آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

آموزش مهارت های زندگی

درس های زندگی - موفقیت - اجتماعی

برای رسیدن به موفقیت، یاد بگیرید بزرگ فکر کنید

شاید در نگاه اول دستیابی به آرزویی همچون موفقیت و کامیابی، فرآیندی سخت و پیچیده باشد اما یک نکته را باید به عنوان اصل غیرقابل انکار پذیرفت و به آن ایمان داشت.

رسیدن به موفقیت نیاز به فکرهای بزرگ و ایده‌های فراتر از چارچوب‌های عادی فکری دارد. با نگاهی کلی به زندگی چهره‌های موفق و برجسته تاریخ درمی‌یابیم که اکثر آنها ایده‌هایی بزرگ و متفاوت از انسان‌های عادی در ذهن می‌پرورانده‌اند.
در حقیقت بزرگ فکر کردن و راضی نبودن به چارچوب‌های کوچک و کم‌ارزش در زندگی روزمره نخستین و البته مهم‌ترین سنگ بنای موفقیت در زندگی است. البته نباید این ایدئولوژی موجب شود که اهداف میان‌مدت و کوتاه‌مدت نادیده گرفته شود چون آنها در شکل‌گیری اساس اصلی سنگ‌بنای موفقیت موثر هستند اما اگر بزرگ فکر کنید مطمئن باشید که زودتر و موثرتر به اهداف کوتاه‌مدت و میان‌مدت دست‌یافته و با پشت‌سر گذاشتن آنها به کامیابی اصلی دست خواهید یافت.پیروز شدن ایده‌های بزرگ با درنظر گرفتن دورنمایی منطقی از آنچه می‌خواهید، موجب پرورش و تقویت خلاقیت‌های فکری‌تان خواهد شد و یاد خواهید گرفت که مثلاً چطور از فکر و آنچه که در دور و بر خود دارید به بهترین وجه ممکن برای رسیدن به موفقیت مورد نظر استفاده عالی کنید

مرد ساعی

شاید بزرگ ترین نمونه آدم ساعی آبراهام لینکلن باشد. اگر می خواهید در مورد کسی که تسلیم نشد و رها نکرد آگاهی کسب کنید بیش از این جستجو نکنید. لینکلن که در خانواده ای فقیر پا به دنیا گذاشت در همه مدت زندگیش با ناکامی مواجه شد. او در هشت انتخابات شکست خورد و در بار در کار تجارت ناکام ماند و به درهم ریختگی روانی دچار شد. بارها امکان داشت که از همه چیز دست بشوید و تسلیم شود اما چنین نکرد و بزرگترین رئیس جمهور در تاریخ آمریکا شد. لینکلن قهرمان بود و هیچ گاه اسیر یاس و ناامیدی نشد. مسیر جاده لینکلن به سوی ریاست جمهوری به این شکل بود:

1816: خانواده اش به زور از خانه خود رانده شدند. او برای حمایت از خانواده و تامین معاش مجبور به کار کردن شد.

1818: مادرش فوت نمود.

1831: در کار تجارت ناکام ماند.

1832: برای عضویت در مجلس قانون گذاری ایالتی شرکت کرد و شکست خورد.

1832: او کار ش را نیز از دست داد و می خواست به دانشکده حقوق برود ولی موفق نشد.

1833: مقداری پول از یکی از دوستانش قرض گرفت که کاری را شروع کند اما در پایان سال ورشکست شد و 17 سال از عمرش را صرف کرد تا بدهی خود را بپردازد.

1834: بار دیگر برای عضویت در مجلس قانون گذاری شرکت کرد اما باز هم موفق نشد.

1835: با دختری نامزد کرد تا با وی ازدواج کند نا مزدش فوت نمود.

1836: به ناراحتی عصبی دچار شد و به مدت 6 ماه بستری شد.

1838: برای دست یابی به مقام ریاست مجلس قانون گذاری تلاش کرد اما شکست خورد.

1840: در صدد برامد عضو کالج انتخاباتی شود شکست خورد.

1843: داوطلب عضویت در کنگره شد اما شکست خورد.

1846: بار دیگر داوطلب عضویت در کنگره شد این بار پیروز شد به واشنگتن رفت و به کاری خوب مشغول شد.

1848: دوباره داوطلب عضویت در کنگره شد شکست خورد.

1849: در صدد دستیابی به پستی دولتی مربوط به معاملات زمین در ایالت موطن خود برآمدقبول نشد.

1854: داوطلب عضویت در سنا شد اما موفق نشد.

1856: داوطلب پست معاونت ریاست جمهوری در حزب خود شد اما کمتر از 100 رای به دست آورد.

1858: داوطلب عضویت در مجلس سنا شد بار دیگر شکست خورد.

1860: به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد.

راهی خسته کننده و لغزنده بود یک پایم لغزید و به پای دیگرم خورد تا آن را هم از راه رفتن باز دارد ولی من به خود آمدم و گفتم این صرفا لغزشی است نه از پا افتادن. " آبراهام لینکلن

جملات بزرگان

به یاد داشته باش که امروز طلوع دیگری ندارد . ( دانته )

* حتی آنگاه که بدون امید زندگی می کنیم هم آرزوهایی داریم . ( دانته )

* بهشت نیز در تنهایی دیدنی نیست . ( دانته )

* چیزی عوض نمی شود ماییم که دگرگون می شویم . ( هنری دیوید تورو )

* مهم نیست اگر زمین بخورید ، مهم دوباره برخاستن است . ( وینسنت لمباردی )

* ذهن مثل چتر نجات است ، وقتی عمل می کند که باز شده باشد . 

* وقتی باانگشت کسی را نشان می کنیم ، به یاد داشته باشیم که سه انگشت دیگر به طرف خودمان برگشته .

* با زبان خوش و ملاطفت ، می توانید فیلی را با یک تار مو به دنبال خود بکشانید . ( امثال الحکم )

* مهمترین چیز بعد از حل کردن یک مسئله یافتن اندکی طنز در آن است . ( فرنک آکلارک )

* دو گوش داریم ویک زبان ، برای اینکه بیشتر بشنویم و کمتر بگوییم . ( دیوژن )

* آدمها فقط در یک چیز مشترکند ، متفاوت بودن . ( رابرت زند )

* کسی به حساب می آید که دیگران را به حساب آورد . ( مالکم س . فوربی )

* انسان همان است که خود باور می کند . ( آنتوان چخوف )

* دانش همیشه از پی نادانی می آید ، از همین رو باید از آنچه نمی دانیم به شوق آییم . 

* نخستین گام به سوی دانایی این است که بدانیم نادانیم . ( لرد دیوید سیسیل )

* بی مصرف ترین روزها روزی است که در آن نخندیده باشید . ( چارلز فیلد )

* وقتی در دیگران خوبی بجویید ، بهترین را در خودتان خواهید یافت . ( مارتین والش )

* بعضی مردم با سرشان احساس می کنند و با دلشان فکر می کنند . ( جی کی لیختنبرگ )

* خوشبختی ، میان پرده بدبختیهاست . ( دن مارکی )

* عاشق بودن یعنی خوشبختی خود را با خوشبختی دیگری توأم کردن . ( گرتنرید ویلهلم نن لوبریست )

* مادام که کسی بتواند عشق بورزد و لذت ببرد ، جوان خواهد ماند . ( پابلو کازاف )

* بادا که همه روزهای عمرتان را زندگی کنید . ( جاناتان سویفت )

* بعد از فعل عاشق شدن ، یاری دادن زیباترین فعل جهان است . ( کنتس برتا فون سوت نه )

* دوست که تقاضا می کند ، فردا وجود ندارد . ( ضرب المثل قدیمی )

* زبان دوستی واژه نیست ، معناست . ( هنری دیوید تورو )

* بهترین پاره زندگی آن است که همواره رو به فراز دارد و در تکاپوی رسیدن به نیکوتر ها . ( جیمز . آر . میلر )

* در تکاپو ، تا بهتر از آن باشیم که هستیم . بهتر از این شیوه ای برای زیستن نیست . ( سقراط )

* بگذار هر روز ، رویایی باشد در دست ، عشقی باشد دردل ، دلیلی باشد برای زندگی ( کلودیاآدرین گراندی)

* بیش از آنکه برنده باشیم باید بازنده باشیم . ( آن دیویس )

* اگر پیوسته بکوشی و ایمان داشته باشی،در پایان پیروزی از آن تو خواهد بود .(آن دیویس )

* به هر کاری که اراده کنیم تواناییم اگر آن گونه که سزاوار است پیگیر باشیم . ( هلن کلر )

* آنچه صادقانه باورداری > نادرست نخواهد بود . ( دی اچ لارسن ) 

* کسی که راهی را با عشق می پیماید ، هرگز راه را تنها نپیموده است . ( سی تی دیویس )

* نیکوست که ثروتمند باشی و پرتوان ، اما نیکوتر آن است که دوستت بدارند . ( اورپیدوس )

* دوستت دارم نه تنها برای آنچه که هستی ، بلکه برای آنچه که هستم ، هنگامی که با توام .

* کامیابی تنها در این است که بتوانی زندگی را به شیوه خود سپری کنی . ( کرستوفر مورلی )

* آنانکه آفتاب را به زندگی دیگران ارزانی می کنند ،نمی توانند خود از آن بی بهره باشند .( سرجیمزباره)

* برای آن کس که ایمان دارد ، ناممکن وجود ندارد . ( انجیل )

* اگر آفتاب را به نظاره بنشینی، سایه را نتوانی دید . ( هلن کلر )

* آرزومند آن مباش که چیزی غیرازآنچه هستی باشی ،بکوش درکمال آنچه هستی باشی . (سنت فرانسیس دی سلز)

* حرمت اعتبار خود را هرگز در میدان مقایسه با دیگران مشکن . ( نانسی سیمس )

* هر روز همان روز را زندگی کن و بدینسان تمامی عمر را به کمال زیسته ای . ( نانسی سیمس )

* همه چیز در آن لحظه به پایان می رسد که قدمهای تو باز می ایستد . ( نانسی سیمس )

* تا از قلب دشواریها گذر نکنی هر گز توان و قدرت نیابی . ( کولین مک کارتی )

* پیروزمندان نیز از شکست می ترسند اما عنان خویش به وحشت نمی سپارند . ( نانسی سیمس )

* تنها تو می توانی که آرامش را در اندرون خویش سکنا دهی . ( مارتیناری کوک )

* هر آنچه را که داری غنیمت شمار از زیاده خواهی در گذر . ( کتلین . ا . برین )

* غرور خود را نگهدار ، اما برای او زیست نکن . ( کارن استیونس )

* خود را از آنچه مانع می شود آنی شوی که خواهی رها ساز . ( ادموند اوینل )

* آن باش که هستی و آن سو که توان بودنت هست . (رابرت لویی استیونسون )

* هرگز از شنیدن آنچه شرافتمندانه انجام داده ای شرم نداشته باش ( شکسپیر )

* باید ترسید آنگاه که مستبدان مهربان می شوند . ( شکسپیر )

* آنانکه پیروز می شوند همان هایی هستند ک ه از مشورت دوستان بهره می برند. ( شکسپیر )

* به همه عشق بورز، به تعداد کمی اعتماد کن و به هیچ کس بدی نکن . ( شکسپیر )

* عده ای بزرگ زاده می شوند،عده ای بزرگی را بدست می آورند و عده ای بزرگی را بدون آنکه بخواهند با خود دارند . ( شکسپیر )

* احساس شرم کمتر ، نتیجه گناهی بزرگتر است . ( دانته ) 

* به آنچه که کرده ای غم خوردن بی فایده است . ( شکسپیر )

* اگر شرافتم را از دست بدهم ، وجودم را از دست داده ام . ( شکسپیر )

* شرافت مرا از من بگیرو بنگر که چگونه زندگی من تباه می شود . ( شکسپیر ) 

* عادل باش و هراسی به دل راه نده . ( شکسپیر )

* ساده باشیم ؛ چه در باجه بانک چه در زیر درخت

برای موفقیت در زندگی

۱) برای موفقیت و شادی در تمام جنبه های زندگی تفکر مثبت امری ضروری است.

۲) روابط اجتماعی، وضعیت جسمانی ، شرایط مالی و موفقیت اجتماعی شما بازتاب دنیای درونی شماست.
۳) نحوه عملکرد شما همیشه با زیربنایی ترین ارزش ها و اعتقادات شما هماهنگ است.
۴) رمز موفقیت دو چیز است: تعیین اهداف و برنامه ریزی برای آنها ، و مشخص کردن انگیزه ها.
۵) شما می توانید بهتر از این که هستید باشید، ثروتمندتر از اکنون باشید و توانایی های بیشتری داشته باشید چون می توانید افکار غالب خود را تغییر دهید.
۶) چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستید، کنترل کامل زندگی تان و تمامی آنچه برایتان اتفاق می افتد در دست شماست.
۷) شیوه تفکر شما نشان دهنده ارزش ها، اعتقادات و انتظارات شماست.
۸) تغییر، غیرقابل اجتناب است و چون با دانش روزافزون و تکنولوژی رو به پیشرفت هدایت می شود با سرعتی غیر قابل قیاس با گذشته ، در حال حرکت است.
۹) هر جا که هستید و هر چه که هستید به خاطر آن است که خودتان این طور خواسته اید.
۱۰) مسئولیت کامل آنچه که هستید، آنچه که به دست آورده اید و آنچه که خواهید شد بر عهده خود شماست.
۱۱) عالم در نظم و تعادل کامل به سر می برد. شما همیشه پاداش کامل اعمالتان را می گیرید.
۱۲) همیشه از همان دست که می دهید از همان دست می گیرید. اگر از عالم بیشتر دریافت می کنید به این دلیل است که می بخشید.
۱۳) پاداش هایی که در زندگی می گیرید با میزان خدمت شما به دیگران رابطه مستقیم دارد.
۱۴) هر چه بیشتر برای بهبود زندگی و سعادت دیگران کار و مطالعه کنید و توانایی های خود را افزایش دهید، در عرصه های مختلف زندگی خود نیز پیشرفت بیشتری به دست می آورید.
۱۵) همه امیدها، رؤیاها، هدف ها و آرمان های شما در گرو سخت کوشی شماست

به‌سوی موفقیت

شما برای کنترل کامل زندگی خویش امکاناتی در اختیار دارید و می‌توانید تصورات درونی خویش را به‌طور مطلوب شکل دهید و حالت‌هائی را به‌وجود آورید که به قدرت و موفقیت منتهی گردد. اما همیشه داشتن توانائی به معنای استفاده از آن نیست. تجربه‌های خاصی وجود دارند که موجب ایجاد حالت‌های غیرفعال در افراد شده و مانع می‌شوند که آنها از همه توانائی‌های خود استفاده کنند. در مسیر زندگی، پیچ و خم‌هائی وجود دارد که همواره افراد را گرفتار می‌سازد اما شما باید هوشیار باشید و بدانید که خطرات زندگی در کجا به کمین نشسته‌اند و برای چیره شدن بر آنها چه راه‌کارهائی را باید به‌کار گیرید. 

در ابتدا داشتن اندیشه‌های مثبت و قاطع شروع خوب یاست اما کامل و کافی نیست زیرا اندیشه‌های مثبت بدون نظم و هماهنگی، آغاز یک توهم است و تنها با وجود نظم و هماهنگی است که می‌توانند نتایج معجزه‌آسائی را به‌وجود آورند.
نکته مهم دیگر اینکه شما باید بیاموزید که چگونه با یأس و ناامیدی مبارزه کنید. ناامیدی، آرزوها را به یاد می‌دهد و حالت و رفتارهای مثبت را به منفی تبدیل می‌سازد. عمده‌ترین عملکرد یک حالت منفی، از بین بردن نظم و هماهنگی درونی است. و همان‌طور که می‌دانید وقتی نظم نباشد، هدف‌های دلخواه نیز وجود نخواهد داشت.
در کل انسان‌ها بر دو دسته‌اند:
۱) افرادی که بر یاس و ناامیدی خود غلبه می‌کنند.
۲) اشخاصی که در حسرت غلبه کردن بر ناامیدی‌های خویشتن به‌سر می‌برند.
شما می‌توانید چیزهائی که موجب ناراحتی و یأس شما می‌شود را به‌صورتی درآورید که موجب ایجاد شور و هیجان و شادی در شما شود، کار چندان سختی نیست فقط باید همیشه دو جمله را دقیقاً به یاد داشته باشید:
۱) از مسائل کوچک و جزئی ناراحت و نگران نشوید.
۲) تمام مسائل زندگی کوچک و جزئی هستند.
معمولاً همهٔ افراد موفق می‌دانند که موفقیت در آن سوی ناامیدی نهفته است اما متأسفانه افراد ناموفق به آن سوی دیگر ناامیدی نمی‌رسند و اغلب از دستیابی به اهدافشان باز می‌مانند در واقع به‌وسیله ناامیدی متوقف می‌شوند. این افراد اجازه می‌دهند که ناامیدی، آنها را از انجام عملکردهائی باز دارد که برای حمایت از آنان در دستیابی به آرزوهایشان ضروری است. شما باید با مهار کردن ناامیدی از این موقع بگذرید، از هر شکستی درس بیاموزید و همچنان به حرکت خویش به‌سوی موفقیت ادامه دهید (شک دارم افراد موفقی را بیابید که این شکست‌ها را تجربه نکرده باشند). پس با روحیه شاد و دید مثبت وارد عمل شوید و با خود بگویید: هیچ نیروئی نمی‌تواند مرا از رسیدن به اهدافم باز دارد، من حتماً موفق خواهم شد

موفقیت از آن شماست که

موفقیت از آن کسی است که یاد گرفته وقتی زمین بخورد چگونه دوباره بلند شود.

موفقیت ازآن کسی است که بر روی پاهای پرتوان خود بایستد و دست رد بر سینه هر چه نیرو و عوامل خارجی است بزند.
موفقیت از آن کسی است که می‌داند خونسرد بودن از مهم‌ترین لوازم موفقیت به حساب می‌آید.
موفقیت از آن کسی است که شکست برایش پله‌های نردبانی باشد و بداند که با هر شکست بیشتر صعود خواهد کرد.
موفقیت از آن کسی است که در عین خودباوری عطش سیراب ناشدنی جهت شنیدن انتقاد داشته باشد.
موفقیت از آن کسی است که از هر آنچه می‌هراسد به استقبالش برود.
موفقیت از آن کسی است که بزرگ بودن خود را در کوچک شمردن دیگران نبیند.
موفقیت از آن کسی است که از روزنه‌های امید، برای خود خورشید تابناک بسازد

مفهوم بازاریابی از ز بان استاد دانشگاه استنفورد

در دانشگاه استنفورد، استاد در حال شرح دادن مفهوم بازاریابی به دانشجویان خود بود
۱) شما در یک مهمانی، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد، بلافاصله میرین پیشش و می گین: “من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن”،
 به این میگن بازاریابی مستقیم


۲) شما در یک مهمانی به همراه دوستانتون، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد، بلافاصله یکی از دوستاتون میره پیش دختره ،به شما اشاره می کنه و می گه: ” اون پسر ثروتمندیه، باهاش ازدواج کن”، 
به این می گن تبلیغات


۳) شما در یک مهمانی، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد، بلافاصله میرین پیشش و شماره تلفنش رو می گیرین، فردا باهاش تماس می گیرین و می گین:”من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن”، به این میگن بازاریابی تلفنی
 

۴) شما در یک مهمانی، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد، بلافاصله کراواتتون رو مرتب می کنین و میرین پیشش، اون رو به یک نوشیدنی دعوت می کنیین، وقتی کیفش می افته براش از روی زمین بلند می کنین، در آخر هم براش درب ماشین رو باز می کنین و اون رو به یک سواری کوتاه دعوت می کنین و میگین: ” در هر حال، من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج می کنی؟”، به این میگن روابط عمومی


۵) شما در یک مهمانی، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین که داره به سمت شما میاد و میگه: “شما پسر ثروتمندی هستی، با من ازدواج می کنی؟”، به این می گن 
شناسایی علامت تجاری شما توسط مشتری


۶) شما در یک مهمانی، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد، بلافاصله میرین پیشش و می گین: “من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن”، بلافاصله اون هم یک سیلی جانانه نثار شما می کنه، به این میگن پس زدگی توسط مشتری
 

۷) شما در یک مهمانی، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد، بلافاصله میرین پیشش و می گین: “من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن” و اون بلافاصله شما رو به همسرش معرفی می کنه، به این می گن شکاف بین عرضه و تقاضا


۸) شما در یک مهمانی، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد، ولی قبل از این که حرفی بزنین، شخص دیگه ای پیدا می شه و به دختره میگه: “من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن” به این 
میگن از بین رفتن سهم توسط رقبا


۹) شما در یک مهمانی، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد، ولی قبل از این که بگین: “من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن” ، همسرتون پیداش میشه، 
به این میگن منع ورود به بازار


۱۳- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. سعی می کنید به ش کم محلی کنید تا از شما خوش اش بیاد، اون هم فمینیست از آب در می آد و برایِ در اومدنِ چشِ شما دستِ دوست تون رو می گیره و با هم می رن سان فرانسیسکو. 
به این می گن اشتباهِ استراتژیک در بازاریابی.


۱۴- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و مؤدبانه یه یه شاخه گلِ سرخ به ش می دید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن»، اما اون گل رو توی سرتون می زنه، چون شدیداً استقلالیه. 
به این می گن اشتباهِ تاکتیکی در بازاریابی.


۱۵- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن»؛ امّا اون پیشنهادِ شما رو قبول نمی کنه، چون که زندگیِ خوبی در کنارِ دوستِ دخترِ عزیزش داره! 
به این می گن حق همیشه با مشتری است.


۱۶- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن»؛ در همین لحظه ناگهان موبایلتون زنگ می زنه و شما تهدید به مرگ می شید شما هم دمتون رو میذارید روی کولتون و میرید به این میگن ناتوانی در ورود به بازار
 

۱۷- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن»؛ همون لحظه یه دختر دیگه که قبلا با همین کلمات گولش زده بودید سروکلش پیدا می شه و رسواتون میکنهبه این میگن تاثیرسوء سابقه در بازار.


۱۸- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن»؛ همون لحظه پاتون میره روی پوست موز و جلوی طرف ولو می شید 
به این میگن ضایع شدگی مفرط یا فقدان ثبات در بازار.


۱۹- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می خواهید بگید: «من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن»؛ که یک هو یک دختر زیباتر از اون رو پشت سرش می بینید فورا مسیر رو عوض می کنید و به سمت دختر جدید می رید. 
به این میگن چشمچرانی، نه ببخشید تحلیل لحظه به لحظه بازار.


۲۰- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن»؛ اونهم با شعف خاصی برمی گرده و لبخند می زنه، شما که بادیدن چهره ۶۰ ساله اون به اشتباه خودتون پی بردید سرخ و سفید شده و مجبورید برای رهایی آسمون ریسمون ببافید
 به این میگن بدبیاری یا خطای بازار


۲۱- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. به جایِ این که جلو برید و بگید: «من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن»؛ به مادرتون می گید که با مادرش تماس بگیره و قرار خواستگاری رو بذاره. 
به این می گن بازاریابی سنتی.


۲۲- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن»؛ اون هم با دوست اش صحبت می کنه و در موردِ شما توضیح می ده و شما با هردوی اونا ازدواج می کنید. 
به این می گن بازاریابی دهان به دهان!


۲۳- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم، و می خوام کاری کنم که شما در مدتِ کوتاهی به آرزوهاتون برسید. سیستمِ کار به این شکله که شما با من ازدواج می کنید، بعد دوستان و آشنایانِ خودتون رو هم تشویق به این کار می کنید. به ازای هر سه نفر چپ، سه نفر راست که با من ازدواج کنن، شما می تونید … سهم بیشتری از ثروت من ببرین 
به این می گن «بازاریابی شبکه ای».


۲۴- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن با توجه به جریانات اخیر ما می تونیم n تا بچه داشته باشیم»؛ اونهم که شدیدا عاشق بچه است موافقت می کنه و با هم یک مهد کودک راه می اندازید. 
به این میگن توجه به علاقمندی های بازار


۲۵- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن»؛ اون هم می پرسه اگر با تو ازدواج کنم چند تا بچه می خواهی؟ شما می گید هرچی بیشتر بهتر تازگی آزاد اعلام شده و تا ۵۰ میلیون جا داریم!!! اما طرف چشمهاش سیاهی می ره و روی زمین ولو میشه. 
به این میگن نقص در مدیریت رشد بازار.


۲۶- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن»؛ اونهم موافقت می کنه به شرط اینکه ازش بچه نخواهید. شما که عاشق بچه هستید آنهم بیشتر از دوتا بهتون بر می خوره و به توافق نمی رسید. 
به این میگن فقدان تفاهم در عرضه و تقاضا


۲۷- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن»؛ اونهم موافقت می کنه اما از شما بیش از دوبچه می خواهد. شما قادر به انجام این کار نبوده و مخالفت می کنید.
 به این میگن محدودیت تولید.


۲۸- شما در یک مهمانی، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن»؛ اونهم موافقت می کنه اما به شما تذکر می ده که بیش از دو بچه دارد. شما هم جا خورده و پا پس می کشید. 
به این میگن استهلاک در مواد اولیه!


۲۹-شما در یک مهمانی، دو دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازشون خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کنید بعد ما می تونیم با هم بیش از دوبچه داشته باشیم »؛ اون هم نگاهی به چشمهای شما میکنه و میگه اینجا که جز من دختر دیگه ای نیست! بعداش هم هیچی نشده سر من هوو می خوای بیاری!
به این میگن نقص کالا در بازار


۳۰- شما در یک مهمانی، دخترِهای بسیار زیبایِ فراوانی رو می بینید و ازشون خوش تون می آد. سرگردان می شید که جلو کدوم برید و بگید: «من پسر ثروتمندی هستم، با من ازدواج کن بعد ما می تونیم با هم بیش از دوبچه داشته باشیم»؛ 
به این میگن فقدان استراتژی در بازار

نکاتی در مورد مشکلات و موفقیت

۱. وقتی مشکلی دارید، به جای مناسبی بروید و کمی قدم بزنید، وقتی به خانه بر‌می‌گردید، متوجه می‌شوید که دیدتان به کلی عوض شده است.

۲. وقتی زندگی سخت می‌شود و راه‌های ارتباطی بسته می‌شوند، وضعیت را با شوخی و خنده روشن کنید.
۳. روبه‌رو شدن با مشکل، پیروزی بزرگی است، سعی کنید با هر مشکلی که روبه‌روی می‌شوید، راه حلی برای آن پیدا کنید.
۴. بازندگان در هر جواب مشکلی را می‌بیند، ولی برنده در هر مشکلی، جوابی را می‌بیند، مثل برنده‌ها فکر کنید.
۵. همیشه راه برای همه هموار نیست، زندگی برخورد با موانع، غلبه بر آن و حرکت است.
۶. فرار از مشکلات یکی از خصوصیات طبیعی انسان‌ها است. برای تغییر این خصوصیت، برای انجام کارهای پیچیده‌تر ارجحیت قایل شوید و آن‌ها را تا زمان اتمامشان نیمه‌کاره رها نکنید.
۷. بازگو کردن مشکلات، بیش‌تر وقت‌ها نیمی از حل آن است.
۸. تمرکز در کار، باعث موفقیت و به سرانجام رسیدن هر کاری بدون دوباره کاری می‌شود.
۹. همیشه به یاد داشته باشید که شما لایق موفقیت هستید.
۱۰. امام علی (ع) می‌فرمایند: از سقوط و شکست دیگران شادی مکن، زیرا نمی‌دانی روزگار بر سر تو چه می‌آورد

موفقیت یعنی

نگرش، بیش از شایستگی

▪ شاد بودن، با کسی که با او هستی
▪ پروردن جسم، ذهن و روح
▪ کشف این که بهشت در درون ما است
▪ پذیرفتن ناشناخته‌ها با آغوش باز
▪ روبه‌رو شدن با ترس
▪ دهش، بدون در یاد ماندن
▪ حال و این‌جا، در لحظه بودن
▪ در درون شما، نه در مردم، جاده‌ها یا چیزها
▪ سفر کردن از مغز به دل
▪ دانستن این که عقاید شما تجارتتان را می‌سازد
▪ رها کردن، و با جریان یکی شدن
▪ ایجاد فرصت برای خانواده، دوستان و گذشت
▪ هرگز و به هیچ‌وجه از دست ندادن امیدها و آرزوها
▪ گشودن قلب‌تان به روی امکانات عالی
▪ ذوق و شوق، سرزندگی و آرامش ذهن
▪ زمان سکوت، کلیدی به زندگی الهام‌انگیز
▪ دریافت، بدون از یاد بردن
▪ جست‌وجوی پاسخ‌ها
▪ اعتماد کردن به زیبائی احساس‌ها و نیازهای‌تان
▪ درک این‌که آن‌چه بهتر از آن نمی‌توانید، همیشه کافی است
▪ همساز کردن رقصتان با سرنوشت
▪ میل به یاد کرفتن، از هر چه آن‌چه اتفاق می‌افتد
▪ ابزار خود، قهرمان داستان خود بودن
▪ زندگی با اشتیاق، عشق و خنده