همه ما با افرادی روبهرو شدهایم که کنترل احساساتشان را سرکار از دست میدهند، درها را میکوبند، سر همکاران یا مشتریها فریاد میزنند و چیزهایی میگویند که خیلی زود پشیمان میشوند. اشخاصی را دیدهایم که در جلسات کاری، نمیتوانند جلوی عصبانیت خود را بگیرند؛ چون با عقاید و نظراتشان مخالفت شده است یا این که فرد دیگری را به جای آنها نشاندهاند.
از وقتی بچه بودیم به ما میگفتند: مثل یک مرد رفتار کن و جلوی فوران احساساتت را
بگیر. حالا میبینیم بسیاری از همکارانمان سرکار به خاطر نداشتن توانایی در
فرونشاندن خشم و عصبانیت و احساساتشان اعتبارشان را از بین میبرند.
در اینجا میخواهیم به نکاتی اشاره کنیم که با کمک آنها میتوانید جلوی احساسات
منفی و عصبانیت خود را در محل کار بگیرید و موفق سرکار خود باقی بمانید.
▪ کمی قدم بزنید تا عصبانیتتان فروکش کند:
در طی یک جلسه کاری وقتی کسی از سبک مدیریت یا بخش تحت اداره شما ایراد میگیرد،
عصبانی نشوید. وقتی میبینید خشمگین شدهاید، خود را از آن محل دور کنید. بهانهای
بیاورید و از جلسه بیرون بروید تا عصبانیتتان فروکش کند. اگر برای خاموش کردن
خشمتان به خود فرصت دهید، میتوانید کنترل احساساتتان را دوباره به دست آورید.
▪ پیش از نشان دادن هر گونه واکنش، توضیح بخواهید:
با پرسشهای مختلف وقت را بگذرانید. میتوانید از صحبتهای دیگران استفاده کنید و
سوالاتی از آنها بپرسید. با این کار به فرد زمان میدهید اشتباه خود را تصحیح کند.
▪ از قانون ده ثانیهای استفاده کنید:
هیچ عکسالعملی نشان ندهید. اگر میبینید در یک جلسه کاری یا پشت تلفن میخواهید
کنترل خشمتان را از دست دهید، با خود تا ۱۰ بشمارید تا از عصبانی شدنتان جلوگیری کنید. پیش از نشان دادن هر
گونه واکنش واقعیات را بررسی کنید.
▪ با کسی که میتواند آرامتان کند، حرف بزنید:
همیشه کسی را برای درددل و تکیه کردن داشته باشید، چه داخل و چه خارج از محل کار.
در این مواقع سعی کنید با او بیرون بروید و کمی صحبت کنید. درست نیست همه
احساساتتان را در خود نگاه دارید و بیرون نریزید. با این کار سلامتی خودتان به خطر
خواهد افتاد. با دوستی صمیمی درخصوص این مشکلات صحبت کنید تا او آرامتان کند و
کنترل خود را دوباره بازیابید.
▪ برای از بین بردن عصبانیت خود ورزش کنید:
اجازه ندهید تصویر کاریتان با عصبانی شدن و از دست رفتن کنترلتان مخدوش شود. در
این مواقع ورزش کمک بسیار خوبی است. به باشگاه بروید و کمی ورزش کنید. مطمئن باشید
همه چیز را فراموش خواهید کرد.
▪ ببینید چه چیز باعث عصبانیتتان میشود:
آگاه باشید در چه موقعیتهایی کنترل خود را از دست میدهید و عصبانی میشوید. وقتی
متوجه شدید چه چیز به عصبانیتتان منجر میشود، درصدد جلوگیری از ایجاد چنین موقعیتهایی
برآیید یا این که یاد بگیرید چطور با این موقعیتها کنار بیایید تا موقعیت کاریتان
خدشهدار نشود.
▪ همکارانتان را بشناسید:
ببینید رفتار هر کدام از همکارانتان چه علائمی دارد. ممکن است خیلی از حرفهای
آنها که برای شما مثل انتقاد میماند، در واقع حکم شوخی داشته باشد. با شناختن
شخصیت و رفتارهای همکارانتان بهتر میتوانید با انتقادهای آنها کنار بیایید و خشم
خود را کنترل کنید.
▪ واکنش افراد دیگر را پیشبینی کنید:
زمانی که میخواهید کار جدیدی را در محل کارتان انجام دهید، واکنش و عکسالعمل
همکارانتان را پیشبینی کنید. با این کار میتوانید بهتر با انتقادها و ایرادهای
آنها پس از انجام کار کنار بیایید.
▪ خود را برای حفظ آرامش آماده کنید:
زمانی که میخواهید سخنرانی کنید، خود را برای هر نوع پرسش و انتقادی آماده کنید.
با این کار میتوانید حین ایراد انتقادهای دیگران، آرامش خود را حفظ کرده و بدرستی
پاسخ منتقدان را بدهید.
▪ پیش از نوشتن هر نامه نامحترمانه کمی صبر کنید:
هیچ گاه به دیگران بیاحترامی نکنید، حتی اگر حق با شما باشد. آسان است که اجازه
بدهیم ابرهای تیره جلوی قضاوتمان را بگیرد. پیش از ارسال هر نامه نامحترمانه در
پاسخ به انتقادهای دیگران، یک روز صبر کنید. روز بعد دوباره آن را بخوانید و
تجدیدنظر کنید.
▪ در پایان هر روز خشمتان را دور بیندازید:
یاد بگیرید با ترک محل کار، عصبانیتهای خود را نیز دور بریزید. پس از کار به
فعالیتهایی بپردازید که به آن علاقه داشته و لذت میبرید. با دوستانتان بیرون
بروید یا تلویزیون تماشا کنید. با این کار هیجان و استرس را از میان خواهید برد.
▪ برای طغیانهای عصبی خود عذرخواهی کنید:
با این که قصد بدی نداشتهاید، درست نیست که جلسات کاری را با عصبانیت ترک کنید.
اگر در حین جلسه، عصبانیتتان باعث شده که به کسی بیاحترامی کنید، از او معذرت
بخواهید. لزومی ندارد که برای عصبانیت خود توضیحی دهید. فقط گفتن «من رفتار بدی
داشتم و عذر میخواهم» کافی است تا همه سوءرفتارها را از بین ببرد
یکی از راههائی که امروزه برای گزینش افراد جهت احراز مشاغل مختلف از آن استفاده میشود، مصاحبه است. در واقع میتوان گفت مصاحبه چالشی است که برخی جوانان در مسیر انتخاب شغل مورد علاقه با آن مواجه هستند. مصاحبه به خودی خود، محاسن و معایبی دارد. از نکات مثبت آن میتوان به کمهزینه بودن انجام آن و صرفهجوئی در زمان و از معایب آن میتوان به پرخطا بودن نتیجه آن اشاره کرد. برای توضیح بیشتر این مطلب به این مثال توجه کنید:
فرض کنید شرکتی نیاز به استخدام یک مهندس الکترونیک دارد و دو متقاضی برای انجام
این کار وجود دارد. اولی از نظر تسلط به علوم مهندسی الکترونیک در سطح پائین، ولی
از نظر روابط عمومی در حد قابل قبولی است و نفر دوم کاملاً برعکس؛ یعنی یک مهندس
خبره ولی از نظر روابط اجتماعی ضعیف. طبیعی است نفر اول در مصاحبه بهتر میتواند
نظر مصاحبهگر را به خود جلب کند ولی حقیقت آن است که نفر دوم بیشتر به کار شرکت
خواهد آمد.
در واقع بزرگترین نقص مصاحبه همان است که تحت تأثیر پارامترهای اجتماعی است.
توصیه میشود همواره مصاحبه، جزئی از یک آزمون برای انتخاب شغل باشد و نه تنها راه
گزینش.
حال تصور کنید در موقعیتی هستید که ناگزیر باید مصاحبهای انجام دهید. میدانید که
برای غلبه بر هر عنصر مادی یا غیرمادی باید ابتدا نقاط ضعف آن را خوب بدانید. در
غیر اینصورت ممکن است رسیدن به هدف، مشکل یا غیرممکن شود. جمله اخیر یک اصل کلی
است و مصاحبه نیز از این قاعده مستثنی نیست. پس آشنائی با کاستیهای مصاحبه و نقاط
ضعف پروسه آن، جهت پیروزی و توفیق در آن بسیار ضروری بهنظر میشود. جهت ملموستر
شدن مفاهیم مورد بحث، فرض میکنیم شما در موقعیت یک مصاحبه شغلی هستید.
اولین نقص مصاحبه در این است که همواره در نظر مصاحبهگر، تصوری ظاهری از یک
مصاحبهشونده ایدهآل وجود دارد. در بدو شروع جلسه همین تحلیل ساده مصاحبهگر میتواند
بر روند مطرح کردن سئوالات، تأثیر مثبت و منفی بگذارد. تأکید میشود که در جلسات
مصاحبه در عین آراستگی، بسیار ساده ظاهر شوید و هرگز نباید نوع لباس پوشیدن و
حرکات غیرکلامی با عرف اجتماع مغایر باشد. در غیر اینصورت مصاحبهگر ممکن است
مصاحبهشونده را به یک قشر خاص از اجتماع مرتبط کند و اگر ا ین طبقه خاص اجتماعی
مورد احترام وی نباشد، ممکن است روند تعامل دستخوش تغییر بدی شود.
درثانی، مصاحبهکنندگان از مصاحبهشوندگانی که نظرات مشابهی با آنها دارند ارزیابی
بهتری به عمل میآورند. یک مصاحبهشونده خوب زمانی مسلط به جو گفتوگو خواهد شد که
مثل یک روانشناس، سریع بتواند چند پارامتر از ویژگیهای شخصی مصاحبهگر را حدس
بزند. جالب اینجاست که حتی توصیه میشود در نشستن هم وضعیتی مانند مصاحبهگر
انتخاب کنید.
نکته سوم اینکه اگر در مصاحبهای بودید که تقدم و تأخر ورود به اتاق مصاحبهکننده
در اختیار شما بود، هموراه بهصورت و چهره شخصی که در اتاق مصاحبه بیرون میآید
نگاه کنید. ببینید آیا از مصاحبهاش راضی بهنظر میرسد یا ناراضی است.
در واقع اگر مصاحبهشونده قبل ناراضی بهنظر میرسد، اکنون بهترین وقت ورود به
اتاق است! چرا؟ به این دلیل که اگر مصاحبهشوندهای نتواند به خوبی نظرات سئوالکنندگان
را به خود جلب کند، از لحاظ روانی سطح استاندارد مصاحبهگر را پائین میآورد. به
بیان دیگر سطح توقع مصاحبهگر را تنزل میدهد. حال اگر شما بتوانید مصاحبه قویتری
انجام دهید، بیشتر برای سئوالکنندگان جلوه خواهید کرد. در واقع بهطور ناخودآگاه،
مصاحبهگر شما را با مصاحبهشونده قبلی مقایسه میکند و نظر به برتری نسبی شما،
امتیازی بالاتر از استاندارد خود کسب خواهید کرد. عکس این مثال نیز صادق است. در
روانشناسی به این اثر، اثر مقایسهای یا contrast effect میگویند.
چهارم آنکه مصاحبههای سازمانیافته و دارای نظم قبلی و سئوالات از پیش تعیینشده،
بسیار مؤثرتر از مصاحبههائی با سبک آزاد هستند. پس اگر احساس کردید سبک مصاحبهای
آزاد است و در آن از سئوالات باز استفاده میکنند، خودتان سعی کنید به روند پرسش و
پاسخ، نظم و قاعدهای بدهید و طبقهبندی پاسخها را به بهترین نحو انجام دهید.
نکته پنجم اینکه در مصاحبهها جملات با بار منفی بیشتر اهمیت دارند. یعنی
ناآگاهانه مصاحبهگران به جملاتی که فعل آنها منفی است، بیشتر توجه میکنند و روی آنها
دقیق میشوند. پس در هنگام استفاده از جملات منفی مراقب باشید.
بررسیهای محققان نشان میدهد چند سری سئوال در مصاحبههای شغلی همواره وجود
دارند. در واقع نکاتی وجود دارند که توسط آنها مصاحبهشوندگان به چالش کشیده میشوند.
دانستن پاسخی مناسب به هر کدام، خالی از لطف نیست.
۱) فرض کنید از شما سئوال میشود
”بزرگترین نقطه قوت شما چیست؟“ در پاسخ به این سئوال بهترین حالت آن است که چهره
موفقی از خود ترسیم کنید. به دستاوردهای گذشته خود ببالید و کامیابیهای گذشته را
با افتخار و غرور خاطرنشان کنید.
۲) اگر از شما پرسیدند”بزرگترین
نقطه ضعف شما چیست؟“ سعی کنید نقطه ضعف خود را چیزی بیان کنید که از دیدن آن
سازمان و مصاحبهگر نقطه قوت باشد. مثلاً بگوئید ”من وسواس دارم که کارهای محوله
را به بهترین نحو ممکن انجام دهم و این وسواس گاهی مرا میآزارد.“
۳) در پاسخ ”خود را در چند جمله
توصیف کنید.“ با اعتماد به نفس و شمرده و البته با متانت خلاصهای از مهارتهای
خود را شرح دهید. تأکید میشود که تنها مهارتهای عملی خود را بیان کنید. بحث
پیرامون پارامترهای دیگر مثل اصالت، شرافت، روابط اجتماعی، ارتباطات خانوادگی و
... ناکارآمد هستند. هرگز سعی نکنید توسط دیگران خود را قوی جلوه دهید. همواره
صفات مثبت خود را ذکر کنید.
۴) ”چرا شغل قبلی خود را ترک
کردید؟“ اگر چنین چیزی صحت داشته باشد، باید در پاسخ راستگو باشید. این تست
احتمالاً تست میزان صداقت و غرور شماست. در ضمن از ایده خود و دلیل کارتان دفاع
کنید. سعی کنید زیاد ابراز ندامت نکرده و این اتفاق را به تقدیر و سرنوشت حواله
نکنید.
۵) اگر پرسیدند ”اوقات فراغت
خود را چگونه میگذرانید؟“ طوری پاسخ دهید که حاکی از تنوع در سلیقه شما باشد.
نشان دهید که تکبعدی نیستید. زیرا مغز انسانهای تکبعدی عموماً متعالی و متکامل
نیست. برای مثال رجوع کنید به زندگانی بزرگانی مثل ابوعلی سینا، انیشتین، پروفسور
حسابی، برتراند راسل، استاد علامه جعفری و ... خواهید دید که این افراد در تمامی
زمینههای علمی، فرهنگی و هنری، حرفهای بسیاری برای گفتن دارند.
۶) ”چه چیز این شغل را میپسندید؟“
کاملاً صریح پاسخ دهید که چه جو و محیط کاری باب طبع شماست.
۷) ممکن است سئوال شود ”چه
توقعاتی از مدیر یا سرپرست خود دارید؟“ پاسخ به این سئوال مشخص میکند که آیا شما
مستقل هستید یا وابستهاید. در جاهائی مثل ارتشها، وابستگی مطلق به مافوق در اکثر
موارد کمال است و در مشاغلی که تصمیمگیری فردی مهم است مثل امور بازاریابی و
روابط عمومی، استقلال، یک توانائی خطیر محسوب میشود.
۸) یکی از سئوالاتی که همواره
بر سر آن اختلاف نظر وجود دارد، پیشنهاد تعیین حقوق است. لیکن تجربه نشان میدهد
در مواقعی که از شما در مورد تعیین حقوق نظرسنجی میکنند، پیشنهاد یک حداقل و یک
حداکثر به مراتب بهتر از ارائه یک رقم دقیق است.
۹) اگر مصاحبهگر در حین
مصاحبت سکوت کرد، شما منتظر بمانید تا او دوباره مسیر پرسش و پاسخ را شروع کند.
این عمل وی برای تشخیص این است که آیا شما تحمل ابهام را دارید یا خیر. آیا عجول
هستید یا صبور؟
۱۰) نکته آخر آنکه اگر از شما
سئوالات خصوصی پرسیدند، در واقع دنباله زمینه اصلی فکر و اندیشه و انگیزه شما
هستند. در پاسخ به این سئوالات لازم است به خود مسلط باشید (از کوره در نروید) و
برای تسلط بیشتر به روند پاسخگوئی این دسته سئوالات میتوانید گاهگاهی سئوال
مصاحبهگر را با سئوال پاسخ داده و طفره روید تا زمان داشته باشید و بهترین پاسخ
را پیدا کرده و جواب دهید.
اصولاً آنچه در روز مصاحبه اهمیت دارد، حفظ آرامش است. دستپاچگی و بیقراری
یقیناً نتیجه را خراب میکند. اگر نتوانستید پاسخ سئوالی را بدهید و در پاسخ تنها
گفتید ”نمیدانم“ سعی کنید خود را نبازید زیرا مصاحبه نسبی است و شرایط برای تمام
مصاحبهشوندگان یکسان است
داشتن شغلی مناسب و داشتن روابط کاری خوب، آرزوی هر فرد شاغلی است. اما گاهی به دست آوردن این شغل به اندازه راضی نگهداشتن کارفرما مشکل نیست! درواقع ورود و باقی ماندن در یک موسسسه، کارخانه، شرکت و هر محیط کاری دیگری، علاوه بر اینکه به تواناییهای خاص و متناسب با آن نیاز دارد، بلکه نیازمند هوش، سیاست کاری صحیح و نشان دادن تواناییهای فردی است.
گاهی تصور میکنیم همین که کار خود را بدون مشکل انجام میدهیم کافی است، اما در
دنیایی که تناسبی بین نیروی متخصص و کار مناسب وجود ندارد، رعایت نکات زیر میتواند
در حفاظت از موقعیت شغلی بسیار مفید واقع شود:
۱) اهداف را بشناسید. خود را
با اهداف و ارزشهای کارفرما و موسسه تطبیق دهیدو اولویتهای رئیس خود را اولویت خود
بدانید.
۲) بدانید که چگونه ارزیابی
خواهید شد. بدانید که دقیقا کدام مهارتها، رفتارها و فضائل شما مورد قضاوت قرار
گرفته و تشویق خواهد شد. سپس مانند لیزر بر روی آنها متمرکز شوید.
۳) قابل اطمینان باشید. آنچه
را که گفته اید، انجام دهید. حتی بهتر از آن اینکه، کمتر قول بدهید و بیشتر عمل
کنید.
۴) انرژی مثبت بدهید. شما
نباید شخص غرغرو و نالان شرکت بوده و راهکارهای رئیس یا موسسه را زیر سوال ببرید.
شما باید تشویق کننده و الهام بخش باشید، کسی که همه مایلند در کنار وی کار کنند.
۵) کارفرمای خود را خوب جلوه
دهید. کار خود را به موقع و به حرفه ای ترین روش ممکن انجام دهید. آن دسته از ایده
های رئیس خود را که میتوانند به او و بخش مرتبط با وی کمک کنند عملی ساخته، مسئول
به کار گرفته شدن آنها باشید.
۶) اشتباه خود را بپذیرید.
هنگام بروز اشتباه و توضیح دادن درباره آن، به جای پرداختن به آنچه غلط انجام داده
اید، بر آنچه آموخته اید تمرکز کرده و مسئولیت خطای خود را بپذیرید. برای مثال به
جای گفتن اینکه "نباید نسبت به نظرات کاربران بی توجه میماندم." رئیس
خود بگویید: " به نظرم اگر مستقیما با کاربران صحبت میکردم بهتر بود" .
۷) سازمان یافته عمل کنید.
قبل از ترک محل کار خود، برای روز بعد برنامه ریزی کنید. وظایف خود را به نسبت
فوریت و اهمیت دسته بندی کنید و با خود قرار بگذارید که حد اقل دو مورد اول فهرست
خود را حتما انجام دهید.
۸) وقت شناس باشید. حضور به
موقع و حتی زودتر بر سر کار و یا در جلسات، نشانه علاقه مندی، قابل اطمینان بودن و
توانایی شما در اداره موثر زندگیتان است.
۹) کاردان باشید. برای پاسخ
هر پرسش یا حل هر مشکلی سراغ رئیس نروید. ابتدا خوب به آن فکر کنید و اگر باید
مشکلی را به رئیس گزارش دهید، چند راه حل هم برای آن پیشنهاد کنید.
۱۰) افقهای خود را گسترش دهید.
از دوره های آموزشی موسسه استفاده کنید و برای شرکت در پروژه هایی که متفاوت از
تجربیات و امور روزمره شماست، داوطلب شوید.
۱۱) مطلع باشید. با مطالعه
مجلات و نشریات مربوط به حرفه خود و شرکت در جلسات، سمینارها و نمایشگاههای مربوطه،
همواره از آخرین رویدادهای حرفه خود مطلع باشید.
۱۲) به روز باشید. در زمینه
اطلاعات عمومی، حقوقی و پیشرفتهای زمینه کاری خود اطلاعات کسب کرده، مهارتهای خود
را تقویت نموده و همواره در پی کسب مهارتهای تازه باشید.
۱۳) مودب باشید. احترام و
صداقت خود را به کارفرمای خود نشان دهید و از او در مقابل دیگران نیز با احترام
یاد کرده یا لا اقل پشت سر او بدگویی نکنید.
۱۴) انعطاف پذیر باشید.
تغییرات ناگزیر رخ خواهند داد و موسسات مختلف به افرادی نیاز دارند که بتوانند با
شرایط تازه همراه شوند.
۱۵) به سلامت خود اهمیت دهید.
هنگامی که ضعیف و ناتوان باشید، خلاقیت و کارایی شما نیز تحت تاثیر قرار گرفته و
موقعیت شما را به خطر می اندازد.
۱۶) زندگی خصوصی خود را پشت در
محل کار بگذارید. همکاران شما روانکاو نیستند و بیان مشکلات خصوصی نه تنها به شما
کمکی نمیکند، بلکه موجب افت بازدهی خواهد شد، این کار اعتباتان را خدشه دار ساخته
و روابط کاریتان را از بین میبرد.
۱۷) بیش از وظایف مشروحه خود
توانایی داشته باشید. وظایف کوچک اما متفاوتی بر عهده بگیرید، در مواقع ضروری
ساعات بیشتری به کار بپردازید و هرگز نگویید: "این کار در حیطه وظایف من نیست."
۱۸) عضوی از گروه باشید. به
رئیس و همکاران خود نشان دهید که قلبا خیر خواه آنان هستید و هر زمان که لازم باشد
آماده همدلی و یاری هستنید.
۱۹) هر از گاهی استراحت کنید.
زندگی متعادل و ذهنی شفاف میتواند انرژی و روشن بینی شما را افزایش دهد، پس زمانی
را به استراحت بپردازید.
۲۰) ظاهر و رفتاری مثال زدنی
داشته باشید. هرگز نگذارید کسی تصور کند که به اجبار کار میکنید. بلکه باید طوری
رفتار کنید که گویی منتظر ترفیع و تشویق هستید
بیشتر افراد این توصیه را شنیدهاند که باید هوشمندانهتر کار کنند و نه زیادتر ولی تعداد کمی واقعا از این توصیه پیروی میکنند.
این روزها بیشتر صاحبان تجارت و مدیران اجرایی برای دستیابی به اهدافشان ساعتهای
طولانی مشغول کار هستند. اگر شما مجبور شوید ساعتهای زیادی از یک روز عادی را
برای تکمیل کارتان کارکنید سپس کار را اشتباه انجام میدهید! در اینجا ۵ استراتژی برای کمک به شما در
هوشمندانهتر کار کردن به جای بیشتر کارکردن ارائه میشود:
۱) استراتژی اول: تمرکز
فکر میکنید چند دقیقه ازیک ساعت کاری به طورکامل تمرکز دارید؟ ممکن است این امر
شما را متعجب کند که این زمان چقدر کم است. تحقیقات نشان داده است که بیشتر افراد
میتوانند بین ۵ تا ۱۰ برابر در هر ساعت کاری مولدتر
باشند. اگر فکر میکنید که این گفته اغراق آمیز است میتوانید این آزمایش ساده را
انجام دهید. یک دفترچه یادداشت و یک خودکار در کنار خود قرار دهید و شروع کنید به
آگاه شدن از سطح تمرکزتان. هر وقت که تشخیص دادید که روی کارتان تمرکز کامل ندارید
مدت زمانی را که حواستان پرت بوده است یادداشت کنید. اگر این تمرین را بهخوبی
انجام دهید بعد خودتان را کاملا شوکه خواهید کرد. اگر شما بتوانید مهارت ایجاد
تمرکز کامل در ساعتهای کاریتان را ارتقا دهید، از میزان تولیدتان متعجب می شوید.
۲) استراتژی دوم:اهرم
اهرم هنر استفاده از ابزارها جهت افزایش کیفیت کار یا بهرهوری است. این ابزارها
میتواند تکنولوژی باشد مثل: نرم افزارهای کامپیوتری یا میتواند استراتژیهای
سازمانی نظیر سیستمهای بهتر باشد. شما معمولا از چه ابزارهایی برای حداکثر کردن نتایج
کارتان استفاده میکنید؟ برای مثال فروشندهای که از طریق سمینارها یا کنفرانسهای
تلویزیونی فروش میکند، مشخص است نسبت به کسی که فرد به فرد میفروشد میزان فروش
بیشتری داشته باشد. چه کاری میتوانید انجام دهید تا زمان، دانش یا مهارتهایتان
اهرم شما باشند؟
۳) استراتژی سوم:تفویض اختیار
یک بخش خاص اهرم عبارت از تفویض اختیار است. یعنی بکارگیری افراد دیگر جهت انجام
قسمتهایی از کار شما تا وقتتان برای فعالیتهای سودآورتر آزاد شود. بیایید دوباره
به مثال فروشنده نگاهی بیاندازیم. اگر فروشنده خاصی در انعقاد قراردادهای فروش
متبحر باشد ممکن است دست به تفویض و واگذاری امور اجرایی فروش زده تا بتواند به
عنوان یک فروشنده زمان بیشتری را برای قراردادها اختصاص دهد. اگر سود حاصل از
افزایش فروش بیشتر از هزینه واگذاری باشد پس شما سیستم مناسبی دارید. همیشه شنیدن
این نکته در بین شکایتهای صاحبان تجارت که فروشندگان آنها از آینده نگری متنفرند
و واقعا در مورد آن احساس بدی دارند باعث تعجب من می شود. در فعالیتهای تجاری
خودم من همیشه افراد آینده نگر حرفهای را استخدام کردهام که در این زمینه قوی
بودند و با این کار زمان را برای تیم فروش آزاد کرده تا آنها کاری را که در آن
توانمند هستند انجام دهند. فروشندگی! البته این استراتژی سودآور است و همه خوشحال
هستند.
۴) استراتژی چهارم: مدیریت
زمان
من اغلب میشنوم که صاحبان تجارت میگویند که تعداد کارکنان بخش خصوصی خیلی زیاد
است زیرا آنها همیشه ساعتهای زیادی را تلف میکنند تا کار را انجام دهند. نظر من
مخالف این موضوع است. اگر شما نمیتوانید در یک روز عادی کاری، کارتان را انجام
دهید پس شما احتمالا فاقد مهارتهای تمرکز، اهرم و تفویض اختیار(واگذاری) هستید یا
یک مدیر که در استفاده از زمان ضعیف است. مدیریت زمان هنر سازماندهی خودتان است تا
بتوانید تمام کارهایتان را در یک روز کاری استاندارد انجام دهید. اگر شما مدیریت
زمان را با مهارتهای دیگرتان ترکیب کنید(رئوس مطالب فوق الذکر) سپس شما میتوانید
بهره وری بالایی در یک روز کاری بدست آورید و نیازی به ساعات اضافی ندارید.
سازماندهی یک روز از پایان روز قبلی شروع میشود. اگر شما اینکار را هنگام
استراحتتان انجام دهید مغزتان به شما کمک خواهد کرد که کارآمدتر باشید. تخمین زده
شده که ۵۰درصد از زمان استراحت وقف
سازماندهی مغز و ساختار دادن به دانش و تجربیات به دست آمده در طول روز میشود.
اگر شما کارهای روز بعدتان را برنامهریزی کنید متوجه میشوید که فرایندهای طبیعی
ذهن در زمان استراحت با شما کار میکنند تا به شما در تحقق برنامههایتان کمک
کنند. مبانی مدیریت زمان را یاد بگیرید و هر روز از آنها استفاده کنید.
۵) استراتژی پنجم: تمایز قائل
شدن بین فعالیتها
من مطمئن هستم که شما قانون۲۰/۸۰ را میدانید; ۸۰% از نتایج کارتان از ۲۰% تلاشهایتان بدست میآید. دلیل اینکه این مساله در مورد افراد زیادی
صادق است، این است که آنها نمیدانند که کدام تلاششان بهترین نتایج را به همراه میآورد.
اگر شما نتایج خوب را ثبت کنید، سپس شما می توانید قاعده ۲۰/۸۰ را تغییر دهید تا برای شما به
طور موثرتری کار کند. اگر شما میدانستید که کدام ۲۰% از فعالیت شما بهترین نتایج را
تولید میکند سپس شما میتوانستید خودتان را سازماندهی کنید تا وقت بیشتری را صرف آن
کارها بکنید و بنابراین سودتان در هر ساعت افزایش مییافت. اگر شما خصوصیات ۲۰% از مشتریانتان را که ۸۰% تجارت شما را پوشش میدهند میدانستید
پس شما میتوانستید آن گروه از مشتریان را مورد هدف قرار دهید. فرانک بتگر با
استفاده از قانون ۲۰/۸۰ از یک
نماینده بیمه ورشکسته به پردرآمدترین شرکت بیمه در آمریکا تبدیل شد. کتاب او هنوز
در دسترس است و ارزش زیادی برای خواندن دارد.
استراتژی شما قرار دادن این ۵استراتژی برای کار در تجارتتان است.
شما الان ۵ استراتژی دارید، همه کاری
که شما باید انجام دهید این است که نگاه کنید به راههایی که میتوانید این
استراتژیها را برای خودتان و تجارتتان به کار گیرید
آگـاه بـودن از اطـلاعات روز و سر موعد آماده کردن کار یکی از مهمترین اولویت هـا در مـحــل کار به شمار می رود. این مستلزم داشتن درک خالی از اشتباه و روشن از وظایف و مسئولیت هایتان در محل کار است. ایــن اطلاعات معمولاً به شکل توصیف شغلی و شرح وظایـف شغلی می آید که معمولاً توسط رئیس هنگام استخدام ارائـه مــی شود. اما اگر شما چنین برنامه ای ندارید، حتماً از رئیستان بخواهید که یکی برایتان تنظیم کند. این اطلاعات بـه شـمـا کـمـــک می کنــد بفهمید چه انتظاری از شما در اداره میرود و برای انجام کامل مسئولیت هایتان چه باید بکنید.
حـــال که توصیف شغلیتان در اختیارتان است، فهمیده اید که به عهده ی شـماست که
وظایف و مسئولیت هایتان را سرموعد و به درستی انجام دهید. اما برای برآوردن
انتظارات رئیستان از چه راهکارهایی می توانید استفاده کنید که مجبور نباشید شب ها
یا حتی تعطیلات آخر هفته هم روی مسائل کاری متمرکز شوید.
در این مقاله ۶ راهکار مفید برای برآورده
کردن انتظارات و توقعات رئیس برایتان عنوان می کنیم و امیدواریم که برایتان مفید
باشد.
۱) اهداف معقولی داشته باشید.
طبیعی است که اوایل از انجام کارهای بزرگ و پیچیده در محل کار کمی سردرگم و دست
پاچه شوید. اما یک شبه نمی توان راه صد ساله را پیمود و نباید انتظار داشته باشید
که بتوانید یک پروژه ی بزرگ و پرکار را در یک روز کاری هشت ساعته تمام کنید. برای
آن منظور، وقتی فهمیدید که دقیقاً چه کاری باید انجام دهید، کار را به قسمت های
کوچک تر و قابل کنترل تر تقسیم کنید. برای انجام هرکدام از این قسمت ها یک موعد
زمانی تعیین کنید و سفت و سخت از آن برنامه پیروی کنید. همچنین توصیه می شود که
کارهای سخت تر و پیچیده تر را اول انجام دهید که کمی در وقتتان صرفه جویی شود. با
تعیین این اهداف معقول و انجام به موقع آنها، به توانایی خود برای تکمیل پروژه سر
موعد مقرر اطمینان پیدا کرده و دیگر برای گرفتن نتیجه عجله نخواهید کرد.
۲) راهنمایی بخواهید.
دست پاچگی و سردرگمی معمولاً موجب به تعویق انداختن و طفره رفتن می شود. یک
راهنمایی خوب و مستقیم می تواند کمک بسیار مفیدی در رسیدن شما به اهدافتان و
برآورده کردن انتظارات رئیستان به شما کند. چه رانندگی کنید، چه کابینت سرهم کنید
و یا در تلاش برای تهیه یک گزارش باشید، باید بدانید که مقصد شما کجاست و چطور
باید به آنجا برسید. اگر سردرگم هستید که چطور کارتان را شروع کنید یا ادامه دهید،
به هیچ عنوان از سؤال کردن مضایقه نکنید. در بسیاری از موارد، یک یا دو سؤال
راهنمایی خواهانه خیلی راحت مشکلتان را برطرف خواهد کرد. فکر نکنید سؤال کردن و
راهنمایی خواستن به معنی بی کفایتی و ناتوانی شما برای انجام کار است. برعکس، سؤال
کردن باعث می شود رئیستان بفهمد که شما در کارتان جدی هستید و برای آماده کردن
پروژه سر موعد تلاش می کنید.
۳) از همکارانتان کمک بگیرید.
قبل از اینکه برای راهنمایی مستقیماً به سراغ رئیس بروید، سعی کنید از توصیه ها و
کمک همکارانتان استفاده کنید. البته همان اول او را توجیه کنید که نمی خواهید
کارتان را به گردن او بیندازد. یک درخواست مؤدبانه و غیررسمی برای کمک رمز کار
است. یا خیلی ساده و بی رودربایستی با آنها درمیان بگذارید که در انجام یکی از
کارهایتان به مشکل برخورده اید. احتمالش زیاد است که همکارتان هم قبلاً به چنین
مشکلی برخورد کرده باشد و برایش چندان سخت نخواهد بود که کمی راهنماییتان کند. اما
عادت نکنید که تا کمی کار برایتان مشکل شد به سراغ همکارانتان بروید. اینکار هم
ممکن است وجهه و کفایت شما را پیش آنها زیر سؤال ببرد.
۴) خود را برای مشکلات آماده
کنید.
لازم نیست حتماً از غیب بهتان خبر برسد که سر راه پیشرفتتان چند مشکل به وجود
خواهد آمد. خودتان باید بدانید که دیر یا زود مشکلات، چه کوچک و چه بزرگ، سر
راهتان سبز می شود. ممکن است حافظه ی کامپیوترتان یکمرتبه از بین برود، یا
آنفولانزا بگیرید یا یکی از اقوام سرزده در بدترین شرایط و موقعیتتان به منزلتان بیایند.
آنچه مهم است توانایی شما برای پیشبینی این مشکلات و آماده شدن از قبل برای برخورد
با آنهاست. مثلاً، اگردر یک زمان درگیر دو پوژه ی بزرگ هستید، تعارضات زمانی یا
مدیریتی ممکن است در کار بین این دو پروژه به وجود آید. آیا باید هر دو این کارها
را باهم انجام دهید یا اینکه او کار دشوارتر را انجام داده و بعد به سراغ تکمیل
کار بعدی بروید؟ و یا برعکس؟ با استفاده از این سؤالات و همچنین استفاده از
تجربیات پیشین، یک راهکار کلی برای کارهایتان تنظیم کنید که به شما در انجام پروژه
های کنونی و همچنین آتی کمک کند.
۵) در مواقع لزوم
"نه" بگویید.
کارمندان تازه استخدام شده و جدید معمولاً خود را تحت فشار (یا حتی موظف) میدانند
که هر کاری که روی میزشان قرار گرفت را انجام دهند. و هرچه سریعتر بتوانند این
کارها را تکمیل کرده و تحوی دهند، پرونده های دیگر هم با سرعت بیشتری روی میزشان
تلمبار می شود. بااینکه نشان دادن کفایت و توانایی هایتان در محل کار تحسین
برانگیز است، اما گاهی اوقات اگر درست و هوشیار عمل نکنید ممکن است کارهای خارج از
برنامه تان روز به وز بیشتر و بیشتر شود. معمواً آدمها فراموش می کنند که میتوانند
در جواب درخواست هار دیگران "نه" هم بگویند. حواستان به رفتارتان باشد،
اجازه ندهید بیشتر از چیزی که توان دارید کار روی دوشتان بگذارند.
۶) وعده هایی بدهید که
بتوانید عمل کنید.
باور بکنید یا نه، کارفرمایتان به احتمال خیلی زیاد براساس توانایی ها و مهارت
هایی که در رزومه تان ذکر کرده بودید شما را استخدام کرده است. پس ناراحت نشوید
اگر رئیستان کاری از شما خواست که در رزومه نوشته بودید قادر به انجام آن هستید.
مراقب حرفهایی که درمورد توانایی هایتان بر زبان می آورید باشید چون ممکن است رئیس
همان کارها را از شما بخواهد.
● تاثیرگذار باشید
کارهای اداره هیچوقت تمامی ندارد، روزها کوتاهند و همیشه وقت کم دارید. این مسائل
باعث می شود احساس استرس، اضطراب، گیجی و سردرگمی کنید. اما با کمی هوشیاری و تفکر
قادر خواهید بود توقعات و انتظارات رئیستان را برآورده کنید، بدون اینکه به
سلامتیتان هم آسیبی برسد. اگر بتوانید کاری را انجامدهید، هیچ بهانه ای قابل قبول
نیست که آن را خوب انجام ندهید
انتخاب شغل و آمادگی برای اشتغال یکی از مهمترین تکالیف مربوط به دوران رشد است که نوجوانان در جوامع مختلف، بویژه در جوامع صنعتی، با آن مواجه می شوند. اگر چه این مساله همیشه برای پسران مصداق داشته، اما شواهدی وجود دارد که در سالهای اخیر برای دختران نیز اهمیت پیدا کرده است. متأسفانه، شواهد قابل توجهی وجود دارد که نوجوانان اطلاعات کمی در مورد مشاغل و چگونگی انتخاب یک شغل دارند.
عوامل اقتصادی و اجتماعی، بین تجربیات روزمره نوجوانان و دنیای کار فاصله انداخته است. یکی از مهمترین عوامل اجتماعی که بر آرزهای شغلی نوجوانان تاثیر می گذارد خانواده است. آرزوهای شغلی نوجوانان با خواستهای والدین آنان برای موفقعیتهای شغلی فرزندانشان رابطه دارد.شان افراد در گرفتن مقام نیست، بلکه در استحقاق آنها در بدست آوردن آن مقام خلاصه می شود." (ارسطو)
شما به پیشرفت های تحصیلی و شغلی خود افتخار می کنید و مشتاقید تا به عرصه چالش
های جدید قدم بگذارید. این چالش ها برای شما موقعیت ها و آزمایشاتی را فراهم می
آورند که شخصیت و شان شما را زیر بوته آزمایش خواهد برد. به خاطر داشته باشید: نگه
داشتن شان شخصی تماما در اعتماد به نفس، عزت نفس و عدالت خلاصه می شود.
در این قسمت چند نکته وجود دارد که با استفاده از آنها ارزش شخصی و عزت نفستان در
محل کار هیچ گاه از بین نخواهد رفت.
۱) بدون کوچک کردن خود
رئیستان را کارآمد جلوه دهید
زمانی که کارفرمای شما ترفیع رتبه می گیرد برای شما دو موقعیت مختلف پیش می آید،
یکی اینکه به شما اهمیت نداده و برایتان خلاء ایجاد کند، و دیگر اینکه چون شما یکی
از سرمایه های با ارزش شرکت هستید شما را با خود به بخش جدیدی که منتقل شده است
ببرد. تنها کاری که باید بکنید این است که مطمئن شوید که او و دیگران از سهم بزرگی
که برای شرکت انجام می دهید، آگاه می شوند. خود را در معرض دید قرار دهید، سودمند
واقع شوید و برای قبول مسئولیت های جدید آماده باشید، اما به هیچ وجه چاپلوسی
نکنید. به ندرت اتفاق می افتد که یک رهبر پر قدرت اطراف خود را با "بله قربان
گو" ها پر کند. به موفقیت های خود افتخار کنید و استعداد ها و توانایی هایتان
را بروز دهید.
۲) گله و شکایت نکنید
اگر همیشه از کارفرمای خود تقاضای مرخصی کنید و زمانی که به مهلت تحویل پروژه ها
نزدیک می شوید از او بخواهید تا وقت بیشتری را در اختیار شما قرار دهد، او به طور
حتم از شما منزجر می شود و تاثیر مخالفی بر روی شغل و در نتیجه بر روی عزت نفستان
می گذارد. کسانی که دائما در حال گله و شکایت کردن هستند هیچ گاه ترفیع رتبه نمی
گیرند. (مدیران همیشه سعی می کنند آنها را به شعبه های دیگر انتقال دهند تا از
دستشان راحت شوند.) شما می خواهید رئیستان دوستتان باشد نه دشمنتان؛ پس سعی کنید
اسباب ناراحتی و رنجش او را فراهم نسازید. زمانی که میخواهید نزد او بروید مجددا
فکر کنید و تمام جوانب گفته های خود را در نظر بگیرید. ارزش خود را با تصمیم گیری
های مناسبی که مربوط به حیطه کاری خودتان می شود، حفظ کنید و به دنبال تعریف و
تمجید بیهوده از جانب کارفرمایتان نباشید.
۳) مطمئن شوید که شرایط کاری
مناسب است
آیا شما حقوق کافی دریافت می کنید، و در یک محیط کاری امن مشغول به کار هستید.
برای بدست آوردن حقوق خود قد علم کنید و هیچ گاه عزت نفس و ارزش خود را به خاطر
فیش حقوقیتان زیر پا نگذارید. باید به راحتی مواردی که برایتان مهم است را با
رئیستان در میان بگذارید، مثلا: ساعات فراغت، کاهش ساعات هفتگی کاری، کارکردن در
خانه و فرستادن اطلاعات از طریق رایانه. مدعی باشید اما پرخاشگر نباشید؛ و همیشه
بر روی فواید و مزایای کارهای خود برای شرکت تاکید داشته باشید. با ارزشی که برای
کارفرمایتان قائل هستید و با اتکا به عزت نفس، احتمال پذیرش طرح ها و پیشنهاداتتان
را افزایش دهید.
۴) همیشه از اکثریت پیروی
نکنید
همکاری و تشریک مساعی داشته باشید، اما هیچ گاه اجازه ندهید تا دیگران از شما
استفاده کنند. اگر اجازه دهید تا همکارانتان تمام کارها را بر روی سر شما بریزند
ارزش و احترامتان پایین می آید و در عوض آنها به وسیله کاری که شما را آنرا به
خوبی انجام داده اید افتخار کسب می کنند. بد نیست گاهی استقلال خود را امتحان
کنید. اگر همه از ساعت ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر سر خود را با کارهای غیرکاری گرم می کنند لازم نیست که
شما هم مشابه آنها عمل کنید. برای مسائل مهم مثل ایمنی در محل کار، حقوق و مزایا
خوب است به جمع بپیوندید، اما علاوه بر اینکه در چنین جمع های شرکت می کنید، بهتر
است برای افزایش درآمد با مدیریت رودررو صحبت کنید. اگر دوربین های ایمنی در تمام
قسمت های محل کار شما برای جلوگیری از تقلب نصب شده و تصور می کنید که این امر به
حقوق و استقلال شما آسب می رساند، ارزش آنرا دارد که در مقابل آنها بایستید. پیش
از اینکه به دیگران برای محافظت از حقوقشان بپیوندید، تمام جوانب کار خود را در
نظر بگیرید.
۵) اجازه ندهید تا عنوان دلقک
و یا لوده بخش را به شما بدهند
بد نیست که در ساعات بی کاری و اوقات فراغت خود بخندید و شادی کنید اما نباید
زیاده روی کنید. ادب مساوی است با ارزش. خنداندن مردم در زمان سخنرانی و یا
کنفرانس یک ویژگی شایان ذکر است اما اگر همکارانتان شما را به عنوان دلقک و جوکر
بشناسند، هیچ کس شما را جدی نمی گیرد و چیزی نمی گذرد که عزت نفس خود را از دست
خواهید داد.
۶) مشکلات شخصی را به محل کار
نبرید
بلند صحبت کردن با تلفن در محل کار هیچ جایی ندارد. اگر شما جر و بحث دارید و یا
برای بخشش از طرف کسی که آنسوی خط تلفن است گریه زاری سر دهید و یا او را ببوسید،
باید آنرا در خارج از دفتر کار و به وسیله تلفن همراه انجام دهید. پیش از اینکه
بخواهید با هر یک از همکارانتان ارتباط برقرار کنید به تاثیراتی که ممکن است او بر
روی مسائل کاری شما بگذارد به دقت فکر کنید. اگر به خاطر کارهایی بدی که با یکی از
همکارانتان انجام داده اید، ارتباط خود را با او قطع کرده اید این امر منجر به
نابودی شان و ارزش شما خواهد شد، چرا که به زودی تمام کارمندان از تمام مواردی که
شما سعی می کنید مخفی نگه دارید، آگاه خواهند شد.
۷) جلوی خشم خود را بگیرید و
احساساتتان را کنترل کنید
زمانی که یکی از همکاران، کار خود را سر موقع انجام ندهد و تاثیر آن مستقیما بر
روی بازده شما تاثیر بگذارد، طبیعی است که شما ناراحت، رنجیده و عصبانی شوید. اما
نحوه برخورد شما با قضیه، میزان ادراک شما را برای سایرین روشن می کند. اگر انسان
کم طاقتی هستید باید مراقب باشید که در زمان عصبانیت حرکت ناشایستی از شما سرنزند.
با کنترل احساسات، ارزش و شان خود را بالا ببرید. اگر چیزی بگویید و یا حرکتی
انجام دهید که نباید، سریعا برای نجات ابروی خود عذر خواهی کنید.
۸) مراقب آزار و اذیت ها
باشید
خط مشی و سیاست های شرکت را به دقت بررسی کنید. اگر همواره از طریق یکی از
همکارانتان تحقیر می شوید، و یا یکی از کارمندان ارتباط نا مناسب جنسی با ارباب
رجوع برقرار می کند، اعتراض کنید. درست مثل قلدری کردن در حیاط مدرسه، آزارهایی که
در محل کار به وقوع می پیوندد، بر روی ارزش و شان شخصی شما تاثیر می گذارد.
۹) خلاقیت و توانایی خود را
در مدیریت اثبات کنید
ابتکار و نوآوری به عنوان رمز تجارت آینده محسوب می شود. در حین انجام کارهای
روزمره دید خود را بر روی تصاویر بزرگتر معطوف کنید. همیشه از فعالیت ها و تغییرات
رقبا مطلع باشید. اگر بر اساس غریزه و درک شغلی خود عمل کنید، همیشه رضایت شغلی
بیشتری کسب کرده و اعتماد به نفستان افزایش پیدا خواهد کرد. شالوده دانش خود را
افزایش داده و از استعدادها و خلاقیت های خود در زمینه رشد شرکت بهره بگیرید.
● ارزش های خود را زیر پا نگذارید
مسئولیت رفتار هر کس به عهده خودش می باشد. اگر از شما خواسته شد که یک کار غیر
قانونی و یا غیر اخلاقی انجام دهید بر روی تاثیرات دراز مدت آن فکر کنید. رفتاری موقر،
با احترام و معزز به همراه درستی و غرور از خود نشان دهید. برای اینکه به شانتان
آسیبی وارد نیاید باید در یک آینه به خود نگاه کنید و مطمئن شوید که از روی وجدان
کار می کنید و از انجام هر چه در حد توانتان باشد کوتاهی نمی کنید. اگر این موارد
را رعایت کنید در پایان هر روز، حس رضایت و موفقیت در انجام کارها به شما دست
خواهد داد
همیشه در هر فعالیت، رقیبانی وجود دارند که هرچند نمیتوان فعالیت آنها را کنترل کرد، میتوان تاثیر فعالیتهایشان بر بازار و کسب و کار خود محدود نمود.
در این نوشتار با ارایهی سه روش ساده، راه افزایش فروش و مطرح شدن در بازار، با
کمترین یا حتی بدون رقابت با دیگران نشان داده میشود.
● از روشهای بازایابی غیر قراردادی، غیر کلیشهای و نامتعارف استفاده کنید
متاسفانه در بیشتر کسب و کارها از روشهای بازاریابی مشابه آنچه سایر رقبا به کار
میبرند، استفاده میشود. سعی کنید از روشهای جدید و غیر کلیشهای برای متمایز
کردن خود از رقبا استفاده کنید. اگر روش بازایابی شما منحصر به فرد باشد، به طور
قطع توجه بیشتری را به خود جلب میکنید و فروش شما افزایش خواهد یافت.
برای نمونه، بیشتر کسب و کارهای اینترنتی فقط از روشهای بازایابی online برای ایجاد ترافیک روی وب سایتهایشان استفاده
می کنند. با استفاده از بعضی روشهای بازاریابی offline، می توانید بر رقابت سنگین و تنگاتنگ online پیروز شوید و ترافیک بیشتری را روی وب سایت
خود ایجاد و فروشتان را بیشتر کنید.
برای نمونه، بهترین و کوچکترین تبلیغ خود را روی یک کارت پستال چاپ کرده و از
طریق پستهای معمولی غیرالکترونیکی برای مشتریان مورد نظر و بازار هدف بفرستید.
کارت پستالها هنوز هم کم هزینه ترین، موثرترین و آسانترین روش بازایابی به شمار
میآیند. به یاد داشته باشید که بیشتر دریافتکنندگان این کارتها، پیامهای
تبلیغاتی کوتاه را بر خلاف نامههای طولانی، با اشتیاق میخوانند.[۱]
● بازارهای ناب، دست نخورده و زیر پوشش قرار نگرفته
وقتی برای تسخیر مشتریان یا بازارهایی مشخص هدفگذاری بازاریابی میکنید، به یاد
داشته باشید که رقبای شما هم همین عمل را انجام میدهند، در این حالت شما هرگز نمیتوانید
از رقابت دوری کنید. سعی کنید در جستوجوی بازارهای ناب و دست نخوردهای باشید که
هنوز مورد توجه رقبای شما قرار نگرفتهاند. شما میتوانید با کمترین تلاش یا حتا
بدون دردسر در رقابت این بازارهای ناب را تسخیر کنید.
تبلیغات، آگهیها، صفحات وب و پیامهای دیگر خود را به نحوی تجدیدنظر و اصلاح کنید
که به طور اختصاصی علایق منحصر به فرد و نیازهای مشتریان آینده را که از یک گروه
جدید دست نخورده هستند، تامین کنید. برای نمونه یک بازاریاب شبکه میتواند ۳ بازار جدید دستنخورده و جداگانه
در دامنهی کاری خود هدفگذاری کند و در نظر داشته باشد. این بازاریاب میتواند
رویکرد فروش را در هریک از این بازارها با تاکید بر بخشی از سودمندیهای خاص و
متفاوت، تغییر دهند.
▪ زنان خانه دار و مادرانی که بیشتر در خانه هستند: برای این گروه سودمندیهای کار
نیمهوقت در منزل را شرح دهید.
▪ کارمندان شرکتها: از فرصتهایی که در اختیاردارند و خود از آن بیخبرند، بگویید
و شرح دهید که چگونه میتوانند با کنده شدن از محیط کارمندی، برای کسب و کار مستقل
راه بیندازند و "خود اشتغالی" داشته باشند.
▪ بازنشستگان: برا آنها فرصتها و منافعی را که در اختیار دارند توضیح دهید.
▪ سعی کنید همواره حرفهای رفتار کنید
یکی از موثرترین روشهای پیروزی در یک رقابت این است که در زمینهی کاری خود متخصص
و حرفهای باشید و این امر را به مخاطبتان ثابت کنید. مشتریان آیندهی شما یک فرد
حرفهای را به چشم یک کارشناس خبره مینگرند و اطمینان دارند که او دانش و آگاهی
لازم را در زمینهی کاری مورد نظر، برای کمک به مشتریان دارد.
البته شما مجبور نیستید که نظام بازاریابی فعلی خود را به اثبات حرفهای بودن خود
محدود کنید.
کافی است که محصول یا خدمت منحصر به فردی را انتخاب کنید که مطمئن هستید میتوانید
به بهترین شکل ممکن آن را ارایه کنید. سپس بر روی بازایابی آن تمرکز و تاکید کنید.
در این میان، برای کامل کردن اقدامات بازاریابی خود، تفاسیر، تمجیدها و سپاسهای
مشتریان خود و نیز عناوین، نشانها، استانداردها، گواهینامهها و مدارکی را که از
مجامع تخصصی و معتبر دریافت کردهاید و نشانگر اعتبار شماست، به نمایش بگذارید.
یک کسب و کار خدماتی و حتی یک شرکت تولیدی که کیفیت خدمات یا کالاهایش برای
مشتریان ثابت شده باشد، اغلب میتواند قیمتهای بالاتری را دریافت کند.
بسیاری از مشتریان انتظار دارند در مقبال پرداخت وجه بیشتر ا محصول یا خدمت تخصصیتری
دریافت کنند. حتا گروهی از مشتریان نرخهای بالای شما را نشانهای بر تخصص بالا
قلمداد میکنند.
به یاد داشته باشید تا زمانی که کسب و کارتان ادامه دارد، رقیب هم خواهید داشت و
ناگریز باید رقابت کنید. اما این سه راهحل میتواند تاثیر رقبا را بر کار شما به
کمترین میزان برساند. با به کار بردن این روشها خواهید توانست راحتتر و بازحمت
کمتر (حتا گاه بدون دغدغههای رقابت با دیگران) فروش خود را افزایش دهید و بر
رقیبان خود چیره شوید
مصاحبه را انجام داده و همه را تحت تاثیر مهارت ها، اشتیاق و مدارک تحصیلی خود قرار داده اید، و اکنون برای مرحله ی دوم مصاحبه دعوت شده اید. میدانید که قصد استخدامتان را دارند.
مشکل اینجاست که شما حقوقی بیش از آنچه آنها خود پیشنهاد داده اند می خواهید. اما
آیا می دانید که چطور تصمیم گیرنده ها را برای تخصیص حقوق بیشتر برای شما بدون
منصرف کردنشان از استخدامتان متقاعد کنید؟
همه چیز بستگی به آمادگی قبلی، رفتار و عملکردتان دارد. در اینجا به نکاتی اشاره
می کنیم که به شما کمک می کند.
۱) تحقیقات لازم را انجام
دهید
تا می توانید درمورد میزان پرداختی های شرکت مورد نظر اطلاعات جمع آوری کنید. هر
چند تا مدرک دانشگاهی و گواهینامه های مختلف هم داشته باشید، اتحادیه ها و کمپانی
های شراکتی معمولاً در تغییر میزان حقوق انعطاف پذیری کمتری دارند.
در قسمتی از تحقیقاتتان باید حداقل حقوق درخواستی خودتان را تعیین کنید. اگر
میبینید که حقوق پیشنهادی آنها از حداقل حقوق شما هم پایین تر است، بهتر است که
وقت خود را تلف نکنید. دلیلی ندارد که وقت خود را صرف مصاحبه های شرکت ها و
کارخانه هایی بکنید که نمی توانند دستمزد و حقوق دلخواه شما را برآورده کنند.
۲) پیشنهاد اول را شما ندهید
قسمت حقوق پیشنهادی را در فرم استخدام خالی بگذارید و هیچ حقوق مشخصی را تعین
نکنید. اگر از همان ابتدا حقوق بالایی را پیشنهاد دهید، روی نظر مسئولان برای
استخدام شما تاثیر خواهد گذاشت. شاید هم مبلغی کمتر از آنچه رئیس برایتان در نظر
گرفته بوده بنویسید و با این کار حقوقتان کمتر شود.
۳) ارزشهایتان را بشناسید
ببینید آیا در موضع قدرت هستید. اگر شرکت ها و جاهای دیگر به دنبال شما هستند، می
توانید از آن برای اعمال قدرت و نفوذ استفاده کنید. اما حواستان باشد که خیلی هم
روی این مسئله تاکید نکنید. بیش از حد مطمئن و دلگرم بودن هم ممکن است برایتان
مشکل ساز شود.
۴) بگذارید اول آنها مسئله ی
حقوق را مطرح کنند
نباید شما خودتان مسئله ی حقوق را به میان آورید. و وقتی از شما حقوق پیشنهادیتان
را سوال کردند، حدود قیمتتان را بدهید، اما بگویید که این قیمت باز جای بحث دارد و
دیگر ساکت شوید و بحث راه نیاندازید.
۵) فواید مهارتهایتان را مطرح
کنید
وقتی درمورد شغل گذشته تان صحبت می کنید، دستاوردها و پیشرفت هایتان را توضیح
دهید. تمام موفقیت هایی را که برای شرکت قبلی به دست آورده اید را برای آنها بازگو
کنید. حتی اگر پاداشی هم در این زمینه دریافت کرده اید، آن را هم مطرح کنید. با
این کار آنها شما را به عنوان فردی فعال و باکفایت خواهند دید.
۶) متعجب نگاه نکنید
وقتی مصاحبه کننده، حقوق پیشنهادی شرکت را برایتان مطرح کرد، فقط سرتان را تکان
دهید، گویی که در حال بررسی هستید، اما ساکت بمانید. اما اگر قیمت پیشنهادیشان
خیلی کمتر از توقع شما باشد، کمی تعجب کردن کاملاً لازم است.
۷) عاقلانه رفتار کنید
با توجه به تحقیقاتی که انجام داده اید، می دانید که حقوق پیشنهادیشان خیلی پایین
است. نیازی به بحث و دعوا نیست. اینجا باید ریسک کنید. بلند شوید و به آنها بگوید
که این میزان حقوق برایتان کافی نمی باشد. دو احتمال وجود دارد، یکی اینکه همان
موقع فایل استحدام شما را بسته و فراموشتان می کنند، یا اینکه اگر به نظرشان
قابلیت های خوبی داشته باشید، روی مسئله ی حقوق تجدید نظر می کنند.
۸) انعطاف نشان دهید
اگر واقعاً این کار را می خواهید، پس لازم است که کمی هم شما از خودتان انعطاف
نشان دهید. البته پول مهم است، اما گاهی اوقات مسائل مهمتری هم در یک کار وجود
دارد. پس اگر آنها انعام ها و پاداش های ویژه ای برایتان در نظر گرفتند، شما هم
کمی کوتاه بیایید.
● خودتان را باور داشته باشید
اگر خودتان و مهارتها و قابلیت هایتان را باور داشته باشید، با اعتماد به نفس
بیشتر جلو خواهید رفت، و حتماً موفق خواهید شد که آنها را متقاعد به دادن حقوق
دلخواهتان کنید.
با آمادگی قبلی، کمی روانشناسی، و استفاده از مهارت های اجتماعیتان، با تکیه بر
قابلیت هایتان، می توانید به هدفتان دست یابید
بـرای داشـتن شرکتی موفق باید استعداد، طرز برخـورد، و اهـداف مخـتــلف در نظر گرفته شود. بیشتر افراد معمولا از مـقـوله تـبـلیغـات چــشم پوشی می کنند، در حالیکه این مــورد بخصوص خود یکی از عوامل مهم بموفقیت رساندن بسیاری از بزرگان امر تجارت می باشد.
برای رسیدن بـموفقیت باید خود را با تمام وسایل موفقیت افـراد حـرفه ای مـــجهز
کنید. البته منظور ما این نیست که تمام درها و دیوارهای دفترکار خود را با مدارک
دانشگاهی و افـتخارات تحصیلی و آموزشگاهی پر کنید. داشتن دیپلم های جور واجور چیز
خوبی است، اما به شما هیچ کمکی نمی کنند که بتوانید بازده کاری را بالا ببرید و
فرد کارآمدی جلوه کنید.
شما نیاز به چیزهای بیشتری دارید؛ در جهانی که ظواهر همه جا را احاطه کرده اند،
لوازم جانبی و طریقه استفاده از آنهاست که موفقیت و شکست شما را نمایان می سازد.
چنین امکاناتی به اندازه تحصیلات مهم هستند.
● به حساب آوردن مسائل جزئی
موکلین پر توان، کارفرما، مشتری، رؤسا به دنبال فرد فعالی هستند که توانایی عمل
کردن را داشته باشد. این توانایی به منزله نقطه عطفی در زندگی به شمار میرود و
باعث ایجاد تمایز بین شما و سایرین شده در آخر نیز برایتان شهرت و شکوه را به
ارمغان می آورد. من نام این قبیل نکات را "کیت موفقیت شغلی" گذاشته ام.
شما نباید هیچ گاه منزل خود را بدون آنها به مقصد کار ترک نمایید.
شاید هزینه تهیه برخی از آنها از سایرین کمی بیشتر باشد؛ اما این موارد جزء سرمایه
گذاریهایی هستند که به هیچ وجه نمی توان از آنها صرف نظر کرد. برای اینکه شبکه
ارتباطی شما به درستی پی ریزی شود، باید تمام تجهیزات لازم برای برقراری ارتباط را
به همراه خود داشته باشید.
● ۴ وسیله مورد نیاز یک تاجر
به خاطر داشته باشید که ۴ وسیله ذکر شده در این بخش نقش مهمی را در موفقیت شغلی فرد ایفا می
کند. سعی کنید همیشه یک دست کت شلوار شیک بپوشید، کفش های واکس زده به پا کنید و
یک کیف سامسونت به دست گیرید. البته این موارد جزء اولویت های مقدماتی هستند و بعد
از آن نیز موارد زیر را که به نام "۴ شگفت انگیز" مشهور هستند، رعایت کنید.
▪ کارت ویزیت
کارت های ویزیت برگ برنده هر موسسه بزرگ بازرگانی به شمار می روند. آنها به عنوان
شناسنامه و برگ تعیین هویت و اصالت کارخانه ها هستند. و از آنجایی که چهره شغلی
باید کمی محافظه کارانه باشد به همراه داشتن کارت انتخاب زیرکانه ای است. به عبارت
دیگر : آنرا جدی بگیرید.
به نکات اساسی توجه کنید (مثل نام، عنوان، نام شرکت، و شماره تلفن و آدرس و پست
الکترونیک) در حالی که رویدادهای ناخواسته را نیز کنترل می کنید. (مثلا کارت شما
نباید تا شود و یا لکه های چربی بر روی آن ریخته شده باشد.) در انتخاب نوع کاغذ
نیز دقت کنید و از خود خساست به خرج ندهید. به خاطر داشته باشید که چون کارتها می
توانند ساختمان شغلی شما را پا بر جا نگه دارند به همین دلیل باید یک کاغذ با
کیفیت انتخاب کنید، مثل کتان. این یک اجبار است. همچنین مطمئن شوید که جنس آن طوری
است که به راحتی می توان روی آن نوشت.
اجازه دهید که دیگران از شما درخواست ارائه کارت کنند و همینطوری یکدفعه کارت های
خود را به آنها ارائه نکنید. کارت های خود را باید درون یک جعبه درجه یک قرار دهید
و کارت هایی را که دیگران به شما می دهند هم درون همان جعبه بگذارید. با این کار
نه تنها آنها را گم و گور نمی کنید، بلکه افرادی که شما از آنها کار دریافت کرده
اید، احساس می کنند که شما برایشان اهمیت خاصی قائل هستید.
▪ کار پیرا (اُرگنایزر)
چه همان صورت جلسه های سنتی را ترجیح دهید چه یک ارگانایزر دیجیتالی، به هر حال هر
کسی نیاز به چیزی دارد تا از آن طریق بتواند اطلاعات مهم را نگهداری کرده و
قرارهای ملاقات مهم آینده را نیز در آن ذخیره کند. هر چند استفاده از تکنولوزی
جدید فواید خاص خود را داراست: به راحتی می توانید اطلاعات ضروری را دانلود کنید،
و اگر دستگاه شما دچار اشکالی شود به راحتی قابل تعمیر و یا جایگزینی است. به شما
اجاره می دهد که به راحتی اطلاعات مربوط به یک فرد خاص را به روز (آپدیت) کنید.
جستجو در آن به راحتی انجام می پذیرد و شما می توانید دسترسی آسان به تمام اطلاعات
داشته باشید.
به یاد داشته باشید که حتما به اندازه کافی حافظه جانبی خریداری کنید؛ یک شارژر در
دسترس داشته باشید. یک نشان ثابت برای گروه بندی افراد مختلف انتخاب کنید. (مثلا
نام/نام خانوادگی، نام شرکت و غیره.) اگر نگوییم تمام ارگانایزرها اما تعداد زیادی
از آنها دارای ساعت هشداردهنده نیز می باشند، که شما می توانید به راحتی از آن
استفاده کنید. در آ خر باید برنامه خود در آغاز هر صبح نگاه کوتاهی کنید و برنامه
خود را مطابق با آن تنظیم نمایید.
▪ موبایل
جزء جدا نشدنی هر فرد حرفه ای تلفن همراه می باشد. این وسیله به شما امکان می دهد
که در هر ساعت از روز و در هر کجا توانایی دسترسی به مشترکین خود را پیدا کنید. و
نه تنها شما همیشه در دسترس خواهید بود، بلکه تلفن وسیله مناسبی است تا بتوانید
شماره های ضروری خود را در حافظه آن ذخیره کنید. برخی مدل های جدید گوشی های تلفن
همراه امکانات بیشتری از یک تلفن معمولی را به شما ارائه می دهند.
از شارژ موبایل خود اطمینان خاطر پیدا کنید تا خدای نکرده تلفن های ضروری را از
دست ندهید. برای تلفن هایی که مکررا از آنها استفاده می کنید از حافظه صوتی
استفاده کنید تا با ذکر نام افراد عمل شماره گیری انجام شود. و لطفا چند هزار
تومان ماهیانه را پرداخت کنید تا تلفن شما به سیستم voice
mail نیز مجهز
گردد. شاید وقتی رئیستان به شما احتیاج پیدا می کند شما در حال رانندگی در داخل یک
تونل باشید در اینجا تنها چیزی که به داد شما می رسد تلفن همراه است.
▪ خودکار با کلاس
خودکار شاید فقط یک خودکار باشد اما چه احساسی به شما دست می دهد اگر وکیل و یا یک
حسابدار برگه های شما را با یک خودکار ۲۰۰ تومانی امضاء کنند؟ اصلا نیازی به گفتن نیست چرا که شما جذب فرد
مورد نظر نمی شوید. خودکار شما به منزله امضای شماست و به همین دلیل شما باید این
کار را با ظرافت کامل انجام دهید. برای مثال خودکار مونتبلانش یک انتخاب عالی است
و جوهر آن نیز بر روی کاغذ پخش نمی گردد. هر وقت هم که جوهر آن تمام شد فقط کافی
است مغزی را تعویض نمایید.
ـ راهنمای خرید خودکار ساده است:
۱) مدل های ظریفتر را خریداری
کنید
۲) از آن در محل خنک نگهداری
کنید (تا جوهر آن از بین نرود و پس ندهد)
۳) مطمئن باشید که می نویسد
خودکار شما همانند تلفن همراه زمانی که به آنها نیاز پیدا کنید، حرف اول را می
زند. اضافه کردن یک امضای ظریف هنر دیگری است که شما را از سایرین متمایز می
نماید. حتی اگر برای خرید لوازم تحریر مناسب مجبور هستید یک کیلومتر راه بروید این
کار را انجام دهید چراکه ارزشش را دارد.
● آماده باشید
"کیت موفقیت شغلی" به شما کمک می کند که همیشه در دسترس باشید و ارزش
بیشتری به شما می بخشد و باعث می شود تا در نظر تمام مشترکین خود محترم تر جلوه
کنید.
در این جا باید ذکر کنم که تمام موارد بالا را باید به عنوان ضروریات کار خود در
نظر بگیرید و نه به عنوان وسایل حاشیه ای که می توانید توسط آنها تاثیر گذارتر و
با نفوذتر جلوه کنید. هر کسی می تواند یک گوشی همراه مدل بالا و خودکار خوبی
خریداری کند اما اینکه چگونه می تواند از آنها به درستی استفاده کند تا از آن طریق
از پله های نردبان موفقیت شغلی بالا رود، بحث دیگری است