جدی گرفتن ده توصیه ساده، شما را به بهترین شوهر دنیا برای همسرتان تبدیل میکند. جدی گرفتن ده توصیه ساده، شما را به بهترین شوهر دنیا برای همسرتان تبدیل میکند.
اگر شما هم از آن دسته آقایانی هستید که خود را در کار و مشکلات روزانه غرق کردهاید،
بهتر است چند دقیقهای دست از سر قبضهای پرداخت نشده آب، برق و گاز....و قسطهای
عقب مانده شهریه بچهها بردارید و فقط با برداشتن ۱۰ گام ناقابل، مثل همیشه برای
همسرتان بهترین شوهر دنیا باشید:
● گام ۱. خانمها مقدماند !
برای یک بار هم که شده دنیا را از چشم همسرتان ببینید. شاید تا به حال اصلاً به
این موضوع توجه نکرده باشید که ممکن است خدای نکرده علایق و خواستههای خانمتان
با علایق شما کاملاً متفاوت باشد! اما حالا وقتش شده که به قول معروف، چشمهایتان
را بشویید و جور دیگر ببینید.
● گام ۲. خواباندن بچهها هم لذتی دارد، امتحان کن د هفتهای یکبار به همسرتان
مرخصی بدهید و وظیفه خواباندن بچهها را شما به عهده بگیرید، تا حداقل خانمتان
یک ساعت سرو صدای بچهها را فراموش کرده و با خیال راحت این وقت را برای خواندن
کتاب، انجام کارهای شخصی عقبافتاده و یا حتی برای گشت زدن در اینترنت اختصاص دهد.
مطمئن باشید با این کار دعای خیر همسرتان همیشه پشت سر شما خواهد بود.
● گام ۳. عذرخواهی هم کلمه مفیدی است !
در این یک مورد با شما همدردی میکنیم، چون به همان اندازه که عذرخواهی از طرف
مقابل ساده به نظر میآید، احتمالاً به همان اندازه هم برایتان سختترین کار روی
زمین خواهد بود. اگر تا به حال متوجه شده باشید ازدواج شباهت زیادی به مسابقه دوی
ماراتن دارد، چر ؟ از این جهت که هر چقدر در بگومگوهای خانوادگی زود از کوره در
بروید، زودتر از پا میافتید و ادامه زندگی زناشویی برای شما سختتر و خستهکنندهتر
میشود . اما فقط کافیست یکبار هم که شده با قضیه جور دیگری برخورد کنید، رفتار
آرام و متانتآمیز بهترین مسکن برای آرام کردن موقتی تنشهای رفتاری است، اما اگر
احیاناً شما مقصر بودید، میتوانید تنها با به زبان آوردن یک عذرخواهی ساده پرچم
صلح را به همسرتان نشان داده و اجازه ندهید دلخوری پیش آمده بزرگ و بزرگتر شود.
● گام ۴. از همسرتان برای اینکه شما را تحمل میکند تشکر کند شاید حتی خواندن این
گام هم به مذاقتان خوش نیاید، چه رسد به عمل کردن به آن. اما منظور ما این نیست
که در مقابل همسرتان بنشینید و در حالی که لیستی از اشتباهات خود تهیه کردهاید،
مورد به مورد را شرح داده و بهخاطر آنها عذرخواهی کنید نه! مسلماً برای هر مردی
پیش آمده که قول و قرارهایش را فراموش نماید یا با دیدن دوستان خود آنچنان زمان و
مکان را گم کند که ساعتها همسرش را چشم انتظار نگه دارد. اما همین اندازه که به
او بگویید زندگی کردن با شما چندان هم کار سادهای نیست و بهخاطر صبر و تحمل
همسرتان از او تشکر کنید، کفایت میکند .
● گام ۵. کمی و فقط کمی از ریخت و پاشهای خودتان را جمع کنید باور کنید آسمان
به زمین نمیآید اگر استکان چای قند پهلوی آخر شب، یا لیوان چایی صبحانه خود را
از کف اتاق و یا از روی میز صبحانه به سینک ظرفشویی انتقال دهید. از ما به شما
نصیحت، تحقیقات نشان داده استکان چای یکی از معضلات زندگی مشترک و عامل بسیاری از
جداییها بوده!
● گام ۶. برای با هم بودن زمان بگذارید شما هم از آن دسته افرادی هستید که با
شنیدن نام دوران نامزدی به یاد شامهای خاطره انگیزی میافتید که در یک رستوران
دنج خوردهاید؟ چه اشکالی دارد اگر حتی با وجود داشتن دو فرزند برای گذاشتن
قرارمدارهای اینچنینی باز هم زمانی را معین کنید؟! میتوانید بچهها را نزد یکی
از دوستان خود بگذارید و مثل آن روزها فقط برای با هم بودن شام را بیرون از خانه
صرف کنید
● گام ۷. آراسته و خوش تیپ باشید سعی کنید همیشه به آراستگی و مرتب بودن ظاهر خود
اهمیت دهید. این برای خانمها نکته مهمی است.
● گام ۸. شما هم به تمدد اعصاب نیاز دار د گاهی وقتها شرایطی را ایجاد کنید که
برای چند ساعتی کمی از محیط خانواده و مسئولیتهای خود فاصله بگیرید. مثلاً با
دوستانتان به کوه بروید و یا به ورزشهای مورد علاقهتان بپردازید تا شادی و نشاط
و آرامش باعث تجدید نیروی از دست رفتهتان شده و وقتی به خانه برمیگردید، به
مردی ایدهآل برای زندگی تبدیل شده باشید.
● گام ۹. مسئولیت تصمیمات خود را شخصاً به عهده بگیر د هیچ وقت و در هیچ شرایطی از
پذیرش عواقب تصمیمات خود شانه خالی نکنید. اگر شما به هر دلیلی نمیتوانید دعوت
پدر و مادرتان را برای مهمانی شب جمعه قبول کنید، خودتان گوشی تلفن را برداشته و
به آنها اطلاع دهید. هیچ وقت مسئولیت چنین کاری را به گردن همسرتان نیندازید
● گام ۱۰. فراموش نکنید روزی شما هم فرهاد کوهکن بودید یادتان میآید قبل از
ازدواج چقدر به رفتارها و حرکات خود توجه داشتید و چقدر سعی میکردید با پرستیژ و
تاثیرگذار باشید؟! اما احتمالاً دیگر مدتهاست که خبری از آن فرهاد کوهکن نیست و
او هم در میان روزمرهگی هر روزهتان گم شده .
اما هنوز هم دیر نشده از همین امروز هر کاری که میتوانید برای گرم کردن آتش زندگیتان
انجام دهید، کاری کنید تا مثل گذشته همسرتان را تحت تاثیر قرار دهید و از بودن در
کنار یکدیگر راضی باشید
به امید یه زندگی پر از عشق . . .
هر از گــــــــــــــاهی ...
با خواهرت ,,
شوخی کن ...
دستش بنداز ^__^
بغلش کن …
برو پشت در قایم شو و بترسونش . . .
داداشتو ,,
محکم بزن به سَر شونش "__"
هواشو داشته باش ...
مامانتو ,,
قلقلک بده تا از خنده نتونه حرف بزنه . . .
کاری کن پیش دوستاش پُزتو بده . .
کیف کنه از داشتنت …
باباتو ,,
بغل کن …
چاییشو تو بده دست ^__^
بگو برات از تجربه هاش بگه …
بشین پای حرفش ,,
درد دلش . . .
دوستت ,,
اگه تنهاست . . .
اگه غم داره تو دلش ..
اگه میبینی زل زده به مانیتورش و هر از گاهی میخنده
از اون تلخاش . . .
تو هواشو داشته باش
تو تنهاش نذار . . .
همسرت رو بغل کن ,, بهش بگو چقدر دوستش داری ،
اگه از دستش دلگیری به این فکر کن که اون توی تمام ادمای دنیا تو رو برای ادامه زندگی انتخاب کرده ،
پس ببوسش و ازش تشکر کن ...
باور کن ،
روزی هــــــــــــــزار بار میمیره ,,
کسی که فکر میکنه برای کسی مهم نیست ...
هوایِ همو داشته باشیم ,
شاید بهـــــــــــتر بشه ...
شاید یه روز دیگه وقت نباشه اون شخص نباشه دیدنش
بیشتر ما در رابطه مان با همسر از کشمکش و بگومگو گریزان هستیم. معمولاً آن را چراغ قرمزی در روابط مان می دانیم و البته بیشتر آن را مشکل طرف مقابل مان می دانیم در نتیجه برای حل مشکل به دنبال سرزنش خود یا دیگری هستیم. اما نگران نباشید. اختلاف در رابطه زناشویی مساله ای طبیعی و حتی خوب است که مشکلات روبه افزایش را در رابطه سالم و رو به تکامل نشان می دهد و امکان حل آنها را فراهم می کند. جر و بحث های تند اعتماد، درک متقابل و صمیمیت بیشتری ایجاد می کند.
اختلاف در زندگی زناشویی ممکن است ناخوشایند به نظر برسد اما در حقیقت اگر با آن
درست برخورد کنیم روابط را به سطح بالاتری از همکاری و سرزندگی سوق می دهد. به جای
اینکه اختلاف علامت پایان رابطه باشد می توان آن را کاتالیزوری برای تغییرات مثبت
و کشف چیزهای جدید در رابطه دانست. به روش های ملموس زیر توجه کنید.
در این موارد اختلاف می تواند سبب تغییرات مثبت در رابطه شود. مهم ترین نکته در
دستیابی به نتیجه مثبت از یک جر و بحث تند تغییر زاویه دید است. در طول گفت وگو با
همسرتان همیشه به خاطر داشته باشید هر دو با هم اختلاف دارید، طرف مقابل هم جنبه
های مثبتی دارد، همه مشکلات را به گردن او نیندازید.
● اختلاف نشانه مشکل دیگری است
پرهیز از اختلاف در زندگی زناشویی این واقعیت را تغییر نمی دهد که مساله ای در
زندگی زناشویی تان هست که باید به آن رسیدگی شود. اختلافات که بالا می گیرد دلیل
بر این است که زن و شوهر باید وقت بیشتری با هم بگذرانند.
در غیر این صورت فاصله بیشتری بین آنها ایجاد می شود و بیشتر از هم دور می شوند.
اختلاف باعث از نو پیدا شدن ارزش های مهم می شود و کمک می کند زن و شوهر برای یک
هدف مشترک دوباره با هم متحد بشوند. هنگامی که در زندگی زناشویی اختلافی پیش می
آید طرفین ممکن است دریابند وقت آن رسیده که نقش های کنونی خود را کنار بگذارند و
نیز انتظارهایی را که از طرف مقابل دارند تغییر بدهند.
اختلاف معمولاً نشان دهنده این است که زن و شوهر روش های قدیمی با هم بودن را پشت
سر گذاشته اند و باید پیوسته برای رابطه خود دوباره برنامه ریزی و آن را احیا کنند.
● مشاجره به سبک جدید
تصور کنید هنگامی که بین زن و شوهر مشاجره ای درمی گیرد، اگر زیادی پیگیر یا حتی
هیجان زده باشید ممکن است چه اتفاقی بیفتد؟ پاداشی که می گیرید صمیمیت بیشتر،
دوستی عمیق تر و رابطه متقابل رشدیافته تر است. پنج نکته کمکی زیر را برای استخراج
طلای موجود در اختلافات زناشویی به یاد داشته باشید:
۱) از وسوسه سرزنش دیگری بگریزید، دنبال نتیجه گیری هایی باشید که فرصت های خوب
نهفته در اختلافات را نمایان کند. فکر کنید اگر این موقعیت می بایست توجه شما را
به چیزی کاملاً به دور از مشکل تان جلب می کرد، آن چه می تواند باشد.
۲) از رویاها، خواست ها و ارزش هایی که ممکن است ورای این اختلاف نهفته باشد از
همسرتان سوال کنید. «این مساله چه اهمیتی برای تو دارد؟»
۳) درباره انتظارات تان که برآورده نشده یا رویاهایی که از آنها ناامید شده اید و
شما را بسیار غمگین کرده خیلی راحت و صادقانه صحبت کنید. «چیزی که واقعاً مرا
ناراحت کرده این است که...»
۴) به جای شکایت کردن و غر زدن درخواست خود را مطرح کنید. واضح و مستقیم درباره
چیزی که می خواهید صحبت کنید و بی خود درباره چیزهایی که دوست ندارید داد سخن سر
ندهید.
۵) منصف باشید و حتی اگر دو درصد از حرف های طرف مقابل درست است آن را پیدا کنید.
هیچ کس صددرصد درست نمی گوید و هیچ کس هم صددرصد اشتباه نمی کند. فصل مشترک بین
درست ها را پیدا و بر آنها تاکید کنید.
و بالاخره به خودتان اعتماد داشته باشید، به همسرتان اعتماد کنید و آگاه باشید چه اتفاقی
دارد در رابطه تان می افتد چون شاید هنوز ندانید این اختلافات دارد شما را به کجا
می رساند. هنگامی که موفق به درک فرصتی که پیش آمده شدید و کاملاً صادقانه خودتان
را محک زدید و مشتاقانه در پی کشف چیزهایی باشید که برای همسرتان اهمیت دارد در
همه جنبه های رابطه زناشویی تان رضایتمندی بیشتری احساس خواهید کرد.
● برای بگومگو آمادگی داشته باشید
وقتی دو نفر در کنار هم قرار می گیرند مسلم بدانید که اختلاف سلیقه و درگیری به
وجود می آید. این کاملاً طبیعی است و نیاز به تغییر و تکامل را نشان می دهد. اگر
به این امر آگاه باشید می توانید از قبل برای اختلافات برنامه ریزی کنید و برای آن
آماده باشید. بعد از آن برای رسیدن به توافقاتی که می خواهید استفاده کنید. به یاد
داشته باشید خیلی آسان تر است که برای اختلاف آمادگی داشته باشید تا اینکه کاملاً
در آن غرق شده باشید و بعد بخواهید از آن استفاده کنید. اختلاف قسمتی طبیعی از هر
رابطه ای است و بیشتر اوقات نشانه تمام شدن عمر رابطه نیست. باید به اختلافات
زناشویی خوشامد گفت چون نشانه ای برای تلاش برای رابطه ای بهتر و تکامل یافته تر و
راهی برای فهم متقابل عمیق تر است.
● از رودررویی با همسرتان نهراسید
«من از جر و بحث متنفرم»، «ما نمی توانیم مشکلات مان را خوب حل کنیم، پس اصلاً
وارد مشاجره نمی شویم»، «من می گذارم او خودش هر کاری دلش می خواهد انجام بدهد».
گوش کردن، صحبت کردن، برقراری ارتباط، حل مساله، تصمیم گیری مشترک... اینها لازمه
ارتباط بین زن و شوهر هستند. رابطه بدون مهارت های ارتباطی و اختصاص زمان مفید
برای صحبت درباره مسائل مشترک خیلی زود به دردسر می افتد و منجر به شکست می شود.
به خصوص زوج هایی که شغل های پراضطراب دارند بیشتر باید به این مساله توجه کنند.
خیلی زن و شوهرها با هم حرف نمی زنند چون می خواهند از اختلاف و مشاجره بپرهیزند.
عقیده نادرستی رایج است که اختلاف و درگیری بد است. یکی از دلایل اصلی اختلافات
خانوادگی این است که زن و شوهرها نمی توانند با مسائلی که برایشان پیش می آید،
روبه رو بشوند. ممکن است داد و بیداد راه بیندازند اما نمی توانند با صداقت و
احترام متقابل با مشکل اصلی مواجه بشوند. انگار اختلاف و برخورد با یکدیگر بی ادبی
است.
در حالی که اختلاف و برخورد طبیعی و نشانه سلامت رابطه است. زن یا شوهری که باعث
ایجاد اختلاف می شود، آدم بدی نیست و کار غلطی انجام نداده است. اختلاف فتح بابی
برای مکالمه و حل مشکلات است. از اختلاف و درگیری نترسید.
هدف تان نباید پرهیز از درگیری باشد بلکه باید ابزار تکیه کردن بر اختلافات و حل
آنها را یاد بگیرید تا بتوانید زندگی خود را دوباره بر اساس آموخته های جدید
سازمان دهی کنید. بعضی زن و شوهرها فکر می کنند اگر اختلاف عقیده خود را بروز
بدهند رابطه شان در معرض نابودی قرار می گیرند. بنابراین از درگیری فرار می کنند
یا ابزارهای ناکارآمدی را به کار می گیرند که مشکل را سریع اما سطحی حل می کند.
مصالحه یا به اجبار قبول کردن خواسته همسر دو تا از این ابزارهای ناکارآمد هستند.
معمولاً اگر به زن و شوهری که اختلاف دارند توصیه شود به خاطر دیگری کوتاه نیایند،
تعجب می کنند. مگر مصالحه لازمه زندگی مشترک نیست؟
واقعیت این است که تصمیم هایی که بر اساس مصالحه گرفته می شوند فاقد خلاقیت لازم
هستند و معمولاً پایدار نمی مانند. مطمئناً هرچند وقت یک بار لازم است یکی از
زوجین مصلحت اندیشی کند و بر سر مساله ای با دیگری کنار بیاید اما درباره تصمیمات
مهم مصالحه ممکن است عصبانیت و مقاومت به بار بیاورد. مصالحه معمولاً نتیجه این
است که هر دو نفر درباره مساله ای واداده اند تا با هم به توافق برسند و تصمیم
نهایی هم نسخه تعدیل شده دو نظر و عقیده قوی و محکم است.
اگر بخواهید از زیر بار اختلاف و درگیری فرار کنید، مصالحه روش بسیار خوبی است. به
نظر می رسد با مصالحه می توان اغتشاش ها را فرو نشاند و هر دو طرف را راضی و
خوشحال کرد، اما آنچه واقعاً اتفاق می افتد این است که هر دو طرف احساسات خود را
زیر پا می گذارند. ممکن است یکی از زن و شوهر از مصالحه رنجیده باشد و منتظر
دستاویزی باشد تا ثابت کند تصمیم گیری غلط بوده و باید بر اساس نظر او تصمیم می
گرفتند.
دیگری ممکن است فکر کند کار کاملاً درستی انجام داده که نظرش را به همسرش تحمیل
نکرده اما هنگامی که مصالحه نتیجه رضایتبخشی دربر نداشته باشد او هم احساس
ناخشنودی می کند. کمی روی این موضوع فکر کنید تا خودتان دریابید تصمیمات مشترکی که
بر اساس مصالحه گرفته اید چقدر دوام داشته اند.
قبول اجباری یا مجبور کردن دیگری به پذیرش عقیده یکی دیگر از راه های پرهیز از
اختلاف در روابط بین زن و شوهرها است. ممکن است زن یا شوهر، هر کدام که توانایی
قانع کردن دیگری را دارد، دیگری را وادار به پذیرش نظر خاصی بکند.
در حالی که معنی پذیرش این نیست که او هم آن نظر را قبول دارد. در حقیقت نفر دوم
فقط برای پرهیز از جنگ و دعوا وانمود به پذیرش کرده و تسلیم شده است. پس اشتباه
نکنید. نه همسرتان را وادار به پذیرش نظر خودتان بکنید و نه به زور نظر او را
بپذیرید. به این ترتیب اختلاف تان حل نمی شود و بدتر از آن اینکه مشکل پنهان می
شود و روزی عمیق تر سر باز می کند. اگر وقتی را برای صحبت کردن با همسرتان اختصاص
ندهید، اگر به پرورش رابطه تان اهمیت ندهید و اگر از اختلافات سازنده و برخوردهای
سالم طفره بروید رابطه تان دیر یا زود فرو می پاشد. پس از همین الان دست به کار
بشوید و مهارت های ارتباطی خود را تقویت کنید. از وقت خود خوب استفاده کنید و
رابطه ای معنی دار و دوستانه با همسرتان ایجاد کنید.
● اگر اختلاف خوب است چرا حال مان را بد می کند
اختلافات زناشویی طبیعت دوگانه و متضادی دارد. بسته به اینکه چطور با آن کنار
بیایید، ممکن است سازنده یا مخرب باشد. ممکن است فکرهای جدید و خارق العاده و
زاویه دیدی تازه درباره چیزی که تاکنون به آن توجه نکرده اید برایتان به ارمغان
بیاورد. اما اگر درست با آن برخورد نکنید ممکن است باعث دل شکستگی و خرد شدن عزت
نفس و غرور آدم بشود.
مشکلی که زن و شوهرها در اختلافات زناشویی دارند خود اختلاف نیست بلکه بیشتر روش
برخورد افراد با احساسات شان است که متاسفانه جزء جدانشدنی اختلافات است.
اشتباه بیشتر مردم این است که بدون اینکه بفهمند کدام احساس شان درگیر ماجرا است
سعی می کنند مشکل را به طور مجرد حل کنند. آنها مشکلات را له می کنند و حین این
کار احساسات خودشان را هم که به آن مشکلات آویخته له می کنند. درست است که این کار
مشکلات را از سر راه کنار می زند اما به احساساتی که در آن دخیل هستند آسیب می
رساند. به همین علت است که بگومگوهای زناشویی حال شما را بد می کند. این مشکل از
تمرکز بیش از حد بر مشکل به جای احساسات درگیر در آن ناشی می شود
۱. نهال خوشقلبی را برگزینید.
۲. آن را در گلدانی از جنس اطمینان بکارید.
۳. با توجه و افکار خوب آبیاری نمائید.
۴. گهگاهی قدری احساسات محبتآمیز بر آن بیفزائید.
۵. برگهای سوءتفاهم را هرس کنید.
●به خودت ایمان داشته باش
معیارهای بزرگی برای خودت در نظر بگیر، تو لیاقت بهترینها را داری.
برای بهدست آوردن آنچه که خواهان آن هستی تلاش کن.
و هرگز به کمتر از آن قانع نشو.
به خودت ایمان داشته باش.
مهم نیست چه چیزی را انتخاب کردهای، در فکرت همیشه پیروز باش.
به این تریب، هیچوقت بازنده نخواهی بود. به سرنوشت خود فکر کن.
اگر راهی را به اشتباه رفتی نگرانی به دل راه نده.
چون آنچه مهم است تجربهای است که آموختهای.
همه آنچه را که در خور تو است با خود همراه کن.
تا به همه آنچه که در توان توست تبدیل شوی. تا اوج ابرها پرواز کن
و بگذار رؤیاهایت تو را آزاد کنند.
●همیشه بخند
درباره خندیدن بیندیش. خیلی زود متوجه میشوی که خداوند چه موهبت بزرگی را به تو
ارزانی دشته است. خنده هیچ هزینهای ندارد، اما قدرتی دارد که همه دریافتکنندگانش
را غنی میسازد.
خنده امید را در دل ناامیدان زنده میکند، شادی را به دل مغمومین میآورد و به
گرفتاران انرژی میبخشد.
خنده خیرخواهی و احساس دوستی را بیدار میکند.
خنده فقط لحظهای از وقت تو را میگیرد، اما خاطر آن تا ابد باقی است.
پس خندهها و شادیهای خود را با دیگران قسمت کن
اغلب افراد مجرد میل دارنـد بـدانـنـد کـه چـگونـه و کجا باید عشق حقیقی را بیابند. در ایـن مـقـاله به ۸ نکته کاربردی و بسیار سودمند برای دستیابی به یـک عـشـق حــقیقی اشاره گردیده است:
۱) باور داشته باشید که شما هم می تـوانـید به یک رابطه دراز مدت، رمانتیک و شگفت
انگیز دست یابید
اغلب افـراد مـجرد در آرزوی داشـتـن یــک رابطه فوق العاده می بـاشد. امـا تـعـداد
معدودی از آنان محقق شدن چنین رابـطـه ای را بـاور دارنـــد. برای مجردها حتی
ملاقات با یک فـــرد جذاب، سـازگار و دلخـواه یـک امـر نـاممـکن قـلـمــداد
میــگردد. این بسیار حائز اهمیت است که شما به این امر
ایـمان داشـتـه بـاشـیـد کـه: آشــنایی با یک فرد مناسب و تشـکیل یک رابطه دراز
مدت و حتی مادام العمر برای شما نیز امکان پذیر است. به خاطر داشته باشید که باور
و ایمان نیمی از پیروزی در هر کاری میباشد.
۲) فرد مناسب حال خود را تعریف کنید
بهترین شیوه برای انجام این کار آن است که بهترین دوستان خود را در نظر گرفته و
ویژگیها و صفاتی که از نظر شما بسیار قابل ستایش میباشند را در آنها شناسایی کنید.
شریک زندگی آینده شما میباید از همان ویژگیها و صفات اخلاقی برخوردار باشد. اگر از
نظر شما ویژگیهایی نظیر بالندگی معنوی، حس شوخ طبعی، مهربانی و یا تحصیلات عالیه
تحسین برانگیز میباشند، شریک آینده شما نیز باید از آن خصوصیات برخوردار باشد. و
چنانچه شما اعتقادی به وجود چنین فردی ندارید بهتر است به مرحله نخست بازگردید.
۳) بیاموزید چگونه افراد ناشایست و نامناسب حال خود را شناسایی کنید
این نباید کار دشواری برای شما باشد. فردی که صفات و ویژگیهای دلخواه و ارزشمند
شما را بروز نمیدهد به عنوان یک شریک تازه نامناسب میباشد. همچنین فردی که تنها در
حضور شما رفتارهای خوشایند و خوب از خود به نمایش میگذارد و نه شخص دیگری، باز
برای شما نامناسب میباشد. علاوه بر آن افرادی که در پیشبرد رابطه شتابزده عمل
میکنند نیز شایسته برقراری رابطه نیستند. اینگونه افراد معمولا سبب دلشکستگی شما
میگردند.
۴) با افراد نامناسب حال خود رابطه برقرار نکنید
چنانچه با فردی که فاقد خصوصیات دلخواه شما میباشد وارد رابطه گردید، تنها ناکامی
و اندوه را متوجه خود ساخته اید. زیرا چندی از رابطه شما نخواهد گذشت که شروع به
تغییر وی مطابق همان ویژگیهای دلخواه خود خواهید کرد. اما شریک شما بطور طبیعی در
مقابل این تغییر از خود مقاومت نشان خواهد داد. عدم توانایی وی در برقراری ارتباط
و یا گوش دادن به صحبتهای شما و یا برآورده سازی نیازهایتان موجب میگردد که آنها را
به اشتباه نشانه عدم علاقمندی به خودتان تلقی کنید. اما تنها واقعیت آن است که شما
فردی را برگزیده اید که متناسب و برازنده تان نیست.
۵) خود را در محیطهایی قرار دهید که فرد مورد نظر شما در آنجا به فعالیت میپردازد
به فرض اگر در آرزوی برقراری رابطه با یک ورزشکار میباشید، قطعا وی را در سینما
نمیتوانید بیابید و یا چنانچه در جستجوی یک موسیقی دان هستید باید وی را در محافل
موسیقی بیابید. بنابراین برای یافتن عشق دلخواه خود میباید از خانه خارج گردید.
۶) بر ترس خود از آنکه طرد گردید و یا مجددا تنها بمانید غلبه کنید.
تمام روابط در مقطعی از زمان پایان خواهند یافت. برخی با جداییها، برخی با طلاق و
برخی نیز با مرگ. هیچ ضمانتی در زندگی وجود ندارد و عشق نیز از این مسئله مستثنا
نمیباشد. هر زمان که شما عاشق فردی میگردید ناخواسته خود را در معرض طرد شدگی و
ناکامی قرار میدهید. آخرین باری که در عشق شکست خورده اید را بخاطر می آورید؟
همانگونه که مشاهده میکنید شما دست نخورده باقی مانده و جان سالم بدر برده اید. پس
آنقدر ها هم طرد شدن وحشتناک نیست.
۷) از وابستگی خودداری کرده و سعی کنید آزاد زندگی کنید.
به زندگی عادی خود مشغول باشید و تنها اندکی در پی مجذوب ساختن فرد دلخواه خود.
افراد مجردی که تمام توجه و انرژی خود را معطوف مجذوب ساختن شریک زندگی دلخواه خود
میگردانند، خود را از داشتن یک شریک مناسب و خوب محروم میسازند ( با بی اعتنایی به
موردهای مناسب بالقوه). و همچنین افراد مجردی که از نداشتن یک رابطه و شریک خوب
پیوسته محزون و دلسرد میباشند، در عوض آنکه وقت خود را هدر خیالپردازیهای آرزوهای
خود کنند، بهتر است ابتکار عمل را بدست گرفته و برای خودشان زندگی و موقعیتهای
شگفت انگیزی خلق کنند.
۸) ریسک کنید اما زیرکانه و آگاهانه
از منزل خارج گردید، با افراد جدید ملاقات کرده و باب صحبت را بگشایید و قرار
ملاقات بگذارید. شانس و اقبال خود را با این اعمال افزایش دهید. ممکن است طرد شوید
اما مطمئن باشید ارزش آن را خواهد داشت. یافتن یک عشق حقیقی امری دشوار و زمانبر
است هیچگاه تا زمان دستیابی به آرزوهایتان از پای ننشینید
صداقت در یک رابطه دوجانبه
به ویژه رابطه زناشویی اصل و پایه استحکام دوستی و عشق میباشد. صداقت پایه و اساس
زندگی خانوادگی است. در صورتیکه همسران موضوعی را از هم پنهان کنند و یا به
دروغگویی رو بیاورند، اعتماد و اطمینان آنان از یکدیگر سلب و زندگی و رابطه
زناشوییشان با مشکل مواجه میشود.
آیا میخواهید طعم شیرین سیب عشق و خلوص را در زندگی خانوادگی خود بچشید؟ پس مقاله
زیر را با دقت بخوانید:
▪ جملات در زندگی و روابط زناشویی نقش مهمی دارند تا حدی که در عاقبت و نتیجه
روند روابط زن و شوهر میتواند تاثیرگذار باشد. پس سعی کنید در جملات خود خلوص و
صداقت و روراستی را بگنجانید.
صداقت را با بیگذشت بودن و یا خردهگیری، اشتباه نگیرید. اگر بتوانید معنای واقعی
صداقت را احساس کنید، زندگی آرامتری را سپری خواهید کرد.
▪ با احساسات خود نیز روراست باشید و سعی کنید مشکلات و مسائل زندگی را با همسر
خود در میان بگذارید حتی اگر تصور میکنید که باعث ناراحتی وی میشود.
البته باید بدانید که اگر ارتباط معقولی داشته باشید با مشکلی روبهرو نمیشوید.
پس بهترین روش، روراست بودن و احساس خود را با همسرتان در میان گذاشتن است. اجازه
ندهید مصائب در زندگی روی هم انباشته شود و یا آن را به حال خود رها کنید. پس با
حقیقت جلو بروید.
▪ قول و قرارتان با عملتان یکی باشد. این مسئله در زندگی خانوادگی میتواند
سرنوشتساز باشد.
▪ به احساس طرف مقابل احترام بگذارید و با وعدههای سرخرمن احساسات همسرتان را به
بازیچه نگیرید. در صورتیکه به همسرتان قول و وعده دادهاید تا پای جان هم که شده
به انجام آن اقدام کنید و آن را به مرحله عمل برسانید.
اگر ناتوان در انجام آن هستید هرگز خود را مکلف به وعدههای پوچ نکنید.
▪ تنها راهی که میتوان با همسر خود رابطه صمیمی داشت، گفتن حقیقت است. رابطه
حقیقی، فرد عاشق را به حرکت وامیدارد و یک اتحاد و همبستگی میان دلها به وجود میآورد.
برای اینکه صمیمیت بیشتری را در خانه خود حکمفرما کنید، باید خلوص و پاکی و حقیقت
را در گوشهگوشه دل خود بنشانید. باید بدانید که نگفتن حقیقت به نوعی دروغگویی است
که صرف نگفتن و پنهانکاری میشود. پس بهتر است حقایق را در زندگی زناشویی جای
دهید. ترس از گفتن دروغ، روح انسان را آزار میدهد و فرد دروغگو همیشه در ترس به
سر میبرد.
لذا اجازه ندهید روحتان با ترس از دروغگویی عذاب بکشد.
▪ همدلی و همدردی به معنای واقعی، به زندگی زناشویی چهره زیباتری میدهد. گفتار
صادقانه به این معناست که احساسات واقعی خود را به نحوی بیان کنید که همسرتان
بتواند به راحتی شما را درک کند و در عین حال موجب رنجش و دلخوری وی نشود.
اگر همسرتان دچار مشکلی شده به سوی او بشتابید و صادقانه با او همدردی کنید.
درگفتهها و بیان احساس خود صریح و صمیمی باشید و از هر نوع ابهام اجتناب کنید.
همدل بودن به معنای واقعی میتواند عشق میان طرفین را چندبرابر کند. پس همدل و
همراه همسر خود باشید.
▪ حتی در شنیدن و نگاه کردن هم باید صادق بود. گاهی پیش آمده که افکار مشغول و
مغشوشی دارید و حوصله حرف زدن با همسرتان را ندارید. بهتر است به صراحت، احساس و
موقعیت روحی و روانی خود را با همسرتان در میان بگذارید. بعضی افراد در حالی که
نگاهشان به طرف مقابل است، اما افکارشان جای دیگری پرواز میکند و تظاهر میکنند
که میشنوند اما حواسشان در مکان دیگری سیر میکند.
هر چقدر هم نقش خود را خوب بازی کنید و تظاهر به شنیدن و دیدن داشته باشید، مطمئنا
طرف مقابل متوجه بیتوجهی شما خواهد شد و همین مسئله سبب کدورت و دلگیریاش میشود.
در هر زمان اگر حوصله شنیدن حرفهای همسرتان را ندارید، صراحتا با بیان توام با
صمیمت و مهربانی وی را از حالت و موقعیت خود آگاه سازد و به او قول دهید در اسرع
وقت بعد از اینکه مثلا خستگیتان برطرف شد حاضر به شنیدن حرفهایش هستید
جهان هستی و خلقت بر زوجیت
استوار شده است، زوجیت قانون حیات و بقاست. در میان انسان ها حساس ترین انتخاب در
طول زندگی انتخاب همسر است که براساس آن نهاد خانواده شکل می گیرد.
والاترین هدف و کارکرد خانواده تکمیل هویت و تامین آرامش همسران است.
در سایه آرامش، انسان ها به رشد و بالندگی مناسب دست می یابند و خلاقیت های خود را
بروز می دهند.
مهر و محبت، صمیمیت و وفاداری از مهم ترین عوامل پایندگی و تقویت نهاد خانواده
است، همچنان که کانون خانواده یکی از اصلی ترین تکالیف هر یک از همسران محسوب می
شود. شایسته است همسران با شناخت کامل تفاوت های یکدیگر و یادگیری روش های ابراز
محبت و دستیابی به تفاهم، سعادت خود و خانواده را بیمه نمایند و از کوتاه ترین
لحظه های با هم بودن بیشترین بهره ها را ببرند.
«گفتن کلمه دوستت دارم را هیچ گاه برای همسرتان فراموش نکنید.»
همسرداری مهارتی است که زن و شوهر (زوجین) با شناخت توانمندی ها، تفاوت ها و
حساسیت های یکدیگر بتوانند به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی و جنسی طرف مقابل پاسخ
دهند، به طوری که هر دو احساس رضایت خاطر نموده و به آرامش نسبی دست یابند.
● تفاوت های روان شناختی زنان و مردان در زندگی مشترک:
- میزان اعتماد به نفس زنان با احساس اطمینان آنان از «دوست داشته شدن» رابطه
مستقیمی دارد در حالی که مردان زمانی از اعتماد به نفس کافی برخوردارند که بتوانند
درخواست های همسران خود را برآورده کنند.
- زنان دوست دارند برای حل شدن یک موضوع درباره آن صحبت کنند (حتی اگر وقت زیادی
صرف کنند); در حالی که مردان این عمل زنان را پرحرفی تلقی می کنند.
- زنان دوست دارند که شوهرانشان محبت خود را ابراز کنند و به آنها بگویند که چقدر
دوستشان دارند، اما مردان فکر می کنند که همسرانشان باید بدانند که «من فقط او را
دوست دارم، نیازی به گفتن نیست.»
- وقتی مردان از زنان خود حمایت می کنند، آنان را در حل مشکلاتشان توانمند تر می
سازند و به زندگی امیدوارتر و علاقمند تر می کنند.
- زنان فرمان بردن را دوست دارند ولی معتقدند که فرمان بردن باید عاشقانه باشد در
این صورت حاضر به هرگونه ایثار و فداکاری خواهند بود.
- هنگامی که مردان دیر می کنند، زنان با سوال های «چرا دیر کردی؟ کجا بودی؟ و...»
در حقیقت دلواپسی خود را توام با عشق و علاقه به همسر خود ابراز می کنند، اما
شوهران فکر می کنند که همسرانشان می خواهند آنها را زیر سوال ببرند و افراد بی
مسوولیت و غیرمطمئنی جلوه دهند.
- وقتی شوهران فکر می کنند که برای زندگی و همسرشان مفید هستند، احساس ارزشمندی و
توانمندی می نمایند ولی زنان زمانی این احساس را دارند که فکر کنند برای همسرانشان
عزیز هستند.
- مردان پس از گوش کردن به صحبت های همسر خود بلا فاصله می خواهند مشکل را حل کنند
بنابراین به راهنمایی آنان می پردازند، در صورتی که شاید زنان فقط می خواستند
احساساتشان را بیان کنند.
- زنان میزان ارزشمندی وعلا قه شوهرانشان را به خود با میزان برآورده شدن خواسته
هایشان محک می زنند. مردان یا باید سعی کنند خواسته های منطقی آنان را برآورده
کنند یا آنان را با دلا یل صحیح متقاعد سازند.
«با همسرانتان با تفاهم برخورد کنید و تفاهم در قلب، تفاهم در کلا م و تفاهم در
عمل داشته باشید.»
● حضرت مسیح (ع)
کلیدهای برقراری ارتباط صحیح با خویشان همسر:
۱) به خانواده همسرمان نیز به اندازه خانواده خود احترام بگذاریم.
۲) با خانواده همسر خود همان گونه رفتار کنیم که با خانواده خود رفتار می نماییم.
۳) به هیچ یک از خانواده ها اجازه دخالت در زندگی خود را ندهیم. در صورتی که
خانواده ها قصد راهنمایی داشته باشند فقط از تجربه های آنان استفاده کنیم و تصمیم
نهایی را با مشورت همسر خود اتخاذ نماییم.
۴) در صورت بروز اختلا ف، از در میان گذاشتن موضوع با نزدیک ترین خویشاوندان نیز
پرهیز کنیم زیرا این کار موجب گسترش دامنه اختلا ف می شود.
۵) در حضور خویشان به همسر خود بیشتر توجه کنیم و او را در گفت وگوها شرکت دهیم.
۶) از چشم و هم چشمی و حسادت بپرهیزیم.
۷) به آداب و رسوم خانواده همسرمان احترام بگذاریم، چنانچه برخی از آنها را صحیح
نمی دانیم هرگز آنان را به خاطر پایبندی به آداب و رسوم خود استهزا نکنیم.
۸) لا زم است همسران گاهی به تنهایی به دیدار خانواده خود بروند. (این کار موجب
ارضای محبت مادر و فرزندی می شود.)
● آشنایی با برخی از مهارت های همسرداری:
۱) شاد باشیم; همیشه شادبودن ارزشمند است، پس سعی کنیم خود را خوشحال و سرحال نشان
دهیم تا خستگی را از تن شریک زندگی خود دور کنیم.
۲) صبور باشیم; اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمی دانیم بهتر است با حوصله و تامل
و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم.
۳) منطقی رفتار کنیم; مسائل را درست و منطقی بررسی کنیم و به جای منافع شخصی مصالح
زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بی طرفانه قضاوت کنیم.
۴) کم توقع باشیم; از همسرمان آن قدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات
پاسخ بدهد.
۵) مثبت نگر باشیم; با به یاد آوردن لحظات شیرین زندگی بدبینی را از خود دور کنیم.
۶) خوش بین باشیم; داشتن نگاه خوش بینانه به زندگی و اطرافیان باعث ایجاد آرامش و
بذل محبت و عاطفه می شود.
۷) یک دل باشیم; درک متقابل موجب ایجاد تفاهم می شود و یک دلی به وجود می آورد.
۸) شنونده خوبی باشیم; هنگامی که همسرمان با ما صحبت می کند حتی الا مکان به چشمان
او نگاه کنیم و یا با اشاره و سر تکان دادن نشان دهیم که به حرف های او توجه
داریم.
۹) مشوق همسر خود باشیم; بر رفتارها و صحبت های همسرمان ارزش قائل شویم و با
یادآوری موقعیت های موفق گذشته او را تشویق کنیم تا آینده بهتری داشته باشد.
۱۰) به پیشرفت یکدیگر اهمیت دهیم; آن قدر صمیمی باشیم که پیشرفت و ترقی همسرمان
یکی از آرزوهای ما باشد در حقیقت اولین کسی که از پیشرفت سود می برد ما هستیم.
۱۱) به شخصیت همسرمان احترام بگذاریم، حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان ...
حفظ کنیم.
۱۲ ارتباط کلا می و عاطفی خود را حفظ کنیم، صحبت کردن بهترین راه آگاهی از افکار و
احساسات همسر می باشد.
۱۳) با یکدیگر مهربان باشیم و همسرمان را جزئی از وجود خودمان بدانیم. با مهربانی
می توانیم مالک قلبهای یکدیگر باشیم.
۱۴) محبت پذیر و قهرگریز باشیم; با منش توام با مهربانی و دوری از قهر و کینه صفت
همسران فداکار است.
۱۵) راستگو باشیم، صداقت و راستی از بهترین سرمایه های زندگی مشترک است.
۱۶) محیط خانواده را با صفا کنیم تا همسرمان در آن احساس رضایت خاطر کند و از
امنیت روانی برخوردار باشد.
۱۷) به ارزش های دینی، اخلا قی و خانوادگی پایبند باشیم.
۱۸) به نیازهای همسر توجه کنیم و بهداشت روانی همسر را تامین کنیم.
۱۹) با یکدیگر مشورت کنیم، با مشورت کردن راه رسیدن به زندگی سالم کوتاه تر می
شود.
۲۰) قدرشناس باشیم، برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمه های خاصی نیازمند نیستیم.
۲۱) احساس مسوولیت داشته باشیم.
۲۲) برنامه ریزی کنیم، در حقیقت برنامه ریزی به زندگی خانوادگی نظم و سامان می
دهد.
۲۳) خود را به جای همسرمان بگذاریم.
۲۴) میانه رو و متعادل باشیم، حضرت علی(ع): «خیرالا مور اوسطها» پس اگر در تمام
امور زندگی اعتدال را رعایت کنیم کمتر دچار مشکل می شویم.
۲۵) با جملا ت زیبا از همسر خود دلجویی کنیم.
۲۶) روابط زناشویی را بسیار مهم بدانیم.
۲۷) به همسر خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو تمام سختی های زندگی مان را می
پذیرم و ...
۲۸) با متانت و صداقت قبول کنیم که در بعضی از کارها همسرمان شایسته تر است.
۲۹) برای پیشنهاد همسرمان احترام قائل شویم و خودمان را عقل کل ندانیم.
۳۰) فرمان ندهیم، نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم و متوجه باشیم که خانه کانون
عشق و محبت است نه محل یکه تازی و خشونت.
۳۱ ) تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنیم و به جای آن انرژی خود را صرف
توجه به همسر و خانواده نماییم.
۳۲) از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم.
۳۳) روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم.
۳۴ ) مقابله به مثل نکنیم، از رفتارهای تلا فی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای
مقابله به مثل رفتار مناسب را به او یادآوری کنیم.
«اگر از همسرت نفرت داری اول خودت را اصلاح کن
مشاورانی که با مسائل
ازدواج و خانواده سروکار دارند نبود ارتباط کلامی را به نارضایتی از خانواده مربوط
میدانند و از آن بالاتر اعتقاد دارند ارتباط کلامی نامناسب بین زن و شوهر موجب
دور شدن از خوشبختی میشود.
برای اینکه جلوی چنین پیشامدی را در خانواده خود بگیرید باید نکاتی را در نظر
بگیرید که خانوادههائی که ارتباط کلامی خوب و مناسب در آنها حاکم است قبلاً به
کار بستهاند.
تجربه این خانوادهها به ما میآموزد چگونه روشهای ارتباط غلط را کنار بگذاریم و
بهجای آن روشهای مؤثر را به کار بگیریم. خانوادههائی که ارتباط کلامی مؤثر
دارند ۶ قانون را برای ارتباط مؤثر و موفق عنوان میکنند.
● قانون نخست؛ وقت کافی بگذارید
بیشتر ارتباطات کلامی در خانوادههای موفق خودانگیخته و خودجوش است. اعضاء چنین
خانوادههائی میگویند؛ ”وقتی کارهای خانه را انجام میدهیم با هم حرف میزنیم.“
یا ”هر وقت دور هم هستیم حرف میزنیم.“ بعضی خانوادههای موفق هم هر روز وقت خاصی
را معین میکنند که همه اعضاء خانواده دور هم جمع شوند و حرف بزنند.
بعضی خانوادهها زمان شام خوردن را برای گفتوگو درباره لحظات خوشایند روزشان
انتخاب میکنند. بعضی خانوادهها هم وقت دیگری را بهصورت ”شب خانواده“ یا ”شورای
خانواده“ انتخاب میکنند و اعضای خانواده اتفاقات لذتبخش، مشکلات و دغدغههای خود
را با یکدیگر در میان میگذارند. این خانوادهها مشکلات و سختیها را نیز بیان میکنند
زیرا اعتقاد دارند جنبه مثبت زندگی در این گفتوگوها نمایان میشود.
به این ترتیب خانوادههای موفق تمام وقت خود را صرف بیان مشکلات و نگرانیهای خود
نمیکنند و وقت کافی اختصاص میدهند تا همه اعضای خانواده درباره علایق خود هم، چه
مهم، چه پیش پاافتاده، صحبت کنند.
● قانون دوم؛ گوش بدهید
اعضای خانوادههای موفق درک میکنند که ارتباط کلامی درست دو وجه دارد؛ حرف زدن و
شنیدن. آنها از افتادن در دام تمرکز بر حرف زدن پرهیز میکنند.
گوش دادن به صحبتهای همدیگر رابطه بین افراد را مستحکمتر میکند چون توجه و
احترام را میرساند. خانوادههای موفق شنوندههای خوب و فعالی هستند و به این
ترتیب درک آنها از یکدیگر عمیقتر میشود. شنونده فعال باید به حالت چهره، وضعیت
بدن و لحن صدا به اندازه کلماتی که میشنود توجه داشته باشد. باید با سر تأیید کند
یا چیزی بگوید که نشاندهنده توجه او باشد.
● قانون سوم؛ تسویه حساب کنید
شوهری را در نظر بگیرید که تمام بعدازظهر ناراحت بوده است. چند بار به همسرش پرخاش
کرده و بقیه روز را برخلاف معمول ساکت نشسته و البته خانم هم از این وضعیت آزردهخاطر
شده است. طبیعی است که خانم از شوهرش ناخشنود و دلشکسته شود.
به هر حال دلشکستگی او براساس این فرض است که آزار و رفتار منفی شوهر مستقیماً او
را نشانه گرفته است. خانم تصمیم میگیرد ببیند آیا شوهرش واقعاً از دست او عصبانی
یا ناراحت است یا اتفاق دیگری افتاده است. او میگوید؛ ”امشب بداخلاق و عبوس شدی.
رفتارت به خاطر کاری است که من انجام دادهام یا اتفاق دیگری افتاده است؟ حالت خوب
است؟“ بعد شوهرش تعریف میکند که بودجه پروژهای که بر عهدهاش بوده تعدیل شده و
به همین علت او مجبور شده دوستش را که در آن پروژه همکاری میکرده از کار بیکار
کند... او اصلاً از دست همسرش ناراحت و عصبانی نبوده است!
اگر خانم به درستی ارتباط برقرار نمیکرد و موضوع روشن نمیشد رفتار شوهر را بد
تعبیر میکرد و ممکن بود طوری واکنش نشان بدهد که شبشان را از آنچه بود بدتر کند.
پیامهای مبهمی را که از اعضاء خانواده دریافت میکنید با این پرسشها معلوم کنید؛
”مطمئن نیستم منظورت از این کار چیست؟“ یا ”من از آنچه میگوئی یا میکنی اینطور
برداشت میکنم و ... آیا درست است؟“
●قانون چهارم؛ به دنیای اعضاء خانواده خود نفوذ کنید
هر یک از ما در دنیای منحصر به فرد خود زندگی میکنیم. هیچکس زندگی را دقیقاً آنطور
که ما میبینیم نمیبیند. دیدگاه شما نسبت به یک مسئله معین به تجارب گذشته شما
درباره آن مسئله، ارزشهائی که به آن باور دارید و ویژگیهای شخصیتیتان بستگی
دارد. یعنی هنگامی که دو نفر روی موضوعی توافق ندارند همیشه به این معنی نیست که
یکی از آنها حق است و دیگری باطل. علت فقط این است که دو نفر از دو دنیای متفاوت و
با دو دیدگاه متفاوت مسئله را بررسی میکنند.
● قانون پنجم؛ لولو خورخوره را به فیلمهای ترسناک بسپارید
یادتان میآید وقتی بچه بودیم چه بازیهائی میکردیم؟ یکی داد میزد لولو خورخوره
آمد؛ بقیه جیغ میزدند و فرار میکردند. این بازیها هم ترسناک بود هم بامزه.
آدم بزرگها هم از این بازیها دارند اما مدل بازی آدم بزرگها خیلی بامزه نیست.
این بازی آدم بزرگها را عصبی میکند، ارتباطات را خراب میکند و روابط را از بین
میبرد. لولو خورخوره آدم بزرگها انتقاد، ارزشگزاری و برخورد از موضع بالا بهصورت
قضاوت بیادبانه و توهینآمیز است.
وقتی یکی از طرفین قضاوت توهینآمیز میکند رابطه از بین میرود. خانوادههای موفق
ناراحتیها را زود فراموش میکنند و اجازه نمیدهند مشکلات تمام دستاوردهای زندگی
شادشان را در هم بشکند.
● قانون ششم؛ صادق باشید
ویژگی الگوی ارتباطی در خانوادههای موفق صداقت و روراستی است. در چنین خانوادهای
هرکس هر حرفی میزند همان منظور را دارد و منظورش همان است که میگوید.
اعضاء خانواده موفق به زورگوئی، زرنگی و کلک، سرزنش، سلطهگری و فرمان دادن متوسل
نمیشوند. آنها از وابستگی سوءاستفاده نمیکنند، فداکارهای خاموش نیستند که مدتها
رنج میبرند و سر آخر به گناه آلوده میشوند. همه روشهای فریب دادن دیگران به
ریاکاری و تیرگی رابطه میانجامد. بعضیها به غلط ”صداقت“ را بهانهای برای
نامهربانی بیش از حد میدانند. خانوادهای موفق است که بین صداقت و محبت تعادل
برقرار میکند.
آنها مسائلشان را مسخره جلوه نمیدهند تا با آن مواجه نشوند. از طرف دیگر یک
اشتباه را دستاویز قرار نمیدهند تا درباره نظر دیگری قضاوت کنند و سلیقه، مدیریت
زمان، بهداشت و عادات مطالعه دیگری را زیر سئوال ببرند.
اصل مهم این است که هر اختلاف نظر، هر فکر یا هر جنبهای از روابط انسانی را میتوان
از راه مثبت، بدون پیش داوری و بدون آزار رساندن به دیگران مطرح کرد.
محبت و مهربانی به کار نبردن کلمات درشت و آزارنده است. گاهی توجه به نیازهای سایر
اعضای خانواده و کمک کردن به آنها پیش از آنکه از شما کمک بخواهند بیشتر مهربانی
شما را ثابت میکند.
● همسر رویائی بشوید
اگر بخواهیم در کاری موفق بشویم معمولاً برای آن زمینهچینی میکنیم. اگر کسی
بخواهد موسیقی کار کند معمولاً از معلمی درس میگیرد، نه اینکه یکباره و از همان
اول مسیقیدان شود البته ممکن است کسی به تنهائی شروع کند و در نهایت بتواند آهنگهای
سادهای را از کار در بیاورد اما بهندرت میتوان با این روش به موفقیت شایانی دست
یافت. مربی به کارآموز یاد میدهد کدام کلید، نت معینی را ایجاد میکند، چه تکنیکی
برای استفاده از آن کلید وجود دارد و چهطور باید نتهای موسیقی را از روی نشانهها
نواخت تا قطعه موسیقی درست اجرا شود.
هنگامیکه آموزش پایه را گرفتیم دیگر دست خودمان است که چهقدر تمرین کنیم و آنچه
را یاد گرفتیم گسترش بدهیم.
پس از سالها تمرین کارآموز قدیم خودش به جائی میرسد که میتواند آهنگی برای
پیانو بسازد. پس واضح است که موفقیت متعلق به تازهکارها نیست.
با این حال ما معمولاً انتظار داریم بدون هیچ دستورالعمل یا تمرینی در امر ازدواج
موفق باشیم. بیشتر اوقات روی علائق مشترک یا تفاهم تأکید میکنیم و وقتی اوضاع بر
وفق مراد پیش نرفت به فکر سرزنش تفاوتهای فردی یکدیگر میافتیم که در مواردی که
کار به طلاق میانجامد آنها را ”تفاوتهای سازش ناپذیر“ مینامند.
معمولاً کسانی که در ازدواج به مشکلی برخورد کردهاند به روشهائی که به کار گرفتهاند
فکر نمیکنند یا تصمیم نمیگیرند که از روی کتاب یا با کمک متخصص تمرین کنند.
نامزدها هم معمولاً دنبال یادگیری اوصول پایه و تکنیکهای تمرینی صحیح در زندگی
مشترک آیندهشان نیستند. به همین علتها روابط بسیاری از زن و شوهرها طوری شکل میگیرد
که در نهایت به شکست میانجامد.
نجات دادن ازدواجی که رو به نابودی است خیلی کار میبرد اما ارزشش را دارد. اگر
خدای نکرده ازدواجتان به مرحله بحرانی رسیده است باید هرچه زودتر کاری بکنید.
حتی اگر وارد مرحله بحرانی نشدهاید ولی بیم آن میرود که وارد این مرحله بشوید میتوانید
از سه روش بهره بگیرید. حتی اگر خانواده موفقی دارید باز هم این راهکارها کمک میکند
همچنان موفق بمانید.
۱) ازدواج مثل یک تیم ورزشی است. وقتی با زوجهائی که در مرحله بحرانی هستند صحبت
کنیم معمولاً فقط یک طرف داستان را میشنویم. معمولاً این یک طرف داستان شکایت یکی
از زوجین از دیگری است که تمام تقصیرها را به گردن او میاندازد؛ ”اگر این کار را
نمیکرد“ یا ”اگر فلان کار را میکرد.“ همه میدانند که هیچ مشکلی یک طرفه پیش
نمیآید. البته ممکن است یکی از طرفین بیشتر از دیگری به ازدواج صدمه زده باشد، مثلاً
خیانتی صورت گرفته باشد، اما معمولاً فقط یکی از زوجین مستحق سرزنش نیست.
انتظار نداشته باشید همسرتان تمام سختیهای رابطه را به دوش بکشد. هر یک از دو طرف
باید، بدون تلاش برای تغییر یا کنترل همسرش، درون خودش را بکاود. در زندگی زناشوئیتان
گروهی کار کنید تا همسرتان هم همین روش را برگزیند.
۲) رویای همسرتان بشوید. حتماً وقتی جوانتر بودید رویاها و تصوراتی از رابطهتان
با همسر آیندهتان داشتید. همسرتان هم همینطور.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که مردم پس از ازدواج مرتکب میشوند این است که دیگر
با هم مثل نامزدها رفتار نمیکنند. حتماً آن دوره را به یاد دارید، وقتی که مؤدب،
مهربان، حمایتگر، فداکار، باملاحظه، مراقب، در دسترس و نسبت به همسر فعلیتان حساس
بودید. یادتان میآید که خود را با رویای او مطابقت میدادید؟
میدانستید دوست دارد چه بپوشید، میدانستید چه چیزی ناراحتش میکند یا او را میترساند
یا آزارش میدهد و از آنها دوری میکردید. تلاش میکردید تا بفهمید چه چیزی برایش
مهم است و خوتان هم آن را مهم میدانستید حتی اگر آن مسئله پیش از آن برایتان مهم
نبود. باز هم همین کارها را بکنید. هیچکس همسر رویاهایش را فراموش نمیکند. اگر
این کار را بکنید کمکم متوجه خواهید شد که همسرتان هم دارد همین کارها را برای
شما انجام میدهد.
۳) درباره همسرتان به دیگران حرفهای خوب بزنید، چه در حضور خودش چه وقتی خودش
نیست. اگر روی جنبههای مثبت همسرتان متمرکز شوید در خواهید یافت او نه تنها آن
جنبههای مثبت را بیشتر به کار میگیرد بلکه روز به روز بر فهرست جنبههای مثبتش
میافزاید.
اگر آقای خانه آشغالها را سر ساعت ۹ بیرون میگذارد از او تشکر کنید. از خانم
خانه برای غذای خوشمزهای که پخته تشکر کیند و به دیگران هم بگوئید که او چه آشپز
خوبی است. حتماً از قدرت یا هوش همسرتان جلوی دوستانش تعریف کنید. به این ترتیب هم
همسرتان از تعریفهای شما قدردانی میکند و هم خودتان با او راحتتر خواهید شد
زیرا خودتان را طوری برنامهریزی کردهاید که با او با احترام و قدرشناسی رفتار
کنید.
ازدواج کار و تمرین میخواهد اما پاداش آن یک عمر باقی میماند. به یاد داشته
باشید ازدواج موفق یک شبه اتفاق نمیافتد همانطور که مشکلات زناشوئی هم در چند
روز آشکار نمیشوند
1. مرا تحسین کن.
2. می دانم که همیشه با من موافق نیستی و برخی از تصمیم هایم را نمی پسندی، اما همیشه تاکید کن که عاشقم هستی.
3. سعی کن نیازهای مهم مرا با صداقت برطرف کنی.
4. مرا همین طور که هستم بپذیر و سعی نکن مرا تغییر دهی.
5. طوری با من رفتار کن که احساس کنم بی همتا هستم. گاهی مردها مثل پسربچه ها می شوند.
6. اگر می خواهی با من حرف بزنی، اول از من بپرس که در حال و هوای گفت و گو هستم یا نه. اگر نیستم، اصرار نکن.
7. ما مردها گاهی به غار خودمان پناه می بریم. کمی به من زمان بده تا از غارم بیرون بیایم؛ آنگاه خودم به سوی تو خواهم آمد.
8. وقتی گیج و سردرگم هستم به من نگو چه کار باید بکنم. وقتی در این حالت هستم سعی کن به نحوی مرا به مسیر مناسب برگردانی.
9. هرگز مرا با شوهر دیگران مقایسه نکن.
10. کارم برایم مهم است و من به آن نیاز دارم. زمانی که از کارم رضایت دارم، درباره چیزهای دیگر نیز احساس خوبی دارم.
11. درک کن که برای کسب آرامش نیاز دارم تلویزیون تماشا کنم، به خصوص برنامه های مورد علاقه ام.
12. احساساتت را با من در میان بگذار و اجازه نده روی هم انباشته شوند، مبادا ناگهان منفجر شوند.
13. سعی نکن برای هر کاری که می کنم مرا سوال پیچ کنی و از من توضیح بخواهی. به قضاوتم احترام بگذار.
14. به پدر و مادرم و خانواده ام احترام بگذار.
15. زمانی که عصبانی می شوم، سعی کن صبور باشی.
16. هرگز تصور نکن از قبل درباره هر حرفی که به تو می زنم فکر کرده ام. از این رو، مرا سرزنش نکن چرا حرفی زده ام که تو را عصبانی کرده است.
17. نزد خانواده خودم و خانواده خودت و دوستانم از من بد گویی نکن.
18. بیشتر مسایلی که بین من و تو می گذرد، محرمانه است؛ قرار نیست دیگران از آن مطلع باشند.
19. وقتی با لحن پرتوقع حرف می زنی، چیزی جز این نمی شنوم که به اندازه کافی مفید نبوده ام و در راضی کردن تو ناکام شده ام.
20. تا زمانی که به طور مستقیم از تو درخواست توصیه نکرده ام، توصیه هایی که در این جور مواقع می کنی باعث می شود احساس کنم می خواهی برای من تعیین تکلیف کنی.
21. خواهشم از تو این است که هرچه را می خواهی، از من درخواست کن؛ چون به طور غریزی نیازهای تو را به یاد نمی آورم.
22. به یاد داشته باش که من دوست دارم کارهایی شخصی مختص خودم داشته باشم که تحت اختیار خودم باشد.
23. من بیشتر دوست دارم کارهایی را برایت انجام دهم که خودم آنها را انتخاب کرده باشم، نه این که مجبور باشم انجامش دهم.
24. اگر گاهی پیش می آید که از تو فاصله می گیرم و بی توجهم، خیال نکن تو را دوست ندارم بلکه بی توجهی ام شاید نشانه این باشد که تحت فشار و تنش هستم.
25. اگر در رفتارهایت رضایتم تأمین شود، هر نوع دلخوری و فشار عصبی و تنش که در من وجود دارد، ناپدید خواهد شد.
26. ما مردها فقط خواهان رابطه جنسی نیستیم بلکه خواهان عشق هستیم و تنها راهی که می توانیم عشقمان را ابراز کنیم، رابطه جنسی است.
27. وقتی به داشتن رابطه جنسی با من اشتیاق نشان می دهی، این پیام را به من می رسانی که پذیرای من هستی و به من اعتماد داری. بدین طریق می توانم احساس قدرت کنم.
28. اگر نتوانم "نه" بگویم احساس می کنم تحت سلطه هستم. وقتی آزادی "نه" گفتن را داشته باشم، احتمال "بله" گفتنم بیشتر می شود.
29. گاهی با هم جر و بحث و دعوا می کنیم؛ چنین چیزی طبیعی است. اما مراقب حرف هایی که به من می زنی باش و هرگز خیال نکن دیگر دوستت ندارم.
30. همان طور که تو عاشق گل گرفتن هستی، من هم دوست دارم چند ساعتی با دوستانم خوش باشم؛ اما مطمئن باش با شوق و ذوق و انرژی بیشتری نزد تو برخواهم گشت.
31. قرار نیست همه کارها را با هم انجام بدهیم. اگر من می خواهم تلویزیون تماشا کنم و تو دوست داری به سینما یا خرید بروی، بهتر است هرکدام به فعالیت مورد علاقه خودمان بپردازیم.
32. این حقیقت را بدان که من ذهن خوان نیستم. پس اگر خواسته و نیازی داری، به من بگو.
33. گاهی به طور غیرمنتظره بغلم کن و به من ابراز عشق و علاقه کن.
34. هرگز در حین ارتباط جنسی تحقیرم نکن، سرزنشم نکن، مرا ناتوان نخوان و نگو که مرد نیستم.
35. می دانم تو مادرم نیستی، اما گاهی دوست دارم بچه شوم و تو خواسته های مرا برآورده کنی.
36. هرگز خیال نکن من آدم کامل و بی نقصی هستم. اما بدان که تمام سعی ام را می کنم تا قهرمان زندگی ات باشم.
37. همیشه مرا منبع آرامش، شادی و سرگرمی ات ندان. گاهی هم باید بتوانی برای خودت شوهری کنی.
38. به یاد داشته باشد که من عاشق زنی قوی و توانمند و مستقل هستم، نه زنی نیازمند و وابسته.
39. هرگز سکوت مرا به اشتباه تفسیر نکن. سکوتم به معنای بی توجهی به تو نیست بلکه درواقع می خواهم بگویم: "هنوز نمی دانم چه بگویم. اما دارم درباره اش فکر می کنم."
40. وقتی در حال فکر کردنم یا در غارم فرو رفته ام، سعی نکن از من انتقاد کنی، به من راه حل نده، از من نخواه احساساتم را بیان کنم، به حالم تاسف نخور. فقط به من زمان بده.
41. گاهی احساس می کنی از تو فاصله گرفته ام. این امر طبیعی است چون من به استقلال نیاز دارم. اما پس از مدتی به سوی تو بازمی گردم چون به عشق و صمیمیت تو نیاز دارم.
42. درک کن که خیلی دوست دارم گاهی برای رابطه جنسی پیشقدم شوی.
43. برایم خیلی مهم است که به قدرت و توان مردانگی ام باور داشته باشی و بدانی که می توانم از پس مشکلات بربیایم.
44. به من برای رشد و تغییر کمک کن. این بدان معنا نیست که مرا سرزنش و در موردم قضاوت کنی، من زن زندگی می خواهم نه زن ایرادگیر.
45. برایم غذاهای خوشمزه درست کن، با این کار بیشتر احساس عشق می کنم.
46. به من اجازه بده گاهی به تنهایی یا با دوستانم به مسافرت بروم، همان طور که من چنین فرصتی به تو می دهم.
47. وقتی به بچه ها ویتامین می دهی، مرا هم فراموش نکن!
48. به من فرصت بده عشق ورزیدن را بیاموزم و در مورد تو به کار ببرم.
49. وقتی مشکلی داری به من بگو. درست نیست به من بگویی مشکلی ندارم و سپس از من توقع داشته باشی حدس بزنم مشکلت چیست.
50. همیشه باورم کن.
وقتی تصمیم می گیرید که
صاحب فرزند شوید، در واقع مسئولیت سنگین و بلندمدت تربیت او را پذیرفته اید. تربیت
به معنی تعلیم دادن و پروراندن است. وقتی فرزندان خود را تربیت می کنید، به آنها
می آموزید چگونه رفتار کنند. یعنی شما با قانونگذاری و اعمال انضباط به آنها کمک
می کنید تا تکلیف خود را بدانند. این مسأله احساس امنیت و آرامش خاطر آنان را
افزایش می دهد و از آنجایی که کودکان دوست دارند احساس کنند والدینشان از آنان
راضی هستند با ارائه توجه و محبت مناسب از سوی خانواده گام مهمی در ارتقاء بهداشت
روان کودک و اطرافیان برداشته می شود. کودک بدون مشکل وجود ندارد ولی مشکلات
کودکان قابل درمان است. نکته مهم نحوه برقراری اصول تربیتی است. چنانچه اصول تربیت
اشتباه باشد یا با خشونت و بی تفاوتی ارائه شود، کودک آن را نمی پذیرد. یک خانواده
خوب باید بتواند تربیت و انضباط را به نحوه شایسته ای برقرار نماید. در تربیت
فرزندان مانند هر کار دیگر با مشکلاتی روبرو خواهیم شد. اگر والدین از روش های
صحیح تربیتی آگاه باشند، با تمرین و به مرور زمان تجربه و مهارت آنان افزایش خواهد
یافت و در تربیت فرزندشان موفق تر خواهند بود . آنچه در زیر می آید ، برخی اصول
تربیتی است که برای آشنایی مقدماتی مطرح می شود:
ممکن است در کوتاه مدت انتظار پیشرفت زیادی نداشته باشید. موارد زیادی وجود دارد
که دوست دارید به فرزندان خود بیاموزید ولی هیچ رفتاری با یک بار آموختن به دست
نمی آید و آنان نیز همیشه برای فرا گرفتن آمادگی ندارند. آموزش نیاز به وقت، حوصله
و موقعیت شناسی دارد. اگر والدین در این کار پشتکار نداشته باشند، خسته و بی حوصله
شوند یا از کوره در روند، احترام خود را نزد فرزندان از دست خواهند داد. در این
صورت فرزندان به خواسته های آنها بی توجه خواهند شد و خود را موظف به انجام آنها
نخواهند دانست. تربیت مسئولیتی یک روزه نیست، آرامش، پایداری و مقاومت می خواهد و
تا زمانی که یک اصل تربیتی حاصل شود، فرزند شما بارها اشتباه خواهد کرد. بنابراین
در کوتاه مدت نمی توان انتظار پیشرفت زیادی داشت.توقع خود را کم کنید و پیشرفت های
کوچک را نیز در نظر بگیرید.
کودکان و والدینی که از هر نظر کامل و| بی عیب باشند وجود ندارند. فرزندان همیشه آنگونه
که والدین توقع دارند عمل نمی کنند. مشکلات کودکان معمولاً یک شبه حل نمی شود و
تغییرات در کودکان و بالغین تدریجی، آرام و مرحله به مرحله صورت می گیرد. برخی
والدین وقتی در تغییر عادات و رفتارهای فرزندشان به مشکل برمی خورند، به سرعت
آشفته و نا امید می شوند و اعتماد به نفس خود را از دست می دهند. حال آنکه باید به
پیشرفت های کوچک و تدریجی فرزندشان توجه نمایند زیرا کلید پیشرفت های بزرگ، تشویق
پیشرفت های کوچک است.
در هر زمان تنها روی یک مشکل تمرکز نمایید. فرزند شما ممکن است مشکلات متعددی
داشته باشد ولی اگر شما بخواهید همه موارد را با هم اصلاح نمایید، هرگز موفق
نخواهید شد. برای موفقیت باید تنها یک مشکل را در نظر بگیرید و پس از حل آن به
نوبت به مشکل دیگری بپردازید. هدفتان را با کلمات ساده ای که برای کودک قابل فهم
باشد برایش توضیح دهید و به او بگویید در این مورد خاص دقیقاً چه انتظاری از او
دارید، مثلا: می خواهم قبل از آمدن سر سفره دستهایت را صابون بزنی! سپس به پیشرفت
های هر چند کوچک کودک در راه اصلاح رفتارش دقت نمایید، مثلا: قبلاً اصلاً صابون
نمی زده و حالا یک مرتبه صابون زده است، هر چند توقع ما چهار مرتبه صابون در روز
باشد و با واکنشهای مثبت و تحسین آمیز به او بفهمانید که رفتارش مناسب و مورد پسند
است.
با دید مثبت نگاه کنید و هرگز از تحسین کودکتان غافل نباشید. تحسین کودک بسیار
ارزشمند است. کودکان در هر مرحله سنی که باشند تمایل دارند والدین آنها را بپسندند
و از آنها راضی باشند. کودک نمی داند کدام رفتار مناسب و کدام نامناسب است. او هر
رفتاری را که با واکنش والدین روبرو شود یا او را به هدف برساند مثبت تلقی کرده و
تکرار خواهد نمود. تصور نکنید داشتن رفتار مناسب امری بدیهی و از وظایف فرزند
شماست و یا رفتارهای فوق العاده است. این طرز تفکر باعث می شود پرتوقع شوید، نسبت
به رفتارهای مناسب فرزندتان بی اعتنا گردید و تنها به رفتارهای نامناسب و منفی او
توجه نمایید. مسلماً به جز رفتارهایی که شما را ناراحت می کند، رفتارهای مناسب و
مثبت زیادی نیز در فرزند شما وجود دارد.
اگر شما هر رفتار مناسب را مثبت تلقی کنید و با واکنشی تأیید کننده به فرزندتان
نشان دهید که از کدام رفتارش راضی هستید، کودک سعی می کند با تکرار آن رضایت بیشتر
شما را به دست آورد. نشان دادن نارضایتی از رفتارهای نامناسب تنها زمانی مؤثر
خواهد بود که قبل از آن فرزندتان را به دلیل رفتارهای مناسبش تشویق کرده باشید.
اهدافی را که در نظر دارید، با نیازهای کودکتان منطبق نمایید. اهداف خود را متناسب
با سن، شخصیت، توانایی ، رشد عقلی و شرایط محیطی فرزندتان تعیین نمایید. همه
کودکان در یک سن خاص وارد مرحله مشابهی نمی شوند و میزان آموزش پذیری آنها نیز به
یک میزان نیست. با توجه به این که همه افراد یک جور نیستند و موقعیت ها نیز متفاوت
است. یک راه حل قطعی و مستقل برای هر مشکلی وجود ندارد. راه حلی که امروز در مورد
فرزندتان مؤثر است، ممکن است فردا تأثیرش را از دست بدهد یا روشی که برای یکی از کودکانتان
جواب می دهد، شاید برای دیگری بی فایده باشد. اگر حوصله کنید می توانید حتی روش
های ابتکاری و مؤثرتری خلق نمایید که بنا به شرایط خاص شما طراحی شده باشد.
مادران، پدران، لطفا هماهنگ عمل کنید. موفقیت والدین در تغییر رفتارهای کودک
نیازمند هماهنگی بین پدر و مادر است. پیش از هر اقدامی، رفتارهایی را که می خواهید
اصلاح کنید، دقیقاً مشخص نمایید و برای رفع آن برنامه ای هماهنگ طراحی کنید. شما و
همسرتان باید پیش از دست زدن به هر کاری در مورد کودکتان اتفاق نظر داشته باشید.
وقتی تصمیم خود را گرفتید و روی برنامه اجرایی توافق کردید، هر دو هماهنگ و یکسان
عمل کنید