آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

با من این گونه سخن نگو

 صدای آدمی را می‌توان به یک آلت موسیقی تشبیه کرد که طبعا نت‌های یکنواخت را نمی‌نوازد. وقتی زخمه‌ای بر چنگ دل خویش می‌زنید، کلمات را با لحنی خشن، ملایم یا معمولی و با زیر و بمی متفاوت، ملایم یا یکنواخت ادا می‌کنید. تمام این خصوصیات در برداشت شنونده از پیام شما نقشی اساسی دارد. کارشناسان معتقدند که ۳۸ درصد از استنباط اولیه از هر عبارت، بستگی به نحوه آن دارد. در حقیقت مردم از طرز گفتار ما درباره ما به قضاوت می‌نشینند.

نگاه کردن به آینه امروزه امری طبیعی است و هر کس حداقل یک بار در روز به آینه نگاه می‌کند و به چهره خویش خیره می‌شود. در مقابل، شما هرگز صدای خود را آن گونه که دیگران می‌شنوند، نمی‌شنوید. برای اولین بار که شما صدای خود را از طریق ضبط صوت شنیده‌اید، غالبا برایتان عجیب بوده و گاه تکان‌دهنده یا مایوس‌کننده. شما ممکن بود اصلا صدای خود را نشناسید و تصور کنید صدا، صدای دیگری است. در حقیقت صدای هر انسانی منحصر به فرد است. برای آن که صدای هر انسان فقط خاص او باشد و نه کس دیگری. برخلاف بسیاری از ما انسان‌های عادی، هنرپیشگان، آوازخوانان و سخنرانان دقیقا می‌دانند که صدای آنان چگونه است و چه تاثیری می‌گذارد. در حالی که اشخاص عادی کمتر از چنین مهارتی برخوردارند.
شاید هر یک از ما بارها در طول زندگی خود در شرایط گفتگوهایی با دیگران بوده‌ایم که شنیده‌ایم به ما گفته‌اند: «با این لحن با من سخن نگو» در این حالت، خشم و غضب به گونه‌ای محسوس در رفتارها مشخص است. همه این حالات از اینجا نشات گرفته‌اند که ما از لحن صدای طرف مقابل خود نوعی مخالفت یا احساس ناخوشایندی را نسبت به خود دریافته‌ایم. ما نسبت به احساس او در قالب لحن صدایش واکنش نشان می‌دهیم وگرنه خود کلام در بسیاری از مواقع بسیار خوشایند و مودبانه است و اگر توام با لحن مناسب نیز باشد، خیلی دوستانه نیز جلوه می‌کند. بسیاری از عواطف دیگران را می‌توان از طریق نشانه‌های بیانی دریافت کرد. در حقیقت درک بسیاری از عواطف گوناگون افراد فقط از طریق شنیدن نحوه ادای کلمات و جملات آنهاست.

پژوهشگران دریافته‌اند که لحن صدای افراد بیانگر ۴ دسته از احساسات است: احساس مثبت، ناخوشایند، غم و ترس. لحن صدا به تنهایی در شناسایی حالات عاطفی و احساسی فرستنده پیام نقش بسزایی دارد. برای مثال، درک خشونت و حالات تهاجمی فرستنده پیام با شنیدن آن از طریق ضبط و پخش صوت بسیار مشخص‌تر است تا درک آن از طریق نوشته. می‌توان گفت لحن صدای افراد گاه مبنای قضاوت ما درباره شخصیت دیگران است. برای مثال، اگر شخصی با رسایی سخن بگوید و صدایش دارای طنین مناسب و کلامش از سرعت بالایی برخوردار باشد، همه نشان‌دهنده آن است که او فردی پرانرژی و پویاست.
زمانی که در صنعت سینما صوت نیز به تصویر اضافه شد، تعداد قابل ملاحظه‌ای از ستارگان فیلم‌ها کارشان کساد شد و دیگر نتوانستند به خوبی گذشته بدرخشند؛ چراکه تماشاگران فیلم‌های آنها که اینک آنها را در فیلم‌های ناطق می‌دیدند، انتظار داشتند که صدایشان با شخصیت پیشین که به گونه صامت در فیلم‌ها ظهور کرده بود، انطباق داشته باشد و هنگامی که چنین نبود، به تخریب آن شخصیت در ذهن آنان منجر می‌شد. عده‌ای بر این باورند که هر طبقه و قشر اجتماعی برای خود از نظر آوایی دارای ویژگی‌هایی است.
مثلا در گذشته در کشور خود ما عیاران و لوطی‌ها علاوه بر این که از نظر ظاهری دارای ویژگی‌های خاصی بودند، از نظر آوایی نیز لهجه خاصی داشتند که دیگر اقشار نمی‌توانستند به آن گونه تکلم کنند. این شیوه تکلم وضعیت اجتماعی عیار یا لوطی را از دیگر اقشار متمایز می‌کرد. امروزه در کالیفرنیای آمریکا، «نوادرمانگرها» به مداوای بسیاری از اشخاصی که به آنها مراجعه می‌کنند و می‌خواهند از شر لهجه نامناسب مثلا تگزاسی یا نیویورکی یا هر لهجه دیگری خلاص شوند می‌پردازند. این افراد بیشتر کسانی هستند که دوست ندارند در گفتگو، طرف مقابل آنها پی به اصلیت یا زادگاه آنان ببرند؛ چرا که این ویژگی برای آنان ناخوشایند است و هرچه سریع‌تر می‌خواهند آن را از خود دور کنند.
● بلندی یا شدت صدا
یکی از شرط‌های اساسی برای یک فراگرد ارتباط کلامی موثر، بلندی یا شدت صدای مناسب است. اگر صدای فردی آن اندازه ضعیف باشد که به زحمت شنیده شود، شنوندگان او بسرعت خسته شده و از شنیدن سخن او خودداری می‌کند یا آن که خجالت کشیده و از او نمی‌خواهند که سخن خود را تکرار کند. فرهنگ‌های مختلف از بلندی ویژه‌ای در محاوره استفاده می‌کنند. به طور کلی بلندای صدای آمریکاییان به نسبت برخی از مردمان دیگر فرهنگ‌ها، مثل عرب‌ها، اسپانیایی‌ها، روس‌ها و هندوهای آسیایی جنوب شرقی، در مکالمه‌ها پایین‌‌تر است. همین تفاوت را ما در خرده فرهنگ‌های حاکم بر کشور خود نیز ملاحظه می‌کنیم. مثلا مردمان آذربایجان عموما بلندتر و درشت‌تر از مردمان فارس و اصفهان سخن می‌گویند. عموما شهرنشینان نسبت به روستاییان و عشایر آرام‌تر سخن می‌گویند.
درخصوص علت این پدیده، عوامل گوناگونی دخالت دارند و یکی از آنها محیط جغرافیایی و شرایط اقلیمی است. مردمان کوهستان‌ها و دشت‌های فراخ نسبت به شهرنشینان از بلندای صدای بیشتری در محاوره استفاده می‌کنند. حرفه نیز در بلندی صدا موثر است. کارگران و کارکنان سازمان‌های صنعتی که با سر و صدای بیشتری سر و کار دارند از کارمندان اداری که در دفاتر تمیز و بی‌‌سر و صدا کار می‌‌کنند، بلندتر صحبت می‌کنند یا معلمان عموما نسبت به دیگر حرفه‌‌ها از بلندای صدای بیشتری در محاوره با دیگران استفاده می‌کنند. حساسیت انسان‌ها به سطح ناخوشایند صدا تا حدودی به عوامل و اختلالات بیرونی بستگی دارد.
هر اندازه سر و صدا بیشتر وجود داشته باشد، بلندای صدا بیشتر می‌شود. در حقیقت بیشتر متخصصان ارتباطات میان فردی، بلندای صدا را نشان‌دهنده ویژگی شخصیت افراد می‌دانند. از این‌رو آنان بر این باورند که افرادی که دارای ویژگی‌ شخصیتی تهاجمی هستند، با صدای بلندتری نسبت به شخصیت خجالتی سخن می‌گوید البته در اینجا استثنائاتی نیز وجود دارد؛ چرا که گاهی افراد ناچارند جدا از ویژگی‌های شخصیتی خود با بلندای ویژه‌ای سخن گویند و در این حالت به هیچ وجه بلندی صدا بیانگر ویژگی شخصیتی فرد نیست.
● کیفیت صدا
هر انسانی از کیفیت صدای ویژه‌ای بهره‌مند است؛ چرا که شکل و اندازه اعضای بدن بویژه اعضای صوتی و تارهای مرتبط به آنها با یکدیگر متفاوت هستند. این تفاوت موجب طنین و کیفیت صدایی کاملا متمایز از یکدیگر می‌شود. کارشناسان براحتی تفاوت میان صداهایی را که به صداهای تند و خشن معروفند و صداهایی را که خوشایند یا خوش‌طنین تعریف شده‌اند، بیان می‌کنند. صداهای بدون کیفیت دلخواه یا صداهای بدون کیفیت اثر بخشی لزوما دارای طنین نامطلوب نیستند. علت ممکن است عوامل متعدد دیگری باشد. در میان موارد ناخوشایند نسبت به کیفیت صدا چند مورد اساسی وجود دارد که در اینجا به ۵ مورد آن اشاره می‌کنیم:
۱) ناخوشی‌های مربوط به بینی، یا سخن گفتن تو دماغی: افراد زیادی هستند که به علت بیماری‌های گوناگون بینی و حلقوم، صدا را از میان بینی خود به بیرون می‌دهند.صدای‌ آنها ناخوشایند و در بیشتر موارد نامفهوم است.
۲) بینی گرفته: صداهایی که فرد به هنگام سرماخوردگی شدید با بینی گرفته از خود بیرون می‌دهد. برخی از افراد به سبب انحراف بینی یا بیماری‌های مشابه هنگام ادای کلمات بیشتر با بینی گرفته صحبت می‌کنند. این نوع سخنگویی نیز خوشایند مردم نیست و در برخی موارد نامفهوم است.
۳) گرفتگی صدا حالتی از گرفتگی مزمن سینه و نای است و فرد بیمار را دچار دشواری سخنگویی و آوایی می‌کند. این حالت در مورد بیماران مبتلا به آسم نیز در صورت حاد بودن بیماری وجود دارد.
انسان با شیوه‌ای خاص از تکلم به دنیا نمی‌آید. بلکه برحسب تجربه و عادت، سرعت، زیروبم، آهنگ صدا و خلاصه لحن کلام خود را برمی‌گزیند
۴) خشونت صدا یا گوشخراشی: حاصل صدایی بانگ‌گونه است. این صداهای گوشخراش از حنجره‌هایی بیرون می‌آید که دشواری‌هایی فیزیکی دارند. نکته‌ای که تذکر آن خالی از فایده نیست، این است که صدای خشن بیشتر منشاء اجتماعی و فرهنگی دارد.
پژوهشگری به این نتیجه رسیده که درست است صداهای خشن توانایی دارند براحتی از میان دیگر صداها شنیده شوند یا به عبارت دیگر این صداها نسبت به صداهای معمولی شانس شنیده‌شدن بیشتری دارند، اما تاثیر آنها ؛ نامطلوب است و گاه حالت انزجار و تنفر در شنونده ایجاد می‌کند.
۵- نفس‌زنی: بر اثر اتلاف هوا پدید می‌آید و مانند خشونت صدا بیشتر در خانم‌ها اتفاق می‌افتد. برخی اوقات منشاء ارگانیک دارد، ولی اغلب همان‌طور که گفته شد بر اثر دشواری‌های تنفسی پدیدار می‌شود یا به کارگیری غلط اعضای تولید صدا آن را شکل می‌دهد که آموختنی است و می‌توان کم و بیش آن را برطرف کرد. تمام موارد فوق و بسیاری که ذکر نشده‌اند قابل آموختن و اصلاح کردن هستند. تمرین در بهبودی کیفیت صدا نقش برجسته‌ای دارد.
در برخی از فرهنگ‌ها، آموزش‌های لازم درخصوص صدا و کیفیت آن به جوانان و نوباوگان داده می‌شود و آنان را برای سخنوری آماده می‌کنند. مثلا در تاریخ یونان باستان و کم‌وبیش بعد‌ها در روم باستان، این آموزش‌ها مجدانه مورد پیگیری بسیاری از والدین برای جوانان خود قرار می‌گرفت و آنان را در جوانی به سخنورانی ورزیده تبدیل می‌کردند.
● زیبایی و جذابیت لحن بیان
به طور کلی بعضی صداها پرمایه و غنی، تعدادی گرم و دلنشین، گروهی آکنده از افاده و سرانجام بعضی هم سرد، بی‌‌احساس و یکنواختند. لحن صدا از کیفیت صوت، طنین و گویایی آن رنگ می‌گیرد. ترکیبی مناسب از سرعت کلام و زیروبم صدا موجب جذابیت کلام می‌شود. صدای بعضی افراد بسیار آرام است، شماری دیگر با سرعت و یک نفس حرف می‌زنند.
پاره‌ای دیگر هم بسان گلوله‌هایی که از مسلسلی شلیک می‌شود، کلمات را با فشار از دهان بیرون می‌رانند. تعدادی هم صداشان به جیغ و ناله بیشتر شباهت دارد. زیروبم متغیر در کلام، همچنین سرعت آن در برداشت دیگران از پیام‌ ما تاثیر می‌گذارد.
انسان با شیوه‌ای خاص از تکلم به دنیا نمی‌آید. بلکه برحسب تجربه و عادت، سرعت، زیروبم، آهنگ صدا و خلاصه لحن کلام خود را برمی‌گزیند. افراد بنا به عادت از صدای خود آنقدر که باید و شاید بهره نمی‌برند در صورتی که افراد با تمرین می‌‌توانند کیفیت صدای خود را به‌گونه‌ای تقویت کنند که بتوانند شنوندگان را جذب کنند تا آنان نیز با میل و رغبت به سخنان وی گوش فرا دهند و پیام وی را بدرستی درک کنند.
در آخر می‌توان گفت اولین کلماتی که از دهان شما خارج می‌شود، لحن کلام‌تان را تعیین می‌کند، بنابراین صدای شما باید آرام، منظم و نیرومند باشد، بیش از حد بلند یا کوتاه نباشد کلمات به روانی پشت سرهم ادا می‌شوند و از تامل بیجا و زننده خودداری و روی کلمات و جملات مهم تکیه شود، چرا که تاثیر تکیه کلمات را در مفهوم عبارات نباید نادیده گرفت. بیشتر افراد از تاکیدی که ناخودآگاه بر کلمات دارند، ناآگاهند. پس برای این‌‌که لحن بیان شما تاثیر بیشتری داشته باشد، شیوه کلام خود را مورد توجه قرار دهید و بکوشید با گزینش مناسب تکیه کلام، سرعت کلمات و بلندی آنها، کلمات را با آهنگی موثر، طنین‌دار و گیرا ادا کنید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد