آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

شما یادتون نمیاد!!!!!!!!!!

شما یادتون نمیاد، اون موقعها مچ دستمون رو گاز می گرفتیم، بعد با خودکار بیک روی جای گازمون ساعت می کشیدیم .. مامانمون هم واسه دلخوشیمون ازمون می پرسید ساعت چنده، ذوق مرگ می شدیم

شما یادتون نمیاد، وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم، الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم گوشه کلاس دم سطل آشغال که بتراشیم

شما یادتون نمیاد، یک مدت مد شده بود دخترا از اون چکمه لاستیکی صورتیا می پوشیدن که دورش پشمالوهای سفید داره  


ادامه مطلب ...

چرا یک مدیر مشهور است؟



روباه: می‌دونی ساعت چنده آخه ساعت من خراب شده.

شیر : اوه. من می‌تونم به راحتی برات درستش کنم.

روباه : اوه. ولی پنجه‌های بزرگ تو فقط اونو خرابتر می‌کنه.

شیر : اوه. نه. بده برات تعمیرش می‌کنم.

روباه : مسخره است. هر احمقی میدونه که یک شیر تنبل با چنگال‌های بزرگ نمی‌تونه یه ساعت مچی پیچیده رو تعمیر کنه.

شیر : البته که می‌تونه. اونو بده تا برات تعمیرش کنم.

شیر داخل لانه‌اش شد و بعد از مدتی با ساعتی که به خوبی کار می‌کرد بازگشت. روباه شگفت زده شد و شیر دوباره 
زیر آفتاب دراز کشید و رضایتمندانه به خود می‌بالید.

بعد از مدت کمی گرگی رسید و به شیر لمیده در زیر آفتاب نگاهی کرد.

گرگ : می‌تونم امشب بیام و با تو تلویزیون نگاه کنم؟ چون تلویزیونم خرابه.

شیر : اوه. من می‌تونم به راحتی برات درستش کنم.

گرگ : از من توقع نداری که این چرند رو باور کنم. امکان نداره که یک شیر تنبل با چنگال‌های بزرگ بتونه یک تلویزیون پیچیده رو درست کنه.
شیر : مهم نیست. می‌خواهی امتحان کنی؟

شیر داخل لانه‌اش شد و بعد از مدتی با تلویزیون تعمیر شده برگشت. گرگ شگفت زده و با خوشحالی دور شد.

حال ببینیم در لانه شیر چه خبره؟



در یک طرف شش خرگوش باهوش و کوچک مشغول کارهای بسیار پیچیده بوسیله ابزارهای مخصوص هستند و در

 طرف دیگر شیر بزرگ مفتخرانه لمیده است.



نتیجه :


اگر می‌خواهید بدانید چرا یک مدیر مشهور است به کار زیردستانش توجه کنید.

اگر می‌خواهید مدیر موفق و مؤثری باشید از هوشمندی و ارتقاء کارکنانتان نهراسید بلکه به آنها فرصت

 رشد بدهید.

این مسأله چیزی از توانمندی‌های شما نمی‌کاهد.

به قول بیل گیتس، مدیران موفق افراد باهوش‌تر از خود را استخدام می‌کنن

پرطرفدارترین اسم های دنیا


انتخاب اسم برای کودکان در همه فرهنگ ها و در نزد همه ملت ها، یکی از هیجان انگیزترین فعالیت ها قبل از تولد نوزاد محسوب می شود. در همه جای دنیا نامی که برای کودک بر می گزینند، می تواند شخصیت فردی و اجتماعی وی را تحت تاثیر قرار دهد؛ چرا که نخستین آهنگ آشنا برای کودک نام اوست و اثر بسزائی در شکل گیری اندیشه و آینده کودک دارد. در این میان همواره برخی از اسم های رایج برای کودکان در دوره هایی، به مرور زمان منسوخ شده و استفاده از آنها به فراموشی سپرده می شود و در مقابل استفاده از برخی دیگر رایج و به عبارتی مد. از اینرو گروه تولید تازه در گزارشی به معرفی معروف ترین و پرطرفدارترین نام ها (چه برای دختران و چه پسران) در سال های 2010 و 2011 در مناطق مختلف دنیا پرداخته است.


ایالات متحده امریکا
پسر: ویلیام(William)، یعقوب(Jacob)، مایکل(Michael)، دانیل(Daniel)، یوسف(Joseph)، جایدن(Jayden)، الیاس(Elijah)، الکساندر(Alexander)، لوکان(Logan)، جبرئیل(Gabriel).

دختر: سوفیا(Sophia)، اما(Emma)، ایزابلا(Isabella)، مدیسون(Madison)، آوا(Ava)، اولیویا(Olivia)، سامانتا(Samantha)، ناتالی(Natalie)، امیلی(Emily)، چلووه(Chloe).

اروپا(انگلیسی)
پسر: الیور(Oliver)، جک(Jack)، چارلی(Charlie)، جرج(George)، الکساندر(Alexander)، محمد(Muhammad)، آدام(Adam)، ادوارد(Edward)، دانیل(Daniel)، توماس(Thomas)، بنیامین(Benjamin)، ویلیام(William).

دختر: سوفی(Sophie)، الیویا(Olivia)، امیلی(Emily)، سارا(Sarah)، لیلی(Lily)، جسیکا(Jessica)، روبی(ruby)، آوا(Ava)، لوسی(Lucy)، امی(Emmy)، آلیس(Alice)، ماتیلدا(Matilda)، پوپی(Poppy).

اروپا(فرانسوی)
پسر: لوکاس(Lucas)، ناتان(Nathan)، انزو(Enzi)، لوئیس(Louis)، ماتیاس(Matthias)، ژول(Jules)، ساشا(Sasha)، محمد(Mohamed)، تئو(Theo)، آرتور(Arthur)، هوگو(Hugo)، رافائل(Raphael).

دختر: لینا(Line)، اما(Emma)، جود(Jade)، لوا(Lea)، مانون(Manon)، لولا(Lola)، جولیا(Julia)، رز(Rose)، تس(Tess)، لیزا(Lisa)، ژولیت(Juliette)، نووا(Nova).

اروپا(اسپانیولی)
پسر: الخاندرو(Alejandra)، پابلو(Pablo)، هوگو(Hugo)، آلورا(Álvaro)، آدریان(Adrian)، خاویر(Javier)، دیگو(Diego)، مارکوس(Marcos)، خورخه(Jorqe)، آنتونیو(Antonio)، گونزالو(Gonzále).

دختر: لوسیا(Lucia)، پائولا(Paula)، ماریانا(marina)، دانیلا(Daniela)، کارلا(Curla)، کلودیا(Claudia)، سوفیا(Sofia)، مارتا(Marta)، آدریانا(Adriana)، کلارا(Clara)، دیانا(Diana).

کشورهای آفریقایی
پسر: ابراهیم(Abraham)، هنریک(Henrik)، جاکولین(Jacoline)، جوست(Joost)، کوپانو(Kopano)، لنکا(Lenka)، باروتی(Baruti)، دینگانه(Dingane)، فنیانک(Fenyanq)، هندریک(Hendrick)، لاری(Larry)، لسیدا(Lesedi).

دختر: جاسمین(Jasmine)، جس(Jess)، جول(Jewel)، کاگیسو(Kagiso)، لفو(Lefu)، لراتو(Lerato)، لیمفو(Limpho)، لیندا(Linda)، گئوتسیمیدیم(Goitsemedime)، دیکالدی(Dikeledi)، ابری(Abri)

کشورهای عربی
پسر: محمد، احمد، علی، عمر، یوسف، عبدالله، عبدالرحمن، حمزه، خالد، رشید، عمار، حمدان، حسین، خلیفه.

دختر: فاطمه، سارا، مریم، ملک، یارا، نور، عایشه، افرا، خدیجه، عقبی، بشرا، جانا، زهرا، حمدا، زینب، سعدیا.

مـرد واقعـی و مسلمـان واقـعی

میگویند وقتی رضا شاه تصمیم گرفت بانک ملّی را تأسیس کند برای بازاری ها پیغام فرستاد که از بانک ملّی اوراق قرضه بخرند. هیچکدام از تجّار بازار حاضر به اینکار نشد. وقتی خبر به خانم فخرالدّوله، مالک بسیار ثروتمند، خواهر مظفّرالدین شاه و مادر مرحوم دکتر امینی رسید، به رضاشاه پیغام فرستاد که مگر من مرده ام که می خواهی از بازار پول قرض کنی ؟ من حاضرم در بانک ملّی سرمایه گذاری کنم...
و به این ترتیب بانک ملّی با پول خانم فخرالدّوله تأسیس شد.
یکی از قوانینی که در زمان رضا شاه تصویب شد قانون روزهای تعطیلی مغازه ها و ادارات بود. به این ترتیب هر کس به خواست خود و بدون دلیل موجّهی نمی توانست مغازه اش را ببندد.
روزی رضاشاه با اتوموبیلش از خیابانی می گذشت که متوجّه شد مغازه ای بسته است.
ناراحت شد و دستور داد که صاحب آن مغازه را پیدا کنند و نزد او بیاورند. کاشف به عمل آمد که صاحب مغازه یک عرق فروش ارمنی است. آن مرد را نزد رضاشاه آوردند.
شاه پرسید: پدر سوخته چرا مغازه ات را بسته ای؟ مرد ارمنی جواب داد قربانت گردم امروز روز قتل مسلم بن عقیل است و من فکر کردم صلاح نیست در این روز عرق بفروشم.
شاه دستور تحقیق داد و دیدند که حقّ با عرق فروش ارمنی است.
آنوقت رضاشاه عرق فروش را مرخص کرد و رو به همراهانش کرد و گفت: "در این مملکت یک مرد واقعی داریم آنهم خانم فخرالدّوله است و یک مسلمان واقعی داریم آنهم قاراپط ارمنی است"


حکایـت دو گـدا

دو گدا تو یه خیابون شهر رم کنار هم نشسته بودن. یکیشون یه صلیب گذاشته بود جلوش، اون یکی یه ستاره داوود...
مردم زیادی که از اونجا رد میشدن به هر دو نگاه میکردن ولی فقط تو کلاه اونی که پشت صلیب نشسته بود پول مینداختن.
یه کشیش که از اونجا رد میشد مدتی ایستاد و دید که مردم فقط به گدایی که پشت صلیبه پول میدن و هیچ کس به گدای پشت ستاره داوود چیزی نمیده.
رفت جلو و گفت: رفیق بیچاره من، متوجه نیستی؟ اینجا یه کشور کاتولیکه، تازه اینجا مرکز مذهب کاتولیک هم هست.
پس مردم به تو که ستاره داوود گذاشتی جلوت پول نمیدن، به خصوص که درست نشستی بغل دست یه گدای دیگه که صلیب داره جلوش.
در واقع از روی لجبازی هم که باشه مردم به اون یکی پول میدن نه به تو.
گدای پشت ستاره داوود بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو کرد به گدای پشت صلیب و گفت: هی "موشه" نگاه کن کی اومده به برادران "گلدشتین*" بازاریابی یاد بده؟!

* گلدشتین یه فامیل معروف یهودیه


چند راه برای تبدیل شدن به یک فرد بالغ

۱) مسئولیت‌پذیری: اساس شخصیت و درستی، مسئولیت‌پذیری می‌باشد. بدون هیچ عذر و بهانه‌ای یاد بگیرید که مسئولیت کارهایی را که انجام می‌دهید به عهده بگیرید. همان‌طور که تحسین و تمجید را قبول می‌کنید باید گله و شکایت را نیز بپذیرید. برای پیامد تصمیم‌های خود آماده باشید و سعی کنید تصمیمات درستی اتخاذ کنید، چرا که قبول مسئولیت کار دشواری است.

۲) احساسات خود را کنترل کنید: عدم توانایی در کنترل احساس می‌تواند هم در زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی لطمات جبران‌ناپذیری را به شما وارد آورد. نباید به طور کلی احساستان را بکشید بلکه باید آن‌ها را از طریق یک‌سری رفتار و گفتار موجه بروز دهید. 
3) کار خودتان را انجام دهید: کاری که تصور می‌کنید برایتان مناسب است انجام دهید نه کاری که دیگران فکر می‌کنند انجام آن برایتان لازم است. 
4) با اهدافتان روبرو شوید: افراد موفق از روسای شرکت‌ها گرفته تا ورزشکاران همه و همه دارای یک عادت ویژه هستند: هدفمندی و تلاش برای رسیدن به مقصود. بدون داشتن هدف و نقشه مناسب برای رسیدن به آن زندگی شما عادی شده و شادی و موفقیت ناچیزی را می‌توانید به دست آورید.
5) روحیه جوان و شاداب داشته باشید: به خاطر داشته باشید که سن شما به آن اندازه‌ای است که خودتان می‌خواهید. یک شیوه شاداب و جوان‌پسند را در زندگی پیش بگیرید تا بدن و ذهن شما همواره به تحرک واداشته شوند. 
6) از موقعیت‌های خود استفاده کنید: فرصت‌های بی‌شماری در زندگی هر فردی وجود دارد، اما سود بردن از آن‌ها کار ساده‌ای نبوده و دارای ریسک بالایی می‌باشد. اما باید توجه داشته باشید که هیچ کار بزرگی بی‌خطر نمی‌باشد.

7) علایق خود را متنوع سازید: یک سرگرمی جدید برای خودتان پیدا کنید تا افق‌های جدید را بر روی خود باز کنید. با یادگیری ورزش‌ها و مهارت‌های جدید خود را به چالش وادار کنید. 
8) ساعات مطالعه خود را بیشتر کنید: مطالعه یکی از راه‌های مناسب برای افزایش اطلاعات و دایره لغات شما می‌باشد. روزی یک ساعت هم که شده تلویزیون را خاموش کرده و در عوض شروع به خواندن یک کتاب کنید.