یک مجلس مهمانی خوب، درست
مثل یک سکه دو رویه است که هم مهمانانش آداب مهمانی را خوب بلدند، هم میزبانانش
آداب میزبانی را. شما با این آداب چقدر آشنایی دارید؟
● مهمان خوبی باشید
۱) تشکر یادتان نرود:
تشکر از میزبان به خاطر پذیراییاش ضرورت دارد. این کار را میتوانید در پایان
مهمانی انجام بدهید. اما روش بهتری هم وجود دارد؛ میتوانید فردای مهمانی به
میزبان تلفن بزنید و به او بگویید فقط زنگ زدهاید بابت تشکر از پذیرایی دیروز؛
همین.
۲) سرزده نروید مهمانی:
ایام عید، بازار مهمانی و دید و بازدید حسابی داغ است. پیش از اینکه به قصد
مهمانی از منزل خارج شوید، تلفن بزنید و از حضور میزبان در منزل و از آمادگیاش
برای پذیرایی از شما اطمینان حاصل کنید. شاید مهمانان زیادی در منزل میزبان حضور
داشته باشند و او موقع پذیرایی به زحمت بیفتد.
۳) سر وقت بروید :
اگر قرار گذاشتهاید زمان معینی به منزل میزبان بروید، دیر نکنید. زود هم نروید در
روزهای شلوغ عید، هر خانوادهای برای خودش برنامهریزی فشردهای دارد و تأخیر شما
ممکن است برنامه یک جمع را مختل کند.
۴) گپ بزنید، بحث نکنید :
وقتی دور هم نشستهاید، احتمال این که بحثهای متنوعی درباره مسائل اجتماعی،
سیاسی، شخصی و... پیش بیاید، زیاد است. فراموش نکنید که شما مهماناید و مجلس
مهمانی جای بحث و جدل نیست. به یک گپ خودمانی بسنده کنید و مجلس مهمانی را به
میدان جنگ تبدیل نکنید. از این فرصت برای تازه کردن دیدارها و لذت بردن از مصاحبت
همدیگر استفاده کنید و خودتان و اطرافیانتان را با بحثهای آنچنانی خسته نکنید.
۵) به میزبان کمک کنید :
خوشبختانه بیشتر خانمهای ایرانی، این کار را خوب بلدند. به میزبان در امر پذیرایی
کمک کنید: موقع چیدن میز غذا، مرتب کردن آشپزخانه بعد از صرف غذا و شستوشوی ظروف.
با این کار، نه تنها به میزبان کمک میکنید، بلکه فرصتی پیدا میکنید تا رابطهتان
را هم صمیمیتر کنید و احیانا چیزهای جدیدی هم یاد بگیرید.
۶) شنونده خوبی باشید :
توی مهمانی، دائم از خودتان تعریف و تمجید نکنید و به همان میزان که صحبت میکنید،
به دیگران هم اجازه صحبت بدهید و خلاصه این که شنونده خوبی باشید.
۷) گاهی به ساعت نگاه کنید:
گهگاه، نگاهی به ساعتتان بیندازید. ساعات بعد از صرف شام، جان میدهد برای گپهای
طولانی، ولی حواستان باشد که این گپها خیلی هم به درازا نکشد. گاهی میزبان قرار
است صبح روز بعد برود سر کارش یا برنامه مسافرتی در پیش داشته باشد و به خاطر
رودربایستی با شما حسابی به زحمت بیفتد.
۸) غم و غصهتان را با خودتان نبرید :
وقتی به مهمانی میروید، غصههایتان را در خانه جا بگذارید حتما. مهمانی جای خوبی
برای طرح مسائل و مشکلات نیست. مسلما میزبان هم مثل شما مشکلات خاص خودش را دارد.
یادتان باشد که این دید و بازدیدها قرار است فرصتی باشند برای شاد بودن و فراموش
کردن گرفتاریها.
۹) یار کمکی ببرید:
گاهی شما به یک مهمانی دعوت میشوید، ولی بیشتر آدمهای حاضر در آن مهمانی را نمیشناسید.
خلاصه این که گاهی برایتان سخت است به تنهایی با فضای یک مهمانی کنار بیایید. اینجور
مواقع میتوانید با کسب اجازه از میزبان، یکی از دوستانتان را همراه خودتان ببرید
مهمانی تا تنها نمانید. ولی این را هم فراموش نکنید که نباید تمام زمان مهمانی را
فقط با دوستتان بگذرانید. از این فرصت میتوانید برای آشنایی با دوستان جدید هم
استفاده کنید.
۱۰) حواستان به بچه هم باشد:
اگر بچههای شیطان و باهوشی دارید که از فرط باهوشی دلشان میخواهد از همه چیز سر
در بیاورند و از در و دیوار بروند بالا، حتما هوایشان را داشته باشید. به هر حال
آنجا خانه خودتان نیست و احتمالا قواعد و قوانین خودش را دارد.
به فرزندتان اجازه ندهید تمام کارهایی را که در منزل انجام میدهد، بیتوجه به
ملاحظات منزل صاحبخانه انجام بدهد. بهتر است پیش از رفتن به مهمانی، با کوچکترها
صحبت کنید و توجیهشان کنید که مهمانی یعنی چه. اگر هم احیانا حرفهایتان اثر نکرد
و کودک شروع کرد به شیطنت و به هم ریختن منزل صاحبخانه، بیخیال نباشید و او را
منع کنید. این ایده را که بچه باید از همه چیز سر در بیاورد، لااقل وقتی که مهماناید،
فراموش کنید.
۱۱) گاهی به فکر هدیه باشید:
خب، اگر برای اولین بار است که دارید به منزل میزبان میروید، رسم است که دست خالی
نروید؛ به ویژه اگر میزبان تازگیها نقل مکان کرده یک منزل جدید یا احیانا اتفاق
خوشایندی برای خود میزبان یا خانوادهاش افتاده، مثلا بچهدارشده، یا پسرش کنکور
قبول شده یا... و البته توجه شما مهمتر از نوع هدیهای است که میگیرید. گاهی حتی
یک گلدان گل یا یک جعبه شیرینی واقعا جواب میدهد.
● میزبان خوبی باشید
۱) خوشرو باشید و سخت نگیرید
اگر لیوان شربت توی دست یکی از مهمانان بلغزد و رومیزی زیبایتان لک شود، چه کار میکنید؟
عصبانی میشوید؟ اگر میخواهید میزبان خوبی باشید، این راهش نیست. باید به خودتان
نهیب بزنید که این اتفاق قطعا ناخواسته بوده و نگذارید مهمانتان در خجالت و
شرمندگی بماند.
زود رومیزی را عوض کنید، همه چیز را عادی جلوه بدهید و صحبت را به سمت و سوی دیگری
بکشید یا حتی از در خنده و شوخی وارد شوید و بگذارید همه حاضرین به آسانی از کنار
ماجرا بگذرند. اگر میخواهید میزبان خوبی باشید، راهش این است. فراموش نکنید که
این لحظههای با هم بودن بر نمیگردند.
۲) مهمانانتان را متناسب دعوت کنید
بهتر است کسانی را به یک مهمانی واحد دعوت کنید که از نظر سن و سال، تحصیلات،
موقعیت اجتماعی و سایر ویژگیهای اینچنینی با یکدیگر هماهنگ و همگن باشند. اینطوری،
هم مهمانانتان بیشتر احساس راحتی خواهند کرد، هم خودتان بهتر میتوانید مجلس را
اداره کنید.
۳) بچهها را از قلم نیندازید
معمولا در مهمانی بزرگترها، بچهها مظلوم واقع میشوند. میزبان خوب به بچههای
مهمانانش هم فکر میکند. کودکان را میتوانید با روشهایی آسان و ارزان سرگرم
کنید. مثلا میتوانید چند بازی گروهی تدارک ببینید و از بچههای حاضر در مهمانی
بخواهید با نظارت خودتان در آن شرکت کنند و در پایان هم به آنها جایزه بدهید. اگر
خوراکیهای مورد علاقه بچههای میهمانتان را هم بشناسید، که چه بهتر. میتوانید
راحتتر خوشحالاش کنید.
۴) بابت هر هدیهای تشکر کنید
به هر مناسبتی اگر مهمانان برای شما هدیهای آوردند، هر چقدر هم که هدیهشان
نامتناسب، ساده یا ارزان بود، شما به عنوان یک میزبان خوب فقط باید به انگیزه
مثبتی توجه کنید که در پشت هدیه دادن، پنهان است. حسابی تشکر کنید و هدیه را با
روی باز بپذیرید.
۵) شهرتان را معرفی کنید
اگر اهل یکی از شهرهای تاریخی ایران مثل اصفهان یا شیراز باشید، احتمالا عدهای
از اقوام و آشنایانتان تعطیلات عید را به شهرتان میآیند و شاید چند روزی را هم در
منزل شما بگذرانند. مناطق دیدنی شهرتان ممکن است برای خودتان عادی شده باشد، ولی
مهمانان شما مسلما شور و شوق زیادی برای بازدید از همان مناطق دارند. با خوشرویی
راهنماییشان کنید و فهرستی از مناطق دیدنی شهر را در اختیارشان بگذارید و اگر از
خودتان هم تقاضا کردندکه به عنوان راهنما همراهشان بروید، نه نگویید.
محققان کانادایی میگویند ۷۷ درصد از آدمهای مضطرب و افسرده، اضطراب و افسردگیشان
در روزهای تعطیل بیشتر میشود. زودرنجی، کمخوابی یا بیخوابی، سردرد و دردهای
عضلانی پراکنده و همینطور غوطهور شدن در افکار تلخ و مأیوسکننده، همگی از نشانههایی
هستند که در این روزها ممکن است بیشتر به سراغتان بیایند. آگاهی و استفاده از
توصیههای انجمن سلامت روان کانادا برای پیشگیری از بروز این علائم، خالی از فایده
نیست. شاید به کارتان بیاید.
۱) انتظاراتتان را تنظیم کنید
انتظار نداشته باشید که روزها یا هفتههای تعطیل، هیچ فراز و نشیبی نداشته باشد و
نشاط و شادابی خودتان و اطرافیانتان فوقالعاده باشد. به هر حال، اطرافیان شما هم
مثل خودتان، هرازگاهی ممکن است حال و روز خوبی نداشته باشند و ناراحت یا بیحوصله
باشند. همیشه در این مواقع، به آنها حق بدهید و سعی کنید با درک کردن شرایطشان به
آنها کمک کنید کمکم از این حالت بیایند بیرون. دنیا کوچک است. بهزودی، زمانی میرسد
که شما هم در چنین موقعیتی قرار میگیرید و آنها همین کارها را برای خودتان
خواهند کرد.
۲) فرو بروید در دنیای بچهها
همبازی شدن با کودکان یکی از توصیههای مؤثر برای چشیدن طعم شادابی و نشاط است.
دویدن و جستوخیز کردن با کودکانی که در خانواده خودتان هستند و یا در این روزهای
تعطیل مهمانتان میشوند، میتواند به کاهش اضطراب و افسردگیتان کمک کند. ضمنا
روزهای تعطیل برای سالمندانی که در انتظار نوهها و فرزندانشان هستند، واقعا کسلکننده
و ملالآور است.
توصیه میشود دست کودک یا کودکانتان را بگیرید و همراه آنها بروید منزل پدر و
مادر یا پدربزرگ و مادربزرگ. با این کار، میتوانید هم نشاط را به خانه آنها
ببرید، هم زمینهای فراهم کنید برای کاهش استرسهای خودتان و افزایش شادی و نشاط
بچهها.
۳) اولویتهایتان را یادداشت کنید
در روزهای پیش از تعطیلات و همچنین در خود روزهای تعطیل، ممکن است کارها و گرفتاریهای
زیادی داشته باشید. برای آنکه دچار سردرگمی نشوید، توصیه میشود کارهایتان را به
ترتیب اهمیت، اولویتبندی و یادداشت کنید. مثلا ببینید از میان خرید کردن و نظافت
خانه و فرستادن پیام تبریک و دید و بازدید با اقوام و آشنایانتان، کدامیک برای
شما بیشتر اولویت دارد؛ آنوقت به همان ترتیب، کارهایتان را بنویسید و اقدام کنید
به اجرای نوشتهتان.
۴) شرح وظایف را معلوم کنید
برای ایام تعطیل، بد نیست یک جلسه خودمانی با اعضای خانوادهتان ترتیب بدهید تا
وظایف را بین اعضای خانواده تقسیم کنید. مثلا خواهر یا همسرتان میتواند تهیه غذا
را به عهده بگیرد، برادرتان میتواند خریدهای خارج از منزل را انجام بدهد، پدرتان
میتواند هدیهها را کادوپیچی کند و شما هم میتوانید وظیفه دیگری مثل ساکت کردن
بچهها یا نظافت منزل را به عهده بگیرید.
۵) طعم آرامش را بچشید
یک تمرین آسان: هرازگاهی با خودتان خلوت کنید و به خودتان استراحت بدهید، عضلات
بدنتان را شُل کنید، نفس عمیق بکشید و سعی کنید طعمِ این حس را بچشید که ریههایتان
دارد از اکسیژن پُر و خالی میشود. برای خودتان، لحظاتی را کنار بگذارید که در آن
لحظات، بتوانید کارهای مورد علاقهتان را انجام بدهید؛ مثلا موسیقی دلخواهتان را
گوش کنید، ورزش کنید، نقاشی بکشید و... تعطیلات، زمانی است برای استراحت جسم و روح
و تجدید قوا برای بازگشت به یک زندگی پُرازدحام. از این فرصت، خوب استفاده کنید.
۶) حساب جیبتان را داشته باشید
بیپولی در تعطیلات یکی از شرایطی است که آدم را فرو میبرد در استرس و نگرانی.
اگر برایتان مقدور است، پسانداز کافی برای ایام تعطیلات کنار بگذارید و پولتان را
در این روزها با برنامهریزی خرج کنید. بیحساب و کتاب خرج کردن در روزهای اول
تعطیلات موجب میشود در روزهای آخر، کفگیرتان به ته دیگ بخورد و دچار اضطراب شوید.
۷) هدیه بدهید
تهیه هدیه برای کسانی که دوستشان دارید، یکی از راههایی است که به شادتر شدنتان
کمک میکند و یک سرگرمی دوستداشتنی است برای روزهای تعطیلات. تلاش کنید بفهمید
اعضای خانوادهتان یا دیگر آدمهای مورد علاقهتان چه چیزی کم دارند یا به چه چیزی
خیلی علاقه دارند، تا همان را تهیه کنید و بهشان کادو بدهید.
اگر خانواده کوچکی دارید و میتوانید برای غریبهها هم هدیهای تهیه کنید، این
فرصت را از دست ندهید؛ بیماران بستری در بیمارستانها، نیازمندان، همسایگان و...
به طور کلی، هدیه دادن به آدمهای نیازمندی که انتظار دریافت هدیه از شما ندارند،
به شادتر شدن خودتان و شادی آنها کمک میکند.
۸) تمرین کنید شاد باشید
شاد بودن، شوخی و خنده با دیگران، لطیفه تعریف کردن، انجام بازیهای شاد و دستهجمعی،
تماشای فیلمهای خندهدار و توصیههایی از این قبیل در روزهای تعطیل، جواب میدهد.
هم انرژی مثبت خودتان را شارژ میکند، هم به اطرافیانتان طراوت و سرزندگی میدهد
در آداب متقابل زوجین رفتاری
مورد نظر قرارمی گیرد که هر یک از زن و شوهر باید بدان پایبندباشند و بر اهمیت
روانی این رفتارها و گفتارها نسبت به یکدیگر واقف شوند. چه بسا یک ظاهر نامناسب یا
یک تعبیر زشت موجب دلسردی همسرتان و یا حتی باعث تنفر در او شود; لذا زوجین باید
مراقب وضع ظاهری و رفتارها وگفتارهای خود در قبال همسرشان باشند و به سادگی از نوع
ظاهر در قبال یکدیگر و چگونگی رفتار و گفتار خود نگذرند. بنابراین در دو قسمت
رفتار منفی و مثبت زوجین را مورد بررسی قرار می دهیم.
۱) رفتار منفی
چه بسیار مردان و زنانی که با رفتار و زبان ،همسر خود را اذیت می کنند و یا موجب
آزارآنان می شوند. این دسته از مردان و زنان به طورقطع بدانند که از ایمان واقعی
فاصله گرفته ومتدین نیستند. حضرت رسول (ص ) فرمود: <<هرزنی که شوهرش را اذیت
کند، نمازش قبول نیست و اعمال نیک وی پذیرفته حق تعالی نمی باشد;مگر این که او را
راضی کند. گرچه این زن یک روزگار روزه بگیرد و شبها به مناجات بپردازد و بندگانی
آزاد کند و اموالی را در راه خدا انفاق کند، اما او اولین کسی است که داخل جهنم می
شود و بر هر مردی که زنش را اذیت کند نیزهمین عقاب در آخرت است >>.
در کتاب مستدرک از امام صادق (ع) نقل شده است که : <<در یک شب ، سی زن به
خدمت حضرت رسیدند و همه آنها از شوهرانشان شکایت داشتند. حضرت رسول (ص ) فرمود: آن
مردان ازخوبهای شما نیستند>>. گاهی رفتار منفی مردان در قالب برخوردفیزیکی و
ضرب و شتم زنان به طور زشت در محیط خانواده آشکار می شود و اسلام به شدت با مسئله
کتک زدن بی جا و ظالمانه مردان برخورد می کند.در کتاب مستدرک در حدیث حولاؤ، پیامبراسلام
(ص ) فرمودند: <<هر مردی که زنش را سیلی بزند، خداوند منان به فرشته آتش
جهنم دستورمی دهد که با سوزش گرما هفتاد سیلی در جهنم به او بزند>>. این
گونه روایات بر این معنی دلالت دارد که اسلام هرگز اذیت و آزار شوهر را نسبت به زن
نمی پذیرد و حتی در روایتی دیگر ازحضرت رسول (ص ) آمده است : <<زنان خود را
با چوب نزنید; زیرا چنین کاری موجب قصاص است که زن حق دارد ضربه های وارده را قصاص
کند>>.بنابراین رفتار منفی زوجین که در گفتار زبانی ورفتار فیزیکی ممکن است
توسط هر یک اززوجین صورت پذیرد، هرگز در اسلام پذیرفته نیست و یکی از اساس ایمان
مرد مومن و زن مومنه ترک منکر عظیم اذیت و آزار همسر است .
۲) رفتار مثبت
رفتار مثبت هر یک از زوجین در قبال دیگری علاوه بر آخرت آباد، دنیا را نیز شاد و
پرطراوت می سازد. مردی به محضر پیامبر (ص ) آمد و عرض کرد:ای رسول خدا(ص )! همسری
دارم که چون به خانه می روم به پیشبازم می آید و وقتی که بیرون می روم ، بدرقه ام
می کند و اگر مرا غصه دار ببیند،می گوید غم مخور که اگر غم روزی می خوری خداوند آن
را به عهده گرفته و اگر برای آخرت غم داری و فکر می کنی ، خداوند بر تفکر و غم تو
بیفزاید. آن گاه پیامبر(ص ) فرمود: <<او را به بهشت بشارت بده و به وی بگو
که تو یکی از عاملان خداوندی و در هر روز پاداش ۷۰ شهید برای توخواهد بود>>.
و در حدیثی دیگر است که حضرت فرمود:<<خداوند عواملی دارد که این یکی از
عاملان خداوند است و نصف اجر شهید را دارد>>.رفتار مثبت و مناسب زوجین باعث
الفت بین آن دو و گرمی محیط خانواده می شود و از سوی دیگر موجب برکت رزق از سوی
خداوند خالق منان است .
این موضوع به تجربه ثابت شده است هرگاه زوجین رفتار و گفتار منفی در پیش
گیرند.خداوند رزق و برکت را از آن خانواده می گیرد وهرگاه زوجین به یکدیگر عشق
بورزند و قلبا همدیگر را دوست داشته باشند و برای هم فداکاری کنند، خداوند کریم
رزق و برکت وتوفیق روزافزون را نصیب آن خانواده می کندبه گونه ای که از نظر
اقتصادی و اجتماعی آن خانواده پیشرفت و موقعیت ممتازی پیدا می کند.زن و شوهر باید
نسبت به یکدیگر زبان متواضع و بدون منت داشته باشند.
در روایت سلمان فارسی از پیامبر اسلام (ص ) آمده است : <<اگر زنی از روی منت
گذاشتن به شوهرش بگوید تو از مال من می خوری ، اگر همه مالش را در راه خدا صدقه
دهد از او پذیرفته نشود تا وقتی که شوهرش از او راضی شود>>.از سوی دیگر
مستحب موکد است که شوهروضعیت ظاهری خود را برای زنش بیاراید وهمواره با چهره گشاده
و روی خوش با او برخوردکند و زن نیز همواره خود را برای شوهرش بیاراید و خوش بو و
معطر باشد به طوری که مرد ازدیدن زنش نسبت به زنان دیگر احساس بی نیازی کند و
خستگی ناشی از کار و تلاش از تنش خارج شود
یکی از مؤثرترین راهکارها به
منظور برقراری ارتباط با سایرین، پرسیدن سؤال های متفاوت است.
ایجاد روابط ناگسستنی، طرح های استراتژیک، در دست داشتن وثیقه های برنده، و تبادل
نظرهای معنادار، همه و همه به عنوان محصولات و ثمرات پرسیدن سؤالات ماهرانه به
شمار می روند. اگر هر یک از موارد بالا در رابطه شما وجود نداشته باشد، ارتباط
ضعیف و سست می شود و این امکان بوجود می آید که شما ارتباط های نامتعارف و غیر
صحیح را بیش از آنچه که باید و شاید، تجربه کنید.
چرا توانایی پرسیدن سؤالهای ماهرانه از اهمیت بالایی برخوردار می باشد؟ مطرح کردن
پرسش های گوناگون، راهکاری است که با بهرگیری از آن می توانیم به کاوش اطلاعات
جدید بپردازیم، دیدگاههای خود را با حقیقت مطابقت دهیم، و همچنین درک کنیم که طرز
تفکر دیگران چگونه است و جهان را از چه نقطه نظری مشاهده مینمایند. اگر در هنگام
بررسی پروژه های متفاوت ، هیچ گونه سؤالی مطرح نکنیم، این احتمال بوجود می آید که
انگار تمام اطلاعاتی را که مربوط به شخص و یا شی مورد نظر میباشد را از پیش می
دانیم. درصد احتمال این امر که دانش ما در مورد موضوع خاصی ۱۰۰% باشد چقدر است؟
خیلی کم
● ارزیابی قدرت سوال کردن
▪ فرا انسانی :
سؤال پرسیدن این تصور را در ذهن گوینده ایجاد می کند که شما در حال گوش دادن به
صحبت های او هستید (و همچنین به شما کمک می کند که بتوانید بهتر گوش دهید). این
امر به نوبه خود قادر است که به سهولت پیوندهای شما را با افراد دیگر، محکم تر
گرداند. مکالمه ای را در نظر بگیرید که شنونده در آن هیچ گونه پرسشی را مطرح نمی
کند. چه احساسی ممکن است به گوینده دست بدهد؟ چه درکی از فرد مقابل در نظر او نقش
می بندد؟ آیا هیچ گونه تمایلی به برقراری روابط گسترده تر در آینده با او پیدا می
کند؟ با طرح این هدف که در گفتگوهای روزمره خود حتما چندین "پرسش را مطرح
کنید" می توانید به راحتی اطلاعات ارزشمندی بدست آورید که این داده ها منجر
به ارتقای کارایی، تحکیم رابطه، و کاهش سوء تفاهم ها میشود.
▪ درون فردی:
یکی از شیوه های نوین بهبود مهارت های اجتماعی، این است که فرد از خود سؤالاتی می
پرسد که به واسطه آن بتواند اهداف آینده را بهتر پایه ریزی نماید. همچنانکه
فیلسوفان از قدیم الایام گفته اند: "تنها زندگی امتحان شده، ارزش زیستن را
دارد." از این گذشته اگر از خودتان سؤال نپرسید، چگونه می خواهید خودتان را
بشناسید؟ شاید انجام دادن این کار به اندازه به زبان آوردنش ساده نباشد، به ویژه
در فرهنگ های غربی که دست به هر کاری می زنند تا خودشان را از درونیاتشان دور
سازند و روی آن تمرکز نکنند، اما با توجه به هر نوع شیوه زندگی که در پیش میگیرید،
می بایست خودتان را به انجام این کار عادت بدهید. سکوت به راحتی می تواند در زندگی
شلوغ و فرهنگ پیچیده مدرن، انسانها را از اجتماع دور نگه دارد. تفکر جدید باید به
گونه ای شکل بگیرد که بر پایه بصیرت طرح کردن پرسش ها و همینطور پاسخ های درونی
استوار شده باشد. همچنین لازم به ذکر است که باید در عین حال مهارت های خود را در
گوش دادن به سخنان دیگران و در نظر گرفتن روحیات آنها بیش از پیش افزایش دهیم.
▪ تصورات معلق:
پرسش یکی از کلیدهایی است که می تواند به ما کمک کند که مفروضات ذهنی خود را از
دیدگاهای طرف مقابل، به یک درک کامل تبدیل نماییم. در روابط و تعاملات اجتماعی،
روزی نیست که فرضیه پردازی های ذهنی افراد به ایجاد سوء تفاهم، انتظارت نابجا،
استرس، روابط آسیب دیده و وظایف بی پاسخ، ختم نشود. مطابقت دادن چیزی که به اعتقاد
شما صحیح است با این مطلب که آیا دیگران هم یک چنین درک مشابهی دارند، می تواند به
راحتی هر گونه عواقب منفی را از نظریه پردازی های ذهنی بی حد و حصر شما حذف کند.
به منظور انجام این کار، سؤالاتی را باید مطرح کنید که شما را خاطر جمع کند که به
طور کامل در مورد موضوع مورد بحث تفهیم می شوید به مثابه آن اقدام به انجام اعمالی
مقتضی می زنید. به عنوان مثال پرسشی که شاید به نظر اغلب افراد کاملاً ساده و پیش
پا افتاده به نظر برسد: "آیا تو این کار را انجام میدهدی؟" می تواند به
شما اطمینان خاطر دهد که طرف مقابل مسئولیت کامل آن کار را به عهده گرفته و دیگر
هر دوی شما مجبور نیستند که فکرتان را مشغول آن قضیه کنید. در مرحله فرا انسانی،
مشورت با فرد مقابل، در مورد نیات و یا حرف هایی که به نظرتان متعارف شناخته نمی
شوند، به آسانی می تواند درک متقابل شما را از یکدیگر افزایش داده و در عین حال
مفروضاتی را که ممکن است موجب بروز حساسیت بیش از اندازه شوند را از میان بر می
دارد.
▪ ارتباط واضح:
هر سؤال پرسش نشده (و بالطبع پاسخ داده نشده) مانند یک دام عمل می کند که در زیر
پای شما گسترده شده است. به عنوان مثال تصور کنید که از مراجعین یک شرکت سؤال نشود
که آنها نهایتاً به دنبال رسیدن به چه نتیجه ای هستند. چگونه شرکت می خواهد به
هدفی که نمی داند چیست، دست پیدا کند؟ همچنین می توانید در این زمینه یک تیم کاری
را که مشغول انجام پروژه گروهی است، در نظر بگیرید. فرض می کنیم که تمام اعضا
دارای ایده های بسیار جالبی برای پیشبرد و ارتقای سطح کلی برنامه ها هستند، اما
این فرصت را پیدا نمی کنند که عقایدشان در اختیار یکدیگر گذاشته و در مورد آنها به
بحث بنشینند، نتیجتا می توان گفت که میزان موفقیت آنها سرعتی شبیه به راه رفتن لاک
پشت پیدا می کند. سعی کنید برای مطرح کردن سوال های متفکرانه از دیگران، وقت کافی
در نظر بگیرید. این امر به طور کلی یکی از شیوه های کارآمد در زمنیه احترام گذاشتن
به سایرین به شمار می رود به واسطه آن ارزش های اخلاقی از اهمیت بیشتری برخوردار
شده و کارکنان حاضر می شوند که از خود همدلی و همکاری بیشتری نشان دهند.
▪ کارکردن مؤثرتر:
در کنار اطلاعاتی که همکارها، رؤسای ارشد، و مدیران برای انجام دادن کار آن هم به
نحو احسنت در اختیار دارند، در فضایی به دور از استرس و در مکانی که به ارزش های
اخلاقی اهمیت زیادی داده شود، به راحتی می توان کار کرد. البته این مهم تنها در
سایه پخش اطلاعات بدست می آید و نه احتکار اطلاعات. اما مؤلفه های فوق الذکر،
اطلاعات مورد نیاز خود را از کجا بدست می آورند؟ با سؤال کردن. همه میدانیم که
افراد، ذهن خوانی بلد نیستند و نمی توانند تفکرات ذهنی دیگران حدس بزنند. بنابراین
نباید انتظار داشته باشید که بدون درخواست کردن، اطلاعات به سمت شما روانه شوند.
این وظیفه شخصی افراد است که در مورد چیزهایی که نمی دانند، سؤال بپرسند؛ هیچ کس
دیگر نمی تواند در این مورد کمکی در حق شما انجام دهد.
● استعداد طرح سوالات بجای خود را آزمایش کنید
مطرح کردن پرسش های ماهرانه، تنها به یک علامت سؤال گذاشتن در انتهای یک ایده شخصی
ختم نمی شود. ابتدا شما باید عادت پرسش کردن را در خودتان پرورش دهید. باید توجه
داشته باشید که این مهارت با نظر دادن، مطرح کردن عقاید و بازپردهای اجتماعی،
کاملا فرق می کند. دوماً باید آگاهی خود را از اینکه چه زمان سؤال میتواند (یا
خواهد توانست) به شما در زمینه پیشبرد تعملات اجتماعیتان کمک کند را نیز افزایش
دهید.
میتوانید از این تمرین ها برای انعطاف پذیری، شیوه طرح و تکامل استعدادهای سؤال
پرسیدن خود استفاده کنید:
▪ پیش از حمایت کردن از هر چیزی، سؤال کنید.
در جلسه و یا کنفرانس بعدی، پیش از اینکه بخواهید نظر شخصی خودتان را ابلاغ کنید،
سعی کنید سؤالات درست و مرتبطی در مورد موضوع مورد بحث مطرح کنید. در هر مرحله به
انجام چنین کاری از خود اهتمام نشان دهید. هدف اصلی شما از طرح سوال می تواند
شامل: جمع آوری معلومات بیشتر، روشن کردن بیانیه و یا دیدگاه اشخاص دیگر، سؤال
کردن برای در جریان قرار گرفتن در مورد نقطه نظرات افراد دیگری که در جلسه شرکت
کرده اند، باشد. در حین انجام این کار خودتان متوجه می شوید که رویه جلسه چقدر
جالب تغییر میکند و مردم چگونه در مقابل این عمل از خود واکنش نشان میدهند (با
عقاید و اعمال و رفتار خود)
▪ آزمایش تصورات گذشته.
به یکی از تصوراتی که در گذشته داشتید و بعداً ثابت شد که درست نبوده، فکر کنید.
حداقل ۵ مورد از پرسش هایی را که در حین آن جلسه میتوانستید مطرح کنید و به واسطه
آنها می توانستید از بروز تصورات نادرست خود جلوگیری نمایید، اما این کار را انجام
ندادید، را روی یک برگه کاغذ یادداشت کنید.
▪ سؤال کنید اما بازجویی و استنطاق نکنید.
در حالیکه سؤال پرسیدن یکی از بهترین راههای یادگیری بیشتر و ارتقای معلومات شخصی
است، اما باید در نظر داشته باشید که هیچ گاه اشخاص دوست ندارد که مورد بازجویی
قرار بگیرند! مانند هر ابزار دیگر ارتباطی، باید به نیات خود به منظور مطرح کردن
سؤال کاملاً اگاه باشید. (به عنوان مثال به جای اینکه بخواهید با عقاید طرف مقابل
بجنگید و به او حمله کنید، سعی کنید بیشتر به دیدگاههای او بیندیشید). در این میان
تن صدا، حالات صورت، حرکات بدن، و نحوه انتخاب واژگان نیز از اهمیت بسیار زیادی
برخوردار می باشند.
▪ قدمی که میتوانید همین حالا بردارید.
حداقل ۳ مورد از موقعیت هایی را که در هفته آینده میتوانید در آنها مهارت های
پرسشی خود را به آزمایش بگذارید معین کنید. (قرار ملاقات، تماس های تلفنی بداهه،
مکالمه با دوستان، و پاسخ به نامه های الکترونیکی می توانند همه جزء موقعیت های
پنهان شما به شمار روند
روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید : ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی ؟
ملا در جوابش گفت : بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم
دوستش دوباره پرسید : خب ، چی شد ؟
ملا جواب داد : بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ، چون از مغز خالی بود
به شیراز رفتم : دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا ، ولی من او را هم نخواستم ، چون زیبا نبود
ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همینکه ، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود . ولی با او هم ازدواج نکردم
دوستش کنجاوانه پرسید : چرا ؟
ملا گفت : برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی میگشت ، که من میگشتم
هیچ کس کامل نیست!!!
روزی مرد خسیسی که تمام عمرش را صرف مالاندوزی کرده بود و پول و دارایی زیادی جمع کرده بود، قبل از مرگ به زنش گفت: «من میخواهم تمامی اموالم را به آن دنیا ببرم.»
او از زنش قول گرفت که تمامی پولهایش را به همراهش در تابوت دفن کند. زن نیز قول داد که چنین کند. چند روز بعد مرد خسیس دار فانی را وداع کرد. وقتی ماموران کفن و دفن مراسم مخصوص را بجا آوردند و میخواستند در تابوت را ببندند و آن را در قبر بگذارند، ناگهان همسرش گفت: «صبر کنید. من باید به وصیت شوهر مرحومم عمل کنم. بگذارید من این صندوق را هم در تابوتش بگذارم.»
دوستان آن مرحوم که از کار همسرش متعجب شده بودند به او گفتند: «آیا واقعاً حماقت کردی و به وصیت آن مرحوم عمل کردی؟»
زن گفت: «من نمیتوانستم بر خلاف قولم عمل کنم. همسرم از من خواسته بود که تمامی داراییاش را در تابوتش بگذارم و من نیز چنین کردم. البته من تمامی داراییهایش را جمع کردم و وجه آن را در حساب بانکی خودم ذخیره کردم. در مقابل چکی به همان مبلغ در وجه شوهرم نوشتم و آن را در تابوتش گذاشتم تا اگر توانست آن را وصول کرده و تمامی مبلغ آن را خرج کند!»
30هزار دینار طلا، رقمی بود که یزید به هر نفر از خواص کوفه داد و دینشان را خرید!
هر دینار 4.5 گرم طلا (هر گرم طلا 88 هزار تومان) دارد، پس به حساب امروز پولی نزدیک به 12 میلیارد تومان!
سؤال: اگر امروز به ما چنین پیشنهادی می شد چه می کردیم؟
و حالا این شما و میزان ایمانتان...