1)علل الشرایع، شیخ صدوق، انتشارات مکتبة الداوری، ج 1، ص 233.
2) امام صادق علیه السلام فرمودند: «اِرْتَدَّ النَّاسُ بَعْدَ الْحُسَیْنِ علیه السلام إلاَّ ثَلاَثَةً: أبُو خَالِدٍ الْکابُلِیُّ، یَحْیَی بْنُ اُمِّ الطَّوِیلِ وَجُبَیْرُ بْنُ مُطْعِم؛ پس از شهادت امام حسین علیه السلام مردم از اطراف خاندان پیامبرصلی الله علیه و آله پراکنده شدند، جز سه نفر: ابو خالد کابلی، یحیی بن ام الطویل و جبیر بن مطعم.» (بحار الانوار، علامه مجلسی، مؤسسۀ الوفاء، بیروت، 1404 ق، ج46، ص 144. امام سجاد علیه السلام فرمودند: «در مکه و مدینه بیست مرد وجود ندارند که ما را دوست داشته باشند؟» همان، ص 143.
3) سیرۀ پیشوایان، مهدی پیشوایی، به نقل از: تاریخ تمدن اسلام، ترجمة علی جواهر کلام، امیر کبیر، تهران، ج 4، ص 100.
4) همان، به نقل از: الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، دار صادر، بیروت، 1399 ق، ج 4، ص 520.
5) همان، به نقل از: مروج الذهب و معادن الجواهر، مسعودی، دار الاندلس، بیروت، ج 3، ص 91.
6) همان، به نقل از: الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج 4، ص 359.
7) همان، ص 375.
8) همان، به نقل از: مروج الذهب و معادن الجواهر، مسعودی، دار الاندلس، بیروت، ج 3، ص 166 و 167.
9) شورا/ 23.
10) اسراء/ 26.
11) احزاب/33.
12) بحارالانوار، الجامعۀ لدرر أخبار الأئمۀ الأطهار، علامه مجلسی، ج45، ص156.
13) همان، ص 138.
14) همان.
15) همان، ص 139.
16) همان، ص 140.
17) أمالی، طوسی، ص 547.
18) لهوف، سید بن طاووس، ص 380.
19) بحار الانوار، ج 45، ص 112؛ اعیان الشیعه، سیدحسین بروجردی، ج 1، ص 613؛ حیاة الامام زین العابدین، ص 167 ـ 168؛ نفس المهموم، شیخ عباس قمی، ص 217؛ اللهوف، سید بن طاووس، ص 157 ـ 159؛ مقتل ابی مخنف، ص 99.
20) همان.
21) بحار الانوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، علامه مجلسی، ج 45، ص 126.
22) همان، ص 127.
23) تحف العقول، حسین بن علی بن شعبه، نشر جامعه مدرسین، قم، 1404 ق، چاپ دوم، ص252.
24) همان، ص 252.
25)تاریخ خلفا، ج 2، ص 618.
26) بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 45، ص 350.
27) همان، ج 46، ص 60.
28) کشف الغمة فی معرفة الائمة، علی بن عیسی، ملقب به بهاء الدین اربلی (م 693 ق)، ج 2، ص77.
29) زهری یکی از تابعان و فقیهان عصر امام سجاد علیه السلام و از محدّثان بزرگ مدینه بود؛ اما خلفای بنی امیه به منظور بهره برداری از شهرت او در جهت مشروعیت بخشیدن به حکومت خویش، او را به دیار خویش جذب کردند و او به منظور برخورداری از ثروت و رفاه دربار بنی امیه، از همنشینان عبد الملک بن مروان و بعد از او از مقربان دربار فرزندان وی گردید. هشام بن عبد الملک او را معلم فرزندان خود قرار داد و او تا آخر عمر این سمت را به عهده داشت. او که کاملاً به دربار بنی امیه وابسته شده بود، احادیثی به نفع آنها جعل یا تحریف می کرد. (ر. ک: سفینة البحار، حاج شیخ عباس قمی، ج 1، ص 573، «ماده زهر»).
30) آل عمران/ 187.
31) الذاریات/ 55.
32) بقره/ 156.
33) مریم/ 59.
34) بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 17، ص 120.