آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آیا پدر و مادر خوبی هستیم؟

برای بچه ها مهم است که پدر و مادرشان عاشقانه زندگی کنند. چرا نوجوانان دچار طغیان و سرکشی می شوند؟ شما جزء کدام دسته از پدر و مادرها هستید؟ آنها که سختگیرند و معتقدند که فرزندشان باید بدون هیچ چون و چرایی از فرامین آنها اطاعت کند؟ یا آن گروه که می خواهند برعکس شیوه تربیتی والدین خود، به فرزندانشان آزادی عمل بدهند و او را محدود نسازند؟ موفق ترین والدین کسانی هستند که ضمن دوست داشتن فرزندانشان، از آنها توقع و انتظار هم دارند. آنان بدون هیچ قید و شرطی نسبت به فرزندانشان توجه نشان می دهند و ساعتی را در کنار آنها می گذرانند و از آن لذت می برند. پدر و مادر خوب، والدینی هستند که به علایق و خواسته ها و مشکلات فرزندانشان توجه می کنند و حد و مرزی نیز برای آنها قائلند. در چنین خانواده هایی فرزند نوجوان به راحتی نظرات مخالف خود را نسبت به موضوع خاصی، بدون ترس و وحشت بیان می کند و مجبور به اطاعت بی چون و چرا و بدون هرگونه توضیح نیست. یک پدر و مادر خوب مطمئناً قوانین و محدودیت هایی منطقی و مبتنی بر عشق و دوستی نسبت به فرزند نوجوانشان در نظر می گیرند. البته همه پدر و مادرها می خواهند خوب باشند و تصورشان این است که با روش تربیتی خاصی که مدّ نظر دارند حتماً پدر و مادر خوبی هستند اما فرزندشان قدر آنها را نمی داند. اما واقعیت آن است که برخی از والدین گاه علیرغم میل باطنی خود، به دلیل تحمل فشارهای مختلف زندگی و یا خستگی و مشغله کاری زیاد، یا راه سلطه جویی و دیکتاتوری را در پیش می گیرند و یا برعکس، نوجوان را به حال خود رها می کنند. همه ما ممکن است دچار اشتباه شویم و در موقعیت خاصی چنین رفتاری را اعمال کنیم. اما منظور رفتارهایی هستند که دائماً تکرار می شوند و در حقیقت تبدیل به یک روش تربیتی درازمدت می گردند. توجه به این نکته بسیار مهم است زیرا رفتارهای دیکتاتور مآبانه ممکن است فرزند نوجوان شما را در آن لحظه وادار به اطاعت از شما کند، اما مطمئناً این روش در طول زمان اثری منفی بر روی او می گذارد و ممکن است دور از چشم شما دست به کارهای نابخردانه بزند. با عشق و محبت و اعتماد شروع کنید نوجوان ها حتی بیش از کودکان می خواهند مطمئن شوند که شما برای آنها زندگی می کنید و به آنها بها می دهید. آگاهانه یا ناآگاهانه، بسیاری از نوجوان ها نگران آن هستند که شاید دیگر مانند زمان کودکی، مورد علاقه پدر و مادرشان نباشند. برخی از والدین با تعریف و تمجید از دوران کودکی آنها و این که در دوران خردسالی چقدر شیرین و با مزه بوده اند، به این نگرانی دامن می زنند. نوجوان به تضمین مجدد مهر و محبت پدر و مادرش نسبت به خود نیاز دارد و می خواهد مطمئن شود که رشد او، حتی بدرفتاری و بی ادبی اش نسبت به شما، از میزان تعهدی که نسبت به او دارید نمی کاهد. البته بین توجه به خواسته های نوجوان و برآورده ساختن هر آنچه که او می خواهد، تفاوت بسیاری وجود دارد. اگر با فرزند نوجوانتان رابطه خوبی ندارید، توجه به موارد ذیل می تواند مشکل شما را حل کند. زمانی را به او اختصاص دهید گروهی از والدین تصور می کنند که اگر فرزند نوجوانشان توجه خاصی نسبت به دوستان هم سن و سالش دارد، به این معناست که او دیگر به خانواده اش اهمیتی نمی دهد. به همین دلیل برخی از آنها برای جلب توجه او به سوی خود، مدام از دوستان وی بدگویی می کنند؛ تحقیقات انجام شده نشان می دهد که اغلب نوجوانان نه تنها تمایل دارند بیشتر اوقات خود را در کنار والدینشان بگذرانند، بلکه از آن نیز لذت می برند. اگر می خواهید رابطه خوبی با او داشته باشید، باید او را بیشتر بشناسید و از علایق و خواسته ها و حتی مشکلاتی که او را از درون رنج می دهند، آگاه شوید. باید به او ثابت کنید که برایش ارزش قائلید و به آراء و نظراتش توجه دارید. در این صورت نوجوان شروع به درد دل خواهد کرد و خواسته ها و مسائل دیگرش را با شما در میان خواهد گذاشت. اما اگر قرار باشد صحبت های شما با او همیشه حول محور خاصی مانند مسائل روزمره زندگی و گله و شکایات شما از او دور بزند، هرگز نمی توانید توجه واقعی او را جلب کنید. متأسفانه اغلب گفت و گوهای بین والدین و نوجوانان، پیرامون موضوعات روزمره منزل و کارهای لازم الاجرا است: " این قدر سر به سر برادرت نذار" " برو موهاتو کوتاه کن" ، " این قدر با جوش های صورتت ورنرو" و ... اینها موضوعات مناسبی برای ایجاد یک ارتباط مثبت و خوب با او نیستند. موضوعات مورد علاقه نوجوانان موضوعات خانواده نوجوان ها دوست دارند در تصمیم گیری هایی که بر روی همه افراد خانواده تأثیر می گذرد، دخالت داده شوند ؛ مانند مسافرت، عوض کردن خانه، بیماری، فشارهای اقتصادی و ... آنان غالباً سؤالات بی پاسخ فراوانی دارند که احتمالاً با شما در میان می گذارند. سؤالاتی مانند این که مواد مخدر چیست؟ نشئه شدن یعنی چه؟ نباید به آنها دروغ بگویید و یا با عباراتی مانند " بعداً خودت می فهمی" یا " نمی دونم چه جوری برات توضیح بدم"، " فراموش کن"، از پاسخ به آنها طفره بروید. مشاهده ابراز علاقه پدر و مادر نسبت به هم برای او لذتبخش است شنیدن عبارات و جملات محبت آمیزی همچون " دوستت دارم" ، " عشق من تو هستی " و امثال آن از زبان پدر و مادر نسبت به یکدیگر، نوجوان را سرشار از امید و شادی می کند. برای او بسیار مهم است که بداند پدر و مادرش یکدیگر را دوست دارند. زیرا نوجوان همیشه از این نگرانی که ممکن است روزی والدینشان از هم جدا شوند و او را تنها بگذارند، رنج می برد و شنیدن این جملات به معنای قوت قلبی برای او است. او را به دنیای خود راه دهید نوجوانان دوست دارند در مورد علایق و احساسات پدر و مادر خود و یا امیدها و رؤیاها و ناراحتی ها و نومیدی های آنان مطلع باشند. آگاهی نوجوانان از این حقیقت که شما نیز 

همیشه نسبت به خود اطمینان صد درصد ندارید رسیدن به دوران بلوغ را برای او ساده تر می کند، هر چند که نیازی به تعریف تمام جزئیات نیست. به او اعتماد کنید بسیاری از والدین به قدری در امور فرزند نوجوان خود دخالت می کنند که گفت و گوی بین آنها جز بگو مگو و بحث و جدل نیست. هرگز به او به خاطر یک بار دیر آمدن برچسب های ناروا نزنید، زیرا ممکن است او را به این نتیجه برساند که با خود بگوید:" به هر حال پدر و مادرم که به من اعتماد ندارند و هر جور دلشان بخواهد فکر می کنند، پس چرا به این اعمال دست نزنم؟ " تحسین نکات مثبت، به نوجوانان حس اعتماد به نفس می بخشد و سرزنش و تحقیر و گوشزد مکرر نقطه ضعف هایش، حس خلاقیت را از او سلب می کند و به او احساس ضعیفی و بی ارزشی می دهد. سختگیری های افراطی ، نوجوان را وادار به پنهان کاری خواهد کرد، پس سعی کنید بیش از حد او را محدود نسازید. اگر به آهنگ خاصی علاقه دارد، شما نیز در ظاهر امر چنین وانمود کنید که آن آهنگ را دوست دارید. زیرا عدم درک نیازهای روحی – عاطفی او، فرزند نوجوانتان را به جاذبه های خارج از منزل خواهد کشاند. با او به احترام صحبت کنید مطمئن باشید در مقابل رفتار محترمانه شما با فرزند نوجوانتان، او نیز در برخورد با شما همین شیوه را برمی گزیند، البته نه در طی یک روز و یک هفته. همیشه به او احترام بگذارید تا او نیز چنین کند. از سرکوفت زدن و سرزنش نوجوان به ویژه در حضور دوستان و آشنایان بپرهیزید و به جای آن، عشق و علاقه خود را نسبت به او بر زبان آورید. اغلب پدرها با بزرگ شدن دخترانشان، از آنها فاصله می گیرند و قبول این مطلب که ممکن است دخترشان هنوز هم بخواهد مانند گذشته با آنها شوخی و بازی کند، دشوار است.

مادرها هم در برابر فرزندان پسر بالغ خود همین شیوه را انتخاب می کنند. اما فراموش نکنید که دخترها هنوز هم فرزند پدرشان و پسرشان فرزند مادرشان هستند. این شیوه رفتاری نوجوان را دچار نگرانی می کند و ممکن است نزد خود بیندیشید که دیگر مورد توجه پدر و مادر خود نیست. آنچه که لازم است مادران درباره پسرانشان بدانند دلواپس نباشید... آنان برخلاف ظاهرشان آن قدرها هم خشن نیستند! بسیاری از مادران که می کوشند رفتار پسرشان را درک کنند، می پرسند: « پسرها را چه شده است؟ » آنان به حکم غریزه می دانند که در ذهن یک دختر چه می گذرد. اما در سر پسرها چه می گذرد؟ هورمون های مردانه از دوران بلوغ به بعد بر رشد عاطفی و جسمانی پسرها اثر می گذارند و مجموعه ای از رفتارهای پسران را که « رمز پسر» نام نهاده شده ، تشکیل می دهند. در واقع « رمز پسر» طوری رشد می کند که مردان جوان اندیشه ها و احساس های خود را بر زبان جاری سازند و این امر مادران را شگفت زده می کند. از همین رو پی بردن به چگونگی اندیشه و رفتار پسران باعث می شود برخورد با آنان مناسب و آسانتر شود. ذیلاً برخی ویژگی های پسرها را برای اطمینان خاطر مجدد مادران حیران و سر در گم آورده ایم. خشن و ناآرام اند کدام مادری است که از نیرو ( انرژی ) پسرانه پسرش همچون دویدن، پریدن و فریاد کشیدن حیرت کند؟ اما موقعی که همان پسر پرخاشگر می شود، چطور؟ وقتی مادری اسم اولین پسرش را که هفت ساله بود، در کلاس ورزش نوشت، مشتاقانه منتظر بود که هنگام بازی تشویقش کند ولی توقع نداشت بازیکنان همدیگر را بزنند و بیندازند و یا حریفانشان را نقش زمین کنند. حتی پسرش میان آن همه بچه، از همه پر جنب و جوش تر بود. او می گوید: « همیشه با خودم فکر می کردم که این بچه ام آرام تر و عاقل تر است ولی بازی خشنش باعث شد که آن روی او را نیز ببینم.» بیشتر پسرها بازی خشونت آمیز را دوست دارند، ولی این بدان معنا نیست که در آینده آدم های خشنی می شوند. به واقع در این بازی های رقابتی و جسمانی فواید مشخصی نهفته اند. پسران از محدودیت های پرخاشجویی خبردار می شوند و پی می برند که چقدر پیش بروند تا ایمن مانده و دور از گزند باشند و چگونه از احساسات دیگران آگاه شوند. تخیلات خشونت باری دارند پرخاشگری پسران ، مادران را آشفته می کند. آنان با مطالعه گزارش های رسانه ها از مدارس، هراسان گشته و به حکم غریزه بر آن می شوند که تفنگ های اسباب بازی، بازی های ویدیویی و فیلم های نگران کننده را از دسترس پسران دور نگه دارند تا مبادا وسوسه شوند و به رفتار ناهنجاری دست بزنند مادرها درمی یابند که تخیلات پسرانشان جایگزین آن وسایل می شود. پدر و مادری تصمیم گرفتند که به پسرهایشان هیچ گونه اسباب بازی ندهند و حتی لباس دخترانه به آنها بپوشانند آنها امیدوار بودند که تربیت بدون در نظر گرفتن جنسیت، تأثیر خوشایندی داشته باشد. به آسانی احساساتشان را بروز نمی دهند دختر خشمگین یا آشفته اغلب به آغوش مادر پناه می برد ولی پسر معمولاً سعی می کند مشکلش را به تنهایی حل کند و نمی خواهد « بچه ننه » به نظر بیاید. اگر می خواهید با پسرتان در زمینه مشکلی که او را ناراحت کرده به گفتگو بپردازید ، سعی کنید غیر مستقیم و زمانی که سرگرم انجام کاری هستید ، سر صحبت را با او باز کنید.
هنگامی که دو خانم می خواهند در زمینه ی موضوع خصوصی سخن بگویند احتمال دارد رو به روی هم بنشینند و بپرسند: ( تو چه احساسی داری؟ ) ولی مردها غالباً بدون این که به هم بنگرند، صحبت می کنند. اگر دقت کنید، دو مرد به طور مثال در حین تماشای بازی فوتبال ، با هم حرف می زنند و در عین حال خصوصی ترین مطالبشان را کم کم بیان می کند و هیچ وقت نگاهی نگران کننده هم به یکدیگر نمی اندازند. مادری که در تعمیر دوچرخه به پسرش کمک می کند، ممکن است در حین گفتگوهای خودمانی ، متوجه چیزهای بیشتری درباره فرزندش شود تا این که بخواهد سر میز شام رودررو، وی را به صحبت وادارد. دوست دارند معامله کنند مردها طرفدار عدل و انصاف هستند و دوست دارند راجع به هر چیزی بحث کنند و از این بابت هم مهارت دارند. و می خواهند مطلبی را مو به مو توضیح دهند و معامله ای منصفانه کنند و بعد از این که به توافق می رسند، اغلب می شنوید که می گویند: « قول می دهی؟ قول می دهی؟» مادران می دانند که معامله کردن فقط نصف جنگ است. پسرها پایبندی به عهد و پیمان را سخت می دانند. نق زدن نیز اثر نمی کند، بنابراین راهبردها و تدابیر دیگر مؤثراند. پسر خانواده ای موافقت کرده بود از بازی های پر سر و صدا روی کاناپه ی اتاق نشیمن خودداری کند، اما به علت نشاط و سرزندگی طبیعی اش قولش را از یاد می برد. از همین رو مادرش راهی یافت که عهدش را به او یادآوری کند. او یادداشتی به این مضمون نوشت و به کاناپه سنجاق کرد: پسر عزیز، فکر می کردم که با من دوستی؛ ولی اهمیتی برای من قائل نمی شوی. به من لطمه می زنی، آنقدر محکم می نشینی که فنری شکسته به پشتم فرو می رود. بین ما هر چه بوده تمام شده، دوست سابق تو« کاناپه». او با خواندن این یادداشت خنده ای سرداد و قولش را به یاد آورد. 
علیرغم تمام نگرانی ها، دردسرها و غم و رنج ها، پیوند میان مادران و پسران واقعی است. جوانانی سالم تحویل جامعه بدهیم خداوند متعال به جوانانی که فعلاً امکان تشکیل زندگی و ازدواج را ندارند فرموده است که: عفت پیشه کنید و خود را از آلوده شدن به مفاسد و گناهان حفظ کنید. شهید مطهری در این باره گفته است: در رهبری نسل جوان، بیش از هر چیز دو کار باید انجام شود: یکی درد این نسل را شناخت و آنگاه در فکر درمان و چاره شد. بدون شناختن درد این نسل، هرگونه اقدامی بی مورد است. دیگر اینکه: نسل کهن اول باید خود را اصلاح کند. نسل کهن از بزرگترین گناه خود باید توبه کند و آن مهجور قرار دادن قرآن است. اصلاح محیط خانواده برای سالم سازی محیط پرورش جوانان، خانواده ها باید اصلاح را از خود شروع کنند. به عبارتی بزرگترها، اول باید خود را اصلاح و عیوب خویش را برطرف نمایند تا بتوانند به عنوان الگوی قابل قبول جوانان مطرح شوند. نمی شود که بزرگترها خود را آلوده به انواع زشتی ها و گناهان بکنند و آنگاه انتظار داشته باشند که فقط با موعظه و نصیحت موفق به هدایت جوانان شوند. چگونه می توان در منزل و در حضور نوجوانان مرتکب انواع رذایل اخلاقی شد؛ دروغ گفت ، تهمت زد ، غیبت کرد ، مال حرام خورد ، قسم دروغ خورد ، به محرم و نامحرمی توجه نکرد ، برنامه های مبتذل ماهواره و فیلم های نامناسب را دید ، عدالت را رعایت نکرد ، زبان را از انواع کلمات رکیک و نامناسب حفظ نکرد ، به جّو بی اعتمادی در منزل دامن زد و آن وقت انتظار داشت که نوجوانان و جوانانی که در این محیط پرورش می یابند آلوده به این امور نشوند؟!
نقل شده است که در زمان پیامبر اسلام ( ص) زنی فرزند خویش را نزد حضرت رسول ( ص) آورد و گفت: یا رسول الله این پسر خیلی خرما می خورد و هر چه او را از این کار منع می کنیم فایده ای ندارد. می ترسیم این کار موجب بیماری او شود. شما او را نصحیت کنید. حضرت محمد ( ص ) فرمود: او را ببر و فردا بیاور تا به او نصیحت کنم. مادر گفت: چرا فردا یا رسول الله؟ پیامبر فرمود: چون امروز خودم خرما خورده ام و به همین جهت فردا خرما نخواهم خورد و پسر تو را نصیحت می کنم! بله، رطب خورده منع رطب چون کند؟! واقعیت این است که بزرگترها در عرصه خانواده با اعمال و کردار خویش بیشتر به تربیت فرزندان می پردازند تا با گفتار و نصیحت هایشان. پس یکی از راه های سالم سازی جوانان، توجه بزرگترها به خود و اصلاح خویش و تربیت نفس خویش است. در قرآن کریم آمده است: شما مردم را به کارهای خیر دعوت می کنید اما نفس خویش را فراموش کرده اید؟ یا در سوره صف در این باره می فرماید: خداوند به خشم می آید از این که شما حرفی بزنید اما به آن عمل نکنید ؛ و در آیه دیگر به وظیفه بزرگ پدرها اشاره کرده و می فرمایند: خود و خانواده خویش را از آتش دوزخ دور نگهدارید... پس توجه خانواده به فضایل ، و دوری آنها از رذایل اخلاقی ، یکی از زمینه های اصلی سالم سازی جوانان است و عدم توجه به این امر نیز عواقب وخیمی در بر دارد ؛ چنانکه یکی از مسئولین مبارزه با مواد مخدر بی توجهی خانواده ها به جوانان را عامل اصلی گرایش جوانان به مواد مخدر می داند. شارع مقدس اسلام نیز به والدین توصیه فرموده است برای این که فرزندان شایسته ای داشته باشند و محیط پرورش نسل آینده آنها پاک و دور از انواع آلودگی ها باشد حتی قبل از تولد فرزندان یعنی از زمان انتخاب همسر دقت لازم را داشته باشند و سپس در هنگام بارداری مادر و تولد کودک و هفت سال اول و هفت سال دوم و هفت سال سوم به رعایت نکات تربیتی و اخلاقی و معنوی بپردازند تا نسل آنها از آلودگی به انواع آفت ها مصون بماند. آنچه از آموزه های دینی و تاریخی و مطالعات روان شناسی و تجربیات شخصی بزرگان برمی آید مؤید این نظر است که خانواده یکی از عوامل اصلی و مهم سعادت یا شقاوت جوانان است و والدین می توانند با سنجیده کاری و دوراندیشی و صبر و حوصله و دوری از رذایل اخلاقی و رعایت عملی فضایل، زمینه های رشد مناسب و همه جانبه جوانان را فراهم آورند. چگونه به فرزندمان کمک کنیم تا بحران نوجوانی را پشت سر گذارد؟ والدین و بحران نوجوانی فرزندان در قسمت قبل به شناسایی مشکل نوجوانان و والدین آنها و ارائه راهکارهایی در این زمینه پرداختیم . اینک در ادامه می خوانیم... توجه به تفاوت های فردی تئوری دیگری که در مشاوره در مورد مشکلات ارتباطی انسانها از جمله نوجوانان تاثیرات بسزایی گذاشته است تئوری تحلیل رفتار متقابل "اریک برن" است . 
وی معتقد است که در شخصیت انسان سه جنبه وجود دارد . والد – کودک – بالغ . این سه شخصیت در انسان بین تولد تا پنج سالگی شکل می گیرد . - والد ضبط رویدادهای خارجی است ( عوامل بیرونی ) که بدون سؤال حتی با زور بین تولد تا پنج سالگی در مغز شخص تولید می شود . ( مفهوم آموخته شده زندگی ) در جنبه والد شخصیت انسان ، تمام پندارها ، اخطارها ، قوانین و مقرراتی که بچه از پدر و مادر خود شنیده و در رفتار آنها دیده ، محفوظ است. امر و نهی ، محبت ها ، نوازش ها ، خنده ها ، اخطارها ، هشدارها یا صحبت هایی از قبیل "هرگز دروغ نگو" ، "مردم همیشه انسان را از روی دوستانش قضاوت می کنند" ، "اسراف گناه است" و غیره . -کودک ضبط رویدادهای درونی است و یا به عبارت دیگر پاسخ یا عکس العمل او نسبت به آن چیزهایی است که می بیند و می شنود . مثلاً احساسی که از روی ترس مادر و پدر در طفل ایجاد می شود ( مفهوم احساس شده زندگی ). -و اما حدود ده ماهگی "بالغ" در انسان شروع به رشد می کند . بالغ ضبط اطلاعاتی است که از راه تحقیق و سنجش و تجربه به دست آمده است ( مفهوم اندیشیده شده زندگی ) . از طریق بالغ است که انسان کوچک می تواند فرق زندگی را آن گونه که به او یاد داده شده ( والد ) ، احساس کرده ( کودک ) و بالاخره آن گونه که خودش استنباط کرده است ( بالغ ) متوجه شود. قدرت بالغ نیز اول در خویشتن داری نشان داده می شود . احساسات برانگیخته شده انسان علامت آن است که کودک درون انسان بیدار شده و بنابراین اولین قدم برای تقویت بالغ ، آن است که به علائم والد و کودک حساسیت بیشتری داشته باشیم . این اولین گام برای خوب عمل کردن بالغ است. در بسیاری از موارد همگام با نوجوانان ، در بزرگسالان شخصیت کودک در فعالیت می باشد. بنابراین چه بسا روابط پدر و مادران با فرزندان و دیگران ، کودکانه باشد ؛ یعنی با آنها احساسی رفتار کنیم و کودک وجودمان را با کودک وجود فرزندانمان درآویزیم ، عملی که به هیچ وجه نتیجه ای نخواهد داشت. در دوران بلوغ ، شخصیت نوجوان بی نهایت قابل تحریک است. باید نوجوان را طی سالیان دراز با تمرین ها و آموزش و تصمیم گیری های کوچک و اتخاذ مسئولیت اخلاقی برای تصمیماتش آماده ساخت . نوجوان باید هدف و مقصد داشته باشد . اگر طی سالیان دراز پدر و مادر سعی کرده باشند و نوجوان را با واقعیت ها ، ارزش ها ، اهمیت مردم و ارزش خودش آشنا کرده باشند ، در آن وقت می توان به بالغ نوجوان اعتماد کرد. او در چهارده سالگی در کامپیوتر ذهنش به اندازه کافی اطلاعات دارد تا بتواند با آن ، عواقب بسیاری از اعمال خود را بسنجد . 
اعتماد به نوجوان راه سازنده ای است که پدر و مادر می توانند برای مقابله با انواع و اقسام مسائل برهم زننده که یک جوان در حال بلوغ می تواند به خانه بیاورد از آن استفاده کنند . به عبارتی استفاده از تمام شیوه ها در جای درستش و به شکل درست آن توصیه می شود . ( حس زمانی و مکانی ) انسان هر قدر بیشتر درباره کودک و والد خود بداند بهتر می تواند آنها را از بالغ جدا کند و به همان اندازه بالغ او مستقل تر ، خودکفاتر و نیرومندتر خواهد شد. وقتی کسی قادر است بگوید این کودک من است ، یا این والد من است در حقیقت دارد با بالغ خود حرف می زند . در اثر همین سؤال کردنها انسان خودش را به سوی بالغ سوق می دهد . در یک موقعیت فشار و ناراحتی ، همین که انسان بپرسد " این کیست که در من عمل می کند" ، خود تسکینی است. کودک درون خود را بشناسید و آسیب پذیری های آن ، ترسهایش و راه های اصلی ابراز این احساسها را ملاحظه کنید. والد درون خود را بشناسید و متوجه احکام ، تقاضاهایش ، وضعیت های تثبیت شده اش و راه های ابراز آن باشید. نسبت به کودک دیگران حساسیت داشته باشید . با آن حرف بزنید و نوازش و حمایت کنید و آن را به خاطر ابراز نیروهای خلاقه اش تحسین کنید و بالاتر از همه به احساس غیر خوب او توجه داشته باشید . به بالغ درون خود برای پاسخ به یک انگیزه و جدا کردن اطلاعات والد و کودک از واقعیت که به کامپیوتر ذهنش وارد می شود وقت بدهید و در صورت لزوم تا ده بشمارید. وقتی شک کردید ، کاری نکنید. هیچ کس به شما برای آنچه نگفته اید حمله نخواهد کرد. روی یک سیستم ارزش ها برای زندگی خود تصمیم بگیرید، بدون یک چهارچوب اخلاقی کلی نمی توانید به آسانی تصمیم بگیرید ، حتی تصمیم گیری در مورد مسائل کوچک روزانه . نتیجه گیری کاربرد شناخت درمانی و تحلیل رفتار متقابل از جمله دیدگاه هایی می باشند که در رابطه با حل معضلات افراد به طور کلی نتایج سودمندی داشته اند. کسانی که با شیوه های شناخت درمانی آشنا شده و قادر به تشخیص اندیشه های معقول از اندیشه های نامعقولشان می باشند یک شبه ره صد ساله پیموده اند . همان طور که در دستورالعمل های این دو نظریه مشاهده کردیم وجوه اشتراکی بین آنها یافت می شود . شیوه های فوق نه تنها به عنوان تکنیک های سودمند در مراکز مشاوره کاربرد داشته است ، بلکه آشنایی و کاربرد آن در زندگی و برخوردهای عادی خانوادگی و اجتماعی نیز فوق العاده راهگشا بوده است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد