آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

۷ نقطه از بدن آقایان که مورد توجه خانمهاست

تصور کنید: برنامه ملاقات شما به خوبی پیش رفته است، و او شما را برای صرف آخرین نوشیدنی به منزلش دعوت کرده. شما وارد می شوید، کفش هایتان را از پا در می اورید و انگاه عطر جوراب هایتان در تمام فضای اتاق پخش می شود. امیدوارید که او متوجه نشود؟

آرزوی خوبی است، اما باید بدانید زمانی که نوبت به موارد بهداشتی و نگهداری از بدن می رسد، خانم ها متوجه همه چیز می شوند. و از آنجایی که بیشترین میزان توجه آنها در انتخاب همسر مناسب به مواردی نظیر بو، و بهداشت بر می گردد، جوراب های کثیف و یا ناخن های نا مرتب می توانند به راحتی رابطه شما دو نفر را بر هم زنند.
در این قسمت لیستی از اعضایی که آقایون معمولا به این دلیل که تصور می کنند خانم ها به آن قسمت ها اهمیت نمی دهند، آنها را تمیز نکرده و مراقبت های لازم را در موردشان انجام نمی دهند، را برایتان آورده ایم. امیدواریم پس از مطالعه لیست زیر، جزء افرادی باشید که از این نقاط مراقبت کافی می کنند و اهمیت آن را می دانند.
۱) ابرو
او انتظار ندارد که ابروهای شما همانند خودش کاملا دارای فرم باشد، اما ابروهای پر و در هم و بر هم نیز، چیزی نیست که او انتظار دیدنش را داشته باشد.
▪ در این مورد چه کنید:
اگر شما جز آن دسته از مردهایی هستید که ابروهای پری دارند، باید درست کاری را انجام دهید که خانم ها انجام می دهند: ابروهایتان را بردارید. فقط کافی است موهای بین دو ابرو را بردارید (فقط موهایی که وسط دو ابرو قرار دارند)
۲) ناخن
دستان شما نقطه ای هستند که مطالب بسیاری در مورد نظافت و بهداشت شخصی شما را در اختیار او قرار می دهند. پس اجازه ندهید تا ناخن های چرک و کثیف شما را از دور خارج کنند.
▪ در این مورد چه کنید:
لازم نیست هر هفته مانیکور کنید تا ناخن هایتان فرم داشته باشند، بلکه فقط کافیست از داروخانه یک عدد سوهان خریداری نمایید و سختی ها و لبه های تیز آنرا صاف کنید. هیچ خانم دوست ندارد، کسی او را با ناخن های بد فرم و ناصاف در آغوش بگیرد.
۳) پوست
هیچ خانمی نمی تواند از لمس کردن پوست لطیف و صاف اجتناب کند. آیا این دلیل کافی نیست تا شما را ترغیب به داشتن پوستی لطیف و شاداب نماید؟
▪ در این مورد چه کنید:
خانم ها به وسیله کرم های نرم و مرطوب کننده با خشکی پوست در سرما مبارزه می کنند، آقایون اغلب این کار را انجام نمی دهند. لازم نیست موشک هوا کنید؛ فقط یک قوطی نرم کننده (ترجیحا بدون بو) خریداری کنید و آنرا مرتبا بر روی پوست خود بمالید تا خشکی ها از بین بروند. افرادی که پوست های چربی دارند، باید نمونه هایی را خریداری کنند که بدون روغن (
oil free) باشند، به این ترتیب مشکلاتان به اسانی حل خواهد شد.
۴) پا
ترک پا، قارچ های موضعی، ناخن ها بلند انگشت های پا، و بوی بد آن می تواند به راحتی او را از برقراری رابطه با شما منصرف کند. متاسفانه زمانی که شما کفش هایتان را در می آورید اولین چیزی که یک خانم به آن توجه می کند، همین موارد هستند. اگر نتوانید از این قسمت پنهان بدن خود به خوبی مراقبت کنید، او ممکن است تصور می کند که توانایی مراقبت و نگهداری از سایر اعضای مخفی را نیز ندارید.
▪ در این مورد چه کنید: اگر پودرها و پمادهای روی میز جواب نمی دهند باید با یک پزشک در این مورد مشورت کنید.
۵) موی بینی/ گوش
من موی گوش و بینی یک مرد را با سبیل های بلند و نمایان یک خانم برابر می دانم. یک خانم برای از بین بردن سبیل ها، آنها را موم می اندازد، دکولوره می کند و هر کار دیگری که از دستش بر آید در این زمینه انجام می دهد. آیا شما نیز نباید همین کار را انجام دهید؟
▪ در این مورد چه می کنید: در این قسمت یک راهنمای ساده وجود دارد که باید آنرا اجرا کنید: زمانی که موهای گوش و یا بینی آنقدر بزرگ شده باشند که از سوراخ ها بیرون بزنند، باید نسبت به کوتاه کردن آنها اقدام کنید.
۶) دندان
لبخندی با دندان های درخشان تحت هر شرایطی همه چیز را به نفع شما بر می گرداند. دندان های لکه دار، زرد، و پلاک دار او را به راحتی به سمت دیگری منحرف میکند.
▪ در این مورد چه کنید:
اگر مشکلات دندان هایتان بیش از اندازه حاد شده باید، نزد دندانپزشک بروید؛ اما اگر هنوز به این مرحله نرسیده اید، بهتر است یک خمیر دندان سفید کننده و دهان شویه خریداری کنید. البته باید اشاره کنم که استفاده کردن از آنها را نیز از یاد نبرید.
۷) کمر
کمر شما شهوت انگیزترین نقطه بدنتان است، البته نه زمانی که پر است از جوش و موهای زائد.
▪ در این مورد چه کنید:
اگر مشکل شما جوش های غرور است، از کرم و یا لوسیون های پاک کننده استفاده کنید. در مورد موها هم اگر مقدار آنها کم باشد اصلا مسئله ای نیست، تا به حال کمی مو هیچ را اذیت نکرده اما اگر مقدار آن بیش از حد نرمال است باید به سالن زیبایی بروید و آنها را اپیلاسیون کنید

21گام عملی جهت پرورش اعتمادبه‌نفس

1)احساس گناه را از خود دور کنید. 

مهمترین عاملی که به اعتمادبه‌نفس شما آسیب وارد می‌نماید، احساس گناه است. وقتی که با توبهٔ حقیقی، خداوند شما را می‌بخشد، شما چرا خودتان را نمی‌بخشید! سال‌ها پیش اشتباهی را مرتکب شده‌اید، ولی بار سنگین آن را هنوز به دوش می‌کشید، از این لحظه، این بار سنگین را به زمین بیندازید و خودتان را سبک کنید. بنابراین اگر احساس گناه را از خود دور کنید، اعتمادبه‌نفس شما زیاد می‌شود و زمانی که اعتمادبه‌نفس شما زیاد شد به‌راحتی می‌توانید از گناه فاصله بگیرید.
۲) ”اقتدار“ و ”قاطعیت“ داشته باشید
از امروز تمام کارهای خود را با قاطعیت انجام دهید. بعد از اینکه به درستی تصمیم خود مطمئن شدید، قاطعانه پیش بروید. حرف زدن و راه رفتن شما باید همراه با اقتدار باشد. اگر کلام شما با تردید همراه باشد، تردید خود را به مخاطب القاء کرده و در نهایت، مؤثر نخواهید بود.
۳) از یادآوری شکست‌های قبلی خود پرهیز نمائید
هرگز به شکست‌های قبلی خود فکر نکنید. فقط از آن پیام و درس بگیرید و بعد آن را فراموش کنید. اگر خاطرهٔ شکست در یک سخنرانی را برای خود یادآوری کنید، شکست‌های گذشته، اعتمادبه‌فنس شما را تضعیف می‌کند.
۴) عبارت‌های تأکیدی مثبت را برای خود تکرار کنید
قبل از خواب می‌توانید عبارت‌های زیر را در ذهن خود تکرار کنید و با همین جمله‌ها به خواب بروید به زودی تأثیر معجزه‌آسای تکرار این جمله‌ها را خواهید دید:
”اعتمادبه‌نفس من روز به روز بیشتر و بیشتر می‌شود“ یا ”من اشرف مخلوقات هستم و اعتمادبه‌نفس من عالی است“.
۵) عاشق خود، کار خود و خدای خود باشید
خودتان را در هر شرایطی که هستید، بپذیرید. به فرض، اگر قد شما کوتاه است، خودتان را بپذیرید. هرگونه که باشید، روح خداوند در شما جاری است و توجه به همین نکته اعتمادبه‌نفس شما را زیاد می‌کند. اگر عاشق خدای خود باشید و خود را وابسته به یک نیروی برتر بدانید، به‌طور حتم همیشه اعتمادبه‌نفس دارید. به‌کار خود علاقه‌مند باشید و اگر به هر علتی از شغل خود احساس نارضایتی می‌کنید، سعی نمائید دیدگاه خود را نسبت به آن عوض کنید.
۶) تبسم را فراموش نکنید
سعی کنید در هر شرایطی، تبسم بر لب داشته باشی. تبسم، نشانهٔ بارز اعتمادبه‌نفس و سلامت روان است. به‌طور حتم، کسی که هنر و علم ”مدیریت“ و ”نفوذ“ را بداند، هیچ لزومی ندارد که امور خود را با ”علم“ اداره کند. گفته شده پیامبر اسلام (ص) در تمام مدت زندگی خود متبسم بوده‌اند.
اگر شما تمرین کنید، می‌توانید در هر شرایطی تبسمی بر لب داشته باشید. تبسم، نماد خوشروئی است و خوشروئی از نشانه‌های مؤمن است.
۷) مبهم حرف نزنید
اگر به‌اصطلاح ”مِنُ‌مِن“ کنید، به دیگران اعلام کرده‌اید که من اعتمادبه‌نفس لازم را ندارم. بلند، روان و رسا صحبت کنید. علاوه بر این، صراحت بیان داشته باشید و به ”روشنی“ و ”وضوح“ اعلام کنید که چه می‌خواهید با منظورتان چیست. حاشیه نروید و به اصل مطلب بپردازید. این اقدام‌ها اعتمادبه‌نفس را تقویت می‌کنند.
۸) مطالعهٔ خود را زیاد کنید.
کسی‌که زیاد مطالعه می‌کند و اطلاعات زیادی به‌دست می‌آورد، خودش را یک سر و گردن از دیگران بالاتر می‌بیند و این یعنی همان اعتمادبه‌نفس.
۹) آراستگی ظاهر خود را حفظ کنید
اگر شما ظاهر آراسته و مرتبی داشته باشید، اعتمادبه‌نفس بیشتری خواهید داشت. سعی کنید به وضع ظاهری خود چه در لباس خانه و چه در لباس رسمی توجه داشته باشید. اگر ظاهر مطلوبی نداشته باشید، به حضور در جمع علاقهٔ زیادی نخواهید داشت. گاه یک لک بر پیراهن شما ممکن است شما را از شرکت در یک جلسهٔ مهم بازدارد!
۱۰) آرامش خود را حفظ کنید
مضطرب و عجول بودن، از اعتمادبه‌نفس شما خواهد کاست. سعی کنید آرامش خود را در همه حال حظ کنید. به سرعت کارهای خود را انجام دهید، ولی آرامش خود را از دست ندهید. حتی در میدان جنگ هم اگر آرامش داشته باشید، راه‌حل‌یابی برای شما آسان‌تر خواهد بود. اگر آرامش خودتان را از دست بدهید، ممکن است شمال و جنوب را هم گم کنید. پس یادتان باشد: ”آرامش، اعتمادبه‌نفس می‌آورد“.
۱۱) در مقابل آئینه بایستید و از خود تعریف کنید
این کار در کسب اعتمادبه‌نفس، بسیار مؤثر است. هر روز صبح چند دقیقه این کار را انجام دهید. سعی کنید هنگام نگاه کردن در آینه به موارد مثبت چهرهٔ خود نگاه کرده و از آن تعریف کنید.
۱۲) در حال زندگی کنید
اگر د رحال زندگی کنید و تمام انرژی خود را متوجه زندگی در لحظه نمائید، فردای شما هم تضمین خواهد شد. چرا که فردای شما محصول عملکرد صحیح ”امروز“ شما است. اگر عمر خود را در حسرت دیروز یا نگرانی فردا سپری کنید، لحظه‌ها را از دست خواهید داد و این به معنی از دست دادن فردا نیز می‌باشد.
۱۳) دست دادن خود را محکم‌تر کنید.
به‌اصطلاح ”شل“ و ”وارفته“ دست ندهید. به‌خصوص اگر نظامی هستید، محکم و قدرتمند دست بدهید و همچنین گرم و صمیمانه
۱۴) به موفقیت‌های خود نگاهی بیندازید
از موفقیت‌هائی که تاکنون داشته‌اید، برای خود لیست تهیه کرده و همراه خود داشته باشید و هرگاه احساس عدم اعتمادبه‌نفس کردید، نگاهی به آن بیندازید.
۱۵) به خودتان تبریک بگوئید
حتی از گفتن جمله‌هائی مانند ”شب‌بخیر“ و ”دوستت دارم“ نیز به خود امتناع نوزید. حتی برای خودتان جشن تولد بگیرد به خودتان اهمیت بدهید.
۱۶) همیشه مبلغی پول با خود داشته باشید
وجود مقداری پول در جیب و کیف شخصی شما اعتمادبه‌نفستان را زیاد می‌کند. تاکنون شاید این موضوع را تجربه کرده باشید.
۱۷) نیروی نگاه خود را تقویت نمائید
افراد نظامی به‌خصوص آنهائی که در مشاغل فرماندهی بوده‌اند، ناخودآگاه نیروی نگاه قدرتمندی دارند، اگر می‌خواهید به این مرحله برسید، تمرین مؤثر زیر را انجام دهید:
چیزی شبیه یک ساچمهٔ سیاه را در وسط یک سینی قرار دهید و سعی کنید با نگاه خود از فاصله
۲ متری آن را حرکت دهید.
۱۸) ”نه“ گفتن را یاد بگیرید.
بسیاری از افراد، قدرت ”نه“ گفتن را ندارند و این موارد برای آنان مشکل‌هائی ایجاد نموده است. امید که از این دسته انسان‌ها نباشید. اگر پیشنهاد یا درخواستی به شما می‌شود که میل ندارید آن را بپذیرید، با قاطعیت اما با احترام بگوئید ”نه“
۱۹) فکر کنید که اعتمادبه‌نفس بی‌نظیری دارید
هرگز این فکر را به خود راه ندهید که اعتمادبه‌نفس ندارید. همیشه سعی کنید نسبت به خود فکرهای مثبت و والائی داشته باشید. اگر خودتان فکر کنید که اعتمادبه‌نفس ندارید، چه‌طور انتظار دارید که دیگران فکر کنند شما اعتمادبه‌نفس دارید! فراموش نکنید که به هر چه فکر کنید، به سرتان می‌آید. اگر فکر کنید که کاری را نمی‌توانید اجام دهید، به‌طور حتم نمی‌توانید و اگر فکر کنید می‌توانید کاری را انجام دهید به‌طور حتم می‌توانید. آنچه مهم است، فقط افکار شما است.
۲۰) سرعت راه رفتن خود را بیشتر کنید.
کسی‌که اعتمادبه‌نفس دارد گام‌های مستحکم برمی‌دارد و هدفمند راه می‌رود. قوی، قدرتمند و پرانرژی باشید.
۲۱) سر خود را بالا نگاه دارید
این کار باعث می‌شود:
▪ جریان خون از قلب به مغز (خون شریانی) و از مغز به قلب (خون وریدی) به آسانی انجام پذیرد.
▪ حجم ریه‌ها افزایش یابد و در واحد زمان، اکسیژن بیشتری با خون مبادله شود.
▪ راه‌های هوائی از قبیل نای، نایژه‌ها، حلق و بینی تا حدودی در یک امتداد قرار گیرند و تنفس، راحت‌تر شود.
▪ میدان دید بیشتر شود.
▪ به برازندگی ظاهر شخص کمک می‌کند.
▪ از همه مهمتر، اعتمادبه‌نفس شخص را زیاد می‌

۱۰ قانون جادویی برای موفقیت

برای رسیدن به موفقیت ایده آل های زندگی، باید بر سختی ها و مشکلاتی که در مسیرتان قرار می گیرد، غلبه کنید. 

برخی افراد از راهنمایی مربیان جهت کسب درآمد بیشتر، یا رسیدن به مدال طلا یا انجام کارهای مهیج و فوق العاده استفاده می کنند.
مهمترین هدف برای هر فرد دستیابی به آن سبک از زندگی است که دلخواه او است. به قول این جمله معروف هنری تورو: همیشه با ضرب طبل خودتان حرکت کنید، مهم نیست که صدای آن چقدر ضعیف یا دور باشد، برای تکامل خود زندگی کنید نه برای آنچه دیگران خواهند گفت. ۱۰ قانون جادویی برای موفقیت را به کار گیرید تا موفق باشید:
۱) اهداف خود را بنویسید: اگرچه این پیشنهاد کمی تکراری و پیش پا افتاده است ولی نتایج خارق العاده خواهد داشت و سرعت شما را در رسیدن به موفقیت دو برابر خواهد کرد.
۲) توانایی های خود را نشان دهید: موفقیت در زندگی مستلزم آن است که توانایی ها را نشان دهیم، سخت کار کنیم و هر روز گام های بلندتری نسبت به دیروز برداریم.
۳) مشکلات را از میان بردارید: رمز موفقیت انسان های موفق این است که به جای آنکه مشکلات را تحمل کنند، با شکیبایی وقت خود را صرف تفکر در مورد آن کرده و آنها را یکبار و برای همیشه از میان بر می دارند.
۴) مدیریت محیط را بر عهده بگیرید: انسان های موفق به خوبی می دانند که مدیریت فضا بسیار مهم تر از مدیریت زمان است.
۵) هر روز مطالعه کنید و یک مطلب جالب و مفید بخوانید: اگر روزانه تنها ۲۰ دقیقه را به مطالعه اختصاص دهید تا انگیزه شما را تقویت کند و اطلاعات مفیدی در اختیارتان قرار دهد زندگیتان به کلی متحول خواهد شد.
۶) در دانشگاه متحرک ثبت نام کنید! به هنگام رانندگی به نوارهای جالب و انگیزه بخش، گوش کنید و ذهن خود را با بهترین اطلاعات پر کنید.
۷) از یک گروه مشاوره استفاده کنید: این گروه شامل افرادی است که شما را در رسیدن به موفقیت یاری نمایند. هر چند وقت یک بار با تشکیل جلسه با اعضای این گروه و مشورت، بخواهید که شما را راهنمایی و آموزش دهند.
۸) بر ارزش های خود تاکید کنید: مرتبا یادآوری کنید، برای شما چه چیزی مهم است، یادآوری ارزش ها، شما را به موفقیت خواهد رساند.
۹) تفریح را فراموش نکنید: با دوستان خود شاد باشید، بخندید و خوش بگذرانید این تفریحات برای شما بسیار مفید خواهد بود.
۱۰) سپاسگزار باشید: همیشه از خود بپرسید در هفته گذشته چند روز خوب داشتید؟ سعی کنید علت خوب بودن روزهایتان را پیدا کنید و بیشتر به آنها توجه کنید.
برای موفقیت از بهترین منابعی که در دسترس تان است استفاده کنید. کامیابی در چند قدمی شما است

۷ روش ابراز علاقه به فرزندان

فرزندان ما مهم ترین ارثیه در جهان هستند و عشق ما نسبت به کودکانمان با اهمیت ترین ارثیه ما برای آن ها محسوب می شود. این هفت روش به فرزندان ما کمک می کند تا زندگی آینده خود را محکم تر بنا کنند.

۱) زمانی را با کودکان خود بگذرانید.
زمان بهترین هدیه ای است که می توانیم به کودکان خود تقدیم کنیم.
این با هم بودن باعث می شود احساسات، فعالیت ها و اعتقادات را با یکدیگر مبادله کنیم. با این کار فرزندانمان ارتباط برقرار کردن و گفت و گو کردن با دیگران را می آموزند و به طور حتم از لحاظ ارتباطات اجتماعی پیشرفت می کنند. به کودکان خود کمک کنید تا روش های جدیدی خلق کرده و آنها را در کنار خانواده خود تجربه کنند و لذت ببرند.
۲) الگویی برای فرزندان خود باشید.
رفتار ما بیش از گفتارمان فرزندان را تحت تاثیر قرار می دهد. ما قهرمان دنیای آنها هستیم.
۳) به حرف های فرزندان خود گوش دهید.
پیغام های کودکان هدیه های با ارزشی هستند. زمانی که مشتاقانه به حرف های آنها گوش می دهیم اعتماد به نفس کوکان خود را تقویت می کنیم.
هنگامی که با کودکان خود هستید هم سطح آنها باشید و با تمام وجود به آنها گوش دهید.
احساسات و حالات زیبای آنها از طریق چشم هایشان بیان می شود اگر ما به حرف های آنها دقت کنیم کودکانمان نیز به سخنان ما عمیقاً و با تمام وجود، گوش می دهند.
۴) شیوه تربیتی مناسبی برای کودکان خود در نظر بگیرید.
فرزندان ما باید بیاموزند که در مقابل کارها و انتخاب هایشان پاسخگو باشند. آنها باید بدانند که با کارهای آزاردهنده آنها مخالفت می شود اما والدین همیشه به آنها عشق می ورزند.
۵) کودکان خود را تشویق کنید.
کلمه های امیدبخش و تشویق آمیز، اعتماد به نفس را به کودکان هدیه می دهد. موفقیت ها و استعدادهای کودکان خود را به زبان بیاورید.
زمانی که فرزندانتان کار مهمی انجام می دهند حتماً به آنها بگویید که موفق بوده اند.
کودکان ما احتیاج دارند، بدانند که امیدها و آرزوهای آنها رادرک می کنیم و به طور حتم حامی آنها هستیم.
فرزندانتان را تشویق کنید تا از لحاظ روحی و معنوی رشد کنند تا زندگی متعادلی داشته باشند.
۶) تجربه های خود را با کودکانتان تقسیم کنید.
هر کدام از ما داستان های ارزشمندی برای گفتن داریم. این داستان ها مشخص می کنند که عکس العمل ما در مقابل این حوادث، زندگی کنونی ما را به وجود آورده است.
با تجارب خود می توانیم کودکان مان را راهنمایی کنیم.
شاید روی فرزندان شما نیز با بعضی از شرایطی که برای شما پیش آمده، روبه رو شوند و به طور حتم از تجارب شما بهره می گیرند و از اشتباهات دوری می کنند. فرزندان ما در زندگی احتیاج به الگویی دارند تا آن را سرمشق خود قرار دهند.
ارزش های وجودی را به طور عملی به فرزندان خود آموزش دهید. اشتباه های خود را قبول کرده و عذرخواهی کنید.
۷) به فرزندان خود بی قید و شرط عشق بورزید.
عشق هدیه بی چون و چراست. به کوکان خود نشان دهید که آنها را در هر شرایطی دوست دارید و حمایتشان می کنید. در این صورت آنها هنگام سختی ها و مشکلات با آرامش و احساس امنیت به شما پناه می آورند.
فرزندان شما برای تصمیم گیری و تجربه موارد جدید نیاز دارند که آزاد باشند. آنها باید بیاموزند که در زندگی مسوولتی پذیر و مقاوم باشند.
آنها اجازه دارند شکست بخورند و یا پیروز شوند بدون این که قضاوتی در مورد آنها صورت گیرد. اگر همه نیازها، امیدها و انتظارات فرزندان خود را در یک کلمه خلاصه کنیم، آن کلمه عشق است

فاطـمیه آمد


فاطـمیه آمد و آن همـــــدم و مونس کجاست؟

شمع می پرسد ز پروانه گل نرگس کجاست؟

در عـــزای مادرت یابن الحســـــــن یکدم بیا

تا نپرســـند این جمــاعت بانیِ مجلس کجاست

ما منتظر منتقم فاطمه هستیم

۱۰ اشتباه متداول در محاورات روزمره

به نظرتان آیا می توانید مهارت های گفتاری و محاوره ای خودتان را ارتقاء دهید؟ البته که می توانید. 

ممکن است تغییر عادت های گفتاری که در طول زندگی در شما به وجود آمده دشوار باشد و زمان ببرد، اما مطمئن باشید که امکان پذیر است.
اجازه بدهید راست و پوست کنده به سراغ نمونه هایی از اشتباهات رایج که خیلی از ما در مکالمات خود مرتکب می شوید برویم. درضمن راه حل هایی هم برای آنها پیشنهاد کرده ایم.
۱) گوش ندادن
ارنست همینگوی می گوید: "من دوست دارم گوش کنم. چیزهای خیلی زیادی را از با دقت گوش کردن یاد گرفته ام. بیشتر مردم هیچوقت گوش نمی کنند."
شما مثل همه مردم نباشید. مشتاقانه منتظر نوبت حرف زدن خودتان نایستید. نفس خودتان را کمی عقب نگه دارید. یاد بگیرید که چطور واقعاً به حرف هایی که مردم میزنند گوش دهید.
وقتی شروع به گوش دادن کنید، بخش های مختلفی از مکالمه را باید در دست خود بگیرید. اما مسئله مهم این است که باید از جواب های کوتاه "آره" و "نه" به شدت خودداری کنید، چون در اینصورت طرف مقابلتان اطلاعات زیادی بروز نخواهد داد. مثلاً اگر دوستی برای شما تعریف می کرد که هفته گذشته با چند نفر از دوستانش به ماهیگیری رفته است، مثلاً می توانید از او بپرسید:
▪ برای ماهیگیری کجا رفتید؟
▪ چه چیز ماهیگیری را از همه بیشتر دوست داری؟
▪ به جز ماهیگیری چه کارهای دیگری کردید؟
به این روش فرد عمیق تر جریان را تعریف می کند و اطلاعات بیشتری در اختیارتان میگذارد و شما می توانید از میان این اطلاعات مسیرهای بعدیتان را هم برای صحبت کردن انتخاب کنید.
اگر طرف مقابلتان مثلاً ابتدا گفت: "اوم، نمی دونم"، تسلیم نشوید. کمی بیشتر ترغیبش کنید. دوباره سوال کنید. آنها می دانند، فقط باید کمی بیشتر درمورد آن فکر کنند. و وقتی سر درد دلشان را باز می کنند، مکالمه جالب تر خواهد شد.
۲) زیاد سوال کردن
اگر بیش از حد سوال کنید، مکالمه شکل بازجویی به خود می گیرد. یا ممکن است اینطور به نظر برسد که شما چیز زیادی برای درمیانگذاشتن با طرف صحبتتان ندارید. بهتر است سوالاتتان را با چند جمله توضیحی مخلوط کنید. با ادامه یافتن مکالمه و پیش رفتن آن می توانید سوالات را نادیده گرفته و بگویید:
▪ آره، خیلی خوبه که آدم آخر هفته با دوستاش یه جا بره و خوب استراحت کنه. ما هم شاید این آخر هفته با بچه ها رفتین پارک و گلف بازی کردیم.
▪ چه خوب، ما هم ماه پیش با قایق یکی از دوستام رفتیم ماهیگیری. از این طعمه های ساکامورا برده بودیم. واقعاً طعمه های خوبی بودند.
و از همین جا مکالمه تان گسترش پیدا می کند و موضوعات دیگری مثل گلف، مزیت یا عیب انواع مختلف طعمه یا نوشیدنی مورد علاقه تان وارد بحث می شود.
۳) سکوت ناخوشایند
در مکالمه با کسی که تازه با او ملاقات کرده اید یا وقتی موضوعات همیشگی تمام شده باشد، سکوت بدی حکمفرما می شود. یا ممکن است از اینکه نمی دانید این سکوت چه دلیلی می تواند داشته باشد، عصبی شوید.
▪ هیچوقت بدون خواندن روزنامه از خانه خارج نشوید. وقتی در مکالمه ای موضوع کم آوردید، می توانید در مورد اخبار روز صحبت کنید.
▪ می توانید در مورد اتفاقاتی که در مهمانی که در آن هستید، نظر بدهید. مطمئناً همیشه در اطرافتان موضوعی برای صحبت کردن درمورد آن هست.
▪ وقتی فرد جدیدی را ملاقات می کنید، یکی از بهترین روش هایی که می توانید با کمک آن از سرد شدن مکالمه جلوگیری کنید این است که احساس خودتان را وقتی با یکی از بهترین دوستانتان ملاقات می کنید، به خاطر آورید و تصور کنید که این فرد جدید هم یکی از بهترین دوستان شماست. البته حواستان باشد که زیاده روی نکنید چون ممکن است این فرد جدید علاقه نداشته باشد که در همان برخورد اول در آغوشش بگیرید و ماچ و بوسه اش کنید. درعوض با لبخند و رفتاری دوستانه و گرم با او برخورد کنید.
۴) طریقه بیان نامناسب

ادامه مطلب ...

چند راه علاقمند کردن شنوندگان

همه‌ی ما در بعضی مراحل زندگی مجبور به سخنرانی کردن می‌شویم. در این‌جا به نکاتی اشاره می‌کنیم که هنگام سخنرانی کردن برای شنوندگانی حرفه‌ای و متخصص باید به خاطر داشته باشید.


۱- شنوندگان را هم درگیر کنید.
شنوندگان هم دوست دارند که وارد ماجرا شوند، نه این‌که فقط گوش کنند و حوصله‌شان سر برود. شما باید به آن‌ها برای نشستن و گوش‌دادن به حرف‌هایتان دلیل بدهید.

  
۲- سرزنده و با روح باشید.
بهترین سخنرانان کسانی هستند که چه در حرکات‌شان و چه در سخن گفتن‌شان با روح و سرزنده هستند. خوب نیست که خود را پشت سکو پنهان کنید یا فقط در گوشه‌ای باستید.


۳- صدایی تاثیرگذار داشته باشید.
هنگام سخنرانی به این چهار نکته توجه داشته باشید: تن صدایتان را هر از گاهی تغییر دهید، درجه‌ی صدا را بالا و پایین ببرید، سرعت صحبت کردن‌تان را تغییر دهید، و گاه‌گاهی برای تاثیرگذاری بیشتر سکوت کنید. 


۴- از کارهایی که باعث پرت کردن حواس شنوندگان می شود دوری کنید.
هیچ چیز به اندازه‌ی این کار نمی‌تواند یک سخنرانی را خراب کند. به عنوان مثال اگر در حین سخنرانی با پول‌های خرد توی جیب‌تان بازی کنید سخنرانی‌تان را از دست خواهید داد. بعد از سخنرانی کسی در مورد محتویات سخنرانی شما حرفی نمی‌زند، بلکه بدون شک همه فقط می‌گویند که چقدر از صدای جرینگ جرینگ پول خردها اعصابشان خرد شده است.


۵- لباس مناسب بپوشید.
اولین چیزی که در برخورد با یک فرد به آن توجه می‌شود لباس‌هایش است. باید بتوانید طوری لباس بپوشید که حداقل یک پله از حضار بالاتر باشید. متوجه باشید که کفش‌های ارزان، شلوار جین و بلوزهای رنگی مناسب انجام یک سخنرانی نیست. به لباس پوشیدن‌تان خیلی دقت کنید.


۶- حرف‌های تازه بزنید.

از تکرار کردن داستان‌ها و خاطرات همیشگی پرهیز کنید. حرف‌های تازه بزنید. سعی کنید در سخنرانی‌تان جایی هم برای وقایع روز باز کنید. حتما آن روز یا آن هفته اتفاق جدیدی افتاده است که در موردش صحبت کنید. حرف‌ها و مطالب تکراری شنوندگان را خسته و بی‌حوصله خواهد کرد. حرف‌های جدید برعکس آن‌ها را راغب به گوش کردن و توجه بیشتر می‌کند.

‌رد‌ پای‌ عشق‌ ‌در زندگی

هرکجا عشق‌ آید و ساکن‌ شود هرچه‌ ناممکن‌ بود ممکن‌ شود در جهان‌ هر کار خوب‌ و ماندنی‌ست‌ ردپای‌ عشق‌ در او دیدنی‌ست.

‌به‌ راستی‌ مگر می‌شود عشق‌ را تعریف‌ کرد؟ مولانا در دشواری‌ آن‌ می‌گوید:
هرچه‌ گویم‌ عشق‌ را شرح‌ و بیان‌ چون‌ به‌ عشق‌ آیم، خجل‌ گردم‌ از آن‌ و درجای‌ دیگری‌ از مثنوی:
در نگنجد عشق‌ در گفت‌ و شنید عشق‌ دریایی‌ است‌ بحرش‌ ناپدید و خود در پایان‌ شعر اعتراف‌ کرده‌ام‌ که: «سالک» آری‌ عشق‌ رمزی‌ در دل‌ است‌ شرح‌ و وصف‌ عشق‌ کاری‌ مشکل‌ است‌ ‌ ‌اما آنچه‌ موجب‌ شد تا شما را در احساس‌ خود در «تصویر عشق» شریک‌ کنم، مفاهیم‌ و تعابیری‌ از کار و زندگی‌ و کیفیت‌ در پیوند با عشق‌ است‌ که‌ می‌تواند شرایط‌ و محیطکاری‌ لطیف‌تر، باکیفیت‌تر و عارفانه‌تر و حتماً‌ سودآورتری‌ را فراهم‌ آورد.
‌جبران‌ خلیل‌ جبران‌ در کتاب‌ «پیامبر» در فصل‌ «کار» می‌نویسد: «کار با عشق‌ آن‌ است‌ که‌ پارچه‌ای‌ را با تاروپود قلب‌ خود ببافی‌ بدان‌ امید که‌ معشوق‌ تو آن‌ را بر تن‌ خواهدکرد... اگر نمی‌توانی‌ با عشق‌ کار کنی‌ بهتر است‌ کار خود را ترک‌ کنی‌ و بر دروازه‌ معبد بنشینی‌ و صدقات‌ کسانی‌ را که‌ با عشق‌ کار می‌کنند بپذیری...».

انتخاب عشق

مکان اشتباه… 

در این گونه عشقها مکان آشنایی یک محل عمومی مثل کافی شاپ ، پارک ، خیابان و غیره و یا مکانهایی مثل مهمانی ، عروسی و نظایر اینها میباشد.نکته اصلی اینجاست که شما در هیچیک از این مکانها نمی توانید آزادانه با هم حرف بزنید و اگر هم بتوانید بدلیل اتفاقی بودن برخورد مختان کلید کرده و دستخوش هیجان میباشد.
● غیبت معشوق…
جمله ای از آلن وجود دارد که میگوید : قدرت عشق در غیبت آن میباشد.شما بعد از برخورد یا به معشوق دسترسی ندارید یا یک دسترسی کوتاه مثل تماس تلفنی یا ۲ دقیقه دیدار سر کوچه!!!..شما وقتی امکان برخورد و یا تبادل نظر ندارید امکان ندارد بتوانید بگویید که طرف برای شما مناسب است یا خیر..فقط یک واقعیت وجود دارد وآن هم اینکه شما نقاط ضعف وی را نمیبینید و تمام آنچه را که دوست دارید فرد مورد علاقه تان داشته باشد برای او فرض میکنید!!!!شما از او یک شخصیت می سازید و آن را میبینید نه آنچه که واقعاً او هست…
● دروغگویی…
این عامل بیشتر از جانب پسرهاست.آنها بمحض آشنایی با فردی می دانند که وی را نمی خواهند ولی برای یک استفاده جنسی شروع به پرت و پلا گویی میکنند.دخترها هم مسلماً نمی خواهند که اسباب لذت باشند پس مقاومت می کنند.در نتیجه یک حباب از رابطه شکل میگیرد که بسرعت میترکد و چیزی جز پاره ای ضربات روحی باقی
نمی گذارد…
● تلقین…
شما در برخورد اولیه عموماً جذب صورت و اندام طرف میشوید.شما مدام به هم عادت میکنید و خواهان یکدیگر میشوید در حالیکه در باطنتان گرایش چیز دیگریست.مثل انسان تشنه برای آب به هر دری میزنید و بعد از سیرابی چشمانتان را باز میکنید.مقوله ها را لطفاً با هم قاطی نکنید…سر حد یک رابطه عاشقانه می تواند یک رابطه جسمی باشد ولی یک خواهش جسمی در پناه عشق بزودی شما را با لگد از خواب بیدار میکند…
● چشمان بسته…
در ملاقاتها و دیدار ها آنچنان تو کف لعبتی که تور زده اید میروید که دیگر نه هیچ چیز میشنوید نه میبینید!!!بعد از یک چنین ملاقاتهایی اگر به شما بگویند چی شد؟؟شما فقط دری وری خواهید گفت!!پس این ملاقاتها هیچ نکته مثبتی ندارد.
● تقلای بیمورد.
.شما برای تور کردن طرف مورد علاقه از همه چیز و همه کار میزنید و تمام تمرکزتان را برای بدست آوردن معشوق جمع میکنید.بعد که تلاشهای شما به اشتباه از سمت وی علاقه شدید معنی شد و شما خیالتان راحت شد ، بادتان می خوابد و دوباره خودتان میشوید..حالا بامبول در میارین…چون دچار یک نارضایتی پنهان از تلاشی که کرده اید میباشید..رابطه شما بزودی از هم میپاشد…
…پسرها و دخترها از سنین پایین شروع به یافتن همسر میکنند.در زمانی که هیچ آمادگی اجتماعی ندارند.آنها یک نیاز ساده دوستی با جنس مخالفرا که بدلیل بلوغ شکل میگیرد را به غلط عشق تعبییر میکنند..با مغزی خام به هم تعهداتی میدهند.غافل از اینکه زمان ، شرایط واقعی را برایشان آشکار میکند و آنها براحتی ضربه روحی می خورند…این ضربات آنقدر تاثیر دارد که در سنین بالا بدور خود دیواری از بی اعتمادی بکشند و همان دیوار باعث تنهائی شان بشود