آدمی در قرن حاضر به تواناییهای متعددی نیاز دارد که هر کدام میتواند به نوعی در روند زندگی و کار او تاثیرگذار باشد. از این میان، توانایی برقراری ارتباط و ایجاد مناسبات اجتماعی از جمله مهمترین مهارتهاست. همه ما در هر پست و منزلت شغلی، مطمئناً با افراد زیادی روبهرو هستیم که شاید نیمی از زمان حضورمان در اجتماع به آنها اختصاص دارد و مهمترین پل ارتباطی میان ما از طریق «گوش دادن» صورت میگیرد.
در مهارت گوش دادن چنان قدرتی نهفته است که به واسطه آن میتوان از بسیاری از
موانع گذشت، افراد زیادی را در اختیار داشت و در انزوای ناخواسته روزگار نو درگیر
نماند. در این نوشته تلاش شده راهکارهایی در باب گوش دادن موثر بیان شود تا قدرت
پنهانی این مهارت آشکار گردد.
هر نکته به شکلی بیان شده است که شما میتوانید با توجه به نوع عملکرد خود در حین
گوش دادن و شناسایی نقاط ضعفتان در این زمینه، جملهای را که توجه به آن منجر به
قوت توانایی گوش دادن در شما میشود انتخاب کرده و روی یک برگه نوشته و در مکان
مناسبی که در معرض دیدتان باشد، قرار دهید. به این ترتیب با مراقبت از رفتارتان و
توجه بر نکته یاد شده میتوانید به سرعت به مهارت گوش دادن در خود قوت بیشتری
ببخشید.
در حالت کاملاً عادی، گوش کردن بیش از هر فعالیت دیگر زمان بیداری فرد را به خود
اختصاص میدهد. مطالعه بر روی افراد شاغل در زمینههای متفاوت، نشان داده است که
۷۰ درصد لحظههای بیداری افراد به برقراری ارتباط میگذرد. از این زمان نوشتن ۹
درصد، مطالعه ۱۶ درصد، صحبت کردن ۳۰ درصد و گوش کردن ۴۵ درصد را به خود اختصاص میدهد.
اما با این وجود، متاسفانه فقط عده معدودی از افراد شنوندگان خوبی به شمار میروند.
محققان مدعیاند که حتی در سطوح اطلاعاتی خاص و وقتی که شنونده برای کسب معلومات
گوش میدهد نیز ۷۵ درصد ارتباط کلامی نادیده گرفته میشود، اشتباه درک میشود و یا
به سرعت فراموش میشود. توانایی گوش کردن، برای درک معنای عمیق آنچه افراد میگویند،
از این هم نادرتر است و شاید بر همین اساس بوده که نقل میکنند حضرت عیسی(ع)
فرمود: اگر چه یک گوش تو کاملاً شنواست، اما گوش دیگرت ناشنواست.»
بیشتر اوقات حرفهای گوینده از یک گوش وارد میشوند و از گوش دیگر خارج میشوند.
در جامعه ما یکی از دلایل عمده گوش کردن نامناسب، آن است که بیشتر ما آموزش
مقدماتی بسیار عمیقی را برای گوش نکردن دریافت میکنیم.
در دوره پیشدبستان، تاکید والدین به توجه نکردن به آنچه خوب نیست و در سالهای
اولیه تحصیل پرداختن و تاکید صرف بر خواندن، از سویی دیگر آغاز الگوبرداری ما از
همان سالهای نخست کودکی از بزرگترهایی که خود هرگز درست گوش نمیدهند همه از جمله
عوامل یاد دهنده گوش نکردن هستند. نتایج بررسیها نشان میدهد که عدم استفاده صحیح
از این مهارت، موجب ناتوانی افراد در حل مشکلات اعم از خانوادگی و یا شغلی میشود.
اما این مهارت نیز همچون سایر مهارتها، کسب کردنی و آموختنی است، کافی است به
برخی نکات و اصول لازم در این خصوص توجه و عمل کنیم تا از نیروی حاصل از آن در
پیشگیری از مسائل و حل مشکلات موجود و نیز برقراری روابطی سازنده بهرهمند شویم.
از جمله این نکات میتوان به موارد زیر اشاره کرد. این نکات ساده در قالب جملاتی
بیان شده است که توجه به آنها در رفتار عملکرد موجب تقویت گوش دادن فعالانه و موثر
میشود.
▪ در حین رویارویی با هر مراجعه کنندهای اعم از همکاران و یا اعضاء خانوادهام تا
زمانی که کاملاً متوجه موضوع نشدهام، زمان گفتوگو را به بعد موکول نمیکنم.
▪ در طول صحبت کردن طرف مقابل، مشغول قضاوت و ارزشگذاری کلام او در ذهن خودم
نیستیم.
▪ بدون پیشداوری و فارغ از شنیدههای قبلیام به سخنان طرف مقابل گوش میکنم. به
این ترتیب ذهن من با نگاهی تازه به تحلیل مسئله مورد نظر میپردازد.
▪ بعد از اتمام حرفهای طرف مقابل به خودم فرصت فکر کردن میدهم. من مجبور نیستم
بلافاصله تصمیم بگیرم و یا چیزی بگویم.
▪ کوتاه و روشن سخن میگویم تا فرصت لازم برای درک کلامم و نیز صحبت کردن از طرف
مقابل وجود داشته باشد.
▪ برای ذکر مصادیق در حرفهایم از خاطرات دور و دراز خود که تعریف آنها زمان زیادی
صرف میکند و رشته کلام را نیز از هم میگسلد، پرهیز میکنم.
▪ در حین گفتوگو با حرکات سر و کلمات مناسب تمایل و علاقمندی خود را به شنیدن
نشان میدهم.
▪ در طول گفتوگو تلاش میکنم که اصل کلام و منظور طرف مقابل را درک کنم و به
برداشت ذهنم اکتفا نکنم.
▪ میدانم خشم مانع فهم درست معانی خواهد شد، بنابراین در این زمان تلاش میکنم با
سکوت بیشتر و توجه به بیان و احساس گوینده موجب کنترل خشم در خود شوم.
▪ در مواقعی که احساس میکنم دقیقاً متوجه منظور طرف مقابل خود نشدهام، با جملات
واضحتر و با استفاده از کلمات گوینده سوال میکنم.
▪ تا حد امکان سخن گوینده را قطع نمیکنم. اما اگر از نظر زمان در تنگنا باشم، این
مورد را با لحن مناسبی مطرح میکنم و حتماً قرار گفتوگوی بعدی را معین میکنم.
▪ در هنگام شنیدن با بدنی مایل به جلو و در فاصلهای مناسب رودرروی طرف مقابل قرار
میگیرم و با وضعیتی گرم و پذیرا، هشیاری همراه با آرامش خود را به او انتقال میدهم.
▪ در حین گوش دادن سعی میکنم عوامل محیطی مزاحم را به حداقل برسانم مثلاً
تلویزیون و رادیو را خاموش کنم، گاهی حتی تلفن را قطع کنم و یا در را ببندم.
▪ در گفتوگو با طرف مقابلم سعی میکنم سؤالات کمتری بپرسم تا او وقت بیشتری برای
سخن گفتن داشته باشد و هدایت مکالمه به دست او باشد.
▪ در صورت نیاز به پرسش، از سؤالات باز استفاده میکنم، یعنی سؤالاتی که به پاسخی
بیشتر از یک کلمه احتیاج دارند.
▪ همواره به ارزش سکوت در گوش دادن فکر میکنم و میدانم که نقطه آغاز فرد، سکوت و
گام دوم آن گوش دادن است.
▪ در هنگام سکوت به سخنان طرف مقابلم میاندیشم و سعی میکنم احساس او را بفهمم.
▪ میدانم که زمانی باید ساکت بود و زمانی باید سخن گفت و من مراقب هستم تا سکوت
نامطلوب میان ما ایجاد نشود.
▪ تظاهر به فهمیدن نمیکنم و هر زمان که به هر علت مثل خیالپردازی و فکر کردن به
آنچه او قبلا گفته بود، متوجه باقی حرفهای او نشدم، از او میخواهم که سخنش را
تکرار کند.
▪ میدانم گفتن این جمله که «دقیقا میدانم چه احساسی داری» مانع سخن گفتن او میشود.
بنابراین تلاش میکنم که همراه او باشم.
▪ همدلی گوش دادن با قلب و سر است، بنابراین گرمی و صمیمیت و تن صدا و نحوه بیان
من میتواند همدلی مرا نشان دهد.
▪ فراموش نمیکنم گوش دادن فعالانه گاهی تنها کاری است که در کمک به برخی از افراد
برای رسیدن به حل مشکلاتشان لازم است.
بنابراین گوش کردن من گاهی بسیار موثرتر از ارائه راهحل یا تلاش برای مشکلگشایی
است
مراجع ۱ – بولتون، رابرت. روانشناسی روابط انسانی. ترجمه حمیدرضا سهرابی. رشد. ۱۳۸۴ ۲ – تیوود. جولیا. ارتباطات میان فردی. ترجمه مهرداد فیروزبخت. مهتاب. ۱۳۸۰ ۳ – هارجی. اون و همکاران. مهارتهای اجتماعی در ارتباطات میان فردی. رشد. ۱۳۷۷ ۴ – کول. کریس. کلید طلایی ارتباطات. ترجمه محمدرضا آلیاسین. هامون
شاید در تنهایی تان بارها از پرسیدن این سوال خجالت زده شده اید و با خودتان زمزمه کرده اید« شانس؟ این غیرمنطقی ترین چیزی است که می تواند وجود داشته باشد چون اصلا منصفانه نیست!» من هم با جرات به شما می گویم که اگر واقعا موضوعی به نام شانس در زندگی وجود می داشت، غیرعادلانه ترین پدیده روی زمین نام می گرفت اما وقتی خوب به اطراف خودمان دقت می کنیم، می فهمیم در زندگی، بعضی از آدم ها که جزو معدودی از جامعه را تشکیل می دهند، تفاوت های بسیاری با زندگی معمولی خودمان دارند.
یک دسته از افراد همیشه با فرصت های خوب و استثنایی روبه رو می شوند و به اصطلاح عامیانه همیشه درهای شانس و اقبال به سمت شان باز بوده است اما در مقایسه با آن افراد وقتی نگاهی گذرا به زندگی خودتان می کنید، جز کلمه بدشانسی چیز دیگری به ذهن تان نمی رسد و در این شرایط سعی می کنید که تسلیم شوید و شاید حتی به خودتان زحمت پرسیدن سوال را هم ندهید اما من اینجا هستم تا بزرگ ترین سوال زندگی تان را با همدیگر فریاد بزنیم؛ این که چرا در وضعیت معمولی زندگی شخصی و شغلی مان، در حال درجا زدن هستیم و چرا هیچ فرصتی به سمت ما نمی آید؟
با هرکس که از تو گسسته است، بپیوندى؛
به هرکس که تو را محروم کرده، عطا کنى؛
و هرکس را که به تو ستم کرده است، عفو کنى.
بیست راه آرامش
1- فهرستی از موفقیتهایی را که تاکنون نصیبتان شده تهیه کنید.
2- در هفته یک شب تلویزیون خود را خاموش نگه دارید تا مغزتان استراحت کند.
3- اهداف خود را بنویسید و با آنها زندگی کنید. اما در هدفگذاری واقعبین باشید.
4- برای خود تعهد مشخص کنید و به آن وفادار باشید و تا میتوانید برای آن حرکت تلاش کنید ولو آنکه نتیجه دلخواه شما نباشد.
5- تاخیر در انجام کاری بهتر از انجام ندادن آن است.
6- هنر نه گفتن را بیاموزید.
7- هر چند وقت یکبار خانهتکانی کنید.
8- کارهایی را که باید در طول روز انجام دهید مرور کنید.
9- هر روز، به بازنگری کارهای همان روز بپردازید.
10- سعی کنید روزهای تعطیل کمی بیشتر استراحت کنید و بخوابید.
11- گاهی اوقات تنها ماندن را تجربه کنید.
12- نامهای برای خود بنویسید و در آن از خود انتقاد کنید.
13- هر روز چند واژه جدید بیاموزید.
14- شکرگزار باشید.
15- هر از گاهی به گورستان بروید این کار باعث میشود که دید شما نسبت به زندگی عوض شود و زیستن در لحظه آن را بیاموزید.
16- مدتی از وقت خود را به کتابخانه بروید و کتاب بخوانید.
17- قبول کنید که انسان جایزالخطا است.
18- یک روز در هفته گیاهخواری کنید.
19- به اطرافیان اثبات کنید که برایشان ارزش قائل هستید.
20- برای بهبود وضعیت خود تلاش کنید.
برای خانومها:هیچ وقت با هیچ مردی بحث نکنید ... بلافاصله گریه کنید !!!
برای آقایون:هیچ وقت با خانومها بحث نکنید ... بلافاصله ببوسیدشون !!!
الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها ط: طاقت برای تحمل شکست پس: جواب سلام را با علیک بده ، جواب کینه را با گذشت، جواب بی مهری را با محبت، جواب ترس را با جرأت، جواب دروغ را با راستی، جواب دشمنی را با دوستی، جواب زشتی را به زیبایی، جواب توهم را به روشنی، جواب خشم را به صبوری، جواب سرد را به گرمی، جواب نامردی را با مردانگی، جواب همدلی را با رازداری، جواب پشتکار را با تشویق، جواب اعتماد را بی ریا، جواب بی تفاوت را با التفات، جواب یکرنگی را با اطمینان، جواب مسئولیت را با وجدان، جواب حسادت را با اغماض، جواب خواهش را بی غرور، جواب دورنگی را با خلوص، جواب بی ادب را با سکوت، جواب نگاه مهربان را با لبخند، جواب لبخند را با خنده، جواب دلمرده را با امید، جواب منتظر را با نوید، جواب گناه را با بخشش، و جواب عشق چیست جز عشق؟ هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بی جواب نگذار
ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم
پ: پویایی برای پیوستن به خروش حیات
ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها
ث: ثبات برای ایستادن در برابر بازدارنده ها
ج: جسارت برای ادامه زیستن
چ: چاره اندیشی برای یافتن راهی در گرداب اشتباه
ح: حق شناسی برای تزکیه نفس
خ: خودداری برای تمرین استقامت
د: دور اندیشی برای تحول تاریخ
ذ: ذکر گویی برای اخلاص عمل
ر: رضایت مندی برای احساس شعف
ز: زیرکی برای مغتنم شمردن دم ها
ژ: ژرف بینی برای شکافتن عمق درد ها
س: سخاوت برای گشایش کارها
ش: شایستگی برای لبریز شدن در اوج
ص: صداقتبرای بقای دوستی
ض: ضمانت برای پایبندی به عهد
ظ: ظرافت برای دیدن حقیقت پوشیده در صدف
ع: عطوفتبرای غنچه نشکفته باورها
غ: غیرت برای بقای انسانیت
ف: فداکاری برای قلب های دردمند
ق: قدر شناسی برای گفتن ناگفته های دل
ک: کرامت برای نگاهی از سر عشق
گ: گذشت برای پالایش احساس
ل: لیاقت برای تحقق امیدها
م: محبت برای نگاه معصوم یک کودک
ن: نکته بینی برای دیدن نادیده ها
و: واقع گرایی برای دستیابی به کنه هستی
ه: هدفمندی برای تبلور خواسته ها
ی: یک رنگی برای گریز از تجربه دردهای مشترک
۱) اگر اولش به فکر آخرش نباشی آخرش به فکر اولش می افتی
۲) لذتی که در فراغ هست در وصال نیست چون در فراغ شوق وصال هست و در وصال بیم فراغ
۳) آغاز کسی باش که پایان تو باشد
۴) پرستویی که به فکر مهاجرت هست از ویرانی آشیانه نمی هراسد
۵) کمی سبکسری لازم است تا از زندگی لذت ببری و کمی شعـــور، تا مشکلی برایت پیش نیاید
۶) دوست واقعی کسی است که اگر ساعتها در کنار او ساکت بشینی و صحبتی بین تان ردوبدل
نشه بعد از خداحافظی احساس کنی که ساعتها باهاش درد و دل کردی
۷) چون می گذرد غمی نیست
۸) انسان باید سعی کند در زندگی چیزهایی که دوست دارد را بدست آورد ، و گرنه مجبور میشود چیزهایی را که بدست آورده است دوست بدارد
۹) فرصتها در سختی ها بوجود می آیند بدون جاذبه، پرواز معنی ندارد
۱۰) کاش میشد سرنوشت را از سرِِ نوشت
۱۱) برای تمام دردها دو علاج وجود دارد گذر زمان وسکوت
۱۲) اگر شیر درنده ای در برابرت باشد بهتر است از اینکه سگ خائنی پشت سرت باشد
۱۳) همیشه از سکوت چگونه فریاد زدن رو بیاموز
۱۴) مورد اعتماد بودن بهتر از دوست داشتنی بودن است
۱۵) با یه چوب کبریت میشه هزاران درخت رو سوزوند و از یه درخت هزاران چوب کبریت به وجود می آید
۱۶) محبت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمیدارد
۱۷) هر چیزی که تو را نکشد مطمئناً قوی ترت میکند
۱۸) این جهان پر از صدای پای مردمی است که همان طور که تو را می بوسند طناب دار تو را می بافند
۱۹) آنکه می گرید یک درد دارد و آنکه می خندد هزار و یک درد
۲۰) گذشت زندگی یک چیز را بارها ثابت می کند و آن این است که گاهی احمق ها درست میگویند
۲۱) هر انسان بیشتر از آنکه از دشمنان خود ضربه ببیند از دوستان نادان خود میبیند
۲۲) چرا همیشه بدنبال این هستیم که بدانیم چرا گل خار دارد؟ بیایید گاهی بدنبال آن باشیم که بدانیم چرا خار گل دارد؟
۲۳) خدایا! چگونه زیستن را به من بیاموز چگونه مردن را خود خواهم آموخت
۲۴) جامعه مثل آب نمک است شنا کردن در آن بد نیست اما بلعش وحشتناک است
۲۵) دو تراژدی دردناک در زندگی وجود دارد : یکی اینکه در عشقت ناکام شوی و دیگر اینکه به وصال عشقت برسی
۲۶) چه فکر کنی می توانی و چه فکر کنی نمی توانی ، درست فکر میکنی
۲۷) اگر مردم را به حال خود گذاشتی تو را به حال خود خواهند گذاشت
۲۸) در نمک باید چیز غیب و مقدسی وجود داشته باشد چیزی که هم در اشک و هم در دریاست
۲۹) من هرگز نمی نالم...قرنها نالیدن بس است...میخواهم فریاد بزنم...!اگر نتوانستم سکوت میکنم
۳۰) بادها می وزند، عده ای در مقابل آن دیوار می سازند و تعدادی آسیاب به پا می کنند
۳۱) پریدن کار دل است و قدم زندن کار عقل، اگر لذت جهان خواهی با دل همسفر شو و اگر مقصد خواهی آهسته رو
۳۲) زندگی همانند هنر نقاشی کردن است با مداد مشکی ولی بدون پاک کن
۳۳) زندگی درس حساب است، خوبیها را جمع، بدیها را کم ، خوشی ها را ضرب و شادیها را تقسیم کنیم
۳۴) زندگی نکن برای مردن، بمیر برای زندگی کردن
۳۵) زندگی تفریح است میان تولد و مرگ
۳۶) خشم با دیوانگی آغاز میشود و با پشیمانی پایان میپذیرد
۳۷) آزادی تنها ارزش جاودانه تاریخ است
۳۸) مسیر را به خاطر بسپار که مقصد همان مسیر است
۳۹) با خودت صادق باش و نگران آنچه دیگران درباره ات فکر می کنند نباش . تعریفی را که آنها از تو دارند نپذیر ، خود ، خودت را تعریف کن
۴۰) دنیا از آن کسی است که برای تصاحب آن با خوش خلقی و ثبات قدم گام برمیدارد
۴۱) زندگی سفر است پس بیایید همسفران خوبی برای دیگران باشیم
۴۲) بزرگترین آزادی بشر ، توانایی تصمیم گیری و انتخاب نگرش های خویشتن است
۴۳) خانمها با گوشهایشان عاشق می شوند و آقایان با چشم هایشان ...
۴۴) ما همان میشویم که تمام روز به آن می اندیشیم
۴۵) مبارزه هر قدر صعب, صعود را ادامه بده. شاید قله تنها در یک قدمی تو باشد
۴۶) هر کار بزرگی در آغاز محال به نظر میرسد
۴۷) در زندگی خوشبختی به سراغ کسی نمی آید، انسان باید سراغ خوشبختی برود
۴۸) دنیا آنقدر بزرگ است که برای همه جایی برای زیستن دارد . پس سعی کنیم بجای اینکه جای دیگران را بگیریم و یا خود را جای دیگران جا بزنیم جایگاه واقعی خود را بدست بیاوریم
۴۹) عظمت مردمان بزرگ از طرز رفتارشان با مردمان کوچک آشکار میشود
۵۰) جستجوی حقیقت شیرین تر از پیدا کردن آن است
۵۱) در زندگی خانوادگی،شوم ترین کلمات این دو هستند:مال من،مال تو
۵۲) پروردگارا به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم و دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم. بینش ده تا تفاوت ایندو را دریابم مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتارکنند
۵۳) برای جبران اشتباهات، به دوستانت همانقدر زمان بده که برای خودت فرصت قائل میشوی
۵۴) ظرفیت عشق وجودت را با دوست داشتن همه انسان ها و تمامی زندگی افزایش بده
۵۵) امکان تغییر در زندگی هست.دیگران این کار را کرده اند
۵۶) از درخت سکوت میوه آرامش آویزان است
۵۷) آن چه را در روشنایی دیده ای در تاریکی به فراموشی نسپار
۵۸) خدایا کمکم کن همه رو از ته دل دوست بدارم نه ظاهری و نه گفتاری !
۵۹) هیچ انسانی دوست یا دشمن تو نیست بلکه انسانها معلم تو هستند
۶۰) کوچک که بودم فکر می کردم آدمها چقدر بزرگند ! و ترس برم میداشت بزرگ که شدم دیدم چقدر بعضی آدمها کوچکند و باز ترسیدم
۶۱) هیچ مشکلی نیست که محبت کافی نتواند بر آن غلبه کند
۶۲) شما میتوانید بهترین بذر جهان را در اختیار داشته باشید،ولی اگر محل مناسبی برای رشد آنها نداشته باشید،فایده ای نخواهد داشت
۶۳) در حساب عشق یک به اضافه یکی برابر است با همه چیز و دو منهای یک برابر با هیچ
۶۴) عشق همانند پروانه ایست که اگر سفت بگیری له می شود و اگر سست بگیری می گریزد
۶۵) مردها همواره میخواهند اولین عشق یک زن باشند و زن ها دوست دارند آخرین عشق یک مرد باشند
۶۶) وقتی به دنیا اومدی، تو تنها کسی بودی که گریه می کردی و بقیه می خندیدن. سعی کن یه جوری زندگی کنی که وقتی رفتی، تنها تو بخندی و بقیه گریه کنن
۶۷) دوستت دارم ، نه به خاطر شخصیت تو ، بلکه بخاطر شخصیتی که من از تو میگیرم
۶۸) یک همسر فقط همراه آدم نیست، او کل تقدیر ماست
۶۹) انسان، عاشق زیبایی نمی شود. بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست
۷۰) گاهی اوقات در زندگی خیلی زود، دیــــــــــــر می شود
۷۱) برای اینکه بزرگ باشی، نخست کوچک بودن را تجربه کن
۷۲) هیچ مردی،زن را نمی فهمد، هیچ زنی، مرد را نمی فهمد، زیبایی با هم بودنشان همین است
۷۳) از این که زندگی شما تمام شود نترسید، از آن بترسید که هرگز آغاز نشود
۷۴) پیری مانع از عشق نیست . اما عشق تا حدی مانع از پیریست
۷۵) ما واقعاً تا چیزی را از دست ندیم، قدرش را نمی دونیم، ولی در عین حال تا وقتی که چیزی رو دوباره بدست نیاریم، نمی دونیم چیزی را از دست دادیم
۷۶) رویایی رو ببین که میخوای. جایی برو که دوست داری چیزی باش که میخوای باشی. چون فقط یک جون داری و یک شانس برای اینکه هر چی دوست داری انجام بدی
۷۷) روشنترین آینده همیشه روی گذشته فراموش شده، شکل میگیره. نمیشه تا وقتی که دردها و رنجها را دور نریختی، توی زندگی به درستی پیش بری
۷۸) دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند
۷۹) زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری
۸۰) کسی که برای محبت حدود قائل می شود ، معنی محبت را نفهمیده است
۸۱) تنها بنایی که اگر بلرزد ، محکمتر می شود ، دل است
۸۲) هیچ کس نمی تونه به دلش یاد بده که نشکنه ولی حداقل یادش بدین که وقتی شکست لبه تیزش دسته اونی رو که شکستش نبره
۸۳) سعی کن خودت باشی. گمشده واقعی تو ،تو را آنطور که هستی دوست می دارد نه آنطور که خود می پسندد
۸۴) هیچ صیادی نمی تواند در جوی حقیری که به گودالی می ریزد مرواریدی صید کند
۸۵) دنبال کسی نباش که باهاش بتونی زندگی کنی دنبال کسی باش که بدون اون نتونی زندگی کنی
۸۶) خدایا به من تلاش در شکست، صبر درنومیدی، رفتن بی همراه، فداکاری در سکوت،خدمت بی نان، مناعت بی غرور، عشق بی هوس و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند روزی کن
۸۷) برای رسیدن به دوردست ها, باید از نزدیکی ها گذشت , اما رسیدن به نزدیکی ها به سهولت میسر نیست
۸۸) جای کشتی در ساحل بسیار امنتر است ولی برای این ساخته نشده
۸۹) سعی کن عظمت در نگاه تو باشد نه در آنچه که بدان می نگری
۹۰) بگذار تا شیطنت عشق چشمان تو را بر عریانی خویش بگشاید. هرچند آن بجز معنی رنج و پریشانی نباشد. اما کوری را هرگز بخاطر آرامش تحمل مکن
خداوند، اون کسانی رو که ازش میخواهی کنارت باشن بهت نمیده، بلکه اون کسانی رو کنارت قرار میده که بهشون نیاز داری….. بهشون نیاز داری تا کمکت کنن (تا کمک کردن رو یاد بگیری)، باعث رنجش تو بشن (چون تا گچ درد سنباده خوردن روتحمل نکنه، یک مجسمه زیبا نمیشه)، تو رو ترک کنن (تا یادبگیری روی پای خودت بایستی)، عاشقانه دوستت داشته باشن (تا بدونی که تو هم باید عشق بورزی)، تا از تو انسانی ساخته بشه که خداوند میخواد تو اونطور باشی.
خدای عزیزم، اون کسی که همین الان مشغول خوندن این متنه، زیباست (چون دلی زیبا داره)، درجه یکه (چون تو دوستش داری بهش نظر کرده ای)، قدرتمند و قوی و استواره (چون تو پشت و پناهش هستی) و من خیلی دوستش دارم. خدایا، ازت میخوام کمکش کنی زندگیش سرشار از همه بهترین ها باشه. خواهش میکنم بهش درجات عالی (دنیائی و اخروی) عطا بفرما و کاری کن به آنچه چشم امید دوخته (آنگونه که به خیر و صلاحش هست) برسه انشاا… . خدایا، در سخت ترین لحظات یاریگرش باش تا همیشه بتونه همچون نوری در تاریک ترین و سخت ترین لحظات زندگیش بدرخشه و در ناممکن ترین موقعیت ها عاشقانه مهر بورزه.
خداوندا، همیشه و هر لحظه او را در پناه خودت حفظ بفرما، هروقت بهت احتیاج داشت دستش رو بگیر (حتی اگه خودش یادش رفت بیاد در خونت و ازت کمک بخواد) و کاری کن این رو با تمام وجود درک کنه که هر آن هنگام که با تو و در کنار تو قدم برمیداره و گنجینه توکل به تو رو توی دلش حفظ کرده، همیشه و در همه حال ایمن خواهد بود.
دوستت دارم دوست عزیزم !
از هم اکنون، زمان داره برات شمرده میشه ! در عرض ۹ دقیقه حتما برات یه اتفاق خوشایندی خواهد افتاد یا یک خبر خوشی خواهی شنید …
(نه چون این متن رو خوندی یا خوندن این متن شانس میاره یا ارسالش برای کسی باعث رسیدنه خبر خوش میشه … …
نه …. … صرفاً یک اتفاق خوش برات خواهد افتاد به این خاطر که الان توی دلت میگی : خدایا توکل به تو )
افرادیکه سلامت احساسی دارند، کنترل احساسات و رفتارهایشان را در دست دارند. آنها میتوانند با مشکلات اجتنابناپذیر زندگی کنار آمده، روابطی مستحکم برقرار کنند و زندگیهایی پرحاصل و موفق داشته باشند. وقتی اتفاقات بد روی میدهد، آنها میتوانند انعطافپذیر باشند و از پس آن برآیند.
متاسفانه افراد زیادی به سلامت فکری و احساسی خود توجه نمیکنند—فقط زمانی یاد آن میافتند که دچار مشکل میشوند. اما به همان اندازه که حفظ سلامت جسمی نیازمند تلاش است، درمورد سلامت فکری و احساسی نیز همینطور است. هرچه زمان و انرژی بیشتری برای سلامت احساسیتان صرف کنید، قویتر خواهد شد. خوشبختانه کارهای زیادی هست که برای تقویت سلامت فکری، ایجاد قابلیت انعطاف، و لذت بردن بیشتر از زندگی میتوانید انجام دهید.
سلامت فکری یا سلامت احساسی چیست؟
سلامت فکری یا احساسی به وضعیت عمومی روانی فرد برمیگردد. شامل طرزفکر شما درمورد خودتان، کیفیت روابطتان و توانایی شما در کنترل احساسات و کنار آمدن با مشکلاتتان میشود.
سلامت فکری خوب فقط این نیست که مشکلی برای سلامت فکریتان پیش نیاید. اینکه از نظر فکری و احساسی سالم باشید بیشتر از این است که افسرده نباشید، اضطراب یا مشکل روانی دیگری نداشته باشید. به جای نبود بیماری فکری، سلامت فکری و احساسی به وجود ویژگیها و خصوصیات مثبت برمیگردد. احساس بدی نداشتن به معنای داشتن احساسی خوب نیست. بااینکه بعضیها ممکن است احساسات منفی نداشته باشند، اما باید کارهایی انجام دهند تا باعث شود برای دست یافتن به سلامت فکری و احساسی، احساسی مثبت پیدا کنند.
کسانیکه از نظر احساسی و فکری سلامت هستند، ویژگیهای زیر را دارند:
حس رضایت
میل به زندگی کردن و توانایی خندیدن و تفریح کردن
توانایی کنار آمدن با استرس و به عقب جستن از سختیها
حس معنا و هدف، هم در فعالیتهایشان و هم روابطشان
قابلیت انعطاف برای یادگیری چیزهای جدید و کنار آمدن با تغییرات
توازن و تعادل بین کار و تفریح، استراحت و فعالیت و از این قبیل
توانایی ساختن و حفظ روابط معنادار
اعتمادبهنفس بالا
این ویژگیهای فکری و احساسی به شما این امکان را میدهد که از طریق فعالیتهای معنادار و پرحاصل و روابط قوی، تا بالاترین حد زندگی کنید. این ویژگیهای مثبت همچنین به کنار آمدن با مشکلات و استرسهای زندگی هم به شما کمک میکند.
نقش انعطافپذیری در سلامت فکری و احساسی
داشتن سلامت فکری و احساسی به این معنا نیست که هیچوقت دچار موقعیتهای بد نمیشوید یا مشکلات احساسی را تجربه نمیکنید. همه ما دچار ناامیدی، فقدان و تغییر میشویم. و بااینکه اینها بخشهای عادی زندگی هستند، اما میتوانند ایجاد ناراحتی، اضطراب و استرس کنند.
تفاوت این است که کسانیکه سلامت احساسی خوبی دارند، میتوانند از مشکلات، سختیها و استرسها خود را عقب بکشند. این توانایی قابلیت انعطاف نامیده میشود. کسانیکه از نظر احساسی و فکری سالم هستند، ابزارهای لازم برای کنار آمدن با موقعیتهای سخت و حفظ نگرش مثبت در خود را دارند. آنها در شرایط بد هم مثل شرایط خوب متمرکز، انعطافپذیر و خلاق میمانند.
یکی از عوالم اصلی انعطافپذیری توانایی متعادل کردن احساساتتان است. ظرفیت تشخیص احساساتتان و ابراز متناسب آنها به شما کمک میکند از افسردگی، اضطراب و سایر احساسات منفی دور بمانید. یکی دیگر از عوامل اصلی داشتن شبکه حمایتی قوی است. داشتن افراد قابلاعتمادی که بتوانید برای پشتیبانی و پشتگرمی به آنها رجوع کنید، انعطافپذیری شما را در شرایط سخت تقویت میکند.
ساختن انعطافپذیری
انعطافپذیری شامل حفظ حالت ارتجاعی و توازن در زندگی درمواجهه با موقعیتهای استرسزا و اتفاقات بد میشود. این به طرق مختلف اتفاق میافتد، ازجمله:
به خودتان اجازه دهید احساساتی قوی را تجربه کنید و درک کنید که چه زمان باید از تجربه کردن آنها دوری کنید تا بتوانید به زندگیتان ادامه دهید.
برای کنار آمدن با مشکلاتتان و برآوردن نیازهای زندگی روزانه، پا پیش بگذارید و وارد عمل شوید و برای استراحت کردن و به دست آوردن انرژی دوباره پایتان را عقب بگذارید.
با عزیزانتان وقت بگذرانید تا از حمایت و دلگرمی آنها بهرهمند شوید.
به دیگران و به خودتان تکیه کنید.
سلامت جسمی با سلامت فکری و احساسی در ارتباط است
مراقبت کردن از بدنتان اولین قدم مهم به سمت سلامت فکری و احساسی است. فکر و بدن به هم وابسته هستند. وقتی سلامت جسمیتان را تقویت میکنید، اتوماتیکوار از سلامت فکری و احساسی بهتری هم بهرهمند میشوید. مثلاً ورزش کردن نه تنها قلب و ریه شما را تقویت میکند، بلکه اندورفین آزاد میکند که ماده شیمایی بسیار مهمی است که به ما انرژی میدهد و روحیهمان را بهتر میکند.
فعایتهایی که در آن شرکت میکنید بر احساس فیزیکی و احساسی شما اثر میگذارد:
به اندازه کافی استراحت کنید. برای بهره بردن از سلامت فکری و احساسی خوب، خیلی مهم است که از بدنتان مراقبت کنید. این یعنی به اندازه کافی بخوابید. بیشتر افراد به 7 تا 8 ساعت خواب در شبانهروز نیاز دارند تا بتوانند عملکرد خوبی داشته باشند.
درمورد تغذیه خوب اطلاعات بیشتری پیدا کنید و به آنها عمل کنید. موضوع تغذیه مسئله بسیار پیچیدهای است و عمل کردن به آن همیشه آسان نیست. اما هرچقدر درمورد چیزهایی که میخورید اطلاعات بیشتری پیدا کنید و بفهمید چطور بر سطح انرژی و روحیاتتان اثر میگذارند، احساس بهتری پیدا خواهید کرد.
برای بیرون کردن استرس از بدن و بهبود روحیاتتان ورزش کنید. ورزش پادزهری بسیار قوی برای استرس، اضطراب و افسردگی است. به دنبال راههای کوچک برای وارد کردن فعالیتهای بیشتر به زندگیتان باشید، مثل استفاده از پلهها به جای آسانسور یا رفتن به راهپیماییهای کوتاه. برای بهره بردن از سلامت فکری بیشتر، سعی کنید هر روز حداقل 30 دقیقه فعالیت ورزشی داشته باشید.
هر روز کمی زیر نور خورشید باشید. نورخورشید روحیه شما را بهتر خواهد کرد، ازاینرو سعی کنید حداقل 10 تا 15 دقیقه در روز زیر نور خورشید بروید. اینکار را میتوانید موقع ورزش کردن، باغبانی کردن یا رفتوآمد با دوستان انجام دهید.
مصرف الکل و سیگار و موادمخدر را قطع کنید. اینها محرکهایی هستند که ممکن است به طور غیرطبیعی برای زمانی کوتاه احساس خوبی به شما بدهند اما عوارض طولانیمدت منفی برای سلامت احساسی و فکری شما دارند.
با مراقبت از خودتان سلامت فکری و احساسی خود را تقویت کنید
برای حفظ و تقویت سلامت احساسی و فکریتان، خیلی مهم است که به نیازها و احساساتتان توجه داشته باشید. اجازه ندهید که استرس و احساسات منفی در شما رخنه کند. سعی کنید بین مسئولیتهای روزانه و چیزهایی که از آن لذت میبرید، تعادل ایجاد کنید. اگر از خودتان مراقبت کنید، برای مقابله با مشکلات زندگی آمادهتر خواهید بود.
برای مراقبت از خودتان باید فعالیتهایی را دنبال کنید که به طور طبیعی در شما اندورفین ایجاد کند و احساس خوبی به شما میدهد. علاوه بر ورزش جسمی، اندورفین به صورتهای زیر نیز تولید میشود:
کارهایی بکنید که تاثیری مثبت بر دیگران داشته باشد. مفید بودن برای دیگران اعتمادبهنفس شما را بالا میبرد.
تادیب نفس را تمرین کنید. کنترل نفس به طور طبیعی حس امید در شما ایجاد کرده و برای غلبه بر ناامیدی، دلسردی و سایر افکار و احساسات منفی کمکتان میکند.
چیزهای جدید یاد بگیرید و کشف کنید. در کلاسهای آموزشی ویژه بزرگسالان شرکت کنید، عضو یک کتابخانه شوید، یک زبان جدید یاد بگیرید یا به مکانی جدید سفر کنید.
از زیبایی طبیعت و هنر لذت ببرید. تحقیقات نشان میدهد که قدم زدن در یک باغ فشارخون را پایین آورده و استرس را کاهش میدهد. تماشای یک گالری هنری هم دقیقاً همین احساس را ایجاد میکند.
نکات و استراتژیهای دیگر برای مراقبت از خود
به حستان توجه کنید. با توجه کردن به حواس پنجگانهتان، بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه، آرام و پرانرژی باشید. به موسیقی گوش دهید که روحیهتان را بهتر میکند، در جاهای مختلف خانه گل بگذارید تا مدام آنها را ببینید و ببویید. دستها و پاهایتان را ماساژ دهید یا یک نوشیدنی گرم بنوشید.
در کارهای معنادار و خلاقانه شرکت کنید. کارهایی انجام دهید که خلاقیت شما را به چالش میکشد و باعث میشود احساس مفید بودن کنید، چه بابت آن پول کسب کنید چه نکنید. کارهایی مثل باغبانی، نقاشی، نوشتن، ساز زدن یا ساختن چیزی در کارگاهتان.
یک حیوان خانگی داشته باشید. بله، حیوانات خانگی مسئولیت دارند اما مراقبت از آن باعث میشود احساس کنید که چیزی به شما نیاز دارد. هیچ عشقی به اندازه عشق یک حیوان بی قید و شرط نیست. حیوانات هم میتوانند برای ورزش کردن و آشنا کردن شما با انسانها و مکانهای جدید بیرون از خانه بیایند.
اوقات فراغت را یک اولویت بدانید. بعضی کارها را بیدلیل و فقط برای اینکه با آنها احساس خوبی پیدا میکنید انجام دهید. به تماشای یک فیلم کمدی بروید، برای قدم زدن به ساحل دریا بروید، به موسیقی گوش دهید، یک کتاب خوب بخوانید، یا با یکی ازدوستانتان حرف بزنید. انجام کارها فقط بخاطر مفرح بودن آنها زیادهروی نیست. تفریح یکی از الزامات سلامت فکری و احساسی است.
برای تامل، درک و تقدیر وقت بگذارید. به چیزهایی فکر کنید که قدردان آن هستید. تعمق کنید، دعا کنید، از تماشای غروب آفتاب لذت ببرید یا حتی لحظهای را برای فکر کردن به اینکه چه چیز در آن روزتان خوب است، مثبت و زیباست زمان بگذارید.
هر انسانی متفاوت است. همه چیز برای همه به یک میزان پرفایده نیست. بعضیها با استراحت احساس بهتری پیدا میکنند و بعضی برای بهتر شدن نیاز دارند که فعالیت و شور وهیجان زندگیشان را بالاتر ببرند. مسئله مهم این است که فعالیتهایی را پیدا کنید که از آن لذت میبرید.
عادات فکری مثل نگران بودن را کنار بگذارید
سعی کنید خود را درگیر عادات تکرارشونده فکری نکنید—افکار منفی درمورد خودتان و جهان فقط انرژیتان را گرفته و احساس اضطراب، ترس و افسردگی را در شما تقوت میکند.
استرستان را کنترل کنید
استرس باری بسیار سنگین بر روی سلامت احساسی و فکری است، از اینرو خیلی مهم است که آن را تحت کنترل نگه دارید. بااینکه همه استرسها قابل جلوگیری نیستند، اما استراتژیهای کنترل استرس میتواند به شما برای متعادل نگه داشتن آن کمک کند.
روابط دلگرمکننده: پایه و اساس سلامت احساسی
مهم نیست که چه مدت زمان را به ارتقاء سلامت فکری و احساسی خود اختصاص میدهید، باز هم به همراهی دیگران برای دست یافتن به احساسی بهتر نیازمندید. انسانها موجوداتی اجتماعی هستند که به روابط و ارتباطات مثبت با دیگران نیاز احساسی دارند. قرار نیست که تنها بمانیم و تنها زندگی کنیم. مغز اجتماعی ما تشنه همراهی است—حتی وقتی تجربه ما را خجالتی و بیاعتماد به دیگران کرده است.
روابط اجتماعی—بخصوص حرف زدن با کسی دیگر درمورد مشکلاتتان—میتواند به پایین آوردن استرس شما هم کمک کند. رمز کار این است که رابطهای دلگرمکننده با کسی پیدا کنید که شنونده خوبی باشد—کسی که بتوانید مرتب با او حرف بزنید، مخصوصاً رودررو، کسی که بدون زمینه قبلی از احساس یا فکرتان به حرفهای شما گوش دهد. یک شنونده خوب به احساسات پشت کلماتتان گوش خواهد داد، حرفتان را قطع نکرده و درمورد شما قضاوت یا انتقاد نمیکند. بهترین راه برای پیدا کردن یک شنونده خوب؟ خودتان شنوندهای خوب باشید. با کسی دوستی کنید که بتوانید به طور مرتب با او حرف بزنید و به حرفهای هم گوش داده و از هم حمایت کنید.
نکات و استراتژیهایی برای برقراری ارتباط با دیگران:
از پشت تلویزیون یا کامپیوترتان بلند شوید. اینها هم جای خود را دارند اما هیچوقت مثل ابراز علاقه انسانها نخواهند بود. ارتباط تجربهای شدیداً غیرکلامی است که برای آن لازم است در ارتباط مستقیم با دیگران باشید، از اینرو بخاطر ارتباطات مجازی روابط دنیاییتان را نادیده نگیرید.
هر روز با کسانی که دوستشان دارید، ارتباط مستقیم برقرار کنید. وقت گذراندن با کسانی که دوست دارید را جزء اولویتهای زندگیتان درآورید. دوستان، همسایهها، همکاران و اعضای خانواده افرادی مثبت هستند که به شما علاقهمندند.
داوطلب باشید. انجام کاری برای دیگران تاثیری پرفایده بر احساستان نسبت به خود دارد. معنا و هدفی که در کمک به دیگران پیدا میکنید، زندگیتان را غنیتر ساخته و گسترش میدهد. برای فرصتهای داوطلبانه فردی یا گروهی هیچ محدودیتی وجود ندارد. مدارس، مساجد و سازمانهای کمکرسان همه به کمک و خیرخواهی شما نیازمندند.
ایجاد روابط عالی
اگر ارتباط برقرار کردن با دیگران یا حفظ روابط پرمعنا و بادوام برایتان دشوار است، میتوانید از ارتقاء هوش احساسیتان فایده ببرید. هوش احساسی به ما این امکان را میدهد ارتباطی واضح و مستقیم با دیگران برقرار کنیم، فکر آنها را بخوانیم و با تناقضات هم کنار بیاییم.
عوامل خطرساز برای مشکلات فکری و احساسی
سلامت فکری و احساسی شما با تجربیاتتان شکل میگیرد. تجربیات دوران کودکی اهمیت زیادی دارند. عوامل ژنتیکی و بیولوژیکی هم در این زمینه نقش دارند اما اینها هم با تجربه تغییر میکنند.
عوامل خطرسازی که میتوانند سلامت فکری و احساسی را به خطر بیندازند:
ارتباط و وابستگی ضعیف با والدین. احساس تنهایی، ناامنی، سردرگمی در دوران کودکی
فقدانها و مشکلات حاد، بهویژه در دوران کودکی. مرگ یکی از والدین یا یک تجربه دردآور دیگر مثل جنگ یا بستری شدن در بیمارستان.
ناامیدی اکتسابی. تجربیات منفی که موجب ایجاد باور درماندگی و اینکه کنترل کمی روی موقعیتهای زندگیتان دارید، شود.
بیماری، مخصوصاً وقتی مزمن و ناتوانکننده باشد و شما را از دیگران دور کند.
عوارض جانبی داروها، مخصوصاً در افراد سالخورده که از داروهای مختلفی استفاده میکنند.
اعتیاد به موادمخدر. اعتیاد به الکل و موادمخدر هم میتواند مشکلات فکری ایجاد کند و هم مشکلات فکری و احساسی فرد را وخیمتر کند.
عوامل داخلی و خارجی هرچه که باشند که سلامت فکری و احساسی را شکل دهند، هیچوقت برای ایجاد تغییراتی که وضعیت روانی شما را بهبود بخشد دیر نیست. با عوامل مفید و مثبتی مثل روابط قوی، سبک زندگی سالم و استراتژیهای کنار آمدن برای کنترل استرس و احساسات منفی، میتوان با عوامل خطرساز مقابله کرد.
چه زمان برای مشکلات احساسی باید به متخصص مراجعه کرد
اگر برای ارتقاء وضعیت سلامت فکری و احساسی خود تلاش زیادی کردهاید اما هنوز احساس خوبی ندارید، زمانش رسیده است که به متخصص مراجعه کنید. از آنجا که ما موجوداتی اجتماعی هستیم، نظرات فرد کاردان و باتجربه میتواند به ما برای قدم برداشتن برای خودمان انگیزه دهد.
برای اینکه بدانید چه زمان باید به متخصص مراجعه کنید، به لیست زیر توجه کنید:
علائم هشدار برای رفتارها و احساساتی که نیاز به توجه فوری دارد
مشکل برای خوابیدن
احساس افسردگی، ناراحتی، ناامیدی و درماندگی در اکثر مواقع
مشکل در تمرکز کردن که در کار و زندگی شما اخلال ایجاد کند
استفاده از دخانیات، موادمخدر و الکل برای کنار آمدن با احساسات دشوار
افکار یا ترسهای منفی و خودویرانگر که قادر به کنترل نباشند
فکر مرگ یا خودکشی
اگر علائم بالا را درخود مشاهده میکنید، از یک متخصص روانشناس وقت بگیرید. یادتان باشد هرچه زودتر بهتر است. غلبه بر یک مشکل فکری و احساسی وقتی هنوز آنقدرها بزرگ و حاد نشده است بسیار سادهتر خواهد بود
1- دوستت دارم نه به خاطر شخصیت تو . بلکه برای شخصیت که من هنگام با تو بودن پیدا می کنم.
2- هیچ کس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود.
3- اگر کسی تو را آن طور که تو می خواهی دوست ندارد به این معنا نیست که تو با تمام وجودش دوست ندارد.
4- دوست واقعی تو کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند.
5- بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی ولی بدانی هرگز به او نخواهی رسید.
6- هرگز لبخند را ترک مکن حتی وقتی ناراحتی , چون هر کسی امکان دارد عاشق لبخند تو باشد.
7- تو ممکن است در تمام دنیا یک نفر باشی ولی برای بعضی افراد همه دنیا هستی.
8- هرگز وقتت را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند مگذران.
9- شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری از افراد نا مناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را بدین
ترتیب وقتی یافتی بهتر میتوانی شکر گزار باشی.
10- به چیزی که گذشت غم مخور , به چیزی که پس از آن خواهد آمد لبخند بزن.
11- همیشه افرادی هستند که تو را می آزارند با این حال همواره به دیگران اعتماد کن . فقط مواظب باش به
کسی که تو را آزرده دوباره اعتماد نکنی.
12- خود را به فردی بهتر تبدیل کن و مطمئن باش که خود را می شناسی , قبل از اینکه شخص دیگری را
بشناسی و توقع داشته باشی که او تو را بشناسد.
13- زیاده از حد خود را تحت فشار مگذار. بهترین چیزها زمانی اتفاق می افتد که توقع نداری