آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

نقش پدر در دوران بارداری

باید این را قبول داشته باشیم که پدران هم پرورش دهندگان حساس و عاطفی هستند، حتی قبل از تولد. وظیفه پدری و پدر بودن از قبل از تولد شروع می شود. همان طور که مادر مواظب کودکی است که در شکم خود دارد پدر کودک با مواظبت از مادر کودک به طور غیرمستقیم مواظب کودکش است. بررسی ها و تحقیقات بر روی حالت عاطفی مادر و تاثیرش بر جنین نشان داده اگر مادر آرام باشد، کودک نیز آرامش خواهد داشت. به نظر می رسد نگرانی مداوم مادر در دوران بارداری، موجب ترشح هورمونهایی می شود که عامل فشار روحی هستند و بر اثر نفوذ این هورمونها به درون جفت، حالت مادر به کودک منتقل می شود. پدران آینده به یاد داشته باشید کودک افسرده و نگران، از مادران افسرده و نگران زاده می شود. مادری که دوران بارداری خود را تا حد زیادی، دور از هرگونه دغدغه و اضطراب حل نشدنی سپری می کند، کودکی را درون خود می پروراند که او نیز فارغ از این گونه فشارهای روحی است. هر شوهر ایده آلی باید با کمک به همسر باردارش، نگرانیهای دوران بارداری او را کاهش دهد. یکی از بهترین راههای ایجاد آرامش در همسرتان این است که وی احساس کند به او به عنوان یک شوهر و به کودکتان به منزله یک پدر دلبسته اید.
این احساس دلبستگی دوگانه، بیشترین حالت رضایت را طی دوران بارداری در او به وجود می آورد. بنابراین سعی کنید هر روز نشانه ای از این دلبستگی خود را به همسرتان نشان دهید. با یک شاخه گل، یک لبخند، یک نگاه محبت آمیز، انجام کاری که او را خشنود می کند، به عهده گرفتن بخشی از کارخانه، بردن او به بیرون و انجام کاری که صرفاً به خاطر او باشد و یا هر کاری که به او این پیام را ابلاغ کند که «من می خواهم تو دوران حاملگی راحت تری را بگذرانی» می توانید، همچنین به شما توصیه می کنیم که همبستگی خود را با کودکتان، پیش از تولد ایجاد کنید. هر چند که این کار برای مادر بسیار آسانتر است؛ زیرا کودک بخشی رشد یابنده از وجود اوست.
با گذشت هرماه، مادر حضور کودک را بیشتر و بیشتر در درون خود احساس می کند در حالی که شما می توانید براحتی از این ماجرا کنار بمانید؛ زیرا بدن شما دچار هیچ تغییری نمی شود. یکی از راههایی که شما را واقعاً با کودکتان پیش از تولد پیوند می دهد این است: با کودک خود پیش از اینکه متولد شود صحبت کنید.
محققان به این نتیجه رسیده اند که، کودکان پیش از تولد (در حدود ۶ ماهگی یا حتی زودتر) صداهای بیرون از رحم مادر را می شنود. برخی از محققین بر این باورند که ممکن است کودک پیش از تولد، عملاً صدای پدر را بهتر از صدای مادر بشنود، زیرا مایع آمنیوتیک، صدای مردانه را، که دارای فرکانس پایین است، بهتر از صدای زنانه تشدید می نماید. صحبت کردن با کودک متولد نشده تان راه را برایتان هموار کرده و کار گفت وگوی شما را با او پس از تولد راحت تر خواهد نمود. مطالعات نشان داده است کودکانی که پدرانشان پیش از تولد با آنها صحبت کرده اند، بعد از تولد نیز نسبت به صدای پدرشان واکنش بیشتری نشان داده اند، و این امر شاید به دلیل آن بوده که صدای پدر در ذهن کودک پیش از تولد نقش بسته است.
یکی دیگر از راههای ارتباط برقرار کردن با کودک متولد نشده اتان لمس کردن اوست می پرسید چگونه می توان او را لمس کرد؟ شما می توانید با دست خود این موجود رشد یابنده را لمس کنید.
هر شب با کودک خود صحبتها داشته باشید. مثلاً به او بگوئید «سلام عزیزم، من پدر تو هستم. منتظرم تا تو را ببینم. دوستت دارم» خود را در این مورد محدود نکنید و اجازه دهید هر چه در فکرتان می گذرد بر زبانتان جاری شود. در ابتدای ممکن است حرف زدن شما، به عنوان مردی کامل، با کودکی که هنوز به دنیا نیامده احساسی ناخوشایند در وجودتان برانگیزد. لیکن چیزی نخواهد گذشت که با این آداب شبانه خو می گیرید.
همراه شدن دستان گرم شما روی شکم همسرتان و گفت وگوی گرم و صمیمی شما با کودکتان دال بر دلبستگی شما با این دو موجود خاص است که پس از تولد به شما تکیه خواهند نمود. این کار شما دو پیام مهم از سوی شما به این دو موجود ابلاغ می کند: شما نسبت به همسرتان احساس همبستگی می کنید. شما نسبت به کودکتان احساس دلبستگی می کنید.
هر وقت شما نسبت به کودکتان ابراز محبت می کنید این احساس به همسرتان دست می دهد که شما به او محبت می کنید و همسرتان احساس شادی و شعف و دوست داشتن می کند جالب است بدانید که یکی از بهترین راههای مساعدت به سلامت عاطفی زن باردار ایجاد این احساس در اوست و شما در ایجاد احساس برای همسرتان به عنوان شوهر خوب و یک پدر مهربان متعهد هستید. در نتیجه بین شما و همسرتان رابطه عاطفی عمیق ایجاد می شود و اختلافها و کشمکش ها به خودی خود از بین می رود.
این ایجاد همبستگی پیش از تولد برای خود شما هم سودمند است. چون این کار باعث می شود احساس صمیمیت بیشتری با فرزندتان داشته باشید در نتیجه دلبستگی شما به ایفای نقش پدری بعد از تولد فرزندتان راحت تر می شود. زیرا این نقش را قبل از تولد آغاز کرده اید.
این را همیشه به خاطر داشته باشید که هیچ چیز مانند مبدل شدن به یک پدر دلسوز مرد را کامل نمی کند این احساس مسئولیت در برابر فرزند و همسر باعث به تکامل رسیدن مرد می شود. بنابراین برای تکامل خود تلاش کنید

ی که برای یکی از کودکانتان جواب می دهد، شاید برای دیگری بی فایده باشد. اگر حوصله کنید می توانید حتی روش های ابتکاری و مؤثرتری خلق نمایید که بنا به شرایط خاص شما طراحی شده باشد.
مادران، پدران، لطفا هماهنگ عمل کنید. موفقیت والدین در تغییر رفتارهای کودک نیازمند هماهنگی بین پدر و مادر است. پیش از هر اقدامی، رفتارهایی را که می خواهید اصلاح کنید، دقیقاً مشخص نمایید و برای رفع آن برنامه ای هماهنگ طراحی کنید. شما و همسرتان باید پیش از دست زدن به هر کاری در مورد کودکتان اتفاق نظر داشته باشید. وقتی تصمیم خود را گرفتید و روی برنامه اجرایی توافق کردید، هر دو هماهنگ و یکسان عمل کنید

نوجوانان را برای فردا آماده کنیم

آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند برابر هستند؟ قرآن کریم (سوره زمر، آیه ۹) مسلما دانایان با نادانان برابر نیستند، هیچ پدر و مادری خود به خود نمی تواند پدر یا مادر موفقی بشود و نوجوان خود را آن طور که هست بشناسد و او را درک کند و با او رابطه درست و صحیح برقرار نماید، مگر این که دانایی های ضروری را کسب کند. (توانایی در دانایی است) و یا در شعر معروف: توانا بود هر که دانا بود... زدانش دل پیر برنا بود.
علت اصلی شکست پدران و مادران در تعلیم و تربیت فرزندانشان، عدم شناخت کودکان و نوجوانان است. والدینی که دارای فرزند نوجوان هستند، با مسایل گوناگون روبه رو می شوند، بخش عمده ای از این مسایل، از عدم برقراری رابطه انسانی با نوجوان ناشی می شود. نوجوان در مرحله خاصی از گستره رشد به سر می برد و باید با شناخت و آگاهی با او برخورد شود. پژوهشهای متعدد نشان داده است که هر قدر والدین دانا و آگاهتر باشند، با مشکلات کمتری روبه رو می شوند. از سوی دیگر خانواده هایی که نسبت به نقش ها، وظایف و مسوولیت های خود بیشتر آگاهی دارند، بهتر می توانند با فرزندانشان رابطه برقرار و دوره حساس و پر انرژی نوجوانی را به طریق مطلوب هدایت نمایند.
اگر به سلامت و رشد و شکوفایی همه جانبه شهروندان یک جامعه فکر می کنید، باید به سلامت خانواده بیندیشید. همچنین اگر به سلامت جامعه فکر می کنید باید به سالم سازی خانواده ها بیندیشید. از این رو در آموزش پدران و مادران، یک هدف عمده تعقیب می شود و آن هم «سالم سازی خانواده» است. مسایل نوجوانان و جوانان یک جامعه از جنبه های گوناگون دارای اهمیت است. اما مساله برقراری رابطه میان والدین و آنان از اهمیت بیشتری برخوردار است. نوجوان در حال گذر از دوران کودکی به دوران بزرگسالی است و نوجوانان و جوانان سرمایه های واقعی جامعه را تشکیل می دهند. بنابراین اساس هرگونه برنامه ریزی و رفتار با نوجوان، شناخت واقعی نوجوان است. از سوی دیگر نوجوان در این دوره به ارزیابی و بازنگری روابطش با والدین می پردازد. ممکن است نتیجه ارزیابی نوجوان از والدین که زمانی «قهرمان» او محسوب می شده اند، اکنون منفی و نامطلوب باشد و نوجوان گاهی والدین خود را با دیگران مقایسه می کند و در نتیجه به برخی از ضعف ها و کاستی ها پی می برد. این ضعف ممکن است سبب ناامنی و خشم نوجوان شود و در نتیجه نوجوان به والدینش پرخاش می کند و عقیده و سبک زندگی آنها را رد می کند. در این شرایط نوجوانان نیز نیاز به آموزش دارند، بدانند که شیوه برقراری رابطه با والدین چگونه است. همچنین نوجوانان باید آگاهی های لازم درباره پذیرش واقعیت ها، ویژگی های فرهنگی و شرایط اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی را کسب کنند. در هر حال باید به فرزندان یادآور شد که بهترین و امین ترین کسانی که می توانند به آنان کمک کنند و مشاور آن ها باشند، پدر و مادر هستند.
● آمادگی برای ورود به دنیای واقعی
یکی از مهم ترین هدف های تعلیم و تربیت در تمام سطوح، چه رسمی، چه غیررسمی، در خانه، مدرسه و جامعه، باید آماده سازی فرد برای زندگی در دنیای واقعی باشد. برای این منظور باید فرزند نوجوانتان را با واقعیت های تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی آشنا کنید و آموزش به او بدهید که او را برای زیستن در این دنیا آماده کند. «آموختن برای زیستن» باید هدف همه معلمان و مربیان باشد. گاهی اوقات، نوجوان تقاضایی از پدر و مادر می کند و بدون دلیل با مخالفت روبه رو می شود. برای مثال نوجوانی دوچرخه یا کامپیوتر می خواهد و پدر و مادر در این خصوص پاسخ می دهند «صلاح نیست» و یا «نمی توانیم» نوجوان دلیل می خواهد و می پرسد چرا صلاح نیست؟ چرا نمی توانید؟ در این شرایط باید صمیمانه و مستدل با او صحبت کرد و درآمد و هزینه های واقعی خانواده را برای او تشریح کرد و توضیح داد تا او متقاعد شود. از سوی دیگر نوجوان باید صبر کردن را بیاموزد و در زندگی خانوادگی با برنامه ریزی، بودجه بندی و اولویت ها آشنا گردد. از این رو نباید انتظار داشته باشد که هر چه تقاضا کرد یا خواست، بی درنگ در اختیار او قرار گیرد، نوجوان باید صبر کردن را بیاموزد موانع را بشناسد با ناملایمات و مشکلات دست و پنجه نرم کند و یاد بگیرد که چگونه با وضع موجود کنار بیاید.
برای این که نوجوان با واقعیت های تلخ و شیرین زندگی به تدریج آشنا شود، باید در دنیای واقعی و شرایط طبیعی آموزش ببیند و تربیت شود. پدر و مادر اجازه ندارند نوجوان را در دنیای خیالی و رویایی تربیت کنند و یا خدای ناکرده او را فریب دهند و یا اغفال کنند. برای مثال در مواردی مانند شغل پدر، میزان درآمد خانواده، فوت پدر یا مادر و نظایر آن، قبل از این که فرزندتان حقیقت را از زبان شخص دیگری بشنود و کاخ باورهایش فرو ریزد، شما خودتان سعی کنید با زمینه سازی و ایجاد آمادگی های لازم، به تدریج به زبان ساده، مختصر، محرمانه و صمیمانه واقعیت ها و حقایق زندگی خانوادگی را با او در میان گذارید تا بدین ترتیب اعتماد و اطمینان نوجوان حفظ شود

قعیت ها نیز متفاوت است. یک راه حل قطعی و مستقل برای هر مشکلی وجود ندارد. راه حلی که امروز در مورد فرزندتان مؤثر است، ممکن است فردا تأثیرش را از دست بدهد یا روشی که برای یکی از کودکانتان جواب می دهد، شاید برای دیگری بی فایده باشد. اگر حوصله کنید می توانید حتی روش های ابتکاری و مؤثرتری خلق نمایید که بنا به شرایط خاص شما طراحی شده باشد.
مادران، پدران، لطفا هماهنگ عمل کنید. موفقیت والدین در تغییر رفتارهای کودک نیازمند هماهنگی بین پدر و مادر است. پیش از هر اقدامی، رفتارهایی را که می خواهید اصلاح کنید، دقیقاً مشخص نمایید و برای رفع آن برنامه ای هماهنگ طراحی کنید. شما و همسرتان باید پیش از دست زدن به هر کاری در مورد کودکتان اتفاق نظر داشته باشید. وقتی تصمیم خود را گرفتید و روی برنامه اجرایی توافق کردید، هر دو هماهنگ و یکسان عمل کنید

والدین بهتری باشیم

اگر فرزندی بین ۱۳ تا ۱۹ سال دارید و احساس می کنید که گفت و گو کردن با این نوجوان سخت و یا غیر ممکن است ، به خواندن ادامه دهید. راه هایی وجود دارد تا این مشکل ارتباطی حل شود. مطالعات به خوبی نشان می دهند که فقدان حمایت و راهنمایی والدین در مرحله ی اول موجب رفتارهای پرخطر مثل : نوشیدن الکل، سیگار کشیدن و استعمال مواد مخدر و... می شود. دکتر میشل آناستازی (مشاور خانواده) می گوید: زمانی که امکان برقراری تعادل وجود دارد لازم است که والدین ارتباط خودشان را با فرزندان نوجوان شان حفظ کرده و در نقش خود به عنوان مراقب تجدید نظر کنند.
به خاطر داشته باشید که نوجوان در سال های نوجوانی به دنبال هویت خود است و ممکن است برای رسیدن به این منظور از والدینش دور شود ، و اگر شما واکنش بدی نشان دهید ، باعث می شود که رابطه ی سالمی شکل نگیرد.
● وقت تان را با نوجوان خود بگذرانید
نوجوانان دوست دارند که با والدین خود باشند به خصوص وقتی که به نوجوان خود اجازه می دهید به شما در تصمیم گیری های تان کمک کند. حتی نوجوان هایی که خواهان تنهایی هستند به توجه والدین نیاز دارند.
دکتر لاری جیسون که درس "چگونه می توانیم والدین بهتری باشیم" را بیشتر از ۳۴ سال تدریس کرده می گوید: نوجوانان امروزی به همان اندازه که به کمیت وقت توجه دارند به کیفیت آن نیز فکر می کنند. بسیاری از کارشناسان این نیاز را تایید می کنند ، اما بسیاری معتقدند وقتی نوجوانان به خودشان متکی هستند نیاز کمتری به مراقبت و نظارت و کنترل دارند. ولی این طور نیست و نوجوانان به نظارت مادرانه نیاز دارند. مهم ترین عامل در پرورش نوجوان موفق، نظارت والدین است.
از نوجوان خود بخواهید که با هم به سینما بروید و یا در کنار هم شام بخورید. این کارها ارتباط شما را تقویت می کند و هر دوی شما بدون اجبار فرصت صحبت کردن پیدا می کنید . چند بار در هفته خانوادگی و دور هم شام خوردن ، راه مناسب دیگری برای با هم بودن است. اما اطمینان حاصل کنید که در طول صرف شام با هم حرف می زنید، نه این که تلویزیون تماشا می کنید.
● مؤدب باشید و قضاوت نکنید
یک نوجوان دوست دارد مورد احترام قرار گیرد. اگر در هنگام تماشای یک برنامه ی تلویزیونی ، نمی توانید با نوجوان خود صحبت کنید و یا تنها وقتی که آن ها می خواهند آخر هفته بیرون بروند به زندگی شان علاقه نشان می دهید ، نوجوان شما احساس می کند که به او علاقه مند نیستید.
از سویی اگر قبل از این که به حرف های نوجوان تان گوش بدهید قضاوت کنید و یا پند بدهید ، احساس می کند قادر به برقراری ارتباط با شما نیست. این موضوع به لحن صحبت و زبان غیرمستقیم شما نیز مربوط می شود. تلاش کنید تا حرف های نوجوان تان را محترمانه گوش دهید همان طور که دوست دارید به حرف شما گوش بدهند.
دکتر جیسون می گوید: قضاوت نکردن کار سختی است. اما در ارتباط با فرزندتان سعی کنید صبور باشید و حداقل در پاسخ خود تأخیر بیندازید.
حداقل صبر کنید تا نوجوان تمام حرف خود را بزند و جملاتی از این قبیل نیز بگویید: "بعضی چیزهایی که گفتی برای من قابل فهم نیست، من متوجه نمی شوم،" یا این که "اجازه بده در مورد حرف هایت فکر کنم ، این صحبت را بعداً ادامه می دهیم ."
● با نوجوان خود همدردی کنید
اگر به فرزند خود نشان دهید که موقعیت هایی را که با آن ها درگیرند ، می فهمید باعث می شود که در آینده ، بیشتر تمایل به برقراری ارتباط داشته باشند. برای رسیدن به این مقصود پرکینز می گوید: باید برای لحظه ای، حس بزرگتر بودن را فراموش کنید و احساسات و تفکرات نوجوان خود را به عنوان نظرات خودتان بپذیرید. البته به این معنی نیست که مجبور باشید با نوجوان تان موافق باشید فقط نظرات و تفکرات آن ها را بپذیرید. با گذشت زمان ، هر بار که صحبت می کنید مکالمه تان راحت تر پیش می رود.
● روشن کردن
به نوجوان خود نشان دهید که شما هم یک انسان هستید و ممکن است اشتباه کنید. بعضی اوقات به خود خندیدن هم بد نیست. برای فرزندتان در مورد اتفاقات ناگواری که در زمان نوجوانی خودتان پیش آمده تعریف کنید و برای بیان این موقعیت ها که لزوما مضطرب کننده هم نیستند از شوخی استفاده کنید.
در آخر اگر به بن بست رسیده اید و احساس می کنید که نوجوان تان با شما ارتباط برقرار نمی کند این سه نکته را به خاطر بسپارید:
۱) اگر پدر یا مادر، نفر اولی باشند که گوش می دهند ، در عوض نوجوان در آینده بیشتر مشتاق خواهد بود که گوش بدهد.
۲) کاری کنید که برای فرزندتان سودمند و مورد نیاز باشید. والدین چیزهای زیادی برای ارایه کردن دارند اما نوجوانان نیاز دارند که این را بدانند.
۳) هر جا که ممکن است شوخی کرده و صحبت را خوشایند و شیرین کنید

والدین توانا، الگوی کودکان موفق

وقتی تصمیم می گیرید که صاحب فرزند شوید، در واقع مسئولیت سنگین و بلندمدت تربیت او را پذیرفته اید. تربیت به معنی تعلیم دادن و پروراندن است. وقتی فرزندان خود را تربیت می کنید، به آنها می آموزید چگونه رفتار کنند. یعنی شما با قانونگذاری و اعمال انضباط به آنها کمک می کنید تا تکلیف خود را بدانند. این مسأله احساس امنیت و آرامش خاطر آنان را افزایش می دهد و از آنجایی که کودکان دوست دارند احساس کنند والدینشان از آنان راضی هستند با ارائه توجه و محبت مناسب از سوی خانواده گام مهمی در ارتقاء بهداشت روان کودک و اطرافیان برداشته می شود. کودک بدون مشکل وجود ندارد ولی مشکلات کودکان قابل درمان است. نکته مهم نحوه برقراری اصول تربیتی است. چنانچه اصول تربیت اشتباه باشد یا با خشونت و بی تفاوتی ارائه شود، کودک آن را نمی پذیرد. یک خانواده خوب باید بتواند تربیت و انضباط را به نحوه شایسته ای برقرار نماید. در تربیت فرزندان مانند هر کار دیگر با مشکلاتی روبرو خواهیم شد. اگر والدین از روش های صحیح تربیتی آگاه باشند، با تمرین و به مرور زمان تجربه و مهارت آنان افزایش خواهد یافت و در تربیت فرزندشان موفق تر خواهند بود . آنچه در زیر می آید ، برخی اصول تربیتی است که برای آشنایی مقدماتی مطرح می شود:
ممکن است در کوتاه مدت انتظار پیشرفت زیادی نداشته باشید. موارد زیادی وجود دارد که دوست دارید به فرزندان خود بیاموزید ولی هیچ رفتاری با یک بار آموختن به دست نمی آید و آنان نیز همیشه برای فرا گرفتن آمادگی ندارند. آموزش نیاز به وقت، حوصله و موقعیت شناسی دارد. اگر والدین در این کار پشتکار نداشته باشند، خسته و بی حوصله شوند یا از کوره در روند، احترام خود را نزد فرزندان از دست خواهند داد. در این صورت فرزندان به خواسته های آنها بی توجه خواهند شد و خود را موظف به انجام آنها نخواهند دانست. تربیت مسئولیتی یک روزه نیست، آرامش، پایداری و مقاومت می خواهد و تا زمانی که یک اصل تربیتی حاصل شود، فرزند شما بارها اشتباه خواهد کرد. بنابراین در کوتاه مدت نمی توان انتظار پیشرفت زیادی داشت.توقع خود را کم کنید و پیشرفت های کوچک را نیز در نظر بگیرید.
کودکان و والدینی که از هر نظر کامل و| بی عیب باشند وجود ندارند. فرزندان همیشه آنگونه که والدین توقع دارند عمل نمی کنند. مشکلات کودکان معمولاً یک شبه حل نمی شود و تغییرات در کودکان و بالغین تدریجی، آرام و مرحله به مرحله صورت می گیرد. برخی والدین وقتی در تغییر عادات و رفتارهای فرزندشان به مشکل برمی خورند، به سرعت آشفته و نا امید می شوند و اعتماد به نفس خود را از دست می دهند. حال آنکه باید به پیشرفت های کوچک و تدریجی فرزندشان توجه نمایند زیرا کلید پیشرفت های بزرگ، تشویق پیشرفت های کوچک است.
در هر زمان تنها روی یک مشکل تمرکز نمایید. فرزند شما ممکن است مشکلات متعددی داشته باشد ولی اگر شما بخواهید همه موارد را با هم اصلاح نمایید، هرگز موفق نخواهید شد. برای موفقیت باید تنها یک مشکل را در نظر بگیرید و پس از حل آن به نوبت به مشکل دیگری بپردازید. هدفتان را با کلمات ساده ای که برای کودک قابل فهم باشد برایش توضیح دهید و به او بگویید در این مورد خاص دقیقاً چه انتظاری از او دارید، مثلا: می خواهم قبل از آمدن سر سفره دستهایت را صابون بزنی! سپس به پیشرفت های هر چند کوچک کودک در راه اصلاح رفتارش دقت نمایید، مثلا: قبلاً اصلاً صابون نمی زده و حالا یک مرتبه صابون زده است، هر چند توقع ما چهار مرتبه صابون در روز باشد و با واکنشهای مثبت و تحسین آمیز به او بفهمانید که رفتارش مناسب و مورد پسند است.
با دید مثبت نگاه کنید و هرگز از تحسین کودکتان غافل نباشید. تحسین کودک بسیار ارزشمند است. کودکان در هر مرحله سنی که باشند تمایل دارند والدین آنها را بپسندند و از آنها راضی باشند. کودک نمی داند کدام رفتار مناسب و کدام نامناسب است. او هر رفتاری را که با واکنش والدین روبرو شود یا او را به هدف برساند مثبت تلقی کرده و تکرار خواهد نمود. تصور نکنید داشتن رفتار مناسب امری بدیهی و از وظایف فرزند شماست و یا رفتارهای فوق العاده است. این طرز تفکر باعث می شود پرتوقع شوید، نسبت به رفتارهای مناسب فرزندتان بی اعتنا گردید و تنها به رفتارهای نامناسب و منفی او توجه نمایید. مسلماً به جز رفتارهایی که شما را ناراحت می کند، رفتارهای مناسب و مثبت زیادی نیز در فرزند شما وجود دارد.
اگر شما هر رفتار مناسب را مثبت تلقی کنید و با واکنشی تأیید کننده به فرزندتان نشان دهید که از کدام رفتارش راضی هستید، کودک سعی می کند با تکرار آن رضایت بیشتر شما را به دست آورد. نشان دادن نارضایتی از رفتارهای نامناسب تنها زمانی مؤثر خواهد بود که قبل از آن فرزندتان را به دلیل رفتارهای مناسبش تشویق کرده باشید. اهدافی را که در نظر دارید، با نیازهای کودکتان منطبق نمایید. اهداف خود را متناسب با سن، شخصیت، توانایی ، رشد عقلی و شرایط محیطی فرزندتان تعیین نمایید. همه کودکان در یک سن خاص وارد مرحله مشابهی نمی شوند و میزان آموزش پذیری آنها نیز به یک میزان نیست. با توجه به این که همه افراد یک جور نیستند و موقعیت ها نیز متفاوت است. یک راه حل قطعی و مستقل برای هر مشکلی وجود ندارد. راه حلی که امروز در مورد فرزندتان مؤثر است، ممکن است فردا تأثیرش را از دست بدهد یا روشی که برای یکی از کودکانتان جواب می دهد، شاید برای دیگری بی فایده باشد. اگر حوصله کنید می توانید حتی روش های ابتکاری و مؤثرتری خلق نمایید که بنا به شرایط خاص شما طراحی شده باشد.
مادران، پدران، لطفا هماهنگ عمل کنید. موفقیت والدین در تغییر رفتارهای کودک نیازمند هماهنگی بین پدر و مادر است. پیش از هر اقدامی، رفتارهایی را که می خواهید اصلاح کنید، دقیقاً مشخص نمایید و برای رفع آن برنامه ای هماهنگ طراحی کنید. شما و همسرتان باید پیش از دست زدن به هر کاری در مورد کودکتان اتفاق نظر داشته باشید. وقتی تصمیم خود را گرفتید و روی برنامه اجرایی توافق کردید، هر دو هماهنگ و یکسان عمل کنید

والدین هوشیاری باشید

قانون نخست:
عملکرد شما مهم است
مطمئن هستم به آنچه می خواهید فرزندتان بشود بسیار فکر می کنید اما احتمالاً کمتر به این فکر می کنید که در جایگاه پدر یا مادر عملاً برای اینکه این اتفاق رخ بدهد چه باید بکنید.مثلاً مطمئن هستید که می خواهید فرزند ۱۰ ساله تان عملکرد خوبی در مدرسه داشته باشد اما شاید واقعاً ندانید برای اینکه موفقیت تحصیلی او را تسهیل کنید باید چه کاری انجام دهید. یا شاید بخواهید کودک نوپای شما از آن دسته بچه هایی باشد که می تواند راحت با دیگران بازی کند اما نمی دانید چگونه به انجام آن کمک کنید. می خواهید فرزندتان از لحاظ ذهنی کنجکاو باشد اما هیچ تصوری از این ندارید که در جایگاه پدر یا مادر برای برانگیختن او در این جهت چه باید بکنید.
این مقاله حاوی اطلاعات بسیاری درباره رویکردهای متفاوت درباره تربیت کودک و چگونگی تاثیرپذیری کودکان از آنهاست. در انتهای مقاله درباره استراتژی های تربیت فرزند برای دستاورد در مدرسه، مهارت‌های اجتماعی و کنجکاوی ذهنی و نیز مجموعه گسترده ای از سایر خصلت ها بحث خواهد شد.
پیش از آنکه به این مشخصه ها بپردازیم می خواهم تمایزی بین تربیت هوشمندانه و تربیتی که فقط واکنش نشان دادن و سرسری است قائل شوم. منظور از تربیت کودک «هوشمندانه» تربیتی عامدانه است یعنی پیامدهای رفتار شما در قبال کودک همانی است که واقعاً در نظر داشتید نه رفتارهایی که اتفاقی انجام می دهید.مجدانه تلاش کنید تا والدین هوشیارتری باشید.اینکه می گوییم تربیت فرزند باید عامدانه و هوشیارانه باشد به این معنی نیست که نباید خودانگیخته، از صمیم قلب یا طبیعی باشد. هنگامی که می گویم تربیت فرزند باید هوشیارانه باشد، منظورم این نیست که باید نگران تصمیم هایی که می گیرید باشید، هر واکنشی را که در مقابل فرزندتان نشان می دهید به شدت تحلیل کنید یا آن قدر در این باره با خود فکر کنید که به فلج عملکرد دچار شوید. منظور من این است که طرز رفتار و واکنش شما در برابر فرزندتان باید احساس مبتنی بر دانش و حساب شده و براساس نتیجه ای باشد که می خواهید به دست آورید.
تربیت فرزند، ممکن است و باید از صمیم قلب باشد و معمولاً فی البداهه است اما هیچ گاه نباید الابختکی و بدون انتخاب باشد. همیشه باید روشی برای کنترل هیجانتان داشته باشید حتی اگر همیشه به آن آگاه نباشید.پدر و مادرها معمولاً خود را در یکی از شرایط سه گانه زیر می یابند و تربیت هوشیارانه در هر سه مفید است؛ با اینکه به روش های مختلف صورت می گیرد.وضعیت نخست آن است که پدر یا مادر قبل از عملکرد وقت کافی برای پرداختن به آنچه می خواهد انجام دهد دارد. این وضعیت زمانی است که هوشیارانه عمل کردن بسیار آسان است.
ممکن است بخواهید از بین چندین مهدکودک یکی را برای فرزند چهارساله تان انتخاب کنید و ندانید کدام بهتر است یا بخواهید تصمیم بگیرید نوجوان دبیرستانی خود را تحت فشار بگذارید، تا به رغم اینکه گفته نمی خواهد کلاس پیانوی خود را ادامه بدهد ممکن است به فکر فرو بروید که آیا کودک شما آن قدر بزرگ شده است که به تنهایی و بدون پرستار در خانه بماند، یا نوجوان تان آن قدر مسئولیت پذیر هست که بتواند در طول سال تحصیلی شغلی پاره وقت داشته باشد. شاید بخواهید تصمیم بگیرید چه جوابی به درخواست پول توجیبی هفتگی فرزندتان یا تقاضای سوراخ کردن گوشش یا خرید چیزی گران قیمت و خاص و البته غیرضروری با پس اندازش بدهید.
در تمام این شرایط باید از فرصت خوب فکر کردن پیش از عمل استفاده کنید. همیشه از خود بپرسید تصمیم من چه تاثیری بر فرزندم خواهد داشت؟ اگر هوشیارانه عمل کنید - اگر واقعاً پیش از عمل کردن به نتیجه ای که می خواهید فکر کنید - قادر خواهید بود موضوع های مهم را دسته بندی کنید و بهتر می توانید تصمیم گیری کنید که در درازمدت چه چیزی به نفع فرزندتان است. شاید اگر خوب فکر کنید متوجه شوید تصمیم گیری واقعاً خیلی راحت تر از آن بود که فکر می کردید - یا شاید هم متوجه شوید که خیلی پیچیده است و به تعمق و دقت بیشتری نیاز دارد.
شاید فکر کنید باید در آن مورد با همسر یا فرد باتجربه دیگری مشورت کنید. هر کاری که بکنید، در چنین شرایطی تصمیمی آگاهانه گرفته اید نه آنی و نسنجیده.
وضعیت دومی که پدر و مادرها معمولاً در آن قرار می گیرند هنگامی است که باید بی درنگ عکس العمل نشان بدهند اما از طرفی زمان کافی در اختیار ندارند که فکر کنند. کودک دو ساله شما غذایی را که برای شامش آماده کرده اید نمی خورد، فرزند شش ساله شما برای سومین بار پیاپی در نخستین مسابقه ورزشی کوچکش خطا کرده است، دختر ۹ساله شما به محل کارتان تلفن می زند و می پرسد آیا می تواند بعد از مدرسه با دوستش و با اتوبوس به مرکز خرید بروند، در چنین لحظاتی نمی توانید به فرزندتان بگویید: «می توانیم فردا راجع به این موضوع صحبت کنیم؟» اما می توانید مکثی کنید و پیش از پاسخ دادن فکر کنید.
در چنین وضعیت هایی پدر و مادران هوشیار می توانند در مقابل انجام واکنش آنی مقاومت کنند. «هر چه توی بشقابت هست بخور وگرنه از دسر خبری نیست.» «ناراحت نباش، عزیزم، این فقط یه بازیه.» «نه شماها کوچک تر از اونی هستین که تنهایی برید.») اگر تربیت هوشیارانه را در پیش بگیرید می توانید کمی به موقعیت فکر کنید و طوری پاسخ بدهید که با اصول تربیت موثری که در ادامه کتاب می آید سازگار باشد.
سومین سناریو هنگامی است که شاید فکر کنید تربیت هوشیارانه کمتر مفید خواهد بود و در واقع خلاف آن درست است. این موقعیت زمانی است که برای فکر کردن وقت نیست و هیچ چاره ای به جز واکنش غیرارادی وجود ندارد.کودک نوپای شما در قسمت غذاهای یخ زده سوپرمارکت بدقلقی می کند. کودک هفت ساله شما در حال خفه کردن برادر پنج ساله اش است. کودک ۹ساله شما بسیار نگران و مضطرب است که در روز نخست اردوی تابستانی هنوز لباس نپوشیده درحالی که هر لحظه ممکن است اتوبوس اردو از راه برسد. نیمه شب از خواب بلند می شوید تا آب بخورید و بوی دود ماری جوانا را از اتاق فرزند نوجوانتان استشمام می کنید. پدر یا مادر هوشیار در چنین موقعیت هایی عکس العمل غریزی نشان می دهد اما غریزه او به احتمال زیاد درست است چرا که به اندازه کافی با اصول بنیادین تربیت صحیح آشنا است و آنها را اینقدر در شرایط کمتر اضطراری به کار گرفته که تربیت صحیح به شکل طبیعت ثانویه او درآمده است.همان طور که ورزشکاران حرفه ای می توانند در شرایط سخت بدون فکر کردن عملکرد صحیحی نشان دهند، پدران و مادرانی که کاملاً بر اصول پایه تربیت صحیح مسلط شده اند می توانند هنگامی که وقت کافی برای عکس العمل منطقی نیست به طور موثر پدری و مادری کنند.هرچه بیشتر تلاش کنید که تربیت صحیح را به طور سنجیده به کار ببندید این کار غریزی تر می شود به همین دلیل است که باید تا وقتی که فرزندانتان کوچک هستند عادات تربیت صحیح را در خود بپرورانید. البته همیشه ممکن است که وقتی فرزندانتان بزرگتر شدند هم این مهارت را کسب کنید - هیچ وقت برای پیشرفت دیر نیست- اما مطمئناً اگر از همان زمان که پدر و مادر شدید رویکرد صحیحی داشته باشید، تربیت فرزند کار ساده تری خواهد شد.ما در مورد بسیاری کارهایی که در زندگی انجام می دهیم عامدانه و سنجیده عمل می کنیم و درک این موضوع مشکل است که چرا بعضی ها تربیت کودک را که این قدر مهم است سرسری می گیرند. هیچ وقت کسی بدون تفکر عمیق به فکر اداره یک کسب و کار یا نظارت بر یک سازمان نمی افتد. هیچ کس یک دفعه درباره دارایی هایش تصمیم گیری نمی کند (یا نباید این کار را بکند). به همه ما بارها و بارها گفته اند قبل از خریدهای مهم مثل خانه، ماشین یا وسایل خانه به دقت به انتخاب هایمان فکر و آنها را تحلیل کنیم. با این حال خیلی ها که مدیران بازرگانی متفکر، برنامه ریز های مالی فوق العاده و خریداران حسابگری هستند فرزندان خود را بدون اینکه فکر کنند چه کار می کنند بزرگ می کنند.گمان می کنم بعضی مردم عقیده دارند تربیت کودک یکی از آن کارهایی است که به طور ذاتی در ما هست یا اینکه فکر کردن به آن تمام لذت آن را از بین می برد. هنگامی که می توانید به جای رفتار منفعلانه تربیت فعالانه را در پیش بگیرید. خودانگیختگی خوب است اما بکوشید متوجه باشید

هوش کودکان و وضعیت اقتصادی خانواده

به اعتقاد نظریه‌پردازان، هوش توانایی استفاده از پدیده‌های رمزی و یا قدرت و رفتار مؤثر و یا سازگاری با موقعیت‌های جدید و تازه و یا تشخیص حالات و کیفیات محیط است.
شاید بهترین تعریف تحلیلی هوش به وسیلهء «دیوید وکسلر»، روان‌شناس آمریکایی، پیشنهاد شده باشد که بیان می‌کند: «هوش یعنی تفکر عاقلانه، عمل منطقی و رفتار مؤثر در محیط. امروزه دیگر کسی بر این اعتقاد نیست که هوش صرفاً مقوله‌ای ارثی و ژنتیکی است. بلکه، هوش در فرآیند تکامل کودک در رحم مادر و پس از آن طی مراحل رشد شکل می‌گیرد. بسیار شنیده‌ایم که گفته می‌شود امروزه کودکان باهوش‌تر هستند.
این سخن کاملاً‌درستی است و از این امر نشات می‌گیرد که سازوکارهای آموزشی و یادگیری و اطلاعات در اختیار کودکان نسبت به گذشته کاملا متفاوت شده است و امروزه کودکان تجربه‌هایی دارند که کودکان چند دههء پیش نداشتند. همین تجربه‌های متفاوت که از همان روزهای آغازین تولد خود را نشان می‌دهد، وضعیت هوشی متفاوتی را نیز رقم‌زده است. از این رو، می‌توان به تاکید گفت که میانگین هوش کودکان امروزی بیش‌تر از میانگین هوش کودکان دیروزی است.عوامل بسیاری بر هوش تاثیر می‌گذارند. یکی از مهم‌ترین این عوامل تغذیه و دیگر شرایط دوران بارداری مادر است. تغذیه مناسب در این دوران و رعایت بهداشت جسمی و روحی مادر، تاثیر مهمی در هوش نوزاد خواهد داشت.
سطح هوشی والدین، تغذیهء دوران کودکی و نوزادی، شرایط و امکانات خانوادگی و محیطی، نوع ارتباط والدین با کودک و مجموعهء ارتباطات اجتماعی خانواده از دیگر عوامل مؤثر در رشد و شکوفایی هوش به شمار می‌روند. عوامل محیطی مثل وجود محرکات مناسب در محیط پرورش کودک مانند اسباب‌بازی‌های مناسب که او را به کنجکاوی و کنکاش وا می‌دارد، در بروز و ظهور و شکوفایی هوش وی نقش اساسی دارد.با تاملی اندک در این عوامل به راحتی می‌توان نتیجه گرفت که برآوردن چنین شرایطی، وابستگی بسیاری به وضعیت و شرایط اقتصادی خانواده دارد; چرا که میزان درآمد در برآوردن این نیازمندی‌ها مؤثر است. خانواده‌هایی که درآمد بسیار کمی دارند، از لحاظ تغذیه‌ای مشکل دارند. علاوه بر این، کمبود بهداشت و رسیدگی دیر هنگام به درمان اثر نامطلوبی بر جسم و ذهن کودک دارد. همچنین خانواده‌های با درآمد کم نمی‌توانند شرایط محیطی مناسبی را برای رشد کودک خود مهیا کنند. خرید وسایل آموزشی، امکانات بازی‌های کودکانه در سنین مختلف، ثبت نام در کلاس‌های مختلف برای کودکان نیازمند درآمد مکفی است که هر کدام به میزانی بر رشد هوش کودکان تاثیر دارد. البته این را نیز باید یادآور شد که خانواده‌های پردرآمد نیز می‌‌توانند رشد هوشی کودک خود را به خطر بیندازند.هر چند در اختیار داشتن پول و درآمد مناسب خانواده نقش مؤثری در تربیت هوشی کودکان دارد، ولی این عامل خود به طور مستقیم اثرگذار نیست، بلکه اثر خود را از طریق مدیریت درآمد و استفادهء معقول و مناسب از آن می‌گذارد. از این رو، مدیریت درآمد و اولویت‌بندی هزینه‌ها و داشتن برنامهء مناسب برای رشد کودکان، متکی به نظر مشاوران و متخصصان که می‌توان از طریق مراکز مشاوره‌ای، مطالعهء کتاب‌ها و مقاله‌های نشریه‌ها به دست آورد، در رشد هوشی کودکان اثر چشمگیری می‌گذارد. خانوادهء‌با درآمد مناسب و برنامه‌ریزی معقول زمینه‌های مناسب را برای رشد هوش کودکان خود دارد; وضعیتی که در خانواده‌های کم‌درآمد مهیا نمی‌شود. هر چند ممکن است در این خانواده‌ها با افراد پرهوش مواجه شویم ولی میانگین هوش افراد خانواده با وضعیت اقتصادی آن‌ها و استفادهء بهینه و مناسب از امکانات ارتباط نزدیکی دارد

خانم‌ها از هدایای شما چه استنباطی میکنند؟

با اینکه ممکن است مناسبات و تعطیلی های مختلف در طول سال لحظات خوشی برای گذراندن کنار همسرتان باشد، اما یک نکته خیلی مهم در اکثر این تعطیلی ها را فراموش کرده اید: هدیه دادن. چه عید باشد، چه نوروز، چه ولنتاین، روز زن و روز مادر، سالگرد ازدواجتان یا یک جشن تولد معمولی، مهارت شما در هدیه دادن به دقت مورد توجه همسرتان، نزدیک ترین دوستش، مادرش و و و خواهد بود.
لازم به ذکر نیست که هدیه دادن اهمیت بسیار زیادی دارد، پس صرفنظر از هدیه ای که میخرید، به نکات دیگری هم باید توجه کنید. با اینکه ممکن است خیلی پول خرج کرده باشید تا در اولین روز قرارتان با خانمی، با هدیه تان احساس خوبی در او ایجاد کنید، اما اگر هدیه را خیلی ساده با روزنامه کادوپیچ کنید،حتی بهترین هدیه ها هم بی ارزش جلوه خواهد کرد. پس اگر فکر می کنید که خودتان از عهده اش برنمی آیید، بهتر است کمی بیشتر خرج کنید و از یک متخصص کادو کردن بخواهید که هدیه تان را کادو کند. حالا اجازه بدهید بیشتر به محتوای هدیه تان توجه کنیم. می خواهیم به شما بگوییم که خانمتان درمورد هدیه ای که به او می دهید چه فکری خواهد کرد.
● طلا و جواهرات
از آنجا که طلا و جواهر گران است و خیلی راحت می توان با آنها پز داد، معمولاً برای رابطه های خیلی جدی نگه داشته می شود. تصور خانمتان از چنین هدیه ای این خواهد بود که رابطه تان کاملاً جدی است و شما با اینکار تعهدتان را به او نشان داده اید. خانم ها خوب می دانند که مردها معمولاً برای یک رابطه الکی اینقدر پول خرج نمی کنند و چنین هدیه ای به آنها نشان می دهد که دوستشان دارید. اما اگر در دادن چنین هدیه ای به خانمی عجله کنید دو واکنش را در او به همراه خواهد داشت: ۱) خانمی را که از احساسش به شما مطمئن نیست را می ترساند. ۲) چون ممکن است احساس کند که می خواهید با چنین هدیه ای احساسش را بخرید، برایش آزاردهنده خواهد بود.
● عطر
عطر در هدایای شخصی حد نهایی است، حتی بیشتر از طلا و جواهرات. رایحه ای که خانم ها بعنوان عطرشان انتخاب می کنند بسیار خاص و شخصی است. این یعنی شما باید خانمی را خیلی خوب بشناسید تا بتوانید عطری برایش بخرید که با سلیقه اش جور باشد. پس چون ممکن است برسد که در دقیقه آخر برایش هدیه خریده اید و وقت آنچنانی برایش نگذاشته اید، بهتر است تا می توانید از خریدن چنین هدیه ای خودداری کنید مگر اینکه بدانید دقیقاً چه عطری دوست دارد.
● وسایل الکترونیکی
زندگی کردن در دنیای مدرن امروزی که تکنولوژی نقش بسیار مهمی در آن دارد، عجیب نیست که یک ابزار یا وسیله الکترونیکی برای او بخرید. این هدیه چه یک
iPod باشد چه یک نوت بوک، به هر حال بسیار گرانقیمت خواهد بود و باعث می شود او تصور کند که شما فکر می کنید لیاقت این را دارد که با این تکنولوژی ها زندگیش کمی راحت تر شود. به خاطر تنوع زیاد اینگونه وسایل، می توانید به او ثابت کنید که با توجه به شیوه زندگی و علایق او، چقدر وقت گذاشته اید و برایش ارزش قائل بوده اید و آن چیزی را برایش هدیه گرفته اید که واقعاً به آن نیاز داشته است.
● سفر
اختصاص دادن وقتتان به او می توانید یکی از ساده ترین و بهترین هدایایی باشد که به خانمتان می دهید. این اختصاص دادن وقت می تواند به هر طریقی صورت گیرد، از یک مسافرت گرفته تا یک اردو یا پیکنیک یک روزه و مطمئن باشید که تجربه ای بسیار لذت بخش برای او خواهد بود.
علاوه بر این، خیلی از خانم ها چنین هدیه ای را نشانه این می دانند که وقت گذراندن در کنار او برای شما اهمیت زیادی دارد . برای رابطه تان ارزش قائلید. این هدیه برای کسی که فکر می کنید همانی است که می خواهید و دلتان نمی خواهد با یک هدیه مادی، او را از سر خود باز کنید، بسیار عالی است. تنها مسئله این است که نباید اجازه بدهید او بویی از ماجرا ببرد، اما خوب از قبل برنامه ریزی کنید تا هیچ مشکلی برای هیچکدامتان پیش نیاید.
● لوازم خانگی
به استثنای درخواست های ویژه، خریدن لوازم خانگی به عنوان هدیه، این پیام را به همسرتان می رساند که ذره ای از عشق در وجود شما نیست یا اینکه به او فقط به عنوان یک خدمتکار نگاه می کنید که باید کارهای خانه را انجام دهد. بااینکه یک جاروبرقی جدید می تواند خیلی برای او مفید باشد، اما عملاً آتش عشق را در وجود او روشن نمی کند و باعث نمی شود که احساس خاص بودن کند.
اگر تصمیم گرفته اید که هدیه تان مسخره و بیهوده نباشد و برایش کاربردی باشد، بهتر است سراغ لوازم خانگی هایی بروید که کمی تجملاتی تر باشند. مثلاً یک دست ملحفه نخی مصری با طرح بسیار زیبا یا یک دستگاه قهوه ساز مدرن انتخاب بدی نیست و به او نشان می دهد که می خواهید سطح فعالیت های روزمره او را بالاتر ببرید.
● وقتی از خودش بپرسید
با اینکه با اینکار می توانید دقیقاً همان چیزی را برایش هدیه بگیرید که خودش میخواهد، اما ممکن است این احساس را در او ایجاد کند که شما زحمت فکر کردن اینکه او چه می خواهد را به خودتان نمی دهید. اما اگر خانمتان خیلی وسواسی است و دوست دارد همیشه چیزی را که خودش انتخاب کرده بخرد، سعی کنید باتوجه به وضعیت جیبتان در کنار آن هدیه، یک هدیه کوچک هم با انتخاب خودتان برایش بخرید.
● خوردنی/نوشیدنی
با اینکه یک جعبه شکلات و یک جعبه نوشیدنی اعلا هدیه خیلی خوبی برای همسایه، همکار یا عمویتان است، اما اصلاً برای همسرتان مناسب نیستند. اگر با خانمی رابطه دارید که خیلی از اینجور خوردنی ها لذت می برد، می توانید گاه و بیگاه یا شکلات یا هر چیز دیگری که دوست دارد غافلگیرش کنید. درغیراینصورت اگر بخواهید برای یک هدیه مهم چنین چیزهایی را برایش بخرید، در نظر او خیلی پیش پا افتاده و ارزان خواهد آمد.
البته منظور ما این نیست که خرید یک جعبه شکلات بد است، نه اما اگر بخواهید شکلات را بعنوان هدیه اصلی به او بدهید جلوه خوبی ندارد.
● خط آخر
هدیه دادن—و گرفتن—می تواند برای هر کسی یک موقعیت خیلی استرس آور باشد، مخصوصاً برای آنها که در یک رابطه هستند. حتی خانم هایی که اصلاً مادی گرا نیستند هم هدیه ای که به آنها می دهید را نشاندهنده مقدار ارزشی که برای رابطه تان قائلید و مقدار علاقه تان به آنها می دانند.
بااینکه ممکن است تصمیم گرفتن درمورد اینکه چه هدیه ای برای او بخرید کار سختی باشد، اما اگر کمی دقت کنید می بینید که همه خانم ها خودشان به اندازه کافی به شما نخ می دهند که چه چیزی لازم دارند یا دوست دارند داشته باشند. این شما هستید که باید به حرکات و حرف هایشان دقت و توجه داشته باشید تا هدیه دادن برایتان به تجربه ای بسیار لذت بخش تبدیل شود

مهرورزی در خانواده ممنوع است

توجه کردین در ایران پدرها و مادرها مقابل فرزندشون همدیگر را نوازش نمی کنند
و در آغوش نمی کشند و اینکار رو مقابل کودک زشت می دانند.
(البته خانواده های فرهیخته هم وجود دارند که چنین نیستند)
اما هنگام مشاجره رعایت فرزند را نمی کنند و مقابل او با هم مشاجره می کنند. و فرزند چه بسا از داد و بیداد آنها به گریه می افتد.
خوب در ایران کودکان از کجا مهرورزی بیاموزند؟
نوازش و مهرورزی در رسانه ها ممنوع است. در مدرسه ممنوع است. در خانواده ممنوع است.
البته در آغوش گرفتن کودکان فقط مرسوم است. کودک نیز می آموزد که فقط در آغوش گرفتن کودکان مرسوم است.
از طرف دیگر مشاجره در خانواده آزاد است. خبرهای پر از جنجال و وحشت در رسانه ها آزاد است.
پس ذهن کودک در ایران بیشتر از مهرورزی ، خشونت را می آموزد.
حال نمی شود انتظار داشت که این کودک بزرگسال بتواند خشونت نورزد و مهر بورزد.
بیاید از خود آغاز کنیم. بیایید کمتر انتقاد کنیم و بیشتر تشکر کنیم. بیایید بیشتر مهر بورزیم.
دقت کردین وقتی یک ایمیل به دستمون می رسه اگه خوب بود صدامون در نمی یاد و اگه خلاف ذهنیتمون بود بلافاصله تحریک می شیم که جواب بنویسیم؟!؟!

از همینجا می شه آغاز کرد.

چگونه کودکمان را به نماز خواندن ترغیب کنیم؟

زمینه‌هاى تربیتى نماز را به زمینه‌هاى بیرونى مانند محیط خانوادگى و رفتار و بـرخـورد اطرافیـان با کودک و نوجوان و زمینه‌هاى درونى که مربوط به خود کودک و نوجوان است، می‌توان تقسیم کرد.

کودکان در ابعاد مختلف زندگى خود محتاج الگو هستند تا بتوانند آرزوها و تلاش‌هاى خود را مطابق آن تنظـیـم کنند، آنان در مسائل الهى و دینى نیز که به طور فطرى با آن در ارتباطند، در جست‌ وجوى یک الگوى معنوى هستند.

 خانواده در تفکر اسلامی جایگاهی بسیار رفیعی دارد، اگر موضوع خانواده در اسلام را با سایر اموری که مشابه این مقوله است، مقایسه کنیم برجستگی خاصی در مسئله خانواده ملاحظه می‌کنیم، اگر چه بعضی از آن موضوعات مهم و بعضی مهم‌تر هستند، اما گاهی اموری وجود دارند که واژه « اهم » نیز برای آن‌ها کفایت نمی‌کند و باید به دنبال ادبیات دیگری برای بیان عظمت آن‌ها بود از جمله این موضوعات، موضوع « خانواده » است.
بی‌شک آنچه در نظام خلقت تحقق مى‌یابد، نیازمند مقدمات، زمینه‌ها و بستر مشخصى است که ظهور و تحقق آن‌ها بدون این تمهیدات غیرممکن است، تربیت الهى انسان نیز نیازمند مقدمات و زمینه‌هایى است تا والدین بتوانند در این امر موفق شده و فرهنگ نماز را در وجود فرزندانشان ماندگار کنند.
والدین باید همچون باغبانى دانا و دلسوز بستر رشد گل‌هاى باغ خود را بشناسند و با بهره‌گیرى از زمینه‌هاى مناسب، شاهد شکفتن گل‌هاى باغشان باشند تا عطر دل انگیز عشق و بندگى را در قلوب آنان به یادگار بگذارند.
زمینه‌سازى و فراهم کردن شرایط و بهره‌گیرى از زمینه‌هاى مختلف مادى و معنوى، لازم است بیشتر در دوران کودکى و نوجوانى و قبل از سن بلوغ شرعى تحقق یابد تا والدین بتوانند در این سن فرزندانشان را با نماز و نحوه ارتباط با خدا آشنا سازند و گرنه در سن بلوغ و بعد از آن دچار مشکل خواهند شد.
زمینه‌هاى تربیتى نماز را به زمینه‌هاى بیرونى مانند محیط خانوادگى و رفتار و بـرخـورد اطرافیـان با کودک و نوجوان و زمینه‌هاى درونى که مربوط به خود کودک و نوجوان است، می‌توان تقسیم کرد.
زمینه‌هاى بیرونى
محیط خانواده، محیط اجتماع و تمام کسانى که به نحوى با کودک و نوجوان ارتباط دارند، زمینه‌هاى بیرونى محسوب مى‌شوند، این زمینه‌ها مى‌تواند اثر و نقش ‍ سازنده یا تخریبى بر آنان بگذارد، کودکان و نوجوانان بـه امور محسوس و ظاهرى توجه بیشترى دارند، بـه همین دلیل این امور برایشان با اهمیت‌تر است .
فراهم ساختن زمینه‌هاى بیرونى تربیت به منظور ترغیب کودک و نوجوان به نماز، مى‌تواند مـحـرک فـعـالیـت، حـرکـت و تمایل او به سوى فرامین الهى و رهنمودهاى قرآن کریم باشد، در ذیل برخى از این زمینه‌ها به اختصار مورد بررسى قرار مى گیرد:
-طرح و گفتگو درباره نماز
اگر والدین در حضور کودک و نوجوان مسایل و معارف مربوط به نماز را طرح و درباره آن گفت‌وگو کنند، به طور غیر مستقیم بر آن‌ها تأثیر خواهد گذاشت، صـحـبـت و گفت‌وگو دربـاره نـمـاز مى‌تواند در قالب شعر و سرود، قصه و حکایت، توضیح مـطالب مربوط به نماز، طرح و نقاشى و مانند آن انجام شود تا در ذهن و روان کودک و نوجوان اثر گذاشته بـا تـوجه به حس کنجکاویى که دارند، خود به فعالیت فکرى و عملى در این موضوع وادار شوند.
نکته قابل ذکر اینکه، والدین نبایـد چنین فکر کنند که نسبت به مسایل نماز آگاه هستند پس، چه ضرورتى دارد این مطالب را بین خود مطرح کنند؟ طرح و گفت‌وگوى عمدى دربـاره نماز بیانگر اهمیتى است که والدین به این امر مى‌دهند و موجب جلب توجه کودک و نوجوان به جایگاه ارزشی نماز مى‌شود.
- ارتباط با دوستانِ نمازخوان
والدین سعى کنند بـا خانواده‌ها و افراد متدین ارتباط و رفت و آمد داشته باشند، چرا که چنین خانواده‌هایى فرزندان متدین و نمازخوانى دارند کـه مى‌توانند بـر افکار و اعمال کودک آنان اثر مثبت و سازنده بگذارند.
همچنین لازم است کودک و نوجوان ترغیب شود تا دوستانى برگزیند که براى نماز و آداب اسلامى اهمیت قایل هستند، زیرا در مواقعى، تأثیر رفتار و گفتار کودکان بر یکدیگر بیشتر از سایرین است.
علاوه بر اینها عمل نمازگزاران کودک و نوجوان در جمع همسالان خود می‌تواند احساس نیاز به شخصیت جمعى آن‌ها را ارضا کند، تکرار این گونه موارد موجب اُنس و علاقه آنان به نماز خواهد شد.
-ارائه الگو
میل به داشتن الگوى مطلوب در کودکان و نوجوانان مشهود است و دوست دارند از کسى یا کسانى کـه از هـر جهت مورد علاقه آنان است تقلید کنند و رفتار و گفتارشان را مطابق رفتار الگو تنظیم کرده تا شبیه و مانند آن شوند.
والدیـن بـا بهره‌گیرى از این میل و خواسته آنان، مى‌توانند الگوهاى بسیار خوب و عالى از کـسـانـى کـه اهـل عـبودیت و نماز هستند به آن‌ها معرفى کنند، انبیاى الهى، امامان معصوم(ع) و انـسـان‌هاى وارسته از جمله الگوهاى ارزنده و درخشانى هستند که مى‌توان به کودک و نوجوان معرفى کرد تا در سایه آن به گمراهى گرفتار نشود.
علاوه بر این خود والدین با اعتقاد و پاى‌بندى نسبت به دین به ویژه با اهمیت دادن به نماز و عملکرد و رفتار درست مى‌توانند الگوى ارزنده و مفیدى براى فرزندانشان باشند، خصوصاً هنگامى که عامل گفته‌هاى خود نیز هستند.
بنابراین کودکان و نوجوانان در ابعاد مختلف زندگى خود محتاج الگو هستند تا بتوانند افکار، آرزوها و تلاش‌هاى خود را مطابق آن تنظیم کنند، اینان در مسایل الهى و دینى نیز که به طور فطرى با آن در ارتباطند، در جست‌وجوى یک الگوى معنوى هستند، وجود چنین فردى آنان را در امر به هدایت و رستگارى کمک شایانى خواهد کرد.
- نماز در حضور کودک و نوجوان
یکى از عواملى که می‌تواند باعث شوق و علاقه به نماز و آداب الهى در کودک و نوجوان شود، آموزش بصرى است، زیرا این‌گونه آموزش‌ها به دلیل اثربخشی و تأثیر بیشتر موجب یادگیرى، تغییر رفتار یا ایجاد رفتار تازه مى‌شود، علاوه بـر ایـن، آموزش بصرى عمیق‌تر بوده و دیرتر فراموش مى‌شود و زودتر از آموزش‌هاى دیگر تأثیر مى‌گذارد.
والدینى که هر چند وقت یک‌بار، کودک و نوجوان خود را با اخلاق حسنه و دعوت محبت آمیز به مساجد و اماکن مذهبى مى‌برند، در علاقه‌مند کردن فرزندان خود به نماز، موفق‌تر از دیگرانند، البته این کار در صورتى موفقیت آمیز است که به خستگى و دل‌زدگى کودک و نوجوان منجر نشود.
نماز خواندن در منزل و در حضور کودک نیز اثر مثبت و سازنده‌اى خواهد گذاشت، مثلاً اگر والدین در اتاقى که کودک مشغول بازى و یا نقاشى است، سجاده خود را پهن کرده به نماز بایستند اثر معنوى ماندگارى خواهد گذاشت.
چنانچه نمازهاى واجب را در مسجد و به جماعت مى‌خوانیم خوب است نمازهاى نافله و قضا را در منزل بخوانیم تا براى کودک و نوجوان تداعى نشود که مثلًا پدرم چرا امشب نماز نخوانده است، بنابراین وقتى کودک و نوجوان نماز دیگران، خاصه والدین را درک کند و ببیند، تأثیر مى‌پذیرد، این تأثیرپذیرى باعث تحرک و فعالیت او در انجام عبادت و سایر آداب اسلامى مى‌شود.
جاذبه‌هاى ظاهرى
ظواهر زیبا و جاذبه‌هاى گوناگون به خودى خود شوق‌آور و رغبت انگیزند، این ظواهر و جاذبه‌ها (صادق یا کاذب) بر روح کودک و نوجوان تأثیر بیشترى مى‌گذارد، به طورى که در بسیارى مواقع بدون داشتن دلیل درست به سوى چیزى که داراى ظاهرى زیبا است، کشیده مى‌شود.
والدین مى‌توانند از آنچه که مربوط به ظواهر نماز است، در ترغیب فرزندانشان بهره گیرند تا به تدریج به نماز عادت کرده و سپس به باطن نماز اُنس یابند به عبارت دیگر، از شور و اشتیاق ظاهرى بـه شعور باطنى و آگاهى درباره نماز نایل شوند.
 اگر والدین مطابق میل و خواسته کودک و نوجوان برایشان سجاده زیبا، مهر و تسبیح دلخواه ، عـطـر، لباس مناسب بـراى پسران و مقنعه و چادر نماز براى دختران تهیه کنند، به یقین کار ارزنده و صحیحى را انجام داده‌اند، خواندن نماز بـا صوت و قرائت زیبا و دل‌انگیز و یـا تهیه سرودهاى دلنشین درباره نماز مى‌تواند زمینه‌هاى رغبت آنان را به عمل صالحى چون نماز فراهم کنند

۱۳ فرمان برای خانه تکانی

۱) بهتر است زنان قبل از شروع کار به مدت ۰۱ تا ۵۱ دقیقه‌ ‌ با حرکات ورزشی - نرمشی و کششی اندام‌های فوقانی و تحتانی، بدن خود را برای‌ ‌کار آماده کنند.

۲) با‌ ‌برنامه‌ریزی و تقسیم کار از انجام حجم زیاد کار در یک مدت زمان محدود خودداری کنند تا از فشار و استرس زیاد به اندام جلوگیری شود‌. ‌ضمن اینکه اضطراب ناشی از انبوه کارها باعث فشار عصبی زیادی می شود .

۳) استفاده از لباس‌های راحت نخی برای تبادل‌ ‌حرارت و استفاده از سیستم تهویه‌ای مناسب،می‌توان از بروز استرس گرمایی ناشی از حرارت کاست‌.

۴) با‌ ‌استفاده از مایعات به میزان زیاد ،آب و املاح از دست رفته بدن خود بر اثر تعریق را جبران کرده تا از بروز مشکلات و عواقب بعدی جلوگیری شود .

۵) استفاده از ماسک و پیش‌بند در صورت تماس با مایعات و مواد شیمیایی و سربند برای پیشگیری از آلودگی مو بسیار مفید است.

۶) در حین گردگیری از وارد کردن بیش از اندازه فشار به کمر خودداری کنید‌.

۷) برای جابجایی بار بیش از ۰۲ کیلوگرم از وجود یک یا دو کمک استفاده کنید و از رها کردن بار خودداری کنید.

۸) برای شست و شوی‌ ‌بخش‌های فوقانی در و پنجره و دیوار به ازای هر ۲ تا ۳ دقیقه کار، مدت کوتاهی سر را‌ ‌پایین انداخته و به حالت استراحت قرار دهید‌.

۹) افراد مبتلا به مشکلات اسکلتی - عضلانی برای شستن در حمام از چکمه استفاده کنند و در غیر این صورت با رعایت نکات‌ ‌ایمنی بر روی سطوح لیز و لغزنده از دمپایی استفاده شود.

۱۰) حین استفاده از مواد شوینده‌ای همچون وایتکس برای جلوگیری از آسیب ریه از دستمال ضخیم بر روی دهان، بینی و دستکش پلاستیکی برای جلوگیری از آسیب پوست‌ ‌استفاده شود‌.

۱۱) بهتراست که خانه تکانی در‌ ‌زمان غیبت کودکان در منزل صورت گیرد تا ضریب حوادث کاهش یابد

۱۲) نباید لوازم برقی با آب تماس داشته باشند و باید از ریختن آب بر روی کلید، پریز و‌ ‌سیم برق پرهیز شود‌.

۱۳) استفاده از وسایل غیر ایمن برای دسترسی به ارتفاع بالاتر و زیر پایی‌ همچون جعبه و نردبان‌های غیر ایمن، خطر‌ ‌سقوط را افزایش می‌دهند.‌‌