۱) فعالیتهای اصلی و قبلیمان را بشناسیم و بهطور مرتب انجام دهیم.
۲) نیرودهندگان و راهنمایان راه موفقیتمان را بشناسیم و با آنها معاشرت، مشورت و دوستی کنیم.
۳) هدفهای اصلی و باطنی زندگیمان را بشناسیم و رد راه رسیدن به آنها پیش برویم.
۴) مشخصههای محیط مناسب برای شادکامی و موفقیتمان را بشناسیم و آن محیط را بهوجود آوریم.
۵) عاملهای مثبتی را که سبب آرامش اعصاب ما میشوند، بشناسیم و از آنها برای تسلط بر احساسهای منفی استفاده کنیم.
۶) متوجه باشیم که چگونه عادتهای منفی، ما را بهطور موقت از احساسهای منفی دور میکنند و همین نتیجه را از طریق عادتهای مثبت بهدست آوریم.
۷) هدفهای احساسی خود را برای هر روز زندگیمان مشخص کنیم و در راه دستیابی به آنها بکوشیم.
۸) بدانیم چه کمکهائی میخواهیم به محیطزیست خود بکنیم و از این راه مشخص، دنیایمان را بهبود بخشیم.
۹) فرآوردههای کاری خود را بشناسیم. بدانیم به چه لوازمی برای ایجاد آن احتیاج داریم و این فرآوردهها را باید چگونه عرضه کنیم.
۱۰) بدانیم ما چه چیزهائی را میبینیم و میشناسیم و از آنها چون استادهای دانشگاه زندگی، درس موفقیت بیاموزیم.
۱۱) روی واقعههای روزمره دقیق شویم و از آنها چون استادهای دانشگاه زندگی، درس موفقیت بیاموزیم.
۱۲) نقشهای مثبت و سازندهٔ زندگی خود را انتخاب کنیم و در ایفاء آنها ماهر شویم.
۱۳) در معاشرتهای خود، نیرومان را صرف صحبت دربارهٔ افراد غایب نکنیم و در مورد خود یا اطرافیان حاضر، سخن بگوئیم.
۱۴) احساسهای خود را بشناسیم. اگر از کسی رنجیدهایم، مسئلهٔ خود را به موقع با آن شخص مطرح و حل کنیم.
۱۵) بدانیم که کدامیک از احساسها، در ما شدتی بیش از حد سالم دارند و آن احساسها را بهطور مرتب مهار کنیم.
۱۶) از احساسها و افکار منفی در وجود خود پذیرائی نکنیم و روش مبارزهٔ درست با آنها را همواره بهکار بندیم
منبع: ”راهنمای موفقیت باطنی“ استاد کاوه نیّری
استاد کاوه نیری / روانشناس
موفقترین روابط عاطفی را با نامزدتان داشته باشید
هنگامی که نامزدتان کار نادرستی انجام میدهد، واکنش شما به او و کار ناشایستش چیست.برخی دوست دارند نامزد خود را ملامت و سرزنش کنند برخی نیز انتقاد را ترجیح میدهند. در این مقاله کوتاه سعی داریم تا با ارائه علل و عوامل شکلگیری واکنشها در چنین لحظاتی، موفقیتآمیزترین لحظات را در زندگی نوپای خود داشته باشید. نکته اصلی اینجاست که با سرزنشکردن، انتقاد شدید کردن و حتی مقابله به مثلکردن با او، در حقیقت سعی دارید تا با قراردادن نامزدتان در جایگاه معلول، خود را علت قرار دهید. متاسفانه قراردادن نامزد در جایگاه معلول یا همان تاثیر بزرگترین و سختترین لطمه را به رابطه خود با وی وارد میکنید در این زمان است که مشاجره و نزاع آغاز شده و تبعات منفی بیشتری را نیز تجربه خواهید کرد.
این موضوع هیچگاه دلیل منطقی محسوب نمیشود که چون پدر و مادر و والدین همواره کنش و واکنش بدی نسبت به هم داشتهاند، شما نیز چنین رویهای را در قبال نامزدتان بهکار گیرید. هنگامی که بحث شرایط در روابط مطرح میشود شما میتوانید هم در جایگاه علت و هم معلول قرار گیرید. هنگامی که دیواری را رنگ میکنید شما در قبال و مقایسه با رنگ دیوار علت هستید اما هنگامی که رنگ را بر روی لباستان میریزید البته بهطور ناخواسته آنگاه شما معلول هستید نه علت! بهخاطر داشته باشید دو نوع رابطه وجود دارد:
۱) نخست آنکه رابطه علت و معلولی متداولترین نوع رابطه است. در مثال بالا شما متوجه رابطه شدید و توانستید اشخاص دیگر را نیز در جایگاه خود قرار دهید.
۲) دوم آنکه در رابطه علت و معلولی شما خود را یک علت فرض کرده و در عین حال این اجازه را هم به دیگران داده یا آنها را تشویق میکنید تا خود را هم چون علت در رابطه فرض کنند. بهخاطر داشته باشید روابط علت و معلولی در بهترین حالاتش به صورت گروهی و تیمی هستند. شما و نامزدتان باید مسوولیت هر کاری و عمل و عکسالعملی را با هم قبول کنید
منبع:سایت نکاتی برای موفقیت
۱) برای موفقیت و شادی در تمام جنبه های زندگی تفکر مثبت امری ضروری است.
۲) روابط اجتماعی، وضعیت جسمانی ، شرایط مالی و موفقیت اجتماعی شما بازتاب دنیای درونی شماست.
۳) نحوه عملکرد شما همیشه با زیربنایی ترین ارزش ها و اعتقادات شما هماهنگ است.
۴) رمز موفقیت دو چیز است: تعیین اهداف و برنامه ریزی برای آنها ، و مشخص کردن انگیزه ها.
۵) شما می توانید بهتر از این که هستید باشید، ثروتمندتر از اکنون باشید و توانایی های بیشتری داشته باشید چون می توانید افکار غالب خود را تغییر دهید.
۶) چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستید، کنترل کامل زندگی تان و تمامی آنچه برایتان اتفاق می افتد در دست شماست.
۷) شیوه تفکر شما نشان دهنده ارزش ها، اعتقادات و انتظارات شماست.
۸) تغییر، غیرقابل اجتناب است و چون با دانش روزافزون و تکنولوژی رو به پیشرفت هدایت می شود با سرعتی غیر قابل قیاس با گذشته ، در حال حرکت است.
۹) هر جا که هستید و هر چه که هستید به خاطر آن است که خودتان این طور خواسته اید.
۱۰) مسئولیت کامل آنچه که هستید، آنچه که به دست آورده اید و آنچه که خواهید شد بر عهده خود شماست.
۱۱) عالم در نظم و تعادل کامل به سر می برد. شما همیشه پاداش کامل اعمالتان را می گیرید.
۱۲) همیشه از همان دست که می دهید از همان دست می گیرید. اگر از عالم بیشتر دریافت می کنید به این دلیل است که می بخشید.
۱۳) پاداش هایی که در زندگی می گیرید با میزان خدمت شما به دیگران رابطه مستقیم دارد.
۱۴) هر چه بیشتر برای بهبود زندگی و سعادت دیگران کار و مطالعه کنید و توانایی های خود را افزایش دهید، در عرصه های مختلف زندگی خود نیز پیشرفت بیشتری به دست می آورید.
۱۵) همه امیدها، رؤیاها، هدف ها و آرمان های شما در گرو سخت کوشی شماست
شما برای کنترل کامل زندگی خویش امکاناتی در اختیار دارید و میتوانید تصورات درونی خویش را بهطور مطلوب شکل دهید و حالتهائی را بهوجود آورید که به قدرت و موفقیت منتهی گردد. اما همیشه داشتن توانائی به معنای استفاده از آن نیست. تجربههای خاصی وجود دارند که موجب ایجاد حالتهای غیرفعال در افراد شده و مانع میشوند که آنها از همه توانائیهای خود استفاده کنند. در مسیر زندگی، پیچ و خمهائی وجود دارد که همواره افراد را گرفتار میسازد اما شما باید هوشیار باشید و بدانید که خطرات زندگی در کجا به کمین نشستهاند و برای چیره شدن بر آنها چه راهکارهائی را باید بهکار گیرید.
در ابتدا داشتن اندیشههای مثبت و قاطع شروع خوب یاست اما کامل و کافی نیست زیرا اندیشههای مثبت بدون نظم و هماهنگی، آغاز یک توهم است و تنها با وجود نظم و هماهنگی است که میتوانند نتایج معجزهآسائی را بهوجود آورند.
نکته مهم دیگر اینکه شما باید بیاموزید که چگونه با یأس و ناامیدی مبارزه کنید. ناامیدی، آرزوها را به یاد میدهد و حالت و رفتارهای مثبت را به منفی تبدیل میسازد. عمدهترین عملکرد یک حالت منفی، از بین بردن نظم و هماهنگی درونی است. و همانطور که میدانید وقتی نظم نباشد، هدفهای دلخواه نیز وجود نخواهد داشت.
در کل انسانها بر دو دستهاند:
۱) افرادی که بر یاس و ناامیدی خود غلبه میکنند.
۲) اشخاصی که در حسرت غلبه کردن بر ناامیدیهای خویشتن بهسر میبرند.
شما میتوانید چیزهائی که موجب ناراحتی و یأس شما میشود را بهصورتی درآورید که موجب ایجاد شور و هیجان و شادی در شما شود، کار چندان سختی نیست فقط باید همیشه دو جمله را دقیقاً به یاد داشته باشید:
۱) از مسائل کوچک و جزئی ناراحت و نگران نشوید.
۲) تمام مسائل زندگی کوچک و جزئی هستند.
معمولاً همهٔ افراد موفق میدانند که موفقیت در آن سوی ناامیدی نهفته است اما متأسفانه افراد ناموفق به آن سوی دیگر ناامیدی نمیرسند و اغلب از دستیابی به اهدافشان باز میمانند در واقع بهوسیله ناامیدی متوقف میشوند. این افراد اجازه میدهند که ناامیدی، آنها را از انجام عملکردهائی باز دارد که برای حمایت از آنان در دستیابی به آرزوهایشان ضروری است. شما باید با مهار کردن ناامیدی از این موقع بگذرید، از هر شکستی درس بیاموزید و همچنان به حرکت خویش بهسوی موفقیت ادامه دهید (شک دارم افراد موفقی را بیابید که این شکستها را تجربه نکرده باشند). پس با روحیه شاد و دید مثبت وارد عمل شوید و با خود بگویید: هیچ نیروئی نمیتواند مرا از رسیدن به اهدافم باز دارد، من حتماً موفق خواهم شد
موفقیت از آن کسی است که یاد گرفته وقتی زمین بخورد چگونه دوباره بلند شود.
موفقیت ازآن کسی است که بر روی پاهای پرتوان خود بایستد و دست رد بر سینه هر چه نیرو و عوامل خارجی است بزند.
موفقیت از آن کسی است که میداند خونسرد بودن از مهمترین لوازم موفقیت به حساب میآید.
موفقیت از آن کسی است که شکست برایش پلههای نردبانی باشد و بداند که با هر شکست بیشتر صعود خواهد کرد.
موفقیت از آن کسی است که در عین خودباوری عطش سیراب ناشدنی جهت شنیدن انتقاد داشته باشد.
موفقیت از آن کسی است که از هر آنچه میهراسد به استقبالش برود.
موفقیت از آن کسی است که بزرگ بودن خود را در کوچک شمردن دیگران نبیند.
موفقیت از آن کسی است که از روزنههای امید، برای خود خورشید تابناک بسازد
نگرش، بیش از شایستگی
▪ شاد بودن، با کسی که با او هستی
▪ پروردن جسم، ذهن و روح
▪ کشف این که بهشت در درون ما است
▪ پذیرفتن ناشناختهها با آغوش باز
▪ روبهرو شدن با ترس
▪ دهش، بدون در یاد ماندن
▪ حال و اینجا، در لحظه بودن
▪ در درون شما، نه در مردم، جادهها یا چیزها
▪ سفر کردن از مغز به دل
▪ دانستن این که عقاید شما تجارتتان را میسازد
▪ رها کردن، و با جریان یکی شدن
▪ ایجاد فرصت برای خانواده، دوستان و گذشت
▪ هرگز و به هیچوجه از دست ندادن امیدها و آرزوها
▪ گشودن قلبتان به روی امکانات عالی
▪ ذوق و شوق، سرزندگی و آرامش ذهن
▪ زمان سکوت، کلیدی به زندگی الهامانگیز
▪ دریافت، بدون از یاد بردن
▪ جستوجوی پاسخها
▪ اعتماد کردن به زیبائی احساسها و نیازهایتان
▪ درک اینکه آنچه بهتر از آن نمیتوانید، همیشه کافی است
▪ همساز کردن رقصتان با سرنوشت
▪ میل به یاد کرفتن، از هر چه آنچه اتفاق میافتد
▪ ابزار خود، قهرمان داستان خود بودن
▪ زندگی با اشتیاق، عشق و خنده
نکاتی در مورد مشکلات و موفقیت
۱. وقتی مشکلی دارید، به جای مناسبی بروید و کمی قدم بزنید، وقتی به خانه برمیگردید، متوجه میشوید که دیدتان به کلی عوض شده است.
۲. وقتی زندگی سخت میشود و راههای ارتباطی بسته میشوند، وضعیت را با شوخی و خنده روشن کنید.
۳. روبهرو شدن با مشکل، پیروزی بزرگی است، سعی کنید با هر مشکلی که روبهروی میشوید، راه حلی برای آن پیدا کنید.
۴. بازندگان در هر جواب مشکلی را میبیند، ولی برنده در هر مشکلی، جوابی را میبیند، مثل برندهها فکر کنید.
۵. همیشه راه برای همه هموار نیست، زندگی برخورد با موانع، غلبه بر آن و حرکت است.
۶. فرار از مشکلات یکی از خصوصیات طبیعی انسانها است. برای تغییر این خصوصیت، برای انجام کارهای پیچیدهتر ارجحیت قایل شوید و آنها را تا زمان اتمامشان نیمهکاره رها نکنید.
۷. بازگو کردن مشکلات، بیشتر وقتها نیمی از حل آن است.
۸. تمرکز در کار، باعث موفقیت و به سرانجام رسیدن هر کاری بدون دوباره کاری میشود.
۹. همیشه به یاد داشته باشید که شما لایق موفقیت هستید.
۱۰. امام علی (ع) میفرمایند: از سقوط و شکست دیگران شادی مکن، زیرا نمیدانی روزگار بر سر تو چه میآورد
1. ـ در خانه محیط عاطفی مناسب ایجاد کنید
برای ایجاد آرامش در خانه به هر بحرانی و پیشامدی عکس العمل نشان ندهید و از منابع استرس و اختلاف بپرهیزید .
۲ـ فقط یک همسر خوشحال ، یاری بخش است .
همسر شما شریک زندگی شما است . مطلوب تر است که همیشه از همسرتان قدرشناسی کنید ابتدا فقط با بیان یک کلمه متشکرم آغاز کنید، متشکرم ! بعد صادقانه آن را ادامه دهید بعد از مدتی متوجه می شوید که شما نیز مانند همه زوج های موفق احساس خرسندی و خوشحالی می کنید و در همه کارها یاری دهندهٔ هم هستید .
۳ـ به دلیل عصبانی شدن ، خود را سرزنش نکنید .
اهمیتی ندارد که شما چه کسی هستید و چقدر محکم و استوار می باشید ولی گاهی پیش می آید که براحتی استحکام و استواری خود را از دست بدهید . شما ممکن است عصبانی شده و یا صدای خود را بلند کنید . و یا به چیزی مشت زده و یا شی را پرتاب کنید !!
اما جز در مواردیکه نتیجه خشم شما آسیب رساندن به خود و یا شخص دیگر است از خشم و غضب خود درگذرید و بپذیرید که صرفاً یک انسان هستید و به روال عادی به زندگی خود ادامه داده و با خود عهد کنید که کمتر عصبانی شوید . همچنین وقتی افراد خانواده نیز عصبانی شدند سریع آنها را ببخشید .
۴ـ به عهد خود وفا کنید
مطمئناً هیچ فردی کامل نیست . گاهی به دلایل مختلف در انجام وعده های کوتاهی نموده اید یا وعده خود را فراموش کرده اید یا کاری فوری پیش آمده که مانع از انجام آن شده است و ما با آوردن دلایل ظاهراً منطقی مانند اینکه : سعی کردم ولی خیلی مشغول بودم و جملاتی شبیه به آن و سعی در منطقی جلوه دادن کارمان می کنیم . ولی برای شخص مقابل این جملات تسلی بخش نیست و به نظر اکثر مردم یک قول یا یک وعده تحقق نیافته دلیل بر بی اساس بودن سایر تعهدات می باشد . بیاد داشته باشیم اگر می خواهیم کاری را انجام دهید به کسی قول ندهید مگر آنکه کاملا مطمئن باشید که می توانید آن را حتماً عملی سازید . ما با تحقق و عده های خود باعث می شویم که مردم برای شما و صحبت های شما ارزش قائل شوند در نتیجه زندگی شما در محیط خانوادگی بسیار زیباتر می شود .
۵ـ سختی ها را آسان بگیرید .
یکی از روش های مؤثر در مقابله با مشکلات و سختی ها ، عقب نشینی از موقعیت موجود و نگریستن به موضوع به طریقی فکاهی و طنز آمیز می باشد . البته منظور این نیست که برای حل مشکلات هیچ تلاشی و کوششی نکنید بلکه باید در ضمن تلاش بیاد داشته باشیم که کنترل همه امور به دست ما نیست و از توان ما خارج است . پس مزاح مشکلات شما را حل نمی کند بلکه صرفاً دید و احساس بهتری به شما می دهد و به شما یادآوری می کند که بدون کاستن از اهمیت کارها و مسئولیت های خود ، آنها را خیلی جدی نگیرید !!
۶ـ هیچ فرصتی را برای بیان دوستت دارم از دست ندهید
نمی توان تصور کرد که بیان چیزی به اندازه گفتن دوستت دارم آسان باشد . ولی اکثر والدین یا همسران بندرت پیش آمده که به یکدیگر بگویند دوستت دارم .
بیان عبارت دوستت دارم به اطرافیان حس خوبی می دهد و در واقع ما به آنها یادآوری می کنیم که تنها نبود و به آنها اهمیت می دهید و اعتماد به نفس را در آنان افزایش می دهید و به خود شما نیز حس خوبی می دهد . بیان خالصانه دوستت دارم به فرزند و همسر باعث می شود بسیاری از اشتباهات را در نظر افراد مورد علاقه شما بزداید .
اوقات مناسب بسیاری برای چنین بیان عشقی وجود دارد :
ـ هنگام ورود به منزل .
ـ درست قبل از ترک منزل
ـ پیش از خواب
ـ بعنوان اولین کلمه هنگام صبح
پس این عادت را در خانواده خود پرورش دهید !! و نتیجه آن را ببینند . اگر شک دارید امتحان کنید .
۷ـ هم صحبت خوبی انتخاب کنید .
اکثر ما تحت تاثیرات مثبت یا منفی کسانی هستیم که وقت بیشتری را با آنان می گذاریم . کودکان تحت تاثیر والدین خود هستند و همسران و خواهران و برادران تحت تاثیر یکدیگر هستند و ما تحت تاثیر همکاران ، دوستان و همسایگان خود قرار داریم . بنابراین بی اندازه اهمیت داردکه با تعقل و تفکر درست ، کسانی را که می خواهید وقت خود را با آنها بگذرانید انتخاب نمایید .
۸ـ خود را دست کم نگیرید .
درصد بالایی از ما این عادت منفی داریم که خود را دست کم گرفته و وضع خود را بیش از اندازه و وخیم می دانیم . به عنوان مثال تصور می کنیم که یا خیلی چاق هستیم یا خیلی بلند قد هستیم و یا کوتاه قد هستیم و یا هیچ کاری را به خوبی نمی توان انجام دهم و ...
اشکال کار این است که ما اهمیتی به جنبه های خارق العاده و صافت مثبت خود نمی دهیم . دست کم گرفتن سهم بسزایی در کاهش اعتماد به نفس و افزایش احساسات منفی ایفا می کند . دست کم گرفتن خود بجای آنکه کاستی شما را رفع کند بر عکس باعث تقویت آنها می شود . کسانی که معمولاً خود را دست کم می گیرند افرادی شاکی به نظر می رسند که ارزشی برای زندگی خود قائل نیستند و به علاوه الگوی بدی برای فرزندان ، خانواده و دوستان خود به حساب می آیند . مسلما هر کسی جنبه هایی دارد که می تواند آن را اصلاح کند . آگاه باشید که برای اصلاح هر موردی ، بدترین کار انتقاد و سرزنش خود است .
بهترین کار آن است که بدانیم قابلیت بالائی برای پیشرفت در من است و تصمیم بگیریم و با خود عهد بندیم که صبر و شکیبایی خود را افزایش دهیم و همچنین خود را در مقابل دیگران و حتی در خلوت خود دست کم نگیریم . ما باید بدانیم که هیچ کس کامل نیست اما دست کم گرفتن درمان این واقعیت نیست پس خود را دست کم نگیریم !!
۹ـ خانه خود را انباشته از شواهد عشق و محبت کنید .
در زندگی اتفاقات پریشان کننده فراوانی روی می دهد و در کنار آن مسائلی وجود دارد که انسان را بیاد مشکلاتی می اندازند که با آن دست به گریبان است . شواهد عشق ممکن است شامل هر چیزی زیبا و هنری باشد که شما را به یاد عشق ، مهربانی ، آرامش و شفقت بیندازد . کار هنری کودکان ، شاخه های گل ، شعری زیبا و فلسفی قرار گرفته بر دیوار ، کتاب های روح بخش و پر محبت روی میز یا عکس هایی از افراد دوست داشتنی هر کدام می تواند احساس خوبی به فرد بدهد .
شخصی می گفت که من موارد تایید کننده و مثبت حاوی عشق را خوشنویسی می کنم و به دیوار اطاقم می چسبانم پس شما نیز می توانید از امروز خانه خود را از شواهد عشق و محبت لبریزتر نمایید و هر وقت وارد اتاق می شوید خوشحال شوید .
۱۰ـ اجازه ندهید کمبودهای مالی شما را شکست دهند .
با کمبودهای مالی که یک واقعیت زندگی است چه باید کرد ؟
در جواب باید گفت طریق نگرش به این مطلب تا حد زیادی کیفیت زندگی ما را در منزل تحت تأثیر قرار می دهد . گاهی فرد بجای آنکه بیرون برود و با مبلغی ناچیز زمان خوشی را سپری کند وقت خود را صرف گله و شکایت از کمبودهای مالی می نماید ما ، در رویاهای خود به آرزوهای بزرگتر که حتی ممکن است احتمال دسترسی به آن خیلی کم باشد می اندیشیم ولی کارهای کوچکتری که به همان اندازه لذت بخش است و در توان ما می باشد فکر نمی کنیم .
افرادی هستند که از امکانات محدود توانسته اند حداکثر استفاده را ببرند و حتی از سفرهای یکروزه لذت بسیاری ببرند بدون اینکه از تنگدستی گله کنند . پس ما اگر بجای آنکه راجع به آنچه داریم و قادریم انجام دهیم ، به آنچه نداریم یا قادر نیستیم انجام دهیم فکر کنیم در واقع بین آنچه داریم و آنچه می خواهیم شکافی ایجاد می کنیم و این شکاف علت اساسی استرس است که می توانیم آنرا بطریقی محو کنیم . البته منظور این نیست که برای آن بیشتر تلاش نکنیم بلکه باید از آنچه اکنون داریم تا آنجا که می توانیم لذت ببریم و اگر این کار را انجام دهیم در زندگی به خوشی دست پیدا می کنیم که ما را متعجب می کند .
۱۱ـ با اوقات تلخی نخوابید .
با اعمال این سیاست کلی که هیچ کسی عصبانی و دلخور به رختخواب نرود ، در می یابیم که عشق و بخشش هیچ گاه از ما دور نیست و به یاد خواهیم داشت که افراد یک خانواده هستیم و علیرغم تمام مشکلات و عدم توافق ها باز هم به یکدیگر عشق می ورزیم و به یکدیگر احتیاج داریم و برای هم ارزشی بسیار قائل هستیم . این طرز تفکر که با عصبانیت و دلخوری به رختخواب رفتن هیچ خوب نیست یک روش تنظیم مجدد درونی است که خانواده را از دسترس دشمنی و تنفر به یکدیگر حفظ می کند . پس بیایید امتحان کنیم و هر شب بدون عصبانیت بخوابید و هر روز با عشقی در قلب خود و با این نگرش که امروز روز جدیدی است از خواب بیدار شوید . مطمئناً انجام آن کار آسانی نیست ولی نتیجه بسیار عالی دارد .
۱۲ـ غیبت نکنید .
انجام این عادت زشت یعنی غیبت کردن مانند زدن فردی است که به زمین افتاده است زیرا شخصی که غیبت او را می کنید نمی تواند از خود دفاع کند .
البته محو کردن این عادت آسان است کافی است که به زشتی این عادت پی ببرند ممکن است خیلی دیر متوجه زشتی این عمل شوید ولی به هر حال سخت نگیرید !!
شکر خدا را کنید که به هر حال متوجه این عادت زشت شده اید و حالا می خواهید آن را محو کنید . کافی است که خود را درست در زمان غیبت کردن غافلگیر نمایید و به خود بگویید :
دوباره دارم پشت سر دیگری غیبت می کنم ! بعد به آرامی حرف خود را عوض کنید .
همچنین وقتی اطرافیان شما درباره دیگران صحبت می کنند شما می توانید از درگیر شدن در آن پرهیز کنید و سعی کنید موضوع صحبت را با سکوت ، بیان مطلبی بهتر ، دفاع از شخص مورد انتقاد ، تغییر موضوع بحث را تغییر دهید . فواید کاستن از میزان غیبت مهیج است ! واحساس خوبی به شما دست می دهد ! پس بهتر است شما نیز امتحان کنید .
۱۳- ابتدا باید تصمیم بگیرید که چه می خواهید .
ما می توانیم در زندگی مان هر چیز را که آرزو می کنیم داشته باشیم به شرط اینکه خیال شما شفاف و آشکار باشد . زیرا مشکل اینجاست که ما یک تصور روشن و اهداف به تعداد کافی نداریم و زمانی را برای مشخص کردن تصمیم ها و آرزوها نمی گذاریم .
۱۴ـ یک جدول زمانی برای دستیابی به اهدافتان تنظیم نمائید .
شما مجبورید برای به انجام رسانیدن اهدافتان در یک چارچوب زمانی مطمئن ، دست به یک تلاش فکری بزنید . بدون داشتن یک چارچوب زمانی ، شما هدفی ندارید بلکه فقط آرزو خواهید داشت و آرزوها فقط سبب نا امیدی می شوند پس شما می توانید با یک جدول زمان بندی به آرزو و اهدافشان خواهید رسید .
۱۵ـ اجازه ندهید انجام فعالیت ها به تعویق بیفتد .
شما همیشه می توانید برای تاخیر ما بهانه ای بیاورید . اجازه ندهید این اتفاق بیفتد . کلید شروع کار ، در حرکت امروز است . تعللی نکنید . خودتان را به حرکت بیندازید .
۱۶ـ هر روز در حرکت باشید .
از انجام روزانه بعضی از اموری که شما را به اهدافشان نزدیک می کند غفلت نورزید . دائماً از خودتان بپرسید : این فعالیتی را که دارم انجام می دهم مرا به اهدافم نزدیکتر می کند یا مرا از آنها دور می سازد . وقتی شما به جلو حرکت می کنید ، اهدافشان نیز ، در حرکت خواهند بود . پس درنگ جایز نیست شروع کنید و سختی هایی را که در این راه به شی وارد می شود تحمل کنید .
۱۷ـ قدرشناسی خود را بروز دهید !!!
یکی از دلایل رنجش ازدواج ها و بیشتر روابط خانوادگی احساس فقدان قدرشناسی است ! متاسفانه بسیاری از ما به این دلیل که هر روز با اعضای خانواده خود در ارتباط مستقیم هستیم فراموش کرده ایم قدر شناسی خود را به یکدیگر نشان دهیم .
نوجوانانی که احساس می کنند ارزشمند هستند و بیشتر مورد قدردانی قرار گرفته و در نتیجه بیشتر در دسترس بوده اند و آنها می آموزند که قدر خود را بدانند . همسرانی که از آنها تشکر شده است ، شوهران خود را دوست دارند و آنها را تحسین می کند و بر عکس . همین امر در مورد خواهر و برادر هم زمانی که در یک خانه هستند و هم زمانی که بزرگ شده و مستقل می شوند صادق است .
۱۸ـپر محبت صحبت کنید
عاداتی مانند غیبت کردن ، با لحن تند و کنایه دار صحبت کردن ، دشنام و سخنان زشت به زبان آوردن ، سخنان منفی در مورد زندگی ، حرف زشت و غیر محترمانه زیر لب زمزمه کردن و سایر انواع سخن های منفی از عاداتی به شمار می روند که در ظاهر بی ضرر بوده ولی در واقع پیامدی دراز مدتی را به دنبال دارند .
آیا تا بحال احساس خود را هنگام صحبت تند و منفی ارزیابی کرده اید ؟ حتماً موافق هستید که احساس خوبی را در برندارد . بیان کلمات تند معمولاً احساس استرس و خشونت رادر پی دارد و باعث می شود یک نوع بیماری ناخوشایند در قلب شما خانه کند . همچنین تند صحبت کردن باعث می شود که آسایش روزمان را بر هم بزند و در نتیجه ناخواسته احساسات منفی و درکنار آن احساس بدگمانی را تجربه می کنیم . اما بر عکس آن هم صادق است وقتی بیشتر کلمات ما از مهربانی و عشق سرچشمه بگیرند احساس آرامش و کمال را تجربه کرده و باعث خلق دنیایی پر از مهر و محبت می شویم .
۱۹ـ اشتباهات را تکرار نکنید .
با قدری تفکر ، متوجه می شویم اشتباهات ما واقعاً آنچنان بزرگ نیستند . در حقیقت اشتباهات برای یادگیری و رشد ما لازم است ولی مشکل وقتی پیش می آید که ما نخواهیم اشتباهات خود را پذیرا باشیم و دوباره اشتباهات تکرار شوند . اقرار به اشتباهات و تصمیم برای تغییر آنها احساس رهایی خواهید کرد و به این ترتیب هیچ وقت مجدداً آنرا تکرار نخواهید کرد .
۲۰ـ جلسات خانوادگی داشته باشید .
هدف از جلسات خانوادگی فراهم آوردن محیطی دوستانه و غیر تدافعی برای دو نفر یا تعداد بیشتری از افراد خانواده است که یکدیگر را دوست دارند که بتوانند آزادانه مسائل خود را مطرح کنند . جلسات خانوادگی در یادآوری وجود عشقی مشترک بین شما مؤثری می باشد . جلسات خانوادگی زندگی شما را کامل می کند و شما را بعنوان یک خانواده به هم نزدیک می سازد شما نیز این جلسات را تشکیل دهید و
نتایج آن را ببیند
باید با آن روبه رو شوید. ما همه انسانیم. ممکن است گاهی در بعضی موقعیت های اجتماعی احساس ناراحتی، دست و پا چلفت بودن، کمرویی و خجالت کنیم و نتوانیم آنچه را که در مورد آن فکر می کنیم
صراحتاً بر زبان آوریم و کلمات مناسب برای ابراز آن را پیدا نمی کنیم. ممکن است در یک مراسم ترحیم یا روزی باشد که یکی از هکارانتان از کار اخراج می شود. ممکن است هر جایی این احساس را تجربه کنید.
● با این احساس مقابله کنید
چیزی که مهم است این است که یاد بگیرید چطور این احساس را در خود کنترل کرده و در این موقعیت های خطرناک چه بکنید. با اینکه می دانید فرد مقابل حرف اشتباهی زده است، به جای ترک گفتگو باید
● سعی کنید که فرد مقابل را متقاعد کنید.
برای مثال وقتی در یک مراسم ترحیم به دوستتان تسلیت می گویید و او می گوید: نگران نباش، من خیلی هم به او نزدیک نبودم. شما چطور جواب می دهید؟ در مهمانی های فامیلی هم ممکن است از
این اتفاقات بیفتد و یکی از بستگان سؤالات زیادی در مورد هدیه ای که آورده اید بپرسد. با این رفتار چطور برخورد می کنید؟
خوشبختانه، من راه حلی برای این موقعیت ها دارم. این نکات را بخوانید تا یاد بگیرید که در این موقعیت های ناراحت کننده چطور رفتار کنید.
● کسی از شما تعریف و تمجید می کند
سه ماه است که در ساعات بین کاریتان به باشگاه رفته و ورزش می کنید و کم کم ماهیچه هایتان دارند روی فرم می آیند. می دانید که ظاهر خوبی پیدا کرده اید. دوستی قدیمی را می بینید. او سریعاً
متوجه تغییرات فیزیکی شما می شود و صادقانه مشغول تحسین کردن و تعریف کردن از شما می شود. اما شما فرد خجالتی و متواضعی هستید و نمی دانید که چطور پاسخ این دوست را بدهید.
▪ چه بگویید:
گاهی یک جواب ساده بهترین جواب است. در این موقعیت هم وضع به همین منوال است. جواب ساده ای مثل یک متشکرم کوتاه می تواند کارتان را آسان کند. هنگام گفتن این جمله در چشمان دوستتان
● نگاه کنید تا تاثیر بیشتری بگذارد.
می توانید این تشکر را کمی بیشتر آب و تاب داده و کمی شکسته نفسی بکنید. آهسته پشت دوستتان را نوازش کرده یا از سایر حرکات دوستانه استفاده کنید تا بفهمد که تعریفش را جدی گرفته اید.
در آخر برای اینکه این تمجید را به موضوع بحث بکشانید می توانید کمی در مورد این تغییرتان یا اینکه چطور وزن کم کرده اید با او صحبت کنید. این باعث می شود که دوستتان تصور کند موضوع کاملاً مهمی را متوجه شده است.
● به دوستی تسلیت می گویید
یکی از بدترین موقعیت ها وقتی اتفاق می افتد که دوستی یکی از بستگان نزدیکش مثل مادر یا پدرش را از دست می دهد. شما می خواهید دوستتان را مطمئن کنید که آنجایید و حاضرید هر کاری انجام
دهید تا ناراحتی او کمتر شود. اما نمی دانید که او چطور با این مشکل کنار می آید و نمی خواهید مرزها را از بین ببرید. احساس همدردی با دوستان در چنین موقعیت هایی کار ساده ای نیست. چطور برای ابراز آنچه در فکرتان است کلمه ها را پیدا می کنید؟
▪ چه بگویید:
بهترین راه این است که صادق باشید. تماس های دوستانه (مثل بغل کردن، دست روی شانه ی فرد گذاشتن و...) می تواند بسیار کمک کننده باشد. لازم نیست از روی چاپلوسی و ریاکاری با او درد و دل
کنید. چیزی بگویید که واقعاً به آن فکر می کنید. اگر واقعاً به آن اعتقاد دارید بگویید : هر وقت خواستی من پیشت هستم اما اگر واقعاً نمی توانید این کار را انجام دهید گفتن ساده ی متاسفم، همدردی
من را بپذیر کفایت می کند. همین که در مجلس ترحیم شرکت کرده اید نشاندهنده ی این است که به او اهمیت می دهید.
در این موقع از سوال کردن ابا نداشته باشید. در مورد ترتیب دادن مجلس ختم و این مسائل از او سوال کنید تا کمی از ناراحتی او کم شود. سعی کنید هر چه می توانید انجام دهید تا کمی از ناراحتی های
او کم کنید. از گفتن جمله های کلیشه ای مثل زندگی خوبی داشت خودداری کنید. این جمله ها در آن شرایط کمی بی معنا هستند.
● یکی از آشنایانتان از کار اخراج می شود
با یکی از همکارانتان در اداره روابط نزدیکی داشته اید، اما او مجبور به ترک کار شده است. مطمئناً از این مسئله بسیار ناراحت است و شما کسی هستید که باید کمی به او اعتماد به نفس دوباره بدهید. چه کار می کنید؟
▪ چه بگویید:
درست است که من همیشه طرفدار صداقت هستم اما در این موقعیت گفتن دروغ مصلحتی بد نیست و خیلی به بهبود حال دوستتان کمک می کند. فکر می کنید شانسی برای پیدا کردن شغلی با همان
موقعیت ندارد؟ اشکالی ندارد، دروغ بگویید. به او اطمینان دهید که شرکت های بسیاری هستند که راغب به استفاده از فردی با شرایط او می باشند. با این کار باعث خواهید شد که تصور کند هنوز هم فرد
فعالی در اجتماع می باشد و اعتماد به نفس از دست رفته خود را دوباره به دست آورد. به او بگویید که می تواند روی کمک شما حساب کند. اما قول پیدا کردن کار جدید را به او ندهید. حرفی بزنید که بتوانید به آن عمل کنید.
● تصادفاً کسی را می رنجانید
همسر یکی از دوستانتان که حامله است به شما می گوید که می خواهد اسم دخترش را بولا بگذارد. شما این مسئله را در جمع دوستانتان تعریف می کنید و با خنده و مسخره می گویید که بولا خیلی
اسم زشتی است. یکی از دوستانتان در جمع ناراحت شده و می گوید که اسم مادر او هم بولا است. چه جوابی می خواهید بدهید؟
▪ چه بگویید:
یکی از بهترین راه های در رفتن از چنین موقعیت هایی این است که مسئله را به شوخی و خنده گرفته و جوری صحبت را عوض کنید. مثلاً بگویید که چقدر همیشه حتی از اسم خودتان هم متنفر بوده اید. راه
دیگر این است که خیلی ساده از دوستتان عذرخواهی کرده و بگویید که قصد بدی نداشته اید.
● یک حالت چطوره ساده برایتان داستان می سازد
امروزه اصطلاحاتی مثل چطوری یا حالت چطوره مثل سلام کردن برای احوالپرسی استفاده می شود. فکر می کنید مردم واقعاً دوست دارند بدانند که شما چطور هستید نخیر، آنها فقط میخواهند
که سلامی کرده باشند و توقع دارند که شما هم در جواب بگویید خیلی ممنون، شما چطورید؟ گاهی ممکن است برایتان پیش آید که فردی این موضوع را درک نکرده و با چنین سوالی از جانب شما شروع
به گفتن داستان زندگیش کند. در چنین مواقعی چه برخوردی دارید؟
▪ چه بگویید:
در اینگونه مواقع سعی کنید روی موضوع مورد بحث تمرکز کنید. اگر در جواب حالت چطوره ی شما گفته مریض است و تب دارد، از او در این مورد بیشتر سوال کنید و نظرات و توصیه های خود را هم به او
بگویید. سعی کنید با او به خوبی برخورد کرده و به نرمی صحبت کنید. دوستی که با یک حالت چطوره مشکلات زندگیش را برایتان بیان می کند حتماً نیاز به دردودل کردن دارد.
● کسی ناخواسته به شما توهین می کند
ممکن است جدیداً رابطه تان با نامزدتان را به هم زده باشید و اوقات سختی را می گذرانید و در این مورد با دوستانتان درد و دل می کنید. یکی از دوستانتان برای همدردی می گویداو از آن اول هم به درد
تو نمی خورد یا زشت بود. شما متعجب می شوید و با خود فکر می کنید که آیا وقتی این همه مدت با آن فرد بوده اید هم او چنین فکری می کرده است؟ شما هنوز نسبت به او احساس علاقه می کنید
و این دوست با گفتن این حرف ها به کسی که برایتان عزیز است توهین کرده است. شاید دوستتان منظوری هم نداشته باشد اما به هر حال حرفی زده است. در این مواقع چه می کنید؟
▪ چه بگویید:
اولین واکنش شما باید نادیده گرفتن آن حرف باشد. طوری که انگار حرف آن فرد اصلاً ارزش توجه هم نداشته است. به قولی جواب ابلهان خاموشی است. پس فراموشش کنید. راه دیگر این است که با
دوست خود صحبت کرده و ماجرا را کاملاً برایش شرح دهید تا بفهمد که چه اتفاقی افتاده است.
در موقعیت ها به جا عمل کنید
ممکن است که یافتن کلمات به جا و مناسب در همه ی موقعیت ها ممکن نباشد اما با رعایت این نکات می توانید راحت تر با این شرایط کنار بیایید. به جای اینکه احساس ناراحتی و دست و پا چلفتی بودن
کنید، منظور خود را کوتاه و کامل با رعایت صداقت بیان کنید
امروزه موفقیت بهصورت یک علم اکتسابی درآمده است. علمی با شاخصهای خاص که حتی میشود بهصورت یک سرفصل یا حتی یک رشته آن را آموخت.
وسعت و گستردگی عوامل موفقیتساز، بسیار است و انسانهای موفق کسانی هستند که عوامل موفقیت را در زندگی روزمره خود به صورت عملی و کاربردی استفاده میکنند. یکی از این تکنیکها «قدرت هوش اجتماعی» است. اگر همه ما کمی صداقت به خرج دهیم، متوجه خواهیم شد که تواناییهای اجتماعیمان به یک گردگیری احتیاج دارد. برای شروع باید بتوانیم با مردم رابطهای مناسب داشته باشیم؛ این مردم ممکن است گروهی کوچک یا یک سالن پر از جمعیت باشد. افرادی که از هوش اجتماعی بهرهمندند، باید بتوانند از تمام قدرت مغزی و جسمانی خود استفاده کنند تا بتوانند با بقیه ارتباط قوی و موثری برقرار کنند. آنها باید شخصیتی داشته باشند که دیگران را تحت تاثیر قرار دهند و بدانند چطور دوست پیدا کنند و چطور آنها را نگه دارند. این هوش مهم باید بتواند هنر کنار آمدن در اوج درگیریها و مذاکرات را دریابد.
● تو کیستی؟
اگر میخواهید خودتان را بشناسید، به رفتار بقیه نگاه کنید و اگر میخواهید بقیه را درک کنید، به قلب خودتان نگاه کنید. کلید هوش اجتماعی در این است که بتوانید با بقیه ارتباط مثبت برقرار کنید و آنها بتوانند در کنار شما احساس آرامش و خوشحالی کنند.
اگر شما با خودتان در آرامش هستید، اعتماد به نفس هم دارید، پس ارزشها و معیارهای خودتان را میشناسید. قدم اول در هوش اجتماعی این است که باور کنیم انسان موجودی اجتماعی است. حال که به این واقعیت ایمان پیدا کردیم، باید تواناییهایمان را بشناسیم و به اصطلاح این نیروهای بالقوه را بالفعل کنیم.
● معاشران هوشمند
اصل معاشرت میگوید اگر میخواهید از نظر روانی، جسمانی و اجتماعی تعادل داشته باشید، باید معاشرت کنید. اگر میخواهید خوب یاد بگیرید، باید با محیط اطرافتان رابطه درستی برقرار کنید. اگر میخواهید همهچیز را به یاد آورید باید بتوانید بین چیزهایی که بهیاد میآورید و چیزهای جدیدی که قرار است حفظ کنید، رابطه شفافی به وجود آورید. اگر میخواهید از نظر اجتماعی موفق باشید، باید معاشرت و ارتباط خود با دیگران را بیشتر کنید.
● همه دنیا در یک لبخند
راز هوش اجتماعی، لبخند زدن به مردم است. لبخند انسان منعکسکننده گرما، اعتماد، رفتار مثبت و خوشحالی است و ضمناً باعث میشود دیگران هم جذب شما شوند. یک ضربالمثل چینی میگوید کسیکه چهره خندان ندارد نباید کسب و کار راه بیندازد.
یک لبخند ساده بهترین راه پیدا کردن دوست و تحتتاثیر قرار دادن مردم است. وقتی ما لبخند را میبینیم، مغز ما هم واکنش نشان میدهد و به عضلات مخصوص لبخند فرمان میدهد و لبخند آنها را جواب میدهیم. در واقع لبخند ما امضا ماست. همیشه با لبخند به مردم خوشامد بگویید بهخصوص اگر اولین باری باشد که آنها را میبینید، زیرا اولین برخورد در خاطر همه میماند. به این پدیده اصطلاحاً اثر اولین برخورد یا اصل اولین برخورد میگویند.
در شروع آشناییها، لبخند اثر مثبت و حس خوشی به جا میگذارد و شما به تدریج دیگران را تحتتاثیر قرار میدهید. اگر بتوانید به خودتان بخندید، دنیا بلندتر به شما خواهد خندید. توانایی خندیدن به خود نشان میدهد که شما میتوانید از خودتان بیرون بیایید و همه چیز را با دید دیگری نگاه کنید.
● آغوش مهربان، روح بزرگ
وقتی در حال توضیح نکتهای هستید، سعی کنید بدنتان با حرفهایتان هماهنگی داشته باشد. سعی کنید صدایتان هماهنگ با آن نکتهای باشد که مشغول توضیح دادنش هستید و با حرکات دست مانند یک مجسمهساز، نکات یا صحنهها را تعریف کنید.
از حرکات محبتآمیز استفاده کنید. در بعضی از فرهنگها، همدیگر را زیاد بغل میکنند، مثلاً در روسیه مردم وقتی به هم میرسند، یکدیگر را بغل میکنند. دکتر «هارولد فالک» در مورد بعضی از نکات مثبت در آغوش گرفتن، اعتقاد دارد: سیستم ایمنی بدن را هماهنگ میکند و باعث میشود خستگی فرد کاهش یابد و احساس شادابی کند. همچنین بغل کردن باعث افزایش هموگلوبین خون میشود. همانطور که میدانید هموگلوبین حامل اکسیژن به نقاط مهم بدن از قبیل قلب، مغز و بقیه اندامهاست. بهطور کلی در آغوش گرفتن عملی است برای افزایش اعتماد به نفس و هوش اجتماعی.
● آینه؛ راستگوترین دوست
قبل از هر ملاقات خودتان را در یک آینه تمام قد نگاه کنید. به جای یک نگاه سطحی، فکرکنید شما مدیر تدارک لباس یا تهیهکننده فیلم هستید و باید لباس همه افراد را بررسی و آنها را با صحنههای مناسب فیلم هماهنگ کنید. حالا این کار را به جای اینکه در مورد هنرپیشهها انجام دهید، روی خودتان پیاده کنید، زیرا شکل و نوع لباس باعث ایجاد آرامش و اعتماد به نفس میشود.
● هنر گوش دادن
«پابلیلیوس سایروس»، شاعر رومی، عقیده دارد: ما هم برای کسانی که برای ما جالباند، جالب هستیم. او که راجع به هوش اجتماعی اطلاعات زیادی داشته، میگوید: اگر کسی علاقهمند به آشنایی با ما باشد و بخواهد ما را بهتر بشناسد، ما هم به همین نسبت به طرف او جذب میشویم. گوش کردن به حرفهای طرف مقابل، یکی از بهترین و موثرترین راههایی است که نشان میدهد او برای ما جالب است. منظورم این است که واقعاً گوش کنیم، یعنی چنان روی حرفهایش متمرکز شویم که انگار خودمان میخواهیم موضوعی را تعریف کنیم. چنین گوشکردنی، نشان میدهد آن شخص برای ما قابلتوجه است و ما بهعنوان یک فرد برای او ارزش قایلیم.
تحقیقات نشان داده است انسان چیزی حدود ۵۰ تا ۸۰ درصد زمان بیداریاش را صرف ارتباطگیری میکند و بهطور متوسط نیمی از این ارتباطات از طریق گوش است.
● شروع هیجانانگیز
راههای زیادی برای سلام و احوالپرسی با مردم وجود دارد. دوست، رئیس، همکار، کسانی که در طول روز میبینیم و بالاخره کسانی را که برای اولین بار ملاقات میکنیم. فرمول زیر در همه موقعیتها جواب میدهد:
- با روحیه مثبت و نیکاندیشی به مردم نزدیک شوید.
- لبخند بر لب داشته باشید.
- با آنها دست بدهید یا با گرمی آنها را بغل کنید.
- برای باز کردن سر حرف، از مطالبی که مد نظر آنهاست، شروع کنید.
شما موفق شدید!
● پایان به یاد ماندنی
موقعیتهای خداحافظی یا آخرین دیدار افراد با یکدیگر بهتر است که با ساعات یا دقایق بسیار شاد و سبک برگزار شود. وقتی با لبخند و شادی و حرفهای مثبت صحنه ملاقات را ترک میکنید، اثر بسیار خوبی از خودتان بهجا میگذارید که همیشه بهیاد میماند. به موازات آن، انرژی مادی و نیروی سلامتی برای خود و دوستانتان باقی میماند. ملاقاتهای مثبت در اولین و آخرین بار، مقاومت بدن را در مقابل بیماری افزایش میدهد و قدرت ایمنی بدن را تقویت میکند. به یاد داشته باشید که خلاف آن هم صدق میکند، یعنی اگر با روابط و احساسات تلخ دوستان و همکاران را ترک کنید، مانند این است که سم وارد بدن خود و دیگران کرده باشید، بنابراین انتخاب با خود شماست.
● ارتباطات گسترده
ایجاد شبکه ارتباطی با دیگران، در واقع بخشی از معرفی خود است و افراد دارای هوش اجتماعی این کار را به خودی خود انجام میدهند. منظور از ایجاد شبکه ارتباطی این است که ارتباطتان را با کسانی که پیشتر با آنها آشنا شدهاید، به نوعی حفظ کنید و نشان دهید که برای دوستی آنها ارزش قائلید. این ارتباط به اندازه آشنایی با یک فرد تازه ارزشمند است.
در هر فرصت ممکن با مردم گفتوگو کنید. روزانه حتی چند کلمه صحبت با مغازهدار یا راننده تاکسی به ایجاد اعتماد به نفس در شما کمک میکند و اگر هنوز مایل به صحبت کردن با افراد غریبه نیستید، خودتان را جای آنها بگذارید و ببینید که آنها چقدر با محبت با شما رفتار خواهند کرد.
● ۱۰عادت بد در شنونده بودن
۱۰ عادت بد وجود دارد که میتواند به توان شنونده بودن و هوش اجتماعی شما لطمه بزند. اینها عبارتند از:
۱ ) تظاهر به گوش کردن درحالی که گوش نمیدهید.
۲ ) در حین گوش دادن کارهای جانبی انجام دهید.
۳ ) نشان دهید که موضوع صحبت جالب نیست.
۴ ) نشان دهید که گوینده طرز بیان جالبی ندارد.
۵ ) با گوینده بیش از حد بحث کنید، طوری که موضوع اصلی صحبت گم شود.
۶ ) بیش از حد هیجان نشان دهید.
۷ ) بیشتر روی موضوعات جانبی تکیه کنید تا اصل موضوع.
۸ ) با موضوع یک بعدی برخورد کنید.
۹ ) فقط به اصل موضوع بپردازید.
۱۰ ) مسائل مشکل و پیچیده را نادیده بگیرید.
● خنده؛ سفیر شادی
ـ خنده مسری است مانند سرماخوردگی؛
ـ وقتی کسی به من لبخند بزند، من هم لبخند میزنم.
ـ امروز که از خیابان میگذشتم به کسی لبخند زدم و متوجه شدم که لبخند به او هم سرایت کرد.
ـ وقتی راجع به لبخند فکر کردم، ارزشش را فهمیدم؛ یک لبخند ساده مثل لبخند من میتواند به دور دنیا سفر کند.
ـ وقتی حال لبخند زدن داری، لبخند بزن، بگذار لبخندت به همه سرایت کند و آن را به دور دنیا بفرست
منبع:vista mag
از آنجایی که رنگها در دنیای مد و لباس اهمیت خاصی داشته و معانی گوناگونی را انتقال میدهند، طراحان همواره در بهکار بردن آنها توجه ویژهای نشان داده و به دنبال آن اثرات متفاوتی بر خلق و خوی افراد باقی میگذارند. به گفته "نورما کامالی" یکی از طراحان مد: "بهطور کلی سیاه، رنگی برگزیده و ممتاز است، اما امروزه کاربرد کمتری داشته و بیشتر در مراسم عزاداری به کار برده میشود."" در صنعت مد، رنگ سیاه رنگی است که در بروز یا تشدید حالت افسردگی و غم دخالت دارد." این در حالی است که "جودیت واترز" استاد روانشناسی دانشگاه فرلی دیکنسون معتقد است: "رنگهای روشن باعث افزایش روحیه و ایجاد حالت شادابی، به ویژه پس از روزهای غمگین زمستان میشود."از طرفی مردم بیش از آنکه به حرفهای شما توجه داشته باشند به لباسی که پوشیدهاید توجه دارند. بنابراین رنگها میتوانند همچون مهمانی ناخوانده بر روابط شما با دیگران تأثیر بگذارند. به همین ترتیب شاید پوشیدن لباسهای با رنگهای اسپرت و نمایشی به کمی اعتماد به نفس نیاز داشته باشد.به طوری که به عقیده "جون روچ" از مشاورین طراحی و مد "در صورتی که نمیخواهید توجه و واکنش ناخودآگاه مردم را به سوی خویش جلب نمایید بهتر است این رنگها را در لباسهای خود بهکار نبرید چرا که نمیتوانید خود را در آنها پنهان کنید." از طرف دیگر توصیه "واترز" این است: "اگر میخواهید جدی گرفته شوید بهتر است به جای رنگهای تند و فسفری بیشتر از رنگهای مات استفاده کنید.""کامالی" نیز همانند روچ که معتقد است رنگها به انسان انرژی میدهند، میگوید: "تنوع رنگی الهامبخش است. پوشیدن لباسهای رنگی در افراد تجربهای بسیار متفاوت از پوشیدن لباسهای سیاه را ایجاد میکنند. رنگها مانند خورشید مملو از نور و روشناییاند و حالتی خوشبینانه و زندگیبخش را به وجود میآورند." به نظر "روچ"؛ سبز نمادی از رشد و شکوفایی بوده واز آنجایی که پرانرژیترین رنگ مـحـسـوب مـیشـود، بـا پـوشـیـدن آن احـسـاسی از تندرستی و خوشبختی را در فرد ایجاد میکند. نارنجی نیز از انرژی زیادی برخوردار است و گرما، آتش و حاصلخیزی را القا میکند. این در حالی است که زرد، یکی دیگر از رنگهای پرانرژی و سرزندگی است که حرکت وجوانی را به ارمغان میآورد.اما سرخ، مفهومی از حمایت، شجاعت و علاقه و اشتیاق شدید را با خود دارد.
در این میان طیفهای مختلف آبی هر یک معانی متفاوتی را انتقال میدهند: آبی روشن نمادی از آب، آسمان و بهشت، آبی متوسط دوستی و صمیمیت خالصانه و آبی کهربایی زورمندی، چالاکی و جنبش به همراه دارند. ارغوانی نیز که همیشه از رنگ های سلطنتی به شمار میرفته از جمله رنگهایی است که قدرت، بزرگی و فراوانی را به نمایش میگذارد. اما بنفش از آنجایی که باعث برانگیختن هیجانات و عواطف میگردد، به نظر "روچ" بهتر است در اطراف افراد بیمار بهکار برده نشود زیرا با تخلیه هیجانی او، وی را ضعیفتر میکند. اکنون "ورا وانگ" یکی دیگر از طراحان لباس به سراغ طراحی لباسهای رنگی به جای لباسهای همیشه سفید عروس رفته و میگوید: "به همان اندازه که عاشق سنت لباس سفید برای عروس هستم، فکر میکنم کمی تخطی از این سنت هم میتواند زیبا و جالب باشد. بهکار بردن رنگهای آبی، صورتی، زرد و سبز روشن به جای سفید در لباس عروس غیرمنتظره و بسیار هیجانانگیز است." به عقیده "کامالی" رنگ در مدهای لباس چیزی بیش از تمایلات آنی و بیهدف بوده و تغییرات ناگهانی در آن بیشتر از ایجاد و تغییرات فاحش در مدل لباس تأثیر میگذارد. رنگ همچون خونی در رگهای دنیای مد در جریان است.
● چه لباسهایی را کجا بپوشیم؟
چشمها به او که میرسند، خیره میمانند: کت و شلوار پوشیده، دستمالگردن سرمهای به گردنش بسته، دکمههای سرآستین را بسته و کفشهای نوک تیزش را تا جایی که توانسته واکس زده و برق انداخته! صدای پچپچی به گوش میرسد و قهرمان داستان ما هر لحظه معذبتر میشود. اعضای گروه به راه میافتند و قهرمان، پشیمان از انتخاب این لباس پلوخوری، از کوه بالا میرود! شما هم این وضعیت را پیدا میکنید اگر تشخیص ندهید چه لباسی را کجا باید بپوشید. بنابراین این روزها که زیاد به مهمانی و سفر میروید، حواستان باشد: به خودتان بگویید جایی میروید که آدمهای زیادی هستند و همه هم بالاخره چیزی خواهند پوشید. شما هر قدر هم که تلاش کنید، مورد پسند همه سلیقهها قرار نمیگیرید. پس اضطرابِ "چه بپوشم" را قبل از مهمانی کم کنید و با آرامش، لباسی را انتخاب کنید که با آن راحت هستید.
بعضی از لباسهای راحت را که برای روز مبادا نگه داشتهاید، از کمد بیرون بیاورید و در خانه بپوشید؛ تا هم روحیه خودتان بالا برود و هم اعضای خانوادهتان خوشحال شوند. در مسافرت، کفش راحت و لباس سبک بپوشید. گوشواره سنگین، شلوار تنگ و دستمال گردن، سفرتان را خراب میکند. اگر هم دوست دارید عکسهای زیبایی از سفر داشته باشید، لباسهای شاد و درخشان انتخاب کنید تا یادگاری جذابتری داشته باشید. دید و بازدیدهای عصرانه ما جای مناسبی برای لباسهای سبک و شاد و گلدار خانمها و پیراهنهای راحت روشن برای آقایان است. در مهمانیهای شام خانوادگی هم میتوان همین گونه لباس پوشید. افراد خانواده محکوم نیستند که همیشه شما را با کهنهترین و لکهدارترین لباستان ببینند. خسیسبازی درنیاورید! محیط کار را با محفل مهمانی اشتباه نگیرید و لباس تنگ و جلب توجهکننده نپوشید که علاوه بر عذاب خودتان، مخاطبتان را هم در برقراری رابطه دچار مشکل میکنید؛ در صورتی که میتوانید تمیز و باوقار و آراسته باشید. ظاهر افراد است که اولین تاثیر را روی ما می گذارد و نشان دهنده رفتار و شخصیت افراد است