آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

قوانین طلایی ارتباط همسران

فنون برقراری ارتباط صحیح (ارتباطات کلامی)
بسیاری از بگو مگوها و مشاجرات خانوادگی ناشی از درست صحبت نکردن و عدم توانایی در رساندن مفهوم و منظور افراد است.
در این مقاله به بررسی ۵ قانون ارتباطی اشاره خواهیم کرد :
برای کاستن از این مشاجرات متخصصین آموزش‌های مهارت‌های ارتباطی، تدابیری برای برقراری ارتباط مناسب تدوین کرده‌اند که به خلاصه‌ای از آنها اشاره می‌کنیم:
▪ قانون ارتباطی ۱:
به جای «تو و شما» جملات خود را با من شروع کنید.
▪ قانون ارتباطی ۲:
تا جایی که امکان دارد از کلمات "همیشه و هرگز" استفاده نکنید. مثل اینکه می‌گویید: "هیچ‌وقت دست به سیاه و سفید نمی‌زنی" واژه‌های "هرگز و همیشه" بیش از اندازه قدرتمند هستند و بی‌آنکه لازم باشد طرف مقابل را خشمگین می‌سازند، از این گذشته بسیار ضعیف هستند، زیرا به راحتی می‌توان در مقام تکذیب آن حرف زد، البته مردم وقتی از این کلمات استفاده می‌کنند، می‌خواهند بگویند از این موضوع به شدت ناراحت هستند و بیشتر قصد تاکید دارند و می‌خواهند مطمئن شوند که طرف مقابلشان متوجه موضوع شده است. ولی نمی‌دانند کسی که فقط دو سه بار اشتباهی را مرتکب شده است چقدر از این موضوع ناراحت می‌شود.
▪ قانون ارتباطی ۳:
رشته‌ کلام همسرتان را پاره نکنید. در هنگام صحبت کردن بگذارید همسرتان حرفش را کاملا بزند. زمانی‌که صحبتش را قطع می‌کنید وی را عصبانی می‌کنید و به او این احساس را می‌دهید که کسی به حرف شما گوش نمی‌کند و برای آن ارزشی قائل نیست. از آنجائیکه اجازه نداده‌اید جمله‌اش تمام شود، ممکن است نتیجه‌گیری شتاب زده و غیر واقعی بکنید.
ممکن است هر چقدر تلاش کنید نتوانید این رفتار خود را کنترل نمائید در این شرایط بهتر است بگویید "نوبت صحبت به من هم بده زیرا به نظر می‌رسد حرف‌های غیر منصفانه می‌زنی ولی خوب ادامه بده" و یا اینکه بگویید :"می‌دانم نباید صحبت را قطع کنم ولی می‌خواهم بدانی غیر منصفانه قضاوت می‌کنی" در این شرایط گوینده به اندازه ی کافی اعتراض خود را بیان می‌کند و احساس خود را نیز مطرح می‌سازد و در موقعیتی قرار می‌گیرد که بتواند پایان سخن همسرش را بشنود. در عین حال اعتراض به اندازه ی کافی کوتاه است و طرف مقابل را عصبانی نمی‌کند و می‌تواند به حرف زدن ادامه دهد.
▪ قانون ارتباطی ۴:
حرف همسرتان را به زبان خود خلاصه کنید "دانیل بی‌وایل"، یکی از متخصصین مهارت‌های ارتباطی می‌گوید وقتی همسرتان سعی دارد احساسش را با شما در میان بگذارد سعی کنید سخن او را با عبارات خود خلاصه کنید تا بدانید منظور او را فهمیده‌اید و بعد از او سوال کنید آیا درست می‌گویم. در این شرایط هر دو به حرف‌های یکدیگر گوش فرا می‌دهند.
قانون خلاصه کردن مبتنی بر یک فراست مهم است و تلاشی است تا طرفین ازدواج وقتی حرف‌های یکدیگر را خلاصه نمی‌کنند آن را بفهمند. سعی کنیم از این قانون سود ببریم و بپذیریم که گوش دادن به حرف‌های همسر از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
▪ قانون ارتباطی ۵:
از ذهن خوانی پرهیز کنید. ذهن خوانی یکی از خطاهای ارتباطی است، یعنی شما برداشت‌های خود را به دیگران نسبت می‌دهید، تصور می‌کنید مردم چگونه فکر می‌کنند، چه احساسی دارند و چه می‌خواهند بکنند. ذهن خوانی می‌تواند کاملا تحریک کننده و خشم برانگیز باشد عباراتی از قبیل:
ـ "تو می‌خواستی مرا مجازات کنی"
ـ "تو دوستان مرا نمی‌پسندی"
ـ "تو از مسئولیت فرار می‌کنی"
ـ می‌خواستی کاری بکنی که من احساس گناه بکنم"
عباراتی از این قبیل می‌تواند مانع گفتگوی منطقی شود. اشخاص دوست ندارند که دیگران درباره احساسات و علائق آنها به حدس و گمان متوسل شوند، به خصوص حدس اشتباه آنها را به شدت ناراحت می‌کند و این اتفاقی است که اغلب روی می‌دهد.
ذهن خوانی ممکن است یک بیان ناقص باشد که از آن برای پی بردن به همه ی مطالب استفاده کنید. توجه داشته باشید که گاه "ذهن خوانی" مبین ترس شماست که به شکل اظهار نظر درباره ی احساسات و انگیزه‌های دیگران متجلی می‌شود

ای کـاش زن زنـدگی ام ایـن رازها را می دانـست!

1. مرا تحسین کن.
2. 
می دانم که همیشه با من موافق نیستی و برخی از تصمیم هایم را نمی پسندی، اما همیشه تاکید کن که عاشقم هستی.

3. 
سعی کن نیازهای مهم مرا با صداقت برطرف کنی.
4. 
مرا همین طور که هستم بپذیر و سعی نکن مرا تغییر دهی.

5. 
طوری با من رفتار کن که احساس کنم بی همتا هستم. گاهی مردها مثل پسربچه ها می شوند.
6.
 اگر می خواهی با من حرف بزنی، اول از من بپرس که در حال و هوای گفت و گو هستم یا نه. اگر نیستم، اصرار نکن.

7.
 ما مردها گاهی به غار خودمان پناه می بریم. کمی به من زمان بده تا از غارم بیرون بیایم؛ آنگاه خودم به سوی تو خواهم آمد.
8. 
وقتی گیج و سردرگم هستم به من نگو چه کار باید بکنم. وقتی در این حالت هستم سعی کن به نحوی مرا به مسیر مناسب برگردانی.

9. 
هرگز مرا با شوهر دیگران مقایسه نکن.
10. 
کارم برایم مهم است و من به آن نیاز دارم. زمانی که از کارم رضایت دارم، درباره چیزهای دیگر نیز احساس خوبی دارم.
11.
 درک کن که برای کسب آرامش نیاز دارم تلویزیون تماشا کنم، به خصوص برنامه های مورد علاقه ام.
12.
 احساساتت را با من در میان بگذار و اجازه نده روی هم انباشته شوند، مبادا ناگهان منفجر شوند.

13.
 سعی نکن برای هر کاری که می کنم مرا سوال پیچ کنی و از من توضیح بخواهی. به قضاوتم احترام بگذار.
14. 
به پدر و مادرم و خانواده ام احترام بگذار.
15. زمانی که عصبانی می شوم، سعی کن صبور باشی.
16.
 هرگز تصور نکن از قبل درباره هر حرفی که به تو می زنم فکر کرده ام. از این رو، مرا سرزنش نکن چرا حرفی زده ام که تو را عصبانی کرده است.

17.
 نزد خانواده خودم و خانواده خودت و دوستانم از من بد گویی نکن.
18. 
بیشتر مسایلی که بین من و تو می گذرد، محرمانه است؛ قرار نیست دیگران از آن مطلع باشند.

19.
 وقتی با لحن پرتوقع حرف می زنی، چیزی جز این نمی شنوم که به اندازه کافی مفید نبوده ام و در راضی کردن تو ناکام شده ام.
20.
 تا زمانی که به طور مستقیم از تو درخواست توصیه نکرده ام، توصیه هایی که در این جور مواقع می کنی باعث می شود احساس کنم می خواهی برای من تعیین تکلیف کنی.

21.
 خواهشم از تو این است که هرچه را می خواهی، از من درخواست کن؛ چون به طور غریزی نیازهای تو را به یاد نمی آورم.
22.
 به یاد داشته باش که من دوست دارم کارهایی شخصی مختص خودم داشته باشم که تحت اختیار خودم باشد.

23.
 من بیشتر دوست دارم کارهایی را برایت انجام دهم که خودم آنها را انتخاب کرده باشم، نه این که مجبور باشم انجامش دهم.
24. 
اگر گاهی پیش می آید که از تو فاصله می گیرم و بی توجهم، خیال نکن تو را دوست ندارم بلکه بی توجهی ام شاید نشانه این باشد که تحت فشار و تنش هستم.

25. 
اگر در رفتارهایت رضایتم تأمین شود، هر نوع دلخوری و فشار عصبی و تنش که در من وجود دارد، ناپدید خواهد شد.
26. 
ما مردها فقط خواهان رابطه جنسی نیستیم بلکه خواهان عشق هستیم و تنها راهی که می توانیم عشقمان را ابراز کنیم، رابطه جنسی است.

27.
 وقتی به داشتن رابطه جنسی با من اشتیاق نشان می دهی، این پیام را به من می رسانی که پذیرای من هستی و به من اعتماد داری. بدین طریق می توانم احساس قدرت کنم.
28.
 اگر نتوانم "نه" بگویم احساس می کنم تحت سلطه هستم. وقتی آزادی "نه" گفتن را داشته باشم، احتمال "بله" گفتنم بیشتر می شود.

29.
 گاهی با هم جر و بحث و دعوا می کنیم؛ چنین چیزی طبیعی است. اما مراقب حرف هایی که به من می زنی باش و هرگز خیال نکن دیگر دوستت ندارم.
30. 
همان طور که تو عاشق گل گرفتن هستی، من هم دوست دارم چند ساعتی با دوستانم خوش باشم؛ اما مطمئن باش با شوق و ذوق و انرژی بیشتری نزد تو برخواهم گشت.

31. 
قرار نیست همه کارها را با هم انجام بدهیم. اگر من می خواهم تلویزیون تماشا کنم و تو دوست داری به سینما یا خرید بروی، بهتر است هرکدام به فعالیت مورد علاقه خودمان بپردازیم.
32. 
این حقیقت را بدان که من ذهن خوان نیستم. پس اگر خواسته و نیازی داری، به من بگو.

33. 
گاهی به طور غیرمنتظره بغلم کن و به من ابراز عشق و علاقه کن.
34.
 هرگز در حین ارتباط جنسی تحقیرم نکن، سرزنشم نکن، مرا ناتوان نخوان و نگو که مرد نیستم.

35. 
می دانم تو مادرم نیستی، اما گاهی دوست دارم بچه شوم و تو خواسته های مرا برآورده کنی.
36.
 هرگز خیال نکن من آدم کامل و بی نقصی هستم. اما بدان که تمام سعی ام را می کنم تا قهرمان زندگی ات باشم.

37. 
همیشه مرا منبع آرامش، شادی و سرگرمی ات ندان. گاهی هم باید بتوانی برای خودت شوهری کنی.
38. 
به یاد داشته باشد که من عاشق زنی قوی و توانمند و مستقل هستم، نه زنی نیازمند و وابسته.

39.
 هرگز سکوت مرا به اشتباه تفسیر نکن. سکوتم به معنای بی توجهی به تو نیست بلکه درواقع می خواهم بگویم: "هنوز نمی دانم چه بگویم. اما دارم درباره اش فکر می کنم."
40.
 وقتی در حال فکر کردنم یا در غارم فرو رفته ام، سعی نکن از من انتقاد کنی، به من راه حل نده، از من نخواه احساساتم را بیان کنم، به حالم تاسف نخور. فقط به من زمان بده.

41. 
گاهی احساس می کنی از تو فاصله گرفته ام. این امر طبیعی است چون من به استقلال نیاز دارم. اما پس از مدتی به سوی تو بازمی گردم چون به عشق و صمیمیت تو نیاز دارم.
42. 
درک کن که خیلی دوست دارم گاهی برای رابطه جنسی پیشقدم شوی.

43.
 برایم خیلی مهم است که به قدرت و توان مردانگی ام باور داشته باشی و بدانی که می توانم از پس مشکلات بربیایم.
44.
 به من برای رشد و تغییر کمک کن. این بدان معنا نیست که مرا سرزنش و در موردم قضاوت کنی، من زن زندگی می خواهم نه زن ایرادگیر.

45.
 برایم غذاهای خوشمزه درست کن، با این کار بیشتر احساس عشق می کنم.
46.
 به من اجازه بده گاهی به تنهایی یا با دوستانم به مسافرت بروم، همان طور که من چنین فرصتی به تو می دهم.

47. 
وقتی به بچه ها ویتامین می دهی، مرا هم فراموش نکن!
48.
 به من فرصت بده عشق ورزیدن را بیاموزم و در مورد تو به کار ببرم.

49. 
وقتی مشکلی داری به من بگو. درست نیست به من بگویی مشکلی ندارم و سپس از من توقع داشته باشی حدس بزنم مشکلت چیست.
50. 
همیشه باورم کن.

خانم‌ها از هدایای شما چه استنباطی میکنند؟

با اینکه ممکن است مناسبات و تعطیلی های مختلف در طول سال لحظات خوشی برای گذراندن کنار همسرتان باشد، اما یک نکته خیلی مهم در اکثر این تعطیلی ها را فراموش کرده اید: هدیه دادن. چه عید باشد، چه نوروز، چه ولنتاین، روز زن و روز مادر، سالگرد ازدواجتان یا یک جشن تولد معمولی، مهارت شما در هدیه دادن به دقت مورد توجه همسرتان، نزدیک ترین دوستش، مادرش و و و خواهد بود.
لازم به ذکر نیست که هدیه دادن اهمیت بسیار زیادی دارد، پس صرفنظر از هدیه ای که میخرید، به نکات دیگری هم باید توجه کنید. با اینکه ممکن است خیلی پول خرج کرده باشید تا در اولین روز قرارتان با خانمی، با هدیه تان احساس خوبی در او ایجاد کنید، اما اگر هدیه را خیلی ساده با روزنامه کادوپیچ کنید،حتی بهترین هدیه ها هم بی ارزش جلوه خواهد کرد. پس اگر فکر می کنید که خودتان از عهده اش برنمی آیید، بهتر است کمی بیشتر خرج کنید و از یک متخصص کادو کردن بخواهید که هدیه تان را کادو کند. حالا اجازه بدهید بیشتر به محتوای هدیه تان توجه کنیم. می خواهیم به شما بگوییم که خانمتان درمورد هدیه ای که به او می دهید چه فکری خواهد کرد.
● طلا و جواهرات
از آنجا که طلا و جواهر گران است و خیلی راحت می توان با آنها پز داد، معمولاً برای رابطه های خیلی جدی نگه داشته می شود. تصور خانمتان از چنین هدیه ای این خواهد بود که رابطه تان کاملاً جدی است و شما با اینکار تعهدتان را به او نشان داده اید. خانم ها خوب می دانند که مردها معمولاً برای یک رابطه الکی اینقدر پول خرج نمی کنند و چنین هدیه ای به آنها نشان می دهد که دوستشان دارید. اما اگر در دادن چنین هدیه ای به خانمی عجله کنید دو واکنش را در او به همراه خواهد داشت: ۱) خانمی را که از احساسش به شما مطمئن نیست را می ترساند. ۲) چون ممکن است احساس کند که می خواهید با چنین هدیه ای احساسش را بخرید، برایش آزاردهنده خواهد بود.
● عطر
عطر در هدایای شخصی حد نهایی است، حتی بیشتر از طلا و جواهرات. رایحه ای که خانم ها بعنوان عطرشان انتخاب می کنند بسیار خاص و شخصی است. این یعنی شما باید خانمی را خیلی خوب بشناسید تا بتوانید عطری برایش بخرید که با سلیقه اش جور باشد. پس چون ممکن است برسد که در دقیقه آخر برایش هدیه خریده اید و وقت آنچنانی برایش نگذاشته اید، بهتر است تا می توانید از خریدن چنین هدیه ای خودداری کنید مگر اینکه بدانید دقیقاً چه عطری دوست دارد.
● وسایل الکترونیکی
زندگی کردن در دنیای مدرن امروزی که تکنولوژی نقش بسیار مهمی در آن دارد، عجیب نیست که یک ابزار یا وسیله الکترونیکی برای او بخرید. این هدیه چه یک
iPod باشد چه یک نوت بوک، به هر حال بسیار گرانقیمت خواهد بود و باعث می شود او تصور کند که شما فکر می کنید لیاقت این را دارد که با این تکنولوژی ها زندگیش کمی راحت تر شود. به خاطر تنوع زیاد اینگونه وسایل، می توانید به او ثابت کنید که با توجه به شیوه زندگی و علایق او، چقدر وقت گذاشته اید و برایش ارزش قائل بوده اید و آن چیزی را برایش هدیه گرفته اید که واقعاً به آن نیاز داشته است.
● سفر
اختصاص دادن وقتتان به او می توانید یکی از ساده ترین و بهترین هدایایی باشد که به خانمتان می دهید. این اختصاص دادن وقت می تواند به هر طریقی صورت گیرد، از یک مسافرت گرفته تا یک اردو یا پیکنیک یک روزه و مطمئن باشید که تجربه ای بسیار لذت بخش برای او خواهد بود.
علاوه بر این، خیلی از خانم ها چنین هدیه ای را نشانه این می دانند که وقت گذراندن در کنار او برای شما اهمیت زیادی دارد . برای رابطه تان ارزش قائلید. این هدیه برای کسی که فکر می کنید همانی است که می خواهید و دلتان نمی خواهد با یک هدیه مادی، او را از سر خود باز کنید، بسیار عالی است. تنها مسئله این است که نباید اجازه بدهید او بویی از ماجرا ببرد، اما خوب از قبل برنامه ریزی کنید تا هیچ مشکلی برای هیچکدامتان پیش نیاید.
● لوازم خانگی
به استثنای درخواست های ویژه، خریدن لوازم خانگی به عنوان هدیه، این پیام را به همسرتان می رساند که ذره ای از عشق در وجود شما نیست یا اینکه به او فقط به عنوان یک خدمتکار نگاه می کنید که باید کارهای خانه را انجام دهد. بااینکه یک جاروبرقی جدید می تواند خیلی برای او مفید باشد، اما عملاً آتش عشق را در وجود او روشن نمی کند و باعث نمی شود که احساس خاص بودن کند.
اگر تصمیم گرفته اید که هدیه تان مسخره و بیهوده نباشد و برایش کاربردی باشد، بهتر است سراغ لوازم خانگی هایی بروید که کمی تجملاتی تر باشند. مثلاً یک دست ملحفه نخی مصری با طرح بسیار زیبا یا یک دستگاه قهوه ساز مدرن انتخاب بدی نیست و به او نشان می دهد که می خواهید سطح فعالیت های روزمره او را بالاتر ببرید.
● وقتی از خودش بپرسید
با اینکه با اینکار می توانید دقیقاً همان چیزی را برایش هدیه بگیرید که خودش میخواهد، اما ممکن است این احساس را در او ایجاد کند که شما زحمت فکر کردن اینکه او چه می خواهد را به خودتان نمی دهید. اما اگر خانمتان خیلی وسواسی است و دوست دارد همیشه چیزی را که خودش انتخاب کرده بخرد، سعی کنید باتوجه به وضعیت جیبتان در کنار آن هدیه، یک هدیه کوچک هم با انتخاب خودتان برایش بخرید.
● خوردنی/نوشیدنی
با اینکه یک جعبه شکلات و یک جعبه نوشیدنی اعلا هدیه خیلی خوبی برای همسایه، همکار یا عمویتان است، اما اصلاً برای همسرتان مناسب نیستند. اگر با خانمی رابطه دارید که خیلی از اینجور خوردنی ها لذت می برد، می توانید گاه و بیگاه یا شکلات یا هر چیز دیگری که دوست دارد غافلگیرش کنید. درغیراینصورت اگر بخواهید برای یک هدیه مهم چنین چیزهایی را برایش بخرید، در نظر او خیلی پیش پا افتاده و ارزان خواهد آمد.
البته منظور ما این نیست که خرید یک جعبه شکلات بد است، نه اما اگر بخواهید شکلات را بعنوان هدیه اصلی به او بدهید جلوه خوبی ندارد.
● خط آخر
هدیه دادن—و گرفتن—می تواند برای هر کسی یک موقعیت خیلی استرس آور باشد، مخصوصاً برای آنها که در یک رابطه هستند. حتی خانم هایی که اصلاً مادی گرا نیستند هم هدیه ای که به آنها می دهید را نشاندهنده مقدار ارزشی که برای رابطه تان قائلید و مقدار علاقه تان به آنها می دانند.
بااینکه ممکن است تصمیم گرفتن درمورد اینکه چه هدیه ای برای او بخرید کار سختی باشد، اما اگر کمی دقت کنید می بینید که همه خانم ها خودشان به اندازه کافی به شما نخ می دهند که چه چیزی لازم دارند یا دوست دارند داشته باشند. این شما هستید که باید به حرکات و حرف هایشان دقت و توجه داشته باشید تا هدیه دادن برایتان به تجربه ای بسیار لذت بخش تبدیل شود

ازدواج و احساسات

فکر کردن به این موضوع نیز ترس آور است، اما این امر هر روزه و همه روزه در زندگی خانوادگی، و شغلی اتفاق می افتد و چنین احساساتی زمانی که شما دارای فرزند نیز بشوید، تشدید خواهند شد. ما باید یاد بگیریم که چگونه می توانیم در مقابل احساسات یکدیگر از خود عکس العمل مناسب نشان دهیم؛ البته باید توجه داشته باشید که انجام این کار چندان ساده نخواهد بود.
به مجرد اینکه چشمان خود را باز می کنیم و از خواب بلند می شویم در خود احساس تازه ای حس می کنیم. به خصوص اگر شما دل خوشی از صبح زود بلند شدن هم نداشته باشید. کمی بد اخلاق و ترشرو می شوید. حال تصور کنید که همسر شما از خواب بلند شده و جزء افراد سحر خیز هم هست. او احساس سرور و شادمانی دارد. حال با خود تصور کنید: ترشرویی در مقابل سرور و شادی! ما در مقابل چنین احساساتی باید از خود چه برخوردی نشان دهیم- عکس العمل تند یا صرفا پذیرش؟
چه باور کنید و یا نه، برقراری تعادل در زندگی با احتساب به درک احساسات متغیری که در هر لحظه ممکن است در شخصیت فرد مقابل بروز کنند، امکان پذیر خواهد بود. ما این مقوله را به نام پذیرش احساسی می شناسیم. یک نکته اساسی در این مورد این است که نمی توان نام خوب و یا بد بر روی احساسات گذاشت البته تا زمانیکه احساسی بر خلاف اخلاقیات و از روی خشونت ظاهر نشود (به عنوان مثال کسی را مورد ضرب و شتم قرار دهید) و هیچ کس مسئول به وجود آوردن احساسات شخص دیگر نیست و این خود افراد هستند که آنها را به وجود می آورند. بنابراین دفعه آینده که انگشت خود را به سمت همسر خود نشانه رفتید و به او گفتید که: " تو باعث شدی که من چنین احساسی پیدا کنم" به خاطر بیاورید که خودتان مسبب آن احساس بخصوص در وجود خود هستید. به این دلیل که شما انسان منحصر به فردی هستید و خداوند شما را اینچنین خلق کرده است.
بیشتر مواقع ما نمی توانیم دقیقا همان احساسی که همسرمان در یک زمان مشخص احساس می کند را درک کنیم. احساسات هر فرد به طور قابل توجهی با دیگری متفاوت است. من خودم به شخصه زمانی که احساس خوشحالی می کنم بر روی لبهایم لبخند می نشیند و ترجیح می دهم قدم بزنم. اما شاید احساس خوشحالی در فرد دیگری به صورت بالا و پایین پریدن ظاهر شود و او از شدت خوشحالی در پوست خود نگنجد. در هر دو مورد احساس خوشحالی وجود دارد اما راههای بروز آنها کاملا متفاوت است.
معمولا علت بیشتر مشکلاتی که در زندگی های زناشویی بروز می کند، تنها به این دلیل است که طریقه بروز احساسات و سطوح آن در یک فرد با طرف مقابل متفاوت است، و نه زن و نه شوهر هیچ کدام تلاشی برای درک کردن طرف مقابل از خود نشان نمی دهند. آنها یکدیگر را نادیده می گیرند و تصور می کنند که مشکلات به مرور زمان حل خواهند شد؛ اما نه متاسفانه چنین نیست.
زمانی که همسر من به دلیلی ناراحت است و من به هیچ وجه حتی نمی توانم سطوح اولیه ناراحتی او را درک کنم، او خیلی بیشتر عصبانی و ناراحت می شود چراکه متوجه می شود من قادر به درک احساسات او نیستم. در مثالی مشابه شاید او قادر به هضم عواطف من نباشد: زمانی که من هنگام پیروزی تیم مورد علاقه ام خوشحال می شود و با جیغ و فریاد احساسات خود را تخلیه می کنم او تصور می کند که من دیوانه شده ام که این همه قلیان احساسات از خودم نشان می دهم. او هم به نوبه خود خوشحال خواهد شد اما نه به آن اندازه که من شاد می شوم.
هر یک از طرفین باید یاد بگیرند که چگونه می توانند احساسات طرف مقابل خود که روز به روز و هفته به هفته تغییر می کنند، را درک کنند. احساسات مشابه عکس العمل های متفاوتی را در افراد مختلف بر می انگیزد. پایه و اساس یک ازدواج موفق بر روی درک متقابل از احساسات یکدیگر و نه بی توجهی نسبت به آنها، بنا می شود. اگر چنین درکی وجود نداشته باشد، به مشکل برمی خوریم. گاهی پیش می آید که حتی خودتان نیز تحلیل درستی از احساسات شخصیتان ندارید، در همین حال از همسر خود انتظار دارید که شما را درک کند. اگر کمی دقیق تر با این مسئله برخورد کنید، متوجه خواهید شد که این انتظار شما از نظر منطقی امر درستی به شمار نمی رود.
راه غلبه بر مشکلاتی که از این طریق در زندگی مشترک افراد بروز می کند، این است که احساسات یکدیگر را بپذیرید و تلاش کنید تا احساسات خود را برای طرف مقابل شرح داده و به حرف های او نیز گوش دهید.
▪ به عنوان مثال: یک خانم در مورد مسئله ای متعجب می شود و آقا یک نگاهی که معمولا مردها تحویل زن ها می دهند، را به او پس می دهد. این مطلب در ذهن خانم نفش می بندد و دفعه آینده که آقا چنین احساس مشابهی را در مورد چیز دیگری پیدا کرد، خانم هم همان عکس العمل را به او تحویل می دهد. اما اگر خانم احساس خود را برای او بیشتر توضیح دهد و یک مثال کاملا ملموس بیاورد "مثل احساس خوشایندی که در زمان پذیرفتن سر پرستی یک کودک بی سرپرست به انسان دست می دهد" که تا حد زیادی شادی آور است، آقا هم این فرصت را پیدا می کند که او را بهتر درک کند و از مشکلات بعدی نیز تا حد بسیار زیادی جلوگیری به عمل می آید. این امر راهکار مناسبی برای برقراری ارتباط و اگاهی از احساسات باطنی و عمیق طرف مقابل است.
به خاطر داشته باشید که بر روی هیچ احساسی نمی توان نام خوب و یا بد گذاشت بجز زمانی که بر اساس آن احساس بخصوص از شما عملی سر بزند و از خود واکنش نشان دهید. شاید نتوانیم احساسات خود را کنترل کنیم اما حداقل می توانیم رفتار و اعمالی که در حول محور احساسات بروز می کنند را کنترل و سپس مهار کنیم.
صبح که از خواب بلند می شوید نگاهی به هم بیندازید و با خود بگویید که می خواهید احساسات یکدیگر را در ک کنید، سپس دست های یکدیگر را بفشارید و هم را ببوسید و در آغوش بگیرید: احساسات شما با انجام این کار به طور کلی تغییر خواهند کرد و فضای رمانتیکی ایجاد می شود و هر دوی شما می توانید شادی موجود را احساس کنید. روز خوبی داشته باشید و از وجود هم لذت ببرید