمانی که می گذرانید. زندگی پرمشغله سبب شده بسیاری از پدر و مادرها به جای توجه به فرزندان شان تنها به این فکر کنند که کار بعدی که باید بکنند چیست. اگر کودکان اوقات باکیفیتی را در طول روز با والدین خود نگذرانند ممکن است سوء رفتار از خود نشان دهند چون احساس می کنند توجه منفی والدین به آن ها بهتر از بی توجهی است.
● کو گوش شنوا کو؟!
عمل بلندتر از حرف سخن می گوید. آمارها نشان می دهد که کودکان در روز بیش از دو هزار درخواست دریافت می کنند که باید اجابت کنند. نتیجتا بسیاری از آن ها دیگر گوش شنوایی برای حرف های والدین خود ندارند.
روش هایی برای احساس اقتدار و توانایی به کودکان ارائه دهید اگر والدین چنین کاری نکنند کودکان خود راه های نامناسبی برای احساس اقتدار خواهند یافت. بعضی روش ها برای این که فرزندان احساس اقتدار و توانایی کنند عبارت اند از: نظرخواهی ازآن ها، دادن حق انتخاب، کمک کردن در امور خانه ( حتی در صورتی که خودتان با دردسر کم تری می توانید کارها را انجام دهید) از پیامدهای طبیعی استفاده کنید.
بسیاری از اوقات وقتی والدین در موضوعی راسا مداخله می کنند فرصت های یادگیری را از فرزندان خود می دزدند. به جای عیبجویی و یادآوری های پی درپی اجازه دهید پیامدهای طبیعی رفتار بچه ها با آن ها سخن بگوید.
● از پیامدهای منطقی استفاده کنید
اغلب ممکن است پیامدهای طبیعی رفتارها خیلی سخت و شدید باشد یا از نظر زمانی این قدر دیر اتفاق بیفتد که از نظر تربیتی قابل استفاده نباشد. وقتی موضوع به این شکل است استفاده از پیامدهای منطقی موثر است. این نکته حائز اهمیت است که حتما پیامدهای منطقی منطقا با رفتاری که بچه انجام داده مرتبط باشد تنها در این صورت پیامد منطقی می تواند از نظر تربیتی کارساز باشد. برای مثال اگر فرزندتان فراموش کرده فیلمی که از ویدیو کلوپ امانت گرفته برگرداند و یک هفته تمام نوار ویدیو روی زمان افتاده برنگردان نوار تنها خشم و رنجش در فرزند ایجاد می کند به جای آن نوار را به کلوپ برگردانید و هزینه کرایه فیلم را از پول تو جیبی او کم کنید. در این برخورد بچه می تواند منطق نظم را بفهمد.
● از درگیری بپرهیزید
اگر فرزندتان در پی قشقرق راه انداختن است تا میزان صبر و شکیبایی شما را آزمایش کند یا بی ادبانه صحبت می کند والدین باید اتاق را ترک کنند و بگویند هر وقت خواستی دوباره مودب باشی برگرد تا صحبت کنیم. صحنه را با عصبانیت یا در حالی که شکست خورده به نظرمی رسید ترک نکنید.
● کار انجام شده را از شخص انجام دهنده متمایز کنید
هرگز به کودکان نگویید تو بد هستی. به جای این به کودکان کمک کنید تا متوجه شوند چه کاری از کارهای شان نادرست یا غیرقابل قبول بوده است. رفتارهای بچه ها ممکن است نادرست باشند مهم نیست چه کاری می کنند اما کودکان همچنان نیاز دارند که دوست داشته شوند.
● ثبات رأی داشته باشید، تا آخر سر حرف خود باشید
بچه ها نیاز به پیام های قاطع و صریح دارند. البته این هم مهم است که به همین اندازه بر ماندن سر حرف خودتان مصر باشید. مثلا اگر کودکی می داند که بعد از ساعت هشت دیگر آب نبات به او داده نمی شود مهم نیست چه قدر اخم و گریه و جنجال یا خواهش می کند به هیچ وجه نباید بعد از ساعت هشت آب نبات داده شود.
اغلب والدین به دنبال راه حل های مصلحت آمیز هستند. این کار باعث تربیت بچه هایی می شود که احساس مغلوب بودن دارند. فراموش نکنید که می خواهید کودکان تان در بزرگسالی چگونه اشخاصی باشند و در تربیت کودک متفکرانه تر برخورد کنید.
● هم زمان مهربان و قاطع باشید
والدین اغلب وقتی فرزندان شان درست رفتار نمی کنند یا به حرف شان گوش نمی کنند آزرده می شوند و شکیبایی خود را از کف می دهند. این حالت به آسانی به عصبانیت می انجامد. به عنوان والدین بسیار مهم است که حتما تا حد ممکن آرام بمانید. قاطع بودن نیاز به فریاد کشیدن ندارد

نشان می‌دهد که بانوان جوان بیشتر از بانوانی که سنین بالاتری دارند، به جذابیت ظاهری همسر خود اهمیت می‌دهند و بانوان در سنین بالاتر، وفاداری، ثبات شخصیت و ثروت را معیارهای جذابیت همسر خود می‌دانند.
● کدام‌ زنان‌ جذاب‌ترند؟
بانوان کمتر معیارهای خود را برای انتخاب همسر براساس جذابیت‌های فیزیکی می‌گذارند و این شاید بخت و اقبالی برای مردان نه چندان خوش‌تیپ باشد.
اما چهره زیبا و جذاب برای بانوان دارای خصوصیات مشترکی است که شامل استخوان گونه برجسته، چشمان درشت، فک ظریف و باریک است. نسبت‌های میان اعضای صورت بانوان عامل دیگری در زیبایی صورت است که طی رشد و بلوغ براساس ترشح هورمون‌ها تغییر می‌کند

ای کـاش زن زنـدگی ام ایـن رازها را می دانـست!

1. مرا تحسین کن.
2. 
می دانم که همیشه با من موافق نیستی و برخی از تصمیم هایم را نمی پسندی، اما همیشه تاکید کن که عاشقم هستی.

3. 
سعی کن نیازهای مهم مرا با صداقت برطرف کنی.
4. 
مرا همین طور که هستم بپذیر و سعی نکن مرا تغییر دهی.

5. 
طوری با من رفتار کن که احساس کنم بی همتا هستم. گاهی مردها مثل پسربچه ها می شوند.
6.
 اگر می خواهی با من حرف بزنی، اول از من بپرس که در حال و هوای گفت و گو هستم یا نه. اگر نیستم، اصرار نکن.

7.
 ما مردها گاهی به غار خودمان پناه می بریم. کمی به من زمان بده تا از غارم بیرون بیایم؛ آنگاه خودم به سوی تو خواهم آمد.
8. 
وقتی گیج و سردرگم هستم به من نگو چه کار باید بکنم. وقتی در این حالت هستم سعی کن به نحوی مرا به مسیر مناسب برگردانی.

9. 
هرگز مرا با شوهر دیگران مقایسه نکن.
10. 
کارم برایم مهم است و من به آن نیاز دارم. زمانی که از کارم رضایت دارم، درباره چیزهای دیگر نیز احساس خوبی دارم.
11.
 درک کن که برای کسب آرامش نیاز دارم تلویزیون تماشا کنم، به خصوص برنامه های مورد علاقه ام.
12.
 احساساتت را با من در میان بگذار و اجازه نده روی هم انباشته شوند، مبادا ناگهان منفجر شوند.

13.
 سعی نکن برای هر کاری که می کنم مرا سوال پیچ کنی و از من توضیح بخواهی. به قضاوتم احترام بگذار.
14. 
به پدر و مادرم و خانواده ام احترام بگذار.
15. زمانی که عصبانی می شوم، سعی کن صبور باشی.
16.
 هرگز تصور نکن از قبل درباره هر حرفی که به تو می زنم فکر کرده ام. از این رو، مرا سرزنش نکن چرا حرفی زده ام که تو را عصبانی کرده است.

17.
 نزد خانواده خودم و خانواده خودت و دوستانم از من بد گویی نکن.
18. 
بیشتر مسایلی که بین من و تو می گذرد، محرمانه است؛ قرار نیست دیگران از آن مطلع باشند.

19.
 وقتی با لحن پرتوقع حرف می زنی، چیزی جز این نمی شنوم که به اندازه کافی مفید نبوده ام و در راضی کردن تو ناکام شده ام.
20.
 تا زمانی که به طور مستقیم از تو درخواست توصیه نکرده ام، توصیه هایی که در این جور مواقع می کنی باعث می شود احساس کنم می خواهی برای من تعیین تکلیف کنی.

21.
 خواهشم از تو این است که هرچه را می خواهی، از من درخواست کن؛ چون به طور غریزی نیازهای تو را به یاد نمی آورم.
22.
 به یاد داشته باش که من دوست دارم کارهایی شخصی مختص خودم داشته باشم که تحت اختیار خودم باشد.

23.
 من بیشتر دوست دارم کارهایی را برایت انجام دهم که خودم آنها را انتخاب کرده باشم، نه این که مجبور باشم انجامش دهم.
24. 
اگر گاهی پیش می آید که از تو فاصله می گیرم و بی توجهم، خیال نکن تو را دوست ندارم بلکه بی توجهی ام شاید نشانه این باشد که تحت فشار و تنش هستم.

25. 
اگر در رفتارهایت رضایتم تأمین شود، هر نوع دلخوری و فشار عصبی و تنش که در من وجود دارد، ناپدید خواهد شد.
26. 
ما مردها فقط خواهان رابطه جنسی نیستیم بلکه خواهان عشق هستیم و تنها راهی که می توانیم عشقمان را ابراز کنیم، رابطه جنسی است.

27.
 وقتی به داشتن رابطه جنسی با من اشتیاق نشان می دهی، این پیام را به من می رسانی که پذیرای من هستی و به من اعتماد داری. بدین طریق می توانم احساس قدرت کنم.
28.
 اگر نتوانم "نه" بگویم احساس می کنم تحت سلطه هستم. وقتی آزادی "نه" گفتن را داشته باشم، احتمال "بله" گفتنم بیشتر می شود.

29.
 گاهی با هم جر و بحث و دعوا می کنیم؛ چنین چیزی طبیعی است. اما مراقب حرف هایی که به من می زنی باش و هرگز خیال نکن دیگر دوستت ندارم.
30. 
همان طور که تو عاشق گل گرفتن هستی، من هم دوست دارم چند ساعتی با دوستانم خوش باشم؛ اما مطمئن باش با شوق و ذوق و انرژی بیشتری نزد تو برخواهم گشت.

31. 
قرار نیست همه کارها را با هم انجام بدهیم. اگر من می خواهم تلویزیون تماشا کنم و تو دوست داری به سینما یا خرید بروی، بهتر است هرکدام به فعالیت مورد علاقه خودمان بپردازیم.
32. 
این حقیقت را بدان که من ذهن خوان نیستم. پس اگر خواسته و نیازی داری، به من بگو.

33. 
گاهی به طور غیرمنتظره بغلم کن و به من ابراز عشق و علاقه کن.
34.
 هرگز در حین ارتباط جنسی تحقیرم نکن، سرزنشم نکن، مرا ناتوان نخوان و نگو که مرد نیستم.

35. 
می دانم تو مادرم نیستی، اما گاهی دوست دارم بچه شوم و تو خواسته های مرا برآورده کنی.
36.
 هرگز خیال نکن من آدم کامل و بی نقصی هستم. اما بدان که تمام سعی ام را می کنم تا قهرمان زندگی ات باشم.

37. 
همیشه مرا منبع آرامش، شادی و سرگرمی ات ندان. گاهی هم باید بتوانی برای خودت شوهری کنی.
38. 
به یاد داشته باشد که من عاشق زنی قوی و توانمند و مستقل هستم، نه زنی نیازمند و وابسته.

39.
 هرگز سکوت مرا به اشتباه تفسیر نکن. سکوتم به معنای بی توجهی به تو نیست بلکه درواقع می خواهم بگویم: "هنوز نمی دانم چه بگویم. اما دارم درباره اش فکر می کنم."
40.
 وقتی در حال فکر کردنم یا در غارم فرو رفته ام، سعی نکن از من انتقاد کنی، به من راه حل نده، از من نخواه احساساتم را بیان کنم، به حالم تاسف نخور. فقط به من زمان بده.

41. 
گاهی احساس می کنی از تو فاصله گرفته ام. این امر طبیعی است چون من به استقلال نیاز دارم. اما پس از مدتی به سوی تو بازمی گردم چون به عشق و صمیمیت تو نیاز دارم.
42. 
درک کن که خیلی دوست دارم گاهی برای رابطه جنسی پیشقدم شوی.

43.
 برایم خیلی مهم است که به قدرت و توان مردانگی ام باور داشته باشی و بدانی که می توانم از پس مشکلات بربیایم.
44.
 به من برای رشد و تغییر کمک کن. این بدان معنا نیست که مرا سرزنش و در موردم قضاوت کنی، من زن زندگی می خواهم نه زن ایرادگیر.

45.
 برایم غذاهای خوشمزه درست کن، با این کار بیشتر احساس عشق می کنم.
46.
 به من اجازه بده گاهی به تنهایی یا با دوستانم به مسافرت بروم، همان طور که من چنین فرصتی به تو می دهم.

47. 
وقتی به بچه ها ویتامین می دهی، مرا هم فراموش نکن!
48.
 به من فرصت بده عشق ورزیدن را بیاموزم و در مورد تو به کار ببرم.

49. 
وقتی مشکلی داری به من بگو. درست نیست به من بگویی مشکلی ندارم و سپس از من توقع داشته باشی حدس بزنم مشکلت چیست.
50. 
همیشه باورم کن.

نوجوانان را برای فردا آماده کنیم

آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند برابر هستند؟ قرآن کریم (سوره زمر، آیه ۹) مسلما دانایان با نادانان برابر نیستند، هیچ پدر و مادری خود به خود نمی تواند پدر یا مادر موفقی بشود و نوجوان خود را آن طور که هست بشناسد و او را درک کند و با او رابطه درست و صحیح برقرار نماید، مگر این که دانایی های ضروری را کسب کند. (توانایی در دانایی است) و یا در شعر معروف: توانا بود هر که دانا بود... زدانش دل پیر برنا بود.
علت اصلی شکست پدران و مادران در تعلیم و تربیت فرزندانشان، عدم شناخت کودکان و نوجوانان است. والدینی که دارای فرزند نوجوان هستند، با مسایل گوناگون روبه رو می شوند، بخش عمده ای از این مسایل، از عدم برقراری رابطه انسانی با نوجوان ناشی می شود. نوجوان در مرحله خاصی از گستره رشد به سر می برد و باید با شناخت و آگاهی با او برخورد شود. پژوهشهای متعدد نشان داده است که هر قدر والدین دانا و آگاهتر باشند، با مشکلات کمتری روبه رو می شوند. از سوی دیگر خانواده هایی که نسبت به نقش ها، وظایف و مسوولیت های خود بیشتر آگاهی دارند، بهتر می توانند با فرزندانشان رابطه برقرار و دوره حساس و پر انرژی نوجوانی را به طریق مطلوب هدایت نمایند.
اگر به سلامت و رشد و شکوفایی همه جانبه شهروندان یک جامعه فکر می کنید، باید به سلامت خانواده بیندیشید. همچنین اگر به سلامت جامعه فکر می کنید باید به سالم سازی خانواده ها بیندیشید. از این رو در آموزش پدران و مادران، یک هدف عمده تعقیب می شود و آن هم «سالم سازی خانواده» است. مسایل نوجوانان و جوانان یک جامعه از جنبه های گوناگون دارای اهمیت است. اما مساله برقراری رابطه میان والدین و آنان از اهمیت بیشتری برخوردار است. نوجوان در حال گذر از دوران کودکی به دوران بزرگسالی است و نوجوانان و جوانان سرمایه های واقعی جامعه را تشکیل می دهند. بنابراین اساس هرگونه برنامه ریزی و رفتار با نوجوان، شناخت واقعی نوجوان است. از سوی دیگر نوجوان در این دوره به ارزیابی و بازنگری روابطش با والدین می پردازد. ممکن است نتیجه ارزیابی نوجوان از والدین که زمانی «قهرمان» او محسوب می شده اند، اکنون منفی و نامطلوب باشد و نوجوان گاهی والدین خود را با دیگران مقایسه می کند و در نتیجه به برخی از ضعف ها و کاستی ها پی می برد. این ضعف ممکن است سبب ناامنی و خشم نوجوان شود و در نتیجه نوجوان به والدینش پرخاش می کند و عقیده و سبک زندگی آنها را رد می کند. در این شرایط نوجوانان نیز نیاز به آموزش دارند، بدانند که شیوه برقراری رابطه با والدین چگونه است. همچنین نوجوانان باید آگاهی های لازم درباره پذیرش واقعیت ها، ویژگی های فرهنگی و شرایط اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی را کسب کنند. در هر حال باید به فرزندان یادآور شد که بهترین و امین ترین کسانی که می توانند به آنان کمک کنند و مشاور آن ها باشند، پدر و مادر هستند.
● آمادگی برای ورود به دنیای واقعی
یکی از مهم ترین هدف های تعلیم و تربیت در تمام سطوح، چه رسمی، چه غیررسمی، در خانه، مدرسه و جامعه، باید آماده سازی فرد برای زندگی در دنیای واقعی باشد. برای این منظور باید فرزند نوجوانتان را با واقعیت های تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی آشنا کنید و آموزش به او بدهید که او را برای زیستن در این دنیا آماده کند. «آموختن برای زیستن» باید هدف همه معلمان و مربیان باشد. گاهی اوقات، نوجوان تقاضایی از پدر و مادر می کند و بدون دلیل با مخالفت روبه رو می شود. برای مثال نوجوانی دوچرخه یا کامپیوتر می خواهد و پدر و مادر در این خصوص پاسخ می دهند «صلاح نیست» و یا «نمی توانیم» نوجوان دلیل می خواهد و می پرسد چرا صلاح نیست؟ چرا نمی توانید؟ در این شرایط باید صمیمانه و مستدل با او صحبت کرد و درآمد و هزینه های واقعی خانواده را برای او تشریح کرد و توضیح داد تا او متقاعد شود. از سوی دیگر نوجوان باید صبر کردن را بیاموزد و در زندگی خانوادگی با برنامه ریزی، بودجه بندی و اولویت ها آشنا گردد. از این رو نباید انتظار داشته باشد که هر چه تقاضا کرد یا خواست، بی درنگ در اختیار او قرار گیرد، نوجوان باید صبر کردن را بیاموزد موانع را بشناسد با ناملایمات و مشکلات دست و پنجه نرم کند و یاد بگیرد که چگونه با وضع موجود کنار بیاید.
برای این که نوجوان با واقعیت های تلخ و شیرین زندگی به تدریج آشنا شود، باید در دنیای واقعی و شرایط طبیعی آموزش ببیند و تربیت شود. پدر و مادر اجازه ندارند نوجوان را در دنیای خیالی و رویایی تربیت کنند و یا خدای ناکرده او را فریب دهند و یا اغفال کنند. برای مثال در مواردی مانند شغل پدر، میزان درآمد خانواده، فوت پدر یا مادر و نظایر آن، قبل از این که فرزندتان حقیقت را از زبان شخص دیگری بشنود و کاخ باورهایش فرو ریزد، شما خودتان سعی کنید با زمینه سازی و ایجاد آمادگی های لازم، به تدریج به زبان ساده، مختصر، محرمانه و صمیمانه واقعیت ها و حقایق زندگی خانوادگی را با او در میان گذارید تا بدین ترتیب اعتماد و اطمینان نوجوان حفظ شود

قعیت ها نیز متفاوت است. یک راه حل قطعی و مستقل برای هر مشکلی وجود ندارد. راه حلی که امروز در مورد فرزندتان مؤثر است، ممکن است فردا تأثیرش را از دست بدهد یا روشی که برای یکی از کودکانتان جواب می دهد، شاید برای دیگری بی فایده باشد. اگر حوصله کنید می توانید حتی روش های ابتکاری و مؤثرتری خلق نمایید که بنا به شرایط خاص شما طراحی شده باشد.
مادران، پدران، لطفا هماهنگ عمل کنید. موفقیت والدین در تغییر رفتارهای کودک نیازمند هماهنگی بین پدر و مادر است. پیش از هر اقدامی، رفتارهایی را که می خواهید اصلاح کنید، دقیقاً مشخص نمایید و برای رفع آن برنامه ای هماهنگ طراحی کنید. شما و همسرتان باید پیش از دست زدن به هر کاری در مورد کودکتان اتفاق نظر داشته باشید. وقتی تصمیم خود را گرفتید و روی برنامه اجرایی توافق کردید، هر دو هماهنگ و یکسان عمل کنید