آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

چگونه با دیگران رابطه برقرار می‌کنیم؟

آیا تاکنون مجبور شده‌اید، برخلاف میلتان خواسته دیگران را بپذیرید؟ چقدر قادرید رنجش و ناراحتی خود را بیان کنید؟ اگر در جایی احساس کنید حقی از شما ضایع می‌شود چه واکنشی نشان خواهید داد؟اگر در موارد بالا احساس ضعف می‌کنید، باید بگوییم شما فاقد مهارتی به نام رفتار جرأت‌مندانه هستید.

رفتار جرأت‌مندانه در واقع بیان مناسب هر احساسی غیر از اضطراب است. این رفتار، یک رفتار بین‌فردی است که شامل ابراز صادقانه و نسبتاً صریح افکار و احساسات است به نحوی که از نظر اجتماعی مناسب باشد و احساسات و آسایش دیگران نیز در آن مورد توجه قرار گیرد.به طور کلی جرأت‌مندی را می‌توان توانایی ابراز صادقانه نظرات، احساسات و نگرش‌ها بدون احساس اضطراب دانست.جرأت‌مندی از طرفی شامل دفاع فرد از حقوق خود، به شکلی که حقوق دیگران پایمال نشود نیز هست. در اینجا بد نیست ابتدا اشاره‌ای به سبک‌های سالم و ناسالم برقراری ارتباط داشته باشیم، مهارت‌های ارتباطی خوب مستلزم داشتن سطوح بالایی از خودآگاهی است. آگاه بودن فرد از سبک ارتباطی خویش می‌تواند به برقراری ارتباطی کارآمد و مستمر با دیگران منجر شود. اگر فرد بداند چه اثری روی دیگران می‌گذارد، بهتر می‌تواند تصمیم بگیرد که آیا ارتباط او همان ارتباطی است که وی مایل به برقراری آن بوده یا خیر؟ به طور کلی می‌توان گفت سه سبک اصلی در برقراری ارتباطات وجود دارد، سبک پرخاشگرانه، منفعلانه و جرأت‌مندانه.در سبک پرخاشگرانه فرد با تهدیدکردن، از بین بردن حقوق دیگران و توهین با افراد ارتباط برقرار می‌کند و سعی دارد از این راه به اهداف خود دست یابد. در سبک منفعلانه برخلاف سبک قبلی فرد با عذرخواهی افراطی و کوچک‌انگاری خود تمام افکار، احساسات و حقوق شخصی خودش را به نفع طرف مقابل نادیده می‌گیرد. این در حالی است که در سبک جرأت‌مندانه همه احساسات به جز اضطراب به راحتی ابراز می‌شود و نتیجه آن حرکت به سمت اهداف و مقاصد شخصی بدون ضایع کردن حق دیگران است.
● رفتار پرخاشگرانه
افرادی که پیرو این سبک هستند، معتقدند؛ همه افراد باید مانند آنها باشند. آنها همیشه و در همه حال خود را محق دانسته و دیگران را ملامت می‌کنند و مسوول اشتباهات می‌دانند. این افراد گمان می‌کنند انسان‌های کاملی هستند که هرگز اشتباه نمی‌کنند. افرادی که سبک پرخاشگرانه‌ای در برقراری ارتباط با دیگران دارند، ذهن بسته‌ای داشته و هیچگونه انعطافی برای پذیرش اطلاعات جدید ندارند. آنها شنونده‌های ضعیفی هستند و در دیدن نقطه‌نظرات دیگران دچار مشکل می‌شوند. آنها کمتر به دیگران فرصت سخن گفتن و انجام کاری را می‌دهند.
با رفتار خود دیگران را تحقیر کرده و رئیس‌مآبانه برخورد می‌کنند. آنها قدرت‌طلب هستند و به حریم شخصی سایر مردم احترام نمی‌گذارند. این افراد ممکن است به صورت فیزیکی، کلامی یا عاطفی به دیگران حمله کنند و هرگز سپاسگذاری یا امتنانی نسبت به آنچه سایرین برایشان انجام می‌دهند، ندارند.
اگر با کسی روبه رو شدید که همیشه اخم‌هایش در هم است، همه را چپ‌چپ نگاه می‌کند، مدام انگشت اشاره‌اش را به سمت طرف مقابل تکان می‌دهد، خیره نگاه می‌کند و به طرف مقابل چشم می‌دوزد و حالت بدنی خشک و بدون انعطاف، لحن صدایش انتقادی، بلند و سرزنش‌آمیز است و مدام غرولند می‌کند، می‌توانید شک کنید او یک فرد با رفتار پرخاشگرانه است. لحن کلام این افراد اغلب تحکم‌آمیز است و با کلامشان سایرین را می‌رنجانند و آزار می‌دهند. خشم، عصبانیت، بی‌طاقتی و ناکامی از جمله احساساتی است که آنها اغلب تجربه می‌کنند.
اگرچه ممکن است آنها دیگران را وادار به اطاعت از خود کنند اما این اطاعت توام با رنجش است و رفتار آنها اغلب باعث برانگیخته‌شدن خشم دیگران می‌شود تا جایی که گاه طرف مقابل را به مقاومت، برخورد دفاعی، دروغگویی، پنهان‌کاری، فاصله‌گیری و عقب‌نشینی وادار می‌کند.
● رفتار منفعلانه
افرادی که در برقراری ارتباط خود با دیگران سبک انفعالی دارند، کمتر عواطف و احساسات واقعی خود را بروز می‌دهند. «مخالفت نکن»، «دیگران بیشتر از تو حق دارند» و «به دردسرش نمی‌ارزد» از جمله شعارهای همیشگی این افراد هستند. آنها همیشه موافق و محتاط هستند و اعتراضی به وضعیت‌های موجود ندارند.
پیروان سبک انفعالی معمولاً زیاد آه می‌کشند و همیشه سعی می‌کنند هوای دو طرف را داشته باشند تا خدای نکرده تعارضی به وجود نیاید. آنها همیشه آرامش خود را حفظ می‌کنند، حتی وقتی احساس کنند، منصفانه با آنها برخورد نشده است. اغلب به جای اقدام کردن متوسل به شکوه و شکایت می‌شوند و خیلی راحت اجازه می‌دهند، دیگران برای آنها انتخاب کنند و تصمیم بگیرند. آنها در برنامه‌ریزی مشکل دارند و خود را نادیده گرفته و فدا می‌کنند کمتر حرکات چهره‌ای دارند، بیقرار هستند و مدام از سر توافق لبخند می‌زنند و سرشان را تکان می‌دهند. چشم‌هایشان را اغلب پایین می‌اندازند، وضعیت بدنی خمیده‌ای دارند و تن صدایشان همیشه پایین و ملایم است. اگر بخواهید کاری را به آنها محول کنید غالباً جملاتی مانند «من نمی‌توانم»، «شما بیشتر از من تجربه دارید» و «ممکن است اشتباه باشد، ولی...» را خواهید شنید. آنها سعی می‌کنند مشکلات را نادیده، بگیرند، از آنها دوری کنند و حل کردن آنها را به تعویق بیندازند. همیشه به ظاهر موافق هستند، در حالی که گاه موافقت آنها قلبی نیست. انرژی زیادی را صرف پرهیز از تعارض‌ها و مقوله‌های اضطراب‌برانگیز می‌کنند و وقت زیادی را هم صرف گرفتن نصیحت، توصیه و نظارت از دیگران می‌کنند. بیش از حد معقول هستند و با هر چیزی موافقند و همین امر باعث می‌شود دیگران نسبت به آنها پرتوقع شوند و دلیل‌تراشی را در سایر افراد برمی‌انگیزند.
● رفتار جرأت‌مندانه
کسانی که رفتار جرأت‌مندانه‌ای دارند، نه تنها برای دیگران بلکه برای خودشان هم ارزش قائل هستند. رفتار جرأت‌مندانه هرگز به معنای همیشه برنده بودن فرد نیست، بلکه بدان معناست که فرد موقعیت را به بهترین و کارآمدترین نحو ممکن اداره کند.
این افراد معمولاً خوب گوش می‌دهند و گوش‌دهنده‌های فعال و کارآمدی هستند. محدودیت‌ها و انتظارات خود را به راحتی ابراز می‌کنند و مشاهداتشان را بیان کرده و از قضاوت عجولانه خودداری می‌کنند. خواسته‌های خود را در اولین فرصت، مستقیم و صادقانه ابراز کرده و مراقب احساسات دیگران هم هستند. براساس انتخاب خود عمل می‌کنند و با دانستن اینکه چه چیزی درست است برای رسیدن به هدفشان برنامه‌ریزی می‌کنند. عمل مدار هستند و انتظاراتشان واقع‌بینانه است. منصفانه و عادلانه و البته قابل پیش‌بینی عمل می‌کنند. در جهت رسیدن به اهداف خود حقوق دیگران را از بین نمی‌برند. چهره‌های آنها معمولاً حاکی از توجه و علاقه است و از تماس چشمی مستقیم با دیگران ابایی ندارند. با صدایی متناسب و مناسب صحبت می‌کنند و عواقب کارهایشان را می‌پذیرند. این افراد اغلب احساسات منفی را از خود دور می‌کنند و شوق، رضایت و آرامش از خصوصیات آنهاست.آنها نه تنها دیگران را تحقیر نمی‌کنند، بلکه باعث افزایش اعتماد به نفس دیگران شده و به آنها انگیزه می‌دهند و به گونه‌ای با اشخاص رفتار می‌کنند که جایگاه هرکس محفوظ بماند

آنچه باید درباره همسرتان بدانید

همه همسران دوست دارند خوشبخت باشند و در زندگی مشترک اعتماد و علاقه و صمیمیت را تجربه کنند.
در این میان نکاتی هست که چنانچه دو طرف از آنها آگاه باشند زندگی بهتر پیش می‌رود. برخی از این نکات مختص خانم‌هاست که باید سعی کنند با رعایت آنها احساس اطمینان و امنیت را به همسرانشان بدهند و برخی نکات نیز اگر مردان رعایت کنند، از بسیاری از کشمکش‌ها و درگیری‌ها جلوگیری می‌شود.
ما قصد داریم در این بخش به مواردی که رعایت آنها برای مردان ضروری است بپردازیم:
● مرتب به همسرتان نشان دهید برایش ارزش خاصی قائلید.
مراقب باشید در حضور همسرتان از دست پخت خانم دیگری که حتی می‌تواند مادر یا خواهرتان باشد تعریف نکنید. اگر هم چنین کاری می‌کنید، باید بلافاصله از او نیز به نوعی تعریف و قدردانی کنید تا خیالش راحت شود که شما قدر او را می‌دانید.
این موضوع ممکن است برای برخی از آقایان خنده‌دار به نظر برسد، اما واقعیت این است که خانم‌ها بسیار عاطفی‌تر از مردان هستند و دوست دارند همواره در زندگی همسرشان اولویت اول باشند.
اگر شما در مورد خانم دیگری تعریف کنید یا خوبی او را بگویید، همسرتان فکر می‌کند توجه شما به او نیست یا این‌که کارها و زحماتش شما را راضی نمی‌کند. این کار حس بدی به او می‌دهد و ممکن است در مقابل فرد مذکور نیز جبهه‌گیری کند.
پس به همسرتان اطمینان دهید شخص اول زندگی‌تان است و این موضوع را بارها و بارها با کلمات و رفتار و گفتار ثابت کنید.
● به همسرتان تاکید کنید دور بودن شما از منزل به معنای تمایل تان به دوری از او نیست.
بسیاری از مردان مشاغلی دارند که موجب می‌شود ساعات زیادی را دور از منزل باشند. برخی از آنها دوست دارند بعد از کار نیز به یک باشگاه ورزشی بروند، ورزش کنند یا این‌که به تماشای مسابقه فوتبال مورد علاقه خود بنشینند.
اما هیچ یک از اینها بدین معنا نیست که نمی‌خواهند زمانی را با همسرشان خلوت کنند.
گاهی اوقات همسرشان احساس می‌کند آنها تمام روز را دور از آنها برای خود برنامه‌ریزی می‌کنند. پس حتما با دور بودن از آنها راحت‌ترند. در صورتی که این طور نیست و چنانچه مردان از این راز آگاه باشند، با یک تماس تلفنی چند دقیقه‌ای از بیرون یا گفتن یک جمله محبت‌آمیز یا حاکی از قدردانی از درک و همراهی او موضوع را حل کرده و از ناراحتی‌های بعدی جلوگیری می‌کنند.
البته جالب است بدانید این موضوع در مورد آقایان هم صدق می‌کند. یعنی اگر خانمی ‌در یک روز تعطیل برای خود برنامه‌های شخصی داشته باشد، همسرش ناراحت می‌شود و دوست دارد بیشتر به او محبت شود.
● پول در آوردن برای مردان به منزله احساس قدرت بیشتر است.
از سال ۱۹۸۱ که بر تعداد زنان شاغل افزوده شد و از آن زمان به بعد بسیاری از زنان پا به پای مردان کار کرده‌اند یا در مواردی حتی درآمدی بیش از همسرشان داشته‌اند، در بسیاری از مباحث خانوادگی همسران تصور می‌کنند که شوهرانشان قصد دارند بیشتر کار کنند تا بیشتر پول درآورده و به عبارت دیگر با آنها رقابت کنند یا این‌که برتری خود را نشان دهند.
در صورتی که مردان باید برای همسرانشان توضیح دهند که پول درآوردن موجب می‌شود تا آنها احساس مهم بودن کرده و به نوعی نیازشان به اهمیت و احترام ارضاء شود.
● وقتی هم که در مورد پول و درآمد صحبت می‌کنند، به خاطر تایید و تثبیت موقعیت خود به عنوان رکن مهم در زندگی است نه این‌که نقش و توانایی‌های همسرشان را زیر سوال ببرند.
وقتی عصبانی هستید از زیر مسوولیت‌ها در نروید.
آقایان باید به یاد داشته باشند که زندگی امروزه استرس و فشارهای روحی خاص خود را به همراه دارد و گاهی اوقات نیز خشمگین یا عصبانی شدن، طبیعی و غیرقابل اجتناب است. اما وقتی از سر کار یا جای دیگری عصبانی هستید و همسرتان می‌گوید چراغ آشپزخانه خراب شده است، چنانچه آن را تعمیر نکنید، فکر خواهد کرد از آنجایی که به او اهمیت نمی‌دهید می‌خواهید چراغ آشپزخانه که برای کار او بسیار لازم است خاموش بماند تا او ناراحت شود.
در چنین مواردی باید به او اطمینان خاطر دهید که حتما آن را درست می‌کنید، اما حالا نیاز به کمی ‌استراحت و خلوت دارید تا بتوانید با انرژی کافی و بهتر به آن کار بپردازید.
● به او اطمینان دهید او را همان‌گونه که هست می‌خواهید.
گاهی اوقات وقتی خانم‌ها درباره مادر، خواهر یا افراد دیگر خانواده خود صحبت می‌کنند و موضوعی را مطرح کرده و بیان می‌کنند که رفتار یا واکنش آن فرد در مقابل این مساله چیز خاصی است و همسرشان تایید نمی‌کند، خانم تصور می‌کند که آقا آن عضو خاص از خانواده همسر را قبول ندارد یا به او احترام نمی‌گذارد. در این گونه موارد آقا باید به همسرش بگوید برای آن فرد احترام قائل است، اما نمی‌خواهد همسرش تبدیل به آن فرد خاص شود.
● به صحبت‌های همسرتان علاقه نشان دهید.
یکی از تفاوت‌های مردان با زنان در این است که خانم‌ها چیزهای ظریف و ریز را می‌بینند و مردان کل را. به همین سبب خانم‌ها وقتی قرار است موضوعی را تعریف کنند، راجع به تمام مقدمات و حواشی آن نیز صحبت می‌کنند، اما آقایان منتظر اصل و جان مطلب هستند. به همین سبب ممکن است خانم‌ها تصور کنند همسرشان تمایلی به گوش کردن به صحبت‌های آنها ندارد.
بهتر است آقایان با صبوری بیشتری گوش کنند و در مواردی هم سوالاتی بپرسند تا توجه ایشان را نشان دهد، اما در عین حال خواستار خلاصه‌تر شدن ماجرا هستند.
● به خواست او احترام بگذارید.
گاهی اوقات فقط یک جمله کوتاه که نشانگر توجه و علاقه شما به راحتی همسرتان است از بسیاری از ناراحتی‌ها جلوگیری می‌کند.
در مواردی وقتی همسرتان از چیزی ناراحت است یا بشدت خواهان چیزی است فقط یک جمله محبت‌آمیز نظیر «هر طور که تو دوست داری» منجر می‌شود به این که همسرتان از بسیاری از موارد گذشت و چشمپوشی کند و آرام شود.
مشکل این است که بسیاری از آقایان معتقدند مسائل گفتن ندارد و اگر بتوانند خواسته‌های همسرشان را عملی کنند، این کار را انجام خواهند داد و این نیازی به یادآوری ندارد، اما خانم‌ها نیازمند شنیدن بسیاری از جملات هستند تا راحت و آرام و با اعتماد بیشتری زندگی را به پیش ببرند. پس آن را دریغ نکنید