بیشتر افراد این توصیه را شنیدهاند که باید هوشمندانهتر کار کنند و نه زیادتر ولی تعداد کمی واقعا از این توصیه پیروی میکنند.
این روزها بیشتر صاحبان تجارت و مدیران اجرایی برای دستیابی به اهدافشان ساعتهای
طولانی مشغول کار هستند. اگر شما مجبور شوید ساعتهای زیادی از یک روز عادی را
برای تکمیل کارتان کارکنید سپس کار را اشتباه انجام میدهید! در اینجا ۵ استراتژی برای کمک به شما در
هوشمندانهتر کار کردن به جای بیشتر کارکردن ارائه میشود:
۱) استراتژی اول: تمرکز
فکر میکنید چند دقیقه ازیک ساعت کاری به طورکامل تمرکز دارید؟ ممکن است این امر
شما را متعجب کند که این زمان چقدر کم است. تحقیقات نشان داده است که بیشتر افراد
میتوانند بین ۵ تا ۱۰ برابر در هر ساعت کاری مولدتر
باشند. اگر فکر میکنید که این گفته اغراق آمیز است میتوانید این آزمایش ساده را
انجام دهید. یک دفترچه یادداشت و یک خودکار در کنار خود قرار دهید و شروع کنید به
آگاه شدن از سطح تمرکزتان. هر وقت که تشخیص دادید که روی کارتان تمرکز کامل ندارید
مدت زمانی را که حواستان پرت بوده است یادداشت کنید. اگر این تمرین را بهخوبی
انجام دهید بعد خودتان را کاملا شوکه خواهید کرد. اگر شما بتوانید مهارت ایجاد
تمرکز کامل در ساعتهای کاریتان را ارتقا دهید، از میزان تولیدتان متعجب می شوید.
۲) استراتژی دوم:اهرم
اهرم هنر استفاده از ابزارها جهت افزایش کیفیت کار یا بهرهوری است. این ابزارها
میتواند تکنولوژی باشد مثل: نرم افزارهای کامپیوتری یا میتواند استراتژیهای
سازمانی نظیر سیستمهای بهتر باشد. شما معمولا از چه ابزارهایی برای حداکثر کردن نتایج
کارتان استفاده میکنید؟ برای مثال فروشندهای که از طریق سمینارها یا کنفرانسهای
تلویزیونی فروش میکند، مشخص است نسبت به کسی که فرد به فرد میفروشد میزان فروش
بیشتری داشته باشد. چه کاری میتوانید انجام دهید تا زمان، دانش یا مهارتهایتان
اهرم شما باشند؟
۳) استراتژی سوم:تفویض اختیار
یک بخش خاص اهرم عبارت از تفویض اختیار است. یعنی بکارگیری افراد دیگر جهت انجام
قسمتهایی از کار شما تا وقتتان برای فعالیتهای سودآورتر آزاد شود. بیایید دوباره
به مثال فروشنده نگاهی بیاندازیم. اگر فروشنده خاصی در انعقاد قراردادهای فروش
متبحر باشد ممکن است دست به تفویض و واگذاری امور اجرایی فروش زده تا بتواند به
عنوان یک فروشنده زمان بیشتری را برای قراردادها اختصاص دهد. اگر سود حاصل از
افزایش فروش بیشتر از هزینه واگذاری باشد پس شما سیستم مناسبی دارید. همیشه شنیدن
این نکته در بین شکایتهای صاحبان تجارت که فروشندگان آنها از آینده نگری متنفرند
و واقعا در مورد آن احساس بدی دارند باعث تعجب من می شود. در فعالیتهای تجاری
خودم من همیشه افراد آینده نگر حرفهای را استخدام کردهام که در این زمینه قوی
بودند و با این کار زمان را برای تیم فروش آزاد کرده تا آنها کاری را که در آن
توانمند هستند انجام دهند. فروشندگی! البته این استراتژی سودآور است و همه خوشحال
هستند.
۴) استراتژی چهارم: مدیریت
زمان
من اغلب میشنوم که صاحبان تجارت میگویند که تعداد کارکنان بخش خصوصی خیلی زیاد
است زیرا آنها همیشه ساعتهای زیادی را تلف میکنند تا کار را انجام دهند. نظر من
مخالف این موضوع است. اگر شما نمیتوانید در یک روز عادی کاری، کارتان را انجام
دهید پس شما احتمالا فاقد مهارتهای تمرکز، اهرم و تفویض اختیار(واگذاری) هستید یا
یک مدیر که در استفاده از زمان ضعیف است. مدیریت زمان هنر سازماندهی خودتان است تا
بتوانید تمام کارهایتان را در یک روز کاری استاندارد انجام دهید. اگر شما مدیریت
زمان را با مهارتهای دیگرتان ترکیب کنید(رئوس مطالب فوق الذکر) سپس شما میتوانید
بهره وری بالایی در یک روز کاری بدست آورید و نیازی به ساعات اضافی ندارید.
سازماندهی یک روز از پایان روز قبلی شروع میشود. اگر شما اینکار را هنگام
استراحتتان انجام دهید مغزتان به شما کمک خواهد کرد که کارآمدتر باشید. تخمین زده
شده که ۵۰درصد از زمان استراحت وقف
سازماندهی مغز و ساختار دادن به دانش و تجربیات به دست آمده در طول روز میشود.
اگر شما کارهای روز بعدتان را برنامهریزی کنید متوجه میشوید که فرایندهای طبیعی
ذهن در زمان استراحت با شما کار میکنند تا به شما در تحقق برنامههایتان کمک
کنند. مبانی مدیریت زمان را یاد بگیرید و هر روز از آنها استفاده کنید.
۵) استراتژی پنجم: تمایز قائل
شدن بین فعالیتها
من مطمئن هستم که شما قانون۲۰/۸۰ را میدانید; ۸۰% از نتایج کارتان از ۲۰% تلاشهایتان بدست میآید. دلیل اینکه این مساله در مورد افراد زیادی
صادق است، این است که آنها نمیدانند که کدام تلاششان بهترین نتایج را به همراه میآورد.
اگر شما نتایج خوب را ثبت کنید، سپس شما می توانید قاعده ۲۰/۸۰ را تغییر دهید تا برای شما به
طور موثرتری کار کند. اگر شما میدانستید که کدام ۲۰% از فعالیت شما بهترین نتایج را
تولید میکند سپس شما میتوانستید خودتان را سازماندهی کنید تا وقت بیشتری را صرف آن
کارها بکنید و بنابراین سودتان در هر ساعت افزایش مییافت. اگر شما خصوصیات ۲۰% از مشتریانتان را که ۸۰% تجارت شما را پوشش میدهند میدانستید
پس شما میتوانستید آن گروه از مشتریان را مورد هدف قرار دهید. فرانک بتگر با
استفاده از قانون ۲۰/۸۰ از یک
نماینده بیمه ورشکسته به پردرآمدترین شرکت بیمه در آمریکا تبدیل شد. کتاب او هنوز
در دسترس است و ارزش زیادی برای خواندن دارد.
استراتژی شما قرار دادن این ۵استراتژی برای کار در تجارتتان است.
شما الان ۵ استراتژی دارید، همه کاری
که شما باید انجام دهید این است که نگاه کنید به راههایی که میتوانید این
استراتژیها را برای خودتان و تجارتتان به کار گیرید
آگـاه بـودن از اطـلاعات روز و سر موعد آماده کردن کار یکی از مهمترین اولویت هـا در مـحــل کار به شمار می رود. این مستلزم داشتن درک خالی از اشتباه و روشن از وظایف و مسئولیت هایتان در محل کار است. ایــن اطلاعات معمولاً به شکل توصیف شغلی و شرح وظایـف شغلی می آید که معمولاً توسط رئیس هنگام استخدام ارائـه مــی شود. اما اگر شما چنین برنامه ای ندارید، حتماً از رئیستان بخواهید که یکی برایتان تنظیم کند. این اطلاعات بـه شـمـا کـمـــک می کنــد بفهمید چه انتظاری از شما در اداره میرود و برای انجام کامل مسئولیت هایتان چه باید بکنید.
حـــال که توصیف شغلیتان در اختیارتان است، فهمیده اید که به عهده ی شـماست که
وظایف و مسئولیت هایتان را سرموعد و به درستی انجام دهید. اما برای برآوردن
انتظارات رئیستان از چه راهکارهایی می توانید استفاده کنید که مجبور نباشید شب ها
یا حتی تعطیلات آخر هفته هم روی مسائل کاری متمرکز شوید.
در این مقاله ۶ راهکار مفید برای برآورده
کردن انتظارات و توقعات رئیس برایتان عنوان می کنیم و امیدواریم که برایتان مفید
باشد.
۱) اهداف معقولی داشته باشید.
طبیعی است که اوایل از انجام کارهای بزرگ و پیچیده در محل کار کمی سردرگم و دست
پاچه شوید. اما یک شبه نمی توان راه صد ساله را پیمود و نباید انتظار داشته باشید
که بتوانید یک پروژه ی بزرگ و پرکار را در یک روز کاری هشت ساعته تمام کنید. برای
آن منظور، وقتی فهمیدید که دقیقاً چه کاری باید انجام دهید، کار را به قسمت های
کوچک تر و قابل کنترل تر تقسیم کنید. برای انجام هرکدام از این قسمت ها یک موعد
زمانی تعیین کنید و سفت و سخت از آن برنامه پیروی کنید. همچنین توصیه می شود که
کارهای سخت تر و پیچیده تر را اول انجام دهید که کمی در وقتتان صرفه جویی شود. با
تعیین این اهداف معقول و انجام به موقع آنها، به توانایی خود برای تکمیل پروژه سر
موعد مقرر اطمینان پیدا کرده و دیگر برای گرفتن نتیجه عجله نخواهید کرد.
۲) راهنمایی بخواهید.
دست پاچگی و سردرگمی معمولاً موجب به تعویق انداختن و طفره رفتن می شود. یک
راهنمایی خوب و مستقیم می تواند کمک بسیار مفیدی در رسیدن شما به اهدافتان و
برآورده کردن انتظارات رئیستان به شما کند. چه رانندگی کنید، چه کابینت سرهم کنید
و یا در تلاش برای تهیه یک گزارش باشید، باید بدانید که مقصد شما کجاست و چطور
باید به آنجا برسید. اگر سردرگم هستید که چطور کارتان را شروع کنید یا ادامه دهید،
به هیچ عنوان از سؤال کردن مضایقه نکنید. در بسیاری از موارد، یک یا دو سؤال
راهنمایی خواهانه خیلی راحت مشکلتان را برطرف خواهد کرد. فکر نکنید سؤال کردن و
راهنمایی خواستن به معنی بی کفایتی و ناتوانی شما برای انجام کار است. برعکس، سؤال
کردن باعث می شود رئیستان بفهمد که شما در کارتان جدی هستید و برای آماده کردن
پروژه سر موعد تلاش می کنید.
۳) از همکارانتان کمک بگیرید.
قبل از اینکه برای راهنمایی مستقیماً به سراغ رئیس بروید، سعی کنید از توصیه ها و
کمک همکارانتان استفاده کنید. البته همان اول او را توجیه کنید که نمی خواهید
کارتان را به گردن او بیندازد. یک درخواست مؤدبانه و غیررسمی برای کمک رمز کار
است. یا خیلی ساده و بی رودربایستی با آنها درمیان بگذارید که در انجام یکی از
کارهایتان به مشکل برخورده اید. احتمالش زیاد است که همکارتان هم قبلاً به چنین
مشکلی برخورد کرده باشد و برایش چندان سخت نخواهد بود که کمی راهنماییتان کند. اما
عادت نکنید که تا کمی کار برایتان مشکل شد به سراغ همکارانتان بروید. اینکار هم
ممکن است وجهه و کفایت شما را پیش آنها زیر سؤال ببرد.
۴) خود را برای مشکلات آماده
کنید.
لازم نیست حتماً از غیب بهتان خبر برسد که سر راه پیشرفتتان چند مشکل به وجود
خواهد آمد. خودتان باید بدانید که دیر یا زود مشکلات، چه کوچک و چه بزرگ، سر
راهتان سبز می شود. ممکن است حافظه ی کامپیوترتان یکمرتبه از بین برود، یا
آنفولانزا بگیرید یا یکی از اقوام سرزده در بدترین شرایط و موقعیتتان به منزلتان بیایند.
آنچه مهم است توانایی شما برای پیشبینی این مشکلات و آماده شدن از قبل برای برخورد
با آنهاست. مثلاً، اگردر یک زمان درگیر دو پوژه ی بزرگ هستید، تعارضات زمانی یا
مدیریتی ممکن است در کار بین این دو پروژه به وجود آید. آیا باید هر دو این کارها
را باهم انجام دهید یا اینکه او کار دشوارتر را انجام داده و بعد به سراغ تکمیل
کار بعدی بروید؟ و یا برعکس؟ با استفاده از این سؤالات و همچنین استفاده از
تجربیات پیشین، یک راهکار کلی برای کارهایتان تنظیم کنید که به شما در انجام پروژه
های کنونی و همچنین آتی کمک کند.
۵) در مواقع لزوم
"نه" بگویید.
کارمندان تازه استخدام شده و جدید معمولاً خود را تحت فشار (یا حتی موظف) میدانند
که هر کاری که روی میزشان قرار گرفت را انجام دهند. و هرچه سریعتر بتوانند این
کارها را تکمیل کرده و تحوی دهند، پرونده های دیگر هم با سرعت بیشتری روی میزشان
تلمبار می شود. بااینکه نشان دادن کفایت و توانایی هایتان در محل کار تحسین
برانگیز است، اما گاهی اوقات اگر درست و هوشیار عمل نکنید ممکن است کارهای خارج از
برنامه تان روز به وز بیشتر و بیشتر شود. معمواً آدمها فراموش می کنند که میتوانند
در جواب درخواست هار دیگران "نه" هم بگویند. حواستان به رفتارتان باشد،
اجازه ندهید بیشتر از چیزی که توان دارید کار روی دوشتان بگذارند.
۶) وعده هایی بدهید که
بتوانید عمل کنید.
باور بکنید یا نه، کارفرمایتان به احتمال خیلی زیاد براساس توانایی ها و مهارت
هایی که در رزومه تان ذکر کرده بودید شما را استخدام کرده است. پس ناراحت نشوید
اگر رئیستان کاری از شما خواست که در رزومه نوشته بودید قادر به انجام آن هستید.
مراقب حرفهایی که درمورد توانایی هایتان بر زبان می آورید باشید چون ممکن است رئیس
همان کارها را از شما بخواهد.
● تاثیرگذار باشید
کارهای اداره هیچوقت تمامی ندارد، روزها کوتاهند و همیشه وقت کم دارید. این مسائل
باعث می شود احساس استرس، اضطراب، گیجی و سردرگمی کنید. اما با کمی هوشیاری و تفکر
قادر خواهید بود توقعات و انتظارات رئیستان را برآورده کنید، بدون اینکه به
سلامتیتان هم آسیبی برسد. اگر بتوانید کاری را انجامدهید، هیچ بهانه ای قابل قبول
نیست که آن را خوب انجام ندهید
انتخاب شغل و آمادگی برای اشتغال یکی از مهمترین تکالیف مربوط به دوران رشد است که نوجوانان در جوامع مختلف، بویژه در جوامع صنعتی، با آن مواجه می شوند. اگر چه این مساله همیشه برای پسران مصداق داشته، اما شواهدی وجود دارد که در سالهای اخیر برای دختران نیز اهمیت پیدا کرده است. متأسفانه، شواهد قابل توجهی وجود دارد که نوجوانان اطلاعات کمی در مورد مشاغل و چگونگی انتخاب یک شغل دارند.
عوامل اقتصادی و اجتماعی، بین تجربیات روزمره نوجوانان و دنیای کار فاصله انداخته است. یکی از مهمترین عوامل اجتماعی که بر آرزهای شغلی نوجوانان تاثیر می گذارد خانواده است. آرزوهای شغلی نوجوانان با خواستهای والدین آنان برای موفقعیتهای شغلی فرزندانشان رابطه دارد.شان افراد در گرفتن مقام نیست، بلکه در استحقاق آنها در بدست آوردن آن مقام خلاصه می شود." (ارسطو)
شما به پیشرفت های تحصیلی و شغلی خود افتخار می کنید و مشتاقید تا به عرصه چالش
های جدید قدم بگذارید. این چالش ها برای شما موقعیت ها و آزمایشاتی را فراهم می
آورند که شخصیت و شان شما را زیر بوته آزمایش خواهد برد. به خاطر داشته باشید: نگه
داشتن شان شخصی تماما در اعتماد به نفس، عزت نفس و عدالت خلاصه می شود.
در این قسمت چند نکته وجود دارد که با استفاده از آنها ارزش شخصی و عزت نفستان در
محل کار هیچ گاه از بین نخواهد رفت.
۱) بدون کوچک کردن خود
رئیستان را کارآمد جلوه دهید
زمانی که کارفرمای شما ترفیع رتبه می گیرد برای شما دو موقعیت مختلف پیش می آید،
یکی اینکه به شما اهمیت نداده و برایتان خلاء ایجاد کند، و دیگر اینکه چون شما یکی
از سرمایه های با ارزش شرکت هستید شما را با خود به بخش جدیدی که منتقل شده است
ببرد. تنها کاری که باید بکنید این است که مطمئن شوید که او و دیگران از سهم بزرگی
که برای شرکت انجام می دهید، آگاه می شوند. خود را در معرض دید قرار دهید، سودمند
واقع شوید و برای قبول مسئولیت های جدید آماده باشید، اما به هیچ وجه چاپلوسی
نکنید. به ندرت اتفاق می افتد که یک رهبر پر قدرت اطراف خود را با "بله قربان
گو" ها پر کند. به موفقیت های خود افتخار کنید و استعداد ها و توانایی هایتان
را بروز دهید.
۲) گله و شکایت نکنید
اگر همیشه از کارفرمای خود تقاضای مرخصی کنید و زمانی که به مهلت تحویل پروژه ها
نزدیک می شوید از او بخواهید تا وقت بیشتری را در اختیار شما قرار دهد، او به طور
حتم از شما منزجر می شود و تاثیر مخالفی بر روی شغل و در نتیجه بر روی عزت نفستان
می گذارد. کسانی که دائما در حال گله و شکایت کردن هستند هیچ گاه ترفیع رتبه نمی
گیرند. (مدیران همیشه سعی می کنند آنها را به شعبه های دیگر انتقال دهند تا از
دستشان راحت شوند.) شما می خواهید رئیستان دوستتان باشد نه دشمنتان؛ پس سعی کنید
اسباب ناراحتی و رنجش او را فراهم نسازید. زمانی که میخواهید نزد او بروید مجددا
فکر کنید و تمام جوانب گفته های خود را در نظر بگیرید. ارزش خود را با تصمیم گیری
های مناسبی که مربوط به حیطه کاری خودتان می شود، حفظ کنید و به دنبال تعریف و
تمجید بیهوده از جانب کارفرمایتان نباشید.
۳) مطمئن شوید که شرایط کاری
مناسب است
آیا شما حقوق کافی دریافت می کنید، و در یک محیط کاری امن مشغول به کار هستید.
برای بدست آوردن حقوق خود قد علم کنید و هیچ گاه عزت نفس و ارزش خود را به خاطر
فیش حقوقیتان زیر پا نگذارید. باید به راحتی مواردی که برایتان مهم است را با
رئیستان در میان بگذارید، مثلا: ساعات فراغت، کاهش ساعات هفتگی کاری، کارکردن در
خانه و فرستادن اطلاعات از طریق رایانه. مدعی باشید اما پرخاشگر نباشید؛ و همیشه
بر روی فواید و مزایای کارهای خود برای شرکت تاکید داشته باشید. با ارزشی که برای
کارفرمایتان قائل هستید و با اتکا به عزت نفس، احتمال پذیرش طرح ها و پیشنهاداتتان
را افزایش دهید.
۴) همیشه از اکثریت پیروی
نکنید
همکاری و تشریک مساعی داشته باشید، اما هیچ گاه اجازه ندهید تا دیگران از شما
استفاده کنند. اگر اجازه دهید تا همکارانتان تمام کارها را بر روی سر شما بریزند
ارزش و احترامتان پایین می آید و در عوض آنها به وسیله کاری که شما را آنرا به
خوبی انجام داده اید افتخار کسب می کنند. بد نیست گاهی استقلال خود را امتحان
کنید. اگر همه از ساعت ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر سر خود را با کارهای غیرکاری گرم می کنند لازم نیست که
شما هم مشابه آنها عمل کنید. برای مسائل مهم مثل ایمنی در محل کار، حقوق و مزایا
خوب است به جمع بپیوندید، اما علاوه بر اینکه در چنین جمع های شرکت می کنید، بهتر
است برای افزایش درآمد با مدیریت رودررو صحبت کنید. اگر دوربین های ایمنی در تمام
قسمت های محل کار شما برای جلوگیری از تقلب نصب شده و تصور می کنید که این امر به
حقوق و استقلال شما آسب می رساند، ارزش آنرا دارد که در مقابل آنها بایستید. پیش
از اینکه به دیگران برای محافظت از حقوقشان بپیوندید، تمام جوانب کار خود را در
نظر بگیرید.
۵) اجازه ندهید تا عنوان دلقک
و یا لوده بخش را به شما بدهند
بد نیست که در ساعات بی کاری و اوقات فراغت خود بخندید و شادی کنید اما نباید
زیاده روی کنید. ادب مساوی است با ارزش. خنداندن مردم در زمان سخنرانی و یا
کنفرانس یک ویژگی شایان ذکر است اما اگر همکارانتان شما را به عنوان دلقک و جوکر
بشناسند، هیچ کس شما را جدی نمی گیرد و چیزی نمی گذرد که عزت نفس خود را از دست
خواهید داد.
۶) مشکلات شخصی را به محل کار
نبرید
بلند صحبت کردن با تلفن در محل کار هیچ جایی ندارد. اگر شما جر و بحث دارید و یا
برای بخشش از طرف کسی که آنسوی خط تلفن است گریه زاری سر دهید و یا او را ببوسید،
باید آنرا در خارج از دفتر کار و به وسیله تلفن همراه انجام دهید. پیش از اینکه
بخواهید با هر یک از همکارانتان ارتباط برقرار کنید به تاثیراتی که ممکن است او بر
روی مسائل کاری شما بگذارد به دقت فکر کنید. اگر به خاطر کارهایی بدی که با یکی از
همکارانتان انجام داده اید، ارتباط خود را با او قطع کرده اید این امر منجر به
نابودی شان و ارزش شما خواهد شد، چرا که به زودی تمام کارمندان از تمام مواردی که
شما سعی می کنید مخفی نگه دارید، آگاه خواهند شد.
۷) جلوی خشم خود را بگیرید و
احساساتتان را کنترل کنید
زمانی که یکی از همکاران، کار خود را سر موقع انجام ندهد و تاثیر آن مستقیما بر
روی بازده شما تاثیر بگذارد، طبیعی است که شما ناراحت، رنجیده و عصبانی شوید. اما
نحوه برخورد شما با قضیه، میزان ادراک شما را برای سایرین روشن می کند. اگر انسان
کم طاقتی هستید باید مراقب باشید که در زمان عصبانیت حرکت ناشایستی از شما سرنزند.
با کنترل احساسات، ارزش و شان خود را بالا ببرید. اگر چیزی بگویید و یا حرکتی
انجام دهید که نباید، سریعا برای نجات ابروی خود عذر خواهی کنید.
۸) مراقب آزار و اذیت ها
باشید
خط مشی و سیاست های شرکت را به دقت بررسی کنید. اگر همواره از طریق یکی از
همکارانتان تحقیر می شوید، و یا یکی از کارمندان ارتباط نا مناسب جنسی با ارباب
رجوع برقرار می کند، اعتراض کنید. درست مثل قلدری کردن در حیاط مدرسه، آزارهایی که
در محل کار به وقوع می پیوندد، بر روی ارزش و شان شخصی شما تاثیر می گذارد.
۹) خلاقیت و توانایی خود را
در مدیریت اثبات کنید
ابتکار و نوآوری به عنوان رمز تجارت آینده محسوب می شود. در حین انجام کارهای
روزمره دید خود را بر روی تصاویر بزرگتر معطوف کنید. همیشه از فعالیت ها و تغییرات
رقبا مطلع باشید. اگر بر اساس غریزه و درک شغلی خود عمل کنید، همیشه رضایت شغلی
بیشتری کسب کرده و اعتماد به نفستان افزایش پیدا خواهد کرد. شالوده دانش خود را
افزایش داده و از استعدادها و خلاقیت های خود در زمینه رشد شرکت بهره بگیرید.
● ارزش های خود را زیر پا نگذارید
مسئولیت رفتار هر کس به عهده خودش می باشد. اگر از شما خواسته شد که یک کار غیر
قانونی و یا غیر اخلاقی انجام دهید بر روی تاثیرات دراز مدت آن فکر کنید. رفتاری موقر،
با احترام و معزز به همراه درستی و غرور از خود نشان دهید. برای اینکه به شانتان
آسیبی وارد نیاید باید در یک آینه به خود نگاه کنید و مطمئن شوید که از روی وجدان
کار می کنید و از انجام هر چه در حد توانتان باشد کوتاهی نمی کنید. اگر این موارد
را رعایت کنید در پایان هر روز، حس رضایت و موفقیت در انجام کارها به شما دست
خواهد داد
همیشه در هر فعالیت، رقیبانی وجود دارند که هرچند نمیتوان فعالیت آنها را کنترل کرد، میتوان تاثیر فعالیتهایشان بر بازار و کسب و کار خود محدود نمود.
در این نوشتار با ارایهی سه روش ساده، راه افزایش فروش و مطرح شدن در بازار، با
کمترین یا حتی بدون رقابت با دیگران نشان داده میشود.
● از روشهای بازایابی غیر قراردادی، غیر کلیشهای و نامتعارف استفاده کنید
متاسفانه در بیشتر کسب و کارها از روشهای بازاریابی مشابه آنچه سایر رقبا به کار
میبرند، استفاده میشود. سعی کنید از روشهای جدید و غیر کلیشهای برای متمایز
کردن خود از رقبا استفاده کنید. اگر روش بازایابی شما منحصر به فرد باشد، به طور
قطع توجه بیشتری را به خود جلب میکنید و فروش شما افزایش خواهد یافت.
برای نمونه، بیشتر کسب و کارهای اینترنتی فقط از روشهای بازایابی online برای ایجاد ترافیک روی وب سایتهایشان استفاده
می کنند. با استفاده از بعضی روشهای بازاریابی offline، می توانید بر رقابت سنگین و تنگاتنگ online پیروز شوید و ترافیک بیشتری را روی وب سایت
خود ایجاد و فروشتان را بیشتر کنید.
برای نمونه، بهترین و کوچکترین تبلیغ خود را روی یک کارت پستال چاپ کرده و از
طریق پستهای معمولی غیرالکترونیکی برای مشتریان مورد نظر و بازار هدف بفرستید.
کارت پستالها هنوز هم کم هزینه ترین، موثرترین و آسانترین روش بازایابی به شمار
میآیند. به یاد داشته باشید که بیشتر دریافتکنندگان این کارتها، پیامهای
تبلیغاتی کوتاه را بر خلاف نامههای طولانی، با اشتیاق میخوانند.[۱]
● بازارهای ناب، دست نخورده و زیر پوشش قرار نگرفته
وقتی برای تسخیر مشتریان یا بازارهایی مشخص هدفگذاری بازاریابی میکنید، به یاد
داشته باشید که رقبای شما هم همین عمل را انجام میدهند، در این حالت شما هرگز نمیتوانید
از رقابت دوری کنید. سعی کنید در جستوجوی بازارهای ناب و دست نخوردهای باشید که
هنوز مورد توجه رقبای شما قرار نگرفتهاند. شما میتوانید با کمترین تلاش یا حتا
بدون دردسر در رقابت این بازارهای ناب را تسخیر کنید.
تبلیغات، آگهیها، صفحات وب و پیامهای دیگر خود را به نحوی تجدیدنظر و اصلاح کنید
که به طور اختصاصی علایق منحصر به فرد و نیازهای مشتریان آینده را که از یک گروه
جدید دست نخورده هستند، تامین کنید. برای نمونه یک بازاریاب شبکه میتواند ۳ بازار جدید دستنخورده و جداگانه
در دامنهی کاری خود هدفگذاری کند و در نظر داشته باشد. این بازاریاب میتواند
رویکرد فروش را در هریک از این بازارها با تاکید بر بخشی از سودمندیهای خاص و
متفاوت، تغییر دهند.
▪ زنان خانه دار و مادرانی که بیشتر در خانه هستند: برای این گروه سودمندیهای کار
نیمهوقت در منزل را شرح دهید.
▪ کارمندان شرکتها: از فرصتهایی که در اختیاردارند و خود از آن بیخبرند، بگویید
و شرح دهید که چگونه میتوانند با کنده شدن از محیط کارمندی، برای کسب و کار مستقل
راه بیندازند و "خود اشتغالی" داشته باشند.
▪ بازنشستگان: برا آنها فرصتها و منافعی را که در اختیار دارند توضیح دهید.
▪ سعی کنید همواره حرفهای رفتار کنید
یکی از موثرترین روشهای پیروزی در یک رقابت این است که در زمینهی کاری خود متخصص
و حرفهای باشید و این امر را به مخاطبتان ثابت کنید. مشتریان آیندهی شما یک فرد
حرفهای را به چشم یک کارشناس خبره مینگرند و اطمینان دارند که او دانش و آگاهی
لازم را در زمینهی کاری مورد نظر، برای کمک به مشتریان دارد.
البته شما مجبور نیستید که نظام بازاریابی فعلی خود را به اثبات حرفهای بودن خود
محدود کنید.
کافی است که محصول یا خدمت منحصر به فردی را انتخاب کنید که مطمئن هستید میتوانید
به بهترین شکل ممکن آن را ارایه کنید. سپس بر روی بازایابی آن تمرکز و تاکید کنید.
در این میان، برای کامل کردن اقدامات بازاریابی خود، تفاسیر، تمجیدها و سپاسهای
مشتریان خود و نیز عناوین، نشانها، استانداردها، گواهینامهها و مدارکی را که از
مجامع تخصصی و معتبر دریافت کردهاید و نشانگر اعتبار شماست، به نمایش بگذارید.
یک کسب و کار خدماتی و حتی یک شرکت تولیدی که کیفیت خدمات یا کالاهایش برای
مشتریان ثابت شده باشد، اغلب میتواند قیمتهای بالاتری را دریافت کند.
بسیاری از مشتریان انتظار دارند در مقبال پرداخت وجه بیشتر ا محصول یا خدمت تخصصیتری
دریافت کنند. حتا گروهی از مشتریان نرخهای بالای شما را نشانهای بر تخصص بالا
قلمداد میکنند.
به یاد داشته باشید تا زمانی که کسب و کارتان ادامه دارد، رقیب هم خواهید داشت و
ناگریز باید رقابت کنید. اما این سه راهحل میتواند تاثیر رقبا را بر کار شما به
کمترین میزان برساند. با به کار بردن این روشها خواهید توانست راحتتر و بازحمت
کمتر (حتا گاه بدون دغدغههای رقابت با دیگران) فروش خود را افزایش دهید و بر
رقیبان خود چیره شوید
مصاحبه را انجام داده و همه را تحت تاثیر مهارت ها، اشتیاق و مدارک تحصیلی خود قرار داده اید، و اکنون برای مرحله ی دوم مصاحبه دعوت شده اید. میدانید که قصد استخدامتان را دارند.
مشکل اینجاست که شما حقوقی بیش از آنچه آنها خود پیشنهاد داده اند می خواهید. اما
آیا می دانید که چطور تصمیم گیرنده ها را برای تخصیص حقوق بیشتر برای شما بدون
منصرف کردنشان از استخدامتان متقاعد کنید؟
همه چیز بستگی به آمادگی قبلی، رفتار و عملکردتان دارد. در اینجا به نکاتی اشاره
می کنیم که به شما کمک می کند.
۱) تحقیقات لازم را انجام
دهید
تا می توانید درمورد میزان پرداختی های شرکت مورد نظر اطلاعات جمع آوری کنید. هر
چند تا مدرک دانشگاهی و گواهینامه های مختلف هم داشته باشید، اتحادیه ها و کمپانی
های شراکتی معمولاً در تغییر میزان حقوق انعطاف پذیری کمتری دارند.
در قسمتی از تحقیقاتتان باید حداقل حقوق درخواستی خودتان را تعیین کنید. اگر
میبینید که حقوق پیشنهادی آنها از حداقل حقوق شما هم پایین تر است، بهتر است که
وقت خود را تلف نکنید. دلیلی ندارد که وقت خود را صرف مصاحبه های شرکت ها و
کارخانه هایی بکنید که نمی توانند دستمزد و حقوق دلخواه شما را برآورده کنند.
۲) پیشنهاد اول را شما ندهید
قسمت حقوق پیشنهادی را در فرم استخدام خالی بگذارید و هیچ حقوق مشخصی را تعین
نکنید. اگر از همان ابتدا حقوق بالایی را پیشنهاد دهید، روی نظر مسئولان برای
استخدام شما تاثیر خواهد گذاشت. شاید هم مبلغی کمتر از آنچه رئیس برایتان در نظر
گرفته بوده بنویسید و با این کار حقوقتان کمتر شود.
۳) ارزشهایتان را بشناسید
ببینید آیا در موضع قدرت هستید. اگر شرکت ها و جاهای دیگر به دنبال شما هستند، می
توانید از آن برای اعمال قدرت و نفوذ استفاده کنید. اما حواستان باشد که خیلی هم
روی این مسئله تاکید نکنید. بیش از حد مطمئن و دلگرم بودن هم ممکن است برایتان
مشکل ساز شود.
۴) بگذارید اول آنها مسئله ی
حقوق را مطرح کنند
نباید شما خودتان مسئله ی حقوق را به میان آورید. و وقتی از شما حقوق پیشنهادیتان
را سوال کردند، حدود قیمتتان را بدهید، اما بگویید که این قیمت باز جای بحث دارد و
دیگر ساکت شوید و بحث راه نیاندازید.
۵) فواید مهارتهایتان را مطرح
کنید
وقتی درمورد شغل گذشته تان صحبت می کنید، دستاوردها و پیشرفت هایتان را توضیح
دهید. تمام موفقیت هایی را که برای شرکت قبلی به دست آورده اید را برای آنها بازگو
کنید. حتی اگر پاداشی هم در این زمینه دریافت کرده اید، آن را هم مطرح کنید. با
این کار آنها شما را به عنوان فردی فعال و باکفایت خواهند دید.
۶) متعجب نگاه نکنید
وقتی مصاحبه کننده، حقوق پیشنهادی شرکت را برایتان مطرح کرد، فقط سرتان را تکان
دهید، گویی که در حال بررسی هستید، اما ساکت بمانید. اما اگر قیمت پیشنهادیشان
خیلی کمتر از توقع شما باشد، کمی تعجب کردن کاملاً لازم است.
۷) عاقلانه رفتار کنید
با توجه به تحقیقاتی که انجام داده اید، می دانید که حقوق پیشنهادیشان خیلی پایین
است. نیازی به بحث و دعوا نیست. اینجا باید ریسک کنید. بلند شوید و به آنها بگوید
که این میزان حقوق برایتان کافی نمی باشد. دو احتمال وجود دارد، یکی اینکه همان
موقع فایل استحدام شما را بسته و فراموشتان می کنند، یا اینکه اگر به نظرشان
قابلیت های خوبی داشته باشید، روی مسئله ی حقوق تجدید نظر می کنند.
۸) انعطاف نشان دهید
اگر واقعاً این کار را می خواهید، پس لازم است که کمی هم شما از خودتان انعطاف
نشان دهید. البته پول مهم است، اما گاهی اوقات مسائل مهمتری هم در یک کار وجود
دارد. پس اگر آنها انعام ها و پاداش های ویژه ای برایتان در نظر گرفتند، شما هم
کمی کوتاه بیایید.
● خودتان را باور داشته باشید
اگر خودتان و مهارتها و قابلیت هایتان را باور داشته باشید، با اعتماد به نفس
بیشتر جلو خواهید رفت، و حتماً موفق خواهید شد که آنها را متقاعد به دادن حقوق
دلخواهتان کنید.
با آمادگی قبلی، کمی روانشناسی، و استفاده از مهارت های اجتماعیتان، با تکیه بر
قابلیت هایتان، می توانید به هدفتان دست یابید