قانون یکم: به شما جسمی
داده میشود. چه جسمتان را دوست داشته یا از آن متنفر باشید، باید بدانید که در
طول زندگی در دنیای خاکی با شماست.
قانون دوم: با دوستان مواجه میشوید، در مدرسهای غیر رسمی و تمام وقت نامنویسی
کردهاید که "زندگی" نام دارد. در این مدرسه هر روز فرصت یادگیری دروس
را دارید. چه این درسها را دوست داشته باشید چه از آن بدتان بیاید، باید به عنوان
بخشی از برنامه آموزشی برایشان طرحریزی کنید.
قانون سوم: اشتباه وجود ندارد، تنها درس است. رشد فرآیند آزمایش است، یک سلسله دادرسی،
خطا و پیروزیهای گهگاهی، آزمایشهای ناکام نیز به همان اندازه آزمایشهای موفق
بخشی از فرآیند رشد هستند.
قانون چهارم: درس آنقدر تکرار میشود تا آموخته شود. درسها در اشکال مختلف آنقدر
تکرار میشوند، تا آنها را بیاموزید. وقتی آموختید میتوانید درس بعدی را شروع
کنید.
قانون پنجم: آموختن پایان ندارد. هیچ بخشی از زندگی نیست که درسی نباشد. اگر زنده
هستید درسهایتان را نیز باید بیاموزید.
قانون ششم: جایی بهتر از اینجا و اکنون نیست. وقتی "آنجای" شما یک "اینجا"
میشود به "آنجایی" میرسید که به نظر از "اینجای" فعلیتان
بهتر است.
قانون هفتم: دیگران فقط آینه شما هستند. نمیتوانید از چیزی در دیگران خوشتان
بیاید یا بدتان بیاید، مگر آنکه منعکس کننده چیزی باشد که درباره خودتان میپسندید
یا از آن بدتان میآید.
قانون هشتم: انتخاب چگونه زندگی کردن با شماست. همه ابزار و منابع مورد نیاز را در
اختیار دارید، این که با آنها چه میکنید، بستگی به خودتان دارد.
قانون نهم: جوابهایتان در وجود خودتان است. تنها کاری که باید بکنید این است که
نگاه کنید، گوش بدهید و اعتماد کنید.
قانون دهم: تمام اینها را در بدو تولد فراموش میکنید. اگر مشکلات دانستنیهای
درون را از میان بردارید، همه اینها را به خاطر خواهید آورد
یک به مردم بیش از آنچه انتظار دارند بدهید و این کار را
با
شادمانی انجام دهید .
دو با مرد یا زنی ازدواج کنید که عاشق صحبت کردن با او هستید. برای اینکه
وقتی پیرتر می شوید، مهارت های مکالمه ای مثل دیگر مهارت ها خیلی مهم می شوند .
سه همه ی آنچه را که می شنوید باور نکنید، همه ی آنچه را که دارید خرج نکنید
و یا همان قدر که می خواهید نخوابید.
چهار وقتی می
گویید: دوستت دارم. منظورتان همین باشد .
پنج وقتی می
گویید :متاسفم. به چشمان شخص مقابل نگاه کنید .
شش قبل
از اینکه ازدواج کنید حداقل شش ماه نامزد باشید .
هفت به عشق در اولین نگاه
باور داشته باشید .
هشت هیچ وقت به رؤیاهای کسی نخندید. مردمی که رؤیا ندارند هیچ چیز
ندارند.
نه عمیقاً و با احساس عشق بورزید. ممکن است آسیب ببینید ولی این تنها
راهی است که به طور کامل زندگی می کنید .
ده در
اختلافات منصفانه بجنگید و از کسی هم نام نبرید .
یازده مردم را از طریق
خویشاوندانشان داوری نکنید .
دوازده آرام صحبت کنید ولی سریع فکر کنید .
سیزده وقتی کسی از شما سوالی می پرسد که نمی خواهید پاسخ
دهید، لبخندی
بزنید و بگویید :چرا می خواهی این را
بدانی؟
چهارده به
خاطر داشته باشید که عشق بزرگ و موفقیت های بزرگ مستلزم ریسک
های بزرگ هستند .
پانزده وقتی کسی عطسه می کند به او بگویید :عافیت باشد .
شانزده وقتی چیزی را از دست می دهید، درس گرفتن از آن را از
دست ندهید .
هفده این سه نکته را به یاد داشته باشید: احترام به خود،
احترام به
دیگران و مسئولیت همه کارهایتان را پذیرفتن.
هجده اجازه ندهید یک اختلاف
کوچک به دوستی بزرگتان صدمه بزند .
نوزده وقتی متوجه می شوید که که اشتباهی مرتکب شده اید، فوراً
برای اصلاح آن اقدام کنید .
بیست وقتی تلفن را بر می
دارید لبخند بزنید، کسی که تلفن کرده آن را در صدای شما می
شنود .
بیست و یک زمانی را برای تنها
بودن اختصاص دهید .
دهه گذشته، بالاترین میزان طلاق در جهان از آن آمریکا بوده است. در کشور ما نیز طلاق به ویژه در کلان شهرها رو به فزونی نهاده است. این مقاله تلاش میکند با بهرهگیری از شیوهای علمی چگونگی روابط شخصی همسران را در شرایط حاد و بحرانی مورد بررسی قرار دهد
تنها گروهی از محققان مطالعات دقیقی نه فقط درباره همسرانی که روابط صمیمی و سعادتمندی با هم ندارند، بلکه در مورد زندگی زوجهای خوشبخت انجام داده و سعی در کشف و شناخت تفاوتهای اصلی بین این دو گروه از زوجها کردهاند. یکی از پیشگامان فعالیت در این عرصه، دکتر هاوارد مارک من، استاد روان شناسی در دانشگاه دنور و سرپرست مرکز مطالعاتی در امور و مسا ئل زناشویی و خانوادگی است.
کتاب او به نام “ما موفق میشویم: شناخت اختلافات زناشویی” کار مشترکی است با دکتر کالیفرد ناتس ریس، استاد روانشناسی در دانشگاه واشنگتن دی.سی و سرپرست مرکز روانشناسی خانوادگی که متن زیربه بیان گوشههایی از این کتاب میپردازد. واقعیتهایی وجود دارد که دانستن آنها برای همه همسران ضروری است تا بتوانند زندگی زناشویی خود را حفظ و تداوم بخشند یا زندگی زناشویی ناموفق خود را اصلاح و بازسازی کنند. این واقعیتهای ساده به شما کمک میکنند در مواقعی که زندگیتان دستخوش مشکلات شده و آشفتگی ناشی از این مشکلات به روابط نزدیک شما با همسرتان آسیب رسانده، تصمیمات درستی اتخاذ کنید.
۱. هر رابطهای گنجینهای از امیدها و آرزوهاست، تحقیقات ما نشان میدهد که مخربترین نبردها و کشمکشها با نیات خیر شروع میشوند. این نیات خیر پایه و اساس گنجینهای از امیدها و آرزوهای نهفتهای را پی میریزند که برای رسیدن به روابط شادی بخش و سعادتمند کافی هستند. از نیات خیر و گنجینه امیدها و آرزوهای نهفته در آنها بهترین استفاده را ببرید.
۲. ما تحقیقات خود را با این فکر شروع کردیم که کشف تفاوتها در زوجهای موفق و ناموفق کار سادهای است. اما این حقیقت نیز روشن شد که تفاوتهای مشخص و قابلتوجهی در میان هست که میتوان آنها را کوچکتر یا کماهمیتتر کرد.
طبیعت انسان هرچه که باشد چون بیشتر ما در روابط خود مشکل داریم بر این گمان هستیم که تغییراتی را باید همسرمان ایجاد کند و نه خود ما. اما غالبا متوجه نیستیم که ما کنترلی بر رفتار همسرمان نداریم و در نتیجه چنین ناآگاهی دچار نومیدی میشویم ؛ نومیدی درباره بهبود روابطمان اما اگر او تغییر کند، همه چیز بر وفق مراد خواهد شد. البته موفقیت ما زمانی است که به این واقعیت برسیم که با ایجاد کمترین تغییر در خود میتوانیم تأثیر بزرگ و تغییرات مثبتی به وجود آوریم تا ما را نسبت به همسرمان خوشبینتر و پذیراتر کند.
- در روابط خود با همسرتان از عبارات و کلمات محبتآمیز و محترمانه
استفاده کنید.
- هنگام
گردش و پیاده روی دست در دست او و همگام با او گام بردارید و همراه خوبی برایش
باشید.
- هنگام
عصبانیت از کلمات و عبارتهای ناخوشایند و آزاردهنده استفاده نکنید.
۳. آنچه موجب اختلاف بین زوجها میشود، مشکلات نیست بلکه نحوه برخورد با مشکلات است که مسئلهساز میشود. بسیاری از همسران تصور میکنند که اختلافات موجود در روابطشان معلول تفاوتهایی است که با همسرانشان دارند. بارها و بارها چنین سخنانی را از زبان بسیاری از زن و شوهرها شنیدهایم که ما با هم تفاهم نداریم؛ همسرم به بیرون رفتن علاقه دارد، ولی من دوست دارم در خانه بمانم، یا زنم زود میخوابد، اما من شبزندهداری را دوست دارم. این گونه استدلالها، تلاشهای معقول و قابلقبولی برای توجیه ناکامیهاست.
اما زن و شوهرهایی که روابط موفق و شادمانهای با هم دارند، به جای پرداختن به موضوعاتی که در مورد آنها اتفاق نظر دارند یا ندارند، بیشتر میکوشند تا مهارتهای شنیداری خوبی در خود ایجاد کنند. چنین مهارتهایی هیچ گونه نقش یا تاثیری در از میان برداشتن اختلافات، توافق اجباری یا تحمیلی یا پند و اندرز دادن به یکدیگر ندارند. لازمه داشتن مهارتهای شنیداری، شناخت و پذیرش تفاوتهای شخصیتی و ذوق و سلیقه فردی است. داشتن یک شنونده خوب یعنی داشتن یک دوست خوب. در یک رابطه زناشویی موفق هر یک از ۲ طرف، دیگری را دوست خوبی برای خود میداند و نه یک قاضی یا مشاور.
۴. همسران در مبارزه با یکدیگر از سلاحها ی متفاوتی استفاده میکنند، اما از جراحات مشابهی رنج میبرند. آنان نه تنها از زخمهای مشابهی رنج میبرند بلکه سعی در حفظ و تداوم آنها دارند تا به این وسیله به همان اهداف، تأییدها، حمایتها، و عشق و محبتی که نیاز دارند برسند.
وقتی زن و شوهرها سعی میکنند تا مشکل موجود در روابط خود را پیدا کنند معمولا به جای این که آن اهداف نهایی را که ۲ طرف به شدت طالبشان هستند مورد برسی و مطالعه قرار دهند، بیشتر به سوی همان سلاح یا حربه همیشگی خود میروند. ما وقتی تحقیق خود را بر اهداف مشترکی که زن و شوهرها در روابط خود دارند متمرکز کردیم، توانستیم تصورات غلط متداولی را که زنان و مردان هنگام ازدواج درباره تفاوتهای زن و مرد دارند، آشکار سازیم.
۵. بر خلاف
این عقاید سنتی که مردان در داشتن روابط صمیمی مشکل دارند و زنان معمولا تمایل به
واکنش شدید دارند، هر ۲ جنس در تمایلات خود برای داشتن
روابط صمیمانه با یکدیگر تفاوت ناچیزی دارند.
بنابر دلایل متعدد، هم از نظر زیستشناسی
و هم از لحاظ فرهنگی، مردان در کنترل و حل و فصل اختلافات لحظات دشواری را میگذرانند،
حال آنکه برای زنان تحمل سردی روابط عاطفی مشکلتر است. مردم باید یاد بگیرند که
چگونه کشمکشها، عصبانیتها و اختلاف نظرهای خود را که در همه روابط وجود دارند
یا به وجود خواهند آمد، حل و فصل کنند نه این که برای داشتن روابط زناشویی موفق،
مدام به فکر ازدواج مجدد باشند.
متأسفانه، زن و مرد وقتی زندگی مشترک خود را شروع میکنند، هیچ گونه اطلاع یا توافقی بر سر قوانین یا مهارتهای لازم در برخورد با احساسات منفی شدیدی که در زندگی زناشویی پیش میآید و اجتناب ناپذیر هم هستند، ندارند. هنگام بروز اختلاف و ندانستن چنین قوانین و مهارتهایی، زن و شوهرها غالبا متوسل به رویارویی و انتقادهای مستقیم میشوند. چنین شیوه برخوردی میتواند به طرف مقابل آسیب جدی برساند. همسران به جای این که یاد بگیرند خودشان بر اختلاف نظرها و کشمکشها فایق آیند، اجازه میدهند تا اختلافات پیش آمده آنها را تحت کنترل خود گیرند
1)آنچه هست، واقعیت محض نیست، بلکه فهم و درک ما از آن واقعیت است که وجود دارد. پس پنجرهها یا دریچههایی را که شما از طریق آن به این دنیا نگاه میکنید بشناسید و گذشته ی خود را بدون اینکه کاملاً تحت کنترل آن قرار گیرید، بپذیرید.
شما فقط از طریق فهم و درک خودتان است که این دنیا را میشناسید و تجربه میکنید و توانایی این کار را نیز دارید که خودتان چگونگی درک خود را از هر واقعهای، انتخاب کنید.
چون همه ما دنیا را از طریق پنجرههای شخصی خودمان میبینیم، این امر بر چگونگی تعبیر و تفسیر ما از وقایع و پاسخهای ما و پاسخهای داده شده به ما تاثیر میگذارد. بنابراین عواملی را که بر نوع و طرز نگاه شما موثر هستند، بشناسید تا بتوانید عکسالعمل مناسبی در برخورد با آنها نشان دهید.
این پنجرهها و یا دریچههای شخصی، ترکیبی از عقاید ثابت و یا افکار منفی است که در نوع نگاه و دیدگاه شما وجود دارند.
اگر با بررسی و ارزیابی دیدگاههای قبلی،نظام افکار و عقاید خود را مجدداً سازماندهی کنید ، درک و بینش جدیدی به دست خواهید آورد.
۲ ) زندگی، مدیریت کردن است پس یاد بگیرید که مسئولیت زندگیتان را به عهده بگیرید.
شما مدیر زندگی خودتان هستید که هدفتان، اداره کردن زندگی به نحوی است که نتایج خوبی در برداشته باشد.
مدیریت موثر زندگی به این معنی است که شما در مرحله ی آماده شدن برای رسیدن به هدفتان، در کنترل خود، در کنترل احساسات، در مواجهه با سایر افراد، در مرحله اجرا، در مواجهه با ترس و سایر ابعاد، بیش از پیش به خودتان نیاز دارید و بایستی با حداکثر تعهد، سرعت و هدایتی که میتوانید انجام دهید.
کلید مدیریت زندگی، داشتن یک استراتژی است. اگر شما برنامهای روشن و شفاف و همچنین شجاعت، تعهد و انرژی لازم برای این استراتژی را داشته باشید، موفق خواهید شد.
۳) ما به مردم یاد میدهیم که چگونه با ما رفتار کنند. پس به جای شکایت کردن، مسئولیت طرز رفتار مردم را با خودتان به عهده بگیرید.
شاید به مردم یاد داده باشید که چگونه با شما احترامآمیز رفتار کنند و شاید این کار را نکرده باشید. این بدین معنی است که شما تا حدی مسئول رفتار نامناسب دیگران با خودتان هستید.اگر مردم رفتار نامناسبی با شما دارند، ببینید که شما چه کاری انجام دادهاید که آن رفتار را تقویت کرده و یا باعث آن رفتار شده است؟
چون مسئولیت با خودتان است، میتوانید در هر موقع و برای هر مدتی رابطهتان را بازبینی کنید.
۴) نیرو و انرژی زیادی در بخشش وجود دارد، پس چشمان خود را باز کنید و ببینید تحت تاثیر کدام خشم یا کینه قرار گرفتهاید. نیرو و انرژی خود را از کسانی که باعث رنجش شما شدهاند بازپس بگیرید.
تنفر، عصبانیت و کینه، ویرانکننده هستند و باعث تضعیف و تحلیل قلب و روح انسان میشوند که قطعاً با آرامش درونی و احساس شادی منافات دارند.
بخشش ، شما را از تنفر، عصبانیت و کینه رها میسازد. تنها راه خلاصی از اثرات منفی رابطهای که موجب ناراحتی و رنجش شما شده است، کمک گرفتن از اخلاقیات و بخشش کسانی است که موجب ناراحتی و آزردگی شما شدهاند.
۵) قبل از اینکه چیزی را بخواهید باید اسم آن را بدانید، پس به وضوح مشخص کنید که چه میخواهید.
از اهداف اصلی زندگیتان تا خواستههای روزمرهتان، لازم است بدانید که چه میخواهید.
با تعریف دقیق اهدافتان، انتخابهای شما جهتدار خواهد شد و خواهید توانست رفتارها و انتخابهای لازم را برای رسیدن به اهدافتان، مشخص کنید.
برای رسیدن به آنچه که میخواهید، شهامت لازم را داشته و واقعبین باشید. البته فقط در صورتی که خود را لایق و مستحق آنچه میخواهید بدانید، شهامت لازم را کسب خواهید کردید
ممکن است تصور کنید که شما راهتان با آن دسته افراد موفقی که پیوسته کامیابیهای تازه حاصل میکنند، یکی نباشد. البته ممکن است آنها تواناییهایی داشته باشند که شما فاقد آن هستید. همیشه به یاد داشته باشید: موفقیت آموختنی است و تنها تفاوت شما با آنها این است که آنها همیشه یک سری عادات خاص را به کار میبندند و این باعث کامیابیشان میشود.
▪ موفقیت همین است: راه و روشهای زندگی هوشمندانه.
در این مقاله به ۶ مورد از این شیوهها اشاره میکنیم .
۱) با دقت لباس بپوشید.
قبل از ترک منزل به سمت محل کار، زمانی را صرف چک کردن شیوه ی لباس پوشیدن خود کنید و اطمینان حاصل کنید که آیا لباس مناسب به تن کردهاید یا خیر. ممکن است بعضیها بگویند که لباس برای آدم ارزش نمیآورد، اما به عقیده من کاملاً اشتباه است. دنیای کار و تجارت تا حد زیادی روی این مساله میچرخد. البته لازمه ی منظم بودن و انتخاب رنگ های هماهنگ هیچ گاه با لباس های گران قیمت و مد گرائی همراه نیست .
اگر مثل یک فرد موفق لباس بپوشید، دیگران هم مثل یک فرد موفق با شما برخورد میکنند پس در شیوه ی لباس پوشیدنتان تجدیدنظر کنید.
۲) مثل برندهها بیندیشید.
رفتار خود شخص نقش بزرگی در موفقیتش دارد. دیدگاهتان نباید هیچگاه مثل انسانهای شکست خورده باشد. خوب است که پیشرفتها و دستاوردهایی را که در راه آنها تلاش میکنید، برای خود مجسم کنید. همیشه نیمه ی پر لیوان را ببینید. مردم هم همیشه از افراد موفق تبعیت میکنند، نه منفی بافان.
۳) جزیی از یک گروه باشید.
موفقیت، اکثر اوقات یک کار گروهی است . یک گلزن در فوتبال ، هیچوقت به تنهایی نمیتواند موفقیت کسب کند، با همکاری و مساعدت اعضای مختلف یک گروه، موفقیت به دست میآید. اگر در یک گروه کار میکنید، تا جایی که میتوانید مسوولیتها و کارهای خود را به بهترین نحو ممکن انجام دهید و از دیگران نیز همین انتظار را داشته باشید. در این حالت است که موفق خواهید شد.
۴) احساسات خود را به روشنی بیان کنید.
وقتی همه ی قدمها را به دقت بردارید، تنها چیزی که ممکن است مانع رسیدن شما به موفقیت شود، مهارتهای ارتباطی است، خود را در یک جلسه ی کاری تصور کنید. رییستان از شما نظرخواهی میکند. شما دقیقاً میدانید که چه باید بگویید تا مشکل حل شود، اما در بیان آن عاجزید. صدایتان و کلماتتان هیچکدام یاریتان نمیکند. اینجاست که همه کمکم از شما دوری میکنند. پس یاد گرفتن مهارتهای ارتباطی یکی از اصول اولیه است.
۵) همیشه نتیجه را در ذهن داشته باشید.
هر کاری که انجام میدهیم، قطعاً دلیلی دارد و برای رسیدن به نتیجهای مشخص است که همه این کارها را انجام میدهیم. در محل کار هم باید همینطور باشد. هر کار ناخوشایندی را هم که مجبور به انجامش هستید، با در نظر گرفتن نتیجه و هدفتان به دقت انجام دهید.
۶) منظم باشید.
هنگام کار کردن روی یک پروژه، قدم به قدم همه ی مراحل را به دقت طی کنید. برای کار خود طرح و برنامه داشته باشید. اگر قسمتی از کار را نا دیده بگیرید، مطمئنا کارتان به نتیجه نخواهد رسید
1)کینه و نفرت روح را مسموم و عفو و بخشش همانند پادزهری است که روح را درمان می کند.
۲) طرز فکر خود را عوض و به خدا توکل کنید.
۳) مردم را به چشم دوست ببینید نه دشمن. زندگی با چنین احساسی، شیرین تر و لذت بخش تر است.
۴) به ضمیر ناهوشیار خود تلقین کنید که از عهده انجام هر کاری برمی آیید.
۵) ایمان بیاورید که زندگی شما سرشار از شادی و امید است.
۶) ترس را از وجودتان برانید و جای آن را با امید و آرزوهای شیرین عوض کنید و تسلیم افکار موهوم و پست نشوید.
۷) هر بلایی که به سرمان می آید، به دست خودمان است. پس باید در انتخاب اهداف و عملکردمان دقت بیشتری داشته باشیم.
۸) هر انسانی در وجودش عامل شفابخش هستی نهفته است. هرگونه ترس و اضطراب را از خود برانید تا نیروی هستی هر درد و مرضی را از خود و وجودتان پاک کند.
۹) با تفکر درباره آفرینش، عقده حقارت و احساس خود کم بینی را در خودتان از بین ببرید.
۱۰) انسان بر پایه ایمان خود، هرچه می خواهد بدست می آورد. کافیست به موضوعی خوشایند فکر کنید، دیری نمی گذرد که نتایج آن را خواهید دید
رابرت اینگرسول یک ثروتمند خود ساخته معتقد است بزرگ ترین آزمایش شجاعت روی زمین تحمل شکست بدون از دست دادن روحیه است. آیا تاکنون فکر کرده اید برای حل بهتر و راحت تر مشکلات بیش روی خود چه کار می توانید بکنید؟ در ادامه چند راهکار در این باره را بخوانید خالی از فایده نخواهد بود:
۱) براحساس خود مسلط باشید، باید مطمئن باشید در ناامیدی و مرور مکرر شکل غرق نشده اید. قدرت خود را حفظ کنید و اطمینان داشته باشید، نیروی شما برتر از هر مشکلی در جهان است. مهم نیست در چه موقعیتی قرار گرفته اید یا شکل تا چه حد دشوار به نظر می رسد. به خاطر داشته باشید این تنها یک مسابقه است و فقط قرار است کارهایی را که قبلا آموخته اید دوباره انجام دهید تا پیروز شوید. ایمان داشته باشید که قادرید شیوه ای برای حل مشکل خود بیایید. اما این راه حل هیچ وقت با غوطه ور شدن در ناامیدی به ذهن تان خطور نخواهد کرد.
۲) تمام توان فکری خود را برای یافتن راه حل بسیج کنید. برای تمرکز یافتن بهترین راه نوشتن است. به خاطر داشته باشید تنها ۲۰ درصد وقت خود را برای شرح و توصیف خود مشکل صرف کنید و ۸۰ درصد باقی مانده را به یافتن راه حل بپردازید.
۳) بهترین و موثرترین و سریع ترین برنامه را جهت رفع مشکل خود انتخاب کنید و در اسرع وقت آن را به اجرا بگذارید.
۴) به نتایج برنامه ریزی خود توجه کنید. از آنچه انجام داده اید چه حاصل شده است؟ آیا به رفع مشکل، نزدیک تر می شوید و یا خود را بیشتر به دردسر انداخته اید؟ به تاثیر برنامه خود دقت کنید.
۵) اگر آنچه انجام می دهید کار ساز نیست فورا شیوه خود را تغییر دهید. از تغییر نهراسید. انعطاف پذیری در انجام روش های گوناگون به شما توانایی حل هر گونه مشکلی را خواهد بخشید.
۶) به خاطر بسپارید که همواره در اطراف شما الگوهای موفقی وجود دارد. مهم نیست مشکل تان تا چه خد دشوار به نظر می رسد، مسلما افراد دیگری قبل از شما آن را پشت سر گذاشته اند. نزد آنها بروید و پاسخ های مورد نیاز خود را بدون تجربه های تلخ بگیرید. مطمئن باشید بخوبی از عمده حل این مشکل خواهید آمد